آشنایی با ۱۱ اصطلاح ضروری در بازارهای مالی

آشنایی با ۱۱ اصطلاح ضروری در بازارهای مالی

درست است که داشتن سواد مالی می‌تواند فاصله بین شما و اهداف مالی‌تان را کم کند؛ اما فهم زبان تحلیل‌گران این حوزه و درک اصطلاحاتی که در رسانه‌ها و نشریاتی مثل سی‌ان‌بی‌سی (CNBC)،‌ بلومبرگ، اکونومیک تایمز و مانی‌کنترل (Moonycontrol) به‌ کار می‌رود هم بسیار ضروری است. وب‌سایت مدیوم در مطلبی، معنای فنی چند اصطلاح مربوط به بازارهای مالی و همچنین معنای عامیانه هر کدام را مورد بررسی قرار داده است.

اعتبار بانکی

به میزان سقف وامی که بانک‌ها به وام‌گیرندگان ارائه می‌کنند اعتبار بانکی (Credit) گفته می‌شود. این اعتبار یا خوش‌حسابی شما نزد بانک است که سقف اعتبار شما برای خرید کالاها و خدمات را تعیین می‌کند.

فرض کنید می‌خواهید یک کنسول بازی پلی‌استیشن بخرید؛ اما در حال حاضر پول کافی در اختیار ندارید. در اینجاست که شما می‌توانید روی کارت اعتباری خود حساب کنید. اما تنها کسانی باید از اعتبار بانکی خود استفاده کنند که توانایی بازپرداخت آن را در ماه بعد داشته باشند.

تورم

اصطلاح تورم (Inflation) به افزایش قیمت عمومی کالاها و خدمات در یک بازه زمانی مشخص گفته می‌شود.

حتما شما هم بارها این جمله را از زبان پدربزرگ و مادربزرگ‌های خود شنیده‌اید که می‌گویند جوان که بودیم می‌شد با ۲۰۰ تومن مواد غذایی یک ماه خود را خریداری کنیم. حالا با ۲۰۰ تومن یک بسته آدامس هم نمی‌توانید بخرید. دقت داشته باشید که این تغییر در قیمت‌ها کاملا به مفهوم تورم اشاره دارد. برای آشنایی بیشتر با مفهوم تورم، می‌توانید این مقاله را مطالعه کنید.

آشنایی با ۱۱ اصطلاح ضروری در بازارهای مالی
تورم

ارزش خالص

به اختلاف بین مقدار کل دارایی‌ها و بدهی‌های یک فرد، ارزش خالص (Net Worth) گفته می‌شود. ارزش خالص نشان‌دهنده جایگاه اقتصادی و نیز ثروت یک فرد است.

این رقم با نشان دادن جایگاه دقیق شما به همه، دیگر جای خودنمایی و فریب برای کسی باقی نمی‌گذارد. البته یکی از بهترین ویژگی‌های آن این است که هر کسی نمی‌تواند از ارزش خالص بقیه افراد باخبر شود. این یکی از آن اطلاعاتی است که نباید با هر کسی در میان بگذارید و بهتر است آن را برای خودتان نگه دارید.

بیمه

بیمه (Insurance) قراردادی بین بیمه‌شونده و بیمه‌‌گر است. بیمه‌شونده شخص یا نهادی است که حق بیمه را پرداخت می‌کند و بیمه‌گر نهادی است که حق بیمه را دریافت می‌کند و در صورت تحقق مفاد قرارداد، از بیمه‌گذار حمایت می‌کند.

به روزهایی فکر کنید که جوان‌تر بودید و در کوچه فوتبال بازی می‌کردید. اگر اهل فوتبال باشید حتما شکستن شیشه خانه همسایه یا شیشه خودرو دوست پدرتان را هم به یاد می‌آورید. یادتان می‌آید که پول شیشه‌های شکسته‌شده را چه کسی پرداخت می‌کرد؟ معلوم است؛ پدر و مادر شما. در این داستان پدر و مادر شما نقش بیمه‌گر و شما نقش بیمه‌شونده را بازی می‌کنید. البته با این تفاوت عمده که شما هیچ حق بیمه‌ای به پدر و مادر خود پرداخت نمی‌کردید ولی آنها شما را بیمه می‌کردند. متأسفانه شرکت‌های بیمه این‌گونه کار نمی‌کنند و شما برای پوشش زیان و ضررهای که به دارایی‌های خود یا دیگران وارد می‌کنید باید مبلغی را به‌عنوان حق بیمه پرداخت کنید.

آشنایی با ۱۱ اصطلاح ضروری در بازارهای مالی
بیمه

سرمایه‌گذاری

به خرید یک دارایی که در آینده برای شما سود اقتصادی خواهد داشت، ‌سرمایه‌گذاری (Investment) گفته می‌شود. این سرمایه‌گذاری ممکن است برای ایجاد درآمد یا برای حفظ آن و با هدف افزایش ارزش آن در آینده (فروش با قیمتی بالاتر) انجام شود.

فرض کنید که یک مجتمع مسکونی در شهر تهران دارید. حالا مستأجرین این مجتمع به‌ازای سکونت در آپارتمان‌ها، به شما اجاره پرداخت می‌کنند. در ضمن، با گذشت زمان ارزش ملک شما بالا خواهد رفت و می‌توانید آن را با قیمت بالاتری به فروش برسانید. پس شما علاوه بر افزایش ارزش سرمایه خود، یک درآمد ثابت هم دارید. این یک مثال واضح از یک سرمایه‌گذاری موفق است.

پس‌انداز

مبلغی که بعد از انجام تمام خریدها و پرداخت تمام هزینه‌های لازم از درآمد شما باقی می‌ماند یا سپرده‌هایی که برای آینده کنار می‌گذارید، پس‌انداز (Savings) نام دارد.

هنگامی ‌که بچه بودید پس‌انداز خود را درون یک قلک می‌ریختید؛ اما پس‌اندازهای شما همراه با سنتان افزایش یافت و به‌ جایی رسید که متوجه شدید این قلک برای ذخیره پس‌اندازهای شما کوچک است. در اینجا بود که برای ذخیره امن پول‌هایتان به یک بانک مراجعه کردید. بانک بعد از پذیرش سپرده‌ شما و برای قدردانی از اعتماد شما در سپردن پول‌هایتان به بانک، بلافاصله شروع به پرداخت مقداری سود به شما کرد.

نرخ سود

اصطلاح نرخ سود (Interest Rate) به درصدی از مبلغ وام اطلاق می‌شود که یک وام‌دهنده به‌ازای قرض دادن پول از وام‌گیرنده دریافت می‌کند. هنگامی‌ که از بانک وام می‌گیرید، باید مبلغی را به‌عنوان سود وام پرداخت کنید که میزان آن در ایران بسته به نوع وام می‌تواند بین ۱۲ تا ۲۵ درصد مبلغ وام باشد. به همین ترتیب، هنگامی‌ که در حساب بانکی خود پول پس‌انداز می‌کنید، بانک به‌طور خودکار تبدیل به وام‌گیرنده و شما تبدیل به وام‌دهنده می‌شوید و بانک هم بسته به نوع سپرده به شما سودی معادل ۷ تا ۱۵ درصد پرداخت خواهد کرد.

شاید تعجب کنید که چرا سود سپرده‌ بانک‌ها پایین و سود وام‌های آنها بالا است. برای درک این تناقض باید به این نکته توجه کنید که بانک مقداری از سپرده شما را برای حفظ قدرت نقدینگی بانک کنار می‌گذارد و بقیه مبلغ را با نرخ سود بالا به دیگران وام می‌دهد. این فرایند «خلق اعتبار» نام دارد و هسته اصلی کسب‌و‌کار بانک‌داری محسوب می‌شود.

سهام

سهام (Stock) ابزاری است که شما را مالک کسری از دارایی یک سازمان کرده و براساس تعداد سهم‌‌های شما از آن سازمان (یا شرکت) به شما سود می‌دهد. سهام درواقع واحد اندازه‌گیری بازار سهام یا بورس است.

باید به خرید سهام یا اوراق بهادار مثل سوار شدن به یک اتوبوس مسافربری نگاه کنید. شما مالک اتوبوس نیستید؛ اما تا زمان رسیدن به مقصد عضوی از آن هستید. شما تنها بخشی از مبلغ سرویس ارائه‌شده شده توسط آن سازمان را پرداخته‌اید و نه ارزش واقعی آن را. اما هر اتفاق خوب یا بدی که برای اتوبوس بیفتد، مستقیما روی شما تأثیر خواهد گذاشت. البته شما امیدوارید که به ‌موقع به مقصد برسید؛ اما اگر اتوبوس در میانه راه خراب شود شما باید به‌دنبال اتوبوس دیگری بگردید.

مالیات

مالیات (Tax) کارمزدی است که افراد و شرکت‌ها برای خدمات ارائه‌شده توسط دولت پرداخت می‌کنند. هر شهروند یا شرکتی که مبلغ درآمد او از نظر دولت مشمول مالیات باشد، باید مالیات خود را پرداخت کند.

پرداخت مالیات جزو کارهایی است که برای همه ناخوشایند است؛ اما همه به‌دلیل اجبار قانون باید آن را انجام داد. جاده‌ها، راه‌آهن، هواپیما، بخشی از خدمات آموزشی و درمانی و هر چیزی که در کشور خود از آن استفاده می‌کنید، به طریقی توسط دولت مدیریت و قانون‌گذاری شده است و دولت به‌ازای ادامه نگهداری و مدیریت این خدمات برای راحتی هر چه بیشتر شهروندان، مقداری پول طلب می‌کند.

بودجه

به برآورد کل درآمدها منهای کل هزینه‌ها بودجه (Budget) گفته می‌شود. اگر درآمد شما بیش از هزینه‌ها باشد، از لحاظ اقتصادی در موقعیت خوبی قرار دارید و دارای درآمد خالص (Net income) هستید؛ اما اگر درآمد شما کمتر از هزینه‌هایتان باشد، آن‌وقت این زیان خالص (Net loss) است که برای شما محاسبه می‌شود و یا باید از هزینه‌های خود کم کنید. در غیر این صورت، بزودی برای ادامه زندگی مجبور به قرض کردن خواهید شد.

یک مثال خوب در مورد بودجه، تعادل بین درآمد و هزینه‌های شخصی است؛ شما معمولا از هزینه‌های خود اطلاع دارید و هزینه‌ها و خریدهای ماه یا هفته پیش‌رو را مطابق با مبلغی که در اختیار دارید برنامه‌ریزی می‌کنید. به این نوع برنامه‌ریزی مالی، بودجه‌بندی می‌گویند.

آشنایی با ۱۱ اصطلاح ضروری در بازارهای مالی
بودجه

وام

وام‌ها (Loan) معمول‌ترین نوع قرض یا بدهی هستند. یک وام درواقع دارایی یا پولی است که به شخصی اعطا می‌شود و او باید به‌ازای استفاده از آن، اصل وام به‌اضافه سود آن را به وام‌دهنده بازگرداند. وام‌ها معمولا برای یک بازه زمانی از قبل تعیین‌شده اعطا می‌شوند که طی آن وام‌گیرنده باید نسبت به پرداخت اقساط ماهانه متناسب برای بازپرداخت مبلغ به وام‌دهنده، اقدام کند. حتما تبلیغاتی را دیده‌اید که در آن بانک‌ها مشتریان را ترغیب می‌کنند که بدون نگرانی درباره کم بودن سرمایه می‌توانند تنها با مراجعه به شعب آن بانک، خانه یا خودروی رویایی خود را خریداری کنند. این روزها با یک موجودی و گردش حساب مناسب بانکی می‌توانید یک آیفون گران‌قیمت را به‌صورت اقساطی خریداری کنید. اینها تنها دو نمونه از وام‌هایی هستند که این روزها می‌توانید از سازمان‌های مالی دریافت کنید و از این راه از کالاها و خدماتی بهره‌مند شوید که در حال حاضر امکان پرداخت هزینه کلی آن را ندارید.

guest

استفاده از محتوای توهین‌آمیز، غیراخلاقی، دیدگاه‌های غیراقتصادی، تبلیغات و اطلاعات تماس یا لینک‌های نامرتبط ممنوع است.

نقض قوانین ممکن است منجر به عدم تأیید دیدگاه‌ها یا مسدودسازی حساب کاربران شود.

1 دیدگاه
مجتبی
مجتبی
3 سال و 8 ماه قبل

اصطلاحات تخصصی تر رو هم توضیح بدین ممنون