پادشاه متمرکز رسانههای اجتماعی به دنبال ربودن گوی طلایی ارزهای دیجیتال
شاهزاده تمرکززایی و فرزند برحق تمامی سازمانهای متمرکز پیشین، به دنبال نفوذ به دنیای غیرمتمرکزسازی است. آخرین میراث به جا مانده از جبهه نبرد اپلیکیشنهای رسانه اجتماعی مانند فیسبوک و لینکدین هماکنون کشور هند را هدف قرار دادهاند.
برخی آن را درآمد حاصل از رمیتنس میخوانند، اما من به آن «چگونه به طور موثرتری به کشورمان پول بفرستیم» میگویم. قطعاً یک استیبلکوین بر پایه واتساپ کمک شایانی خواهد کرد. این همچنین به بازار داراییهای دیجیتال در دهه بعدی میلادی نیز جان تازهای خواهد بخشید.
بیشتر بدانید: رمیتنس در واقع ابزاری است که به وسیله آن یک نیروی کار خارجی میتواند درآمدش را به حساب شخص دیگری در کشورش ارسال کند.
مقالهای که بلومبرگ در رابطه با ارز دیجیتال فیسبوک نوشته، سروصدای زیادی به پا کرده و بحثهای مختلفی را پیرامون خود به وجود آورده است. واتساپ از محبوبیت قابلتوجهی برخوردار است و ارزهای دیجیتال باثبات نیز موضوع مهمی در سال ۲۰۱۸ بودهاند. هر طور که فکرش را بکنید، منطقی به نظر میرسد!
فیسبوک با در اختیار داشتن یک بخش رو به رشد در حوزه بلاک چین، یکی از بزرگترین شرکتهایی خواهد بود که از خدمات بلاک چین مصرفکننده استقبال میکند. همچنین هایجک کریپتو یا همان ارز دیجیتال ربایی این غول فناوری با رویکردهای کاری و فکری فیسبوک کاملاً همخوانی دارد.
حتی به نظرم فیسبوک در خرید کوینبیس پیشقدم خواهد شد. کوینبیس نیز به شدت به دنبال افزایش ارزشگذاریاش است تا بیش از پیش جلوه یک استارتاپ درخشان را به خود بگیرد؛ استارتاپی که همگام با بیت کوین و جذب سرمایهگذاران جوان و خطرپذیر به این حوزه مطرح شد. خب البته که قرار است پرداختهایی که با واتساپکوین صورت میپذیرد را قبول کنم. به هر حال ندای آسودگی و راحتطلبی از شیپور متمرکزسازی در دنیای شرورانه فناوری برمیخیزد. تنها اگر امکانش هست، لطفاً کارمزد کمتری نسبت به پیپال در نظر داشته باشید!
استیبلکوین با عرضه توکن اوراق بهادار؟ جنبشی متمرکز برای داراییهای دیجیتال
ارزهای دیجیتال باثبات در نیمه دوم سال گذشته در حوزه بلاک چین بر سر زبانها افتادند؛ دقیقا مانند مباحثی که درباره عرضه توکن اوراق بهادار و جایگزینی آن با مدل ICO مطرح شد. این نوع ارزهای دیجیتال احساس همتابههمتا بودن را به خوبی منتقل میکنند. آنها در حال جایگزین کردن آلت کوینها و ICOها با سیستمهای متمرکز، قانونگذاری شده و وابسته به سیستم قدیمی هستند.
واتساپ قطعاً یکی از برنامههای پیشرو در زمینه ارتباطات، رد و بدل کردن پیامها با خانواده و حتی دسترسی سریع به اخبار در برخی نقاط جهان است. در قالب مفهوم ارسال پول به خانه (یا همان وطن خویش) یک استیبلکوین منطقی به نظر میرسد. اما از جهت دیگر فیسبوک باید کاربرد بیشتری نسبت به تبلیغات ساده دیجیتالیاش در آن لحاظ کند تا به موج عظیمی از کاربرانی که به سوی اکوسیستم آن سرازیر خواهند شد، پاسخ مناسبی داشته باشد.
با این حال بدترین ماه دسامبر را در طول دهههای گذشته برای بازار سهام شاهد بودیم. فیسبوک بیش از آنچه انتظار میرفت از ریزش بازار سهام ضربه خورد. قدم گذاشتن در جنون به راه افتاده برای بلاک چین الزاماً اعتبار و شهرت این غول فناوری را از فرو رفتن در باتلاق اینترنت نجات نخواهد داد. تمام دارایی این شرکت تعداد بالای کاربران و سود فراوانی است که عایدش میشود؛ البته این شامل تمامی سودهای بزرگ از دست رفته در بازارهای عمودی هم میشود که نمیخواهم تبلیغات را جزو آن به شمار بیاورم.
اگر فیسبوک را از چهرههای بدنهاد شبکههای اجتماعی در نظر بگیریم، مارک زاکربرگ نیز شاهزاده دنیای فناوریهای متمرکز و جمعآوری داده خواهد بود؛ امری که با روح تمرکززدایی جریان ارزهای دیجیتال در مغایرت است.
اما داشتن ارز دیجیتال مخصوص خودش به عنوان یک گزاره ارزش، در اپلیکیشنهایی مانند واتساپ و مسنجر (پیامرسان فیسبوک) به شدت دیده میشود. جای تعجب دارد که اسنپچت چنین چیزی را پیش از این پیادهسازی نکرده است.
فیسبوک یک مشکل هویتی دارد. همانطور که جوانان از اپلیکیشن پرچمدار آن یعنی خود فیسبوک، آرامآرام به سمت برنامههای دیگر کوچ میکنند، بدین معناست که اینستاگرام و واتساپ آخرین امید فیسبوک برای دزدیدن ارزش و محصولات تولید شده توسط افراد دیگر در دنیای اینترنت است.
دزدیدن ایده استوری از اسنپچت و ربایش احتمالی ارزهای دیجیتال، پاسخ زاکربرگ به نبود خلاقیت و مهر تاییدی بر رویکرد جرگهسالاری در این شرکت شدیداً متمرکز است.
از اسنپچت و ربایش