ارز‌ها: ۳۱,۶۵۷
ارزش بازار: ۳.۲۲ تریلیون دلار
قیمت تتر: ۷۰,۲۲۱ تومان

درخت بیت کوین – بخش چهارم: باغبانی

درخت بیت کوین – بخش چهارم: باغبانی

در بخش قبل گفتیم که ساتوشی سایفرپانک‌ها را به‌عنوان خاک مناسب برای کاشتن بیت کوین انتخاب کرد و با این کار به آن فرصت زنده‌ ماندن داد. ساتوشی کد ژنتیکی بیت کوین را به‌ شکلی طراحی کرد که بهترین گونه از پولی باشد که تا کنون ایجاد شده است، منتظر زمان مناسب برای کاشتن بذرش ماند و آن را در حاصلخیزترین خاک ممکن کاشت. حالا زمان پرورش بیت کوین رسیده بود. این مطلب، آخرین بخش از داستان «درخت بیت کوین» است.

آغاز رشد

ساتوشی ناکاموتو بر این باور بود که بیت کوین باید به تدریج رشد کند تا ریشه‌هایش محکم شوند:

این پروژه باید به‌ تدریج رشد کند تا نرم‌افزار آن بتواند در این مسیر قوی‌تر شود

  • ساتوشی ناکاموتو

ساتوشی تصمیم گرفت ناشناس بماند و ناشناس بودن کاملاً با خلق‌وخوی سایفرپانک‌ها همخوانی دارد. افراد می‌توانند امیدها و آرزوهای فردی ناشناس را هر طور که مناسب‌تر است در ذهنشان روایت کنند. به همین دلیل است که کتاب اغلب بهتر از فیلم است. ناشناس بودن ساتوشی جزء مهمی از داستان بنیان‌گذار بیت کوین به شمار می‌رفت. اگر مردم ساتوشی را می‌شناختند، او را پرستش می‌کردند و این برای یک پروژه منبع باز با هدف تمرکززدایی خطرناک است.

داوطلبان باید فقط به واقعیت عینی کدها متکی باشند نه بر شایستگی‌های رهبر پروژه.

سیف‌الدین آموس

حالا وقت آن است که همه افرادی که در پروژه بیت کوین مشارکت می‌کنند، نگرانی درباره هویت ناکاموتو را کنار بگذارند و بپذیرند که اهمیت هر فناوری در کارکرد آن است. درست همانطور که امروزه دیگر برای کسی مهم نیست که مخترع چرخ چه کسی بود.

  • سیف‌الدین آموس

مشخصات پروفایل ساتوشی در وب‌سایت بنیاد همتا به همتا، نشان می‌دهد که او تاریخ تولدش را ۵ آوریل انتخاب کرد تا هم کنایه‌ای به بانک‌های مرکزی زده باشد و هم نشان دهد که استاندارد طلا را تحسین می‌کند. ۵ آوریل روزی است که ایالات متحده به‌ موجب حکم اجرایی ۶۱۰۲، مالکیت طلا را غیرقانونی اعلام کرد. از سویی دیگر، ساتوشی سال تولدش را ۱۹۷۵ در نظر گرفت؛ سالی که در آن به شهروندان آمریکایی مجدداً اجازه مالکیت طلا داده شد.

[با بیت کوین] می‌توانیم نبردی بزرگ را پیروز شویم و در عرض چند سال سرزمین آزادی را فتح کنیم

  • ساتوشی ناکاموتو

اظهارات عمومی ساتوشی گویای آن است که او بیشتر روی کاربران عادی تمرکز داشته است. گاهی هنگام صحبت از راه‌هایی که بیت کوین می‌توانست در بخش تجارت یا زمینه‌های دیگر ساده‌تر یا کاربردی‌تر واقع شود، لحن نوشته‌هایش به‌شدت هیجانی می‌شد. ساتوشی فردی عمل‌گرا بود و همین امر تعامل با او را ساده‌تر می‌کرد. او تا حد امکان از بحث‌های فلسفی و سیاسی دور می‌ماند. علاوه بر این، سعی می‌کرد به هر نحوی به سایفرپانک‌ها و نیز اعضای آینده شبکه نشان دهد که بیت کوین کلاه‌برداری نیست.

او سهمش از استخراج را به شکلی محافظه‌کارانه محدود کرد، بیت کوین‌هایش را خرج نکرد و تحت هیچ شرایطی از نفوذش بهره نبرد. همه این‌ها نشان می‌دهد که او می‌خواست مردم سراسر دنیا، ذهنشان را درباره پروژه او آماده سازند و آن را با شرایط مخصوص به خودش قضاوت کنند. برخلاف هر بنیان‌گذار دیگری در تاریخ، ساتوشی هرگز دارایی‌اش را به پول نقد تبدیل نکرد.

نیک کارتر

شرایطی که بیت کوین از آنها سود برد، در نوع خودش واقعاً نادر بود. بیت کوین در جهانی راه‌اندازی شد که پول نقد دیجیتال ارزش ثابتی نداشت و به همین دلیل آزادانه منتشر شدند. ازآنجاکه همه از این سکه‌ها انتظار ارزش را دارند، امروز دیگر نمی‌توان از این مسیر پا پس کشید. این امر نه تنها عادلانه، که به لحاظ تاریخی در نوع خودش منحصربه‌فرد هم بود. مفهومی کاملاً بی‌عیب‌ونقص بود.

  • نیک کارتر

بسیاری از سایفرپانک‌ها مانند هال فینی و آدام بَک به توسعه‌دهندگان اصلی در پروتکل بیت کوین تبدیل شدند. شایستگی‌های تیم توسعه اولیه آن‌قدر بالا بود که توسعه‌دهندگان بااستعداد را به خود جذب کرد.

آدام بک

افراد بااستعداد دوست دارند با افراد رده‌بالا روی چیزهای مهم کار کنند؛ همان چیزهایی که آنها را باور دارند. انگیزه بسیار مهم است. طراحی پروتکل و برنامه‌نویسی، تلاشی هنرمندانه و ظریف به شمار می‌رود؛ آنها برای یک هدف همه تلاششان را می‌کنند و آن هدف پول اینترنتی جهانی غیر قابل‌ سانسور است.

  • آدام بک
مشارکت توسعه‌دهندگان در گیت‌هاب بیت کوین

مشارکت توسعه‌دهندگان در گیت‌هاب بیت کوین

باغبان از صحنه خارج می‌شود

ساتوشی درباره بیت کوین خویشتن‌داری زیادی از خودش نشان داد و سعی کرد از چشم‌اندازی بلندمدت به مسائل نگاه کند. برای مثال هنگامی‌ که پی‌پل حساب سایت ویکی‌لیکس را مسدود کرد، ساتوشی در برابر وسوسه عرضه بیت کوین به بازار، به‌عنوان سازوکار تأمین مالی برای ویکی‌لیکس مقاومت نشان داد. آن‌طور که ساتوشی می‌گوید دلیل این کار، جلوگیری از ضربه‌های قانونی و نظارتی بر بیت کوین بود. ساتوشی می‌دانست که بذر بیت کوین را باید با دقت بکارد و به اندازه کافی از آن مراقبت کند.

من از ویکی‌لیکس استدعا دارم با بیت کوین کاری نداشته باشد. بیت کوین جامعه‌ای کوچک است که هنوز رشد نکرده است. با این کارتان چیز زیادی عایدتان نخواهد شد اما احتمالا همه ما را در همین مرحله نابود می‌کنید

  • ساتوشی ناکاموتو

ارتباط با ویکی‌لیکس در مراحل اولیه رشد بیت کوین، احتمالا بُعد بسیار متفاوتی به آن می‌داد. به همین دلیل ساتوشی حرفش را کاملاً واضح بیان کرد و علاوه‌ بر آن در آخرین بیانیه عمومی‌اش (که در آن می‌گوید دولت ایالات‌متحده به سمت بیت کوین متمایل شده است)، هیچ تلاشی برای پنهان کردن اینکه می‌خواهد صحنه را ترک کند نکرد.

شاید این میزان توجه می‌توانست در هر زمینه دیگری جالب باشد. اما ویکی‌لیکس دارد به لانه زنبورها لگد می‌زند و می‌دانم این کار پیامدهای بدی برای ما دارد

  • ساتوشی ناکاموتو

در آوریل ۲۰۱۱، گوین اندرسن به ساتوشی اطلاع داد که با سازمان سی‌آی‌ای (CIA) ملاقاتی داشته است. ساتوشی دریافت که هر گونه دخالت بیشتر ممکن است هویت او را فاش کند و موفقیت پروژه را در درازمدت به‌خطر بیندازد. بیت کوین حالا حمایت کافی از سوی جامعه را داشت و ساتوشی می‌توانست از صحنه خارج شود. و همین کار را هم انجام داد.

ساتوشی رفت، زیرا نمی‌خواست نفوذ او روی توسعه پروتکل تأثیر بگذارد و سبب شکست او شود. خود پروژه «ساتوشی ویژن» (Satoshi Vision)، درست برخلاف چشم‌انداز واقعی ساتوشی برای بیت کوین بود

  • فردریکو تِنگا

درخت بیت کوین – بخش چهارم: باغبانی

مقیاس‌پذیری اجتماعی

اما چرا ساتوشی توانایی خروج از پروژه را داشت؟ آیا این احتمال نمی‌رفت که بیت کوین در غیاب او با مشکل مواجه شود؟

پاسخ آن منفی است. زیرا بیت کوین نیازی به اعتماد نداشت و این ویژگی در درون پروتکل آن از ابتدا جاسازی شده بود. این همان چیزی است که آن را از نظر اجتماعی مقیاس‌پذیر کرد.

قدرت و مقیاس، تضاد و فساد را به بار می‌آورند که اصلی‌ترین دلایل آغاز هر انقلابی هستند.

  • درو بانسال

خیلی راحت می‌توان با نیت‌های خوب پروژه‌ای را شروع کرد، اما مسلما با گسترده‌تر شدن مسائل حفظ آنها سخت‌تر و سخت‌تر می‌شود. معماری خاص بیت کوین سبب می‌شود تا کمترین نیاز را به اعتماد داشته باشد. ساتوشی آن را طوری تنظیم کرد که هیچ فرد یا گروهی نتواند با قدرتی که دارد آن را متعلق به خودش سازد، به زور تصرف کند یا از بین ببرد.

بیت کوین یک پیشرفت اجتماعی است، نه پیشرفت مربوط به فناوری.

  • الکس هاردی

بیت کوین باید به زبانی جهانی برای پول تبدیل می‌شد. با بیت کوین می‌توان با افرادی غریبه در سراسر جهان ارتباط برقرار کرد. افرادی که نه آنها را می‌شناسیم و نه به آنها اعتماد داریم.

بیت کوین ساختار انگیزشی توزیع‌شده‌ای است که به‌شکل جمعی آن را اداره می‌کنیم و آزادانه وارد آن می‌شویم. این یک فناوری سیاسی است، در نوع خودش پیشگام به شمار می‌رود. این عدم نیاز به رهبری بخشی از چیزی است که به بیت کوین (مخصوصا در میان سایر ارزهای دیجیتال امروزی) قوام می‌بخشد.

  • درو بانسال

هودل کردن؛ سفری که قهرمان داستان باید طی کند

. هودل‌ کردن فقط یک الگوی رفتاری نیست، بلکه نشان‌دهنده ارزش‌های بنیادینی است که بر اساس آن الگوهای رفتاری قوی‌تری ایجاد می‌شوند

مارک تواین نویسنده بزرگ، زمانی گفته بود:

در ابتدای یک تغییر، فرد میهن‌پرست، مردی کم‌نظیر، شجاع، منفور و حقیر است. هنگامی‌که جنبش او پیروز می‌شود، ترسوها به او ملحق می‌شوند، چرا که میهن‌پرست بودن دیگر هیچ ارزشی ندارد.

ساتوشی بیت کوین را برای افرادی مانند هودلرها و انقلابیون خلق کرد که به نظام مالی نوین باور دارند. افرادی که با نظام مالی فعلی احساس محرومیت می‌کنند. افرادی که می‌توانند به سوی تغییری ناگهانی و بی‌نظیر در زندگی‌شان جذب شوند.

ما باید ابتدا قهرمان داستان‌مان (هودلر) را به هودل‌ کردن دعوت کنیم. هودل‌ کردن فقط یک الگوی رفتاری نیست، بلکه نشان‌دهنده ارزش‌های بنیادینی است که بر اساس آن الگوهای رفتاری قوی‌تری ایجاد می‌شوند. این کار از بنیاد فرهنگی بیت کوین حمایت می‌کند.

فردی که این سفر را آغاز می‌کند، در ابتدای سفرش ارزش‌هایی دارد که با ارزش‌هایی که در انتهای سفرش به آنها می‌رسد یکی نیستند. این تصویری کلی از شروع مسیر است، اما کمی هم آن را ترسناک جلوه می‌دهد. این فرد باید خودِ قبلی‌اش را به‌خاطر خود جدیدش کنار بگذارد. پایان سفر نامعلوم است، اما آنچه مشخص است این است که مسیر پیش‌رو الهام‌بخش کسب دانشی جدید می‌شود. فرد الگوهای قدیمی از مد افتاده و نیز رسومات همیشگی‌اش را رها می‌کند. نقشه‌ای که سفر هودل در بیت کوین ترسیم می‌کند با کسب دانش روشن‌تر می‌شود.

بارها و بارها نظام مالی اعتبارش را از دست داد… شورش جوانان امریکایی علیه فرهنگ پول هرگز به وقوع نپیوست.

  • بیگ شُرت (The Big Short)

ساتوشی باید شبکه را با سازوکاری انگیزشی راه‌اندازی می‌کرد. به‌همین‌دلیل پاداش بلاک را قرار داد که از یک سو عرضه بیت کوین را کنترل کند و از سوی دیگر انگیزه‌ای باشد برای افرادی که در شبکه مشارکت می‌کردند.

در هر دوره مجموعه‌ای جدید از افراد (هودلرها) وارد شبکه می‌شوند که واقعا بیت کوین را باور دارند. این افراد به طرفداران سرسخت بیت کوین تبدیل می‌شوند و آن را به‌عنوان ذخیره ارزش می‌پذیرند.

  • ویجی بویاپاتی

توبیاس ای هوبر

هودل کردن بود که به بیت کوین موجودیت بخشید. هودل کردن سبب افزایش ارزش و در نتیجه بالا رفتن تقاضا می‌شود. همچنین نرخ هش و امنیت شبکه را افزایش می‌دهد که این امر به‌نوبه خود هودلرها و توسعه‌دهندگان جدیدی را جذب می‌کند. این حلقه بازخورد خود تقویت‌کننده، به اثر شبکه، امنیت و ارزش بیت کوین منجر می‌شود.

  • توبیاس ای هوبر

ساتوشی سازوکاری را در دی‌ان‌ای (DNA) بیت کوین طراحی کرد تا از طریق باور مشترک (که با هودل کردن در بیت کوین نمود می‌یافت) به شرکت‌کنندگان انگیزه دهد.

از این نظر، می‌توان گفت بیت کوین به فلزی گران‌بها می‌ماند. ازآنجاکه عرضه آن ثابت و از پیش تعیین‌شده است، ارزشش مدام تغییر می‌کند. بنابراین هر چه تعداد کاربران بیشتر می‌شود، ارزش هر سکه افزایش می‌یابد. بیت کوین پتانسیل برخورداری از حلقه بازخورد مثبت را داراست؛ یعنی هر چه تعداد کاربران بیشتر شود ارزش بیشتر می‌شود و دوباره، این ارزش مضاعف کاربران بیشتری را جذب می‌کند و این حلقه مدام تکرار می‌شود.

  • ساتوشی ناکاموتو

هودلرهای اولیه با وجود منفی‌ گرایی شدید و اطلاعات نادرست (مانند ارزی برای پولشویی، ارز محبوب معامله‌گران مواد مخدر، نوسان قیمتی زیاد و نظایر آنها) بیت کوین را باور داشتند. هودلرها راحت‌تر ریسک می‌کنند و بنابراین تحمل بی‌ثباتی را دارند، چرا که اولین پیشگامان این مسیر بوده‌اند.

اصطلاح هودل (HODL) ریشه در تلاش‌های بیهوده برای غلبه بر بازار دارد (فرضیه بازار کارآمد و اطلاعات توزیع‌شده هر دو می‌گویند که این بازار نمی‌تواند به‌شکل نظام‌مند عملکرد بهتری داشته باشد).

افزایش قیمت بیت کوین خاصیت ویروسی دارد. هر چه بیشتر رشد می‌کند، هودل کردن در بین افرادی که از ریسک می‌ترسند محبوب‌تر می‌شود و اثر شبکه بیشتری را ایجاد می‌کند.

  • دَن مک آردل

بنا به اثر لیندی، هر چه بیت کوین مدت بیشتری زنده بماند، اعتماد جامعه به آن بیشتر می‌شود که این هم به نوبه خود سبب خواهد شد مدت طولانی‌تری بقایش را حفظ کند. بیت کوین، آینده را به آرامی در وجود افرادی که مسئول آن هستند نفوذ خواهد داد.

هنگامی که تعداد معتقدان به یک پروتکل به پایان برسد، آن پروتکل خواهد مرد.

  • نوال

باور به سیستم مالی جدید، همه چیز را به هم پیوند می‌دهد. بیت کوین فقط یک پروژه نرم‌افزاری نیست. روشی برای هماهنگ‌سازی گروه بزرگی از افراد است که با دشمنانی قدرتمند مواجه هستند. بیت کوین فقط یک پیشرفت در عرصه فناوری نیست، پیشرفتی اجتماعی هم هست.

کای کوروکاوا

هنگامی‌که افراد برای جنبش عظیم آماده می‌شوند، معمولا این آمادگی برای هر حرکتی صورت می‌گیرد نه فقط برای یک آموزه یا برنامه‌ای خاص. همه جنبش‌های عظیم رقابتی هستند و هر چه تعداد طرفداران یکی بیشتر می‌شود، تعداد پیروان سایرین کاهش می‌یابد… یک ایدئولوژی پایدار و مستحکم باید پایه و اساس همه ارزهای دیجیتال باشد. استفاده از رمزنگاری و یا پروتکل اجماع همراه با یک ایدئولوژی ناپایدار و شکست‌خورده، به ارز دیجیتال کمکی نخواهد کرد. ایدئولوژی‌های پایدار امکان رشد را برای جوامع فراهم می‌کنند.

  • کای کوروکاوا

یک مثال ساده در این زمینه، اصول دین مسیحیت است که می‌گوید فقط یک خدای راستین وجود دارد. این باور سبب تقویت دین می‌شود، چرا که احتمال عضو شدن در ادیان رقیب را تضعیف می‌کند. جوامع با ایدئولوژی‌های ناپایدار در نهایت از هم خواهند پاشید.

برخلاف بیت کوین، نیاز نیست کسی توضیح دهد که طلا چرا ارزشمند است. طلا ساده است و بیت کوین پیچیده. بنابراین در درازمدت، بحث‌هایی وجود خواهد داشت که بیت کوین هرگز نمی‌تواند جای طلا را بگیرد. این درست است که داستان‌ها مهم هستند، اما می‌توانند تغییر کنند. هیچ داستانی نمی‌تواند همیشه برنده باشد. در نهایت، کاربردپذیری است که جایگزین سنت می‌شود. بیت کوین پیشرفتی مهم در مقایسه با طلاست و دارد جای آن را می‌گیرد. بازار به این امر واکنش نشان خواهد داد و بر اساس آن قیمت‌گذاری خواهد کرد… برای شهروندان دیجیتال آینده، کیف پول‌های بیت کوین احتمالا خیلی طبیعی‌تر از سردابه‌های مملو از فلزات بی‌فایده‌ای است که به زحمت از دل خاک بیرون کشیده می‌شوند.

  • حاسب قریشی

فناوری پول مصداق «برنده همه چیز را می‌برد» است و از اثر شبکه‌ای بهره می‌گیرد. بنابراین ارز دیجیتال با بیشترین تعداد هودلر، پر تقاضاترین کالا برای مصرف‌کنندگان است و برنده نهایی خواهد بود.

تور دمیستر

بیت کوین به چشم هودلرها طلای دیجیتال است. این گروه تا حدی، بر اساس استاندارد بیت کوین عمل می‌کنند: سرمایه‌گذاری‌ها با توجه به قابلیت نرخ بازگشت بیت کوین ارزیابی می‌شوند.

  • تور دمیستر

هودل‌کردن ما را وادار می‌کند تا فراتر از چیزی که درحال‌حاضر وجود دارد را ببینیم. خودِ کنونی‌مان را مجبور می‌کند تا یک واقعیت جایگزین را قبول کنیم و با شکل‌دهی مجدد اولویت‌های فعلی‌مان، اقتصاد دیجیتالی مبتنی بر بیت کوین را در آینده ببینیم.

اگر خرج‌کردن را کنار بگذاریم، هودل کردن به نفع همه خواهد بود؛ چرا که قدرت خرید هر سکه را افزایش می‌دهد.

پراتیک گورا

هیچ قهرمانی تنها مبارزه نمی‌کند، همه برای یکی، یکی برای همه. هودل‌کردن الزاما به معنای استخراج نیست، آنها می‌توانند متفاوت از هم باشند. اما در نهایت، هر دو به سود هم کار می‌کنند.

  • پراتیک گورا

بیت کوین جایگزینی برای شهروندان در سراسر جهان است تا بتوانند پس‌اندازهایشان را به‌شکل پولی نگهداری کنند که نه امکان توقیف آن وجود دارد و نه می‌توان آن را تضعیف کرد. اگر بیت کوین بیشتر رشد کند، ممکن است حکومت‌ها را وادار کند که به سازمان‌های داوطلب تبدیل شوند. شاید از طریق هودل‌ کردن، در نهایت به آزادی برسیم.

توسیدید

راز خوشبختی در آزادی است؛ راز آزادی در شهامت است.

  • توسیدید (Thucydides)

افرادی که وارد شبکه بیت کوین می‌شوند، چیزی را که فراوان است با چیزی کمیاب مبادله می‌کنند. گذشته را با آینده معامله می‌کنند، وابستگی مالی را می‌دهند و حق حاکمیت مالی را به دست می‌آورند.

کلام آخر: ریشه‌های بیت کوین دیگر محکم شده‌اند

ساتوشی کد ژنتیکی فوق‌العاده‌ای را طراحی کرد که برای گونه جدیدی از پول یعنی بیت کوین ضروری بود. سپس منتظر لحظه مناسب ماند تا بذر این گونه جدید را بکارد که با بحران مالی سال ۲۰۰۸ مصادف شد. در آن هنگام، وایت پیپر را فقط برای گروهی که می‌دانست به آن اهمیت می‌دهند و از آن مراقبت می‌کنند منتشر کرد. این گروه سایفرپانک‌ها بودند. در نهایت بیت کوین را تا مرحله‌ای رساند که دیگر به او نیاز نداشت.

سال‌ها قبل و بعد از بیت کوین بسیاری از سیستم‌های پول نقد دیجیتال آمدند و رفتند. بیشتر آنها فقط وایت پیپر بودند، برخی کدها را نوشتند و توسعه دادند، برخی دیگر حتی تا مرحله تشکیل جامعه پیش رفتند، اما تکرار موفقیت کاشتن بیت کوین بی‌نهایت دشوار خواهد بود.

نیکلا تسلا

بگذارید آینده حقیقت را مشخص کند و هر یک را با توجه به کارشان و دستاوردهایشان ارزیابی کند. حال به آنها تعلق دارد؛ اما آینده به‌ خاطر چیزی که واقعا روی آن کار کرده‌ام، متعلق به من است.

  • نیکلا تسلا

 

سایر بخش‌های منتشر شده «درخت بیت کوین»:

درخت بیت کوین – بخش اول: گونه

درخت بیت کوین – بخش دوم: فصل

درخت بیت کوین – بخش سوم: خاک

ممکن است علاقه مند باشید
guest

لطفا در صورت مشاهده دیدگاه‌های حاوی توهین و فحاشی یا خلاف عرف جامعه لطفا با گزارش سریع آن‌ها، به ما در حفظ سلامت بستر ارتباطی کاربران کمک کنید.

0 دیدگاه
هاب
مکانی برای گفتگو درباره سرمایه گذاری کریپتو. همین الان عضو شو
ورود به هاب