ردپای تئوری توطئه در هویت جدید معرفی شده برای ساتوشی ناکاموتو

تقریبا هر روز یک نفر جدید پیدا می‌شود که ادعا دارد ساتوشی ناکاموتوی واقعی یا همان خالق بیت کوین است. ساتوشی هر کسی هم که باشد، هم‌اکنون با داشتن بیش از یک میلیون بیت کوین یکی از پولدارترین افراد روی کره زمین است. نکته جالب اینجاست که هویت او هنوز مشخص نشده است.

شاید ساتوشی دوست نداشته باشد که هویتش فاش شود، اما برخی نهادهای اطلاعاتی قطعا به دنبال خود واقعی او هستند. شاید او سال‌های پیش مرده باشد، چرا که از سال ۲۰۱۱ تاکنون چیزی از او نشنیده‌ایم؛ یا که شاید هم او در زندان به سر می‌برد! در ادامه نگاهی اجمالی به تئوری طرح شده درباره ساتوشی ناکاموتو بودن پاول لرو می‌اندازیم و برخی از دیدگاه‌های طرح شده درباره آن را بررسی می‌کنیم.

به نقل از کوین‌اسپیکر، پاول سولوتشی کالدر لروکس، مجرم ۴۶ ساله‌ و مسترمایند خلافکاران، هم‌اکنون پشت میله‌های زندان است و به این زودی‌ها (یا شاید هم برای همیشه) او را خارج از قفس نخواهیم یافت. او سازنده نرم‌افزار رمزگذاری E۴M و احتمالا یکی از اعضای تیم TrueCrypt است.

اگر فرض کنیم این فرد بیت کوین را ساخته باشد، نمی‌توان گفت که هدف اصلی وی از این کار، ساده‌سازی فعالیت‌های پولشویی بوده است. احتمالا بیت کوین یکی از نتایج دلبستگی این فرد به رمزنگاری بوده که ریشه‌اش به دهه ۹۰ برمی‌گردد.

دلایل کسانی که طرفدار این تئوری هستند، وجود املای کلمات مشابه در سبک نوشتاری ساتوشی و پاول لرو است. همچنین مغز متفکر دنیای تبه‌کاران به قمار علاقه داشته و از طرفی کد اولیه بیت کوین دارای کلاینت پوکر بوده است.

آیا کریگ رایت در خطر است؟

پاول لرو به خاطر پولشویی و صدور فرمان قتل ۶ نفر، هم‌اکنون در زندان به سر می‌برد. شاید همین جرم‌ها و برخی فعالیت‌های دیگر لرو باعث شده تا کریگ رایت احساس خطر کند.

طبق گفته‌های رایت برخی از مدارکی که نشان می‌دهد او ساتوشی ناکاموتوست و ۱۱ میلیارد دلار بیت کوینش نیز برای خودش هست، حاوی برخی اطلاعات خطرناک است که ارتباط او را با برخی مجرمین و دست داشتن او را در دستگیری آن‌ها نشان می‌دهد.

اما از شانس بد کریگ رایت، فردی که مسئول تدوین سند شماره ۱۸۷ دادگاه رایت بود، عدم نمایش یکی از پاورقی‌ها را که نام پاول لرو در آن ذکر شده بود را فراموش کرد. با وجود نام لرو در این سند، احتمال می‌رود که منظور کریگ رایت از مجرمین پاول لرو بوده باشد.

پس از انتشار این خبر، برخی تئوری‌های دیگر چاشنی قضیه شد تا کریگ رایت به عنوان یکی از کارمندان مسترمایند شناخته شود که در دستگیری‌اش در سال ۲۰۱۲ دست داشته است.

برخی از طرفداران تئوری پا را فراتر گذشته‌ و عقیده دارند که سولوتشی می‌تواند توسعه‌دهنده واقعی بیت کوین باشد و ساخت آن به عنوان پروژه‌ای از سوی دولت به او محول شده است. پس از ساخت بیت کوین، دولت دیگر نیازی به سولوتشی نداشته و تصمیم گرفته که او را به سکوت وادار کرده و یک جنایتکار جلوه دهد.

جان مک آفی و طرح تئوری توطئه در مجله اکونومیست

نامزد ریاست جمهوری آمریکا و مرد همیشه فعال توییتر، جان مک آفی، در توییتی گفته بود که سولوتشی، ساتوشی نیست.

توییت بعدی مک آفی هم جالب بود.

ساتوشی نویسنده وایت پیپر است. این کسی است که دنبالش می‌گردیم. پیدا کردن حق نویسندگی کاملا قابل اجراست. چنین نرم‌افزاری را بر روی گفته‌های دیگری از کریگ رایت اجرا کنید. اثبات خواهد شد که او نویسنده وایت پیپر نیست. این کار را برای نامزد‌های دیگر هم انجام دهید. ساتوشی را پیدا خواهید کرد.

توییت بعدی مک آفی هم جنجال‌برانگیز بود.

کمپین انتخاباتی من: دولت فعلی ما به هرکاری دست می‌زند تا ارزهای دیجیتال را کنترل و محدود کند. اما این ابزار قدرتمند اگر با اراده‌ای برای استفاده کردن از آن برای هدفی که معین شده همراه شود، می‌تواند ما را آزاد کند. یک دولت حقیقی هر کاری که در توانش باشد انجام می‌دهد تا مردمش را آزاد کند.

آیا بانکدارها واقعا تلاش می‌کنند تا شعله ارزهای دیجیتال را خاموش کنند؟ یکی دیگر از فرضیه‌های مطرح شده پیرامون این تئوری، یادآور جلد مجله اکونومیست در سال ۱۹۸۸ بود؛ مجله‌ای که برای خاندان روتشیلد، از بزرگترین بانکداران جهان است. در جلد مجله اشاره شده است که باید منتظر یک ارز جهانی جدید باشیم.

این تصویر سکه دیجیتالی را دور گردن عقابی نشان می‌دهد که اسکناس‌های در حال سوختن زیر پایش است. این تصویر می‌تواند نشان‌دهنده ققنوسی باشد که از خاکسترها برمی‌خیرد و آغازی جدید رقم می‌زند.

احتمالاً این ایده به سرعت در ذهن شما شکل می‌گیرد که بانکدارها نظم نوین جهانی جدیدی می‌طلبند تا همه از طریق یک سیستم هوش مصنوعی نظارت شوند.

اما اگر واقع‌بینانه نگاه کنیم، ایده یک ارز واحد جهانی از هزاران سال پیش وجود داشته است. دراخمای نقره‌ای یونان و بعدها دینار عرب‌ها تلاشی برای رسیدن به این منظور بودند. پس نمی‌توان این تئوری توطئه را جدی دانست.