ارز‌ها: ۳۱,۶۹۹
ارزش بازار: ۳.۳۴ تریلیون دلار
قیمت تتر: ۷۰,۰۸۷ تومان
سعید 54

سعید 54

آخرین بازدید: ---
عضویت: 8 ماه و 26 روز قبل
0
0
28
0
0
28
سعید 54
سعید 54
۳ ماه قبل
پاسخ  امیرماهان
تمام بیانات استاد درست....لیکن یک نکته مهم که همه چیز را در جای خودش قرار نمیدهد....تیپ شخصیتی انسانها از دیدگاه روانشناسی است...یک انسان درون گرا از درد سر فرار میکند و برعکس ادم بعدی که برون گراست چتری بر کمر خود می بندد و از هواپیما پایین میپرد...با دوچرخه کوهستان از بالای ارتفاع به سمت پایین پشتک میزند...درون گرای بعدی درب اتاق را میبندد و ساعتها دوست دارد کسی در نزند ولی برون گرای بعدی در محیط بیرون عاشق دزدی و دعوا و غیره است...ما ٦ نوع تیپ شخصیتی کلی در علوم روانشناسی داریم که پازل رفتارها و تصمیمات و کنشها و چالشهای متفاوت انسانها را در صفحه محیط زندگیشان کامل ودر عین حال ان پازل را زیبا میکند..اگر تیپهای متفاوت نبود چه بسا همه انسانها از ده فعل هماهنگ خوششان می امد و ده فعل را بد میدانستند...این تیپهای متفاوت زندگی را رنگارنگ میکند..در این بازار هم سلیقه های گوناگون بر گرفته از تیپهای شخصیتی گوناگون است بصورتی که یکی عاشق رنگ قرمز و ان یکی متنفر از ان رنگ است...راستی زندگی را حضرت حق زیبا افریده...پس شکرگزار باشیم...با تشکر از همه عزیزان

ضمن یادآوری این نکته که واژه «استاد» تُنبان سنگین و گشادی است که بر تن حقیر زار می‌زند و اگر با دو دوست و 32 دندان کِش آن را نگه ندارم می‌ا‌فتد و باعث آبروریزی خواهد شد؛ در تایید (و جسارتاً تکمیل) فرمایشات شما:تیپ‌های شخصیتی همچنان یکی از دعواهای بزرگ روانشناسان دنیای امروز است و دارای مدل‌های گوناگون که هریک، در جای خود (تعارض خانوادگی، محیط اجتماعی و ...) کاربرد خاص خود را دارد و مدام هم نقض می‌شود و مدل دیگری جای آن را می‌گیرد(که همین نشانه پیشرفت علم است)بطور مثال: در مدل BIG5 یادگار زحمات مرحوم پروفسور گوردون آلپورت، شخصیت انسان از 5 منظر مورد کاوش قرار می‌گیرد که البته تست سختی دارد و مختص سازمان‌های بزرگ است و امروزه به نوعی می‌توان گفت معتمدترین و علمی‌ترین مدل شخصیت‌شناسی است. در این مدل، تعریف «برونگرایی» کاملاً متفاوت از تعریف برونگرایی در مدل MBTI است که در ادامه بهش می‌پردازیم. ضمن اینکه در این مدل چیزی به اسم فرد «درونگرا» نداریم. بلکه فقط برونگرایی داریم که آنهم یک طیف است که از صفر تا صد تعریف میشود و درجات پایین آن نمایانگر چیزیست که در حالت عامیانه درونگرایی گفته میشود.مدل بسیار معروف MBTI هم از 16 منظر به تیپ‌شناسی (و نه شخصیت‌شناسی) انسان‌ها می‌پردازد که شاید باعث تعجب بعضی‌ها شود که بدانیم مدل فوق، یک مدل تیپ‌شناسی مردود از نظر علمی است! (تا چندسال قبل علمی محسوب میشد) هرچند در بسیاری از سازمان‌های ما این تست همچنان انجام می‌شود و در دانشگاههای ما هم (که از منابع 30 سال قبل دنیا در تدریس علوم استفاده می‌شود!) همچنان آن را یک مدل علمی می‌دانند! و بر همین اساس شاید خیلی از عزیزان هم به آن باور داشته باشند که هیچ مشکلی ندارد. در اینجا درونگرا و برونگرا بطور مطلق تعریف می‌شود.در مدل رفتارشناسی DISC هم به 4 گروه افراد می‌رسیم که ساده‌ترین مدل رفتارشناسی(و نه شخصیت‌شناسی) دنیا بوده و از 4 منظر به انسان می‌پردازد.و کلّی مدلهای دیگرهمانطور که جناب ماهان عزیز به درستی اشاره فرمودند همین رنگین کمان زیبای خلقت است که تفاوت انسان‌ها به نوعی زندگی را زیبا کرده. برای راحتی کار، از مدل DISC مثل میزنم:آبی ها (Cها) درونگراهای متفکر و بسیار دقیقی هستند که دنیا مدیونشان است و اختراعات زیادی تقدیم بشر کرده‌اند(مثل اینشتین و بیل گیتس و مخترعین بزرگ)قرمزها (Dها) 10درصد جامعه هستند که شاید کمی خشن و جدی به نظر برسند اما موتور محرک اقتصاد دنیا هستند (استیو جابز و ...)زردها( I ها) که بدون آنها زندگی زیبا نیست و در هر جایی باعث ایجاد نشاط شده و اساساً دنیا را بدون آنها نمی‌توان زیبا تصور کرد (مثل تمامی هنرمندان تصویری و سینماگران و اهل هنر و کمدین ها و ...)سبزها(S ها) که منافع دیگران را بر منافع خود ترجیح داده و شنونده و سنگ صبورهایی هستند که می‌شناسیم و مهربان‌ترین و ایثارگرترین افراد دنیا هستند و متاسفانه نسلشان هم رو به انقراض است! (مادر ترزا و گاندی و نلسون ماندلا و ...)و همین تفاوتهاست که دنیا را زیباتر و قابل تحمل‌تر کرده استبا سپاس از جناب ماهان عزیز

سعید 54
سعید 54
۳ ماه قبل
پاسخ  Reza
سلام وعرض ادب خدمت اساتیداقاماهان واقاسعیدعزیز مطالب ارزشمندی دراین برهه ازتون یادگرفتم ولی استراتژی شخصی بنده حقیرصبروبیخیالی بوده شایدبااین نگاه سعی کردم حداقل اگه سوددندون گیری عایدم نشده حداقل ضرری متوجه روح وروانم نشود نمیدونم کارم درسته یانه. (چاره چیه)

ممنون از محبت شما. چند کامنت پایین‌تر در پاسخ به «هیچ کاری نکن» جناب امیر ماهان، مثالی از پروفسور الی آوردم. اگه منتشر شد که هیچ. اما اگه ادمین محترم خوابش برد یا دچار نشئگی ناشی از جنس نامرغوب موتوری شد یا هر مورد دیگری که باعث شد کامنت بنده منتشر نشه باید بطور خلاصه عرض کنم بهترین کار رو کردی بزرگوار. هیچ عدد و رقمی (تاکید میکنم هیچ عدد و رقمی) ارزش بازی با روح و روان رو نداره. شما اگر (همونطور که اسم آوردی) استراتژی شخصی خودت رو به درستی انتخاب کرده باشی با خیال راحت‌تری میتونی ادامه مسیر بدی. مثلاً استراتژی اول: موفقیت(به معنای success) که بیش از 99 درصد مردم اونو با استراتژی دوم که در ادامه عرض میکنم اشتباه میگیرن. شما اگه استراتژیت موفقیت باشه، معنای زندگیت هم بر همین منوال جلو خواهد رفت. اونجاست که ریسک‌هات هوشمندانه‌تر میشه. و برای هر نوع «از دست دادن» به مقداری زانوی غم بغل میگیری که ارزشش رو داشته باشه و مجدد ادامه مسیر میدی. اینم بگم که در این نوع استراتژی، لذت بردن از زندگی، مهمتر از میزان اعداد و ارقام بانکی خواهد بود.استراتژی دوم (winner) که همونطور که عرض کردم اکثریت مردم اونو با مورد اول اشتباه میگیرن. در اینجا من بنز اس 500 دارم. ویلای چندهزار متری دارم. پنت هاوس در بالای شهر دارم. عدد بانکیم هم صفرهاش شمرده نمیشه. اما درگیر زخم معده و کبد چرب و استرس مزمن و خلاصه هزار و یک بیماری با منشاء روان‌تنی (واقعیت دنیای امروز) هستم و جلوی دیگران سرم رو بالا میگیرم که آره من «موفق» هستم (درصورتیکه تو موفق نیستی. فقط در یک رقابت برای پولدارشدن برنده شدی. همین) اما روزانه باید با قرصهای سرترالین(آسنترا) و پروپرانولول ذهن و ترشح آدرنالینم رو کنترل کنم و با خانواده داروهای تیدین (مثل رانیتیدین، فاموتیدین) یا خانواده پرازول‌ها (پنتوپرازول و امپرازول و ...) زخم معده ناشی از این بیماری روان تنی رو کنترل کنم. تازه زیاد وارد جزئیات نشدم. فجایعی که باهاشون سروکار دارم خیلی بیشتر از اینهاست. در این استراتژی، در با هر باخت، انگار آسمون به زمین اومده و اونقدر از کیسه اعصاب و روان (و حتی خدای نکرده از کیسه عزت نفس) خودت خرج میکنی که روزی متوجه خواهی شد اشتباه کردی که دیگه دیر شده امیدوارم منظورم رو تونسته باشم برسونم با آرزوی موفقیت

سعید 54
سعید 54
۳ ماه قبل
پاسخ  امیرماهان
سلام...جناب سعید خان همکار محترم تیز بین....البته در نوع سوم که بازار کریپتو نیز جز ان محسوب میشود...بحمدالله از سمت ارگان قضایی sec که در امریکا همان بلاد کفر مستقر است..مو از ماست کشیده میشود...این نهاد اگر نبود بلی... بازار کریپتو از لحاظ ساختار و امنیت هیچ بحثی ندارد... زیرا شبکه بلاکچین به صورتی طراحی شده که دولتها نمیتوانند مشخصات و دارایی افراد را رد یابی کنند....و مورد بعدی از خوبیهای بازار رمز ارزها این است که بین دارایی و مالک هیچ ارگانی نقش ندارد....مثلا شما اگر یک ملک بخرید.. و خدای ناکرده به دلایلی دولتی عوض شود مثلا انقلاب شود..راحت میشود اموالتان را از دست بدهید... ولی تنها دارایی که هیچ ارگان و مزاحمی بین شما و دارایی شما وجود ندارد بازار کریپتو است.... انقدر افراد بوده اند که رمز والت شخصی خود را گم کرده اند..در اثر این مشکل هیچ جایی نیست که بتواند رمز شخصی شما را بدهد..نمیدونم متوجه منظور من شده اید...یا اگر شما میلیاردها پول داشته باشید.. حتما یک نفر سوم و مزاحم بین شما و دارایی شما نقش دارد یعنی بانک...ولی دارایی شما در بازار کریپتو فقط و فقط خودت هستی و دارایی ات... ارز ریپل متهم به پولشویی شد نه اثبات و محکوم..سالها نتوانست به فعالیت خود ادامه دهد... امروزه چنانچه یک رمز ارز بخواهد به بازار ورود کند..حسابرسی و رای و امنیت و دهها مورد دیگر باید از سوی ارگانهای مخصوص به این حیطه را دریافت تا بتواند فعالیت کند... در بررسی اماری دهه گذشته تاکنون بین بازارهای مالی دنیا مثل بازار ساختمان...صنعت...طلا و غیره بازار کریپتو با فاصله زیاد از لحاظ سوددهی به کاربرانش جلوتر است...بله مشکل از خودمان است...درب باغ بروی همه باز است و ما هم بدون گرفتن ادرس میوه ممنوعه میخوریم...بدون اموزش و بررسی و کسب علوم پایه این بازار شروع به معامله می کنیم بعد از مدتی که حسابی ضررکردیم دنبال حل مشکل هستیم...در حالی در بهترین بازار هستیم ولی فرق نمک و طلا را نمیدانیم یک کیلو نمک را در مقابل یک کیلو طلا معاوضه می کنیم...ببخشید..گفتنی زیاد است ولی نمیخواهم شما را بدنبال قرص سردرد بفرستم..ارادتمند شما

ممنون جناب ماهان عزیز. البته بنده شخصاً همونطور که عرض کردم هیچ تخصصی در این زمینه (اقتصاد و بورس و کریپتو و ...) ندارم و فقط از منظری که تخصصم هست [یا شایدهم احساس می‌کنم ازش چیزی می‌دونم] یعنی «علوم رفتاری» و «روانشناسی» خواستم عرض اندامی کرده باشم و خوشحالم که همین موضوع باعث شد شما (مثل همیشه) با مطلب بسیار ارزشمندتون بار علمی و تخصصی این صفحه رو بهبود ببخشید. امیدوارم همیشه حضور داشته باشین و دوستان از نعمت حضور شما و مطالب فوق‌آموزنده‌تون نهایت حُسن استفاده رو ببرن.

سعید 54
سعید 54
۳ ماه قبل
پاسخ  فردوسی.....
شما در سایت تالار بورس آقای ثقفی با این آیدی فعالیت نداشتید چند سال قبل؟

نه بزرگوار. بنده حقیر نه آقای ثقفی رو می‌شناسم و نه تفاوت بین بورس و خربزه رو می‌فهمم :)

سعید 54
سعید 54
۳ ماه قبل

عزیزان دل. احتمالاً قدیمی‌ترها می‌دونن که بنده حقیر مدتهاست از دنیای کریپتو خارج شدم. بنابراین مطلبی که اینجا عرض می‌کنم ربطی به موارد تخصصی دنیای رمزارزها نداره. ضمن اینکه هیچ‌کجا هم تعهد کتبی و محضری داده نشده که تمامی کامنت‌ها حتماً باید از جنس آموزش تخصصی باشه. این رو از انبوه کامنت‌های فحش و تحقیر و ... در صفحات مختلف میشه متوجه شد. باری اما پیشنهاد میکنم (مخصوصاً اگر تازه‌کار هستید) این مطلب رو جایی بنویسید و هرازگاهی بخونید.اگر «بازار» رو خیلی خیلی ساده‌سازی کنیم و فقط به عنوان «یک فرایند و تعامل بین عرضه‌کننده و مشتری» ببینیم، میشه بازارها رو به سه دسته تقسیم کرد:دسته اول: بازاری که در اون مشتری، کالا یا خدمات رو دریافت می‌کنه و اصلاً سود و منافع عرضه‌کننده براش مهم نیست و بهش فکر نمی‌کنه. مثلاً خدای نکرده تصور کن فرزندت تب داره و تو سریع میری داروخونه یک ورق قرص استامینوفن می‌خری و تنها چیزی که برات مهمه، سلامتی فرزندته. در اینجا تو هرگز به این فکر نمی‌کنی (و نباید هم بکنی) که تولیدکنندۀ دارو در این مثلاً 5هزار تومن قرص چقدر سود کرده. انگار که عرضه‌کننده دلش برای من و توی مصرف‌کننده سوخته و فقط واسه رضای خدا اومده این قرص رو تولید کرده! مشابه میلیونها نفر از عزیزان هموطنمون که از مدل درآمدی مالک تلگرام خبر ندارن و تصور می‌کنن که انگار اون بنده خدا نذر کرده برای ارتباطات و کسب‌وکار ما مردم (مخصوصاً ما ایرانی‌ها) دلسوزانه خدمات ارائه بده!!!دسته دوم: اینجا مشتری، کالا یا خدمات رو ارائه کرده و هم‌زمان به درآمد عرضه‌کننده بابت ارائه اون کالا یا خدمت فکر هم می‌کنه. بین ما ایرانی‌ها هم بحمدلله کم نیست! میری رستوران و مثلا 500هزار تومن پول غذا میدی و تا یکساعت به این فکر می‌کنی که فلان‌فلان‌شده کل متریال مصرفیش به 200هزار هم نرسیده! هرچند بازهم دوباره به اون رستوران خواهی رفت. یا مدل ارائه خدمات در مطب پزشک که ناخودآگاه تعداد بیماران رو بر اساس ذات محاسبه‌گر ایرانیزه خودمون حساب می‌کنیم و سریع در ذهن خود، درآمد ماهیانه پزشک رو محاسبه می‌کنیم!دسته سوم: این یکی خیلی عجیب و غریبه. انگار تمام منافع فقط برای عرضه‌کننده (یا تولیدکننده) درنظرگرفته شده و مشتری اصلاً آدم حساب نمیشه. مثلا فرض کن میری یه دبه ماست از بقالی بخری (که قیمتش مثلا 50 تومنه) اما فروشنده بهت قیمت 500 هزار تومن میده! میگی چرا؟ جواب میده: «چون سیبیل‌های من قشنگه و هیچ بقالی تو این شهر، سیبیل به این قشنگی نداره!» درسته که خرید نمی‌کنیم. اما ذهنمون درگیر میشه که چقدر می‌تونه این منطق احمقانه و خنده‌دار باشه. اما با این وجود، چنین مدل احمقانه و خنده‌داری در دنیا وجود داره. باور نمی‌کنین؟ داستان شکست گوشی موبایل «فایر فون» توسط جناب آقای «جف بزوس» رو سرچ کنین تا ببینین مدل ظاهراً خنده‌دار سوم بازار، در دنیای واقعی هم نمود داره.دوستان عزیز. بد نیست این سه مدل درآمدی بازارها رو در ذهن داشته باشیم و هرازگاهی به این فکر کنیم که دنیای کریپتو نمونه بارزی از «دسته سوم» هست! شاید کمی عاقلانه‌تر رفتار کنیم.با آرزوی موفقیت

سعید 54
سعید 54
۳ ماه قبل

امیر ماهان عزیز (و ایضاً هوالوکیل گرامی) اولا هر تصمیمی بگیرین برای همه قابل احترامه من یه انشای مفصل در پاسخ به خداحافظی ماهان نوشتم که نمیدونم چرا بعد از چند ساعت هنوز منتشر نشده. حالا بالاخره یا منتشر میشه یا اینکه مدیران و ادمین محترم این سایت به این نتیجه رسیدن که این یارو (سعید54) چقدر زر میزنه! و مطالب طولانی مینویسه! و گویا تصمیم گرفتن دیگه قصه های منو اینجا منتشر نکنن. نظر اونها هم برام قابل احترامه فقط خواهشی که دارم اینه: یه نگاهی بندازین به یکی دو ماه قبل. ادبیات صفحه ماگ چی بود و چی شد؟ این ارزشمندی و متانت و وقاری که از صفحه ماگ میباره نتیجه زحمات هردوی شما عزیزه. مفت به دست نیومده. مفت از دستش ندین این فقط یک خواهش دوستانه بود و لاغیر

سعید 54
سعید 54
۳ ماه قبل
پاسخ  سیف الله
امیرماهان‌و‌اون یکی هواوکیل:شما اگر ذره ای از خدا ترس داشتید و حق ناس سرتون میشد به خودتان احازه نمیدادید اینجا اظهار نظر کنید که مبادا ادم بدبخت و گرفتاری از روی حرف شما دارو ندارشو بیاد ماگ بخره به امید یه صفر کم کردن که داریم میبینیم برعکس داره اتفاق میفته داره یه صفر اضافه میکنه..خلاصه مطلب شما چون یه مقدار مودبانه متن مینویسید طرف فک میکنه چیزی حالیتونه درصورتی که شما جیزی حالیتون نیست نه شما نه گنده تر ازشما پس سعی کنید حق ناس حق یتیم حق کارگر حق صغیر به گردنتون نیفته اگر عقده خودنمایی دارید جای دیگه رو انتخاب ‌کنید با زندگی مردم بازی نکنید به بهانه صفر کم کردن

دنیای عجیبی شده دوست عزیز. به تعبیر شما اگه مودبانه بنویسیم انگار داریم طرف رو گول می‌زنیم که چیزی حالیمونه. اگه مودبانه ننویسیم و صحبت نکنیم که چاقو فرو می‌کنن تو شکممون! تکیف چیه؟ببین دوست عزیز. ماهان و هوالوکیل که سهله، سال 2008 تمام اقتصاددانان و بانکداران بزرگ دنیا اعتقاد داشتن که همه چی گل و بلبله. ببین وقتی میگیم اقتصاددان و بانکدار در امریکا، یعنی کسانی که تحصیلات بالا دارن، میلیاردرن و با خودروهای لوکس تردد می‌کنن و کلّی درآمد دارن و احترام اجتماعی خیلی بالایی براشون قائل هستن.اونوقت یک استاد حوزه ریسک امریکایی لنبانی‌الاصل(به اسم نسیم طالب) اومد و بدون تعارف بهشون گفت شما قد گوساله نمی‌فهمین! وضعیت رو به خرابیه (نسیم طالب یه خورده بی ادبه. ادبیاتش کمی صریحه)همه دنیا مسخره‌ش کردن. اونم شرط‌بندی کرد و تمام زندگیش رو گذاشت وسط. نتیجه چی شد؟ حق با نسیم طالب بود و بحران مالی 2008 امریکا رو فقط اون تونست پیش‌بینی کنه و به خاطر همین شرط‌بندی ثروت افسانه‌ای عجیبی بهش رسید که همه‌ش رو بخشید به خیریه و یک جمله معروف در مصاحبه‌اش گفت: «اگه تمام اقتصاددانان و بانکداران مدعی و مغرور دنیا رو جمع کنن تا آینده فلان ارز رو پیش‌بینی کنن، پاسخی که بهتون میدن در بهترین حالت تفاوت چندانی با پاسخ نگهبان باغ وحش نخواهد داشت!!!»دیگه خودت تا آخر ماجرا رو حدس بزن.بهرحال نگران نباش سیف الله عزیز. انشاالله چند روز دیگه قیمت‌ها برمی‌گرده و به پولت میرسی. انشالله که چندبرابر هم سود کنی. ولی خواهشاً داروندارت رو نذار تو این کار (چون خودت گفتی)این بازار بی‌رحم‌تر از این حرفهاست. مثل بارونه که وقتی میاد زمین رو کمی حاصلخیز میکنه و کشاورز میگه به به چه هوایی! چه محصولی! چه زندگی خوبی! ولی ناگهان نمی‌فهمه چطور یه رگبار میزنه و قبل از اینکه بتونه تکون بخوره سیل میاد و همه چی رو با خودش میبره! اینها واقعیات دنیای کریپتو هست ربطی به هوالوکیل و امیرماهان و ایکس و ایگرگ هم نداره امیدوارم ضررت هرچه زودتر جبران بشه

سعید 54
سعید 54
۳ ماه قبل
پاسخ  رادمان
خداروشکر فعلا از جنگ خبری نیست دوباره درست میشه

ببینین. «خود جنگ به معنای واقعی» یک چیزه و «ترس از جنگ» موضوع دیگری. خود من هم مثل دیگر هموطنان، حداقل چهل و اندی سال از عمرم در این مملکت در نگرانی از شروع جنگ گذشت! وقتی میشه با پارامتر «ترس از جنگ» و ترس‌های روانی ناشی از اون، گردش‌های مالی افسانه‌ای ایجاد کرد چه نیازی به هزینه کردن برای جنگ و از بین بردن زیرساخت‌ها هست. خیلی‌ها بابت همین ترس از جنگ در بازارهای مالی حسابی جیبشون پر از پول میشه. موردی که دوستمون آقای (اقلیم ارز دیجیتال) چند کامنت پایین‌تر خیلی بهتر از من بیان فرمودن. به نظرم زیاد جدی نگیرین و به استراتژی که بهش باور دارین ادامه بدین.

سعید 54
سعید 54
۳ ماه قبل
پاسخ  آراد
فوق العاده زیبا سپاس از شما برادر عزیز خداوکیلی لذت بردم متن شما را خوندم و کیف میکنم که در همچین صفحه ای با وجود افراد باکلاس و باسوادی مثل شما هست حضور دارم ایوالله

ممنون. اتفاقا من نه کلاس دارم و نه سواد درست و درمون (البته ممکنه توهّم هردو رو داشته باشم که امیدوارم خدا شفام بده) ولی خوشحالم که در صفحه ماگ و در کنار فرهیختگانی مثل شما هستم. موفق باشید