آینده بیت کوین؛ ۱۲ سناریو از جایگزینی با طلا تا نابودی
هیچکس نمیداند چه اتفاقی در انتظار بیت کوین است، نه افراد مشکوک به بیت کوین، نه طرفداران بیت کوین و نه حتی خود ساتوشی ناکاموتو. هیچ راه جادویی برای پیشبینی آینده وجود ندارد. بسیاری از تیزبینترین ذهنها در فضای ارزهای دیجیتال از این بلاتکلیفی استقبال میکنند. آنها هیچ مشکلی با ابهامبرانگیزبودن آینده ندارند و حتی بر این باورند که یکی از جذابیتهای بیت کوین همین است. الیزابت استارک (Elizabeth Stark)، مدیر شرکت لایتنینگ لبز (Lightning Labs) که فعالانه در تلاش برای ساختن آینده شبکه بیت کوین است، میگوید:
بسیاری از موارد استفاده مهم بیت کوین طی ۱۰ سال آینده، چیزهایی هستند که در حال حاضر به نظر ما دیوانگی قلمداد میشوند، درست مثل زمان پیش از ویکی پدیا که ایده دایرهالمعارفی که هرکس قادر باشد آن را ویرایش کند، احمقانه به نظر میرسید.
بیت کوین پس از بلوغ در چه وضعیتی خواهد بود؟ در این مقاله جالب که با استفاده از متن مصاحبه آنلاین جف ویلسِر با صاحبنظران حوزه ارزهای دیجیتال نوشته شده است، نگاهی به فردای بیت کوین خواهیم داشت. دقیقتر بگوییم، در این مقاله شما نظر طیف وسیعی از حرفهایترین و دقیقترین متخصصان حوزه بیت کوین را در مورد وضعیت احتمالی این ارز دیجیتال در سال ۲۰۳۰ میخوانید؛ جف ویلسر این نظرات را در قالب ۱۲ سناریوی بالقوۀ خوب و بد، از شکست حتمی تا «اوجگرفتن تا ماه» جمعبندی کرده است و در توضیح دلیل انتخاب سال ۲۰۳۰ برای تهیه این گزارش مینویسد:
ده سال میتواند زمان مناسبی برای ایجاد تغییرات معنادار باشد و در عین حال، بهاندازهای نزدیک است که بتوان با بررسی عمیقتر، آن را تصور کرد.
برای مقدمه، ویلسر نظر آندریاس آنتونوپولوس (Andreas Antonopoulos)، سفیر بلامنازع بیت کوین را مطرح میکند. بهعقیده آنتونوپولوس، بعید است که بیت کوین فقط تبدیل به یک چیز شود. او میگوید:
هیچ مورد استفاده واحدی وجود نخواهد داشت. نمیتوان گفت که بیت کوین صرفاً بهعنوان ذخیره ارزش مورد استفاده قرار خواهد گرفت یا واسطه مبادله خواهد بود یا به روشهای بیشمار دیگری به کار گرفته خواهد شد؛ بیت کوین در مکانهای مختلف، تمامی این موارد استفاده را محقق خواهد کرد.
خلاصه کلام او این است که بیت کوین در حال حاضر در دنیای واقعی، طبق سناریوهای متفاوتی کار میکند و در آینده نیز، این ارز دیجیتال همین روند را بهشکلی پیشبینیناپذیر پیش خواهد گرفت. آنتونوپولوس میافزاید:
هرچه بیت کوین بهشکلی گستردهتر استفاده شود، کاربردهای آن نیز پراکندهتر و متنوعتر خواهد بود.
این هشدار مقدمهای است بر این گزاره که اعلام کنیم سناریوهای مطرحشده در این مقاله، یکدیگر را نفی نمیکنند و جامع نیستند؛ نظرات مطرحشده در این مقاله قطعاً قابلنقد و بحث خواهند بود. با این حال، با توجه به تمایل عمومی مجدد به بیت کوین که البته تأثیر رشد خارقالعاده قیمت را بر این اقبال عمومی نمیتوان منکر شد، به نظر میرسد اکنون زمان مناسبی برای تأمل، فکرکردن و درنظرگرفتن طیف وسیعی از احتمالات است. بیت کوین ایدهای آیندهنگر است. برخی افراد شیفته عملکرد فعلی بیت کوین هستند، درحالیکه بسیاری از افراد حرفهای به کاری اشاره دارند که بیت کوین میتواند در آینده انجام دهد.
سناریوی شماره ۱
بیت کوین بهعنوان طلای دیجیتال رشد میکند. (صعودی)
سادهترین سناریو. پیتر مککورماک (Peter McCormack)، میزبان پادکست «آنچه بیت کوین انجام داد» (What Bitcoin Did) این سناریو را «تداوم روند» فعلی بیت کوین میداند. او پیشبینی میکند:
این نظریه را میتوان تقریباً قطعی یا با احتمال بسیار بالا ممکن دانست. بیت کوین به روند فعلی خود ادامه میدهد، افراد بیشتری آن را میپذیرند و ارزش شبکه افزایش مییابد. میتوانیم شاهد حضور بیت کوین در صندوقهای بازنشستگی، خزانههای سلطنتی و ترازنامههای دولتی باشیم. ارزش بازار بیت کوین از ارزش بازار طلا نیز فراتر خواهد رفت.
اما قیمت فقط بخشی از داستان است. به باور ایسایا جکسون (Isaiah Jackson)، نویسنده کتاب «بیت کوین و آمریکای سیاهپوستان» (Bitcoin & Black America)، در این سناریو، بیت کوین میتواند شکاف ثروت در جامعه را کمتر کند. جکسون میگوید:
۲۵ درصد از جامعه سیاهپوستان آمریکا از خدمات بانکی بیبهره است.
او میافزاید وقتی پول زیر تشک جمع شود، جوامع کمدرآمد بهشکلی ناعادلانه از تورم رنج خواهند برد. جکسون توضیح میدهد:
همه افراد تورم را به میزان برابر تحمل نمیکنند. تورم به معنای واقعیِ کلمه، افراد را میکُشد و نابود میکند.
به همین دلیل، جکسون بهطور منظم میزبان وبینارهایی با شرکت گروههای مالیای است که در جهت برابری حقوق رنگینپوستان تلاش میکنند و در این راستا، پیام توانمندسازی مالی را از طریق قدرت بیت کوین منتشر میکنند.
الکس گلدشتاین (Alex Gladstein)، مدیر ارشد استراتژی بنیاد حقوق بشر، معتقد است که این سناریو خود بهتنهایی یک پیروزی بزرگ محسوب میشود. امروزه، ۱۳۰ میلیون حساب بیت کوین وجود دارد و او معتقد است تا سال ۲۰۳۰ این رقم به ۱ میلیارد حساب خواهد رسید. گلدشتاین میگوید:
افراد فکر میکنند که بیت کوین زمانی به موفقیت میرسد که بتوانید با آن یک فنجان قهوه بخرید. اما، این تصور اشتباه است. برای اثباتِ موفقیت بیت کوین لازم نیست حتماً بتوانید با آن قهوه بخرید.
سناریوی شماره ۲
قوانین بیت کوین را خفه میکنند. (نزولی)
دولتهای نیجریه و هند استفاده از بیت کوین را ممنوع اعلام کردهاند. اگر بقیه دنیا هم همین روند را پیش بگیرند، چه؟ جیسون ویلیامز (Jason Williams)، نویسنده کتاب «پولی که نمیتوانید نابودش کنید: چرا بیت کوین ارز ذخیره جهانی بعدی خواهد بود؟» استدلال میکند کشورهایی که سعی کردهاند جلوی ارزهای دیجیتال را بگیرند، هرگز موفق نبودهاند. او میگوید:
اگر هند ارزهای دیجیتال را غیرقانونی اعلام کرده است، بهراحتی میتوانید به کشور دیگری بروید.
جهان سیال است و بهراحتی میتوانید کسبوکار مرتبط با ارزهای دیجیتال خود را به گوشه دیگری از جهان انتقال دهید. جکسون معتقد است:
ممنوعیتها ثمری ندارند.
بهعقیده او، اگر مثلاً بیت کوین در ایالات متحده ممنوع شود، این امر حتی بهنفع بیت کوین است و باعث «کمیابترشدن» آن میشود؛ نتیجه چنین شرایطی فقط افزایش تقاضا و درنتیجه، افزایش قیمت بیت کوین خواهد بود.
احتمالاً تلاشهای نظارتی برای ممنوعیت و محدودیت ارزهای دیجیتال توسط هر کشور نتیجه عکس خواهد داشت. با این حال، یک سناریوی خاص وجود دارد که حتی ویلیامز را که بهشدت طرفدار رشد بیت کوین است، اندکی نگران میکند. او میگوید:
قوانین جهانی واحد؛ این بزرگترین خطر ممکن است.
اگر رهبران جهان برای اتخاذ یک سیاست واحد در مورد ارزهای دیجیتال گرد هم آیند (مانند توافقنامه زیستمحیطی پاریس) و همگی تصمیم بگیرند که با اقدامات سختگیرانه جلوی ارزهای دیجیتال را بگیرند، نتیجه بسیار مخرب و مأیوسکننده خواهد بود. البته، ویلیامز میافزاید:
با این حال، این کار واقعاً دشوار خواهد بود.
بهعقیده ویلیامز، حتی وقتی تمام کشورهای دنیا سعی در همکاری داشته باشند، همعقیدهشدن و کسب توافق آرای اکثریت طرفهای اصلی یا پیگیری مداوم آنها بسیار دشوار خواهد بود.
سناریوی شماره ۳
بیت کوین به ارز ذخیره اینترنتی تبدیل میشود. (صعودی)
در این سناریو، به ایدۀ اصلی ارز ذخیرهای بینالمللی، اندکی تخفیف داده شده است. آنتونی پمپلیانو (Anthony Pompliano)، سرمایهگذار و کارآفرین بزرگ آمریکایی میگوید:
بسیاری از مردم دشوار میتوانند بیت کوین را بهعنوان ارز ذخیرهای جهانی در نظر بگیرند، اما به نظرشان تبدیل بیت کوین به ارز ذخیرهای اینترنتی مسیر آسانتری است.
بهعقیده پمپلیانو، وقتی از طریق اینترنت چیزی میخرید، از نظر تجربه کاربری، ارزی که استفاده میکنید، چندان تفاوتی ندارد. یا روی دکمهای کلیک میکنید یا یک کد QR را اسکن میکنید. در این بین، نوع ارز چندان اهمیتی ندارد. پمپلیانو توضیح میدهد:
دلار، یورو، بیت کوین یا هر ارز دیگر تفاوتی در تجربه کاربری ایجاد نمیکند.
او میافزاید در اینترنت با «اصطکاک در معامله» کمتری روبرو هستیم، اما دنیای واقعی و خارج از اینترنت لزوماً اینگونه نیست. کلیککردن برای خرید یک کتاب از آمازون یک چیز است و خرید یک برش پیتزا چیزی دیگر.
بنابراین بیت کوین میتواند به ارزی طبیعی در اینترنت تبدیل شود. پمپلیانو میگوید:
وقتی از ارزی مانند بیت کوین استفاده میکنید و میتوانید فوری و بدون واسطه تراکنشهای خود را پردازش کنید، امکان تجارتی را برای خود مهیا کردهاید که در محیطی دیجیتال و فراتر از مرزهای جغرافیایی انجام میشود.
این مسئله میتواند به صاحبان کسبوکارهای کوچک برتری خارقالعادهای ببخشد و گسترۀ مشتریان آنها را بینالمللی کند. بهگفته پمپلیانو، از آنجا که اغلب کسبوکارها بهدنبال دسترسی به مخاطبانی در سرتاسر جهان هستند، پذیرش بیت کوین میتواند راه را برای آنها هموارتر کند.
سناریوی شماره ۴
مشکل وجود دو نوع بیت کوینِ متمرکز و غیرمتمرکز (نزولی)
به عقیده گلدشتاین، احتمال ممنوعیت ارزهای دیجیتال از سوی دولتها بسیار اندک است؛ با این حال، او اذعان میکند:
راه هوشمندانهتری برای مبارزه با بیت کوین هنوز پیش پای دولتها است.
در این سناریو، دولتها رسماً ممنوعیت بیت کوین را اعلام نمیکنند، اما جلوی استفاده از صرافیها را میگیرند. دقیقتر بگوییم، دولتها مانع از برداشت دارایی کاربران از صرافیها میشوند. گلدشتاین توضیح میدهد:
به نظر من، این مشخصترین و امکانپذیرترین حمله است.
بهعنوان مثال، فرض کنید کاربران ایالات متحده قادر به دسترسی به بیت کوینهای خود در صرافی کوین بیس نباشند. گلدشتاین ادامه میدهد:
این کار اساساً بیت کوین را به بیت کوینی تبدیل میکند که امانتدارانِ مورد اعتمادِ دولت، همچون شرکت پی پل (PayPal) در آمریکا، آن را نگهداری میکنند و بیت کوینی که آزاد و در اختیار همه بود، تبدیل به بیت کوینی میشود که فقط میتوان آن را در بازار سیاه جستوجو کرد.
در این وضعیت، بیت کوینِ بازار سیاه میتواند ارزشی بالاتر از بیت کوینهای قفلشده در صرافیها داشته باشد. هنوز مشخص نشده است که آیا اینگونه ممنوعیت اصلاً قانونی و مجاز است یا خیر. بهعقیده گلدشتاین، این سناریو غیرمتحمل به نظر میرسد، بهخصوص با توجه به چالشهای حقوقی اجتنابناپذیر و تمام تلاشهای لابیگرانهای که احتمالاً از طرف جامعه بلاک چین انجام خواهد شد. با این حال، او میگوید:
این ممکنترین چالش در مقابل رویای بیت کوین است.
سناریوی شماره ۵
مالیاتهای سنگین برای بیت کوین وضع میشود. (نزولی)
بهگفته گلدشتاین، این «کمترین اقدامی» است که دولت میتواند برای جلوگیری از استفاده از بیت کوین انجام دهد. با این حال، حتی این کمترین اقدام نیز میتواند فلجکننده باشد. بهعنوان مثال، فرض کنید شهروندان آمریکایی مجبور شوند برای بیت کوین، مالیات بر سود تحققنیافته بپردازند. جنت یلن (Janet Yellen)، وزیر خزانهداری آمریکا، ایده مالیات بر سود تحققنیافته را مطرح کرده است؛ بنابراین، این ایده حداقل با واقعیت گره خورده است و چندان بعید نیست.
چنین مالیاتی برای تمام هودلرهای بیت کوین که با صبروحوصله منتظر اوجگرفتن قیمت بیت کوین هستند، مأیوسکننده خواهد بود. همچنین، اِعمال مالیاتهای هنگفت میتواند شرکتهایی همچون تسلا، اسکوئر و مایکرواستراتژی را از سرمایهگذاری روی بیت کوین منصرف کند. اگر چنین اتفاقی بیفتد، کوچ این شرکتها از بیت کوین به یک دارایی دیگر میتواند علاوه بر سقوط بازار، باعث افزایش ترس، بلاتکلیفی و شک (FUD) در بین معاملهگرها شود و اعتماد افراد به بیت کوین را بهشکلی سیستماتیک کاهش دهد.
بیت کوین ارزشمند است، زیرا مردم معتقدند که ارزشمند است. عکس این جریان نیز میتواند درست باشد. این سناریو میتواند بعد از مدتها، برای طرفداران دوآتشه طلا و افرادی مانند پیتر شیف (Peter Schiff) که به بیت کوین مشکوک هستند، رضایتبخش و مُهر تأییدی بر نظر آنها باشد. جالب است بدانید که شیف معتقد است:
بیت کوین طلای احمقها است و هرکس آن را بخرد، در نهایت یک احمق است.
گلدشتاین این سناریو را در نمایی کلی در نظر میگیرد. او توضیح میدهد:
چنین مالیاتی با مخالفت و اعتراض شدید بخش خصوصی و سرمایهداران خُرد بیت کوین روبهرو خواهد شد. حدود بیش از ۱۰ درصد از آمریکاییها مالک بیت کوین هستند. ارمغان بیت کوین، دموکراسی است. اقلیتی اندک اما پرسروصدا در میان مردم وجود دارد که نمایندگان مجلس را در سرتاسر کشور به ستوه خواهند آورد تا دست به چنین اقدامی نزنند.
او خاطرنشان میکند که در حال حاضر، باد در جهت دیگری (بهسمت مواجهای دوستانهتر با بیت کوین) میوزد، مانند تمایل شهردار میامی برای تبدیل این شهر به مرکزی برای فعالیتهای ارز دیجیتال. بهعقیده گلدشتاین، ایالتهای آمریکا حتی ممکن است در جهت استقبال از بیت کوین وارد رقابت با یکدیگر شوند. اگر میامی به مرکزی برای کسبوکارهای ارز دیجیتال تبدیل شود، به احتمال زیاد، سایر شهرها نیز بهجای اِعمال مقررات دستوپاگیرتر، از سختگیری قوانین خود میکاهند. او میافزاید که حتی در بدترین سناریو، اگر ایالات متحده با تصویب مالیاتهای تنبیهی، منطق «قرون وسطی» را پیش بگیرد، آنگاه افراد به کشورهای دیگری مهاجرت خواهند کرد که محیطهای دوستانهتری برای ارزهای دیجیتال فراهم کنند. او میگوید:
افراد میتوانند به سنگاپور، تایوان یا نروژ مهاجرت کنند.
ممکن است دولتها باز هم کارهای زیادی انجام دهند که چندان منطقی به نظر نمیرسد. با این حال، با توجه به اینکه تعداد «بازیگران منطقی» در عرصه سیاست بیشتر است، چنین پیشفرضی چندان جای نگرانی نخواهد داشت.
سناریوی شماره ۶
بیت کوین برای خرید یک فنجان قهوه استفاده میشود. (صعودی)
اکثر افراد بر این باورند که پذیرفتهشدن بیت کوین بهعنوان پول دیجیتال، مستلزم پذیرفتهشدن آن بهعنوان طلای دیجیتال است. همچنین، بیت کوین در حال حاضر به عنوان واسطه مبادله پرداختهای بینالمللی و حوالههای ارزی استفاده میشود و در کشورهایی که ارز ملی ضعیفی دارند، کاربرد دارد. آندریاس آنتونوپولوس شخصاً بهصورت هفتگی از بیت کوین برای پرداخت حقالزحمه طراحان وب و مترجمها در کشورهای مختلف استفاده میکند و میگوید «صدها هزار نفر در سرتاسر جهان» از آن استفاده میکنند.
با این همه، با هر معیاری که بسنجیم، تراکنشهای بیت کوین هنوز فقط بخش کوچکی از تراکنشهایی هستند که در سرتاسر دنیا برای کالاها یا خدمات انجام میشوند. آیا این مسئله تا سال ۲۰۳۰ تغییر خواهد کرد؟ چقدر احتمال دارد که بیشتر مردم دنیا برای انجام تراکنشهای خود از بیت کوین استفاده کنند؟ چقدر احتمال دارد که بیت کوین، طبق فرض خالقاش، ساتوشی ناکاموتو، به یک «سیستم پول الکترونیک همتا به همتا» (عنوان وایت پیپر بیت کوین) تبدیل شود؟
این مسئله اندکی پیچیده است.
از طرفی، گلدشتاین میگوید در سال ۲۰۳۰ هزینه تراکنش برای ارسال بیت کوین (روی لایه بلاک چین اصلی) احتمالاً بسیار زیاد خواهد بود. این گزاره به احتمال زیاد درست است، زیرا در غیر این صورت ماینرها انگیزهای برای ادامه استخراج نخواهند داشت. گلدشتاین پیشبینی میکند:
طی قرن آینده، هزینه تراکنش بهتدریج به بخش بزرگی از آنچه ماینرها به دست میآورند، تبدیل خواهد شد؛ زیرا، با گذشت زمان، رویدادهای هاوینگ پاداش بلاک را کاهش میدهند تا در نهایت در سال ۲۱۴۰، هنگامیکه فرایند استخراج به اتمام میرسد، پاداش بلاک نیز به صفر برسد. به نظر من، تا سال ۲۰۳۰، استفاده از بلاک چین اصلی بسیار پرهزینه میشود و در آن زمان، عجیب خواهد بود اگر بخواهید برای چیزی کمتر از ۱۰۰ دلار، بیت کوین پرداخت کنید.
علاوه بر این، مشکل همیشگی نوسانات قیمت نیز سدّ دیگری بر سر استفاده روزمره از بیت کوین خواهد بود. رائول پال (Raoul Pal)، مدیر اجرایی سابق گلدمن ساکس (Goldman Sachs) که اکنون ریاست گروه تحقیقاتی رییِل ویژن (Real Vision Group) را بر عهده دارد، این مسئله را مانعی اساسی در مقابل خرجکردن بیت کوین میداند. به ظن پال، تا سال ۲۰۳۰ نوسانات قیمت بیت کوین تعدیل خواهد شد، اما این برای تبدیل بیت کوین به ارزی مناسب جهت خرید یک قرص نان کافی نیست.
در مقیاس نوسانی ۱ تا ۱۰۰، اگر میزان نوسان اوراق قرضه ۳ یا ۴ باشد و میزان نوسانات بازار سهام در محدوده ۲۰ تا ۳۰ قرار گرفته باشد، پال نوسانات فعلی بیت کوین را در سطح ۷۰ ارزیابی میکند و معتقد است که این میزان تا دهه آینده به ۳۰ نزول پیدا خواهد کرد. این اتفاق پیشرفت قابلتوجهی خواهد بود، اما باز هم مشکل را حل نمیکند. پال میگوید:
من اگر بهعنوان صاحب یک کسبوکار بیت کوین بپذیرم، دچار دردسر بزرگی خواهم شد؛ زیرا، بیت کوین باز هم دچار نوسانی ۲۰ تا ۵۰ درصدی در ماه خواهد بود و ارزش این دارایی دیجیتال هنگامیکه ما آن را در ترازنامه حساب میکنیم، متغیر خواهد بود. من نمیتوانم مدل کسبوکار خودم را بر این اساس طرحریزی کنم.
اما نکته اینجاست. اگرچه اکثر افراد بر این اتفاق نظر هستند که استفاده از بیت کوین (بهگونهای که امروز مشاهده میکنیم) برای خرید یک فنجان قهوه در سال ۲۰۳۰ چندان محتمل نیست، آنها سناریوی هفتم را امکانپذیرتر میدانند.
سناریوی شماره ۷
بیت کوین به پشتوانهای برای دیفای و تراکنشهای بسیار سریع تبدیل میشود.(صعودی)
در این سناریو از کارکرد لایتنینگ نتورک (Lightning Network) استفاده میکنیم. الیزابت استارک پیشبینی میکند:
اکثر کاربران حتی نمیدانند که در حال استفاده از بیت کوین و لایتنینگ نتورک هستند، درست همانطور که کاربران اینترنت نمیدانند در حال استفاده از پروتکل TCP/IP هستند.
شما برای ارسال پیامی عکسدار به دوست خود از چه فناوریای استفاده میکنید؟ به احتمال زیاد، نمیدانید؛ اما در هر صورت، از این امکان تلفن همراه خود استفاده میکنید. بهعقیده استارک، پولی که مبتنی بر بیت کوین باشد نیز به همین شکل کار خواهد کرد. او توضیح میدهد:
بیت کوین میتواند پروتكل پشتیبانیکنندۀ تراکنشها در اینترنت باشد، فرقی نمیکند که این تراکنشها پرداختهای بینالمللی باشند یا پرداختهایی که در اپلیکیشنهای پیامرسان اتفاق میافتند یا هزینه پلتفرمهای بازی یا حمایت مالی از هنرمندان و افراد خلاق.
آنتونی پمپلیانو در موافقت با این نظر، پیشنهاد میکند که بیت کوین بهعنوان پول دیجیتالی ممکن است عملکردی شبیه به استراتژی سرمایهگذاری «هالتر» داشته باشد؛ به عبارت دیگر، بیت کوین میتواند در بزرگترین و کوچکترین تراکنشها ارزشمند باشد. شایان ذکر است که استراتژی سرمایهگذاری هالتر به نوعی از سرمایهگذاری گفته میشود که در آن سبد سهام ترکیبی از داراییهای بسیار ایمن و داراییهایی با نوسانات شدید باشد و نه داراییهایی که در وسط این دو شکل افراط و تفریطی قرار گرفتهاند.
پمپلیانو میگوید که مردم تمایل دارند روی «حد میانه» تراکنشها در محدوده ۲۰ تا ۵۰ دلار تمرکز داشته باشند، اما بیت کوین میتواند در دو بخش بسیار درخشان باشد: در کلانترین و در خُردترین تراکنشها.
- اگر لازم است ۲۰ میلیون دلار به زوریخ ارسال کنید تا یک معامله تجاری را به پایان برسانید، بیت کوین ارزانترین راه برای انجام این کار است.
- همچنین، اگر میخواهید خسیس باشید و برای تولد دوستتان فقط یک پِنی برایش بفرستید، باز هم بیت کوین گزینه مناسب شماست. همان طور که پمپلیانو میگوید:
میتوانید در لایتنینگ نتورک بدون اینکه هزینهای بپردازید، یک پنی برای دوستتان ارسال کنید.
گلدشتاین این راهحلهای لایهای را آخرین فصل از یک داستان اقتصادی طولانیتر میداند. او توضیح میدهد:
پول همیشه بهصورت لایهلایه مقیاسبندی میشود. به زمانی فکر کنید که طلا پشتوانه پول بود. در آن زمان، افراد در جیب خود طلا نگه نمیداشتند. در عوض، کیف پولهای ما بهجای طلا با اسکناسهای کاغذی پُر میشد. اسکناس یک لایه بود. به زودی لایههای بیشتری، همچون کارت اعتباری، به این سیستم اضافه شد. شما میتوانید برخی از تراکنشهای خود را با طلا، تعداد بیشتری را با پول نقد و تعداد بسیار بیشتری از تراکنشهای خود را با کارت اعتباری انجام دهید.
این همان چیزی است که بهعقیده او ممکن است در دهه آینده با بیت کوین اتفاق بیفتد. در حال حاضر، در لایه اصلی بلاک چین بیت کوین، فقط پردازش ۷ تراکنش در ثانیه امکانپذیر است. گلدشتاین انتظار دارد که با افزایش مقیاسپذیری بیت کوین در آینده، شاهد انجام تراکنشهایی «بزرگ، کلان و معنیدار» باشیم، درست مانند یک «کشتی کانتینری غولپیکر». هرکدام از این کانتینرها (تراکنشهای لایه اصلی) میتوانند شامل میلیونها تراکنش کوچک باشند. او میگوید:
من و شما میتوانیم برای یک سال کامل، تراکنشهای خود را روی لایتنینگ نتورک انجام دهیم، بدون اینکه لازم باشد پول خود را به زنجیره اصلی انتقال دهیم.
و دقیقاً چگونه میتوان امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) را در این بین گنجاند؟ آیا دیفای به سراغ بیت کوین میآید یا بیت کوین به سمت دیفای خواهد رفت؟ پمپلیانو صراحتاً اعلام میکند که بیت کوین همان دیفای است و توضیح میدهد:
بیت کوین پیشگامِ مسیر امور مالی غیرمتمرکز است. بیت کوین پول غیرمتمرکز است.
بهعقیده پمپلیانو، بیت کوین و ترکیب فعلی پروژههای دیفای، همچون وامهای غیرمتمرکز، خرید اوراق بهادار و پلتفرمهای وامدهی، در نهایت بهنوعی ادغام خواهند شد، اگرچه چگونگی این رابطه هنوز مشخص نیست. او میگوید:
آیا بیت کوین به بلاک چینهای دیگر منتقل خواهد شد (مانند رپد بیت کوین (WBTC) یا tBTC)، یا شاهد ایجاد زیرساختی غیرمتمرکز با استفاده از بلاک چین بیت کوین خواهیم بود؟ فعلاً، چیزی نمیدانیم.
پال نیز موافق است که ما نمیتوانیم در مورد آینده نظری قطعی بدهیم و ادامه میدهد که تا حدی، این مسئله اهمیت چندانی ندارد. او میگوید:
اینکه بیت کوین چگونه راه خود را به معماری امور مالی غیرمتمرکز باز خواهد کرد، چندان مهم نیست. [توسعهدهندگان] راهی برای انتقال بیت کوین به زنجیرههای مختلف پیدا خواهند کرد. من و شما نباید فکر خود را درگیر کنیم.
پال با اشاره به منطق استارک، بیت کوین را با اینترنت مقایسه میکند. او با خنده به اپلیکیشن زوم (Zoom) اشاره میکند که راه ارتباطی مصاحبه آنلاین او با ویلسر است، و سپس میگوید:
من نمیدانم شما از چه مدل رایانهای استفاده میکنید. ما سیستمهای [ارتباطی] مختلفی داریم. اکنون، در حال استفاده از اپلیکیشن زوم هستیم. هیچکس نمیداند هرکدام از این سیستمها چگونه کار میکند. اما، شما فقط با کلیک یک دکمه میتوانید دوست خود را ببینید و با او صحبت کنید.
یا شاید حتی نیازی به کلیک روی یک دکمه نداشته باشید. در آینده که شاهد انجام پرداختهای خُرد با بیت کوین و شگفتیهای امور مالی غیرمتمرکز هستیم، تراکنشهای روزمره احتمالاً خودکار خواهند بود و پول بهراحتی جریان مییابد. پمپلیانو میپرسد:
چرا باید هر دو هفته [یا هر ماه] حقوق بگیرید؟ چرا حقوق خود را در پایان هر روز دریافت نمیکنید؟ چرا هر ساعت حقوق نمیگیرید؟ همه این مشکلات مربوط به فناوری هستند.
پرداختهای خودکار یا جریانداری که مبتنی بر بیت کوین باشند، میتوانند جریانی ساده و سیال از پرداختها را به حساب بانکی شما منتقل کنند و مفهوم «سپرده مستقیم» را به سطحی جدید ارتقا دهند. این فقط یک مثال است. مثال دیگر را استارک پیشبینی میکند:
ماشینها بهشکلی فوری و پیشفرض میتوانند به ماشینهای دیگر هزینه بپردازند. [مثلاً فرض کنید] تسلا هزینه شارژ را با شبکه لایتنینگ پرداخت کند!
سناریوی شماره ۸
بدترین اتفاق: امنیت شبکه به هر صورتی از بین برود. (بسیار نزولی)
بیت کوین هرگز هک نشده است. این شبکه ضدگلوله است. بیت کوین از بانک شما ایمنتر است.
گزارههایی امثال سه جمله پیش، مباحثی رایج در مورد بیت کوین هستند. امنیت یکی از اصول اصلی این ارز دیجیتال است. اما، اگر این امنیت به خطر بیفتد، کار بیت کوین تمام میشود و آن روز، روز شادی افرادی مانند پیتر شیف خواهد بود!
پدیده قوی سیاه (Black Swan) استعارهای از اتفاقی پیشبینینشده اما مهم است که تأثیری قابلتوجه بر شرایط داشته باشد. در شبکه بیت کوین نیز شکست قوی سیاه میتواند به اشکال مختلف اتفاق بیفتد: حمله ۵۱ درصد، حملهای توسط رایانش کوانتومی یا نوعی خطا یا مشکل در شبکه که به آن فکر هم نکردهایم، چیزی که دونالد رامسفلد (Donald Rumsfeld) آن را «ناشناختههای ناشناخته» مینامد.
با این حال، طرفداران بیت کوین این مسئله را ممکن اما نامحتمل میدانند که البته، این عقیده با توجه به ماهیت شبکه بیت کوین چندان عجیب نیست. گلدشتاین میگوید:
هزینه و امکانپذیری تهیه تجهیزات استخراج به اندازهای که یک شرکت یا یک دولت بتواند به برتری قدرت استخراج دست یابد و بلاک چین بیت کوین را نابود یا دستکاری کند، بیش از حد زیاد است.
او استدلال میکند که علاوه بر صرف هزینه کلان (حداقل ۵ میلیارد دلار)، تولید تجهیزات استخراج به خودیِ خود زمان زیادی میبرد و تمام تجهیزات استخراج موجود، در تابستان سال جاری به فروش رسیدهاند. علاوه بر این، تراشههای نیمهرسانا در تمام جهان کمیاب هستند. بنابراین، بهعقیده گلدشتاین بعید به نظر میرسد که با تولید تجهیزات استخراج بیت کوین بهاندازه کافی، بتوان راه را برای دستکاری شبکه باز کرد.
در مورد هک توسط رایانش کوانتومی، پمپلیانو توضیح میدهد:
بهنظر من، این فقط یک بازی فکری شگفتانگیز است که در واقعیت تقریباً ممکن نیست؛ زیرا هرچه ظرفیت فناوری مخرب و تهاجمی افزایش یابد، توانایی فناوری دفاعی نیز افزایش خواهد یافت. در رمزنگاری، این بیشتر شبیه به بازی موش و گربه است.
علاوه بر این، پمپلیانو اشاره میکند:
اگر شما بهصورت اتفاقی به رایانهای كوانتومی دسترسی پیدا کنید، شبکه بلاک چین اولین چیزی نخواهد بود كه به آن حمله میكنید، زیرا ارزش آن را از بین میبرید و از منافع آن نیز بهرهمند نمیشوید. بنابراین، هدفی را انتخاب خواهید کرد که منافع بیشتری داشته باشد.
با این همه، بسیاری از افراد خارج از فضای بلاک چین چندان در این مورد مطمئن نیستند. شرکت دیلویت (Deloitte) در گزارشی به نام «رایانههای کوانتومی و بلاک چین بیت کوین» خاطرنشان میکند که اگرچه رایانش کوانتومی در قالب فعلی نمیتواند بیت کوین را هک کند، اما این مسئله ممکن است تغییر کند. در این گزارش نوشته شده است:
در حال حاضر، برآوردهای علمی پیشبینی میکنند که برای شکستن یک کلید RSA توسط یک رایانه کوانتومی حدود هشت ساعت زمان لازم است. همچنین، برخی محاسبات خاص پیشبینی میکنند که امضای بیت کوین میتواند ظرف ۳۰ دقیقه هک شود؛ این یعنی بیت کوین در اصل باید در برابر حملات کوانتومی مقاوم باشد. با این حال، اگر رایانهای کوانتومی بتواند در عرض ۱۰ دقیقه، یک کلید خصوصی را با استفاده از کلیدی عمومی پیدا کند، بلاک چین بیت کوین اساساً نابود خواهد شد.
گوگل اکنون یک رایانه کوانتومی دارد. اگرچه ممکن و شاید حتی محتمل باشد که توسعهدهندگان بیت کوین پَچها (patch) و میانبُرهایی ایجاد کنند، اما ساندر پیچای (Sundar Pichai)، مدیرعامل گوگل در مجمع جهانی اقتصاد داووس گفت:
در بازه زمانی ۵ تا ۱۰ سال آینده، رایانش کوانتومی میتواند رمزنگاری به شکل امروزی آن را تخریب کند.
سناریوی شماره ۹
پیروزی بزرگ: بیت کوین فیات را سرنگون میکند. (صعودی و اندکی تخیلی!)
آیا بیت کوین می تواند تا سال ۲۰۳۰ بهطور کامل ارزهای ملی را از میدان خارج کند و تبدیل به ارز رایج بینالمللی شود؟
ما این سناریو را فقط بهعنوان یکی از احتمالات ممکن بررسی میکنیم؛ اما، تقریباً تمام افرادی که ویلسر با آنها مصاحبه میکند، از جمله سرسختترین طرفداران بیت کوین، جایگزینی ارزهای فیات توسط بیت کوین را بسیار بعید میدانند. طرفدار بیت کوینی دوآتشهتر از جیسون ویلیامز (Jason Williams) که با نام کاربری GoingParabolic در توییتر فعالیت میکند، نخواهید یافت. او مطمئن است که بیت کوین در نهایت ارز ذخیرهای جهانی خواهد شد و میگوید:
به نظر من، رسیدن بیت کوین به ۱ تا ۱.۵ میلیون دلار تا سال ۲۰۲۸ بهسادگی امکانپذیر است و فکر میکنم تا سال ۲۰۳۰ بتواند به ۵ میلیون دلار برسد.
اما، حتی ویلیامز نیز بر این باور است که بیت کوین تا سال ۲۰۳۰ نمیتواند بهطور کامل جایگزین ارزهای فیات شود.
ارزهای فیات بهاحتمال زیاد مدت دیگری با ما خواهند ماند، حداقل در برخی موارد. گلدشتاین میگوید:
بهنظر من، در طول عمر ما، یعنی بین ۶۰ تا ۱۰۰ سال آینده، ارز فیات همیشه وجود خواهد داشت و کماکان پول تجاری خواهد ماند. من مطمئن هستم که دولتها همیشه میتوانند اوراق بدهی منتشر کنند و ارزهای فیات داشته باشند.
با این حال، گلدشتاین این نکته را نیز میافزاید:
با افزایش شهرت بیت کوین، توانایی دولتها برای کنترل جهان کمتر خواهد شد.
سناریوی شماره ۱۰
بیت کوین خیانت میکند. (صعودی یا نزولی بودن این سناریو وابسته به دیدگاه شما است.)
آندریاس آنتونوپولوس بااشتیاق و شیوا در مورد قدرت بیت کوین در جهت ارائه خدمات بانکداری به افراد محروم صحبت میکند و از قابلیت ارتقای زندگی افراد در سرتاسر جهان سخن به میان میآورد. با این حال، آنچه را که پذیرش توسط «جریان اصلی» نامیده میشود، به نقد میکشد. او توضیح میدهد:
«جریان اصلی» کاریکاتوری غربی است که در آن [فردی فرضی به نام] کارِن با کارت ویزای خود در فروشگاه مِیسی خرید میکند. اما، این جریان اصلی نیست. در واقع، [افرادی مانند کارِن] گروه بسیار اندکی از افراد مرفه در این کره خاکی به شمار میروند.
طبق آماری که آنتونوپولوس به نقل از الکس گلدشتاین ارائه میکند، تنها ۱۳ درصد از جمعیت انسانی در کشورهای دموکراتیک و لیبرال با یک سیستم ارزی ذخیرهای یا پایدار زندگی میکنند. آنتونوپولوس پیام اصلی خود را خلاصه میکند:
۸۷ درصدِ دیگر جریان اصلی هستند. این میزان برابر با ۶ میلیارد نفر دیگر است. این جریان اصلی بشریت است و جریان اصلی بشریت به ارزهایی احتیاج دارد که دستخوش سفتهبازی نشوند.
بنابراین، برای آنتونوپولوس، ترسناکترین سناریو این است که برای خوشایند ۱۳ درصد مرفه (همچون وال استریت، ایلان ماسک، جیپی مورگان و سفتهبازان و سرمایهگذاران غربی)، بیت کوین به ۸۷ درصدِ بزرگتر خیانت کند. او میگوید:
به نظر من، بزرگترین خطر این است که ما در حفظ سه اصل اساسی غیرمتمرکزبودن، بیطرفبودن و ضدسانسوربودن سهلانگاری کنیم تا به اقلیت بسیار بسیار اندکی نفع برسانیم که آنها را جریان اصلی مینامیم.
به عبارت دقیقتر، این گزاره بر سادهترکردن قوانین شناخت مشتری و مقررات ضدپولشویی اشاره دارد که موانعی مهم بر سر راه افراد بیبهره از خدمات بانکی به شمار میروند. به باور آنتونوپولوس، این اقدام بیت کوین را «ارتقا» میدهد و آن را از حوزه اولیه خود که محدود به عده معدودی از افراد، مانند سایفرپانکها، میشد خارج میکند.
به نظر او ما در شیبی لغزنده به پیش خواهیم رفت و گام اول، موجب زنجیرهای اتفاقات و پیامدهای بزرگتر خواهد شد (حتی میتوان استدلال کرد که گام اول اکنون برداشته شده است). برخی از اولین اشتباهات ممکن است با قوانین «بهاصطلاح بیضررِ» شناخت مشتری آغاز شود و در نهایت، برای مهمترین ویژگی بیت کوین، یعنی کمیاببودن، تهدیدآمیز باشد. اگر ماینرها بهنحوی، مثلاً از طریق قوانین، تهدیدها یا مشوقها فریب داده شوند تا میزان عرضه ۲۱ میلیونی بیت کوین را تغییر دهند، چه اتفاقی رخ خواهد داد؟
آنتونوپولوس این مسئله را مطرح میکند:
بهنظر من، از ماینرها درخواست خواهد شد تا میزان عرضه بیت کوین را «اصلاح» کنند.
شاید به این صراحت اتفاق نیفتد و ماینرها جرأت نکنند ۲۱ میلیون واحد بیت کوین را تبدیل به ۴۲ واحد کنند. اما، جریان ممکن است از این هم مخربتر باشد! شاید ماینرها به این توافق برسند که تمام واحدهای بیت کوینی که ساتوشی در طی این سالها انتقال نداده است، به هدر رفتهاند؛ بنابراین، تصمیم بگیرند که تمام آنها را دوباره به گردش دربیاورند. ممکن است ماینرها توافق کنند که هر بیت کوینی را که ازبینرفته قلمداد میشود، دوباره ایجاد و وارد شبکه کنند.
با این حال، حتی در سناریوی خیانت بیت کوین نیز آنتونوپولوس در کل به آینده و قدرت ایدهآلهای بیت کوین خوشبین است. او میگوید:
آنها میتوانند آنچه را كه امروز بیت کوین مینامیم، هدف قرار دهند و آن را تضعیف و تهدید كنند. اما در این صورت، ایده اصلی با همان نام یا نام متفاوت دیگری بازسازی میشود؛ زیرا، هیچكس نمیتواند جلوی دسترسی میلیاردها نفر را به اقتصاد جهانی بگیرد.
در نهایت، آنتونوپولوس اظهار میدارد:
شاید، آنها سعی کنند وجههای رسمی و قانون به اقدام خود بدهند، اما در نهایت شکست خواهند خورد.
سناریوی شماره ۱۱
صندوق بینالمللی پول رقیب بیت کوین میشود. (نزولی)
پال پس از بررسی سناریوهای مختلف نزولی که بهعقیده او چندان قانعکننده نیستند، لبخندی موذیانه میزند و میگوید:
اینجا یک احتمال نادیده گرفته شده است.
و سپس، سناریوی عجیب و جدید دیگری را مطرح میکند.
پرسشی که او مطرح میکند این است که اگر صندوق بینالمللی پول یک ارز دیجیتال جهانی ایجاد کند، چه خواهید کرد؟ البته، این ایده جدیدی نیست و تا به اینجا، چندان تهدیدکننده به نظر نمیرسد. اما، پال فرض دیگری را اضافه میکند: فرض کنید هر کشور فقط درصورتیکه چاپ پول خود را محدود به ۲ درصد در سال کند، میتواند از این پول استفاده کند. این مسئله میتواند دوباره گرانبهاترین ویژگی بیت کوین را به چالش بکشد: کمیاببودن.
پال میگوید:
چنین داستانی میتواند بسیار جالب باشد. این بهمعنای خلاصی از شر بیت کوین نیست، بلکه لزوم پذیرش آن را کمرنگتر میکند.
بهعقیده پال، آرمانگرایان بیت کوین احتمالاً بیشتر در مورد مزایای فلسفی این ارز دیجیتال صحبت میکنند، مزایایی همچون غیرمتمرکزبودن، دسترسی آزاد برای همه و آزادبودن از بند تمام دولتها و بانکها. اما برای بسیاری، مهمترین ویژگی بیت کوین کمیاببودن آن است. او توضیح میدهد:
در دنیای واقعی، افراد فقط میخواهند قبضهای خود را پرداخت کنند، درآمد کسب کنند و با دیگران تجارت کنند. آرمانگرایی سودی برای کسبوکارها ندارد و اقساط وام ماهیانه افراد را پرداخت نمیکند.
به نظر پال، برای بخش زیادی از طرفداران بیت کوین، مسئله مهم کمیاببودن آن است. بنابراین، صندوق بینالمللی پول میتواند دست به کار شود و ارز کمیاب خود را ایجاد کند.
اما اینکه پال تا چه اندازه این سناریو را محتمل میبیند، جای شگفتی است. او میگوید:
به نظر من احتمال آن بسیار زیاد است. صندوق بینالمللی پول میداند که مشکل چاپ پول دارد و این مسئله باعث میشود که داراییها به حوزههای دیگر انتقال داده شوند و سیستمی بیثبات ایجاد شود.
بنابراین، صندوق بینالمللی پول میتواند کوینی ایجاد کند که کمیاب باشد؛ با این کار، درواقع این نهاد یکی از مهمترین استراتژیهای بیت کوین را دزدیده است، اما چرا نباید آن را امتحان کند؟
پال تصریح میکند که او نمیداند آیا صندوق بینالمللی پول در حال برنامهریزی برای ایجاد چنین کوین جهانی کمیابی است یا خیر و بعید به نظر میرسد که چنین اقدامی بهزودی انجام شود. او حتی در مورد سقف ۲ درصدی چاپ پول اطلاع خاصی ندارد. ظاهراً پال این ایده را بهتمامی در ذهن خود ساخته است.
با این حال، اگر یکی از تحلیلگران جوان و جاهطلب صندوق بینالمللی پول بهصورت اتفاقی این مقاله را بخواند، از آن الهام بگیرد و سپس ایده خود را به رئیسش منتقل کند و رئیسش نیز به رئیس خودش منتقل کند، خیلی زود نسخه اولیهای از این ایده ایجاد میشود. تصور کنید صندوق بینالمللی پول واقعاً کوین کمیاب جهانی خود را بهعنوان رقیب بیت کوین پیادهسازی کند، صدها میلیارد دلار ارزش بازار بیت کوین را از بین ببرد و میلیونها هودلر را ورشکست کند. در این صورت، بسیاری از ما دچار خسارت و ضرر فوقالعادهای خواهیم شد.
از آنجا که این سناریوی خوبی برای پایان این مقاله نیست، میتوانیم سناریوی پایانی را خوشبینتر در نظر بگیریم.
سناریوی شماره ۱۲
مریخیها از بیت کوین استفاده میکنند. (صعودی)
اصطلاح رفتن بیت کوین «به ماه»، یادآور سال ۲۰۱۷ است. ایسایا جکسون فکری عجیبتر و جذابتر دارد. او پیشبینی میکند:
بهنظر من، تا سال ۲۰۳۰ ما فضاپیمایی روی کره مریخ خواهیم داشت و آنها از طریق ماهواره میتوانند تراکنش ارز دیجیتال انجام دهند.
جکسون شوخی نمیکند. او خاطرنشان میکند که ایلان ماسک، پیشگام سفر به مریخ، در حال حاضر نگاهی صعودی به آینده بیت کوین دارد. ماسک اخیراً در حساب توییتری خود نوشت:
بیت کوین تقریباً به اندازه پول فیات کاربرد دارد. البته کلمه کلیدی «تقریباً» است.
جکسون میگوید:
اگر ماسک موفق شود انسانها را به مریخ ببرد و آنها نیز جامعه جدیدی ایجاد کنند، هرگز از پول نقد استفاده نخواهند کرد.
او اضافه میکند که شرکت بلاک استریم (Blockstream) زیرساختهای لازم را برای پرداختهای ماهواره در اختیار دارد؛ بنابراین، واقعاً میتوان از بیت کوین در فضا استفاده کرد. جکسون میگوید:
۲۰۳۰. فضاپیمایی روی مریخ در حال ارسال ارز دیجیتال به زمین است. (نخودی میخندد) من مطمئن هستم!
به نظر شما کدام سناریو از بقیه محتملتر است؟ زیر این مقاله دیدگاه کلی خود را به اشتراک بگذارید.
متأسفانه فقط یه آینده در انتظار بیتکوین هست اونم اینه که توسط رایانه های کوانتومی هک میشود و از بین میرود
ولی فعلا خودم بیتکوین دارم چون 10 الی 20 سال دیگه زمان میخواد و در بد ترین حالت تا پنج سال آینده این اتفاق نمیوفته