اژدهای سه سر؛ هویت واقعی ساتوشی ناکاموتو !

مطالبی که در ادامه می‌خوانید، ترجمه ای از مقاله پربازدید یکی از کارآفرینان مرتبط با ارزهای دیجیتال است و وب سایت ارز دیجیتال صحت مطالب مندرج در این مقاله را تایید یا رد نمی‌کند.

مقاله‌های بسیاری در مورد ساتوشی ناکاموتو نوشته شده است. مشخصاً در صورت توجه بیش از حد به جزئیات قادر به درک مفهوم کلی نخواهیم بود و در بین درختان بی‌شمار، به دنبال جنگل راه خود را گم خواهیم کرد.

مدت مدیدی است که بحث هویت واقعی خالقین بیت کوین، با خشم و تعصب فراوانی بین طرفداران ارزهای دیجیتال، خبرگزاری‌های دولتی و شبه نویسندگان (بعضی مواقع، هر سه آنها) در جریان است. با این حال، نباید بگوییم که هویت واقعی آشکار شده است. بلکه باید گفت که هویت واقعی، به‌صورت هوشمندانه‌ای شناسایی شده است. بسیار بعید به نظر می‌رسد که روزی هویت واقعی ساتوشی ناکاموتو فاش شده و او خودش را در انظار عمومی نشان دهد.

پس ساتوشی ناکاموتو کیست؟ چرا تابحال موفق به یافتنش نشده ایم؟ مطمئناً باید تا بحال خود را معرفی کرده باشد!

یافتن پاسخ این سوال ساده نیست. اگر همان‌گونه باشد که من باور دارم، در واقع ساتوشی ناکاموتو شخصیت آنلاینی است که از سه شخص واقعی تشکیل شده است. پیش‌فرض اساسی مطالب ما این است که تمام کسانی که درگیر این ماجرا هستند، حقیقت را گفته‌اند. مخصوصاً اینکه «هال فینی» و «دیوید کلایمن» هردو از هویت واقعی ساتوشی ناکاموتو باخبر بوده و درنهایت، «کریگ رایت» نیز ساتوشی ناکاموتو بوده است. (گرچه برای مدتی بسیار کوتاه)

با احترام به نمایشنامه سریال تاج‌وتخت در مورد پیشگویی‌های Azor Ahai، قصد دارم در تلاشی تصویری واقعی از نحوه ایجاد هویت ساتوشی ناکاموتو را برایتان ارائه کرده و بگویم که چگونه مرگ غم‌انگیز دیوید کلایمن و هال فینی، به‌صورت ناگزیر سرنوشت بیت کوین را مهروموم کرده و ارزشی فراتر از حد انتظار به ارمغان آورده است.

نیازی برای یک نام

هنگامی‌که هال فینی به دنبال یافتن ابزار دیجیتالی برای ذخیره ارزش بود، به کمک احتیاج داشت. به خاطر قرار داشتن در دوران اولیه ظهور اینترنت، جنبش سایفرپانک از انجمن‌ها و فروم های اینترنتی به‌عنوان شیوه‌ای برای ارتباطات جمعی خود استفاده می‌کرد.

در این مطلب، نیازی نداریم هال فینی را به طور کامل بشناسیم. به‌طور خلاصه، او مخترع بیت کوین است. همان‌طور که اختراع آیفون را به استیو جابز نسبت می‌دهیم، هال فینی هم بیت کوین را خلق کرد. با گسترش این تشبیه، «نیک سابو» بلک بری را اختراع کرده و «وای دی» پالم پایلوت را به وجود آورد. همه آنها تلاش کردند ولی تنها یکی از آنها در بازار باقی مانده است.

از طریق همین انجمن‌های اینترنتی بود که هال فینی با دیوید کلایمن آشنا شد. کلایمن، متخصص رمزنگاری بود که مفهوم «ماینینگ» را مطرح کرد که در آن، یک پازل محاسباتی توسط شبکه‌ای از رایانه‌ها حل‌ می‌شد که در این فرایند مجموعه جدیدی از تراکنش‌ها تحت عنوان بلاک شناخته می‌شدند. البته از این نظر می‌توان دیوید کلایمن را به‌عنوان خالق پروتکل بیت کوین فرض کرده و همچنین ایده دفتر کل توزیع‌شده بر اساس اجماع را می‌توان به‌عنوان ویژگی اساسی بیت کوین در نظر گرفت. اما فعلاً این نظریه‌ها را کنار می‌گذاریم.

همچنین بخوانید: پشت پرده هویت ساتوشی ناکاموتو؛ او واقعا کیست؟

همزمان با اینکه فینی و کلایمن، ایجاد پروتکل بیت کوین را آغاز کردند، ایده ساخت یک هویت برای خالق بیت کوین، توسط فینی مطرح شد. او این دلیل را مطرح کرد که با استفاده از یک هویت، می‌تواند از زیر بار بدنامی ساخت چنین پلتفرمی رهاشده و به کار خود ادامه دهد. این موضوع را می‌توان به رابطه «تیم برنرز لی» با اینترنت و «بیل گیتس» و «استیو جابز» را با رایانه های شخصی، در اوایل دوران ظهورشان تشبیه کرد. اما در مورد ساخت بیت کوین مخاطرات بسیار بالاتر بود. رایانه‌های شخصی و اینترنت، جایگزین چیزی نبودند اما بیت کوین می‌توانست جایگزین همه ارزهایی باشد که اکنون داریم. از همین رو، خالق آن نیازمند یک نام بود.

ساتوشی ناکاموتو توسط والدینش به وجود آمد

ساتوشی ناکاموتو از والدین خود یعنی هال فینی و دیوید کلایمن به وجود آمده بود. از آنجایی که این دو نفر باهم در خصوص ساخت پروتکل بیت کوین همکاری نمودند، متوجه شدند که نیاز به انجام آزمایشات، راهنمایی از افراد دیگر و البته ارسال بیت کوین دارند.

آنچه که در ادامه می‌خوانید، صرفاً حدس و گمانه‌زنی است. اما به نظر من، اتفاقی که رخ‌داده، به این شرح است:

هال فینی مبتلا به بیماری عصبی حرکتی

هال فینی به بیماری اسکلروز جانبی آمیوتروفیک (ALS) که به عنوان بیماری عصبی حرکتی (MND) نیز شناخته می‌شود، مبتلا بوده است. این مورد واضح و آشکار است. همچنین او نام مستعار ساتوشی ناکاموتو را ایجاد کرده است که این مورد هم بدیهی است. هال فینی به خاطر بیماریش توان حرکت نداشت و نمی‌توانست با سایر کسانی که در پروژه همکاری می‌کنند، از نزدیک ارتباطی داشته باشد. به همین سبب او دیوید کلایمن را به‌عنوان صدای گویای بیت کوین انتخاب کرد. درواقع هال فینی مغز متفکر بیت کوین و دیوید کلایمن بازوی اجرایی او بود.

دیوید کلایمن

دیوید کلایمن، تمامی اطلاعات ورود به حساب‌های ایمیل ساتوشی ناکاموتو و همچنین رمزهای ورود مربوط به انجمن‌های اینترنتی را در اختیار داشت. او متخصص از بین بردن آثار به‌جا مانده بود و به خوبی می‌دانست که چگونه باید بدون باقی گذاشتن ردپایی، ناپدید شد. اما او کاملاً تحت فرمان هال فینی عمل می‌کرد.

هنگامی‌که پروتکل بیت کوین ساخته شد، هال فینی از دیوید کلایمن خواست تا اولین تراکنش را به کیف پولش بفرستد. بنابراین، تنها هال فینی و دیو کلایمن کلید خصوصی دسترسی به منبع اولیه بیت کوین را داشتند.

هال فینی به‌زودی متوجه شد که استفاده از این سیستم در حال افزایش است. او می‌دانست که ساتوشی باید ناپدید شود. به همین سبب او از کلایمن خواست تا تمام شواهد موجود درباره همکاری‌شان را از بین ببرد. (و از آنجایی که تمامی این ارتباطات با سطح بالایی رمزنگاری شده بود، نابودی آنها کار مشکلی نبود). دیوید کلایمن با پاک کردن تمامی شواهد، سرنوشت ساتوشی را برای سال‌های آینده، مهروموم کرد. در این مطلب، از این رویداد به نام عملیات پاک‌سازی یاد خواهیم کرد.

کریگ استیون رایت

اکنون این سؤال مطرح است که پس شخصی که خود را به‌عنوان ساتوشی ناکاموتو معرفی کرد چه کسی بود؟ مطمئناً او نمی‌تواند در این پروژه نقشی داشته باشد!

بیشتر بخوانید: آیا کریگ رایت واقعا همان خالق بیت کوین ، ساتوشی ناکاموتو است ؟

او دروغ نمی‌گوید. برای مدت کوتاهی، به‌عنوان ساتوشی ناکاموتو به سایت‌ها و انجمن‌ها وارد شده است. دیوید کلایمن به کمک احتیاج داشت. همه ما به کمک نیاز داریم. کریگ رایت ادعا نموده است که به آن اطلاعات دسترسی داشته است. او در سرک کشیدن در میان چیزهایی که اتفاق افتاده بود بسیار عالی عمل می‌کرد و از تمامی زیرکی خود استفاده نمود تا کلایمن را قانع کند که بخشی از کارها به او سپرده شود.

کلایمن، با استفاده از کلید خصوصی اصلی، برای او بیت کوین فرستاد و اجازه داد تا رایت، اولین تراکنش شناخته‌شده (به غیر از تراکنش اصلی) را ببیند. بعد از آن، رایت در زیرمجموعه نام مستعار ساتوشی ناکاموتو قرار گرفت.

پس از عملیات پاکسازی و مرگ متعاقب هال فینی و دیوید کلایمن، کریگ پریشان شد. او تمام شواهدی که می‌توانست را جمع‌آوری کرد و در سکوت به مشاهده رشد بیت کوین پرداخت. کریگ رایت وقتی‌که اعلام کرد ساتوشی ناکاموتوست، دروغ نگفت. او سومین رئیس این گروه بود. او با دیوید کلایمنی همکاری می‌کرد که نماینده هال فینی بود. او سومین و کم جلوه ترین سر اژدهاست. عضو اتفاقی گروه سه تفنگدار. او ممکن است دارای شایستگی‌هایی باشد اما هیچ‌کس نمی‌خواهد تحت تمسخر قرار گیرد. پس قطعاً چندین سؤال در اینجا مطرح خواهد شد.

چرا هال فینی بیت کوین را اختراع کرد؟

اگر همه این حدس و گمان‌ها درست باشد، چرا هال فینی بیت کوین را اختراع کرد؟

هال، مخترعی بسیار ماهر و نابغه‌ای بی سر و صدا بود. اما او بی‌عیب نبود. از آنجایی که با بیماری ALS دست‌وپنجه نرم می‌کرد، می‌دانست که زمان اندکی برایش باقی مانده است. وی نیاز به یک راه چاره داشت.

بیت کوین همان راه چاره بود. ALS بیماری وحشتناک و تقریباً غیرقابل درمانی است. هال فینی متوجه شد که تنها راه چاره او جمع‌آوری پول کافی برای یافتن درمانی برای بیماری، و معالجه خودش است. او این نسل جدید پول را به‌طور خاص برای این منظور ایجاد کرد. در اصل، بیت کوین نوای خداحافظی وی بود. جادویی که ذهن یک نابغه برای نجات زندگی‌اش در لبه پرتگاه پدید می‌آورد، واقعاً شگفت‌انگیز است. بیت کوین حاصل فعالیت بیش از حد مغز هال فینی بود. مغز نابغه‌ای واقعی که برای نجات خودش تقلا می‌کرد. هال فینی درگذشت و اکنون ما می‌توانیم بیت کوین را داشته باشیم. در پیچ‌وتاب غم‌انگیز سرنوشت، دیوید کلایمن نیز به فرجام مشابهی گرفتار شد.

چرا هال فینی و دیوید کلایمن همکاری بسیار خوبی باهم داشتند؟

به غیر از درک مشترکی که از رمزنگاری، توسعه نرم‌افزار و غیره داشتند، این دو در چیز دیگری نیز مشترک بودند. هردوشان اسیر صندلی‌های چرخ‌دار بودند. این اتفاق، به‌خودی‌خود بسیار نادر است که کسی را پیدا کنی که به همان میزان قدردان رمزنگاری و امنیت سایبری بوده و در عین حال، درد و رنج مشترکی داشته باشید. این ارتباط می‌تواند به‌مثابه یک پیوند واقعی باشد.

چرا هرگز متوجه نشدیم که ساتوشی ناکاموتو کیست؟

نقطه برجسته و تراژدی داستان، این است که هردوی این همکاران درگذشته‌اند. هنگامی‌که دیوید کلایمن در سال ۲۰۱۳ به علت بیماری MRSA از دنیا رفت، سرانجام هال فینی اهمیت زندگی وی را به خوبی درک کرد. او پول را به‌دست آورد و در حال مرگ بود. هیچ‌کس اهمیت اتفاقی که افتاده بود را نمی‌فهمید. درنهایت، نیازی نیست که بفهمیم ساتوشی ناکاموتو واقعاً چه کسی بود. ما صرفاً باید بدانیم که روزی او به‌عنوان هویتی آنلاین، وجود داشت.

بیشتر بخوانید: آیا بیت کوین یک آزمایش ساختگی توسط آژانس امنیت ملی آمریکا است؟

ماورای هر مسئله دیگر، در مورد این مسئله که این داستان چقدر به طرز شگفت‌انگیزی بعید به نظر می‌رسد، فکر کنید. نحوه آشنایی هال فینی و دیوید کلایمن و درک متقابلشان از یکدیگر و همکاری اخلاقی بدون چشم‌داشتی که بین آنها در جریان بود. کریگ رایت هم مسخره گروه بود. مرگ نابهنگام آنان، منجر به ایجاد پدیده عظیم بیت کوین شد. همه این موارد غیرممکن به نظر می‌رسد.

اما ممکن است حقیقت داشته باشد.

اگر کسی از شما پرسید که آیا می‌دانید ساتوشی ناکاموتو کیست؟ به‌سادگی پاسخ دهید…

این اژدها سه سر دارد.

منبع: medium