آموزش تحلیل تکنیکال؛ اندیکاتورها – بخش هشتم
اندیکاتورها یا شاخصها توابع ریاضی هستند که بر اساس برخی فرمولهای ریاضی کار میکنند و از آنها برای تحلیل نمودارها و درک بهتر شرایط بازار استفاده میشود.
تاریخچه قیمت و حجم معاملات، دادههایی هستند که از آنها در اندیکاتورها استفاده میشود. از شاخصها میتوان برای گرفتن تایید، ارزیابی قدرت روند و پیشبینی روند پیشرو استفاده کرد. اندیکاتورها به سه دسته اصلی زیر تقسیم میشوند:
روندنماها (Trend): این اندیکاتورها بر روی نمودار قیمت نمایش داده میشوند و برای شناسایی روندها به کار میروند.
نوسانگرها (Oscillator): نوسانگرها در قسمتی جداگانه زیر نمودار قیمتی نمایش داده میشوند. از خصوصیات اصلی این دسته مشخص کردن یک محدوده است که مناطق «بیش از حد فروخته شده» و «بیش از حد خریده شده» (اشباع خرید یا اشباع فروش نیز گفته میشود) را مشخص میکند.
حجمی (Volumes): دستهای دیگر از اندیکاتورها که صرفا حجم و ارزش معاملات را بررسی میکند. حجم معاملات یکی از این اندیکاتورهاست که تریدرها معمولا آن را در بخش پایین نمودار قیمتی استفاده میکنند.
دستهای دیگر از اندیکاتورها که صرفا حجم و ارزش معاملات را بررسی میکند. حجم معاملات یکی از این اندیکاتورهاست که تریدرها معمولا آن را در بخش پایین نمودار قیمتی استفاده میکنند.
در این بخش از آموزش تحلیل تکنیکال به بررسی اندیکاتور مهم و پراستفاده میانگین متحرک خواهیم پرداخت.
میانگین متحرک (Moving Average)
دو دسته مهم از شاخص میانگین متحرک که کاربرد فراوانی در تحلیل نمودارها دارند، میانگین متحرک ساده (SMA) و میانگین متحرک نمایی (EMA) هستند. وظیفه اصلی میانگین متحرک هموار کردن تغییرات قیمت در طول زمان است و استفاده از این شاخص به ما در شناسایی خطوط مقاومت و حمایت دینامیک، سیگنالهای خرید و فروش و تعیین روند میتواند کمک کند.
میانگین قیمت هرچه هموارتر باشد نشاندهنده این است که قیمت، تغییرات کمی را در بازهزمانی تجربه کرده است. همچنین با انتخاب دورهزمانی طولانیتر، شاهد کاهش شیب این شاخص و افزایش اعتبار آن خواهیم بود. میانگین متحرک دید وسیعتری نسبت به دید محدودی که تنها قیمت کندل آخر را در نظر میگیرد، در اختیار ما قرار میدهد.
میانگین متحرک میتواند به عنوان شاخص ضعیفی که ارزش ذاتی یک دارایی را در طول زمان نشان میدهد نیز مورد استفاده قرار گیرد.
میانگین متحرک ساده (SMA یا MA)
این میانگین متحرک که از جمع زدن کندلهای اخیر و تقسیم به دوره زمانی حاصل میشود، میانگین قیمتی را در دوره زمانی خاصی نشان میدهد.
برای مثال با انتخاب میانگین متحرک ۲۰ در تایمفریم روزانه (میانگین متحرک ۲۰ روزه) قیمت بسته شده هر کندل روزانه در ۲۰ روز اخیر با هم جمع شده و بر ۲۰ تقسیم میشود تا این شاخص تولید شود. برخی تریدرها از دورههای زمانی ۵، ۱۰، ۲۰ و ۵۰ برای میانگین متحرک ساده و در تایمفریمهای مختلف استفاده میکنند. همچنین برخی از تریدرها اعداد فیبوناچی (۵، ۸، ۱۳، ۲۱ و …) را به عنوان دورههای زمانی در نظر میگیرند.
نکتهای که در این بین وجود دارد لحاظ کردن شاخصهای میانگین متحرک کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت با استفاده از دورههای زمانی متفاوت است.
در این بین میانگین متحرک ساده ۵۰ روزه و ۲۰۰ روزه (میانگین متحرک بلندمدت) از مهمترین دورههای زمانی هستند که در نمودارها مورد استفاده قرار میگیرد.
یکی از شاخصهای که صعودی یا نزولی بودن بازارهای مالی را در بازههای زمانی طولانیمدت مشخص میکند، تقاطع طلایی یا تقاطع مرگ نام دارد. این اتفاق بر اثر عبور میانگینهای متحرک ساده ۵۰ و ۲۰۰ در تایمفریمهای مختلف از روی همدیگر اتفاق میافتد. زمانی که MA کوتاهمدت بالای MA بلندمدت باشد، بازار به اصطلاح در حالت صعودی است و بالعکس.
همانطور که در نمودار نیز مشاهده میکنید با افزایش دوره زمانی، میانگین متحرک از قیمتهای پایانی تاثیر کمتری میپذیرد (خط نارنجی) و میانگین متحرک با دورههای زمانی کمتر قیمت را سریعتر از بقیه دنبال میکنند (خط آبی).
اشکالی که میانگین متحرک ساده دارد این است که دادههای پرت تاثیر زیادی رو این نمودار میگذارند. برای مثال قیمت یک ارز دیجیتال در مواجهه با شایعهای در یک روز به طور عجیبی کاهش مییابد و روز بعد با تکذیب این شایعه قیمتها به روال عادی خود برمیگردند. در صورت استفاده از میانگین متحرک ساده در این نمودار احتمال خطا بالا میرود، برای همین میانگین متحرک نمایی میتواند نتایج بهتری در اختیار معاملهگر قرار دهد.
میانگین متحرک نمایی (EMA)
مزیتی که این شاخص نسبت به نوع ساده خود دارد این است که بهای بیشتری به قیمتهای اخیر در مقایسه با قیمتهای گذشته میدهد. میانگین متحرک نمایی یا EMA به قیمت اخیر نزدیکتر بوده و به همین دلیل نیز سیگنالهای بیشتری برای خرید و فروش ارسال میکند که احتمال اشتباه بودن آنها نیز میتواند بیشتر باشد.
البته بازه زمانی انتخاب شده نیز موثر است بطوریکه با انتخاب بازههای طولانی مدت دید وسیعتری نسبت به قیمتها خواهید داشت و اعتبار روندی که این شاخص از آن خبر میدهد نیز افزایش خواهد یافت.
دورههای زمانی انتخابی برای EMA نیز همانند MA میباشد با این تفاوت که محبوبترین میانگین متحرک نمایی در این بین میانگین متحرک نمایی ۲۰ روزه است. معمولا از EMA برای دورههای زمانی کوتاهتر جهت ورود به معاملات و از MA در دورههای زمانی طولانی جهت تعیین روند کلی استفاده میشود.
خطوط حمایت و مقاومت دینامیک
کاربرد دیگر این شاخص استفاده از آن به عنوان خطوط حمایت و مقاومت دینامیک است. به این صورت که قیمت هنگام برخورد با این شاخص، با توجه به مقاومت یا حمایت بودن آن واکنش متفاوتی خواهد داشت. به عنوان مثال EMA-20 یا MA-100 و MA-200 روزانه به عنوان یک خط حمایت و مقاومت قوی در بازار ارزهای دیجیتال شناخته میشوند.
البته باید به یاد داشته باشیم که برای هر ارز دیجیتال مقاومت و حمایت متفاوتی در شاخص میانگین متحرک در بازههای زمانی مختلف و تایمفریمهای متفاوت میتواند وجود داشته باشد.
علاوه بر میانگین متحرک، اندیکاتورهایی نظیر مکدی (MACD) و RSI نیز بین معاملهگران ارز دیجیتال از محبوبیت بالایی برخوردار هستند. اما پیش از معرفی این دو اندیکاتور بهتر است با مفهوم مهمی به نام واگرایی بیشتر آشنا شوید.
واگرایی
واگرایی زمانی اتفاق میافتد که روند قیمتی خلاف روند نوسانگر (اسیلاتور) باشد و به دو نوع واگرایی مثبت و منفی تقسیم میشود.
واگرایی منفی (-RD)
این حالت زمانی به وجود میآید که قیمت قله جدیدی را رقم میزند اما اندیکاتور موفق به ثبت سقف جدیدی نمیشود و قله پایینتری رقم میزند. این واگرایی حکایت از این دارد که از فشار خرید کاسته شده است اما تعداد و قدرت خریداران از فروشندگان در بازار هنوز بیشتر است. پس از مشاهده این حالت باید مدیریت ریسک انجام شود چرا که احتمال تغییر روند و بازگشت بازار نزولی بیشتر شده است.
واگرایی مثبت (+RD)
واگرایی مثبت در روند نزولی تشکیل میشود بطوریکه با رقم خوردن کف پایینتر اندیکاتور کف بالاتری به وجود میآورد. این واگرایی نشاندهنده کاهش فشار فروش است اما این کاهش فشار به اندازهای نبوده که قدرت خریداران بیشتر از فروشندگان شود.
واگرایی مخفی منفی (-HD)
این واگرایی زمانی تشکیل میشود که قیمت سقف پایینتری را نسبت به قله قبلی رقم میزند اما اندیکاتور قله بالاتری را نسبت به قله قبلی ثبت میکند. این اتفاق، تداوم یافتن روند نزولی را نشان میدهد.
واگرایی مخفی مثبت (+HD)
این واگرایی زمانی تشکیل میشود که قیمت کف بالاتری نسبت به کف قبلی خود میسازد، اما اندیکاتور ریزش بیشتری را نشان میدهد و کف پایینترین ایجاد میکند. این اتفاق نشانهای برای تداوم روند صعودی است.
مکدی (MACD)
میانگین متحرک همگرا واگرا (Moving Average Convergence Divergence) یا به اختصار مکدی یکی از سادهترین و موثرترین اندیکاتورهای مومنتوم موجود است که در تحلیل تکنیکال برای بدست آوردن قدرت و شتاب روند و جهت آن مورد استفاده قرار میگیرد. این شاخص از دو خط MACD و خط سیگنال تشکیل شده است که فرمول محاسبه هر کدام از آنها به صورت زیر است:
- خط MACD: میانگین متحرک نمایی ۲۶ روزه – میانگین متحرک نمایی ۱۲ روزه
- خط سیگنال: میانگین متحرک نمایی ۹ روزه خط MACD
- هیستوگرام MACD: خط سیگنال – خط MACD
قیمت بسته شده هر کندل برای این میانگینهای متحرک استفاده میشود. هیستوگرام MACD تغییرات بین خط مکدی و میانگین متحرک نمایی آن را بررسی میکند و در صورتی که مثبت باشد، خط سیگنال زیر خط MACD قرار میگیرد. دورههای ۹، ۱۲ و ۲۶ اعدادی هستند که تریدرها عموماً از آن استفاده میکنند، هرچند معاملهگر میتواند با توجه به سبک و اهداف خود این اعداد را تغییر دهد.
کاربرد مکدی (MACD): با استفاده از ۳ روش میتوان از این اندیکاتور بهره گرفت:
روش اول در واقع استفاده از واگرایی میباشد که در ابتدای این بخش توضیح داده شد.
استفاده دیگر از مکدی هنگامی است که دو خط سیگنال و MACD همدیگر را قطع میکنند. زمانی که خط MACD در جهت رو به بالا خط سیگنال را قطع کند به نوعی سیگنال خرید یا روند صعودی و در صورتی که در جهت رو به پایین خط سیگنال را قطع کند سیگنال فروش یا روند نزولی را اعلام میکند.
در روش آخر نیز سطح صفر را در اندیکاتور مبنا قرار میدهیم و عبور خط MACD از این سطح به سمت بالا را سیگنال خرید و عبور از این سطح به پایین را سیگنال فروش در نظر میگیریم.
البته خرید یا فروش نباید تنها با توجه به یک اندیکاتور صورت بگیرد و از اندیکاتورها یا ابزارهای دیگر نیز جهت کاهش خطا و ریسک باید استفاده شود.
برخی معاملهگران حرفهای با حدس زدن حرکات احتمالی اندیکاتورهایی مثل مکدی و RSI، یک گام فراتر از بقیه میروند. توجه به تاریخچههای قیمتی و انطباق دادن آنها با حرکات اندیکاتورهایی مثل مکدی میتواند روند برتری خریداران و فروشندگان را نسبت به یکدیگر در بازار نشان دهد که به قیمت خاصی وابسته نیست.
شاخص قدرت نسبی (RSI)
شاخص قدرت نسبی یا RSI یکی دیگر از اندیکاتورهای پرکاربرد است که از آن بیشتر در جهت تعیین نقاط بازگشت بالقوه استفاده میشود. این اسیلاتور بین اعداد ۰ تا ۱۰۰ متغیر است؛ بطوریکه از عدد ۳۰ به پایین منطقه بیش از حد فروخته شده (اشباع فروش) و ۷۰ به بالا منطقه بیش از حد خریده شده (اشباع خرید) نامیده میشود. برای مثال در مناطق بیش از حد فروخته شده یا oversold بازار از فروش اشباع شده است و این امکان وجود دارد که با کاهش فشار فروش شاهد تغییر روند باشیم.
از این اندیکاتور برای شناسایی قدرت روند میتوان استفاده کرد. برای مثال در روند صعودی و با ثبت سقفهای قیمتی بالاتر، اگر قلههایی که در RSI شکل میگیرند نیز بالاتر از قله قبلی باشند، بیانگر این است که روند صعودی قدرتمند است و ادامهدار خواهد بود.
نکته دیگر، استفاده از خطوط حمایتی و مقاومتی در اندیکاتورهاست. با رسم این خطوط میتوان واکنشهای احتمالی اندیکاتور به آنها را زیرنظر داشت که بر اساس آن قیمتها نیز تحت تاثیر قرار میگیرند.
حقیقت ماجرا این است که بسیاری از تریدرهای موفق و تحلیلگران ارزهای دیجیتال تنها با استفاده از این سه اندیکاتور تحلیلهای خود را انجام میدهند، اما اندیکاتورهای دیگری نیز وجود دارند که از جنبهای دیگر به نمودار قیمتی نگاه میکنند و آن را از نظر دیگری تحلیل میکنند. در ادامه تعدادی از این اندیکاتورها را معرفی و بررسی میکنیم.
اندیکاتور ATR (برد واقعی میانگین)
این اندیکاتور برای پیشبینی حرکات قدرتمند قیمتی و شناسایی نوسانات بازار به کار میرود. نحوه محاسبه آن به این صورت است که تفاضل قیمت بالای هر بازه زمانی (High) و قیمت پایین آن (Low) را حساب کرده و میانگینی معمولاً در دوره زمانی ۱۴ از آن رسم میکند.
این شاخص در واقع نوسانهای شدید بازار را (چه نزولی و چه صعودی) با افزایشهای شدید در خود نشان داده و همچنین نوسانهای کوچک که کندلهایی با اندازه کوچکتر رقم میزند را با کاهش در شاخص ATR نمایش میدهد.
البته توجه داشته باشید که ATR درباره جهت روند بازار اطلاعاتی در اختیار ما قرار نمیدهد و تنها نوسانات بازار را مشخص میکند. پس از نوسانهای شدید و کندلهای بزرگی که در بازار شکل میگیرند (چه کندلهای قرمز و چه سبزرنگ) که منجر به افزایش ATR میگردد، باید منتظر کاهش اندازه کندلها و کندلهای کوچکتر باشیم و یا بعبارتی دیگر نوسان مشاهده شده در هر کندل کاهش یابد تا شاخص ATR اصلاح شده و از قله خود فاصله بگیرد.
شاخص ATR بیانگر این مسئله است که یک ارز دیجیتال یا سهام در یک روز بطور میانگین چقدر نوسان میکند. تریدرها از این موضوع میتوانند استفاده کرده و حدضرر و اهداف سود خود را تعیین کنند.
برای مثال برای حدضرر گذاشتن میتوان عددی که اندیکاتور ATR نشان میدهد را چندبرابر کرده (۲ یا ۳ برابر) و آن را از قیمت کم کرده و حدضرر را بر روی قیمت به دست آمده تنظیم کرد.
اندیکاتور OBV
این شاخص در عین سادگی اطلاعات مهمی را در اختیار معاملهگر قرار میدهد. این اندیکاتور که تماماً درباره حجم معاملات است به این صورت محاسبه میشود که در صورت بسته شدن نزولی کندل حجم مربوط به آن از حجم کل کم و در صورت صعودی بسته شدن کندل، حجم معاملات به این شاخص اضافه میشود.
این شاخص که حجم تجمعی معاملات را نشان میدهد، در جهت تعیین و تایید روند استفاده میشود. برای مثال زمانی که نمودار قیمتی روند نزولی را نشان دهد و OBV نیز بیانگر روند نزولی باشد (یعنی کندلهایی که بصورت نزولی بسته شدهاند حجم بیشتری نسبت به کندلهایی که به صورت صعودی بسته شده داشته باشند) در اینصورت میتوان احتمال ادامه یافتن روند نزولی را داد.
امکان مشاهده واگرایی در این اندیکاتور نیز وجود دارد بطوریکه میتوان قدرت روند و احتمال بازگشت روند را با OBV تعیین کرد.
سلام خدا قوت جسارتا در بخش هشتم در قسمت اندیکاتورهای حجمی توضیحات تکرار شده است. ممنونم