چوپان دروغگو؟ چرا نباید ادعاهای مبتنی بر کلاهبرداری در ارزدیجیتال را نادیده گرفت
همه ما در دوران کودکی داستان چوپان دروغگو را شنیدهایم. شخصیت اصلی این داستان چوپانی بود که هر بار به دروغ فریاد میزد: «کمک کنید،گرگ!» درس اخلاقی این داستان این بود که هرگز نباید تظاهر کنیم مشکل بزرگی پیش آمده و از دیگران درخواست کمک کنیم، زیرا که دیگران دفعه بعدی که واقعا نیاز به کمکشان داریم، به دادمان نمیرسند و تصور میکنند که باز هم دروغ میگوییم.
درس دیگری نیز میتوان ازین داستان گرفت که به اندازه درس قبل بدیهی نیست، ولی بیشتر ذهن آدمی را مغشوش میسازد. این درس برای افرادی است که فریاد کمک دیگری را میشنوند (در اینجا منظور از روستاییانی است که صدای چوپان را شنیدند). نکته اخلاقی مذکور از این قرار است: حتی اگر کسی در گذشته شما را دست انداخته و به دروغ تقاضای کمک کرده است، درخواست کمکش را نادیده نگیرید. چرا که ممکن است این بار جان او جدی جدی در خطر باشد!
این مشکل بزرگ سد راه تمام کسانی است که سعی دارند سر از فضای ارزدیجیتال در بیاورند و یا اینکه دستکم از طریق آن به پول برسند.
همه چیز کلاهبرداری است
کاربران بیتکوین، به ویژه ماکسیمالیست های بیت کوین، عادت دارند به هر چیزی که از نظرشان مشکوک است و یا اینکه به سادگی باب میلشان نیست، بگویند «کلاهبرداری».
این یک اتهام جدی است – هر چه باشد، تقلب و کلاهبرداری جرم محسوب میشود و مجازات آن زندان است. اما در توییتر و در انجمن های ارز دیجیتال به راحتی از آن صحبت میشود، درست به همان اندازه که نوجوان های دبیرستانی همدیگر را با نامها و القاب تحقیر آمیز صدا میزنند.
مایکل گلدشتاین از مؤسسه ساتوشی ناکاموتو در پاسخ به مقاله طنز و تامل برانگیز «همه کلاهبردارند» می نویسد: «کلاهبرداری یک اکتشاف است، نه یک اتهام.»
اگر شما هم مثل گلدشتاین به صعود بیت کوین اعتقاد دارید، پس تاجری که آن را از شما میپذیرد، کلاهبردار است. حتی اگر جورابهایی را به شما بفروشد که به گرمی آنچه در تبلیغشان گفته شده، باشند. سرمایه داری که بیت کوین خود را نمیفروشد هم به همان اندازه کلاهبردار است، حتی اگر پول اعتباری که در عوض آن پرداخت میکند، قلابی نباشد.
بنابرین، از این تعریف وسیع میتوان اینگونه برداشت کرد:
کلاهبرداری به هرگونه تلاشی اطلاق میشود که بین شما و بیت کوینتان فاصله بیاندازد.
از این دید نیز میتوان به این قضیه نگاه کرد،سرمایه گذاران mom and pop، به سرمایه گذارانی گفته میشود که به صورت غیر حرفه ای اما مستقل و با کمک تنها چند کارمند به تجارت میپردازند، و حجم فروش آنها پایین است. اگر به این سرمایه گذاران بگوییم «تمام آلتکوین ها و آی.سی.اوها کلاهبرداری یا اسکم هستند»، درست به این میماند که به بچه های کوچک بگوییم جوجه تیغی ها میتوانند تیغ هایشان را پرتاب کنند. این جمله عینا صحیح نیست اما اگر این افراد حرف شما را باور کنند، از خطر دوری میکنند و میتوان گفت که حسابی گل کاشته اید!
در بحث ارزدیجیتال، این خطرات احتمالا شامل ایده های بدی میشوند که در نتیجه کلاهبرداری های آشکارا و ایده های خوب و امیدوارکننده ای که به خوبی پیاده سازی نشده باشند، بوجود آمده اند. درواقع، برخی معتقدند که دو گروه نامبرده شده، زیر مجموعه گروه سوم هستند.
خطر بدنامی و رسوایی
همه چیز در غرب وحشی ارزهای دیجیتال به وفق مراد است، منتها در جامعه مدنی، کلمه «کلاهبرداری» به «نیت فریبکاری» اشاره دارد. گفتن این کلمه درباره یک نفر، میتواند شهرت او را لکهدار کند. (مگر اینکه، آنقدر این کلمه تهمت آمیز به افراد متعدد نسبت داده شود که دیگر بی اهمیت جلوه کند) در صورت عدم وجود مدرکی معتبر، این برچسب به طور بالقوه یک نوع افتراء به حساب میآید.
امکان این نیز وجود دارد که نسبت به یک ایده بخصوص، یک مدل تجاری و یا توانایی یک تیم برای اجرای این دو شک و تردید وجود داشته باشد، اما اتهام کلاهبرداری به صورت مستقیم مطرح نشود. (گاها استدلال منطقی از تقلب پرده برداری میکند. برای نمونه، استدلال منطقی در زمره اولین کارهایی بود که موجب شد شرکت انرون که هم اکنون ورشکسته شده، در هاله ای از شک و شبهه قرار بگیرد و به طور کلی با بیان اینکه کار این شرکت بسیار پیچیده است، و سهام آن بیش از حد قیمت گذاری میشود، دست کم گرفته شود.)
در بحث ها و گفتگو های اینترنتی، که همه سعی دارند بیشتر شنیده شوند، استفاده از این کلمه حسابی کارساز است. شاید به همین دلیل است که زیاد این کلمه ۴ حرفی را میشنویم: «اسکم»
علاوه بر این، در حال حاضر بزرگترین بانک آمریکا، در حال ایجاد بلاکچینی محرمانه بر بستر اتریوم است. (با توجه به اینکه بدون بیت کوین، احتمالا هرگز اتریوم به وجود نمیآمد) و در عین حال مدیر عامل این بانک میگوید بیت کوین اسکم است. بنابرین شکی نیست که دیگران هم به راحتی ازین کلمه استفاده کنند …
گرگ دور نیست
برمیگردیم به داستان روستاییانی که فریاد پسرک چوپان را نادیده گرفتند. اگر با دقت به قضیه نگاه کنید متوجه خواهید شد که به اصطلاح یک جای کار میلنگد.
به گزارش خبرگزاری وایس، ماه گذشته، یک استارتاپ پیش از آنکه ناپدید شود، موفق شد از طریق عرضه اولیه سکه در اتریوم، منجر به یک افزایش ۳۷۴۰۰۰ دلاری شود. داستان های این چنینی بسیارند.
معمولا اولین کسانی که متصدیان را زیر سوال میبرند، همان افرادی هستند که درمورد قضایای دیگر بسیار احساساتی قضاوت میکنند. بنابرین، هر بار در گفتگوهای اینترنتی کلمه اسکم به چشمتان خورد، فورا شروع به مخالفت نکنید و به این موضوع توجه داشته باشید که ممکن است اینبار حق با همین ترولها باشد!
منتهای مراتب، تشخیص اخطار درست از غلط در این حرفه، از هر کار دیگری دشوار تر است…
متاسفیم که این مطلب نتوانسته نظر شما را جلب کند. لطفا با نظرات و پیشنهادات خود، ما را در بهبود همیشگی سایت یاری دهید.