وقتی پای دولتها و شرکتها به بازار بیت کوین باز شود
پس از همهگیری کرونا، شرکتهای بزرگی مانند مایکرواستراتژی و تسلا و گلکسی دیجیتال به سرمایهگذاری در بیت کوین تمایل پیدا کردند. درعینحال با پیشگامی کشور السالوادور، بهنظر میرسد دولتها نیز در تکاپوی پذیرش رسمی بیت کوین هستند.
اگرچه بیت کوین و طرفدارانش مدتها منتظر این پذیرش گسترده بودند، چنین تحول چشمگیری در رویکرد سازمانها و دولتها ممکن است مشکلاتی نیز بهدنبال داشته باشد. یکی از این مشکلات احتمالی، تغییر در عملکرد کلی بیت کوین برای همراستاشدن با اهداف شرکتها و دولتهاست. بههمیندلیل، اعضای جامعه بیت کوین باید از پیامدهای این رویداد و معایب و مزایای آن آگاه باشند.
دیوید زِد موریس (David Z. Morris)، نویسنده و بیتکوینر کهنهکار، این مشکل را با درنظرگرفتن جوانب مختلف در مقالهای متفاوت در وبسایت کویندسک مطرح کرده است. دراین مقاله، نکات مهم این مطلب را بهنقل از موریس با شما بهاشتراک میگذاریم؛ پس تا انتهای این مقاله همراه ما باشید.
بیت کوین و کاربردهای آن در مقیاسهای بزرگتر
افراد ابتدا «کمکم و سپس بهیکباره» ورشکست میشوند؛ درست همانطورکه بیت کوین «کمکم و سپس بهیکباره» از آزمایشی بنیادین به فناوری پرکاربرد تبدیل شد. اگر فراموش نکرده باشید، در مارس۲۰۲۰، هر واحد بیت کوین فقط حدود ۵,۰۰۰ دلار ارزش داشت و این ارز دیجیتال سالها در رکود قیمت دستوپا میزد. پس از این برهه زمانی، مشکلات ناشی از قرنطینه و خانهنشینی در دوران شیوع کرونا، افراد را بهسمت معاملات ارزهای دیجیتال سوق داد. این رفتار با علاقه مردم همراه بود و موجب شد حجم تراکنشهای داراییهای دیجیتال افزایش درخورتوجهی پیدا کند.
مجموعهای از اتفاقات تأثیرگذار در جهان بیت کوین رخ داد. از سرمایهگذاری عظیم شرکت تسلا در بیت کوین گرفته تا شروع همکاری با توییتر، بحثهای جنجالی درباره قوانین بیت کوین در ایالات متحده، قرارداد ۷۰۰میلیوندلاری برای نامگذاری یکی از ورزشگاههای آمریکا به نام «کریپتوداتکام» و پذیرش بیت کوین در السالوادور بهعنوان پول رسمی، همگی موجب شد هیاهوی زیادی برپا شود.
ورود دولتها و شرکتهای فناوری به سرزمین بیت کوین نقطه عطف مثبتی خواهد بود. توییتر و دولت السالوادور هر دو بهجای تمرکز بر سفتهبازی، مستقیماً عموم مردم را به استفاده از ارزهای دیجیتال تشویق میکنند. ازآنجاکه طبق اثر شبکه (Network Effect)، هرچه افراد بیشتری از بیت کوین استفاده کنند، این ارز دیجیتال ارزشمندتر خواهد شد، این رویدادها همکاریهای آتی را جذابتر میکند. علاوهبراین، مشارکت کلان شرکتهای بزرگ راه را برای سرمایهگذاری سازمانی هموارتر میکند و به نظریه پوشش تورمی بیت کوین پروبال میدهند.
درعینحال، این بازیکنان تازهوارد خطرهای جدیدی نیز بهدنبال دارند؛ خطرهایی که جهان تابهحال نمونه آن را ندیده است. برای درک این خطرها، کافی است مجموعهای از نهادهای بسیار قدرتمند را تصور کنید که بهصورت مرکزی اداره میشوند و هرکدام منافع شخصی در طراحی و رشد این سیستم دارند. تاریخ نشان داده است که دیر یا زود منافع آنها ازهم جدا خواهد شد و دراینمیان، برخی سعی میکنند بیت کوین را مطابق میلشان تغییر دهند.
آنها متوجه خواهند شد سازوکاری که برای پیشنهاد و اجرای تغییرات در بیت کوین وجود دارد، مانند یک «سیستم» نیست. برخلاف شرکتها یا دولتها، ساختار بلاک چین بیت کوین مبتنیبر فرد یا نهادی مشخص نیست. درمقابل، همانطورکه گوین اندرسن (Gavin Andresen)، توسعهدهنده مشهور رمزنگاری، در سال ۲۰۱۵ بیان کرد:
طراحی و تکامل بیتکوین به این موضوع ارتباط دارد که مردم عملاً چه کدی را اجرا و افرادی که کد را اجرا میکنند، چقدر تأثیرگذار هستند؟
بهعبارتدیگر، هر تغییر در بیت کوین با متقاعدسازی جامعهای آن گره خورده است.
همچنین بخوانید: مروری بر فلسفه امنیت در شبکههای بلاک چین
حال، این پرسش مطرح میشود که اگر توییتر یا تسلا یا دولت آلمان تصمیم بگیرند که بیت کوین به چیز دیگری تبدیل شود، چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ آیا با پول کافی یا دادگاههای قضایی و تهدید به زندانیکردن یا حرکت نظامی، آنها میتوانند دیدگاهشان را به قدرتمندترین نهاد بدون تابعیت روی کره زمین تحمیل کنند؟
چرا باید بیت کوین را تغییر دهیم؟
پیشازاین، چنین کشمکشهایی را در جریان اختلاف درباره تغییر اندازه بلاک در سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۷ شاهد بودهایم. جاناتان بیر (Jonathan Bier) در مارس۲۰۲۱ در کتابی به نام «جنگ بر سر اندازه بلاک» (Blocksize War) این نزاع را بهتصویر کشیده است.
در ابعاد بسیار گسترده، این نزاع درواقع از اختلاف بین نهادهای مختلف شروع شد، ازجمله شرکتهایی مانند بیتپی و کوینبیس که از بزرگترشدن اندازه بلاک بهمنظور افزایش سرعت شبکه حمایت میکردند. طرفداران «بلاکهای کوچکتر» با آنها مخالفت کردند و هشدار دادند که افزایش اندازه بلاک ممکن است اجرای یک نود (Node) بیتکوین را گرانتر و دشوارتر کند و درنهایت، تمرکززدایی و انعطافپذیری سیستم را از بین ببرد.
جنگ بر سر اندازه بلاک فصل مهمی در تاریخ بیت کوین بود؛ زیرا انگیزهها و روشهایی را نشان داد که ممکن است باردیگر بازهم در آینده و در مقیاسی بزرگتر تکرار شوند. در جریان جنگ بر سر اندازه بلاک، انگیزه طرفداران بزرگترشدن بلاک تا حد زیادی تجاری بود. کسبوکارهایی مانند بیتپی برای تبدیل بیت کوین به ارز دیجیتالی که بتوان از آن برای مصارف روزمره مانند خرید یک فنجان قهوه استفاده کرد، به توان عملیاتی بیشتری احتیاج داشتند.
بهنقل از بیر، طرف دیگر بحث افرادی بودند که ثبات قیمت در بلندمدت برایشان اولویت داشت. بهعقیده آنان، آنچه اکنون «ذخیره ارزش» مینامیم، نباید تغییر میکرد؛ حتی اگر چنین کاری به قیمت کُندشدن تراکنشهای بیت کوین تمام میشد.
ازآنجاکه بیت کوین جای خود را در بخش مهمتری از زیرساختهای مالی جهان پیدا کرده است، فکرکردن به انگیزههایی که بهدنبال تغییر عملکرد بیت کوین باشند، چندان دشوار بهنظر نمیرسد. بهعنوان مثال، شاید یکی از دولتهای غربی بخواهد با هدف نظارت، مفهوم نیمهناشناسبودن بیت کوین را تغییر دهد یا ماینرها ممکن است با کاهش پاداش بلاک، بخواهند کارمزد دریافتیشان را افزایش دهند. همچنین، احتمال دارد ائتلافی از رژیمهای اقتدارگرا بهدنبال محدودترکردن دسترسی کاربران به بیت کوین باشند یا در تخیلیترین حالت آن، میتوان انقلابی را در حوالی سال ۲۰۵۰ برای برای حذف سقف عرضه ۲۱میلیونی بیتکوین تصور کرد.
همچنین بخوانید: چرا عرضه بیت کوین محدود به ۲۱ میلیون واحد است؟
جکسون وود (Jackson Wood)، مشاور مالی در حوزه ارزهای دیجیتال میگوید:
میتوان فرض کرد که ۹۵درصد از افراد درباره شیوه بهروزرسانی [بیتکوین] هیچ اطلاعی ندارند. تمامی این افراد وجود و ثبات بیت کوین را مسلّم و قطعی میدانند؛ اما اگر در شبکه بیت کوین اجماع و اتفاقنظری حاصل شود، همهچیز میتواند تغییر کند.
حاکمیت بیت کوین و لایههای درهمپیچیده آن
مکانیسمهای تصمیمگیری گوناگون بر جنبههای مختلف بیت کوین تأثیر میگذارند. همکاری روزانه سیستم استخراج اثبات کار و توالی پایگاهداده بلاک چین تعیینکننده این است که کدام تراکنش معتبر و کدام غیرمعتبر است. جالب است بدانید که حداقل دو شکل شناختهشده از حملههای فنی وجود دارند که میتوانند این قوانین «درونزنجیرهای» را نقض کنند؛ اما این حملات هم توانایی محدودی دارند.
همچنین بخوانید: اثبات انجام کار و اثبات سهام، مفاهیم و تفاوتها
اگرچه این مسئله درحالحاضر ازنظر مالی امکانپذیر نیست، اگر سازمانی بتواند میلیونها دلار برای اجاره دستگاههای استخراج بیت کوین هزینه کند، روی کاغذ میتواند حمله ۵۱درصد به شبکه بیتکوین انجام دهد و بخشی از تراکنشها را دستکاری کند.
حمله فنی دیگر هارد فورک یا تغییر نرمافزاری است که در آن نسخه جایگزین بیتکوین به استخراجکنندگان عرضه میشود؛ البته فورکهای قبلی بیتکوین نشان دادهاند که پذیرش بیتکوین متفاوت چقدر میتواند دشوار باشد. تاکنون، فورکهای متعددی ایجاد شدهاند؛ اما درحالحاضر اثری از آنها باقی نمانده است. حتی فورک نسبتاً موفقی مانند بیت کوین کش که در ابتدا با داشتن حامیانی بزرگ از جامعه بیت کوین توانست از جنگ اندازه بلاک سربلند بیرون آید، اکنون از زنجیره اصلی بیت کوین بسیار عقب افتاده است.
بااینحال، اصول «حاکمیت» سیستم بلاک چین اغلب به این مسئله اشاره میکند که چگونه قوانین اجماع را میتوان تغییر داد. بهطورکلی، بیت کوین توسعه بنیادین و ساختار مدیریت خود را وامدار مدلی متنباز است که به توسعهدهندگان غیروابسته روی نرمافزارهایی مانند لینوکس (Linux) اجازه همکاری میدهد.
کد منبع بیت کوین مانند بسیاری از پروژههای متنباز روی گیتهاب (Github) کار میکند. در این بستر، هر فرد عملاً میتواند درباره آینده بیت کوین بحث کند و حتی پیشنهاد تغییرات خاص را بدهد؛ هرچند باید اشاره کنیم که جلب حمایت سایر کاربران برای پیشنهادهای ارائهشده، مشکل بسیار بزرگ است.
پیر روچارد (Pierre Rochard)، بیتکوینر قدیمی در تیم محصول صرافی کراکن میگوید:
مستقیمترین رویکرد برای نهادی که امیدوار است بیت کوین را تغییر دهد، ایجاد درخواستهای پول ریکوئست (Pull Requests) در گیتهاب و پیشنهاد تغییر کد در همین راستاست.
«پول ریکوئست» رویدادی برای توسعه نرمافزار است و زمانی انجام میشود که مشارکتکننده یا توسعهدهنده تمایل دارد فرایند ادغام تغییرات کد جدید با کد منبع پروژه را آغاز کند. شایان ذکر است تغییرات برخلاف احساسات عمومی جامعه عملاً غیرممکن خواهد بود.
روچارد درباره این موضوع توضیح میدهد:
چیزی که [کاربران] با آن مواجه میشوند، این است که کد منبع بهدقت و بهدفعات بازبینی میشود. هرگونه تغییر حتی اندک به دو یا سه بازبین نیاز دارد که باتجربه و تا حدودی مشهور باشند تا بتواند [در کلاینت مرجع] ادغام شود. بنابراین، تغییرات بزرگی که بر قواعد اجماع تأثیر میگذارند، به بررسی و بازبینی بسیار زیاد توسعهدهندگان و علاقهمندان احتیاج دارد. دراینبین، وزنه شهرت بازبین بر تعداد رأیها برتری دارد.
درعمل، این رویکرد مبهم و مبتنیبر شهرت به ایجاد شبکهای از بحثهای طولانی در کنفرانسها و گفتوگوهای آنلاین در شبکههای اجتماعی مانند ردیت و تلگرام و توییتر منجر میشود. در این رویکردِ جمعی، تغییرات بهآهستگی انجام میشوند. وود میگوید:
تأیید [بهروزرسانی اخیر بیت کوین] تپروت تا مدتها طول کشید. بحث چندین ماه و چندین سال بود.
اگر بخواهید انتزاعیتر به آن نگاه کنید، این مباحث پایانناپذیر با دسترسی باز را با سیستم «اثبات کار» در قوانین تراکنشهای درونزنجیرهای بیت کوین میتوانید مقایسه کنید. همانطورکه اگر ماینری ریسک اقتصادی اعتبارسنجی بلاک را نپذیرفته باشد، نمیتواند آن را بهصورت درونزنجیرهای تأیید کند، بهروزرسانی بیت کوین هم بدون دنبالهای مفصل از چندین ماه بحث و گفتوگوی آزاد، بلافاصله بهعنوان مورد مشکوک شناسایی میشود.
روچارد معتقد است که این بررسی گروهی همراستا با طرح کلی بیت کوین رشد خواهد کرد. او میگوید:
اگرچه در مقیاسی متفاوت از سال ۲۰۱۷ ایستادهایم، از دیدگاه من الگوی حاکمیت بیت کوین بهنوعی فراکتال (Fractal) است. حتی با افزایش مقیاسپذیری، شاهد اجرای همان الگوهای قدیمی خواهیم بود.
به هر بخش کوچکی از هر شکل که ازلحاظ ساختار و ظاهر دقیقاً مشابه با ساختار کلی آن باشد، «فراکتال» گفته میشود. بهنظر میرسد سیستم استخراج و اعتبارسنجی تراکنشها و بررسی پیشنهادهای تغییر در بیت کوین از ساختاری فراکتال و شبیه هم پیروی میکنند.
بیت کوین تفاوتی اساسی با لینوکس یا اوپن آفیس دارد؛ تفاوتی که ایجاد هرگونه تغییر بدون اجماع را دشوار میکند. بیت کوین سیستمی برای ارتقا یا اعلان خودکار بهروزرسانیهای جدید ندارد و درمقابل، ماینرها باید نسخههای جدید کلاینت را بهصورت دستی نصب کنند. بنابراین، حتی اگر کسی با موفقیت در منبع اصلی گیتهاب مداخله کند، باید نسخه جدید را منتشر کند تا نودها عملیات بهروزرسانی را انجام دهند.
در این مرحله، هرگونه تغییر بدون اجماع و توافق جمعی مشخص میشود و بهاحتمال بسیار زیاد، فرایند معکوس خواهد شد. این عملیات بهلطف قانون عقبگرد (RollBack) انجام میشود که میتوانیم آن را یکی از آخرین خطوط دفاعی بیت کوین دربرابر کدهای مخرب بدانیم.
وود توضیح میدهد:
حتی اگر اجماعی شکل بگیرد که اشتباه باشد و اگر همه توسعهدهندگان کد منبع عقلشان را از دست بدهند [و تغییر دیوانهواری انجام دهند]، بازهم این امکان وجود دارد عدهای از جای خود برخیزند و پیشنهاد دهند که به حالت قبل بازگردیم.
این فرایند بههیچعنوان آسان و روان نخواهد بود؛ اما نکته مهم این است که در مواجهه با تهدیدی قدرتمند برای شبکه بیت کوین، چنین بازگشتی میتواند راه نجاتی ارزشمند باشد.
آیا بیت کوین بهاندازهای که فکر میکنیم، غیرمتمرکز است؟
نباید فراموش کنیم که همهچیز در بیت کوین تا این حد غیرمتمرکز نیست. تنها تعداد انگشتشماری از افراد پراکنده در سرتاسر جهان قابلیتی به نام «دسترسی برای تغییر» (Commit Access) دارند. بهعبارت سادهتر، فقط عده بسیار کمی میتوانند تغییرات ارائهشده را در کد منبع بیت کوین ادغام کنند.
همچنین بخوانید: چرا بیت کوین شکست نمیخورد؟
گوین اندرسن که با کنارهگیری بنیانگذار بیت کوین با نام مستعار ساتوشی ناکاموتو در سال ۲۰۱۱ مسئولیت بیت کوین را برعهده گرفته، گروه معدودی از نگهدارندگان کد اصلی را دورهم جمع کرده است. همانطورکه اندرسن در سال ۲۰۱۵ توصیف کرد، او دو همکار معتمد را انتخاب و سپس با همراهی آنها، دو نفر دیگر را به گروه اضافه کرد. از آن زمان، نگهدارندگان دیگری نیز براساس تعهد و مشارکتهایی که نشان دادهاند، به پروژه اضافه شده یا آن را ترک کردهاند.
این گروه بهدلیل قدرتی که دارند، بارها با سوءظن مواجه شدهاند؛ اما کارشان برخلاف آنچه بهنظر میرسد، چندان جذاب و تأثیرگذار نیست. بهعنوان مثال، روچارد، مسئول حذف هرزنامهها از مخزن میگوید:
در بیت کوین، نگهدارندگان بیشتر شبیه به سرایدار هستند. آنان بهخوبی میدانند که اگر تصمیمی بگیرند، با چه واکنشهای منفی روبهرو خواهند شد؛ بنابراین، از این کار بیزارند. نگهدارندگان فقط زمانی چیزها را باهم ادغام میکنند که اجماعی تقریبی بین کاربرانی که بهطور مکرر مشارکت میکنند، وجود داشته باشد، نه اینکه خودشان دست به تغییر بحثبرانگیز بزنند.
در سال ۲۰۱۴، این امر با واگذاری نقش اصلی نگهداری از اندرسن به ولادیمیر وان در لان (Wladimir Van Der Laan) تثبیت شد. اندرسن میگوید که اوایل آغاز به کار بیت کوین بیشتر تمایل داشت نقش دیکتاتوری بخشنده را ایفا کند؛ اما وان در لان درعمل از هرگونه اِعمال قدرت تصمیمگیری چشمپوشی کرد. ناگفته نماند جانشین اندرسون در اوایل سال جاری از مسئولیتهایش کنارهگیری کرد و بدینترتیب، نشان داد که خواهان تمرکززدایی بیشتر در جریان حفاظت و نگهداری شبکه است.
با این اوصاف، میتوانیم بگوییم که حتی اگر سازمانی قدرتمند قصد داشته باشد با رشوه یا باجگیری یا سایر ابزارها از قدرت یک یا چند نگهدارنده سوءاستفاده کند، به موفقیت بسیار اندکی دست خواهد یافت و عملاً نمیتواند بدون پشتوانه اجماع و توافقنظر گستردهتر، تغییری در کد بیت کوین ایجاد کند.
روچارد دراینباره توضیح میدهد:
[به محض ایجاد تغییر،] زنگهای هشدار به صدا درمیآیند که این تغییر چگونه ادغام شده است؟
روچارد میگوید حداقل در یک مورد که نگهدارندهای بهصورت تصادفی کدی بررسینشده را ادغام کرده بود، این تغییر بلافاصله شناسایی و بازگردانده شد.
آینده حاکمیت
بهنظر میرسد درحالحاضر وضعیت عجیب و جدید و احتمالاً آشفته حاکمیت غیرمتمرکز بیتکوین آن را دربرابر هرگونه اِعمال قدرت خصمانه بسیار مقاوم کرده است. جالب است بدانید که ظاهراً بهطور شگفتانگیزی دولتها و سایر مداخلهکنندهای بالقوه نیز این پیام را دریافت کردهاند.
الکس گلَدشتاین (Alex Gladstein)، مدیر ارشد استراتژی در بنیاد حقوق بشر، از بیت کوین بهعنوان ابزاری علیه دولتهای اقتدارگرا حمایت میکند. او گفته است:
اگر شرکتهای مستقر در واشنگتن با نوعی اتحاد قصد داشتند بیت کوین را به زنجیرهای شفاف تبدیل کنند، حدس بزنید چه میشد؟ آنها باید با تپروت میجنگیدند؛ اما هیچ مقاومت سازمانیافتهای دربرابر تپروت وجود ندارد یا ما چنین چیزی نمیبینیم که این [موضوع نشانهای] خوب است.
باوجوداین، همه مطمئن نیستند که متنبازبودن بیت کوین بتواند اوضاع را برای همیشه آرام نگه دارد. مراو اوزیر (Merav Ozair)، پروفسور اقتصاد مالی متمرکز بر بلاک چین در دانشگاه راتگِرز (Rutgers) آمریکا میگوید:
هر چقدر هم که بگوییم [بیت کوین] غیرمتمرکز است، بازهم انسانها پشت آن هستند. یک نفر باید نرمافزارش را بنویسد و این اختیار نباید در دست یک توسعهدهنده یا یک گروه کوچک باشد. باید روشی بلندمدتتر و بزرگتر برای حسابرسی داشته باشیم.
بههمینمنظور، انجمن بینالمللی غیرانتفاعی اپلیکیشنهای مورداعتماد بلاک چین (INATBA) با مشاوره اوزیر در حال طراحی برنامهای برای ارائه به کمیته اتحادیه اروپاست تا روی کد بیت کوین دقیقتر نظارت و رابطی برای دولتها ایجاد کند. چنین کمیتهای نقش رسمیای در حاکمیت بیت کوین نخواهد داشت؛ اما بهمرورزمان میتواند حقوق و نفوذ جامعه را بیشتر کند.
درنهایت، بهنظر میرسد شرکت در مباحث مربوط به طراحی بیت کوین و ایجاد رویکردی مناسب برای تفکر درست و منطقی، تنها راه کارآمد برای نفوذ به بیتکوین باشد. بهعبارتدیگر، میتوانیم بگوییم بهترین راه و شاید تنها راه برای نفوذ موفقیتآمیز در حاکمیت بیت کوین این است که درعمل برای بهبود سیستم تلاش کنیم و قدمی در این مسیر برداریم.
جمعبندی
دیوید موریس در مطلبی که مطالعه کردید، سعی کرد مبحث حاکمیت و تغییر قوانین شبکه بیت کوین را از دیدگاههای مختلف به چالش بکشد و احتمال اِعمال نفوذ بالقوه دولتها و شرکتها و افراد تأثیرگذار در این شبکه را ارزیابی کند. او به چند اختلافنظری اشاره کرد که در تاریخ بیت کوین مطرح شده و اینکه این شبکه چطور در هر مورد توانسته است راه اصلی خود را بیابد.
همانطورکه مشاهده کردید، لایههای درهمپیچیده حاکمیتی بیت کوین بهسادگی به نهاد یا قدرت مشخصی اجازه پیادهسازی تغییر جدید در کد منبع این شبکه را نمیدهد. بااینحال، این مسئله سبب توقف تلاشها برای تمرکززدایی هرچهبیشتر از شیوه حاکمیت این بلاک چین نمیشود.
درحالحاضر، از یک سو کمیتهها و انجمنهای بسیاری سعی میکنند میزان نظارت و مشارکت همگانی در مباحث مربوط به بهروزرسانی و گسترش بیت کوین را بهطور منطقی و راهگشا افزایش دهند و از سوی دیگر، بهدنبال این هستند که تاحدممکن میزان تمرکز توسعهدهندگان را بر این شبکه کاهش دهند.
واقعا مقاله عالی بود 👏❤️👍