سال ۲۰۵۳: ارزهای دیجیتال چه نقشی در زندگی روزمره ما خواهند داشت؟
مطالب زیر ترجمه مقالهای از David Nage در وبسایت مدیوم است و وبسایت ارزدیجیتال آن را رد یا تایید نمیکند.
در طول تعطیلات چند هفتهی گذشته مشغول به خواندن مقالهای از آیزاک آسیموف (Isaac Asimov) که در سال ۱۹۸۳ نوشته شده، بودم. وی در این مقاله سعی کرده است زندگی در سال ۲۰۱۹ را پیشبینی کند و همین موضوع سبب شد که کار مشابهای را در خصوص نقش ارزهای دیجیتال در آینده انجام بدهم.
قبل از آن که به داستان بپردازیم، باید به حجم حیرتانگیز دادههایی که ما انسانها تولید میکنیم و همچنین نقش آنها در آینده اشاره کنم زیرا به ارزهای دیجیتال مربوط میشوند.
قصد دارم داستان کوتاهی را در این زمینه بنویسم، شخصیت ساختگی بسازم و زندگی روزمرهی او را بررسی کنم تا متوجهی چگونگی تأثیر ارزهای دیجیتال بر زندگی او بشویم (سرگرمکننده به نظر خواهد رسید اما مطمئننا افرادی از من انتقاد خواهند کرد).
همانطور که آسیموف در سال ۱۹۸۳ در مورد کامپیوتری شدن نوشت:
مشاغلی که قرار است از بین بروند مشاغلی هستند که به کارهای دفتری روتین و یا خط مونتاژ مربوط میشوند. این مشاغل بهاندازهی کافی ساده، تکراری و خستهکننده هستند تا اذهان متعادل افراد بدشانسی که برای گذراندن زندگی مجبور به انجام این کارها شدهاند را تخریب کند. این دسته از کارها همان کارهایی هستند که رباتها و رایانهها به بهترین نحو برای انجام آنها ساخته شدهاند.
رایانهها و ماشینها چگونه میتوانند کنترل انجام این کارها را در دست بگیرند؟ ما انسانها سوختی را که آنها برای انجام کارهایشان نیاز دارند، تولید میکنیم. با پیادهسازی یادگیری ماشین و میزان دادهای که انسانها روزانه تولید میکنند (حدود ۲,۵۰۰,۰۰۰,۰۰۰,۰۰۰,۰۰۰,۰۰۰ بایت (۲.۵ کوین تیلیون بایت)) بیشتر پیشبینیهای آسیموف در حال به وقوع پیوستن هستند. مشاغلی مانند رادیولوژیستها تا کارمندان حقوقی، هر چه میگذرد بیشتر و بیشتر از حضور همکار کامپیوتری در کنار خود استفاده میکنند. صحبتهای بسیاری در خصوص این رویدادهای بالقوهی آینده وجود دارد مثلا آن که چرا هوش مصنوعی میتواند بیشتر از آن که شغل ایجاد کند شغل از بین ببرد و چگونه میتوان این مشاغل را نجات داد.
بدن ما از گوشت و استخوان ساخته شده است اما در آینده دادهی ما، صفر و یکهای دیجیتالیشده، به بخش جداییناپذیرتری از ما و یا به گفتهی من، مای دیجیتال تبدیل میشوند. همانطور که در بالا گفتیم، ما میزان دادهی زیادی را ایجاد میکنیم که میتوانند در موارد خوبی استفاده شوند و یا همانگونه که تاکنون دیدهایم عمدا و یا غیرعمد برای کارهای بدی مورد استفاده قرار گیرند.
در رمان یوبیک (UBIK)، سیر تکاملی یکی از شخصیتهای اصلی به نام جو چیپ (Joe Chip) را شاهد هستیم که به دنیایی که در آن زندگی میکنند ناسزا گفته و به تحقیر آن میپردازد (داستان در زمان آینده است) درحالیکه ارزش انسانها به اعتبارات ارزی آنهاست (گونهای ارز و یا ارزش است که نویسنده گفته بود دیجیتالی نیست اما بدیهی است که در این عصر و دوره میتواند دیجیتالی باشد) نه خودشان. وی چنین نوشت:
مردمی مانند من به قیام بر خواهند خواست و شما را سرنگون خواهند کرد و پایان ظلم ستم به دست ماشین همایستا اتفاق خواهد افتاد. روزگار ارزشهای انسانی، دلسوزی و خونگرمی ساده بر خواهد گشت.
بنابراین بحثهای زیادی پیرامون داده وجود دارد. ممکن است بپرسید ارزهای دیجیتال کجای این موضوع قرار دارند. سیستمهای غیرمتمرکز، فناوری دفتر کل توزیعشده (DLT) یا هر کلمهای که برای ابتکار فناورانه حوزهی ارزهای دیجیتال استفاده میکنید به دادهی دیجیتالی شده وابستهاند زیرا این دادهها مایه حیات تلقی میشوند. نمیتوانید بین دو طرف تراکنش توافق فیزیکی و یا توافقی روی زنجیره قرار دهید. میتوانید عکس و یا برچسب زمان دیجیتالی زمان رخ دادن توافق را قرار داده و آن را اعتبارسنجی کنید.
پس بیایید این داستان را بهعنوان تجربهی سرگرمکننده در نظر گرقته و شخصیت ساختگی بسازیم. یک نصفه روز را در زندگی وی در سال ۲۰۵۳ بگذرانیم و فعلوانفعالات دادهها و ارزهای دیجیتال را دریابیم.
یک روز در سال ۲۰۵۳
امروز روز ۳۱ام دسامبر ۲۰۵۳ است، پکس (PAX)، شهروندی در ناحیهی EZ2 شهر نیویورک است. پکس با لرزشی بر اساس آهنگهای آلبوم «۴ فصل ویوالدی» که به بدنش ارسال میشود، ساعت ۵:۳۰ به وقت منطقه زمانی شرقی از خواب بیدار میشود.
پکس بیدار شده است و قهوه لاته و کلوچهی کرانبری او توسط پهبادی که مجهز به تراشهی فعال RFID است که با قراردادهای هوشمند بر گرمای قهوه و تازگی کلوچه، نظارت میکند. همهی این خوراکیها پشت در منتظر او هستند. اشتراک ماهیانهی او با استارباکس بهسادگی و آسانی با ارز دیجیتال BUX (ارز دیجیتالی که استارباکس در سال ۲۰۲۰ خواهد ساخت) پرداخت میشود.
در ساعت ۵:۴۵ پکس لباسهای هوشمند مخصوص دوندگی خود را که به حسگری که بر معیارهای زیادی از جمله هماهنگی، زمان راه رفتن و طول قدمها مجهز است، بر تن میکند. مربی مجازی او از طریق قطعه کاشته شده در گوش پکس برای او بازخورد بلادرنگی ارسال میکند تا طریقهی دویدنش را بهبود دهد و شانس صدمه دیدن او را کاهش دهد. سپس دادهی به دست آمده از ۳۵ دقیقه دویدن او بهوسیلهی شبکهی اجماع عام پردازش، هش و اعتبارسنجی میشود. این دادهها به منظور کاهش حق بیمه، بهعنوان بخشی از قرارداد هوشمند بلافاصله به شرکت بیمه ارسال میشوند. به ازای هر ۱۰ مایلی که بدود ۰.۰۰۱۲ بیت کوین از حق بیمهی خودش دریافت میکند.
هوش مصنوعی تعبیهشده در سر دوش حمام خانهی او میداند که پکس بیدار میشود، کار میکند و باید ساعت ۶:۲۰ صبح روزهای کاری، برای حمام آماده شود. از آنجایی که در ناحیهی EZ2 زندگی میکند، روزانه میتواند فقط ۵ دقیقه از آب برای حمام استفاده کند. این میزان آب توسط کنتور هوشمندی کنترل میشود که میزان مصرف آب را اندازهگیری کرده و دادهی به دست آمده را به شبکهای که وظیفهی مدیریت آب مصرفی ناحیهی EZ2 را بر عهده دارد، میفرستد. پکس میداند اگر آب بیشتری مصرف شود ۰.۰۰۰۲ بیت کوین جریمه خواهد شد.
در ساعت ۶:۲۳ پکس از حمام خارج شده و عینک جادویی V۲۰ پرندهی خود را صدا زده و به تماشای اخبار میپردازد. کانال موردعلاقه او خاص است زیرا از شبکهی غیرمتمرکزی استفاده میکند که مانند یک فیلتر، اطلاعات را به صورت انتخابی نمایش میدهد. او زمانهایی را به یاد میآورد که در اخبار تعصب بیداد میکرد و برای محتوایی که نشان میدادند هزینه دریافت میکردند و اکنون کاملاً خوشحال است که دیگر جایی برای نگرانی از این جهات وجود ندارد.
پکس عینک خود را برمیدارد و AlterEgo v۱۲ خود را میپوشد. بدون هیچ کلامی بلافاصله به سراغ بازار محلی پیشبینی (PM) میرود. ابتدا آبوهوا را بررسی میکند و میبیند که ۵۹ درصد از کاربران روی بارش باران از ساعت ۸ صبح تا ۱۱:۳۰ صبح با توکنهای REP خود شرط بستهاند. او بارانی خود را برمیدارد. سپس، دوباره از PM استفاده میکند تا متوجه شود که آیا خودروی او بهموقع حرکت میکند یا تأخیر دارد. ۷۵ درصد از توکنهای REP بر سر بهموقع حرکت کردن آن شرط بستهاند و درنهایت نتیجه توسط پروتکل اثبات مکان (PoL) اعتبارسنجی میشود.
پیش از آن که پکس برود، از برادرش، فرانسیس، که پس از گذراندن دورهی ۳۰ روزهی خود در لامبادا در استراحت به سر میبرد، تماس آنلاین هولوگرافی دریافت میکند. او هماکنون در جزیرهی ویس (جزیرهای در کرواسی) است و کمی بیش از اندازه به خوشگذرانی مشغول بوده است. پکس برای او بیشتر از ۵ بیت کوین ارسال میکند و در عرض ۵۰۰ میلیثانیه به او میرسد تا جشنش تکمیل شود.
پکس سوار خودروی شخصیاش که پروتکل PoL آن را تائید کرده است، میشود و سفر خود را به بوستون برای حضور در جلسات روزانهی خود آغاز میکند. زمان حدودی سفر ۲۰ دقیقه تخمین زده میشود. پس از آن که به مقصد رسید سوار محفظهی الکتریکی خودگردان مشترک (SEAP) خود که از قبل با استفاده از AlterEgo آن را سفارش داده بود و هزینهاش را نیز پرداخت کرده بود، میشود. او مسافت ۰.۹ مایل را در زمانی کمتر از ۲ دقیقه طی میکند و تنها ۰.۰۰۱۲۳۶۹۸ بیت کوین برایش هزینه دارد.
توجه کنید که این داستان صرفاً تجربهی تصوری سرگرمکنندهای است که در طول هفتهی گذشته به آن پرداختم تا متوجه شوم که چگونه در آینده ممکن است فناوریها باهم ادغام شوند.
میدانم که ممکن است بعضی از این قابلیتها و توابع مفید نباشند. من تنها سعی میکنم که سر صحبت را باز کنم و از چگونگی تأثیرگذاری ارزهای دیجیتال بر زندگی آیندهی ما و کمک به افزایش سلامتی و آگاهی شهروندان، صحبت کنم.
بله