چرا سقوط بازار ارزهای دیجیتال واقعاً یک سقوط نیست؟
صعود و سقوط قیمت در بازار ارزهای دیجیتال، افتوخیزهای مداوم، نگرانی از کاهش ارزش سرمایه، کنترل لحظهبهلحظه تغییرات قیمت و تلاش برای خرید در کف و فروش در سقف، همگی برای کاربران این ارزها، احساسات و تجربیات آشنایی هستند.
دنیای ارزهای دیجیتال دنیای پیچیدهای است و شاید هرکسی از عهده تحلیل کاملاً دقیق وقایعی که در آن روی میدهد برنیاید. عوامل بسیاری در اتفاقاتی که در این دنیا میافتد دخیل هستند؛ عواملی که گاهی از چشم عموم مردم پوشیده است و ما به آنها اشراف نداریم.
یک کاهش ساده قیمت میتواند نشاندهنده شروع روند نزولی قویتر، شروع روند صعودی یا تنها یک نوسان ساده باشد. در این بین کسانی بیشترین سود را میبرند که بتوانند پیشبینیهای دقیقتری نسبت به سایرین انجام دهند و جلوتر از بازار حرکت کنند.
لو کرنر (Lou Kerner)، بنیانگذار شرکت سوشال اینترنت فاند (The Social Internet Fund) و یکی از نویسندگان فعال در وبسایت مدیوم، به تازگی یادداشتی منتشر کرده و در آن توضیح داده که بسیاری از روندهایی که ما آنها را با نام «سقوط قیمت» میشناسیم، واقعاً سقوط نیستند. ادامه مقاله را از زبان این نویسنده میخوانید.
آیا هر کاهش قیمتی بهمعنای سقوط است؟
از ۲۹ ژوئن سال ۲۰۱۷ که با ارزهای دیجیتال آشنا شدم، بیش از ۲۵۰ مطلب دراینباره نوشتهام. یکی از یادداشتهایم با عنوان «هفت نکته درباره بلاک چین، ارزهای دیجیتال و تمرکززدایی پس از سه ماه کندوکاو» بیش از همه مطالب دیگرم خوانده شده است. پنجمین نکتهای که در آن مطلب درباره ارزهای دیجیتال گفتهام، این است: «این یه حبابه… خب که چی؟». در ادامه در همان مطلب توضیح دادهام:
به این خاطر میگویم «خب که چی؟» که به قانون آمارا (Amara’s Law) اعتقاد دارم. این قانون میگوید که ما معمولاً در اوایل ظهور یک فناوری درباره اثرات آن مبالغه میکنیم؛ اما پس از مدتی آن را ناچیز میپنداریم. به همین خاطر است که به حبابها برمیخوریم. ما در مواجهه با یک فناوری جدید بیش از حد هیجانزده میشویم و قیمتها را فراتر از هرگونه ارزشگذاری منطقی افزایش میدهیم. این حبابها میتوانند سالها دوام بیاورند؛ مثل حباب اینترنت که بیش از پنج سال ادامه داشت.
انگار هنوز هم در مراحل اولیه یک دوره انفجار کامبرین در صنعت ارزهای دیجیتال هستیم. در دوره کامبرین که یکی از دورههای زمینشناسی است، انبوهی از گونههای جدید حیات پدید آمد.
ظهور بلاک چین، ارزهای دیجیتال و تمرکززدایی هم زمینه را برای به وجود آمدن طیف وسیعی از بازارهایی که قبلاً در دسترس نبود و همچنین راههای جدیدی برای رقابت با نهادهای سنتی ریشهدار فراهم کرده است. بدون تردید بیشتر نهادهایی که امروز در حوزه ارزهای دیجیتال ظهور میکنند، از میان خواهند رفت؛ اما بسیاری از آنهایی که باقی میمانند، بازی را عوض میکنند.
با در نظر گرفتن این دیدگاه، فکر میکنم نمودارهایی که در ادامه نشانتان میدهم، زوایای تازهای را پیرامون مباحث جاری درباره سقوط بازار ارزهای دیجیتال در ماههای اخیر پیش رویمان میگشاید.
۱. نمودار قیمت سهام آمازون از ۱۹۹۷ تا ۱۹۹۹
نمودار زیر افزایش نجومی قیمت سهام آمازون را از سال ۱۹۹۷ تا ۱۹۹۹ نشان میدهد. سهام آمازون در عرضه اولیه آن در ماه مه سال ۱۹۹۷ با قیمت ۱.۵۰ دلار در ازای هر سهم منتشر شد و در آوریل سال ۱۹۹۹ به سقف بیش از ۱۰۵ دلاری رسید. این یعنی قیمت سهام آمازون در کمتر از دو سال، ۷۰ برابر افزایش یافت. چنین رشدی واقعاً حماسی بود! اما آیا این رشد حباب است؟
حروف «S» در نمودار بالا نشاندهنده زمانهایی است که قیمت سهام آمازون تغییر روند داده است.
۲. نمودار قیمت سهام آمازون از ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۱
در این نمودار، دو سال به محور افقی نمودار بالا اضافه کردهایم. همان طور که میبینید، نمودار زیر، هم رشد حماسی سهام آمازون و هم افت ۹۵ درصدی آن را از اوج قیمت ۱۰۵ دلاری در دسامبر ۱۹۹۹ نشان میدهد. در این سقوط، قیمت سهام آمازون به کمتر از ۶ دلار در سپتامبر سال ۲۰۰۱ رسید؛ یعنی یک کاهش ۹۵ درصدی واقعاً ترسناک! اما آیا این یک سقوط است؟
۳. قیمت سهام آمازون از ۱۹۹۷ تا ۲۰۲۱
سهام آمازون از زمان افت آن در سپتامبر سال ۲۰۰۱ تا آخرین قیمت آن در لحظه نگارش این مطلب، نزدیک به ۵۴۰ برابر افزایش یافته است؛ یعنی قیمت کمتر از ۶ دلاری در آن زمان، اکنون به بالای ۳,۲۰۰ دلار رسیده است.
بهعبارت دیگر، ارزش سهام آمازون اکنون بیش از ۲,۱۳۰ برابر بیشتر از قیمت آن در زمان عرضه اولیه (۱.۵۰ دلار) است. با این حساب، این سهم در ۲۴ سال گذشته سود مرکب سالانهای معادل ۳۶ درصد داشته است.
وقتی چشمانداز زمانی وسیعتری را انتخاب کنیم و به نمودار قیمت سهام آمازون از سال ۱۹۹۷ تا ۲۰۲۱ نگاه کنیم، قضیه طور دیگری میشود. میبینیم آن جهش بلند (حباب؟) سالهای ۱۹۹۷ تا ۱۹۹۹ و آن سراشیبی تند (سقوط؟) سالهای ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۱، آنگونه نیستند که در آن زمان تصور میکردیم.
انگار وقتی قیمت سهام آمازون در سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۱ را در قاب امروزی این سهام میبینیم، متوجه میشویم چیزی که شاید آن را سقوط تصور میکردیم، چیزی بیش از یک صدای «تلق» کوچک نبوده است.
ترس و طمع؛ یک داستان تکراری
حالا برگردیم سر بحث خودمان؛ صعود و سقوط بازار ارزهای دیجیتال. اول نگاهی بیندازید به نمودار تغییرات شاخص ترس و طمع در بازار. همان طور که میبینید اوضاع اصلاً خوب نیست و این شاخص بیشترین سطح ترس را در یک سال گذشته نشان میدهد.
تا حالا دقت کردهاید که وقتی اوضاع بازار خراب میشود، دلایل منطقیتری برای حباب بودن آن پیدا میکنید؟ یا وقتی که شیب نمودار کمکم به سمت بالا برمیگردد، آرامآرام خود را قانع میکنید که «حالا قرار نیست ارزهای دیجیتال نابود شوند» و وقتی بازار دوباره اوج میگیرد: «میدانستم! دنیای آینده از آن ارزهای دیجیتال است و این تازه شروعش است!»
بله؛ تحلیلهای فیلسوفانه اغلب ما، همینقدر تحت تأثیر احساساتمان هستند. پیشنهاد میکنم این سخن معروف وارن بافت (Warren Buffet) را جایی بنویسید و جلوی چشمتان بگذارید:
وقتی دیگران حریصند، بترس و وقتی دیگران میترسند، حریص باش.
وارن بافت حتی اگر درکی از بیت کوین نداشته باشد، یکی از بزرگترین سرمایهگذاران تمام دورانهاست.
همچنین بخوانید: راز ثروتمند شدن وارن بافت چیست؟
مشکل نوسانات بازار مربوط به روانشناسی سرمایهگذاران است
من اینجا قصد ندارم قیمت بیت کوین را در یک روز، یک هفته یا یک ماه آینده پیشبینی کنم؛ هدف من ارائه یک چشمانداز بلندمدت از این ارز دیجیتال است.
هنوز هم معتقدم که بیت کوین یک شرطبندی استثنایی است که احتمال برد در آن، بسیار بیشتر از احتمال باخت است. البته که ممکن است قیمت آن ۹۵ درصد کاهش یابد، اما ممکن است تا ۲۵ برابر هم افزایش پیدا کند. پیشتر هم در مطلبی نوشتهام که باور دارم ارزش بیت کوین در سال ۲۰۳۱ به یک میلیون دلار خواهد رسید.
من برای سرمایهگذاری در بیت کوین از روش میانگینسازی هزینه دلاری (dollar cost averaging) استفاده میکنم. این روش اثر روانشناسی سرمایهگذاران (investor psychology) و زمانبندی بازار (market timing) را بر بیت کوینهایم خنثی میکند.
در این روش، در روزهای معینی از هر ماه، فقط یک مقدار دلاری معین بیت کوین میخرم و آن را کنار میگذارم؛ یا در واقع فراموش میکنم. وقتی بازار افت میکند، بیت کوین را با قیمت پایینتری میخرم. در زمان افت قیمت بیت کوین در چند ماه گذشته هم همین اتفاق افتاد و بیت کوین را با قیمت کمتری نسبت به قبل خریداری کردم.
اگر پیشبینی من درست باشد، ۱۰ سال دیگر که صنعت ارزهای دیجیتال فرازوفرودهای زیادی را تجربه کرده و ارزشی بیشتر از اینترنت تولید کرده است، به افتوخیزهای قیمت تا به امروز و در سالهای آینده نگاه میکنیم و میبینیم که آنها در چشمانداز بلندمدت رشد قیمت، موجهای کوچکی بیش نبودهاند.
واقعاً همینطور خواهد بود و این اوجها و کفها در مقابل ارزش عظیمی که ارزهای دیجیتال تولید میکنند، موجهای کوچکی هستند (این را هم جایی بنویسید و ۱۰ سال بعد اگر یادتان بود، دوباره نگاهش کنید).
از همه مهمتر اینکه این موجها، در برابر جهان بهتر یا بهعبارتی، غیرمتمرکزتری که قرار است در آینده در آن زندگی کنیم، واقعاً هیچ ارزش و اهمیتی نخواهند داشت.
تاثیرگذار بود