راهنمایی برای هیچ هایکرهای اتوبان بلاک چین
اگر به سفر کردن علاقمند باشید، احتمالا اسم هیچ هایکرها به گوشتان خورده است، یعنی همان افرادی که کنار جاده میایستند و با علامت دادن به راننده به اون نشان میدهند که میخواهند مسیری را با او همسفر شوند ولی بابت آن پولی پرداخت نمیکنند. شاید هم خود شما حرفهایتر از حرفا باشید و تجربیاتی درمورد هیچ هایکینگ داشته باشید. اما اگر پای ارزهای دیجیتال و بلاک چین درمیان باشد چطور؟ چطور باید به رانندهها علامت دهید که همسیر هستید تا شما را سوار کنند و همراه خود ببرند.
«سلام بیت کوینی عزیز، بپر بالا و حس کن ماشین خودته»
«ببخشید که یه کم به هم ریختس، چیز میزا رو هُل بده اونور و راحت باش. گرسنه که نیستی؟»
«چند تا ساندویچ دارم که میتونی نوش جان کنی.»
«باید بگم که من خیلی هیچ هایکرها رو سوار نمیکنم، اما فکر کردم که تو به کمک نیاز داری»
خیلیها سوار این ماشین میشوند. میتوانید چیزها و نشانههایی که جا گذاشتهاند را ببینید. انگار روی یک کیف پول opendime نشستهاید. و «اون دیگه چیه؟» یک کامپیوتر ۲۱. لطفا فعلا بذاریدش کنار….
من شما را به خاطر تابلویی که در دست داشتید سوار کردم :
«دارم به سمت جنوب می رم تا در حوزهی کریپتو کار کنم».
این روزها این پیغام را از خیلیها میشنوی، شما تنها کسی نیستید که این موضوع به ذهنتان رسیده است. البته اشکالی ندارد که شخص دیگر چنین تابلویی در دست دارد و شما هم دقیقا همین کار را بکنید. من آدمهای زیادی را دیدهام که این کار را میکنند.
رمز موفقیت یک تابلوی خوب است که خاص باشد. خیلیها هستند که به سمت جنوب میروند. حتی خیلی از مردم این روزها دوست دارند وارد دنیای کریپتو شوند. اما پیغام شما در ذهن میماند. پیغامهای ساده معمولا خیلی بیشتر در ذهن میمانند.
ببین پسرم، میخواهم با تو روراست باشم. سر من خیلی شلوغ است. من متاهل هستم. باید خرج زن و بچهام را بدهم. اما این افرادی که این روزها توی جاده میبینی چه؟ آنها دیوانه هستند. به خاطر این تو را سوار کردم که تو خاص هستی. متوجه خاص بودن تو شدم. بله، از ظاهرت پیداست که دقیقا همان مشکلی را داری که من دارم. پیغامت خاص بود. پیغامهایی مثل پیغام تو باعث میشوند افرادی که مثل هم فکر میکنند یکدیگر را پیدا کنند.
چه چیز دیگری باعث میشود که یک پیغام ماندگار شود؟
باید یک پیغام مختصر و مفید داشته باشید. این اولین اصل است.
این همه ماشین را میبینید؟ هر کدام از آنها شخصی با مشغله کاری بالا را جابهجا میکند. این افراد وقت چندانی برای فکر کردن ندارند. همهی آنها میخواهند اطلاعات جدید به دست بیاورند و میخواهند که این اطلاعات را سریع به دست بیاورند. پس پیغامتان باید ساده باشد. و میدانید چطور حتی یک قدم دیگر بردارید؟ پیغامتان را بامزه کنید. مردم دوست دارند بخندند.
هدف خیلی از مردم فقط این است که به جایی که میخواهند برسند. هیچکدام از ما وقت نداریم که تک تک راهها را خودمان امتحان کنیم. پس حواستان به آدمهایی که در آن سمت جاده ایستادهاند و در خلاف مسیر شما حرکت میکنند هم باشد. مطمئنا یک روز میفهمند که در خلاف جهت حرکت میکنند. دلیل اینکه برعکس حرکت میکنند این است که آنها پیغامهای اشتباهی را دیدهاند. وقتی کسی در مسیر اشتباه قرار میگیرد، دور زدن و برگشتن آسان نیست.
اما افرادی که مانند ما در این سوی جاده قرار دارند چه؟ آنها افرادی مثل ما هستند. آنها در مسیر ما حرکت میکنند. بزرگترین مشکل این بزرگراهها این است که هیچکس به دیگری نگاه نمیکند. هرکسی آنقدر به مقصد خودش فکر میکنند که حتی به افرادی که با آنها هم مسیر هستند هم توجهی نمیکنند.
به همین خاطر است که من شما را انتخاب کردم. من فکر میکنم که باید بیشتر با افرادی که مثل من فکر میکنند صحبت کنم. افرادی که به همان پایان راهی چشم دوختهاند که من به سمت آن رانندگی میکنم. خُب من هم میخواهم به همانجا برسم.
مقصد شما کجاست؟
خب، قسمت سخت داستان همینجاست. من همین حالا در حال حرکت رو به جلو هستم. نمیدانم شما به کدام سمت حرکت میکنید. مطمئنا میتوانم از شما سوال کنم. اما اگه از جواب شما خوشم نیامد چه؟ برای من، تنها چیزی که باید بدانم این است که در حال حاضر در یک مسیر هستیم. من شما را تا جایی که خودم میروم میرسانم و وقتی که میخواهم از بزرگراه خارج شوم، به رانندهی بعدی میسپارم شما را از آنجا به بعد همراهش ببرد.
یک رفتوآمد عالی از قدمهای ساده تشکیل شده است. این همان چیزی است که همهی پیغامهای عالی در آن اشتراک دارند. آنها از مرحلهی جاهطلبی گذشتهاند و به قلب مطلب دست پیدا کردهاند. این افراد به ما کمک میکنند که روی اهداف لحظهای تمرکز کنیم.
یک موضوع دیگر درمورد پیغامها این است که اگر به درستی خوانده شوند، درسهایی هستند که از دیگران به جا ماندهاند. راهنماییهایی از سوی ما در آینده به ما در گذشته. بعضی از پیغامها برای پیدا کردن نقصهای ما عالی هستند. برخی دیگر برای پیدا کردن ایدهآلهای ما مناسب هستند. و برخی هم فقط فشار را کمتر میکنند.
نکتهای که باید همیشه در نظر داشته باشید این است که این مناظر هستند که سفرهای جادهای را جالب میکنند. اگر به پیغامی علاقه نداشتید، آن را نادیده بگیرید. فرمان دست خود شماست. هر کجا که خواستید بایستید و تصمیم بگیرید که کدام پیغام را دنبال کنید.
من فکر میکنم غیرمتمرکز بودن به این معنی است که پیغامها را با هم بسازیم. راهی برای اینکه ترافیک جمعیت را به سمت محصول خود هدایت کنید. راهی برای اینکه به دیگران درمورد مناظر بالای کوه بگویید. و گاهی هم پیغامها فقط باعث میشوند که مسافران تمام پولشان را از دست بدهند.
در آخر، میخواهم شما را پیاده کنم
وقت آن رسیده که از بزرگراه خارج شود و نمیخواهم دیر به نفر بعدی برسم. حواست باشد موقع پیاده شدن آن کامپیوتر ۲۱ را نندازی. چند سال پیش مردی با این کامپیوتر وارد ماشین من شد و بعد صبرش را از دست داد. رفت و کامپیوترش را هم جا گذاشت. تنها کاری که لازم بود انجام دهد این بود که محکم بنشیند و به کسی آزار نرساند. اما به شدت عجله داشت که برود و دنیا را تغییر دهد و در آخر هم چیزی را تغییر نداد.
ممنون که به حرفهای من گوش دادی، در ادامهی سفرت موفق باشی. مراقب دامهایی که توریستها در آن گرفتار میشوند باش. سعی کن به اندازهی دهانت لقمه بگیری، در غیر این صورت در گلویت خواهد ماند.
متاسفیم که این مطلب نتوانسته نظر شما را جلب کند. لطفا با نظرات و پیشنهادات خود، ما را در بهبود همیشگی سایت یاری دهید.