راهنمای یک مرد فقیر برای کسب سود از دنیای کریپتو – بخش دوم
اگر شما هم از جمله افرادی هستید که هرروز قیمت بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال را پیگیری میکنید و افسوس میخورید که چرا از قطار ارزهای دیجیتال جا ماندهاید، مقاله زیر را بخوانید تا دوباره امیدوار شوید!
دنیل جفریز (Daniel Jeffries)، آیندهپژوه و نویسنده خوشقلم، طناز و البته باهوشی که سال ۲۰۱۷، راهنمای فوقالعادهای برای سرمایهگذاری ارزهای دیجیتال منتشر کرده بود، اکنون نسخه دوم این راهنما را منتشر کرده است تا نشان دهد که هنوز برای میلیاردرشدن فرصت باقی است!
اواخر سال ۲۰۱۷ (پاییز ۹۶)، هنگامیکه بیت کوین در آستانه سقوط از ۲۰,۰۰۰ دلار بود، جفریز در مقالهای مفصل، آینده ارزهای دیجیتال را پیشبینی و فهرست کوینهای منتخب سبد سرمایهگذاری خود را اعلام کرد. تیم ارزدیجیتال این مقاله را با عنوان «راهنمای یک مرد فقیر برای کسب سود از دنیای کریپتو» ترجمه و منتشر کرد.
اخیراً، جفریز دنبالهای بر راهنمای جذاب خود نوشته است و در آن، با نگاهی به چگونگی عملکرد سه سال گذشتۀ سبد ارزهای دیجیتالاش، فهرست کوینهای مورد نظر خود را برای روند صعودی بعدی انتخاب میکند و توضیح میدهد که این بار چه کاری را متفاوت انجام خواهد داد. ادامه مقاله را از زبان دنیل جفریز میخوانید.
شاید مقاله من (نویسنده: دنیل جفریز) با عنوان «راهنمای یک مرد فقیر برای کسب سود از دنیای کریپتو» را خواندهاید، اما آن را باور نکردید. گمان کردید که خیلی دیر شده است و از این موشکی که قرار است به ماه پرتاب شود، جا ماندهاید. من مقاله اولیه را در سال ۲۰۱۷ نوشتم، زمانیکه بیت کوین از رکورد آن زمان خود، یعنی ۱۹,۸۴۳ دلار، گذشته بود و سپس با سقوطی آزاد، بخش زیادی از ارزش خود را از دست داده بود؛ بهعبارت دیگر، بیت کوین در حال طیکردن چرخهای معمول برای تمام داراییهای بازار سرمایه بود؛ روندی از فراز تا فرود.
نهتنها با ارزهای دیجیتال پولدار نشدید، بلکه سرمایهتان را نیز از دست دادید. بعد، شک و تردید به شما غلبه کرد. وحشتی وصفناپذیر گلوی شما را فشرد و باعث شد تمام داراییهای دیجیتالتان را با کمترین قیمت بفروشید. در این صورت، احتمالاً جملهای را که در مقاله پیشین نوشته بودم، خوب نخواندید:
«آیا آنقدر صبور هستید که در زمان ترکیدن حباب ارزهای دیجیتال و سقوط ۸۵ درصدی دوام بیاورید؟ اگر اینطور باشد، میتوانید با ارزهای دیجیتال پولدار شوید.»
از قضای روزگار، این پیشبینی دقیقاً درست از آب درآمد و بیت کوین طی ۱۵ ماه بعد، ۸۵٪ از ارزش خود را از دست داد تا از قله حدوداً ۲۰,۰۰۰ دلاری به قعر ۳,۰۰۰ دلاری سقوط کند.
شاید این اصل قدیمی معاملهگری را فراموش کردید که فقط باید تا حدی سرمایهگذاری کنید که توان از دست دادناش را دارید. نتیجه این فراموشی، شیرجهرفتن در دنیای ارزهای دیجیتال و واردکردن تمام سرمایهای است که برای سفر دور دنیا یا دانشگاه فرزندتان پسانداز کرده بودید؛ در این صورت، هنگامیکه تمام سرمایهتان دود شد و به هوا رفت، طبیعی است که وحشت زندگیتان را فرا گرفته باشد!
یا شاید فقط ایمانتان را به سرمایهگذاری از دست دادید، همانطور که پدرم ایمانش را از دست داد. سال ۲۰۱۹، او با من تماس گرفت و گفت که قصد دارد دارایی بیت کویناش را نگه دارد، اما میخواهد اتریومهایش را بفروشد. او از تا ۸۲٪ سقوط در سال ۲۰۱۸ تحمل کرده بود، اما دیگر تاب تحمل فقط ۸٪ سقوط در سال ۲۰۱۹ را نداشت! نتیجه این شد که او دارایی اتریوم خود را فروخت و از سود ۴۶۴ درصدیِ اتریوم در روند صعودی سال ۲۰۲۰ بازماند.
هنگامیکه بازار صعودی است، ایمان به یک دارایی کار دشواری نیست؛ مشکلات و نگرانیها هنگامی پدید میآیند که آمار و ارقامِ نمودارها قرمز شده باشند.
در مورد داستان شخصی خودم، من اندکی بدشانسی آوردم. از همسرم جدا شدم و فرایند ناخوشایند طلاق هزینه گزافی بر من تحمیل کرد. بخشی از سبد ارزهای دیجیتال خودم را نگه داشتم، اما اوضاع آنقدر خراب شد که مجبور شدم برای نبرد زناشویی که درگیرش بودم، بخش زیادی از سبد ارزهای دیجیتالام را بفروشم. بنابراین، نتوانستم بهاندازهای که میخواهم، نگه دارم.
اما، حداقل پشیمان نیستم! بالاخره این بهای اندکی بود که باید برای ادامه زندگی دلخواهم میپرداختم. پس از آن، من به سرتاسر جهان سفر کردم، در سرزمینهای دور و نزدیک سرگردان شدم و با عشق زندگیام آشنا شدم که همیشه به من ایمان دارد و در مسیر زندگی، همراه و پشتیبان من است. بعضی چیزها ارزشی بیش از پول دارند. اگرچه ارزهای دیجیتال تا اندازهای من را پولدار نکردند که بتوانم تا آخر عمر از شر کارکردن خلاص شوم، اما به من کمک کردند تا آزادیام را بخرم. داشتن یک زندگی و رابطه خوب بیشتر از ۱ میلیون دلار ارزش دارد، چون با پول نمیتوان تعادل یا رضایتمندی در زندگی را خرید.
با این حال، پول اصلاً چیز بدی نیست و من نمیخواهم از موشک بعدی به مریخ جا بمانم. پول نمیتواند خوشبختی بخرد، اما قطعاً میتواند کادیلاکی بزرگ و قدیمی بخرد که بتوانید سوار بر آن بهدنبال خوشبختی بگردید!
حالا پولدارشدن دقیقاً به چه معنا است؟ پولدارشدن برای هر شخص متفاوت است. به یاد داشته باشید که من در مقاله اول نوشتم:
«ثروت نسبی است.»
من به شما وعده ثروتی مشابه ثروت دوقلوهای وینکلواس را نمیدهم. یک جمله قدیمی در سرمایهگذاری وجود دارد:
«برای ثروتمندشدن، باید در ابتدا با یک میلیون دلار شروع کنید.»
اگر یک میلیون دلار دارید، پس نیازی هم به این راهنما ندارید. من در زندگیام با افراد ثروتمند زیادی ملاقات کردهام؛ اما، بیشتر از آن افرادی را دیدهام که ۵,۰۰۰ دلار را به ۵۰,۰۰۰ دلار یا ۲۰,۰۰۰ دلار را به ۱۰۰,۰۰۰ دلار یا ۵۰,۰۰۰ دلار را به ۳۰۰,۰۰۰ دلار تبدیل کردهاند. اگر تا به حال، بیش از ۳۰,۰۰۰ دلار پول درنیاوردهاید، ۱۰۰,۰۰۰ دلار برای شما پول اضافه زیادی محسوب میشود. هرگز خود را با افراد دیگر مقایسه نکنید. مقایسه خود با دیگران جز نابودی در معاملهگری و ناکامی در زندگی نتیجه دیگری به دنبال نخواهد داشت.
ببینید واقعاً چه میخواهید و بهدنبال آن باشید. سرمایهگذاری راهی برای رسیدن به چیزهایی است که واقعاً میخواهید. پول فقط یک ابزار است. نحوه استفاده شما از این ابزار تعیینکننده است.
اکنون، با هم در زمان سفر میکنیم و به سال ۲۰۱۷ برمیگردیم تا نگاهی دقیق به مقاله اولیه «راهنمای یک مرد فقیر برای ماهر شدن در کسب سود از دنیای کریپتو» بیندازیم و ببینیم که اگر طبق آن راهنما پیش میرفتید، چه میشد. پس از آن میتوانیم برای بازار صعودی بعدی آماده شویم.
بازگشت به آینده
در چند ماه گذشته، گروهی از من میپرسیدند که اگر به گذشته بازمیگشتم، آیا هنوز همان کوینها را انتخاب میکردم. و پاسخ من این است: البته که نه!
اگر از آینده خبر داشتم، قطعاً آن کوینها را انتخاب نمیکردم؛ اما، مشکل اینجا است که ما در معاملهگری از آینده خبر نداریم. ما روی آیندهای شرطبندی میکنیم که هنوز اتفاق نیفتاده است.
ابتدا، باید روی این استراتژی تجدیدنظری داشته باشیم. به یاد داشته باشید که این یک استراتژی معاملاتی نیست؛ بلکه یک استراتژی نگهداری است که من آن را «استراتژی سرمایهگذاری پرخطرِ خرد» مینامم. شرکتهای سرمایهگذاریِ پرخطر که علاقهمند به سرمایهگذاریهای پرریسک هستند، اغلب روی چندین شرکت نوپای مختلف سرمایهگذاری میکنند، با آگاهی کامل از اینکه ۸۰٪ از این شرکتهای تازهتأسیس در نهایت هیچ ارزشی نخواهند داشت؛ تأکید میکنم، هیچ ارزشی.
درواقع، این ۲۰٪ باقیمانده است که واقعاً جذاب میشود. از این میزان، ۱۰٪ از شرکتها درآمد خوبی کسب میکنند، اما ۱۰٪ بعدی عملکردی خارقالعاده خواهند داشت. تمام سود افرادی که روی شرکتهای نوپا سرمایهگذاری میکنند، از این ۱۰٪ انگشتشمار تأمین میشود که میتوانند جبرانکنندۀ هر ضرر دیگری باشند.
اما در این کره خاکی، ۹۵٪ از افراد از این رویکرد گریزان هستند. اصلاً چگونه ممکن است ۸۰٪ از سرمایه خود را بهطور کامل از دست بدهید و بازهم درآمد کسب کنید؟ اما باید بدانید که دنیای ارزهای دیجیتال دقیقاً به همین شکل کار میکند و این همان استراتژی بحث ما است.
اما انتخابهای من چگونه ظاهر شدند؟ فهرست اولیه داراییهای دیجیتال من شامل موارد زیر میشدند:
بیت کوین، بیت کوین کش، اتریوم، دش، لایت کوین، دیکرد (Decred)، مونرو، زیکش، زیکوین، پیواکس (Pivx)، کیوتم (Qtum)، نئو، مِیدسِیف (Maidsafe)، وِیوز (Waves)، آیوتا، تزوس، ایاس، ریپل، استلار، کیک (Kik)، موبایل کوین، اومیسهگو (OmiseGo)، پِی (Pay)، پاپیولس (Populous)، سالت (Salt) و مِتال (Metal).
اگر بخواهم بیپرده بگویم، بعضی از این موارد واقعاً آشغالکوین بودند. بهتر است قبل از بررسی کوینهای برنده، نگاهی به کوینهای بازنده داشته باشیم.
کوینهای بازنده
نهادهای نظارتی کیک را نابود کردند. عملکرد میدسیف افتضاح بود و متال هم سرنوشتی جز سقوط نداشت.
در مورد آیوتا بهتر است درکل صحبت نکنیم.
من واقعاً متأسفم که بیت کوین کش هم در این فهرست قرار داشت. این واقعیت که پشتیبان این کوین، دروغگوی بدنامی همچون کریگ رایت (Craig Wright) یا همان ساتوشی قلابی بود، کافی است تا از این کوین فاصله بگیرم. هرکس که بخواهد ثروت خانوادۀ دوست مُردۀ خود را بدزدد، کلاهبردار است و این تقریباً تمام چیزی است که شما باید در مورد این مرد بدانید. البته، من مطمئن هستم که یکی از این همین روزها، دوباره سروکلۀ کریگ رایت با ادعاهای عجیباش پیدا میشود و همه ما از اینکه حتی ثانیهای در زندگی فکر کردهایم او ساتوشی واقعی است، متأسف خواهیم بود.
نقلقول مورد علاقه من از رایت در سال ۲۰۱۹ این بود. او گفته بود:
تتر دیگر رشد نخواهد کرد. تتر مرده است. بیت کوین قرار نیست به ۲۰، ۴۰، ۵۰ یا ۱۰۰ هزار دلار برسد.
شما هم بهتر است از هر چیزی که این مرد لمس میکند، برحذر باشید! او شبیه به بیماری کووید- ۱۹ است!
سالت فوقالعاده بهنظر میرسید؛ اما در نهایت، سرنوشت این کوین نموداری با خطی صاف و بدون هیچ قدرتی برای رشد بود.
سالت تا ۱۶ دلار رشد کرد و سپس، سقوط سهمگینی را تجربه کرد که هرگز نتوانست از آن بهبود یابد. حتی در زمان رشد آلت کوینها نیز تکان چندانی نخورد. در زمان ترجمه این مطلب (۶ اردیبهشت)، این کوین با ۴۰ سنت مبادله میشود. پلتفرم سالت قرار بود وامهای همتابههمتا ارائه دهد، اما سرانجام، پلتفرمهای خلّاقتری، مانند کامپاند و یونی سواپ، با عملکردهایی هزاران برابر بهتر، جایگزین آن شدند.
وِیوز وعده داده بود که جایگزین اتریوم خواهد شد؛ اما این کوین در برداشتن اولین گامها نیز ناکام ماند. در سال ۲۰۱۸، ارزش وِیوز به ۱۶.۹۶ دلار نیز رسید و با اینکه بهاندازه سالت دچار ضعف نشد، باز هم عملکرد حیرتانگیزی نداشت. این پروژه نابود نشد، اما برای سرمایهگذاران خود نیز چندان سودآور نبوده است، مگر اینکه بعد از سقوط قیمت سال ۲۰۱۸ آن را خریداری کرده باشند. گفتنی است که از زمان نگارش این مقاله تا زمان ترجمه، کوین ویوز عملکرد نسبتاً قابلقبولی نسبت به ماههای گذشته داشته است و حدوداً یک هفته بعد از نگارش این مطلب توسط دنیل جفریز به رکورد تاریخی ۱۹.۹۶ دلار دست یافته است! در حال حاضر، ارزش ویوز معادل با ۱۳.۹۸ دلار است.
کِرم پلتفرم پیواکس از خودِ درخت بود! اعتراف میکنم که تیم پشتیبان این کوین هرگز رقیب واقعاً قدرتمندی برای سایر ارزهای دیجیتال محسوب نشده است، اما تجربهام از بودن در جامعه این کوین در سال ۲۰۱۶ هنوز هم یکی از خاطرات شیرین من در حوزه ارزهای دیجیتال محسوب میشود. جامعه اسلک پیواکس فوقالعاده پویا و پرانرژی بود و از تمام اعضای جدید با آغوش باز استقبال میکرد. آنها ربات (bot) خاصی برای ارسال توکن پیواکس به افراد داشتند که هر فردی میتوانست از آن در محیط اسلک استفاده کند. در نظر من، این پروژه میتوانست آیندهساز باشد. با این حال، این پروژه درس خوبی هم برای من داشت: مهمترین مسئله در زندگی استمرار و پیگیری است.
افراد بسیاری ایدههای خوبی دارند؛ اما فقط افراد و تیمهایی که قادر هستند در طولانیمدت دوام بیاورند، میتوانند ایده خود را محقق کنند. داشتن ایده یک مسئله است و زندگیکردن با ایده و پذیرفتن مشکلات و دشواریهای محققکردن آن پس از ازبینرفتن شادی و هیجان اولیه، مسئلهای دیگر. پیواکس هرگز نتوانست به وعده خود عمل کند. در حال حاضر، ارزش این کوین اندکی بیش از ۱.۵ دلار است.
کوین بعدی ریپل است. اگرچه اندکی از آن را نگه داشتهام، اما در مورد ضعف کوینهایی همچون ریپل هشدار داده بودم. من گفتم که از مدل متنبسته آنها متنفرم و بهجای ریپل بهسراغ موقعیت بزرگتری در استلار رفتم. استلار نیز عملکرد چندان خوبی نشان نداد، اما ریپل از فهرست برخی از صرافیهای ایالات متحده نیز خارج شد و مورد حمله دولت ایالات متحده قرار گرفت تا در نتیجه، شاهد سقوط آن باشیم. شایان ذکر است که حدود دو هفته پس از نگارش این مقاله توسط دنیل جفریز، ریپل با رشدی تقریباً ۴ برابری تا محدوده ۲ دلار پیش رفت! در حال حاضر، ریپل در محدوده ۱.۱۷ دلار نوسان میکند.
سایر کوینها نیز هرگز به اوج قیمت خود دست نیافتند یا آنطور که باید از آن عبور نکردند؛ لایت کوین یکی از این کوینها است. اگر بخواهیم صادق باشیم، این کوین هیچ هدف واقعی ندارد و فقط شاخهای از بیت کوین است که زمان بلاک کوتاهتر و عرضه اندکی بیشتر دارد. قرار بود لایت کوین نقره ارزهای دیجیتال باشد و اکنون نیز اساساً مشابه با نقره عمل میکند، فلزی بازنده که در واقعیت، هرگز موفق نشد. به نظر من، لایت کوین در طولانیمدت دوام نخواهد آورد و جای خود را به ایدههای ارزشمندتر و قابلبرنامهریزی خواهد داد.
پاپیولس کوین موردعلاقه دوست قدیمیام پیتر بود که اخیراً درگذشت. این کوین توانست در آخرین جهش صعودی خود به ۸۰ دلار دست یابد؛ اما پس از مدتی کوتاه، با سقوط به زیر یک دلار، به کابوس سرمایهگذارانش تبدیل شد. پس از آن، این کوین هرگز نتوانست به رقمی بیش از ۸ دلار برسد. پاپیولس یکی از بدترین انتخابهای من بوده است، یک آشغالکوینِ واقعی.
من هنوز هم عاشق کوینهای حریم خصوصی، مانند مونرو و زیکش، هستم؛ اما پیشبینی من در این مورد که کوینهای حریم خصوصی پیشتاز رشد بعدی بازار خواهند بود، کاملاً اشتباه از آب درآمد و مشخص شد که این کوینها موارد مناسبی برای سرمایهگذاری نیستند. با این حال، بحث حریم خصوصی بهشکلی در حال جدیشدن است که احتمالاً دلیل یکی از بزرگترین جنگهای دهه بعدی خواهد بود. پیش از این نیز در مقالهای استدلال کردهام که به نظر من، پول نقد را دولتها نابود خواهند کرد و نزاعی جدی بر سر آینده پول بین ارزهای دیجیتال ملی و ارزهای غیرمتمرکز درخواهد گرفت.
با از بین رفتن ارزش پول نقد، ارزهای دیجیتال ملی بهصورت آنلاین راهاندازی میشوند و این امر میتواند قیمت کوینهای حریم خصوصی را افزایش دهد؛ اگرچه این اتفاق هنوز رخ نداده است. در هر صورت، کوینهایی که بر مبنای حفظ حریم خصوصی بنا شدهاند، فعلاً بازنده هستند، مگر اینکه آنها را در کف قیمت پس از سقوط سال ۲۰۱۸ خریداری کرده باشید. من هنوز هم از آنها خوشم میآید و بنابراین، برای دور بعدی آنها را در سبد ارزهای دیجیتال خودم نگه میدارم.
تمام پیشبینیهای من در مورد پول درست نیست، اما ایرادی ندارد. کار من تعیین قطعیت نیست، بلکه بررسی احتمالات است. هم در زندگی و هم در معاملهگری، احتمالات نقشی کلیدی ایفا میکنند. هرکس که ادعا کند چیزی قطعی است، متفکری مطلقگرا و متعصب محسوب میشود که برای خودش و البته سرمایه شما خطرناک است.
در معاملهگری، ما یاد میگیریم که چگونه میزان اشتباه و خطای خود را کمتر کنیم. این نکته را در ذهن داشته باشید که هیچکس هرگز بهاندازهای توانایی پردازش ذهنی ندارد که تمام متغیرهای زندگی را ببیند و در مورد اتفاقات آینده، یقین کامل داشته باشد. در معاملهگری، بهترین کاری که میتوانید انجام دهید، خوب شرطبستن است. میتوانید احمقها را با میزان قطعیت تفکر آنها تشخیص دهید. قطعیت و تعصب، مرگ تفکر و البته مرگ سرمایهگذاران است.
برخی دیگر از نظرات من پیشبینیهای بهتری از آب درآمدند. پیشبینی کردم که اگر کوین پِی بتواند بهمنظور ایجاد کارتهای اعتباری با پشتوانه ارزهای دیجیتال با ویزا و مسترکارت وارد همکاری شود، میتواند آینده روشنی داشته باشد؛ اما این ایده هرگز عملی نشد.
همچنین پیشبینی کردم که ویزا و مسترکارت احتمالاً بازیهای ارز دیجیتال خود را شروع خواهند کرد و این دقیقاً همان کاری است که بعد از دریافت چندین حق امتیاز انحصاری انجام دادهاند. سلطۀ انحصاری این غولهای پرداخت و جلوگیری از گسترش شبکه ارزهای دیجیتال، صرفاً بهمنظور استفاده از این سلطه انحصاری در راستای اهداف و منافع شخصی خودشان بوده است؛ بنابراین، جای تعجبی نیست که این شبکه انحصاری جلوی اقدام اشخاص ثالث برای حمله به دژهای قدیمی ارز فیات و پیشوایان کارتهای اعتباری پلاستیکی را بگیرد.
اکنون که مروری بر بازندهها داشتیم، بهتر است ناکامی آشغالکوینها را فراموش کنیم و بررسی خود را با فهرست برندهها ادامه دهیم.
کوینهای برنده
کوینهای خوب در سبد ارزهای دیجیتال من شامل بیت کوین، اتریوم، تزوس، موبایل کوین، دیکرد و ایاس بودند.
عملکرد خوب موبایل کوین غافلگیری جالبی بود. هرگز فکر نمیکردم این کوین که تا سال ۲۰۲۰ راهاندازی نشده بود، بتواند بخش مهمی از سبد نگهداری ارزهای دیجیتال من باشد. قیمت موبایل کوین پس از جهش تا ۶ دلار، بهسرعت تا ۱.۶۹ دلار سقوط کرد. از آن پس، موبایل کوین روندی آهسته و پیوسته تا ۷.۴۸ دلار در زمان نگارش این مقاله را طی کرد و چند روز بعد از آن، در صعودی حیرتانگیز به ۴۰ دلار رسید و من مطمئن هستم که این کوین بهزودی رکورد جدیدی ثبت خواهد کرد. تنها ۴ روز پس از نگارش این مقاله، موبایل کوین قله ۶۰ دلار را نیز درنوردید؛ با این حال، در زمان ترجمه این مطلب، موبایل کوین با قیمت ۳۳.۳۵ دلار معامله میشود.
میزان سود شما از بازار موبایل کوین، کاملاً به زمان و نقطه ورود شما به بازار این کوین بستگی دارد. در طول سال ۲۰۲۰ و در آستانه سال ۲۰۲۱، این کوین روند سودآور آهسته و پیوستهای را طی کرده است. سود من از این کوین هیچ بود؛ چون زمانی که موبایل کوین راهاندازی شد، توجه من معطوف به سایر کوینها بود و بنابراین، بهکل از سود بازار این کوین برنده بازماندهام.
اگر در دسامبر ۲۰۱۷ (اوایل زمستان ۹۶)، قصد خرید دیکرد را داشتید، احتمالاً میتوانستید با ۹۵ دلار آن را بخرید، درحالیکه ارزش کنونی آن بیشتر از ۱۶۹ دلار است. این امر دیکرد را در فهرست ۲۰٪ کوینهای سودآوری قرار میدهد که محبوبیت عام پیدا نکردند. سود ۷۸ درصدی، بازده بسیار خوبی است که در بسیاری بازارها دیده نمیشود. حدود دو هفته پس از نگارش این مقاله توسط جفریز، دیکرد به رکورد تاریخی ۲۵۰ دلار نیز دست یافت. قیمت فعلی این کوین ۲۰۰ دلار است.
در مورد تزوس نیز پیشبینی کرده بودم که احتمال دارد هرگز نتواند از پس نبردهای مالی و مشکلاتی برآید که از ابتدا در رابطه با دولت پیدا کرد؛ اما واقعیت بهگونه دیگری رقم خورد. تیم تزوس به تلاشهای خود ادامه داد و توانست پلتفرمی را راهاندازی کند که هنوز هم با پروتکلهای قابل بهروزرسانی، فورکهای درونزنجیرهای، قراردادهای هوشمند بسیار ایمن و ویژگیهای شگفتانگیز دیگر، یکی از نوآورانهترین بلاک چینها در فضای ارزهای دیجیتال به شمار میرود. من این کوین را با قیمتی زیر یک دلار در عرضه اولیه آن دریافت کردم و در حال حاضر، تزوس با قیمت ۴.۶۳ دلار معامله میشود، این یعنی سود شگفتانگیزی بیش از ۸۰۰ درصد.
همین مسئله در مورد ایاس نیز اتفاق افتاد. اگر ایاس خریده باشید، میزان سود شما کاملاً متکی به نقطه ورودتان است. عملکرد جامعه ایاس هنوز هم قدرتمند است و حجم معاملاتی آن بالا است؛ با این حال، این کوین در سال ۲۰۱۸ تا ۲۰ دلار اوج گرفت، اما اکنون در محدوده ۵.۴۲ دلار معامله میشود.
با این همه، اگر شما نیز از روزهای اول در عرضه اولیه کوین ایاس شرکت داشتهاید و توانستهاید آن را با قیمتی زیر یک دلار یا اندکی بیشتر از آن تهیه کنید، احتمالاً یکی از افرادی هستید که به بیش از ۸۰۰٪ سود دست یافتهاند. فروش عمومی کوین ایاس یکی از طولانیترین و موفقترین عرضههای اولیه کوین در تاریخ بود که بیش از یک سال ادامه داشت و ۴ میلیارد دلار سرمایه نصیب سازندگان ایاس کرد.
اتریوم نیز یکی از برندگان بزرگ این فهرست بود. این پلتفرم از یکی از بهترین جوامع توسعه پلتفرم برخوردار است و زیربنای هزاران کوین و اپلیکیشن دیگر به شمار میرود. جنون انافتی (NFT) که اولین کاربرد واقعی ارزهای دیجیتال خارج از دنیای معاملات و سفتهبازی به شمار میرود، بر پایه پلتفرم اتریوم استوار است.
در مقاله اول گفتم که با سرمایهگذار بسیار بزرگی ملاقات کردهام که ۹۰ % از سبد ارزهای دیجیتال خود را به اتریوم اختصاص داده است. او علت این کار را چنین توضیح داد:
«اتریوم بیشترین شانس را برای تبدیلشدن به پلتفرمی یگانه دارد، پلتفرمی که بر سایر پلتفرمها برتری داشته باشد. جامعه اتریوم انگیزهای فوقالعاده و توسعهدهندگانی بینظیر دارد و بهسرعت در حال پیادهسازی تغییراتی جدید روی سیستم خود است. اتریوم باید در سبد ارزهای دیجیتال هر سرمایهگذاری باشد.»
گذر زمان حقیقت این نظر را بهدرستی تأیید کرد و من هنوز هم برای دور بعدی، اتریوم را یکی از پیشتازان ارزهای دیجیتال ارزیابی میکنم.
امروز که این مقاله را مینویسم اتریوم با قیمتی حدود ۲,۲۷۰ دلار معامله میشود و تا رکورد ۲,۶۴۰ دلار نیز رسیده است. اگر در اواخر دسامبر سال ۲۰۱۷ وارد بازار اتریوم شده باشید، احتمالاً با ۶۲۵ دلار آن را خریدهاید و از سودی بیش از ۳۲۰ درصد بهرهمند شدهاید. اگر در کف قیمت، مثلاً ۲۰۰ دلار، آن را خریداری کرده باشید، سود شگفتانگیز شما ۱,۲۲۰ درصد خواهد بود.
و در نهایت، بیت کوین پدربزرگ همه ارزهای دیجیتال است. اگر اواخر دسامبر ۲۰۱۷ وارد بازار بیت کوین شده باشید، احتمالاً آن را با قیمتی در محدوده ۱۴,۰۰۰ و ۱۲,۰۰۰ دلار به دست آوردهاید، قیمت این ارز دیجیتال همواره دچار نوسانات شدید بوده است. امروز، بیت کوین با قیمتی حدود ۴۹,۶۸۶ دلار معامله میشود و تا رکورد تاریخی ۶۴,۸۶۰ دلار نیز پیش رفته است.
اگر فرض کنیم شما با قیمت ۱۴,۰۰۰ دلار بیت کوین خریده باشید، به سودی ۳۶۰ درصدی دست یافتهاید. اگر صبر کردهاید تا بیت کوین به کف قیمت خود برسد، برگ برنده اصلی دست شما است؛ اگر بیت کوین را در محدوده ۵,۰۰۰ دلار خریده باشید، اکنون سود قابلملاحظه شما بیش از ۱,۱۹۰٪ برآورد میشود.
درمجموع، عملکرد کوینهای سبد ارزهای دیجیتال من چندان بد نبوده است. چند کوین با عملکرد قابلقبول، چند کوین با سودی فوقالعاده و بقیه آشغالکوین بودند.
من ۲۶ کوین را فهرست کردم و به شما گفتم ۸۰٪ از این کوینها در نهایت بیارزش خواهند بود. این پیشبینی درست از آب درآمد زیرا فقط ۶ مورد از ۲۶ کوین فهرست من برنده بودند؛ به عبارت دیگر، ۷۷٪ از این کوینها عملکرد مطلوبی نداشتند. تمام بازندهها شبیه به هم نبودند، اما در هر صورت موجب ازدسترفتن سرمایه شدند. برخی از آنها نابود نشدند، اما هرگز به شکوه پیشین خود نیز بازنگشتند؛ در نهایت، تعریف بازنده مشخص است و در بازارهای ارز دیجیتال نیز تا برنده نباشید، سودی دریافت نمیکنید. در این بازار، هیچ جایزهای به بازندهها نمیرسد، حتی یک دست چاقوی آشپزخانه!
در بین ۲۳ درصدِ برنده، نیمی سود خوبی به همراه داشتند و نیمی دیگر فوقالعاده بودند. فرمولهای ریاضی که به کار بستیم، جواب داد.
اما بعد از سه سال و نیم، وقت آن رسیده است که چند کوین جدید به سبد ارزهای دیجیتال خود اضافه کنید. در این مدت، بازار شاهد تغییرات چشمگیری بوده است. ارزهای دیجیتال بهسرعت در حال پیشرفت هستند و شما نیز بهجای افسوس در مورد گذشته، اکنون باید نگاهی رو به آینده داشته باشید؛ اگر بهعنوان مثال، کوین مِتال را ۵ سال دیگر نیز نگه دارید، احتمالاً ضررتان جبران نخواهد شد.
اما پیش از اینکه به فهرست منتخب امسال برسیم، باید براساس ایدهها و دانش جدیدی که در طول این سالها کسب کردهام، الگوریتم قبلیام را برای اجرای این استراتژی بهروز کنم. یک معاملهگر همیشه باید با دانش و بینش جدید، بهدنبال بهروزرسانی الگوریتمها و روشهای خود باشد. اگر معاملهگری هستید که بهطور مداوم در حال فراگیری نیست، مطمئن باشید که یک جای کار ایراد دارد!
بازار معلم بزرگی است. بهترین راه برای احترام به این معلم، گوشدادن به او با یادگیری مداوم و پیوسته است.
قوانین جدید برای سرمایهگذاری جدید
با فکر و اندیشه در مورد روش سرمایهگذاریام و اهدافی که این بار در ذهن دارم، دو قانون بسیار مهم را به این استراتژی اضافه کردم:
۱. بخش زیادی از سرمایه خود را روی کوینهای بزرگتر سرمایهگذاری کنید و سرمایهگذاریهای کوچکتر را به کوینهای کوچکتر اختصاص دهید.
۲. بعد از سقوط قیمت خرید کنید.
مورد اول مهم است. کوینهایی همچون اتریوم و بیت کوین احتمالاً همیشه سودآور خواهند بود و منطقی است که به بزرگترین کلاس دارایی وفادار بمانید. ارزهای دیجیتال در حال بلوغ هستند و به احتمال زیاد، اتریوم و بیت کوین در کوتاهمدت و میانمدت، بهترین عملکردها را در این فضا خواهند داشت.
من با اتکا به حس شهودیام بیشتر خریدهایم را به بیت کوین و اتریوم اختصاص دادم و اکنون منطقی به نظر میرسد که این تصمیم به قانونی مهم و جدی برای تمام سرمایهگذاران تبدیل شود.
قانون دوم مهمتر است. اگر صبر کنید تا بازار درنهایت سقوط کند، شانس بهتری برای کسب سود بیشتر خواهید داشت. اگر من منتظر سقوط بازار مانده بودم، سودی که کسب میکردم تفاوتی شگفتانگیز با سود فعلیام میداشت و به نظرم، در دور بعدی باز هم این قانون صدق خواهد کرد.
به حرف کسی که میگوید اگر این بار جریان متفاوت باشد چه؟ گوش ندهید. جریان متفاوت نخواهد بود. همچنین، به حرف کسی که میگوید قیمت برای همیشه صعودی خواهد بود نیز، گوش نکنید. اگر این استراتژی را بهخوبی پیگیری کنید، سرمایه این دو گروهِ نادان نصیب شما خواهد شد!
این بار قرار است وقتی وارد بازار شویم که چشم همه گریان است! من قصد دارم از تمام افرادی خرید کنم که دارایی خود را با قیمت پایین میفروشند؛ یعنی، من این بار بهدنبال نسخه دوم این استراتژی هستم، هنگامیکه بازار تماماً قرمز شده و فروپاشیده است. در این زمان، دیگر هیچکس در مورد ارزهای دیجیتال صحبت نمیکند و این داراییها در صدر اخبار نخواهند بود. این دقیقاً همان زمانی است که شما باید بهدنبال خرید باشید. پس از سقوط کامل بازار و هنگامیکه ارزهای دیجیتال موردنظرم دچار رکود شدند، من بین ۱ تا ۱۵ ماه صبر میکنم و سپس اقدام به خرید خواهم کرد.
به هر نموداری که از سال ۲۰۱۸ تا ابتدای سال ۲۰۲۰ توجه کنید، شاهد سقوط آزاد قیمت و سپس دورهای طولانی از رکود هستید. شما برای سرمایهگذاری باید بهدنبال دوره رکود باشید.
نگاهی به نمودار اتریوم در تصویر زیر بیندازید. قسمت برجستهشده مکانی است که باید برای خرید در نظر بگیرید:
اگر پس از سقوط اتریوم در آوریل ۲۰۱۸ (اردیبهشت ۹۷)، یک سال صبر کرده بودم، میتوانستم این ارز دیجیتال را با قیمت استثنایی ۱۶۴ تا ۲۰۰ دلار به دست بیاورم.
اگر اتریوم را با قیمت ۱۶۴ دلار خریده بودم، میتوانستم سودی ۹۳۱ درصدی داشته باشم که اختلاف قابلملاحظهای با سود فعلیام دارد. اتریوم ۲۰۰ دلاری نیز میتوانست ۷۵۰٪ سود به همراه داشته باشد.
در اینجا، برای محاسبه تفاوتها سود مرکب این ارقام را محاسبه میکنیم. چند عدد مختلف را طبق این فرمول محاسبه میکنیم تا متوجه تفاوت فوقالعادهای بشویم که بین سود ۵۰ درصدی، ۲۰۰ درصدی، ۵۰۰ درصدی و ۱۰۰۰ درصدی وجود دارد.
اگر ۲۵۰۰ دلار سرمایهگذاری کرده باشید و اتریوم را با قیمت ۲۰۰ دلار خریداری کرده باشید، سود ۷۵۰ درصدی بهمنزله برداشت ۲۱,۵۰۰ دلار است.
با سرمایهگذاری ۲۵۰۰ دلار و خرید اتریوم ۱۶۴ دلاری، سود ۹۳۱ درصدی شما مساوی با ۲۵,۷۷۵ دلار است.
و اگر ۱۰ هزار دلار میداشتید و اتریوم را با قیمت ۱۶۴ دلار به دست میآوردید، با سود ۹۳۱ درصدی، از ۱۰۳,۱۰۰ دلار سود بهرهمند میشدید.
همان طور که میبینید برای بهرهمندی از سود کلان نیازی به سرمایهگذاری کلان ندارید.
نگران خرید در پایینترین قیمت ممکن نیز نباشید؛ زیرا، فقط در صورتیکه کاملاً خوششانس باشید، میتوانید با کمترین قیمت دارایی موردنظر را به دست آورید. هیچکس نمیتواند همیشه در کف قیمت خرید کند. فقط کافی است که پس از سقوط بازار و شروع ترس میان سرمایهگذاران، اقدام به خرید کنید.
چند ماه صبر کنید تا سایر سرمایهگذاران از ارز دیجیتال خسته شوند و دست از معاملهگری بردارند. آنقدر صبر کنید تا آن عده از دوستانتان که ارز دیجیتال ندارند، دیگر در مورد آن سؤال نکنند. آنقدر صبر کنید تا ارزهای دیجیتال دیگر مورد توجه و تهدید دولت و سیاستمداران نباشند.
کلید معاملهگری، صبر است. سختترین درس معاملهگری این است که یاد بگیرید عقب بایستید و هیچ کاری انجام ندهید. فقط صبر کنید.
اینکه بتوانید با قیمت ۱۶۴ دلار یا ۱۹۴ دلار وارد بازار شوید، در نهایت تفاوت چندانی ایجاد نمیکند. حتی اگر تلاش کنید هم نمیتوانید زمان دقیق ورود به معامله را مشخص کنید.
فهرست کوینهای منتخب برای دور بعدی
اکنون لحظهای که همه منتظر آن بودهاید، فرا رسیده است. در این بخش، قصد دارم کوینهایی را معرفی کنم که برای نسخه دوم این استراتژی انتخاب کردهام.
پیش از ادامهدادن، باید به تمامی دوستان یادآوری کنم که هرگز نباید فهرست من را کورکورانه دنبال کنند. اگر در تمام زندگیام، تنها یک درس برای آموزشدادن داشته باشم این است: خودتان فکر کنید.
ذهن و دانش خود را گسترش دهید. اجازه ندهید دیگران بهجای شما فکر کنند. قدرت معاملهگری شما باید در دستهای خودتان باشد. به یاد داشته باشید که این استراتژی من و این هم کوینهای من است. فهرست من را بخوانید، آن را در نظر بگیرید؛ اما در پایان باز هم خودتان باید تحقیق کنید و کوینهای خودتان را انتخاب کنید. حتی اگر کوینهای فهرست من را برای سرمایهگذاری در نظر میگیرید، حتماً آنها را از فیلتر تحقیق و بررسی خودتان عبور دهید.
همچنین، باید این جملۀ سلب مسئولیت را تکرار کنم که این مقاله اکیداً نباید توصیه و مشاوره مالی قلمداد شود. من مشاور مالی یا قانونگذار سیاسی نیستم. من فقط یک نویسنده اینترنتی آیندهپژوه هستم و شما نیز از ریسک بسیار بالای ارزهای دیجیتال و سایر موارد آگاهی دارید. در نظر داشته باشید که در این بازار، ممکن است تمام سرمایه خود را از دست بدهید. بنابراین، آماده باشید و مسئولیت کامل تصمیمگیریتان را بپذیرید.
اکنون، نگاهی به داراییهای دیجیتالی خواهیم داشت که منتظر هستیم پس از فروپاشی بازار و قرمزشدن نمودارها به سراغشان برویم.
برای شروع، میتوانیم از کوینهای برتر کوین مارکت کپ آغاز کنیم و یکییکی با آنها پیش برویم. فقط تصور نکنید که قرار است همه این کوینها را دوست داشته باشید. بررسی عمیق و طولانی برای هر پروژه داشته باشید و از خود بپرسید:
- آیا سازندگان و تیم پشتیبانی پروژه، ایده خوبی دارند؟
- آیا این پروژه پایدار به نظر میرسد؟
- آیا کد پروژه کارآمد و قابلاستفاده است؟ تا چه حد کارآمد است؟
- چه مدت از عمر پروژه گذشته است؟
- چه افرادی از این پروژه استفاده میکنند؟
- آمار و نمودار کوین بومی پروژه چگونه به نظر میرسد؟
- جامعه و طرفداران این پروژه را چه افرادی تشکیل میدهند؟
- آیا تیم پشتیبان از افراد باهوش تشکیل شده است؟
- آیا فناوری این پروژه قرار است مشکل مهمی، همچون مقیاسپذیری یا صرفهجویی در انرژی، را در این فضا حل کند؟
این بار قصد دارم فقط ۱۰ درصد در سرمایهگذاری پیشرفت کنم. اگر بتوانم میزان اشتباهم را از ۸۰ درصد به ۷۰ درصد برسانم، یعنی دو معامله موفق بیشتر و اگر یک یا هر دو معامله سرنوشتساز از آب دربیایند، تفاوت عظیمی در بازده سرمایهگذاریام ایجاد میشود. همانطور که انی دوک (Annie Duke) در کتاب تفکر در شرطبندی (Thinking in Bets) نوشته است، بازی هیچکس کامل و بینقص نیست. اما، اگر شما بتوانید فقط ۱۰ درصد عملکرد بهتری داشته باشید، نسبت به سایر تصمیمگیرندگان و افراد کمتجربه در بازار، برگ برنده بزرگی در دست خواهید داشت.
حالا دوباره به فهرست کوین مارکت کپ بازمیگردیم. من طرفدار تعداد زیادی از ۲۰ کوین برتر هستم، اما نه همه آنها.
میتوانیم با بایننس کوین (BNB) شروع کنیم. من از بایننس و تمام کارهایی که انجام میدهند، خوشم میآید؛ اما، به نظر من کوینی کاربردی و تکمنظوره که فقط برای یک صرافی غیرمتمرکز ایجاد شده باشد، در طولانیمدت ارزش چندانی نخواهد داشت و بنابراین، در فهرست من جای نخواهد گرفت. به نظر من، به مرور زمان، کوینهای کاربردی عمومیتر جای بایننس کوین را خواهند گرفت.
البته، اگر بایننس کوین نیز خوششانس باشد، میتواند به کوینی کاربردی در سطح بینالمللی تبدیل شود؛ اما من بعید میدانم. با این حال، برای اینکه کوینی به این سطح از استفاده همگانی و بینالمللی برسد، زمان زیادی، مثل یک دهه یا بیشتر، لازم است. بنابراین، تعجب نمیکنم اگر بایننس کوین بهراحتی در فهرست سایر سرمایهگذاران جای بگیرد؛ زیرا، تاکنون عملکرد بینظیری داشته است و از ۳۰ سنت در سال ۲۰۱۷ (زمان راهاندازی) به رکورد تاریخی ۶۳۷ دلار رسیده است. این رشد جنونآمیز بازدهی ۲۱۲,۲۰۰ درصدی داشته است؛ یعنی با سرمایهگذاری ۲۵۰۰ دلار در سال ۲۰۱۷، اکنون شما صاحب ۵.۳ میلیون دلار بودید!
پرسش اینجاست که پس از سقوط کوین و هنگامیکه قانونگذاران با جدیت بیشتری به بررسی صرافیهای ارز دیجیتال بپردازند، آیا این کوین همچنان به رشد خارقالعاده خود ادامه خواهد داد؟ این پرسش بسیار بزرگی برای من است و من بهدنبال یافتن پاسخی اساسی برای آن هستم. اما اگر قرار بود روی بایننس کوین سرمایهگذاری کنم، زمانی به سراغ آن میرفتم که پس از افتی بیش از ۸۵ درصد، در محدوده ۳۵ تا ۴۵ دلار معامله بشود.
در ضمن، بایننس آکادمی (Binance Academy) این روزها ابزار مناسبی برای تحقیق به شمار میرود. من عاشق این وبسایت هستم و بایننس آکادمی اولین منبع من برای تحقیق در مورد ارزهای دیجیتال است. در سال ۲۰۱۷، کسب اطلاع در خصوص پیشینه پروژهها یا کوینها بسیار دشوارتر بود؛ اما، اکنون تحقیق در مورد پروژهها و یافتن اطلاعاتی کلی با خواندن وایت پیپرها و مقالههای مرتبط، کار را برای سرمایهگذاران آسانتر کرده است.
در این بخش، دو کوین بزرگ را بررسی خواهیم کرد: بیت کوین و اتریوم.
وضعیت کنونی این دو کوین گویای همهچیز است و جایگرفتن آنها در فهرست سرمایهگذاری نباید برای کسی جای تعجب داشته باشد. اکیداً توصیه میکنم بیشترین بخش از سبد ارزهای دیجیتال خود را به این دو کوین صدرنشین اختصاص دهید.
کوین بعدی در این فهرست کاردانو (ADA) است که هنوز ارزان است و طیکردن روندی صعودی از ۱ دلار تا ۱۰ دلار آسانتر از رسیدن از ۱۰ دلار به ۱۰۰ دلار است.
تیم کاردانو با رویکردی دقیق و محافظهکارانه، آهسته و پیوسته حرکت میکند. آنها تلاش دارند ایدههایی منحصربهفرد اجرا کنند که بهدقت بررسی شده باشند. طی سال جاری، پروژه کاردانو بهعنوان جایگزینی بالقوه برای پلتفرم اتریوم در جهت بهکارگیری توکنهای غیرمثلی (NFT) مطرح شد و توجه بسیاری را به خود جلب کرد.
با این حال، با درنظرگرفتن این نکته که کاردانو هنوز قراردادهای هوشمند خود را راهاندازی نکرده است، ورود این پروژه به حوزه توکنهای غیرمثلی تا زمانیکه پیشنیازهای اولیه آن مهیا نباشد، دشوار و غیرممکن است. بنابراین، این ادعا فعلاً فقط در حد تبلیغات و هیاهوی بازار است.
شاید احتمال درخشش کاردانو اندک باشد، اما این پروژه نیروی پشتیبانی قدرتمندی دارد و توانسته است از آخرین سقوط بازار جان سالم به در ببرد؛ بنابراین، ممکن است این کوین بتواند طی چند سال آینده نوسانات قابلملاحظهای نشان دهد. کاردانو سهم چشمگیری از بازار داراییهای دیجیتال قابلجمعآوری را از آنِ خود کرده است که سالیانه ۳۷۰ میلیارد دلار تخمین زده میشود و از این رو، میتوان در برنامهریزی سرمایهگذاری سالهای آتی آن را در نظر گرفت.
توکنهای غیرمثلی (NFT) را میتوان امیدوارکنندهترین چشمانداز آتی بلاک چین نوآورانه فلو (Flow) دانست. بلاک چین فلو حاصل کار تیمی دیگری از سازندگان بازی مشهور کریپتوکیتیز (Crypto Kitties) است؛ از جمله ویژگیهای بلاک چین فلو میتوان به قابلیت بهروزرسانی قراردادهای هوشمند اشاره کرد. این بلاک چین مبتنی بر سازوکار اجماع منحصربهفردی به نام هات استاف (HotStuff)، محصولی از شرکت نرمافزاری ویانور (VMWare)، است که به پردازش بسیار سریع تراکنشها بدون نیاز به مصرف انرژی بیشازحد کمک میکند.
در حال حاضر، این بلاک چین از برخی پروژههای پُرآوازه، همچون سامسونگ، یوبیسافت (Ubisoft) و گروه موسیقی وارنِر (Warner Music Group) پشتیبانی میکند؛ همچنین، پلتفرم انبیای تاپ شاتس (NBA Top Shots) نیز بلاک چین فلو را «خانه» خود نامیده است. من در دوران کودکیام در دهه ۸۰ [میلادی]، عاشق جمعآوری کارتهای بازیکنان بیسبال بودم و شرکتهایی که نام بردم، از آن زمان در این زمینه فعال هستند و معنای داراییهای قابلجمعآوری دیجیتال را خوب درک میکنند.
ایاس، با اینکه صددرصد مطابق با پیشبینی من رشد نکرد، هنوز در فهرست من باقی میماند. این پروژه، اگر مسیر را بهدرستی طی کند، هنوز قدرت رقابت با اتریوم را دارد؛ البته، این کوین برای رقابت با پلتفرمهایی همچون اتریوم، باید مورد پذیرش گستردهتری قرار بگیرد و سهم بیشتری از بازار را به خود اختصاص دهد.
تزوس نیز در فهرست من باقی میماند. از نظر من، تزوس، با فورکهای درونزنجیرهای و پروتکلی که در هر سطح قابلیت بهروزرسانی دارد، هنوز هم یکی از پیشرفتهترین و نبوغآمیزترین پلتفرمها در کل فضای ارزهای دیجیتال به شمار میرود. تزوس پلتفرم قرارداد هوشمند منحصربهفردی است که در برابر هکشدن مقاوم است و ایمنی پلتفرم را با تمهیدات ویژهای تضمین میکند.
ممکن است معاملهگر سرسختی به نظر برسم، اما باید کوینهای حفظ حریم خصوصی را نیز در این فهرست نگه دارم؛ زیرا در آینده، دولتها بهتدریج پول نقد را منسوخ و ارزهای دیجیتال ملی را راهاندازی خواهند کرد و در این شرایط، حریم خصوصی به یکی از مهمترین دغدغههای افراد بدل خواهد شد. بنابراین، زیکش و مونرو کماکان در فهرست من باقی خواهند ماند، زیرا در این حوزه، هیچ کوین دیگری هنوز بهاندازهای محبوبیت و حمایت به دست نیاورده است که بتواند با این دو کوین رقابت کند. البته، من همیشه بهدنبال فناوریهای نوآورانه مبتنی بر حفظ حریم خصوصی هستم و به نظر من، هر کوین بزرگی باید مسئله حفظ حریم خصوصی را بهعنوان یک ویژگی اصلی یا اختیاری روی پلتفرم خود پیادهسازی کند تا کاربران بتوانند از آن در شرایط مختلف بهره ببرند.
فقط توجه داشته باشید که کوینهای مبتنی بر حفظ حریم خصوصی اغلب مورد حمله دولتهایی قرار میگیرند که از حریم خصوصی متنفر هستند. این امر ممکن است باعث حذف کوینهای حریم خصوصی از صرافیهای متمرکز شود و شما را مجبور کند در آینده برای کسب سود از این کوینها، از صرافیهای غیرمتمرکز یا مبادله اتمی (atomic swap) استفاده کنید که باعث افزایش خطر سرمایهگذاری روی این کوینها میشود.
دیکرد نیز در این فهرست باقی میماند، زیرا توانسته است تا به اینجا در بازی باقی بماند و تأمینکنندۀ بخشی از سود سبد ارزهای دیجیتال من باشد؛ بنابراین، بهتر است ببینیم این بار پروژه دیکرد چه برنامهای خواهد داشت. دیکرد پروژهای نوین و خلّاقانه است، اما باز هم شانس اندکی برای درخششی فوقالعاده دارد. آنچه مرا شیفته دیکرد میکند، تمرکزی است که این پلتفرم با ویژگیهایی همچون سیستم رأیگیری مبتنی بر جامعه، روی طرفداران خود نشان میدهد.
سپس، به سراغ سرمایهگذاری روی کوینهای حوزه امور مالی غیرمتمرکز (Decentralized Finance) یا بهاختصار دیفای (DeFi) میرویم. من موارد زیادی از نقدهای طولانی و خستهکننده در مورد دیفای خواندهام که در بهترین حالت گیجکننده و در بدترین حالت کاملاً اشتباه هستند. با وجود تمام این مطالعات، دیفای به نظر من بسیار ساده است. دیفای فناوری حذف واسطههای مالی و بانکها برای انجام امور مالی ساده و اولیهای همچون دریافت وامها و اعتبارهای بانکی است. در فضای دیفای، انجام هر نوع خدمات بانکی، همچون سپردهگذاری، با یک الگوریتم خودکار و قابلبرنامهریزی امکانپذیر است.
انتخاب کوینهایی، مانند سالت، در فهرست قبلی سرمایهگذاریام درست بود؛ اما، مشکل انتخاب زودهنگام و محدودکردن این کوینها بود. اکنون نیز ممکن است برای انتخاب پلتفرمهای دیفای خیلی زود باشد؛ بنابراین، باید دقت لازم را به خرج دهید. با این همه، در حال حاضر، این حوزه از پتانسیلی قدرتمند و پروتکلهایی پیشرفته و جهانی برخوردار است. جهانیبودن امر بسیار مهمی است. من نمیخواهم کوینی در سبد سرمایهگذاریام داشته باشم که فقط بتواند سپردهگذاری کند؛ من بهدنبال پلتفرمی هستم که بتواند امور گستردهتری را مدیریت کند.
من یونیسواپ (UNI) را در صدر فهرست سرمایهگذاری دیفای قرار میدهم. این کوین یکی از قدرتمندترین و ایمنترین پلتفرمهای غیرمتمرکز در حوزه دیفای محسوب میشود و به نظر من، به رشد خود ادامه خواهد داد. یونیسواپ فرآیند بازارسازی را خودکار کرده است و این مسئله بسیار مهمی است. ورود نقدینگی الگوریتمی به بازار امری دشوار به نظر میرسد، اما تیم توسعهدهنده یونیسواپ از پسِ انجام آن برآمده است. به عقیده من، میتوانیم منتظر نوآوریهای بیشتری از این تیم در آینده باشیم.
دومین بازیکن مهم در فضای دیفای، کوین کامپاند (COMP) است. آکادمی بایننس این کوین را به بهترین شکل توصیف کرده است و من به آنچه آنها بهخوبی در جملاتی موجز و خلاصه توضیح دادهاند، بسنده میکنم:
کامپاند فایننس (Compound Finance) یک پروتکل وامدهی دیفای است؛ بهعبارت فنیتر، کامپاند فایننس یک پروتکل بازار پول الگوریتمی است. میتوان این پلتفرم را بهعنوان بازاری آزاد برای پول به شمار آورد که به کاربران اجازه میدهد با سپردهگذاری ارزهای دیجیتال، سود دریافت کنند یا بهازای آنها، ارزهای دیجیتال دیگر را وام بگیرند. کامپاند فایننس از قراردادهای هوشمندی استفاده میکند که فرآیند ذخیرهسازی و مدیریت سرمایه اضافهشده به پلتفرم را خودکار میکنند.
پس از بررسی دو غول بزرگ دیفای، کامپاند و یونیسواپ، به رقبای کوچکتر آنها میرسیم. اولنچ (AVAX) پروتکل جدید و خوشآتیه حوزه دیفای است و ظاهراً قصد دارد به اینترنت امور مالی غیرمتمرکز تبدیل شود. اگرچه این ادعا اندکی جسورانه به نظر میرسد، اما ما اینجا بهدنبال پروژههایی هستیم که فعلا در حد ایده هستند، اما ممکن است آینده درخشانی داشته باشند.
طبق آمارهای گزارششده، سولانا (SOL) یکی دیگر از این پروژهها در فضای دیفای محسوب میشود که با سازوکار اجماع ویژه خود، توجه بسیاری از معاملهگران خُرد و کلان را به خود جلب کرده است. من در مورد آمار و مستندات گزارششده از این فضا اندکی شکاک هستم؛ با این حال، فناوری بهکارگرفتهشده در این پروژه امیدوارکننده به نظر میرسد.
این پلتفرم میتواند بیش از ۵۰,۰۰۰ تراکنش در دقیقه پردازش کند و توسعهدهندگان شناختهشدهای روی آن کار میکنند تا آن را به بخشی از سبد ارزهای دیجیتال شما تبدیل کنند. توسعهدهندگانی که از این پروژه پشتیبانی میکنند، کاربران را دعوت به شکستن سولانا کردهاند و این رویکرد جالبی است که میتواند امنیت این پلتفرم را بیشتر تضمین کند.
آوی (AAVE) نیز یکی دیگر از پلتفرمهای نوین در حوزه دیفای به شمار میرود که در زمان جنون دیفای در سال ۲۰۲۰ حجم نقدینگی زیادی را به خود جذب کرد. آوی به کاربران خود اجازه میدهد داراییهای دیجیتال وام بگیرند یا وام بدهند و از این طریق، سود کسب کنند.
اگر با سرمایهگذاری اندکی افراطی مشکلی ندارید، میتوانید روی ترکیبی از کوینهای کوچکتر زیر سرمایهگذاری کنید که دوست صمیمی من، پیتر، پیش از فوتاش، آنها را زیر نظر داشت. پیتر مهارت خاصی در یافتن کوینهای کوچکی داشت که میتوانند رشد کنند. تمام کوینهای زیر، پروژههای ناشناختهای هستند که ویژگی منحصربهفرد و جالبی دارند:
کاوا (Kava)، کازماس (Atom)، رِن (Ren)، سوایپ (SXP) و سینتتیکس (SNX)
با توجه به این مجموعه از کوینهای دیفای، احتمالاً فکر میکنید که در نظر من، دیفای در حال حاضر روندی صعودی طی میکند؛ اما، من هنوز در خصوص رشد این حوزه تردید دارم. شکی نیست که امور مالی غیرمتمرکز یکی از موارد استفاده اصلی پول قابلبرنامهریزی در آینده است. پرسش اصلی این است که آیا هر کدام از این کوینها ممکن است به آمازونِ (Amazon) دیفای تبدیل شوند؟ ایده کوچک و سادهای که قرار است بعداً رشد کند و سرتاسر جهان را فرا بگیرد؟ گفتنی است سهام شرکت آمازون که در حال حاضر، بیش از ۳,۴۰۰ دلار ارزشگذاری میشود، در سال ۲۰۰۰، فقط اندکی بیش از ۳۰ دلار قیمت داشت. سهام این شرکت اکنون نمادی از داراییهایی است که ممکن است در حال حاضر کمارزش به نظر برسند، اما در آینده رونقی صدچندان خواهند داشت.
من مطمئن نیستم که فناوری بلاک چین بهاندازهای پیشرفت کرده باشد که بتواند یکی از این پروژههای جاهطلبی را که در اولین مراحل رشد و توسعه قرار دارند، به کوین ممتاز دیفای تبدیل کند، بهشکلی که بر سایر کوینها برتری داشته باشد. با این حال، ما بر مبنای اطلاعات فعلی تصمیمگیری میکنیم و امیدواریم که یکی از این پلتفرمها بتواند پیشتاز موج جدید دیفای در سالهای ۲۰۲۴ یا ۲۰۲۵ باشد.
همچنین، به نظر من، بهتر است پلتفرمهای دیفای راهی برای کنارگذاشتن رویکرد وثیقهگذاری بیش از حد اِعمال کنند. وثیقه بیش از حد به این معنا است که اگر شما بخواهید ۱۰۰ دلار اتریوم وام بگیرید، باید دارایی دیجیتال دیگری با ارزشی بیش از ۱۰۰ دلار بهعنوان وثیقۀ وام در پلتفرم قفل کنید. این رویکرد میتواند امنیت سیستم را تضمین کند، اما چندان مشکلگشا نیست و به نظر من، نمیتوان آن را روش پیشرفتهای برای جایگزینی وامهای سنتی دانست.
اعتبار بانکی پایه و اساس دنیای مدرن است. پیش از شکلگیری مفهوم اعتبار بانکی و ریسک توزیعشده، زندگی افراد کمابیش ثابت باقی میماند. با مطالعه تاریخچه پول، متوجه میشوید که اگر شما یکی از افراد طبقه متوسط در جهان باستان بودید و قصد داشتید یک نانوایی تأسیس کنید، نمیتوانستید وام بگیرید زیرا فقط افرادی که مالک پول و سرمایه کلان بودند، ممتاز و نجیبزاده محسوب میشدند.
در آن زمان، هیچکس باور نمیکرد که آینده با گذشته متفاوت خواهد بود، زیرا سبک و شیوه زندگی اکثر افراد در تمام طول حیات یکسان باقی میماند. وامها هزینه گزافی به همراه داشتند و اگر یک نانوا قصد داشت وام بگیرد، باید بیش از نیمی از سود کسبوکار خود را به اشراف و ثروتمندان میداد و طی چندین سال، بین ۵۰ تا ۱۰۰ درصد سود بازپرداخت میکرد؛ در غیر این صورت، تمام کسبوکار خود را از دست میداد. به همین دلیل، کارآفرینی در آن زمان ارزش چندانی نداشت، زیرا اصلاً چهکسی میتوانست از عهده پرداخت چنین رِبایی برآید؟
به همین دلیل، رباخواری در بسیاری از ادیان آن زمان گناه اعلام میشد. به وامدادن با نرخ بهره بسیار بالا رباخواری گفته می شود. در حال حاضر، ما تصویر روشنی از رباخواری داریم، اما در جهان باستان، اعتبار و قانونی به غیر از این برای دریافت وام وجود نداشت. همه افراد از رباخواری متنفر بودند و دلیل خوبی برای این تنفر داشتند. سود وام بار بزرگی بر وامگیرنده تحمیل میکرد. این نوع وامدهی ناکارآمد بود و امروزه نیز، رباخواری فقط در باندهای خلافکاری و حکومتهای دیکتاتوری دیده میشود.
با این حال، این مفهوم برای شما آشنا به نظر میرسد، زیرا همان چیزی است که امروزه در دیفای انجام میشود. در حال حاضر، دیفای نسخهای آزمایشی از آینده مالی است. اگر شما همین حالا ۱۳۰ دلار در اختیار دارید، چرا باید این میزان را بهعنوان وثیقه قفل کنید تا بتوانید ۱۰۰ دلار وام بگیرید؟ اصلاً چرا باید خطر لیکوییدشدن (از دست رفتن سرمایه) را به جان بخرید؟ تنها دلیل افرادی که دست به چنین اقدامی میزنند، گمانهزنی در مورد احتمال رشد کوینی است که وام گرفتهاند و اگر صادقانه بگوییم، این کار منفعت دیگری برای وامگیرنده ندارد. اما، اگر دیفای واقعاً بخواهد تمام بازار وامدهی به کارآفرینان و کسبوکارهای کوچک را در دست بگیرد، باید پیشرفت کند و این امر نیازمند صرف زمانی قابلتوجه است، شاید یک دهه یا حتی بیشتر.
اینکه پلتفرمهای دیفای رابط کاربری خیرهکنندهای ندارند، شبیه به این است که بخواهیم بدون مرورگر از اینترنت استفاده کنیم. نمیتوانیم صبر کنیم تا چند برنامهنویس و طراح وبسایت حرفهای و باهوش شروع به کار روی واسط گرافیکی کاربر (GUI) در فضای دیفای کنند، زیرا در صورت ورود بازیکنان بزرگی همچون ویزا و مسترکارت به بازی، کار تمام است. قطعاً آنها تمرکز اصلی خود را روی تجربه کاربری قرار میدهند. بهعنوان مثال، به عقیده من پلتفرم متامسک (MetaMask) اصلاً رابط کاربری خوبی ندارد. ما نیازی فوری به رابط کاربری بسیار بهتری داریم، طوریکه حتی مادربزرگها و پدربزرگها هم بتوانند بهراحتی از آن استفاده کنند.
در نهایت، لازم به ذکر است که اهمیت کوینهای دیفای در سبد ارزهای دیجیتال بسیار بالا است؛ زیرا، به عقیده من امور مالی غیرمتمرکز یکی از خوشآتیهترین کاربردهای فضای ارزهای دیجیتال است که از مشکل بزرگی رنج میبرد. این حوزه بیش از هر حوزه دیگری در معرض بزرگترین حملهها و سختگیریهای دولتها قرار دارد و این امر باعث افزایش فوقالعاده خطر دیفای میشود. این همان مسئلهای است که ما در فضای سرمایهگذاری، معاملات همبسته یا تأثیر بازارها بر یکدیگر مینامیم و در حوزه دیفای نیز شاهد همبستگی مهمی هستیم که باید مراقب آن باشیم.
مطمئن باشید که وقتی دولتها در سرتاسر دنیا متوجه شوند که افراد بدون واسطه و بهطور بالقوه، با دورزدن قوانین سختگیرانه و متمرکز شناخت مشتری (KYC) وام میگیرند، بهشدت پریشان میشوند و آنگاه میتوانید ببینید که حملات مکرر و غضبناک دولتها چگونه جلوی فعالیت بسیاری از پروژهها را خواهند گرفت.
با وجود تمام آنچه که گفته شد، به نظر من، دیفای پابرجا باقی خواهد ماند، حتی پس از اینکه دولتهای سختگیر، در آیندهای نهچندان دور، دیفای را در چارچوبی از قوانین سنتی قانونگذاری کنند. اگر خوششانس باشیم، احتمالاً یکی از کوینهای سبد ارزهای دیجیتال ما نیز سهم خوبی از این موفقیت خواهد داشت. از سویی دیگر، با توجه به رشد و توسعه مستمر این فضا و ارائه پروژههای جدیدتر و بهتر، احتمال انتخاب کوین اشتباه را نیز نباید فراموش کنیم. در هر صورت، هنوز هم شانسی برای کوینهای منتخب ما در حوزه دیفای وجود دارد و بهتر است امیدوار باشیم.
اولین کوین بعدی که خارج از فضای دیفای بررسی میکنیم، کوین لینک (Link) است. این پروژه که قصد دارد میان تمام انواع بلاک چین و اطلاعات شخص ثالث پیوند ایجاد کند، یکی از پرکاربردترین سرویسها در فضای ارزهای دیجیتال محسوب میشود.
مسئلهای که این پروژه درصدد رفع آن است، قابلتأمل به نظر میرسد: چرا باید هزاران بلاک چین مجزا از هم داشته باشیم؟ درنهایت، ما استانداردهای مشترکی خواهیم داشت که به بلاک چینها اجازه میدهد بهراحتی دادهها و نقدینگی را میان خود مبادله کنند. صادقانه بگویم، به عقیده من لینک، پیوند اصلی بین بلاک چینها نخواهد بود؛ اما، این پروژه در حال حاضر بهترین مدعی در این فضا برای ایجاد ارتباط میان بلاک چینها است. درمجموع، تعدادی پروتکل منبعباز با هدفی مشابه درصدد ایجاد این تعامل متقابل هستند، اما دستیابی کامل به این هدف به زمان احتیاج دارد.
همچنین، بایننس آکادمی این پروژه را به این صورت توصیف میکند:
لینک یک سرویس اوراکل غیرمتمرکز است که میتواند برای قراردادهای هوشمندِ ایجادشده روی اتریوم، دادههای خارجی فراهم کند. بهعبارت دیگر، این سرویس بلاک چینها را به دنیای واقعی متصل میکند.
اوراکل چیست؟
اوراکل (oracle) سرویس شخص ثالثی است که اطلاعات دنیای واقعی را در اختیار قراردادهای هوشمند قرار میدهد. درواقع، قراردادهای هوشمند چندان باهوش نیستند! آنها اساساً فقط اسکریپتهایی ساده هستند. اما تصور کنید که این اسکریپتها در قراردادهای واقعی، مانند یک وصیتنامه، جای بگیرند. میتوانید اسکریپت قرارداد هوشمند را بهصورتی تنظیم کنید که پول را تا پس از فوت مالک وصیتنامه بهعنوان سند تضمینی در قرارداد نگهداری کند؛ اما، آیا اسکریپت میتواند متوجه شود که فرد مذکور فوت کرده است؟ راهحل در دست اوراکلها است. اوراکل اطلاعات خارجی را درخواست، اعتبارسنجی و تأیید میکند و با ارائه این اطلاعات به قراردادهای هوشمند، به آنها اجازه میدهد اجرا شوند.
به نظر من، قراردادهای هوشمند در آینده در قراردادهای حقوقی دنیای واقعی جای خواهند گرفت؛ اما، فراموش نکنید که این دو نوع قرارداد بسیار متفاوت هستند. قرارداد حقوقی منطقی دستنوشت و اساسی مستحکم دارد و همچنین، مستلزم حجم زیادی از تعاملات انسانی است. افراد میدانند که اگر کسی فوت کرده باشد، باید آنچه را که در قرارداد حقوقی وصیتنامه وی درج شده است، انجام دهند. در حال حاضر، تمام این کارها توسط افراد انجام میشود؛ اما در آینده، قراردادهای هوشمندِ جایگذاریشده در قرارداد حقوقی وصیتنامه، به محض اینکه اوراکلی خبر فوت فرد را تأیید کند، اجرا میشوند و پول را توزیع میکنند.
پیش از اینکه بهسراغ بحث بعدی برویم، در خصوص بحث پل ارتباطی میان دنیای واقعی و اقتصاد مجازی، باید اشاره کنم که من اگر میتوانستم روی پلتفرم مَتریوم (Mattereum) سرمایهگذاری میکردم؛ اما آنها هنوز توکنی برای فروش ندارند. من عاشق این پروژه و تیم پشتیبانی آن هستم. این پروژه تلاش دارد مشکلات مربوط به مالکیت اموال در دنیای واقعی را با استفاده از توکنهای NFT حل کند.
تِتا (Theta) کوین دیگری است که قصد دارد انقلابی در فضای قدیمی صنعت پخش ویدئو ایجاد کند. این پروژه بهمنظور ایجاد انگیزه در یک پلتفرم جهانی غیرمتمرکز پخش ویدئو طراحی شده است. هرچه تعداد کاربرانی که به تِتا میپیوندند بیشتر باشد، این پلتفرم پهنای باند بیشتری دریافت میکند. تتا بهنوعی ضد فضای ذخیرهسازی ابری است و سعی دارد منابع ذخیرهسازی را توزیعشده و غیرمتمرکز کند. این آونگ بزرگ تاریخ است؛ ابتدا همهچیز متمرکز میشود تا در انقلاب بعدی غیرمتمرکز شود و سپس، آونگ دوباره به سمت تمرکززایی بازگشت میکند.
تتا گروهی فوقالعادهای از سرمایهگذاران و همکاران در رسانه و صنعت بازی در اختیار دارد. بالاخره، روزی فرد یا گروهی، انقلابی در فضای ویدئویی ایجاد خواهد کرد و شاید این افراد تیم توسعهدهنده تتا باشند؛ البته، برای اینکه با قطعیت چنین گزارهای را مطرح کنیم، هنوز خیلی زود است. در طولانیمدت، تتا یکی دیگر از پلتفرمهایی است که میتواند آینده درخشانی داشته باشد. اگرچه تتا پلتفرمی نیست که بتواند برای همیشه واسطهای برای پرداختهای اندک از سوی طرفدارهای هنرمندان به آنها باشد؛ این پلتفرم در حال حاضر بهترین کاندید این حوزه است و بنابراین، میتوانید این گزینه سرمایهگذاری را نیز زیر نظر داشته باشید.
دات (DOT)، معروف به پولکادات (Pokadot)، یکی دیگر از پروژههای بسیار جذابی است که در دسته اینترنت غیرمتمرکز نسل بعد قرار میگیرد. دات بر مبنای ایده شبکهسازی بین بلاک چینهای مختلف بنا شده است، ایدهای که گاهی حتی مورد تمسخر نیز قرار میگیرد. با این همه، حتی بنیانگذاران اولیۀ وب و اینترنت، مانند سِر تیم بِرنرز لی (Sir Tim Berners Lee)، نیز اکنون مشغول کار روی رویکردی غیرمتمرکزتر هستند. بنابراین، به نظر نمیرسد این ایده رویایی دستنیافتنی باشد.
هر بار که پروژه پولکادات را بررسی میکنم، افراد کارآزموده و باهوش بسیاری را پشتیبان آن مییابم. با این حال، از نقطهضعفهای این تیم میتوان به ارائهها و حضور نهچندان تأثیرگذار آنها در محافل علمی اشاره کرد که به جای مطرحکردن نوآوریهای ملموس در دنیای واقعی، تقریباً همیشه سرشار از مفاهیم و واژگان علمی تخیلی است. درمجموع، پولکادات پروژه دیگری است که قصد دارد با ایجاد شبکهای جهانی، همهچیز را به یک چارچوب جهانی متصل کند. سرمایهگذاری روی این پروژه فقط درصورتیکه موفق به راهاندازی شود، سودمند خواهد بود.
استکس (STX) محصولی از تیم توسعهدهندگان بلاک استک (Blockstack) است. این پلتفرم به بیت کوین متصل میشود و به افراد اجازه میدهد اپلیکیشنها، قراردادهای هوشمند و داراییهای دیجیتالی بسازند که از امنیت و گسترۀ شبکه بیت کوین برخوردار هستند. من در گذشته مدت کوتاهی با آنها کار کردهام؛ به نظر من، این تیم بسیار باهوش است و افراد خبرهای همچون ناوال راویکانت (Naval Ravikant) از این شرکت حمایت میکنند.
بنکور (Bancor) در زمان جنون عرضه اولیه کوین (ICO) در سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷، رویداد بسیار بزرگی از عرضه اولیه کوین برگزار کرد. این پروژه اساساً تأمینکننده نقدینگی الگوریتمی برای پلتفرمهای تجاریای است که تحت عنوان بازارساز الگوریتمی و پروتکل مبادلات (swap protocol) شناخته میشوند.
ترون (Tron) کوینی عجیب و غیرقابلپیشبینی است. ترون که توسط شخصیتی جذاب و جنجالبرانگیز همچون جاستین سان (Justin Sun) بنیان نهاده شده است، قصد دارد به سیستم عاملی برای اپلیکیشنهای غیرمتمرکز تبدیل شود. این پلتفرم در زمینه ساخت اپلیکیشنهای غیرمتمرکز در صنعت بازی شهرت قابلملاحظهای دارد و به نظر من، صنعت بازی میتواند در بلندمدت نقش مهمی در رشد ارزهای دیجیتال ایفا کند. من نیز ترون را وارد فهرست سرمایهگذاریام کردهام، اما باید صادقانه بگویم که هنوز در مورد سرمایهگذاری روی این پروژه مطمئن نیستم و از آنجا که احتمال بُرد این کوین را اندک میدانم، سرمایه اندکی نیز به آن اختصاص دادهام.
پروژه وی چین (VeChain) دومین کوین ناشناخته اما خوشآتیه این فهرست است. این کوین اخیراً روند صعودی مداومی طی کرده است و طرفداران دوآتشهای دارد. پلتفرم وی چین برای مدیریت زنجیره تأمین بهمنظور تضمین امنیت مواد غذایی در حین حمل یا رهگیری کالاهایی که در کانتینرهای کشتیهای دریای آزاد جابهجا میشوند، طراحی شده است.
به نظر من ما در نهایت سیستم رهگیری توزیعشدهای برای مواد غذایی و کالاها در سرتاسر جهان خواهیم داشت؛ اما احتمالاً به ثمررسیدن این ایده چندین دهه طول خواهد کشید، زیرا این صنعت همیشه در پیوستن به منحنی پذیرش نوآوریها دچار تأخیر بوده است. وی چین اخیراً به موفقیتهای بسیاری دست یافته است، اما این پروژه باید طی دههها دوام بیاورد تا شانسی برای دگرگونی این فضای قدیمی داشته باشد. با این حال، من این کوین را نیز در فهرست سرمایهگذاریام جای دادهام.
دوست دارید میلیونر ارزهای دیجیتال شوید؟
آنچه خواندید فهرست سرمایهگذاری من بود. برداشتن یک سبد ارز دیجیتال، خریدن چند کوین، نگهداری آنها و سپس منتظرشدن بهمدت ۲ تا ۵ سال، رویکرد سرمایهگذاری دفعۀ پیش بود که این بار، با چند تغییر آن را جذابتر میکنیم. اگر چند سال پیش این کار را انجام داده بودید، میتوانستید دیگر سر کار نروید یا حداقل اقساط خانهتان را بپردازید. احتمالاً اکثر کوینهایی که خریده بودید نابود میشدند، اما اگر در زمانی مناسب وارد بازار شده بودید، آن ۱۰ درصد سرمایهگذاری فوقالعاده تمام ضررها را جبران میکردند.
البته، شما نمیتوانید برای همیشه کوینهایتان را نگه دارید؛ بنابراین، زمان فروش به اندازه زمان خرید حائز اهمیت است. هودلکردن همیشگی فقط یک شوخی است و هیچ ارتباطی با واقعیت ندارد. شما باید برای خروج نیز برنامه داشته باشید و این کوینها را دوباره به ارزهای فیات تبدیل کنید. به عبارت دیگر، بخرید اما بهموقع بفروشید! زیرا اگر بهموقع نفروشید، فقط روی کاغذ سود به دست میآورید.
به خاطر داشته باشید که بسیاری از این کوینها نیز افت خواهند کرد، اما نسبت به سه سال پیش، امروز وضع فرق کرده است. در حال حاضر، تریلیونها دلار پول در سرتاسر جهان منتقل میشوند. برخی اپلیکیشنهای واقعی وجود دارند که میتوانند مشکلات واقعی را مدیریت و حل کنند. توسعهدهندگان در زمان زمستان ارزهای دیجیتال نیز مشغول فعالیت بودهاند.
با این حال، بازار ارزهای دیجیتال هنوز بازاری نابالغ است. ارزش بازار برخی از شرکتهای سنتی بیشتر از ارزش تمام بیت کوینهای دنیا است. فقط یک دهه از عمر ارزهای دیجیتال گذشته است و توسعه این حوزه بیش از آنچه افراد تصور میکنند، طول میکشد. ۲۰ تا ۳۰ سال طول کشید تا اینترنت به بلوغ رسید و یک دهه دیگر طول میکشد تا در تمام زندگی ما نفوذ کند و همهجا حاضر باشد. در حال حاضر، به دلیل حضور اینترنت و سرعت انتقال اطلاعات، همهچیز کمی سریعتر حرکت میکند، اما نه به آن سرعتی که فکر میکنید. ابداع چیزی که در حال حاضر وجود ندارد و میتواند تمام مشکلات را حل کند، نیازمند تلاش و کوشش بسیار است و روندی آهسته دارد.
این روند آهسته یک تکامل داروینی جالب است که در آن تنها نیرومندها باقی میمانند و بقیه راه دودو (Dodo) را میپیمایند. نسل دودو که پرندهای شبیه به کبوتر است، در اواخر قرن ۱۷ میلادی و بهعلت شکار بیرویه بشر منقرض شد، زیرا بهعلت ضعف جسمانی، توانایی محافظت از خود یا فرار از دست شکارچیان را نداشت. دودو مثالی رایج از چگونگی انقراض جانوران و نظریه تکاملی داروین است.
در بازار ارزهای دیجیتال، سقوط دیگری را تجربه خواهیم کرد، شاید امسال و شاید سال بعد. اما این مسئله مانند موجی به راه افتاده است و با نزدیکترشدن به ساحل، بهتدریج قدرتمندتر میشود. ممکن است اکنون نتوانید آن را مشاهده کنید، اما هنگامی تأثیر این موج را خواهید دید که به ساحل برخورد کند و تمام داراییها ویران شوند.
اما آن وقت است که لبخندبرلب، در تقویم خود علامت میزنید تا شش ماه یا یک سال بعد، بازار را بررسی و سپس شروع به خرید سرمایۀ ازدسترفتۀ بقیه کنید. پس از آن، میتوانید کوینهای خود را در ذخیره سرد و آفلاین قرار دهید، آنها را فراموش کنید و حتی به نمودارها نگاهی نیندازید. سپس، دو یا سه سال دیگر از خواب برخیزید و ببینید سبد سرمایهگذاری شما در چه وضعیتی قرار دارد.
آن زمان، اگر خوششانس باشید، میتوانید دیگر هرگز برای کسی کار نکنید یا حداقل سفری به دور دنیا داشته باشید یا تمام بدهیها و قسطهای سنگین خود را بپردازید. با سود جدید خود چه خواهید کرد؟ جهانگردی میکنید؟ خانه رویایی خود را میخرید؟ یا حرفه دلخواه خود را شروع میکنید؟
جهان گسترده و بینهایت است. مسیرهای زیادی برای رسیدن به یک زندگی جذاب و ماجراجویانه وجود دارند. شما کدام مسیر را انتخاب خواهید کرد؟ مسئولیت هرچه را انتخاب کنید، با خود شماست. پس، عاقلانه انتخاب کنید.
سلام دوستان.گل به رویتان بباره.همیشه شاد وپرسود باشید.ارزوی ملیادر شدن در هر سرمایه گذاری را برایتان دارم .
مقاله را مطالعه کردم .خوب بود .من هم از سال ها قبل در بورس وارز دیجیتال فعال بودم .هم سود کردم .هم ضرر .ولی در کل اگر صبر داشته باشی حتما سود میکنی .ولی بیستر از پنج سال .من ارز های تاز نفس وبنیادی و پروژ وارزان قیمت را برای پنج تا ده سال انتخاب میکنم.یکی از انها استارلینگ هست .متاورس فضایی .و مدت سرمایه گزاری از پنج تا ده سال گذاشتم .مثل یه زمینی که بخری ومدت ها نگه داری کنی.البته ارز های دیگر هم دارم .ولی این ارز آیند خوبی دارد .والان بسته صدتایی آن 15 تومان هست .وتزدیک به صفر .دیگه جای برای پایین آمدن ندارد .حالا ارزهای دیگه که قیمت انها 100 ویا200ویا3000 دلار هست .که بهقول همین مقاله .مشکل میتوند از این قیمت ها 1000ویا ده ها هزار برابر رشد کنند ولی استارلینگ احتمال رشد زیادی دارد ولی صبری باید کرد .5ویا10سال تا ملیادر شوی .البته باید سرمایه را بی خیال بشی.وارزشش رادارد .اگر ده سال پیش 100 بیت کوین میخریدی هریکیش صد هزار تومان بود .والان صد تاش چهارصد ده میلیارد هست ..حالا حساب کن استار لینگ اگر یک سنت بشود توی ده سال که حتما میشود.شما ملیادر میشوی .واین شدنیست .ولی صبر ایوب میخاد که باید داشته باشی .تمام .گل ببار برای همتون .الهی هر که لیاقتشو داره ملیادر بشود .هرچه ارزوی خوب برای شما دوستان .