اتریوم امسال از بیتکوین جلو میزند!
چطور باید سرمایه گذاری در این حوزه را شروع کنیم؟ قبل ازینکه وارد هر گونه کسب و کار، پروژه یا برنامه خاصی شوید لازم است درباره آن مطالعه کنید.
در واقع، پیش از هر چیز لازم است برای خودتان یک سری اصول سرمایه گذاری تعریف کنید. اما چرا باید این اصول را تعریف کنیم؟
در تصمیم گیری های سخت وجود یک سری قواعد و اصول کلی ضروری است. هر یک از این قواعد، اختلاف میان دو یا چند فلسفه و در نهایت برتری یکی نسبت به بقیه را منعکس میسازند.
اکثر مردم فلسفه و ترجیحات خود را دارند، اما آنها را یادداشت نمیکنند. نوشتن آنها بسیار مهم است. با این کار میتوانید بهتر فکر کنید. لازم است این یادداشت ها را بررسی کنید یا با دوستان و اعضای خانوادهتان در میان بگذارید.
یک مثال طولانی…
به مثال زیر درباره جیسون کوالسکی؛ (نویسنده مطلب اصلی) نگاه کنید. در این مثال به چند نمونه از این اصول اشاره کرده ایم:
یادداشتهای جیسون (ژانویه ۲۰۱۸):
۱- سرمایه گذاری پلتفرم (مثل اتریوم) را نسبت به سرمایه گذاری اپلیکیشن (مثل دَش) در اولویت قرار میدهم. زیرا، زیرساخت های قوی، مقیاس گذاری و اعمال تغییرات در سطح جهانی را ممکن میسازند. علاوه بر آن، پیش بینی اپلیکیشن های موفق دشوار است و در طول زمان پایدار نیست. اما، پلتفرمها در برابر نیاز متغیر مشتری مقاومت بیشتری از خود نشان میدهد.
۲- در میان ارزهای دیجیتالی که از فناوری های جدیدتر یا گزارش عملکردی (white paper) بهتر استفاده میکنند، ارزهایی را انتخاب میکنم که بیشتر روی قابلیت user adoption متمرکز هستند.
۳- در سرمایه گذاری اهداف بلند مدت خواهم داشت. ارزهای دیجیتالی که پتانسیل ایجاد کسب و کارهای چند تریلیون دلاری در آنها بیشتر احساس میشود را در اولیت قرار میدهم. همچنین، از ارزهایی که پذیرش گسترده آنها با مشکلات متعددی روبرو است، فاصله میگیرم. روی ارزهای اصلی و بنیادی سرمایهگذاری خواهم کرد، نه آنهایی که به نظر دیگران خوب است.
۴- به شدت برای سیگنال های بازار ارزش قائل میشوم. به خصوص اگر این سیگنال ها از طرف افراد مطلع و کارکشته در این راه ارائه شده باشند.
۵- به ارزهای دیجیتالی که توانایی تغییر مسیر، چرخش سریع، و تصمیم گیری در آنها وجود دارد بیشتر از ارزهایی اهمیت میدهم که روی وضع موجود، و سنت ها متمرکز هستند و با دقت اما آهسته پیش میروند. انعطاف پذیری و سرعت؛ تابع ساختار تیمی و برتری در ارزهاست.
اکنون نگاهی میاندازیم به وضعیت تقریبی سرمایه گذاری جیسون، پس از تعیین یکسری قواعد کلی، و رعایت دقیق آن به مدت یک ماه:
وضعیت سرمایه گذاری جیسون (از ۱۱ ژانویه ۲۰۱۸):
اتریوم: ۵۰٪
استلار: ۲۰٪
نئو: ۲۰٪
ریکوئست نتورک: ۱۰٪
همانطور که مشاهده کردید جیسون روی یکسری از ارزهای دیجیتال جریان اصلی نظیر بیت کوین، یا ریپل سرمایه گذاری نکرده بود. او برای این کار دلایل خود را داشته است:
دیدگاه جیسون درباره بیت کوین، کوین های حریم خصوصی محور، و ریپل:
به نظر من مهمترین اتفاقی که در دنیای بلاک چین میتواند بیافتد، جدایی این شبکه از تسلط و برتری بیت کوین است. این وابستگی به گونه ای است که بازار همزمان با افت قیمت بیت کوینافت میکند. با وجود این در سال ۲۰۱۸، شاهد یکسری اتفاقات جدید بوده ایم. دیدگاهی در اینجا مطرح میشود، و آن هم احتمال این است که اتریوم از بیت کوین پیشی بگیرد. در نهایت یک روز بازار ارزهای دیجیتال خود را از بند بیت کوین رها خواهد کرد.
درحالی که تراکنش های خصوصی و تماما ناشناس از کاربردهای بزرگ بلاک چین هستند، ارزهای متمایل به حریم خصوصی به شدت برای رسیدن به جریان پذیرش در طولانی مدت رقابت خواهند داشت. انتظار دارم که ارزهای حریم خصوصی محور، مقاومت زیادی در برابر دولت و سازمان های تنظیم کننده داشته باشند. تصمیم دارم تا سرمایه گذاری ام را روی بخش عمومی تر حرکت بلاک چین بگذارم. در میان این نوع از ارزها، انتخاب من مونرو است.
در کوتاه مدت، راه حل هایی برای مشکلات جزئی بلاک چین نظیر ریپل رایج خواهد شد. در حال حاضر، برخی از موسسات مالی، شبکه بلاک چین خصوصی و ارز دیجیتال منحصر به فرد خود را توسعه میدهند و در این زمینه رقابت معناداری مشهود است. این موسسات در شبکه بلاک چین گره یا نود (node) به حساب میآیند و به تمام تراکنش های ثبت شده در این دفتر کل توزیع شده و دیجیتال، دسترسی دارند. من به ریپل و تمرکز آن روی جذب مشتری علاقهمندم. البته، مثل خیلی های دیگر نگران تفاوت میان پروتکل ارزشمند پرداختی ریپل و XRP به عنوان یک ابزار سرمایه گذاری هستم.
دیدگاه جیسون درباره اتریوم، استلار، نئو، و درخواست های پرداخت:
آمازون یک پلتفرم است. فیسبوک هم همانطور. پلتفرم ها بر اینترنت سلطه دارند. همانطور که ساختار اتریوم در پلتفرم عرضه اولیه سکه (ICO) شناخته شده است، ارزهای پلتفرمی نیز بر ارزهای بلاک چینی تسلط خواهند یافت. قطعا کوین های پلتفرمی زیادی مخصوصا در نیمه دوم سال ۲۰۱۸ و در سال ۲۰۱۹ به طور چشمگیری به بازار عرضه خواهند شد. طبق تحقیقات من، اتریوم میان ارزهای پلتفرمی شانس بهتری برای برنده شدن دارد. شاید چند ماه دیگر نظرم در این باره تغییر کند، اما فعلا بیشتر روی آن سرمایهگذاری خواهم کرد.
پلتفرم استلار در مقابل اتریوم، قصد دارد تا عرضه اولیه سکه ICO را برای شرکتها آسانتر کند. استلار روی این مساله فوق العاده مهم، بسیار متمرکز است. توکن گذاری داده ها از طریق بلاک چین در حال تغییر جهان است. تاکنون، اتریوم ثابت کرده که از پس این مورد استفاده برمیآید. در این میان استلار هم تلاش بالایی از خود نشان میدهد و بیشتر روی قابلیت استفاده (مثل ام.وی.پی) متمرکز است تا توسعه قابلیت های ناکارآمد. استلار از سوی شرکت استرایپ حمایت میشود و مشاوران برتر در فناوری از آن پشتیبانی میکنند.
درباره نئو هم اینکه؛ طی دهه گذشته، چین به روشنی گفته است که قصد دارد برای رفع مشکلات جهان، راه حل هایی بیاندیشد. انتظار میرود که این گرایش و اهداف به دنیای بلاک چین نیز کشیده شوند و حداقل یک نمونه پلتفرم دوگانه ایجاد شود. (دستکم یک پلتفرم بزرگ قرارداد هوشمند در غرب و دیگری در شرق)
پلتفرم ریکوئست نتورک، تمرکز ویژه ای روی فضای پرداختی (مبتنی بر اتریوم) دارد. فضای توکن گذاری دارایی ها از جمله ICO تقریبا غیر قابل محاسبه است. در این حین میتوان گفت که فضای پرداختی بی اندازه بزرگ است. من بسیار به ساختار تیمی اهمیت میدهم و پس از مطالعه و بررسی تیم های توسعه دهنده اکثر کوین های عالی در بلاک چین به این نتیجه رسیدم که امروزه بیشتر پروژه ها عملکرد ضعیفی دارند و چیزهایی را در اولیت قرار میدهند که آنقدر ها حائز اهمیت نیست. اما ریکوئست نتورک در عین سریع بودن، تمرکز بالایی بر رشد و تجربه کاربر دارد.
عصر جدیدی در راه است
بیت کوین در ابتدا به روشنی شاهد موفقیت های بسیاری بود. اوایل، بیت کوین موفقیت های زیادی را به همراه آورد که باعث می شد انجام معاملات غلط در پلتفرم های غیرقانونی (نظیر جاده ابریشم یا سیلک رود) تسهیل بخشیده شود. با این حال، بیت کوین در فضای پرداختی عملکرد سریع، ارزان قیمت و متمرکزی از خود نشان نمیدهد و نمیتواند در آی.سی.او ها اثربخش باشد. زیرا، بیت کوین یک پلتفرم نیست. در ادامه بیشتر در این باره توضیح خواهیم داد.
نقش ارز دیجیتال در فناوری بلاک چین به عنوان یک ذخیره ارزش به حساب میآید. فناوری بلاک چین نیز پتانسیل این را دارد که یک ذخیره ارزش مستقل فراهم کند. در دنیای امروز، طلا ذخیره ارزش سنتی است. طلا تا حدودی این ارزش را مدیون مردم است که به صورت مستقل از آن استفاده میکنند. یعنی، درست برعکس پول های جریان اصلی نظیر دلار که ارزش آن صرفا به توفیق و ترقی ایالات متحده آمریکا بستگی دارد. به طور کلی طلا با دلار رابطه معکوس دارد. به عبارت دیگر، طلا مانعیست در برابر نظام مالی کنونی در جهان. چرا که ذخیره سازی آن دشوار، نا امن و سنگین است. در این حین، فناوری بلاک چین جایگزین بهتری را عرضه میکند.
اگر ارزهای دیجیتال در طول زمان ثبات بیشتری پیدا کنند ( با توجه به نوسانات قیمتی اخیر)، میتوانند مکمل دارایی هایی از قبیل طلا باشند. مشکل این است که هیچ کس در دنیای امروز از بیت کوین به عنوان یک ذخیره پایدار از ارزش استفاده نمی کند. میان بیت کوین و دلار نیز تا حدودی همبستگی وجود ندارد. با این وصف، ارزهای دیجیتال میتوانند به ذخایر خوبی از ارزش تبدیل شوند. اما راه زیادی تا آن مانده است!
در کشورهای در حال توسعه، بسیاری از افراد و نهادها در راستای حفظ ثروت خود، پولهای رایج و ناپایدارشان را به مقادیر پایدارتری از دلار تبدیل میکنند. در آینده ای نزدیک، ارزهای دیجیتال یکی از این ذخایر پایدار از ارزش خواهند بود که نهادها به آن روی میآورند و روی این ارزها همانند دلار سرمایه گذاری میکنند. در نتیجه، ارزهای مبتنی بر بلاکچینی که برای پرداخت ها پذیرفته بشوند، می توانند به عنوان پشتوانه و ذخایر ارزش هم مورد استفاده قرارگیرند. عصر پلتفرم بلاک چین در راه است…
شبکههایی که میخواهند برنده باشند
به واسطه فناوری بلاک چین، شبکه های اطلاعاتی به وجود میآیند که بر اساس یک قاعده اصلی؛ با ورود افراد جدید، ارزشمندتر میشوند. در نتیجه، هر زمان یک نفر به یکی از این شبکه ها که به طور گسترده مورد استفاده قرار میگیرد، ملحق شود؛ ارائه ارزش مشابه به کاربران در سایر شبکهها دشوار میشود. برای نمونه، ما از شبکه فیسبوک استفاده میکنیم، چون اکثر دوستانمان عضو این شبکه هستند و میخواهیم با آنها در ارتباط باشیم.
حال یک شبکه اجتماعی دیگر را در نظر بگیرید؛ اگر دوستان ما از آن شبکه به اندازه فیسبوک استفاده نکنند یا اینکه همه عضو آن نباشند، به احتمال زیاد ما نیز استفاده نخواهیم کرد. در نتیجه، شبکه های مختلف به برنده شدن گرایش دارند و میخواهند تمام توجه بازار روی آنها متمرکز شود.
شبکه های اجتماعی مختلف از قبیل فیسبوک یا پیامرسانهایی اعم از وی چت، به بازار شبکه های اجتماعی چیره شدند. از فناوری بلاک چین چنین گرایش و غالب شدنی انتظار میرود. تا امروز، ارزهای متعددی ایجاد شده و در آینده این تعداد بیشتر هم خواهد شد. انتظار میرود که در نهایت تعدادی از این ارزها سر بلند شوند و بقیه خالی از ارزش.
فناوری بلاکچین میتواند خرید و فروش دارایی های فیزیکی را در جهان آسان کند. به عبارت دیگر، بلاک چین مالکیت دارایی را در میان افراد مختلف تسهیل میبخشد. شرکتهای بزرگی نظیر آمازون، و ایربیانبی در گذشته با موفقیت بازارهای دیجیتال خود را ساخته اند. در این حین، بلاک چین به کمک قراددادهای هوشمند، تراکنش های امن، و یک دفتر کل معتبر و توزیع شده؛ زیر ساخت مالیای را فراهم میکند که در دسترس تمام کاربران، و از لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه باشد. همچنین میان افراد اعتماد ایجاد کند. بر خلاف سایت های تامین مالی جمعی نظیر Kickstarter، که در آن حامیان اولیه چیزی جز محصول یا خدمات دریافت نمی کنند، ICOها بخش معناداری از ایده را در اختیار اشخاص قرار میدهند.
قربونت برم اینقدر شعور داری جیسون جون :)