چرا ارز دیجیتال الگوی اجرایی آینده در نظام سرمایهداری است؟
آماده ورود پول جدید به دنیا باشید! به زودی شاهد یک لحظه تاریخی خواهیم بود. پول رایج در جامعهی جهانی تغییر مسیر خواهد داد و ما بارها این جمله را شنیدهایم. یکروز طلا جای مبادله کالا به کالا را گرفت و پول کاغذی جای طلا را… اما حالا چرا ارزهای دیجیتال جایگزین پول کاغذی خواهند شد؟
پول تا ابد دوام نمیآورد؛ این یک واقعیت است.
هنگامیکه دادوستد به یکی از ویژگیهای سیستم اقتصادی اولیهی انسان تبدیل شد، هنوز پول وجود نداشت و در آینده هم اگر دیگر مزیتی برای اقتصاد نداشته باشد، منسوخ خواهد شد. این اتفاق زودتر از آنکه سنتگرایان فرصت پذیرش آن را پیدا کنند، رخ خواهد داد.
واقعیت این است که سیر تکاملی ما به سوی یک جامعهی بدون پول نقد تقریبا کامل است. همین الان هم به ندرت از پول نقد فیزیکی استفاده میکنیم. شاید حتی شمار دفعاتی که در سه سال گذشته پول نقد در کیفمان گذاشتهایم، بیشتر از تعداد انگشتان یک دست نباشد. اسکناس و سکهها دارند به تاریخ میپیوندند.
این همان چیزی است که افرادی که ارز دیجیتال را به عنوان یک حباب (دادوستد با حجم و نرخ بسیار بیشتر از ارزش واقعی مورد معامله) میدانند نمیتوانند درک کنند. اصلا مهم نیست چه فکری میکنید، پول فقط وسیلهای برای دادوستد است. بنابراین، هر وقت چیز کارامدتری به جای آن بیاید منسوخ میشود. پول در حال حاضر طرفداران انگشتشماری دارد که از آن پشتیبانی میکنند و تلاش میکنند آن را احیا کنند. متاسفانه، ستونهایی که زیربنای این سیستم را تشکیل میداد یکی پس از دیگری در حال نابود شدن است؛
به زودی کل این نظام فرو خواهد ریخت.
آیا کسانی که میگویند ارز دیجیتال یک حباب است، میتوانند با ارزشیابیِ پول رایج (فیات یا پول بدون پشتوانهی فیزیکی) یک دلیل واقعی و منطقی ارائه دهند که نشان دهد پول رسمی حباب نیست؟ آیا میتوانند این ارزشیابی را روی قیمت آن که به طور کامل مستقل است و بهای آن به آنچه مورد قبول ماست ارتباط دارد، انجام دهند؟
بنابراین اگر ارز دیجیتال حباب است، پول رسمی هم حباب است.
این افراد اگر میتوانند، یک دلیل منطقی بیاورند که بگوید چرا اگر امروز ما دیگر ارزش اسکناس را باور نداشته باشیم، «پول رسمی» در آینده ارزش خود را از دست خواهد داد (این نشان میدهد که ارزش اسکناس کاملا به خود ما بستگی دارد). بدون آگاهی از پیشینهی تاریخی، اندازه و مقیاس بانکهای مرکزی یا وعدههایی که این مؤسسات برای حفظ یک ارزشگذاریِ مشخص میدهند چگونه میتوان عملکرد آن را زیر سوال برد؟ چیزی که اساسا مطرح است مسألهی اعتماد و باور است. به همین دلیل مجبور هستید باور کنید ممکن است یک راهحل مبتنی بر فناوری برای ایجاد اعتماد وجود داشته باشد؛ اما این در نظام انسانمحور غیرقابلتصور است.
حتی اگر هنوز هم دلایلی دارید که نشان میدهد ارز دیجیتال یک حباب است، کمی دیدگاهتان را تغییر دهید تا ببینید که در واقع همهی پولهای رایج حباب هستند. ما دوست داریم باور کنیم و امیدواریم که ارزش پول، سهام و اوراق قرضه باقی بماند؛ اما این غیرممکن است.
پول یک ساختار منطقی است که بر اعتماد بشر به حکومت استوار است و در ۳۰ سال گذشته نیز به همین منوال بوده است. اما اکنون اعتماد به این مؤسسات از هر زمان دیگری کمتر است. ما به دلایلی که این مؤسسات برای تصمیماتشان میآورند، به اینکه میگویند در راستای منافع ما کار میکنند و اینکه میتوانند آیندهای بهتر برایمان بسازند اعتماد نداریم.
چرا ارز دیجیتال؟
ارزدیجیتال آیندهی اقتصاد است. نه به این دلیل که گروهی افراد رؤیاپرداز میخواهند ما اینگونه باور کنیم؛ به این دلیل که ارز دیجیتال یک الگوی اجرایی جدید برای جهانِ غیرمتمرکز است، کنترل هر چیزی که بیشترین وابستگی را برایمان ایجاد کرده است به خودمان برمیگرداند و در نحوهی عملکرد ما تفاوتهای شگرفی ایجاد خواهد کرد. برای مثال، بیتکوین به نسل جدید مردمِ ونزوئلا کمک کرده است تا برای تورمِ ناشی از فساد مالی که اقتصاد آنها را فلج کرده بود یک سیستم جایگزین پیدا کنند.
- دیگر مجبور نیستیم به حکومت اعتماد کنیم تا سیاست پولی وحشتناکی را به ما تحمیل کند و ما هم مجبور باشیم آن را قبول کنیم.
- دیگر نیاز نیست شرایط سختی را که به دلیل مداخلهی حکومت در یک انحطاط مالی بر ما تحمیل شده است (و در آن هیچ مجازاتی برای هیچ یک از افرادی که به وجود آورندهی آن هستند در نظر گرفته نمیشود) بپذیریم.
- دیگر آیندهی ما به هوا و هوسهای حکومت بستگی ندارد.
میتوانید هر دلیلی که دوست دارید برای رد ایدهی ارز دیجیتال مطرح کنید، مثلا اینکه ارزش ارز دیجیتال بیش از اندازه رشد کرده است، از آن سوءاستفاده میشود یا اینکه محیط مناسبی برای معاملات در حجم زیاد نیست.
چه قیمتی میتوان روی ساختارغیرمتمرکز ارز دیجیتال گذاشت؟
همهی موارد بالا میتوانند پذیرفتنی و منطقی باشند. اما؛
روی ساختارغیرمتمرکز ارز دیجیتال، چه قیمتی میتوانید بگذارید؟
چه قیمتی روی اعتمادی که در یک دفترکلِ تغییرناپذیر برنامهریزی شده است (و هر گونه تغییری در آن از چشم انبوه کاربران پنهان نمیماند) میگذارید؟ اینکه تصمیمات خودسرانه و یکجانبه به تدریج جای خود را به توافق (اجماع) عمومی میدهد، از نظر شما چقدر ارزشمند است؟
اگر نمیتوانید پیامدهای این موضوع را درک کنید، پس هنوز با دقت به آن توجه نکردهاید.
اگر با چگونگی عملکرد ارز رایج (فیات) آشنا نیستید، نمیتوانید دربارهی موفقیت یا عدم موفقیت ارز دیجیتال اظهارنظر کنید. به همین ترتیب، اگر با سازوکار استخراج (فناوریهای پایه که به ارز دیجیتال یا اقتصادِ منابع محدود قدرت میبخشد) آشنایی ندارید، نمیتوانید بگویید که چرا این تحول در حال روی دادن است.
بنابراین سطح دانشتان را بالا ببرید و درک کنید که چرا همهچیز در حال تغییر است. ارزش فناوری که از این تحولات پشتیبانی میکند را بدانید. آنها میتوانند تأثیر مثبتی بر روند پیشرفت این سیستم جدید داشته باشند. در غیر اینصورت فقط یک فرد ناآگاه هستید که گمان میکند اگر مخالفت کند در پیشرفت این فناوری خللی ایجاد میشود.
با در نظر داشتن موارد فوق، اگر باز هم به رمزنگاری اعتقاد دارید میتوانید با خیال راحت وارد این بازار شوید. قاطعانه باور داشته باشید که در طول تاریخ، نوآوریها همیشه در فناوریهای موجود اختلال ایجاد کردهاند. فقط در این صورت است که موفقیت این سیستم محقق خواهد شد. اگر یک سیستم واقعا بهتر کار میکند، هیچ چیز توان ایستادگی در مسیر پیشرفت آن را نخواهد داشت. دقیقا به همین دلیل بود که گوگل توانست یاهو را پشتسر بگذارد، فیسبوک مایاسپیس را از دور خارج کرد و بیتکوین و اتریوم پول را نابود خواهند کرد.
همانطور که آمازون صنعت خردهفروشی را مختل کرد، ارز دیجیتال نیز بانک را ریشهکن خواهد کرد. اگر این را نمیبینید در خواب به سر میبرید.
بگذارید کسانی که ارزهای دیجیتال را باور ندارند فعلا راحت باشند. هنگامیکه بانکهای مرکزی ارزهای دیجیتال را به رسمیت بشناسند، حکم مرگ نظام سرمایهداری که بر اساس اقتصاد انحصاری کار میکند را امضا خواهند کرد.
البته این به معنای نابودی کامل سرمایهداری نیست. سرمابهداری همچنان باقی میماند، اما ارزهای دیجیتال صرفا ابزاری مؤثرتر در اقتصاد خواهند بود.
پیشرفت بیرحم است.
ارزهای دیجیتال یک پروژه موازی سازی شبکه های بانکی هستند و به دلیل عدم شفافیت و امنیت به شکست منتهی خواهد شد . اولین و مهمترین چیز در هر مسئله مربوط به پول شفافیت و امنیت است که کریپتو کارنسی ها از این مسئله حیاتی بی بهره هستند . واقعا" کدامیک از شما جرات دارید 4 بیت کوین معادل 40 هزار دلار را یکجا به حساب کس دیگری بفرستید و اگر یک در هزار به مقصد نرسید و گم شد چکار میتوانید بکنید؟ میتوانید بروید یقه بلاک چین را بگیرید و حتی اگر به مقصد برسد تا ان موقع هم هزار بار از استرس شدید خواهید مرد .