فرق بیت کوین با پولهای معمولی چیست؟ بخوانید تا بیت کوین را بهتر درک کنید
حتما شما هم این جملات را از منتقدان بیت کوین شنیدهاید: بیت کوین یک توهم بزرگ است. یک سری عدد که در فضای مجازی وجود دارند و واقعی نیستند. بیت کوین درست به حباب صابون میماند: همانقدر خیالی است، همانقدر به سراب شبیه است. بیت کوین هیچ پشتوانهای ندارد، مگر یک مشت احمق که به آن باور دارند و آن را میخرند و احمقتر از آنها افرادی که از همان احمقها بیت کوین خریداری میکنند. اما سوال اینجاست که آیا دلار از این نظر با بیت کوین تفاوتی دارد؟
خانم ماریا باستیلوس نویسنده و روزنامهنگار مطرح در وبسایت مدیوم مقالهای بسیار جالب منتشر کرده است که پاسخ خوبی به بحث پشتوانه بیت کوین میدهد. متن کامل این مقاله را در ادامه میخوانید.
چیزی که درک آن برای خیلیها راحت نیست، این است که دلار هم نوعی توهم است. دلار هم مانند بیت کوین چیزی جز یک سری اعداد در فضای مجازی نیست. فقط گاهی اوقات این اعداد را بهشکل اسکناس و سکه میبینیم.
در واقع این کاغذ و سکه هستند که واقعیاند نه دلار. دلار هیچ پشتوانهای ندارد، مگر اینکه طبق حرف منتقدان بیت کوین، یک مشت احمق که آن را بهعنوان وسیلهای برای پرداخت باور دارند و احمقتر از آنها افرادی که با پذیرش آن بهعنوان پول از جانب همان احمقها موافقند! تفاوت اصلی بین بیت کوین و دلار این است که توهمی که درباره دلار وجود دارد بسیار گستردهتر و باورپذیرتر است.
حقیقت این است که تقریبا تمام دلارها (در حدود ۹۰% آنها) صرفا انتزاعی هستند و اصلا بهشکل فیزیکی (لمسشدنی) وجود ندارند. جیمز سورویکی (James Surowiecki) در سال ۲۰۱۲ گزارش داد فقط حدود ۱۰% از کل ذخایر دلار آمریکا (تقریبا ۱ تریلیون دلار از مجموع ۱۰ تریلیون دلار) بهشکل اسکناس و سکه موجود است. بهنظر میرسد رقم فعلی حدود ۱٫۵ تریلیون دلار از مجموع ۱۳٫۷ تریلیون دلار باشد.
ظاهرا سیستم بانکی آمریکا هر وقت که میلش بکشد دلار منتشر میکند و هیچچیز نمیتواند جلودار آن باشد. از ۱۳٫۷ تریلیون دلار نقدینگی (M2) تا اکتبر ۲۰۱۷، حدود ۱۳٫۵ تریلیون دلار بعد از سال ۱۹۵۹ منتشر شده است یا بهعبارت دیگر، عرضه نقدینگی تقریبا ۵۰ برابر افزایش یافته است.
به دلار و واحدهای پولی مشابه آن، در اصطلاح ارز فیات گفته میشود. اما ریشه این اصطلاح از کجاست؟ فیات بهزبان لاتین بهمعنای «بگذارید انجام شود یا وجود داشته باشد» است. همانطور که «فیات لوکس» بهمعنای بگذارید روشنایی وجود داشته باشد است، «فیات دناریی (جمع دناریوس که سکه نقره دوران روم باستان بود)» هم یعنی بگذارید لیر، بولیوار، دلار و روبل وجود داشته باشد.
حکومتها در طول تاریخ هرگز نتوانستهاند در برابر وسوسه انتشار پول مقاومت کنند. یکی از پیامدهای آشکار این بیقیدی در عرضه پول، مشکل تورم است. قدرت خرید ۱ دلار در سال ۱۹۵۹ درحالحاضر به کمتر از ۱۲ سنت کاهش یافته است.
بلاک چین بیت کوین در اصل برای رفع همین نقطهضعف ایجاد شد. پس از ۲۱ میلیون بیت کوینی که تا حدود سال ۲۱۴۰ استخراج خواهد شد، این سیستم دیگر بیت کوین بیشتری تولید نخواهد کرد.
تا دنیا برپاست، کلاهبرداران و سارقان هرگز دست از تلاش برای یافتن روشهای مختلف بهمنظور کنترل کردن و در اختیار گرفتن نظام پولی و هر چیزی که بهعنوان ذخیره ارزش کاربرد داشته باشد بر نخواهند داشت.
فقط به فهرست کلاهبرداریهای بزرگ تاریخ نگاهی بیندازید: کلاهبرداران ماجرای اسناد پاناما، برنی کورنفلد و برنارد میداف، نهنگ لندن، ورشکستگی صندوق LTCM و بانک BCCI، سارقان باهوش گنجینههای موزه گاردنر در بوستون، بحران مالی ۲۰۰۸ و کمکهای مالی مرتبط با آن، سرقت از امتی.گاکس، ماجرای دائو و همچنین تتر.
میبینید که هر ذخیره ارزشی هدف کلاهبرداران است. فرقی هم نمیکند که از چه سیستم مبادلهای استفاده کنید، در هر صورت همانطور که ثروتی به دست میآورید به همان راحتی هم ممکن است آن را از دست بدهید. با اینحال جالب اینجاست که همیشه هم افرادی وجود دارند که با حسننیت تمام کار میکنند تا سیستمهای پولی به طور کامل نابود نشوند.
بین ارزهای دیجیتال و دلار تفاوتهایی اساسی وجود دارد. یکی از آن تفاوتها این است که تراکنشهای صورت گرفته در سیستم بیت کوین در یک دفتر کل ثبت میشوند که غیر قابل دستکاری است. این دفتر نه به بانک وابسته است و نه به دولت، بلکه متکی به یک شبکه کامپیوتری عمومی است که هر کسی (حداقل بهلحاظ تئوری) میتواند بهشکل رایگان به آن ملحق شود. دومین تفاوت اساسی در عرضه آنهاست. همانطور که گفتیم، عرضهی بیت کوین ثابت است و پس از استخراج تمام ۲۱ میلیون بیت کوین، بیت کوین جدیدی ایجاد نخواهد شد. تفاوت دیگر به ناشناس بودن آنها مربوط میشود. ارزهای دیجیتال قابل پیگیریتر از پول نقد هستند.
پول خودش نوعی توهم است. برای به دست آوردن، بیشتر کردن و نگهداری آن به سختی کار میکنید، اما تنها چیزی که درمورد آن واقعیت دارد قدرت نمادین آن است. قدرتی که فوقالعاده است، البته فقط برای بعضیها.
چیزی که به پول قدرت میدهد، درک مشترک ما از ارزش اسکناس، سکه طلا، توکن اتر یا سکه پوند است. حتی این درک مشترک هم معنای دقیقی ندارد، زیرا مدام در حال تغییر است. با وجود همه تلاشهایی که برای تأمین امنیت پولها و ابزارهای مبادله (با ثابت نگهداشتن نرخ مبادله بر اساس داراییهای مختلف) یا نظارت بر جریان آن با تنظیم نرخ بهره صورت میگیرد، باز هم «ارزش» همه آنها بیثبات و انتزاعی است. پول صرفا شبکهای بیثبات از توافقهایی است که با توجه به شرایط در نظر گرفته میشود.
پولی را در نظر بگیرید که پناهندگان بهمنظور فرار از مرزها برای همیشه از کشورشان خارج میکنند و با ضرر زیادی به پول کشوری که میخواهند به آن وارد شوند تبدیل میکنند. این هم پول است، اما چه شباهتی با پول نامرئی که در فیش حقوقی شما درج شده است یا با رشتهای از اعداد که در حساب بانکی شماست دارد؟
ممکن است قیمت کالاهای مصرفی مانند گوشت، سبزیجات یا چای در فاصله زمانی کوتاهی از دریافت حقوقتان تا روزی که برای خریدکردن میروید بیشتر یا کمتر شود. حتی بلایای طبیعی هم در این میان نقش دارند: ممکن است اتفاقی رخ دهد و مردم بهشکل ناگهانی مجبور شوند هزینه بسیار بیشتری برای چند لیتر آب پاک بپردازند. حالا میتوانید بگویید ارزش یک دلار چقدر است؟
همه بحثهایی که علیه ارزهای دیجیتال مانند بیت کوین و فناوریهای زیربنایی آنها مانند بلاک چین وجود دارند، همیشه این واقعیت را نادیده گرفتهاند که ماهیت پولهای عادی مشروط و بیاساس است. هر کسی که تصور میکند پول رایج کشورها واقعی، باثبات و دارای پشتوانه است، حتی ذرهای نمیتواند ارزهای دیجیتال را درک کند. شاید اعتراض کنید که پولها پشتوانه دارند، اما ندارند.
پشتوانه آنها فقط اعتماد ما انسانها به مؤسساتی است که در ثبات خودشان هم تردید وجود دارد. پشتوانهی دلار آمریکا، ایمان کامل و اعتباری است که از جانب دولت و مردم ایالات متحده نصیبش میشود. اما این دقیقا چه معنایی دارد؟
معنایش این است که اگر شما یک دلار را به خزانهداری آمریکا ببرید و از آنها بخواهید آن را از شما باز خرید کنند، اگر دلار پشتوانه داشته باشد باید به شما طلا یا هر چیز دیگری در ازای دلارتان بدند. اما همین الآن اگر یک دلار را به بانک ببرید، در مقابلش فقط یک دلار دیگر میتوانید دریافت کنید، نه چیز دیگری.
متأسفانه بحرانهای پولی در کشورهای دارای دولتهای بیثبات مانند یونان، ونزوئلا و اسپانیا در افزایش سریع ارزش بازار ارز دیجیتال نقش داشته است.
هنگامی که دولت قبرس تصمیم گرفت بحران مالی کشورش در سال ۲۰۱۳ را با ضبط سپردههای عمده بانکی شهروندانش حل کند، قیمت بیت کوین بهسرعت بالا رفت؛ احتمالا به این دلیل که در آن زمان بسیاری از ساکنان جنوب اروپا که کشورهایشان بدهیهای کلانی داشتند با خودشان فکر کردند که بهتر است یوروهایشان را در بیت کوین سرمایهگذاری کنند تا در بانکهای قبرس.
سپردهگذاران اسپانیایی به احتمال زیاد با خودشان فکر میکنند که: آیا بعد از قبرس نوبت بانکهای اسپانیاست که به چنین سرنوشتی دچار شوند؟
خلاصه اینکه مؤسسات مالی کنونی ما نقصهای زیادی دارند و همیشه مستعد فساد مالی هستند. البته این مشکل از مدتهای طولانی قبل از آنکه ایده بیت کوین در ذهن خالق مرموزش جرقه بزند وجود داشت. ساتوشی ناکاموتو این پیام را خیلی ساده در بلاک جنسیس که آغازگر مسیر بیت کوین بود گنجاند: «روزنامه تایمز، ۳ ژانویه ۲۰۰۹، صدراعظم در آستانه کمک مالی دوم به بانکها».
بیت کوین از ابتدا پروژهای با انگیزههای سیاسی بود، سیستمی جدید که بهوضوح برای ارائه ابزار مبادلهی دیجیتال غیرقابلدستکاری ایجاد شد. با زیربنایی که ممکن است جایگزین بهتری برای سیستم بانکی کنونی ما باشد.
نظریهای که پشت همه ارزهای دیجیتال از جمله بیت کوین وجود دارد، این است که سوابق ثبتشده توسط یک شبکه کامپیوتری توزیعشده میتواند غیرقابلدستکاری باشد و بنابراین بهلحاظ تئوری بهتر از دولتها میتواند سالم و شفاف بودن (Soundness) یک ارز را تضمین کند.
با وجود اینکه موانعی جدی در این مسیر وجود داشته، اما حداقل سیستم بلاک چینی که بیت کوین روی آن ایجاد شده است تا حدودی این نظریه را اثبات کرده است. درست است که از سال ۲۰۰۹ تا کنون بیشاز یک میلیون بیت کوین به سرقت رفته است، اما دفتر کل توزیع شده بیت کوین و نیز سیستم حسابداری آن همچنان پایدار و بدون هیچ انحرافی باقی ماندهاند.
بسیاری از سرقتها و دزدیهایی که در روزهای اولیه عرضه بیت کوین به دنیا اتفاق افتادند، یادآور صحنههای فیلم «گنجهای سیرا مادره» هستند. این درام جالب بهخوبی آزمندی و فساد در طی دهه ۱۹۲۰ را نشان میدهد. تردیدی وجود ندارد که فکر یک شبه ثروتمندشدن میتواند هر کسی را به سوی دیوانگی سوق دهد. اما باید به این هم توجه کرد که تمایل به ارتکاب جرم و حرص و طمعی که در آن زمان بابت طلا وجود داشت، هرگز سبب از بین رفتن ارزش طلا نشد.
نکته مهمی که در اینجا وجود دارد این است که قابلیت غیر قابل دستکاری بودن دفتر کل بیت کوین، فقط بهخاطر توزیعی بودن آن یا بهدلیل سیستم هوشمند رمزنگاری آن نیست، بلکه به خاطر ایمان واقعی و حسننیت توسعهدهندگانی است که از این پروژه در دورانی که هنوز کاملا پا نگرفته است محافظت میکنند.
بدون اغراق میتوان گفت اگر گوین اندرسن نبود، بیت کوین احتمالا میمرد. اندرسن بهتنهایی از پروژه بیت کوین در روزهای اولیه پیدایش آن که پر از بحرانها و مشکلات بود حمایت کرد. حتی هنوز هم فورکهای مختلف و مشکلات زیادی وجود دارند که سیستم بیت کوین را تهدید میکنند. درحالحاضر (این نظر شخصی نویسنده است) غیرقابل اعتماد بودن نسبی توسعهدهندگان اصلی بیت کوین که ظاهرا فقط به فکر منافع شخصی خودشان هستند، ممکن است ضربهای اساسی نه فقط به بیت کوین بلکه به کل فناوری بلاک چین وارد کند.
مسأله دیگری که وجود دارد این است که در روزهای اولیه پیدایش ارزهای دیجیتال، افرادی که این ارزها را میخریدند و نگه میداشتند، با خطر سر کیسه شدن مواجه بودند. به این دلیل که از یک سو مشکلاتی در ایجاد محل ذخیرهسازی امن وجود داشت و از سوی دیگر، توسعه سیستمهایی برای مبادله ایمن ارز دیجیتال با پول عادی راحت نبود.
اتفاقات ناخوشایندی مانند سرقت ۸۰۰,۰۰۰ بیت کوین از صرافی امتی. گاکس در سال ۲۰۱۴ به بدنامشدن کل اکوسیستم ارز دیجیتال انجامید. همه فکر میکردند خود سیستم بیت کوین هک شده است، درحالیکه واقعیت این بود که بزرگترین صرافی ارز دیجیتال هک شده بود. این موضوع شبیه مشکلی است که برای بانک مرکزی بنگلادش ایجاد شد و مبلغ ۶۳ میلیون دلار از حسابش در بانک مرکزی آمریکا در نیویورک را از دست داد. بنابراین اینکه بگوییم «بیت کوین کلاهبرداری است» زیرا متخلفان از مردم کلاهبرداری کردهاند درست مانند این است که بگوییم «صنعت خدمات مالی کلاهبرداری است» زیرا شرکت جیمی دیمون کلاهبردار است.
میگویند بیت کوین در دارک وب برای خرید و فروش مواد مخدر استفاده میشد و این را لکه ننگی بر دامان آن میدانند. اما مگر از اسکناسهای صددلاری برای خرید کوکایین یا از هر ارز رایج دیگری برای خرید موادمخدر استفاده نمیشود؟ آیا به اسکناسهای صد دلاری یا پولهای دیگر هم اعتراض میکنید؟ مگر تبهکاران هرگز از پول نقد در جرم و جنایت استفاده نمیکنند؟ آیا این واقعیت پول نقد را غیرقانونی میکند. مسلما نه. زیرا خود پول بد نیست، ماهیت آن طوری است که انگیزه فساد را تقویت میکند.
بهزودی سیستم بلاک چین که درحالحاضر در تضمین تراکنشهای بیت کوین به کار میرود، بهدلیل ارزش فوقالعادهاش تغییر خواهد کرد و با سایر سیستمها ترکیب خواهد شد. همین حالا هم سرمایهگذاران مبالغ قابلتوجهی پول و مقدار زیادی زمان و انرژیشان را در کسبوکارهای مبتنی بر بلاک چین سرمایهگذاری کردهاند.
در هر زمینهای که نیاز داشته باشیم از رویدادن چیزی اطمینان یابیم، کافی است از فناوری بلاک چین استفاده کنیم تا اطلاعاتی غیرقابلتحریف درباره آن به ما بدهد. شاید نقطه ضعفهایی در سیستمی که ساتوشی ناکاموتو در سال ۲۰۰۹ راهاندازی کرد وجود داشته باشد، اما او ثابت کرد که واقعا راهی برای ایجاد تراکنشها با سوابق تضمینشده و عاری از اشتباه وجود دارد بدون اینکه هیچ نیازی به قدرتهای متمرکز مانند بانکها و دولتها داشته باشیم. هیچ راهی برای برگشت از این مسیر وجود ندارد.
همه ارزها تاکنون برای ایجاد ثبات مبارزه کردهاند و همیشه هم با شکست مواجه شدهاند، زیرا هر جا که فرصتی برای دستبردن و جعل تراکنشها وجود دارد، طبیعت انسانی بهسمت تقلب گرایش پیدا میکند. حتی ثبات محدود و متزلزلی که ما مردم کشورهای توسعهیافته داریم، همچنان به مراقبت و تلاش بیپایان افرادی متعهد و مبادی اصول اخلاقی نیاز دارد و هیچوقت هم اطمینانی از بابت آن نخواهیم داشت. مبارزه برای حفظ این توهم که پول چیزی واقعی است، هرگز پایان نمیپذیرد.
چه جالب