بیتکانکت، از ظهور تا سقوط
درست بهمانند هر چیز مفیدی، تکنولوژیهای جدید نیز تا وقتی که توسط نظام سرمایهداری و حامیانش نابود نشوند، ارزش واقعی خود را نشان نخواهند داد.
سرویسهای همسفری (تاکسیهای آنلاین)، اسکوترهای برقی، آرایشگری و لوازمآرایشی، چاقوهای آشپزخانه خوشساخت و هر چیزی که فکرش را بکنید، اگر بهصورت مستقیم و غیرمستقیم فکر یک شبه پولدار شدن را در انسان ایجاد میکرد، قطعاً تابهحال سروکارشان با فرصتطلبان کلاهبرداری بود که فکر میکنند این محصولات و قدرتشان بیشتر از روان انسانهاست و به دنبال درآمدزایی از این طریق میافتادند. ارزهای دیجیتال نیز از این قاعده مستثنا نیست.
بگذارید کمی بهعقب برگردیم. در هفدهم ژانویه سال ۲۰۱۸، میلیونها نفر از مردم آمریکا، «کارلوس ماتوس» شصت سالهای را تماشا کردند که در تایلند با صدای بسیار بلندی بر سر جمعیت حاضر داد فریاد میکشید.
ماتوس اکنون در زمینه تبلیغ روزههای آب مقطعی برای گیاه خواران (روزهای که فرد تنها آب مینوشد و از خوردن غذا امتناع میکند. مصارف این روزه بیشتر در حوزه کاهش وزن است) فعالیت میکند. وی در تایلند با شور و اشتیاق فراوان و بیان نکاتی مذهبی به تمجید از تأثیرات ارزهای دیجیتال پرداخت.
وی در میان جمعیتی متخصص با صدایی که درعینحال شبیه یک کشیش بشارت گر و یک تماشاگر دو آتشِ بازیهای فوتبال میگفت:
«شرایط هیچوقت به شکلی که درگذشته بوده، نخواهد شد. هیچوقت. ما در حال تغییر دنیایی هستیم که میشناسیم. ما برای تغییر میاییم و سوار بر موجها این تغییر را صورت خواهیم داد.»
سخنرانی وی بهقدری پرشور آغاز شد که انگار کارلوس زیباترین خبر عمر خود را شنیده باشد و طوری رفتار کرد که نمیتواند این خبر را به کس دیگر نگوید. این شور و اشتیاق بهقدری بود که حاشیهها را رها کرده و یک راست به سراغ اصل مطلب رفت و به نحوی سخنرانی خود را آغاز کرد که گویی او فرد است که همین حالا حقوق هنگفت خود را دریافت نموده.
او رو به تماشاگران کرد و با مشتهای گرهکرده رو به آسمان طوری فریاد زد:
«بیت کانکت، بیت کانکت. من عاشق بیت کانکت هستم»
که گویی از مواد روانگردان استفاده کرده است.
اگر داستان را نمیدانید، باید بگویم که «بیت کانکت» زمانی یکی از ارزهای بسیار محبوب در دنیا بود. شاید بگویید که خب چنین ارزی ارزش داد و فریاد اینچنینی را ندارد، اما یادتان نرود که در ژانویه سال ۲۰۱۸، ارزشش را داشته.
تنها یک ماه قبل از تاریخ نوزدهم دسامبر سال ۲۰۱۷، تمام مفسران اقتصادی و ایستگاههای خبری در سرتاسر دنیا، در مقابل بیت کوین حرفی برای گفتن نداشتند.
ارز دیجیتالی که پیشتر تنها آن را با قاچاقچیان مواد مخدر و افرادی میشناختند که فکر میکردند دولت به دنبال دستگیری آنهاست. چراکه این ارز یک شبه ارزشی دو برابر پیدا کرد. بیت کوین، تنها در عرض یک ماه، از قیمتی معادل ۹,۰۰۰ دلار آمریکا، به چیزی در حدود ۲۰,۰۰۰ دلار صعود کرد. اینجا بود که مردم با خود گفتند:
«وایسا ببینم، بیت کوین جدی جدی گنده شده.»
و حالا توجه مردم بهسوی آنجا جلب شده است.
باوجود اخباری در مورد موفقیت پررنگ بیت کوین و پیش بینیهای متخصصین مالی در ارتباط ارزش این ارز دیجیتال و حضور بیت کوین در چرخههای خبری سرتاسر دنیا، ناگهان همهچیز تغییر کرد. بیت کوین بهشدت محبوب و جذاب شد و به وسیلهای برای رسیدن به رؤیاهای نوجوانان و جوانی بدل تبدیل گشت که آه در بساط نداشتند. ناگهان بیت کوین سوگلی ایده آل گراها و جاهطلبها و صد البته کلاهبردارانی شد که به دنبال رسیدن به اهداف شوم خود با این ارز بودند. ناگهان ارزهای دیجیتال به جنسی مفید و سودآور تبدیل شدند.
کمی بعد مردم فهمیدند که بیت کوین تنها ارز دیجیتال موجود در بازار نیست. ناگهان فناوری بلاک چین که بهواسطه آن بیت کوین و ارزهای دیجیتال دیگر فرصت حیات پیدا میکردند به مسئلهای جدی و باارزش بدل شد که میشد با آنها به فناوریهای آینده جامه عمل پوشاند. با حضور بیت کوین و بلاک چین، ناگهان تمام برندگان احتمالی رقابت ارزهای دیجیتال توجهاتی هنگفت را به سمت خود روانه دیدند که سرانجام آن شد تولد چیزی بیش از ۱۶۰۰ ارز دیجیتال مبتنی بر بلاک چین که امروزه از آنها با عنوان «آلت کوین» نامبرده میشوند.
در آن زمان اوضاع اینگونه بود:
آیا به دنبال پولدار شدن هستید؟ فقط کافی است از میان بیش از ۱۶۰۰ گزینه، یکی را برمیگزیدید. ۱۶۰۰ گزینهای که ناگهان ارزشی چند برابر پیدا کردند.
آن زمان، دوران افسانه بازاری جوان و پرتلاطم بود که نمودارهای قیمت همیشه صعودیاش، پر شباهت به دوران ابتدایی صنعت داتکام بود (اشاره به اواخر دهه ۹۰ میلادی که سهام شرکتهای اینترنتی به شدت رشد کرد)، جایی که در آن یک موسسه از تقریباً صفر کار خود را شروع میکند، به ارزشی معادل ده برابر ارزش ابتدایی خود میرسد، بالاتر میرود، به اوج میرسد و ارزشش بار دیگر دو برابر میشود اما درست در همان زمان، تمام ارزشش را از دست میدهد به درون باتلاقی از پوچی میافتد و دیگر هیچگاه نمیتواند از قبرستان تاریخ سر بیرون بیاورد. اما در ازای هر موشکی که به فضا فرستاده میشود و در نیمهراه میسوزد، یکی دیگر از زمین بلند میشود و شما میتوانید ثروتمند شوید.
در آن زمان بیت کوین ۱۶,۰۰۰ دلار بود و نسبت به بیت کوین آلتکوینها خیلی ارزانتر بودند. خیلی ارزانتر. اما اگر چه آلتکوینها پرریسکتر بودند اما سودآوری بیشتری را به ارمغان میآوردند.
بهعنوانمثال اگر شما در ۲۲ دسامبر سال ۲۰۱۷ که لایت کوین قیمتی ۲۸۶ دلاری داشت، معادل ۳۰ دلار لایت کوین خریداری میکردید و یک هفته بعد در هنگام قیمت ۲۱۶ دلاری لایت کوین، اقدام به فروش میکردید، ضرر شما بهمراتب کمتر میشد.
بااینحال اگر یک هفته دیگر صبر میکردید و هفتم ژانویه با قیمت ۳۰۲ دلاری، لایت کوینهای خود را میفروختید، سود کرده بودید. حال همین مسئله را در مورد بیت کوینی باقیمت ۱۶ هزار دلار تصور کنید. قطعاً در این مورد ۳۰ دلار بیت کوین، ضررها و سودهایی بهمراتب کوچکتر را برای شما به همراه داشت.
ژانویه ۲۰۱۸: هجوم برای خرید آلتکوینها
در میان تبوتاب ارزهای دیجیتال و در بحبوحه خریداری آلت کوینهایی که ارزششان دو، سه یا چهار برابر میشد، مردم بیشتر و بیشتر به سمتشان میرفتند و به دنبال یارگیریهای بیشتر بودند تا به دیگران این حقیقت را تحمیل کنند که ارز موردنظر آنها، گوگل آینده در دنیای ارزهای دیجیتال خواهد بود.
این زمان، طلوع عصری جدید بود. بلاک چین، علایق بسیاری را برانگیخت. از هنرمندان گرفته تا فعالان اقتصادی و حتی بیمارستانها، همه و همه به دنبال استفاده و بهرهمندی از این فناوری جدید بودند. ایده پول دیجیتالی جدید که بر پایه اجماع اکثریت کار میکند. ایدهای جدید. ایده مبتنی بر امنیت و کارایی در نظامهای مالی که دنیا به خود ندیده بود و این یعنی آینده. آیندهای که هرکسی از هر جای دنیا میتوانست وارد آن شود.
و مردم هم وارد آن شدند و برخی نیز بوی فرصت به مشامشان خورد.
در میان آنهایی که به دنبال فرصت بودند، سازندگان بیتکانکت و برخی از ستارگان شبکه یوتیوب این فرصت را یافتند و آتش تبلیغات پیرامون این ارز را شعلهورتر کردند و با خرید بیت کانکت توسط میلیونهای آمریکایی پولهای هنگفتی به جیب زدند.
تا زمانی که به ناگهان وبسایت بیت کانکت از کار افتاد و تمام پولهایی که به شکل بیت کانکت وجود داشتند، به معنای واقعی کلمه دیگر وجود ندارند.
کسایی که کامنت گذاشتید یه ذره توجه کنید متوجه میشید که مطلب ترجمه شده هستش. اصلا ربطی به طرز نوشتار نویسنده نداره و توی ترجمه کردن سعی کردن که <b>b:امانت داریِ مطلب <b>رو بعنوان مترجم رعایت کنن.