ارز‌ها: ۳۲,۲۶۴
ارزش بازار: ۳.۳۲۲ تریلیون دلار
قیمت تتر: ۷۶,۳۰۲ تومان

داستان هفت سال سرمایه‌گذاری پرماجرای من روی ارزهای دیجیتال

داستان هفت سال سرمایه‌گذاری پرماجرای من روی ارزهای دیجیتال

دی‌کی (DK) نام مستعار یک کارشناس بازار سرمایه است که از نخستین سال‌های عرضه‌ی ارزهای دیجیتال وارد این حوزه شد و جنبه‌های مختلف آن را تجربه کرد. دی‌کی در این مقاله به تشریح داستان حضور پرماجرای خود در این بازار و فراز و فرودهایی که تجربه کرده است می‌پردازد.

اولین خرید بیت کوین: ۲۰۱۱ یا ۲۰۱۳؟

داستان هفت سال سرمایه‌گذاری پرماجرای من روی ارزهای دیجیتال

قیمت بیت کوین در می ۲۰۱۱ : حدود ۸ دلار

می‌گویند اینترنت چیزی را فراموش نمی‌کند. اما به نظر می‌رسد با بررسی ایمیل‌های دریافتی‌ام نمی‌توانم تاریخ دقیق اولین باری که بیت کوین خریدم را تعیین کنم. تصویری که در ذهنم است می‌گوید که اولین بیت کوین را در سال ۲۰۱۱ خریدم. خیلی دوست داشتم بدانم بیت کوین را در آن زمان به چه قیمتی خریدم. اما تلاشم برای یافتن جزئیات اولین ماجراجویی‌ام در دنیای بیت کوین ناکام ماند! متأسفانه فقط ایمیل‌هایی که پس از می ۲۰۱۱ ارسال و دریافت کرده بودم در حسابم وجود دارد و ظاهرا بقیه پاک شده‌اند. شاید هم برای به دست آوردن جزئیات این خرید در سال ۲۰۱۱ باید به سراغ حساب فیسبوکم بروم. مطمئنم مدیران فیسبوک چنین اطلاعاتی را جایی در سرورهای خود نگه‌می‌دارند!

ایمیلی را که می‌بینید در ۳۰ می ۲۰۱۱ دریافت کردم.

https://cdn-images-1.medium.com/max/1000/1*DIlqFe91rlIetgnOOEG_hg.png

تنها نکته‌ی جالب این ایمیل (زمانی که در جستجوی یافتن مدارک اولین خرید بیت کوین بودم) سامانه‌ی بیت‌مارکت (bitmarket.eu) بود که اخبار بیت کوین را ارائه می‌کرد. بنابراین اگر در آن زمان در این سامانه ثبت‌نام کرده بودم، احتمالا پیش از آن باید مقداری بیت کوین خریده باشم. تصویری که از قیمت هر بیت کوین در اولین خریدم به یاد می‌آورم، ۱۸ دلار است که با فرض بالا درست در می‌آید. در ادامه‌ی جستجو در میان ایمیل‌هایم به پیام‌های دریافتی از صرافی ام‌تی گاکس (Mt.Gox) برخوردم که تاریخ آنها به فوریه ۲۰۱۳ مربوط بود. البته اوایل سال ۲۰۱۳ نیز بیت کوین‌های به قیمت ۱۸ دلار در بازار وجود داشت.

به هر حال، قدیمی‌ترین سابقه‌ی تراکنشی که در میان ایمیل‌های قدیمی‌ام یافتم، ۴۷ دلار به ازای هر بیت کوین بود. این قیمت در ایمیل تأیید نهایی تراکنشِ خرید از سوی ام‌تی گاکس درج شده بود. به هر حال، فرض می‌کنیم خاطرات نه چندان شفافی که در ذهن دارم درست باشد و هر بیت کوین را به قیمت ۱۸ دلار خریده باشم. چند ماه بعد از این خرید هم که قیمت بیت کوین بیش از دو برابر شد، آنها را فروختم.

داستان هفت سال سرمایه‌گذاری پرماجرای من روی ارزهای دیجیتال

شاید بپرسید که چطور در آن زمان این مقدار بیت کوین را پیدا کردم. واقعیت این است که یکی از هم‌تیمی‌هایم در باشگاه هاکی به من گفت که یکی از دوستانش در زمینه‌ی استخراج انواع ارزهای دیجیتال فعالیت دارد. او گفت دوستش بر این باور است که این ارزهای دیجیتال آینده‌ی پرداخت را دگرگون می‌سازد. بااین‌حال، این دوست من که عاشق فناوری بود انسان چندان مصممی نبود و هیچ وقت پیش نمی‌آمد که یک کار را تا آخر پیش ببرد. با خودم فکر کردم اگر واقعا به حرف‌های خودش باور داشت، اکنون بیش از ۱۰ میلیون دلار ثروت داشت!

خود من چندان به فناوری علاقه ندارم. نهایت تلاشی که برای درک فناوری انجام داده‌ام، یادگیری یک سری کدهای ساده Html و برنامه‌نویسی مقدماتی پاسکال بود. در دبیرستان نیز برای چند نفر طراحی وب‌سایت انجام دادم و دیگر فراتر از آن نرفتم. اما آنچه سبب شد بیت کوین نظرم را جلب کند، فناوری نبود. دلیل روی آوردنم به بیت کوین، پول درآوردن بود! همیشه عاشق پول درآوردن بودم. اولین خرید و فروش سهام را در دوره‌ی دبیرستان و در دوره‌ای که «حباب دات‌کام» در بازار وجود داشت انجام دادم. در دانشگاه نیز اقتصاد خواندم و یک صندوق سرمایه‌گذاری تأسیس کردم و هنوز هم آن را مدیریت می‌کنم.

داستان هفت سال سرمایه‌گذاری پرماجرای من روی ارزهای دیجیتال

از همان ابتدا، اصلی‌ترین انگیزه‌ی من کسب درآمد از بیت کوین بود و علاقه‌ای به فناوری آن نداشتم. البته طی چند سال اخیر، مطالعه‌ی زیادی درباره جنبه فناورانه بیت کوین داشته‌ام. به هر حال علاقه و نیز تجربه‌ی شغلی‌ام در جنبه‌ی اقتصادی و حول خرید و فروش بوده است.

خوب به خاطر دارم وقتی قیمت بیت کوین از ۱۵۰ دلار گذشت و سرمایه‌ی اولیه‌ام ۱۰ برابر شد، با پدر و مادرم درباره‌ی بیت کوین صحبت کردم. اما نتیجه‌ی این گفتگو چندان خوشایند نبود. پدرم فکر می‌کرد پول اینترنتی «مسخره» است و مرا سرزنش کرد. به همین دلیل بیت کوین‌هایم را چند روز بعد به قیمت ۱۵۰ دلار به ازای هر بیت کوین فروختم.

ام‌تی. گاکس: ۲۰۱۴-۲۰۱۵

اما بیت کوین آن قدر برایم جذاب بود که مقداری از آن را در حسابم در صرافی آنلاین ام‌تی.گاکس نگه داشتم. مقداری دیگر از بیت کوین‌ها را نیز در یک کیف پول در کامپیوتر قدیمی‌ام ذخیره کردم. اینکه می‌دیدم قیمت پول اینترنتیِ «مسخره» (از دید پدرم) بیش از ۸۰۰ دلار شده است، آن هم کمتر از یک‌سال بعد از اینکه بیشتر بیت کوین‌هایم را فروختم، حسابی حرصم را در می‌آورد.

داستان هفت سال سرمایه‌گذاری پرماجرای من روی ارزهای دیجیتال

باز هم وسوسه شدم بیشتر روی بیت کوین سرمایه‌گذاری کنم. در اوایل سال ۲۰۱۴ که قیمت بیت کوین به حدود ۷۰۰ دلار رسید، باز هم مقداری بیت کوین خریدم و همزمان مقدار بیت کوینی را که به صورت سرد ذخیره کرده بودم (یعنی روی کامپیوتر داشتم) به صرافی ام‌تی.گاکس انتقال دادم. دقیقا یادم هست که مانده‌حسابم در ام‌تی.گاکس حدود ۴۵۰۰ دلار بود.

پس از مدتی، اتفاق ناخوشایندی روی داد. با وجود همه‌ی هشدارهایی که درباره‌ی نگهداری بیت کوین در صرافی‌های آنلاین داده می‌شود، من همه‌ی موجودی‌ام را به ام‌تی.گاکس منتقل کرده بودم. یک روز که می‌خواستم وارد حسابم در وب‌سایتش شوم، دیدم هیچ اثری از آن نیست! انگار اصلا چنین وب‌سایتی از ابتدا وجود نداشته است. بقیه‌ی داستان را احتمالا می‌دانید! ام‌تی.گاکس به خاطر حمله‌ی هکری ورشکست شد و بیت کوین کسانی که در آن حساب داشتند نیز از دست‌شان رفت.

اولین استفاده از بیت کوین برای پرداخت نیز به سال ۲۰۱۵ برمی‌گردد. در آن زمان هر بیت کوین ۴۰۰ دلار ارزش داشت. به این ترتیب، برای مدتی دیگر هیچ ارز دیجیتالی در اختیار نداشتم.

DAO و اتریوم: ۲۰۱۶

تقریبا حدود دو سال از اخبار ارزهای دیجیتال فاصله گرفتم. تا اینکه یک روز در توییتر به «اتریوم» برخوردم. دقیقا به خاطر ندارم چه مطلبی خواندم و چرا نظرم را به خود جلب کرد. اتریوم برایم متفاوت بود، زیرا برای اولین بار جذب فناوری به کار رفته در یک ارز دیجیتال شدم.

شاید برایتان عجیب باشد، ولی انتقال و ذخیره‌ی‌ پول (اصلی‌ترین کاربردهایی که از بیت کوین می‌دیدم) نمی‌توانستند نظرم را به فناوری بنیادینش جلب کنند. شاید اگر در مناطق محروم از خدمات بانکی زندگی می‌کردم، من هم مانند مردمان این نواحی کاربردهای بیت کوین را سودمند می‌دانستم. اما من در کشوری زندگی می‌کردم که در آن انتقال پول برای هر کشور دیگری از طریق نظام بانکی برایم ممکن بود. بنابراین با وجود اینکه بیت کوین مزیت‌هایی نسبت به نظام سنتی بانکی داشت، اما چندان برایم جذاب نبود. اما اتریوم برایم رنگ و بویی دیگر داشت. در تصویر زیر درباره قابلیت‌های اتریوم توضیح داده‌ام.

راهنمای اتریوم

برای مشاده سایز اصلی، روی تصویر کلیک کنید

اتریوم سبب شد واقعیت‌های بیشتری را ببینم. بلاک چین می‌توانست بستری برای نرم افزارهای غیرمتمرکز (dApps) باشد. کاملا مشخص است که این نرم‌افزارها ضدهک هستند و از حریم خصوصی کاربران نیز حفاظت می‌کنند. به این ترتیب، دیگر شرکت‌های بزرگ نمی‌توانند از اطلاعات خصوصی افراد به نفع خودشان استفاده کنند. خلاصه اینکه به شدت مجذوب فناوری بلاک چین شدم.

به محض اینکه اطلاعات بیشتری درباره‌ی اتریوم به دست آوردم، بلافاصله دست‌به‌کار شدم و مقداری بیت کوین از یک صرافی آنلاین خریدم و آن را به اتر تبدیل کردم. تا جایی که به یاد دارم، کمتر خرید و فروشی برایم این‌قدر سودآور بوده است. اولین اتر را به قیمت ۱۱ دلار خریدم و دیدم که طی مدت کوتاهی در تابستان ۲۰۱۶ به بیش از ۱۸ دلار رسید.

داستان هفت سال سرمایه‌گذاری پرماجرای من روی ارزهای دیجیتال

اما ناگهان حمله DAO روی داد. DAO اولین عرضه اولیه سکه (ICO) واقعی بود. شاید برایتان عجیب باشد. من هم می‌دانم اتریوم خودش با ICO ارائه شد و قبل از آن هم چند بار این پدیده اجرا شده بود، اما منظورم از اولین ICO در اینجا، مشارکت عمومی است که سبب همه‌گیر شدن این پدیده شد. با وجود اینکه خودم در این ICO شرکت نکردم و اصلا به اینکه چرا ارزش اترهایم ناگهان زیاد شد دقت نکردم، متوجه بودم که چه جریانی سبب شد اتریوم با بحران جدی روبرو شود. ظاهرا یک هکر توانسته بود به قرارداد DAO نفوذ کرده و همه‌ی اترهای آن را بدزدد.

بارها در زندگی به من ثابت شده که فروش یک دارایی خوب در زمانی که استرس زیادی در بازار وجود دارد، به هیچ وجه کار درستی نیست. به همین دلیل تصمیم گرفتم همه‌ی اترهایم را نگه دارم. پس از مدتی که جامعه‌ی اتریوم تصمیم گرفت یک فورک جدید پیاده کند تا جلوی آسیب ایجاد شده را بگیرد، ارزش اترهایم نیز به شدت افزایش یافت. این نشان می‌دهد خرید دارایی‌هایی که هیچ کسی خواستارش نیست می‌تواند سودآور باشد.

به همین دلیل تعداد زیادی از DAO‌ها را به دارایی‌هایم افزودم، به این امید که بتوانند دوباره به قیمت اولیه‌ی خود بازگردند و بتوانم آنها را به قیمتی بالاتر از آنچه در زمان مباحثات درباره‌ی فورک خریدم به دیگران بفروشم. اما پس از مدتی که سود نسبتا خوبی نصیبم شد، دست از این رویه برداشتم. از آن به بعد دیگر بر روی ارزهای دیجیتال سرمایه‌گذاری نکردم. البته هر از چند گاهی قیمت اتر در بازار را بررسی می‌کردم، به این امید که افزایشی ناگهانی در قیمت آن در بازار روی دهد.

حباب: ۲۰۱۷

داستان هفت سال سرمایه‌گذاری پرماجرای من روی ارزهای دیجیتال

حباب ارزهای دیجیتال بالاخره ترکید. در پایان سه ماه اول سال ۲۰۱۷ و با وجود همه مشکلات ناشی از DAO، اتریوم شبکه‌ای برای توکن‌ها شده بود و توان پردازشی آن نیز برای نرم‌افزارهای غیرمتمرکز کاربرد داشت. بااین‌حال، اولین کاربرد اتریوم در اولین عرضه اولیه سکه (ICO) بود. این وضعیت به نوعی یادآور روزهای اوج در دوره‌ی حباب دات‌کام بود. در آن دوران نیز عرضه اولیه سهام (IPO) شرکت‌های نوآور به شدت محبوب بود.

پول زیادی را در دوره حباب دات‌کام از دست داده بودم. با این حال یک آرزوی قلبی داشتم و آن اینکه یک بار دیگر در یک دوره‌ی دیگر حباب قیمتی، باز هم شانسم را امتحان کنم. به خودم میگفتم که این بار دیگر اشتباهات دفعه‌ی پیش را تکرار نمی‌کنم و تجربیاتی که در اوایل قرن بیست و یک آموخته بودم به کار می‌گیرم. در دوره‌ی حباب دات‌کام، خیلی دیر وارد آن حوزه شدم و به همین دلیل خیلی ضرر کردم.

داستان هفت سال سرمایه‌گذاری پرماجرای من روی ارزهای دیجیتال

اولین چیزی که از آن دوران به خاطر دارم این بود که نزدک (Nasdaq: بزرگ‌ترین بازار معامله‌ی الکترونیکی سهام در‌ آمریکا) دست به اقدامی زده بود که آن را «سقف حباب» می‌نامم. منظورم از سقف حباب محدوده‌ای است که جریان قیمت از روند کانال قبلی خارج می‌شود و به شدت بالا می‌رود (به ۱۰۰ درصد می‌رسد) و سپس افت شدیدی می‌کند.

در آن زمان (سه ماهه اول ۲۰۱۷) خبری از این نوع حرکت نبود. با این حال تمایلی به سرمایه‌گذاری هم نداشتم و منتظر فرصت مناسب‌تری بودم. مهلتی که دولت ایالات متحده برای تصمیم‌گیری درباره‌ی وضعیت بیت کوین تا مارس ۲۰۱۷ داشت برایم زمان ایده‌آلی بود. اول اینکه می‌دانم رویدادهایی که سروصدای زیادی ایجاد می‌کند،‌ معمولا به نتیجه‌ی دلخواهی که بسیاری از مردم به آن امید دارند ختم نمی‌شود. دوم اینکه دولت ایالات متحده بیت کوین را به رسمیت نخواهد شناخت. به همین دلیل درحالی‌که قیمت بیت کوین روی ۱۲۰۰ دلار بود، تصمیم گرفتم تا وقتی قیمتش زیر ۱۰۰۰ دلار نرسیده است روی آن سرمایه‌گذاری نکنم. در واقع امیدوار بودم پس از اعلام تصمیم منفیِ ایالت متحده درباره‌ی بیت کوین، قیمت آن به شدت افت کند. خوشبختانه پیش‌بینی من درست از آب درآمد و دوباره وارد بازی بیت کوین شدم.

داستان هفت سال سرمایه‌گذاری پرماجرای من روی ارزهای دیجیتال

بااین‌حال، اصلا انتظار پیامدهای بعد از آن را نداشتم. تا جایی که شما نیز می‌دانید، قیمت بیت کوین از مارس ۲۰۱۷ به شدت بالا رفت. چند بار وسوسه شدم همه بیت کوین‌هایم را بفروشم. بااین‌حال چون حواسم به «سقف حباب» بود، از این کار خودداری کردم. اما این سقف حباب هرگز روی نداد. قیمت بیت کوین تقریبا در تمام طول سال ۲۰۱۷ زیر خط بالایی کانال قیمتی قرار گرفت. مصمم بودم دیگر این اشتباه را تکرار نکنم و به همین دلیل همچنان مقدار اندکی اتر که سال پیش خریده بودم را حفظ کردم.

البته چیزهای دیگری را نیز از حباب دات‌کام به خاطر دارم. یکی از درس‌های دوره‌ی حباب دات‌کام این بود که کسانی که پیش از سایرین در عرضه اولیه سهام (IPO) سرمایه‌گذاری کرده بودند، از آن بسیار منتفع شدند. من هم تصمیم گرفتم چنین اقدامی را این بار در اولین عرضه اولیه سکه (ICO) پیاده کنم. فکر می‌کردم جزو تازه‌واردان در این بازی باشم، اما واقعیت این است که اولین حضورم در اولین ICO در دوره‌ی اوج سودآوری تبدیل سکه (پیش خرید سکه‌ها و فروش مستقیم آن پس از دریافت آنها) بود.

اولین تجربه‌ام در اولین عرضه اولیه سکه (ICO) در یک ارز دیجیتال با نام موناکو (Monaco) بود که البته سرمایه‌گذاری بسیار پرسودی بود. پس از آن روی اولین ICO چند ارز دیجیتال دیگر نیز سرمایه‌گذاری کردم. اما بیشتر این سرمایه‌گذاری‌ها به ضرر ختم شد. به همین دلیل خیلی زود دست از این کار برداشتم.

کلاهبرداری ico

کلاهبرداری در بازار ارزهای دیجیتال چندان هم نادر نیست و من نیز در این مسیر چندین بار قربانی آن شدم. برای نمونه، مقداری پول روی «مانکی کپیتال» سرمایه‌گذاری کردم که کلاهبردار از آب درآمدند. با وجود اینکه آن قدر تجربه داشتم که گول «بیت‌کانکت» را نخوردم، اما چند بار دیگر در این بازار گرفتار کلاهبرداران شدم. تا اینکه در این راه به تزوس (Tezos) رسیدم. تزوس یک ارز دیجیتال متفاوت است. این ارز در دوره‌ی عرضه اولیه سکه (ICO) فقط ۱/۲ دلار قیمت داشت، ولی نسخه‌ی پیش از عرضه‌ی عمومی آن به ۱۲ دلار رسید و البته اکنون به ۴/۵ دلار رسیده است. در واقع حاشیه‌ی سود آن به مراتب بهتر از حفظ بیت کوین‌هایم بود.

یکی از بهترین خاطراتم در زمینه‌ی خرید و فروش ارزهای دیجیتال به ریل‌بلاکس (Raiblocks) مربوط می‌شود. این ارز دیجیتال را وقتی ۴/۴ دلار بود خریدم و وقتی به بالای ۲۲ دلار رسید فروختم. به دو دلیل این ارز دیجیتال را انتخاب کردم: یکی اینکه دوستم آن را توصیه کرد و دوم اینکه کاملا تصادفی درباره‌ی آن مطالعه کرده بودم.

می‌توانستم سود بیشتری از اتر ببرم، اما وقتی سقف حباب در بیت کوین پدیدار شد، مطمئن شدم که سرنوشت خوبی در آن زمان در انتظار بیت کوین نیست. نمی‌دانستم قیمت بیت کوین تا چه میزان بالا می‌رود. به همین دلیل هر چه ارز دیجیتال داشتم بین دسامبر ۲۰۱۷ تا فوریه‌ی ۲۰۱۸ فروختم.

خلاصه اینکه بیشترین سود را از خرید و فروش اتریوم، ریل‌بلاکس، لیسک (Lisk) و موناکو داشتم. بدترین تجربه‌ام نیز به کواوال (Coeval)، انیگما (Enigma) و زی‌کوین (Zcoin) بود. البته چون سرمایه‌ی زیادی را وارد این بازار نکرده بودم، ضرر قابل‌توجهی نیز نداشتم.

سال ۲۰۱۸

بازار ارزهای دیجیتال به تدریج به بلوغ می‌رسد. مطمئنم که بیت کوین یک رکورد جدید قیمتی را تجربه خواهد کرد. همچنین کسانی که وارد این بازار می‌شوند، دیگر جزو اولین‌های این بازار به شمار نخواهند رفت. همان دروغ‌هایی که در دوره‌ی اوج‌گیری حباب دات‌کام به مردم گفته شد، باز هم به آنها گفته می‌شود. البته این دروغ‌ها ممکن است عمدی یا ناآگاهانه باشد. باید منتظر ورود ارزهای دیجیتالی موفق و نیز تلاش‌های متعدد کلاهبرداران برای عرضه اولیه سکه (ICO) در بازار باشیم.

منبع: goodaudience
ممکن است علاقه مند باشید
guest

لطفا در صورت مشاهده دیدگاه‌های حاوی توهین و فحاشی یا خلاف عرف جامعه لطفا با گزارش سریع آن‌ها، به ما در حفظ سلامت بستر ارتباطی کاربران کمک کنید.

2 دیدگاه
مویوم
مویوم
۶ سال قبل

جالبه که منم سال پیش کلی کووال داشتم که شبی که همه رو فروختم از فرداش معاملاتش بسته شد و بعد از اون روی ارزهای اشغال سرمایه گذاری نکردم
مثل همیشه مقاله آموزنده ای بود.

امین
امین
۶ سال قبل

درود
واقعا ممنونم بابت ترجمه این داستان زیبا. واقعیت هم همینه شاید 5 سال بعد ما هم یچیزایی بزای گفتن داشته باشیم، فقط امیدوارم تجربه مثبتی باشه

هاب
مکانی برای گفتگو درباره سرمایه گذاری کریپتو. همین الان عضو شو
ورود به هاب