قانونگذاری ارزهای دیجیتال؛ ارزهای دیجیتال باید خودشان را با قانون وفق دهند یا برعکس؟
مسئله قانونگذاری ارزهای دیجیتال و تبعات احتمالی آن برای این بازار، یکی از مسائلی است که همیشه بخشی از ذهن طرفداران این ارزها را به خود مشغول میکند. برخی قانونگذاری ارزهای دیجیتال را مایه پیشرفت این ارزها و افزایش ارزش آنها میدانند و برخی دیگر نگرانند که به اسم قانونگذاری، ماهیت غیرمتمرکز این ارزها از بین برود.
با وجود همه تلاشهایی که برای قانونگذاری ارزهای دیجیتال صورت گرفته و اقدامات گاهوبیگاهی که در این راستا انجام شده، میتوان گفت که هنوز در بخش بزرگی از جهان، قانونگذاری مشخصی درمورد ارزهای دیجیتال وجود ندارد. البته اخباری که از گوشهوکنار جهان میشنویم، حاکی از آن است که این قانونگذاریها ممکن است زودتر از چیزی که فکر میکنیم اتفاق بیفتند.
دوباره به مسئله اول برمیگردیم: واقعاً قانونگذاری ارزهای دیجیتال خوب است یا بد؟ اصلاً نیازی به قانونگذاری در این حوزه وجود دارد؟ آیا قانونگذاری ارزهای دیجیتال باعث آسودگی خیال کاربران میشود یا آنها را محدود میکند؟ همه اینها سؤالاتی هستند که با شنیدن عبارت «قانونگذاری ارزهای دیجیتال» به ذهن دوستداران این ارزها خطور میکنند.
وبسایت کوین تلگراف در همین راستا، با ۱۳ نفر از فعالان حوزه ارزهای دیجیتال مصاحبه کرده و نظر آنها را درمورد قانونگذاری این ارزها جویا شده است. آنها نظرات این ۱۳ نفر را در قالب مقالهای منتشر کردهاند که در ادامه آن را میخوانید.
بلاک چین؛ اینترنت قرن جدید
فناوری بلاک چین و دستاورد بزرگ آن، ارزهای دیجیتال را میتوان یکی از بزرگترین نوآوریهای قرن اخیر دانست. برخی حتی از حیث شدت اهمیت این فناوری، آن را با اینترنت در اواخر قرن بیستم مقایسه میکنند.
البته این مقایسه بیراه هم نیست. فناوری بلاک چین از ابتدا نویددهنده ظهور نسل سوم اینترنت یا همان وب۳ بود؛ اینترنتی که بسیاری از ما بهدنبال آن هستیم؛ یک اینترنت کاملاً غیرمتمرکز که آزادی را برای جامعه بشری به ارمغان میآورد. همچنین برخی استدلال میکنند که رشد چشمگیر امور مالی غیرمتمرکز (DeFi)، نشانه تمایل جامعه برای جایگزینی خدمات متمرکز با انواع غیرمتمرکز آنهاست. در این بین، وب۳ را میتوان یکی از مهمترین خدمات غیرمتمرکزی دانست که میتواند جای اینترنت متمرکز فعلی را بگیرد.
جالب است بدانید که کد منبع اصلی اینترنت یا همان شبکه جهانی وب (World Wide Web) که تیم برنرز-لی (Tim Berners-Lee)، دانشمند انگلیسی علوم رایانه آن را نوشته بود، در ۲۳ ژوئن در حراج ساتبیز (Sotheby’s) بهصورت توکن غیرمثلی (NFT) به حراج گذاشته شد. این حرکت نمادینی بود که پیوستگی اینترنت و بلاک چین را نمایش میداد. حقیقت هم همین است که توکنهای غیرمثلی، دیفای و وب۳ هر سه به یکدیگر مرتبط هستند.
مقایسه بلاک چین و اینترنت یک نکته بسیار مهم در خود دارد: اگر قانونگذاری مناسبی انجام نشود، موفقیتی را که ۲۵ سال پیش در عرصه فناوری شاهد بودیم و کل جهان را متحول کرد، در فضای ارزهای دیجیتال و بلاک چین تجربه نخواهیم کرد.
اکنون دیگر مشخص است که نبود مقررات به نوآوریهای مرتبط با ارزهای دیجیتال آسیب میزند. رشد چشمگیر بخش فناوری غیرمتمرکز باعث شده است که توجه دستگاههای نظارتی در سراسر جهان به این فضا بیشتر شود. آنها در تلاشند تا همه بخشها از جمله استیبل کوینها، امور مالی غیرمتمرکز، توکنهای غیرمثلی، داراییهای دیجیتال، قراردادهای هوشمند، کیف پولهای دیجیتال و بدون واسطه و ارزهای دیجیتال بانک مرکزی را تحت نظارت خود قرار دهند.
با این حال، دیدگاههای متفاوتی درمورد قانونگذاری ارزهای دیجیتال وجود دارد. برخی از کارشناسان مانند کیتلین لانگ (Caitlin Long)، بنیانگذار و مدیرعامل شرکت آوانتی فایننشال (Avanti Financial)، شروع «سختگیری قانونی پیرامون ارزهای دیجیتال» را روندی مثبت میدانند که به نفع نوآوران است. دیگر کارشناسان نیز هرکدام بهزعم خود، «راه درست قانونگذاری ارزهای دیجیتال» را پیشنهاد میکنند.
از سوی دیگر، مقررات فعلی که در جامعه داریم، برای پدیدههای متمرکز به وجود آمدهاند و برای ارزهای دیجیتال مناسب نیستند. تطبیق فناوریهای غیرمتمرکز نوظهور با این مقررات سنتی ممکن است ارزشهای بنیادین تمرکززدایی را از بین ببرد و ما را به نقطه شروع برگرداند؛ یعنی جایی که کنترل فضا در دست نهادهای متمرکز بود. آیا این قیمتی است که حاضریم برای تبدیلشدن به یک صنعت قانونمند بپردازیم؟
صنعت ارزهای دیجیتال برای یافتن تعادل مناسب، نیاز به همکاری بسیار عمیقتر و نزدیکتر نهادهای تنظیم مقررات و توسعهدهندگان دارد. یافتن راهی درست برای قانونگذاری این صنعت نوظهور، تنها از طریق گفتگو میان کسبوکارهای مرتبط با ارزهای دیجیتال و نهادهای نظارتی و همچنین نمایندگان این صنعت و مقامات ممکن است.
صنعت ارزهای دیجیتال نوید تحول زندگی انسانها را میدهد و این تحول تنها با قانونگذاری هوشمندانه است که اتفاق میافتد؛ دقیقاً همان طوری که قانونگذاری درست اینترنت در اواخر قرن گذشته، به این فناوری اجازه داد که تمام ابعاد زندگی ما انسانها را متحول کند.
برای اینکه بدانیم نمایندگان صنعت بلاک چین و ارزهای دیجیتال چه نظری درباره این کلاف سردرگم دارند، با تعدادی از آنها تماس گرفتهایم و این سؤال را از آنها پرسیدهایم:
آیا صنعت ارزهای دیجیتال ارزشهای بنیادین خود را در مسیر قانونگذاری از دست میدهد، یا مقررات با این فناوری غیرمتمرکز و مزایایی که برای جامعه دارد سازگار میشوند؟
در ادامه مقاله، پاسخ آنها را مطالعه میکنید.
پاسخ شماره ۱ از آگاتا فریرا
آگاتا فریرا (Agata Ferreira) – استاد حقوق و عضو رصدخانه و تالار گفتگوی بلاک چین اتحادیه اروپا
پاسخ:
بهطور کلی، قانونگذاران هنوز در مرحلهای قرار دارند که در تلاشند تا مفهوم بلاک چین را درک کنند. ما پیشتر چهارچوبهای قانونی و حقوقی مشخصی داشتیم که در طول زمان توسعه پیدا کرده بودند. این چهارچوبها، ساختار اجتماعی متمرکز و دارای واسطهای را که بر جهان حاکم است در حوزههای قضایی مختلف مدیریت میکردند؛ اما حالا در این میان، شبکههای بلاک چینی که غیرمتمرکز، بدون واسطه و بدون مرز هستند، نهادهای قانونگذاری را به چالش کشیدهاند؛ علیالخصوص که برخی نوآوریهای بلاک چین مثل استیبل کوینها، آنها را کاملاً غافلگیر کرده است.
البته بهتازگی آگاهی از مسائل قانونی مربوط به بلاک چین افزایش یافته و رویکردهای قانونی جدیتری نسبت به آنها اتخاذ شده است. بهعنوان مثال، اخیراً فعالیتهای نظارتی و سختگیریهای بیشتری در حوزه ارزهای دیجیتال صورت گرفته و انتظار میرود که این روند ادامه داشته باشد. متأسفانه نهادهای قانونگذار اغلب هنوز هم بهدنبال این هستند که مقررات سنتی موجود را به دنیای ارزهای دیجیتال تحمیل کنند؛ اما حقیقت این است که این مقررات با فناوری غیرمتمرکز این ارزها همخوانی ندارند.
امیدواریم که با گذشت زمان، قانونگذاران به ارزش تمرکززدایی پی ببرند و مزایای آن را تصدیق کنند و رویکردهای نظارتی خود را بر همین اساس تطبیق دهند. همان طور که فناوری بلاک چین رشد میکند و به بلوغ میرسد، فرایند قانونگذاری آن هم به بلوغ بیشتری خواهد رسید. البته امیدواریم که این امر با گامهایی دقیق و آگاهانه محقق شود؛ نه با آزمون و خطا.
پاسخ شماره ۲ از الکس ویلسون
الکس ویلسون (Alex Wilson) – همبنیانگذار The Giving Block
پاسخ:
ارزهای دیجیتال از بین نخواهند رفت و من اطمینان دارم که بر همه موانع قانونی که در مسیرشان قرار دارد غلبه خواهند کرد. مطمئنم که فراز و نشیبهایی در پیش است و اختلافنظرهای زیادی در رابطه با این ارزها در کشورهای مختلف وجود خواهد داشت. البته بهعقیده من، کشورهایی که هماکنون از این صنعت استقبال میکنند، نسبت به کشورهایی که سعی در سرکوب آن دارند، با فاصله زیاد جلوتر خواهند بود؛ چراکه کشورهای دسته دوم، یک نسل کامل از کارآفرینانی که توانایی تأسیس شرکتهای مبتنی بر ارزهای دیجیتال را دارند را از دست میدهند.
از کشورهایی که در جذب کارآفرینان صنعت ارزهای دیجیتال خوب عمل کردهاند، میتوان به سنگاپور، سوئیس و پرتغال اشاره کرد. بخشی از جذابیت این کشورها بهخاطر مالیات پایین یا صفر آنها برای کسبوکارهای مرتبط با ارزهای دیجیتال است. برای من تعجبآور است که چرا کشورهای بیشتری برای جذب این نسل جدید از کارآفرینان تلاش نکردهاند.
پاسخ شماره ۳ از کریستینا دولان
کریستینا دولان (Cristina Dolan) – بنیانگذار و مدیرعامل InsideChains و نایبرئیس انجمن سازمانی دانشگاه MIT
پاسخ:
مسیرهای ورودی ارز دیجیتال (تبدیل ارز فیات به دیجیتال) و مسیرهای خروجی آنها (تبدیل ارز دیجیتال به فیات) بهطور پیشفرض تحت نظارت هستند؛ چراکه صرافیهایی که مبادلات ارزهای دیجیتال را ارائه میدهند، فرایندهای شناخت مشتری (KYC) و ضد پولشویی (AML) را الزامی کردهاند. این در حالی است که شبکه ارزهای دیجیتال که مبتنی بر بلاک چین است، شفافیت بیشتری نسبت به سیستمهای مالی سنتی و ایزولهای دارد که کل فرایند تراکنش را از دید سایرین مخفی میکنند.
در هر صورت، پذیرش قانونی ارزهای دیجیتال باعث میشود که سیستمهای مالی نسل بعدی بتوانند سریعتر این فناوریهای ارزشمند و شفاف را بپذیرند. میزان خلاقیتی که کارآفرینان فعال در حوزه فناوری مالی از خود بروز میدهند بهصورت تصاعدی در حال افزایش است. موفقیتی که در دنیای دیفای شاهد آن بودیم، تنها آغاز این مسیر است.
ارزهای دیجیتال بانک مرکزی، پولهای قابلبرنامهنویسی را ارائه خواهند داد. این بدان معناست که با تولد این ارزها، اقدامات دولتها شفافیت بیشتری پیدا میکند و میتوان عواملی مانند کارمزدها و مالیاتها را درون تراکنشهای آنها برنامهنویسی کرد.
با این حال، تولد ارزهای دیجیتال بانک مرکزی تهدیدی برای کسانی که قصد توسعه ارزهای دیجیتال جدید یا پروژههای جدید دیفای را دارند نیست. در حالی که نرخ بهره بهصورت مصنوعی پایین نگه داشته میشود، تمایل نسبت به سرمایهگذاری در پروژههای ارز دیجیتال همچنان افزایش پیدا خواهد کرد؛ بهویژه که ابهامات قانونی موجود حول محور این ارزها هم هر روز کمتر میشود.
پاسخ شماره ۴ از دنل دیکسون
دنل دیکسون (Denelle Dixon) – مدیرعامل و مدیر اجرایی بنیاد توسعه استلار (Stellar Development Foundation)
پاسخ:
اینکه ارزشهای بنیادین ارزهای دیجیتال دقیقاً چه چیزهایی هستند، قطعاً محل بحث است. کارکردهای اولیه ارزهای دیجیتال افرادی را جذب کرد که دوست داشتند روش دسترسی به سیستم مالی دوباره تعریف شود. بهبیان دیگر، طرفداران اولیه ارزهای دیجیتال کسانی بودند که میخواستند ثروت و قدرت مالی از کنترل کامل مؤسسات خارج شود و به دست مردم برسد. با این که این اصول اولیه هنوز هم وجود دارند و ما هم از همانها الهام گرفتهایم، اما اکنون به این نتیجه رسیدهایم که راههایی برای همکاری با سیستم موجود وجود دارد.
در واقع، برای اینکه بلاک چین بتواند افراد جامعه را قادر به دسترسی به نظام مالی کند، باید از زیرساختهای موجود در جهان کمک بگیرد. قانونگذاری از نگاه من یک فرایند ضروری، اما در عین حال تکراری و خستهکننده است. ما در استلار دید کاملاً واضحی داریم از اینکه فناوری ما چگونه به شمول مالی و رشد اقتصادی مثبت در کشورهای در حال توسعه کمک میکند.
از این گذشته، سازگاری با مقررات کشورها و حوزههای قضایی مختلف برای هر کسبوکاری که قصد فعالیت در سطح جهانی را دارد، همچنان ضروری خواهد بود. از نگاه ما، بلاک چین و ارزهای دیجیتال فرصتی برای همکاری و تعامل بیشتر در حوزه تنظیم مقررات هستند؛ فرصتی که کمک میکند تا در عین حفظ ارزشهای بنیادین ارزهای دیجیتال، تأثیرات مثبت مستقیم آنها را در جامعه مشاهده کنیم.
پاسخ شماره ۵ از دیانا باررو زالس
دیانا باررو زالس (Diana Barrero Zalles) – مدیر بخش ESG و تأثیرات زیستمحیطی در شرکت .Emergents @ Weild & Co
پاسخ:
در طول تاریخ، تمدنها غالباً بر اساس معیارهای اخلاقی و انسانی بنا میشدند و همه اعضای جامعه هم بهخاطر مفاهیمی مانند اخلاق و وجدان، بر پیروی از آنها توافق داشتند. در حقیقت، این معیارها وامدار «کرامت ذاتی» انسانها بودند. بهعنوان مثال، اینکه باید به پیمانها وفادار بود و تعهدات را انجام داد، یا شکستن پیمان بیانصافی است و نقض قرارداد میتواند به طرف مقابل آسیب برساند، همه و همه قراردادهایی هستند که از تعریف ما از «خوب و بد» نشأت میگیرند.
با این حال، تمرکززدایی که هسته مرکزی دنیای ارزهای دیجیتال است، شکلی نوین و مهیج از مدیریت را به ارمغان آورده است که پشتوانه نسل جدیدی از نوآوریها و مدلهای کسبوکار جامعهمحور خواهد بود. ارزهای دیجیتال برای اطمینان از انجام تعهدات و صحت فرایندها، تنها به وجدان ذاتی انسانها تکیه نمیکنند. بهطور کلی، مفهوم «اعتماد» در دنیای غیرمتمرکز ارزهای دیجیتال کمرنگتر است و «راستیآزمایی» جای آن را گرفته است.
البته این بدان معنا نیست که ارزهای دیجیتال چون پدیدههای نوینی هستند، هیچ نشانی از اصول انسانی مانند عدالت در آنها وجود ندارد. برعکس، این ارزها مبتنی بر «اجماع» و توافق جمعی هستند. دقیقاً مانند نهادهای تصمیمگیرنده متمرکز، جوامع هم میتوانند برای رسیدن به نتیجۀ درست اجماع کنند؛ و حتی میتوانند این کار را دقیقتر از تصمیمگیرندگان فردی انجام دهند.
مفهوم «خرد جمعی» میگوید که در حل مشکلات، تصمیمگیری، پیشبینی پاسخها و نوآوری، هوش جمعی میتواند بهتر از تخصص فردی عمل کند. تخمین جمعی گروهی از افراد که حداقل ۵۱ درصد احتمال درست بودن آن میرود، بهاحتمال خیلی قوی، درستتر و دقیقتر از تخمین یک فرد است.
در جامعه غیرمتمرکزی که مبتنی بر اجماع و خرد جمعی باشد، احتمالش خیلی کم است که تصمیمی گرفته شود که بهضرر اکثریت اعضای جامعه باشد و آسیبی را به آنها وارد کند؛ همانطور که در واکنش به حادثه هک دائو (DAO) دیدیم که با وجود همه مخالفتها، اکثریت اعضا به اجرای هاردفورک در اتریوم و بازگرداندن سرمایه کاربران رأی دادند.
قانونگذاریهایی که پیش از این برای پاسداری از مفاهیم پایهای جوامع بودند، اکنون با موجی از حاکمیت غیرمتمرکز روبرو شدهاند. قانونگذاران در سراسر جهان در تلاشند تا بتوانند خود را با این تغییرات جدید تطبیق دهند و راهی پیدا کنند که این ساختارهای جدید، در درون همان مفاهیم بنیادی که از پیش وجود داشت توسعه پیدا کنند. ما میتوانیم یک گام از جنگی که بین تمرکززدایی و تمرکزگرایی ایجاد شده عقب بنشینیم تا ببینیم چگونه میتوان با حفظ تعادل، از هر دوی آنها به نفع جوامع استفاده کرد.
پاسخ شماره ۶ از امین گون سیرر
امین گون سیرر (Emin Gün Sirer) – مدیرعامل آوا لبز (AvaLabs)، استاد دانشگاه کرنل (Cornell University)، مدیر آیسی۳ (IC3)
پاسخ:
در جامعه ارزهای دیجیتال، یک باور اساسی وجود دارد که معتقد است نهادهای سنتی تنظیم مقررات حق هیچ اظهارنظری درباره سازوکار این شبکهها ندارند. وجود این باور برای تداوم کار ارزهای دیجیتال و ساخت و عرضه فناوریهایی که افراد را در سراسر جهان به یک سیستم مالی متصل میکند، کاملاً حیاتی است؛ چراکه همانطور که در برخی حکومتهای مستبد شاهد هستیم، دسترسی به سیستم مالی مستلزم ترک اعتقادات شخصی و پیروی از باورهایی است که موردتأیید دولت باشد. این دقیقاً اتفاقی است که نباید برای ارزهای دیجیتال تکرار شود.
با قانونگذاری ارزهای دیجیتال، آن دسته از خدماتدهندگان ارزهای دیجیتال که کارشان بهنوعی با ارزهای فیات هم در ارتباط است، همیشه مجبور به پیروی از قانونگذاران خواهند بود. محتملترین نتیجه این است که شکافی میان سرویسهای موردتأیید نهادهای تنظیم مقررات و سرویسهای دیگری ایجاد میشود که کسبوکار خود را با تعهد به آرمانهای سیستمهای بدون نیاز به مجوز (Permissionless) پیش میبرند.
پاسخ شماره ۷ از مارک پاورز
مارک پاورز (Marc Powers) – استاد حقوق و وکیل سابق کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا (SEC)
پاسخ:
وعده بلاک چین این است که نوعی فناوری را به سراسر جهان عرضه کند که احیاکننده چندین ارزش بنیادین و والای انسانی باشد. این ارزشها عبارتاند از: استقلال و آزادی مالی، امنیت مالی و سیاسی برای بسیاری از مردم جهان، شمول مالی برای میلیاردها نفر و فراهمکردن امکان تراکنشهای همتابههمتای بهصرفه و سریع و بدون نیاز به واسطه. از طرفی، قانونگذاری معقولانه و صحیح در حوزه ارزهای دیجیتال، به پیشرفت این ارزها کمک میکند و باعث ادامه حیات آنها میشود. با این اوصاف، سؤال این است که آیا نهادهای قانونی اصلاً مایل به قانونگذاری این ارزها هستند و چنین خطری را میپذیرند؟ من بهعنوان کارمند سابق کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا در این باره تردید دارم؛ اما ناامید هم نیستم.
پیش از هر چیز، بلاک چین نقطه مقابل نهادهای حکومتی و قدرتهای مرکزی است و در عمل، واسطههای مالی سنتی ما را به حاشیه میبرد. نکته بعدی این است که تفکر رایج و غالبی که در جامعه امروز ما وجود دارد، تفکر کسانی است که حاضر به بررسی و توسعه یک سیستم مالی کارآمدتر و سازگار با فناوریهای جدید نیستند. این تفکر باید در عموم جامعه تغییر کند.
من معتقدم که قوانین سنتی ما در زمینه امور مالی، بانکی و جذب سرمایه، این توانایی را دارند که چنین تغییری را ایجاد کنند. هستر پیرس (Hester Peirce)، عضو کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا و برایان بروکس (Brian Brooks)، سرپرست پیشین دفتر کنترل ارز آمریکا، اینجا در مسیر درستی قرار گرفتهاند.
البته درمورد اینترنت، قضیه تا حدودی متفاوت بود. پس از پیشرفت اینترنت و رونق داتکام (dot-com)، قانونی به نام ساربنز-آکسلی ۲۰۰۲ (SOX) تصویب شد که هزاران مقررات جدید را با هدف حمایت از مشتری و سرمایهگذار وضع کرد.
اما این بار [و درمورد ارزهای دیجیتال]، درخواستها برای تنظیم مقررات اساساً به نفع دولتها و بانکها خواهد بود، نه مصرفکنندگان یا سرمایهگذاران. در نتیجه، من پیشبینی میکنم که یک سیستم دوگانه به وجود بیاید و تداوم پیدا کند؛ سیستمی که یک بخش آن متعلق به صنعت ارزهای دیجیتال است و مردم از آن استفاده میکنند یا آن را مدیریت میکنند و بخش دیگر آن متعلق به سیستم مالی سنتی است، که در نهایت ارزهای دیجیتال رسمی خود را به مشتریان ارائه میدهند.
پاسخ شماره ۹ از ماتی گرینسپن
ماتی گرینسپن (Mati Greenspan) – بنیانگذار شرکت کوانتوم اکونومیکس (Quantum Economics)
پاسخ:
بسیاری از داراییهای دیجیتال از اساس در برابر تنظیم مقررات مقاوم هستند. یکی از دلایل اصلی ابداع بیت کوین این بود که ارزی داشته باشیم که مستقل از دولتها و بانکها باشد. بنابراین، منطقی است که نهادهای نظارتی در نظارت بر این بازار خاص، با چنین دشواریهایی روبهرو باشند. تردیدی نیست که قانونگذاران با گذشت زمان، موفق به اعمال نظارتهای کلی بر ارزهای دیجیتال خواهند شد؛ اما راههای گریز و دورزدن همواره وجود خواهد داشت؛ بهویژه برای افرادی که از دانش فنی برخوردارند.
پاسخ شماره ۱۰ از تیبالت وربیست
تیبالت وربیست (Thibault Verbiest) – رئیس بنیاد IOUR، کارشناس بانک جهانی و کارشناس رصدخانه و انجمن بلاک چین اتحادیه اروپا
پاسخ:
تا زمانی که جوامع ما در یک سیستم مبتنی بر دولت و با حاکمیت قانون زندگی میکنند، نهادهای نظارتی همیشه در مواجهه با اقدامات غیرقانونی یا نابهنجار، بهدنبال نهادها یا افرادی خواهند بود که از لحاظ قانونی مسئول هستند؛ حتی اگر این افراد یا نهادها واقعاً گناهکار نباشند. ما از زمان پیدایش اینترنت شاهد این نگرش بودهایم و دورانی را دیدهایم که بهجای عاملان اصلی اقدامات غیرقانونی، ارائهدهندگان سرویسهای دسترسی و میزبانی وب تحت تعقیب قرار میگرفتند. این اتفاق تا حدی پیش رفت که ۲۰ سال پیش، آمریکا و سپس اروپا مجبور شدند برای حمایت از این واسطهها، قانونهایی را وضع کنند؛ اما امروز و پس از گذشت اینهمه سال، «بیطرفی» این واسطهها دوباره هدف حمله قرار گرفته و به نام مبارزه با تروریسم یا حمایت از مالکیت معنوی، به چالش کشیده شده است.
اکنون در اکوسیستم بلاک چین هم پدیده مشابهی در جریان است. اولین شکایاتی که در این دنیا مطرح شد، علیه ماینرها بود (و مطمئناً در آینده هم شاهد شکایتهایی علیه سهامگذاران در پروتکلهای اثبات سهام خواهیم بود).
در این بین، دیفای یک چالش واقعی برای تنظیمکنندگان مقررات است. در شرایط کنونی، قانونگذاران طبیعتاً استیبل کوینهای مرتبط با ارزهای ملی (از جمله دلار و یورو) را هدف قرار میدهند؛ چراکه ارتباط با یک ارز فیات آنها را مشمول قوانین موجود (شناخت مشتری، ضد پولشویی و غیره) میکند.
اما وقتی از امور مالی کاملاً غیرمتمرکز صحبت میکنیم، در حقیقت از جایی صحبت میکنیم که در آن نه هیچ واسطهای وجود دارد و نه هیچ استیبل کوین مرتبط با یک پول ملی، بلکه تنها کاربرانی آماتور و غیرحرفهای وجود دارند که بهصورت ناشناس در آن فعالیت میکنند. چنین جهانی برای نهادهای تنظیم مقررات، مسلماً یک غرب وحشی به حساب میآید.
در پایان باید گفت که تنظیم مقررات احتمالاً روی احراز هویت دیجیتال (digital identity) متمرکز خواهد شد و نبرد دمکراتیک واقعی در این سطح خواهد بود. نهادهای نظارتی تلاش خواهند کرد تا احراز هویت متمرکز را جایگزین نوع غیرمتمرکز آن کنند و مردم را مجبور به شرکت در فرایندهای احراز هویتی کنند که یا دولت و یا نهادهای خصوصی بر آن نظارت میکنند. حتی در مورد دوم هم، باز دولت میتواند در صورت لزوم، درخواست ارائه اطلاعات مربوطه را داشته باشد (همان طور که درمورد فیسبوک شاهد آن بودیم و هستیم). بنابراین، چالش پیش رو (برای فعالان عرصه ارزهای دیجیتال)، دستیافتن به راهی برای احراز هویت غیرمتمرکز است که کاربران بتوانند بهصورت مستقیم و از طریق کیف پولشان آن را مدیریت کنند.
پاسخ شماره ۱۱ از تیم دریپر
تیم دریپر (Tim Draper) – بنیانگذار دریپر آسوشیتد (Draper Associated) و دریپر فیشر جروتسون (Draper Fisher Jurvetson)
پاسخ:
سؤال خوبی است. من معتقدم که بیت کوین، بهعنوان پرچمدار اعتماد و آزادی، همچنان جهانی خواهد ماند. به نظر من بهترین حکومتها در شکل فعلی خود تلاش میکنند که با این فناوری جدید سازگاری یابند؛ چون میدانند که در بلندمدت بهنفع شهروندان آنها خواهد بود.
اما دولتهای مستبدی که با ارزهای خود بهدنبال کنترل مردم خودشان هستند، کار را برای این عرصه جدید، جهانی، قابلاعتماد و آزاد سخت میکنند و علاوه بر آن، باعث رنج و زحمت مردم خودشان هم میشوند. البته مردم هم میتوانند رأی خود را با مشارکتکردن یا نکردن در شرایطی که حکومت بر آنها تحمیل میکند اعلام کنند.
پاسخ شماره ۱۲ از وز لِویت
وِز لِویت (Wes Levitt) – سرپرست استراتژی در شرکت تتا لبز (Theta Labs Inc)
پاسخ:
به نظر میرسد که صنعت ارزهای دیجیتال و تنظیم مقررات اکنون در میانه راه به هم رسیدهاند و اگر به ارزشهای این صنعت باور دارید، این بهترین نتیجهای است که میتوانید امید حاصل شدنش را داشته باشید. در هیچ سناریوی معتبری ادعا نشده بود که بیت کوین بدون هیچ دخالت یا فشاری از سوی نهادهای تنظیم مقررات دولتی، جایگزین اقتصاد جهانی خواهد شد.
به نظر من، مقاومت در برابر سانسور [که از ویژگیهای اساسی ارزهای دیجیتال است] با قانونگذاری از بین نخواهد رفت؛ چراکه جلوگیری از تراکنشهای همتابههمتای این ارزها برای دولتها تقریباً ناممکن است. تنها کاری که آنها میتوانند انجام دهند، اعمال نظارت و محدودیت بر درگاههای مبادله ارزهای دیجیتال و فیات است که میتواند برخی کاربران ارزهای دیجیتال را از دسترسی به منابع مالی سنتی محروم کند.
در ارتباط با ارزهای دیجیتال ملی باید گفت که اینها تا حد زیادی در تناقض با ارزشهای اصلی ارزهای دیجیتال هستند. ارزهای دیجیتال ملی غیرمتمرکز نیستند، تورمی هستند و در برابر سانسور مقاوم نیستند؛ بلکه برعکس، بانک مرکزی احتمالاً بهراحتی میتواند شما را از ارزهای دیجیتال ملی محروم کند.
من فکر نمیکنم که ارزهای دیجیتال ملی جایگزین بیت کوین و اتریوم و ارزهای دیجیتال اینچنینی شوند؛ اما پیشبینی میکنم که این دو در کنار هم به کار خود ادامه خواهند داد. با این حال، باید توجه داشت که ارزهای دیجیتال ملی و بیت کوین اگرچه هر دو ارز «دیجیتال» هستند، هیچ اشتراک خاصی بین آنها وجود ندارد و برای اهداف متفاوتی به وجود آمدهاند.
پاسخ شماره ۱۳ از یونی اسیا
یونی اسیا (Yoni Assia) – بنیانگذار و مدیرعامل ایتورو (eToro)
پاسخ:
ازبینبردن موانع و افزایش دسترسی به اطلاعات، محصولات و خدمات که هدف توسعه ارزهای دیجیتال بود، همچنان یک ارزش بنیادین برای این صنعت باقی میماند و فرایندهای موجود در بخشهای متعدد را در همه سطوح ارتقا میدهد.
با توجه به اینکه ارزهای دیجیتال ملی، هم برای صنعت ارزهای دیجیتال و هم برای سیاستگذاران موضوع مهمی هستند، احتمالاً قانونگذاری ارزهای دیجیتال در بخش مالی سنتی، زمینه را برای تنظیم مقررات در فناوری غیرمتمرکز و بهطور کلی بلاک چین نیز فراهم میکند. ایتورو از قانونگذاریهایی که برای آموزش و محافظت از سرمایهگذاران و کاربران نهایی طراحی شده باشد، کاملاً حمایت میکند.
امیدواریم هر دستورالعملی که صادر میشود، علاوه بر حمایت از سرمایهگذاران، آنها را به مشارکت فعال در بازار ارزهای دیجیتال هم ترغیب کند. همچنین امید داریم که وضع قوانین بیشتر، باعث تسهیل استفاده از این فناوری شود؛ چراکه این فناوری نهتنها میتواند مزیتهای فراوانی را برای بخش خدمات مالی به ارمغان آورد، بلکه میتواند شمول مالی گستردهتری را در ابعاد جهانی برای همه مردم جهان به همراه داشته باشد.
سلام . از دوستان بخش فنی کسی هست محبت کنه کمک کنه برای یه سوال ؟
ممنون میشم