چرا ارزهای دیجیتال و تمرکز زدایی اجتناب ناپذیر هستند؟
این روزها در گروه های تلگرامی حوزه بلاک چین و ارزهای دیجیتال، بحث درباره آینده ارزهای دیجیتال یا همان کریپتوکارنسی ها فراوان است. به جز اسپم ها و مطالب واهی، سوالاتی که خیلی در این گروه ها پرسیده میشود، موارد زیر است:
«بیت کوین آینده خوبی دارد؟ بخریم؟»
«نظرتان درباره ریپل چیست؟ آینده دارد؟»
«چه ارزی را برای سرمایه گذاری پیشنهاد میکنید؟»
«آیا قیمت دوج کوین در چند سال آینده به ۱ دلار میرسد؟!!!!!!!»
«آیا این ICO ارزش سرمایه گذاری دارد؟»
و…
تمام این بحث ها فقط حول یک چیز است! قیمت و پول
در واقع در بطن تمام سوالات، ۹۰ درصد افراد این منظور را میرسانند که «چطور از این راه پول در بیاوریم؟»
اینکه افراد قصد درآمد زایی از طریق سرمایه گذاری و فکرشان را داشته باشند بسیار شایسته است اما کاش به جز پول به آینده ی ارزهای دیجیتال و تاثیر آن در جهان ما هم فکر می کردند. حتی کسانی که فقط قصد پول درآوردن دارند اگر آینده جهان و اینترنت را ببینید، میتوانند انتخابی مناسب تر برای سرمایه گذاری داشته باشند.
به راستی آینده بیت کوین چگونه است؟
برای کسانی که تنها قصد سرمایه گذاری و کسب درآمد دارند این سوالی حیاتی است اما برای من….. واقعا اهمیت زیادی ندارد. چیزی که به آن ایمان دارم بقای ارزهای دیجیتال و غیرمتمرکز سازی جهان است. چرا اینگونه فکر می کنم؟ با من همراه باشید.
ذات انسان: نامحدود
جهانی که هم اکنون با تمام پیشرفت هایش میبینید، نتیجه ذات نامحدود انسانی است. انسان در هر جایگاهی که باشد بازهم حس میکند چیزی کم دارد. هر چه که انسان ها آن را مانع خود ببینید، روزی نابود خواهد شد و هر چه که انسان ها به آن احساس نیاز کنند، روزی ساخته خواهد شد.
کمی تاریخ را تا به امروز مرور کنیم. انسان های اولیه تنها با پاهای خود حرکت میکردند. پس از مدتی بشر از سرعت کم و اینکه خسته میشود، احساس نیاز کرد. طولی نکشید که چرخ اختراع شد و با همان چرخ، حرکت صعودی تمدن ها شتاب گرفت. چرخ ها هم نسبت به چیزی که بر آن ها سوار میشد، تکامل یافتند و این هم به دلیل ذات نامحدود انسان است.
پس از مدتی انسان از قدرت و سرعت اسب ها و دام ها برای حرکت گاری ها و ارابه ها گلایهمند شد اما ابزار دیگری در دسترس نبود تا اینکه در دوران انقلاب صنعتی بزرگ، خودرو اختراع شد و آنقدر تکامل یافت تا به شکل خودروهای امروزی رسیدیم. حالا هم که بحث خودرو های خودران داغ است و شاید تا چند سال دیگر خودروهای فعلی برای ما خاطره شوند.
این فقط یک نمونه بود. به اطراف خوب نگاه کنید. هر وسیله یا پیشرفتی نمایان گر احساس نیاز و ذات نامحدود انسان است. به هیچ عنوان نمی توان در مقابل نیازهای بشری ایستادگی کرد. شاید نیازهای انسان به تعویق بیافتد اما تا زمانی که حیات انسانی وجود داشته باشد، انسان به سمت بینهایت ها میل میکند.
انسان ها در نسل های مختلف نیازهایی را حل کردند تا ابزاری باشد برای حل نیازهای آینده.
همانطور که نیوتون میگوید:
اگر فاصله دورتری را دیدهام با ایستادن بر شانههای غولها بوده است.
حالا یکی از نیازهای اساسی که انسان حس میکند چیست؟
نیاز قدیمی انسان : اعتماد به معنای واقعی
یکی از نیازهای اصلی انسان که این روزها به شدت به آن احساس نیاز می کند، اعتماد است. فکر می کنید این نیاز چند سال است که حس می شود؟ ۱ سال؟ ۱۰ سال؟ ۱۰۰ سال؟ فراتر از این ها.
از زمانی که انسان ها داد و ستد کالا را کنار گذاشتند و از وسیله ای به نام پول یا همان سکه استفاده کردند، نیاز به اعتماد واقعی حس شد. از آن زمان تاکنون بشر مجبور بوده تا چشم بسته اعتماد کند. ابتدا سوالات بشر در حد سوالات زیر بود:
«آیا پادشاه پول را به درستی بین مردم تقسیم می کند؟»
«آیا مالیاتی که من می دهم عادلانه است؟»
«آیا اگر پولم را به اون بدهم تا تجارت کند، به من سود می رسد؟»
«آیا او دزد نیست؟»
«آیا او قرضش را پس می دهد؟»
با آمدن اینترنت، رشد فناوری و گسترش جوامع بشری سوالات بیشتر و بیشتر شد:
«فساد در سیستم مالی چقدر است؟»
«آیا سرمایه داران بر دنیا حکومت می کنند؟»
«آیا حقوقی که می گیرم با زحمتی که میکشم تناسب دارد؟»
«آیا به جرم آن سیاستمدار رسیدگی می شود؟»
«آیا اطلاعات من که در آن سرور نگهداری میشود، امن است؟»
و سوالاتی که با اندکی تامل واقعا نیاز به اعتماد حس میشود.
این ها همه سوالاتی هستند که شما راهی جز دادن جواب مثبت به خود ندارید.
انسان ها همیشه در اعتماد بهم دچار شک و تردید هستند. هیچ گزارشی کاملا شفاف نیست و انسان به این نیاز فکر کرد.
خلاصه کلام، انسان نیاز به یک قاضی عادل را حس می کند که اشتباه نداشته باشد (یا حداقل اشتباهش عمدی نباشد) و به نفع جامعه کار کند.
توزیع پول
سالهاست که دولت ها پول را توزیع می کنند. دولتهای سراسر جهان پول چاپ می کنند و به اندازه نیازشان از آن برمی دارند. این پول در رده های پایین تر بین سرمایه داران و شاید افراد فاسد تقسیم می شود و وقتی پول به قشر متوسط یا ضعیف جامعه میرسد، قطره ای از دریای بیکرانی بوده که در شکم نهنگان است. حتی کسانی که تلاش کرده و به جایگاه بالایی رسیده اند، از منشا قدرت مافوقشان بی اعتماد هستند.
این هم بر می گردد به اعتماد. مردم به اینکه پول عادلانه تقسیم می شود اعتماد ندارند و قطعا هم اگر حتی دولتمردان فرشته باشند و قصد این کار را داشته باشند، با سیستم های متمرکز این کار غیرممکن است. پیشنهاد می کنم مقاله «چرا همه این ویژگی دیوانه کننده ارزهای دیجیتال را فراموش کرده اند !؟» را در این مورد مطالعه کنید.
در تمام این سال ها همه به جهانی اعتماد سازی شده فکر می کردند اما ابزار تحقق آن رویا فراهم نبود. به عنوان مثال، سالیان سال مردم به روشنایی کامل و مکانیزه سازی فکر می کردند اما ابزار آن تا زمانی که ادیسون برای اولین بار از نیروی الکتریسیته استفاده کرد، وجود نداشت.
اکنون ما به ابزاری رسیده ایم تا نیازی به بانک مرکزی برای کنترل اقتصادمان نداشته باشیم. امروز ما به این توانایی رسیده ایم که هر کس نسبت به استعداد و توانایی اش بتواند با اعتماد کامل پولی را که لایقش است به دست آورد.
فرایند استخراج با تمام ضعف ها و مشکلاتش، یک ذات جالب دارد. به اندازه تلاشت پول میگیری. البته این فرایند فعلی استخراج اصلا جالب نیست زیرا باز هم کسانی که سرمایه بیشتری دارند، دستگاه بیشتر و در نتیجه سود بیشتری به دست می آورند اما نوید یک نظام عادلانه را به ما می دهد که در آن به جز استخراج در سیستم های غیرمتمرکز هر کس به اندازه کاری که می کند پول به دست بیاورد نه به دلیل رنگ و نژاد و ژن خوبش !!!!
تلاش برای رفع نیاز آغاز شد
حالا انسان تلاش را برای رفع این نیاز بزرگ آغاز کرده قطعا در این راه موانعی وجود خواهد داشت و تاریخ این حقیقت را اثبات می کند. اولین قدم را ساتوشی ناکاموتو برداشت. این روزها اخباری مبنی بر اینکه بیت کوین پروژه آژانس امنیت ملی آمریکا است شنیده می شود که تاکنون منبع موثقی برای این ادعا وجود ندارد.
فرض می کنیم بیت کوین واقعا پروژه آژانس NSA باشد. چه اهمیتی دارد که بیت کوین را چه کسی ساخته است. فقط کافی ست به ذات نامحدود انسان در رفع نیازها حس کنیم. بیت کوین یا تیت کوین یا هر اسم دیگری یک روز به وجود میآمد چون نیاز به یک ارز جهانی و بدون واسطه حس میشد.
اسمش بلاک چین باشد یا پلنگ صورتی فرقی به حال ماجرا نمی کند. انسان به عدم تمرکز نیاز دارد و آن را با هر اسمی میسازد.
نسل سوم وب و اینترنت
نسل سوم وب و تحولاتی که در صنایع ایجاد خواهد کرد، سر و صدای زیادی به پا کرده است. اما افراد زیادی از چرایی به وجود آمدن آن و اینکه باعث چه چیزی میشود، آگاه نیستند. برای درک این موضوع در زمان سفر میکنیم تا نسل اول و دوم وب را بررسی کنیم.
نسل اول وب
درست به مانند قرون وسطی، نسل اول وب برای علاقهمندان مشقت بار بود. چیزی که به عنوان «شبکه جهانی وب»، شناخته میشد، فقط مجموعه ای از اطلاعات مختصر در صفحات ثابت و بدون هرگونه محتوای تعاملی بود. اتصال به اینترنت از طریق دیالآپ بود که افراد داخل خانه را از تلفن محروم میکرد.
این نسل از وب، نسل چت روم هایی مثل AOL و MSN Messenger بود. نسل موتورهای جستجوی ذغالی مانند AltaVista و Ask Jeeves. وب ۱.۰۰ به طرز وحشتناکی کم سرعت بود. بخش سیال ویدیو و موسیقی؟ فکرش را هم نکنید. آن زمان دانلود یک آهنگ یک روز طول میکشید.
سپس نسل دوم وب
مودمهای کم حافظه پرسر و صدا و رابط های کاربری کسل کننده آرام آرام گورشان را گم کردند. سرعت اینترنت مسیر را برای محتوای تعاملی باز کرد. اینترنتی که در نسل اول فقط برای مشاهده اطلاعات یک شرکت یا سازمان استفاده میشد، به فضایی برای مشارکت بدل گشت. با اشتراک گذاری جهانی اطلاعات، وارد عصر رسانه های اجتماعی یا Social Media شدیم . یوتیوب، ویکی پدیا، فلیکر و فیس بوک، صدای بی صدا شدند.
انتشار این پست در یک وبلاگ ۳۰ ثانیه طول میکشد و این در حالی است که زمانی ویرایش فقط یک سایت ساده، نگرانی برنامه نویسان و توسعه دهندگان بود. میتوانیم این نسل را عصر خواندن، نوشتن و انتشار بدانیم جایی که گسترش اطلاعات چیزی شبیه به آب خوردن است. حالا یک سوال اساسی، نسل دوم وب عالی بود. پس مشکل کجاست؟
اطلاعات پول است
بر اساس تحقیقات سازمان ملل، کاربران اینترنت بین سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۵ از ۷۳۸ میلیون به ۳.۲ میلیارد نفر افزایش یافته است. این حجم نامتناهی از اطلاعات دیجیتالی شناور در جهان، باعث شد تا دادههای یک فرد ارزش فوق العاده ای داشته باشند. بنابراین ذخیره انبوهی از اطلاعات در سرورهای متمرکز آغاز شد. در آمازون، گوگل، فیس بوک و توییتر، این نگهبانان بزرگ، اطلاعاتی به ارزش تریلیون ها دلار را ذخیره کرده اند که در صورت نیاز خیلی به کار خیلیها خواهد آمد. مردم جز اعتماد به آن ها راه دیگر ندارند.
انقلاب نسل سوم ۳.۰
در این پله، متخصصان نسل دوم وب، خیلی وقت بود که یک جانشین را تصور میکردند. نسل بعدی وب که به آن فکر می کردند: انسانی تر و با حریم خصوصی بالاتر. به جای تسلیم قدرت به شرکت های بزرگ، مالکیت داده ها را به خود مردم بدهیم.
بررسی یک اینترنت منصافه و شفاف تر به سال ۲۰۰۶ بر میگردد اما آن زمان ابزار و فناوری مناسب در دسترس نبود. سه سال تا بیت کوین مانده بود تا اولین کاربرد یک دفترکل توزیع شده یا همان بلاک چین را به همراه آورد. غیرمتمرکز سازی ایده بود; بلاک چین چاره کار. حالا جهان ابزاری که برای اینترنت انسانی لازم بود را بدست آورده بود.
شبکه تمام خصوصی و ضد انحصاری
در حالی که نسل دوم وب بسیاری از ساختارهای قدرت را دموکراتیک کرد و فرصت های زیادی ایجاد کرد، موتور اقتصادی در این نسل عمدتا خصوصی و انحصار یافته بود. فیسبوک، اوبر و ایر بی ان بی، شبکه های خصوصی برای زیرساخت های عمومی ایجاد کردند که باعث سلطه آنها شد. نسل سوم وب دقیقا مخالف این جریان است.
تصور آینده ی نه چندان دور با نسل سوم وب سخت نیست. نسلی که در آن تلفن های مبتنی بر رمزنگاری، فضاهای غیرمتمرکز و کیف پولهای ارزهای دیجیتال جهان را خواهد گرفت. آینده ای بدون فضاهای بزرگی که اطلاعات ما را ذخیره میکنند. جهانی بدون نیاز به اپراتور های متمرکز که روزی ناگذیر به اعتماد بودیم. برخی از ویژگیهای نسل سوم وب:
بدون کنترل مرکزی: واسطههای متمرکز حذف میشوند، بلاک چینها سیستمی بدون تقلب و تمام رمزنگاری شده را در جهان پیاده خواهند کرد. شرکت های آلفابت، اپل یا گوگل دیگر کنترل دادهای کاربران را در اختیار نخواهند داشت. هیچ دولت یا نهادی قادر به مسدود سازی سایت ها و خدمات نخواهد بود؛ و هیچ شخصی نمی تواند هویت دیگران را کنترل کند.
مالکیت داده ها: کاربران آینده خودشان مالک دادههای خودشان خواهند بود و با رمزنگاری امنیتی باورنکردنی خواهند داشت. اطلاعات میتوانند به صورت همتا به همتا منتقل شوند. در حال حاضر، شرکت های بزرگی مانند آمازون و فیس بوک، غولهای خورنده اطلاعات هستند که در شکمشان همه نوع داده از مدل موی شما تا روابط عاشقانه تان وجود دارد. اطلاعات شما صرفا برای بهبود خدمات نیست – خیلی ها برای این اطلاعات پول های خوبی میدهند !!!
کاهش چشمگیر در هک و تقلب در داده ها: از آنجا که داده ها غیر متمرکز و توزیع شده خواهند شد، هکرها باید کل شبکه را هک کنند، که امکان آن با توجه به گستردگی شبکه تقریبا غیرممکن است. همچنین در بلاک چین چیزی حذف نخواهد شد بنابراین امکان پاک سازی عمدی دادهها تا زمانی که مالک اجازه ندهد وجود نخواهد داشت.
در سال ۲۰۱۳ سایت ارائه دهنده ایمیل Lavabit که با امنیت و حفظ حریم خصوصی خارق العاده اش مشهور بود، به دلیل عدم همکاری با ایالات متحده در افشای ایمیل های ادوارد اسنودن برای همیشه به فعالیتش پایان داد. در نسل سوم وب شاهد این اتفاقات نخواهیم بود.
کاربردی در همه جا: برنامه های کاربردی غیرمتمرکز به راحتی می توانند سفارشی شوند و روی گوشی های هوشمند، تلویزیون، ماشین، میکروفون و سنسورهای هوشمند فعال شوند. در حال حاضر، برنامه های کاربردی سیستم عامل ها به یک سیستم عامل مشخص محدود هستند. به عنوان مثال، در حال حاضر برای IOS کیف پول های زیادی توسعه داده نشده است.
بلاک چین های مجاز: هر کس می تواند یک آدرس ایجاد کند و با شبکه ارتباط برقرار کند. قدرت دسترسی به بلاک چین در بیان نمیگنجد. دیگر مردم سراسر جهان به دیلی جغرافیای محل زندگیشان، درآمد، جنسیت، رنگ و جهت گیری از خدمات محروم نخواهند شد. جهانی بدون مرز برای انتقال داده و دارایی های دیجیتالی.
سرویس بی وقفه: بلاکچین ها یا دیگر سیستم های غیرمتمرکز، موتقف نخواهند شد و تا زمانی که جامعه ی یک بلاک چین موافق آن باشد، آن بلاک چین به کار خودش ادامه خواهد داد.
چگونه کار می کند؟
این نسل از وب هم مانند هر فناوری دیگری نیاز به تکامل بیشتری دارد. برای دسترسی به وب سایت های غیر متمرکز، کاربران فقط به یک سید (Seed) یا کلید خصوصی (PrivateKey) نیاز خواهند داشت. این یک دارایی واحد است که امکان تعامل با Dapp ها را فراهم میکند.
به ظاهر، منحنی آگاهی از نسل دوم تا سوم وب ملایم خواهد بود. اما در پشت صحنه، چارچوب اتصال کاربران با خدمات دیجیتال کاملا متفاوت است.
به جای Google Drive یا Dropbox، ما اکنون سرویسهایی مانند Storj، Siacoin، Filecoin یا IPFS را برای توزیع و ذخیره فایلها داریم.
به جای اسکایپ ما دارای سیستم عامل هایی مانند Experty.io هستیم.
به جای WhatsApp و Wechat، ما Status و شاید در آینده تلگرام را داشته باشیم.
به جای سیستم عامل هایی مانند iOS و Android، چارچوب هایی مانند Essentia.one و EOS، یک دروازه به وب جدید ارائه می دهد.
Steemit نقش فیس بوک را بازی خواهد کرد، مرورگر Brave میتواند به عنوان Chrome و سیستم Monetha میتواند به جای PayPal فعالیت کند.
اینها فقط چند نمونه بودند برای درک بهتر این نسل از وب. همانطور که نسل سوم وب به جلو حرکت میکند قوی و قوی تر میشود و فضای رقابت را برای شرکت های خورنده اطلاعات تنگ تر و تنگ تر میکند. به احتمال زیاد تا سه سال آینده از بهترین خدمات dApps بهره مند خواهیم شد. بازهم تاکید میکنم که انسان اگر به چیزی احساس نیاز کند بالاخره آن را حل خواهد کرد.
نتیجه گیری
حرف های ناگفته زیادی را به دلیل اینکه قابل انتشار نبودند ننوشتم. ذات انسان نامحدود است و هر چیزی را که به آن احساس نیاز کند و ابزار آن در دسترس باشد، خواهد ساخت. مردم جهان سالهاست به دنبال اعتماد واقعی میگردند و امروز فناوری به حدی رسیده است که ما بتوانیم سیستم های هوشمند غیرمتمرکز و بدون نیاز به واسطه را بسازیم.با افزایش آگاهی مردم و گسترش آنی اطلاعات در سراسر جهان به علاوه ابزارهایی که وجود دارند، قطعا جهان آینده غیرمتمرکز خواهد بود و کسی نمیتواند در برابر این اتفاق ایستادگی کند. برای درک بهتر میتوانید مقالات «غول آخر بیت کوین»، «مفهوم کلمه «اعتماد» در بلاک چین» و «خیمه شب بازی توزیع غیرمتمرکز پول در آینده چگونه انجام خواهد شد؟» را مطالعه بفرمایید.
سلام