چرا ارزهای دیجیتال به وجود آمدند و چرا به آنها نیاز داریم؟
جوناس بوستوئن (Jonas Bostoen)، بلاگر مطرح حوزه فناوری است. او در مقاله اخیر خود، روند تاریخی پول را تا دیجیتالی شدن آن مرور کرده و به زبان ساده توضیح داده است که چرا ما به ارزهای دیجیتال غیرمتمرکز نیاز داریم. این مقاله را در ادامه میخوانید.
اخیراً از من سؤال شد که چرا بیت کوین میخرم و چرا فکر میکنم این کار یک سرمایهگذاری خوب است. برای پاسخ به این سؤال، یک مطلب دو قسمتی را آماده کردهام. در قسمت اول توضیح میدهم که ارزهای دیجیتال چطور به اینجا رسیدهاند. در بخش دوم نیز، به شما خواهم گفت که چرا بهنظرم برخی از آنها گزینه خوبی برای سرمایهگذاری هستند.
بخش اول: از بذر تا سکه
تعریف پول: هر چیزی که قابلیت مبادله شدن با کالا و خدمات را داشته باشد و همچنین بهعنوان معیاری برای ارزشگذاری آنها مورد استفاده قرار بگیرد.
برای درک بهتر مفهوم پول، باید به ۷٬۰۰۰ سال قبل، یعنی ۵٬۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح برگردیم؛ زمانی که کل جمعیت انسانی تقریباً ۴۰ میلیون نفر بود. در آن زمان، مبادله کالا به کالا (پایاپای) رواج داشت. مبادله پایاپای مانند معامله کردن است؛ شما کالاها و خدمات خود را با کالاها و خدماتی دیگری که نیاز دارید، مبادله میکنید. اگر یک مزرعهدار ذرت به گوشت خوک نیاز داشته باشد، تلاش میکند با یک پرورشدهنده یا فروشنده گوشت خوک معامله کند و در ازای گوشت دریافتی، ذرتهای خودش را پیشنهاد دهد. مشکل این است که توافق بر سر مقدار ذرت یا گوشت خوک در چنین معاملاتی دشوار است، چراکه هیچ قیمت و یا نرخ مبادله مشخصی تعیین نشده است. مشکل دیگر عدم تمایل یکی از طرفین به معامله با کالای دیگر است؛ بهعنوان مثال، اگر پرورشدهنده خوک به ذرت این کشاورز نیازی نداشته باشد، عملاً کشاورز نیز گوشت مورد نیازش را بهدست نخواهد آورد.
بنابراین، به چیزی نیاز داریم که ارزش را در خود جای دهد و پرورشدهنده خوک برای بهدست آوردن آن اشتیاق داشته باشد. بسیاری از فرهنگها در نقاط مختلف جهان شروع کردند به استفاده از ابزاری بهنام «پول کالایی». پول کالایی در واقع اشیایی هستند که ارزش کاربردی دارند و میتوان از آنها بهعنوان واسط تبادل استفاده کرد. برای مثال، به بذر (دانه)، نمک یا تنباکو فکر کنید. کشاورزان توافق کردند که از این کالاها بهعنوان یک روش پرداخت استفاده کنند. بهجای استفاده از مبادله پایاپای، کشاورزان با ارائه پول کالایی، به اجناس مورد نیاز خود دست پیدا میکردند و در آن طرف معامله نیز، فروشنده میتوانست با استفاده از این پول کالایی، هر آنچه را که تمایل دارد خریداری کند. به این ترتیب، مشکل تمایل نداشتن خریدار را نسبت به دریافت کالای پیشنهادشده (مثل ذرت) از سوی خریدار را برطرف کردیم. کشاورز تولیدکننده ذرت میتواند برای دریافت گوشت خوک موردنیاز خود، مقدار مشخص شدهای از بذر را به پرورشدهنده خوک بدهد. اما در صورت استفاده از پول کالایی، یک مشکل دیگر نیز بهوجود میآمد: اکثر این پولهای کالایی فاسدشدنی بودند و فروشنده یا خریدار را در ذخیرهسازی دچار مشکل میکردند. علاوه بر این، این پولها ارزش خود را نیز بهخوبی حفظ نمیکردند. از سوی دیگر، مطابقت دادن ارزش کالاها و خدمات مختلف با پول کالایی نیز بسیار دشوار بود.
زمانی که جوامع مختلف با این چالشها روبهرو شدند، اشیای فلزی برای نخستین بار بهعنوان پول مورد استفاده قرار گرفتند. فلزها از ویژگیهای مثبتی مانند دوام بالا، تقسیمپذیری راحت، قابلیت حمل آسان و … بهرهمند هستند. با این حال، از آنجایی که تعیین ارزش یک قطعه از فلز (مثل طلای ناخالص) دشوار بود، جوامع باستانی یک گام به جلو برداشتند. حدود ۷۰۰ سال قبل از میلاد مسیح، لیدیها نخستین قوم در جهان بودند که به ساخت سکههای استاندارد روی آوردند. پس از این، سایر کشورهای جهان نیز سکههای اختصاصی خود را با ارزش مشخصشده صادر کردند. به این ترتیب، با مشخص بودن ارزش هر سکه، اکنون به راحتی میشد ارزش کالاها و خدمات را با یکدیگر مقایسه کرد. از آنجایی که لیدیه اولین قومی بود که یک ارز رایج را ایجاد کرد، روند توسعه تجارت برای آنها بسیار سریع جلو میرفت و خیلی زود به یکی از ثروتمندترین امپراتوریها در آسیای صغیر تبدیل شدند. ضربالمثل انگلیسی «ثروتمند به اندازه کروسوس» در واقع به آخرین پادشاه لیدیه اشاره دارد که نخستین سکه طلا را در جهان ضرب کرد.
ارزش این سکهها در ابتدا بسیار بالا بود. برای ضرب این سکهها اکثر اوقات از فلزات باارزش و بسیار خالصی مانند طلا یا نقره استفاده میشد. اما با گذشت زمان، جوامع دیگر در سراسر جهان برای ضرب سکهها از فلزات ارزانقیمت استفاده کردند. در عین حال ارزش اسمی سکهها را همچنان بالا نگه میداشتند. این سکههای جدید اگرچه ذاتاً دارای ارزش سکههای طلا نبودند، اما با توجه به اعداد درجشده بر روی آنها، ارزشمند تلقی میشدند.
در قرن یازدهم، چین با معرفی پول کاغذی، روند توسعه ارز را به سطح جدیدی ارتقا داد. اکنون مقایسه ارزش کالاها و خدمات با ارز موجود، بازهم سادهتر شده بود. کاغذ به خودی خود هیچ ارزشی نداشت، اما معرف یک ارزش مشخصشده بود. حالا ما چیزی به اسم «پول نماینده» داشتیم. البته تکامل پول در تمام نقاط جهان بهصورت یکسان اتفاق نیفتاد. برای مثال، اروپاییها تا قرن شانزدهم همچنان از سکهها استفاده میکردند. اما با ساده شدن محاسبه ارزش و انجام معاملات که پول کاغذی با خود به همراه آورد، خیلی زود بسیاری از مناطق جهان به استفاده از این نوع پول روی آوردند. با این حال در مدت کوتاهی، نه تنها مناطق دیگر جهان با مفهوم پول کاغذی هماهنگ شدند، بلکه با اعمال بهبودهای ضروری، پولهای کاغذی بهتری را هم توسعه دادند. بنابراین شعارهای درجشده بر روی اسکناسهای چینی که «جاعلان گردن زده خواهند شد.» بود به «خدا را باور داریم.» روی اسکانس دلار آمریکا تغییر کرد.
پشتوانه پول نماینده، طلاهای موجود در بانکها بود و خیلی زود، دولتها این وعده را دادند که با استفاده از این نوع پولها مردم میتوانند مقادیر مشخصی طلا یا نقره را بازخرید کنند. برای مثال، مردم میتوانستند با یک اسکناس پوند استرلینگ قدیمی انگلیس یک پوند (حدود ۰.۵ کیلو) نقره استرلینگ دریافت کنند. بخش اعظمی از قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، اکثر ارزها از نوع نماینده ارزش بودند و ارزش آنها نیز برپایه استاندارد طلا بود.
در دنیای مدرن امروزی، ارزها دیگر پشتوانه طلا ندارند. در سال ۱۹۷۱، ریچارد نیکسون، رئیس جمهور وقت آمریکا، دلار آمریکا را از طلا جدا کرد و دیری نپایید که این اتفاق در سایر مناطق جهان نیز رخ داد. در حال حاضر، ارزش یک ارز رایج به عرضه دولت و تقاضای مردم بستگی دارد. پولی که ما میشناسیم در واقع یک توافق اجتماعی است که دیگر اشیا (مانند فلزات گرانبها) یا کالاها (مانند بذر و تنباکو) پشتوانه آن نیستند و در عوض، ارزش آن را دولت مشخص میکند. به این ترتیب، ما اکنون در عصر پول فیات زندگی میکنیم.
بخش دوم: پول و کارکردهای آن
در قسمت قبلی، به چند اصطلاح کلیدی اشاره کردم. در زیر میتوانید سه مورد از کارکردهای پول را ببینید:
- ذخیره ارزش
- روشی برای پرداخت
- واحد اندازهگیری ارزش
بیایید دلار آمریکا را بهعنوان یک مثال در نظر بگیریم. در وهله اول، این ارز قابلیت ذخیره ارزش را به شما ارائه میدهد، چراکه تقریباً مطمئن هستید در طول زمان ارزش آن کاهش محسوسی پیدا نخواهد کرد. در مورد پول فیات، این اطمینان در واقع بهمیزان اعتماد جامعه نسبت به دولت بستگی خواهد داشت. بولیوار ونزوئلا که در سال ۲۰۱۹ با تورمی بالاتر از ۳۵۰,۰۰۰٪ مواجه شد، یکی از نمونههای واضح از شکست خوردن یک پول فیات در زمینه حفظ ارزش است. روش پرداخت نیز کاملاً واضح است؛ دلار آمریکا میتواند برای خرید کالاها و خدمات مختلفی مورد استفاده قرار بگیرد، چراکه طرفین معامله در سراسر جهان بر روی ارزش آن توافق کردهاند. در نهایت، واحد اندازهگیری ارزش یکی دیگر از کارکردهای مهم است که به افراد جامعه اجازه میدهد کالاها و خدمات خود را با توجه به ارزش دلار آمریکا، قیمتگذاری کنند.
بخش قسمت سوم: دیجیتالی شدن
نرمافزارها در حال تسخیر دنیا هستند و این موضوع شامل پول هم میشود. امروزه اغلب تراکنشهای مالی بهصورت دیجیتالی اتفاق میافتند. در سال ۲۰۱۹، تجارت الکترونیک فروش ۳٫۵۳ تریلیون دلاری را به خود اختصاص داد. مشکلی که در خصوص پرداختهای دیجیتالی وجود دارد، نظارت سازمانهای واسطه (و البته نیازمند اعتماد) بر روی تمامی پرداختها است. این یعنی، سازمان واسطه توانایی مشاهده فعالیتهای مالی شما، جلوگیری از تراکنشها و یا معکوس کردن آنها را در اختیار دارد. حتی در بدترین شرایط، این امکان وجود دارد تا سازمان وجوه شما را مصادره کند. این بزرگترین مشکل تمرکز است.
همین موضوع باعث ایجاد یک تفاوت بزرگ با پول نقد میشود؛ پول نقد فیزیکی بهصورت همتا به همتا، خصوصی و غیرقابل برگشت منتقل میشود. البته حتی در صورت استفاده از پول نقد، باز هم باید به دولت خود اعتماد داشته باشید. در واقع این دولت است که بهعنوان پشتوانه اصلی پول نباید اجازه دهد ارزش آن در طی زمان کاهش بیابد و یا دچار تورم شود. مشکل پول نقد این است که برای مبادله آن باید در همان کشوری که این پول رایج است، حضور داشته باشید. اگرچه برخی از افراد نیاز به یک پول الکترونیکی و همتا به همتا را به خوبی درک کردند، متأسفانه تقریبا تمامی تلاشها در این زمینه با شکست مواجه شده بود. اما در جریان بحران اقتصادی اواخر سال ۲۰۰۸، مقالهای با عنوان «بیت کوین: یک سیستم پول الکترونیکی همتا به همتا» از سوی فردی ناشناس با نام مستعار ساتوشی ناکاموتو (Satoshi Nakamoto) منتشر شد.
ویجی بویاپاتی (Vijay Boyapati) در مقاله روند صعودی برای بیت کوین (The Bullish Case for Bitcoin) نوشته است:
نتایج بهدست آمده از پیدایش بیت کوین هم از نظر اقتصادی و هم علوم کامپیوتر، بسیار عمیق هستند و به همین دلیل، ناکاموتو صلاحیت این را دارد که نخستین برنده جایزه نوبل در اقتصاد و همچنین جایزه تورینگ (Turing Award) باشد.
بخش چهارم: ظهور ارزهای دیجیتال
بیت کوین اولین پروژهای بود که تمام مشکلاتی را که سایر پروژههای پول دیجیتال با آن مواجه شدند، برطرف کرد. دوبار خرج کردن (خرج کردن یک پول در دو جای مختلف)، یکی از بزرگترین مشکلات بود. با پیدایش بیت کوین، بسیاری از پروژههای دیگر دنبالهرو این ارز دیجیتال شدند و در واقع بیت کوین باعث ظهور تعداد زیادی ارز دیجیتال مختلف شد. اکثر ارزهای دیجیتال بر روی بلاک چین پایهگذاری شدهاند. بلاک چین یک فناوری پیشرفته است که چهار ویژگی مهم و انقلابی زیر را برای تمام این ارزهای دیجیتال به همراه آورده است:
- مستقل و غیرمتمرکز بودن
- منبعباز و شفاف بودن
- مقاوم در برابر سانسور بودن
- همتا به همتا و اساساً خصوصی بودن
این یعنی مردم میتوانند بدون نیاز به نظارت سازمانهای واسطه و تأیید صلاحیت از سوی آنها و همچنین نگرانی در مورد مرزهای یک کشور، سرمایه خود را بین یکدیگر جابهجا کنند. بنابراین، هزینههای جابهجایی سرمایه نسبتاً پایین بوده و هیچ سازمان واسطهای وجود ندارد که در این جابهجایی سهم (کارمزد) داشته باشد. تنها هزینهای که میپردازید برای شبکه است که مسئولیت تأیید تراکنشهایتان را برعهده دارد.
با ارزهای دیجیتال، کسبوکارها دیگر در زمینه پرداختهای مالی خود با محدودیت بانکها یا شرکتهای پردازش پرداخت، مواجه نیستند، چراکه عملاً چنین واسطههایی وجود ندارد. همهچیز در یک شبکه فراگیر اتفاق میافتد، جایی که به ارائه اطلاعات شخصی، افشای اطلاعات مالی و یا پرداخت اضافی هزینه برای استفاده از این خدمات، نیازی ندارید؛ تنها چیزی که نیاز دارید یک دستگاه متصل به اینترنت است.
خوب است بدانید که در سراسر دنیا تقریباً ۲ میلیارد فرد بزرگسال از هیچ حساب بانکی برخوردار نیستند. به همین دلیل، این افراد برای نقل و انتقالات مالی خود در بین کشورهای مختلف باید کارمزدهای سنگینی را به شرکتهایی مانند وسترن یونیون (Western Union) پرداخت کنند. ارزهای دیجیتال این مشکل را کاملاً حل میکنند، بهخصوص این روزها که خرید یک گوشی هوشمند به مراتب آسانتر از افتتاح حساب در بانک است.
افرادی که به ارزهای دیجیتال باور دارند، میگویند این نوع ارزها بهسادگی میتوانند گام بعدی در روند تکامل مفهوم پول باشند. برای نخستین بار، نوعی ارز را در اختیار داریم که هیچ دولت یا بانکی آن را صادر نکرده و صرفا بر پایه کدهای کامپیوتری و فناوری رمزنگاری بهوجود آمده است. صاحبنظران معتقدند با حذف انسان از فرایندهای مالی، احتمال فساد و اشتباهات ناخواسته نیز به صفر خواهد رسید. فارغ از اینکه از قبل به ارزهای دیجیتال اعتقاد داشتهاید یا خیر، امیدوارم در این مقاله اطلاعات کافی برای درک بهتر مزایای این نوع از ارزها را ارائه کرده باشم.
بانکها و نهادهای واسطه چقدر در سیاه شدن و بدبخت شدن زندگی ما مردم عادی، تاثیر داشته اند؟آیا شیطان بزرگ اند؟