چرا کمیابی بیت کوین میتواند دلار را به نابودی بکشاند؟
فرانسس کوپولا (Frances Coppola)، متخصص در حوزه بانکداری، امور مالی و اقتصاد، یکی از نویسندگان کوین دسک است. او همچنین کتابی تحت عنوان «پروندهای برای ارائه تسهیلات مالی به مردم» (The Case for People’s Quantitative Easing) به چاپ رسانده است که توضیح میدهد ایجاد پول مدرن و ارائه تسهیلات و مشوقهای مالی به افراد، چگونه کار میکند. علاوهبراین، کوپولا یکی از حامیان ایده «پول هلیکوپتری» (تزریق پول به اقتصاد) برای کمک به نجات اقتصاد از رکود است.
کوپولا در مقاله اخیر خود، توضیح میدهد که چگونه کمیابی بیت کوین میتواند برای دلار آمریکا فاجعهبار باشد.
سیاست پولی فدرال رزرو چگونه کار میکند؟
این باور عمومی وجود دارد که ورود مبالغ هنگفت پول از سوی فدرال رزرو ایالات متحده به اقتصاد این کشور، درنهایت به افزایش نرخ تورم منجر خواهد شد. اگر میزان زیادی پول وارد بازار شده باشد، اما چیزی برای خرید وجود نداشته باشد، قیمت کالا و خدمات طبیعتاً باید افزایش پیدا کند. احتمال پیوستن جودی شلتون (Judy Shelton) به هیئت مدیره فدرال رزرو، امید افرادی را که مایل هستند قدرت ایجاد پول جدید از فدرال رزرو گرفته شود، افزایش میدهد. بخش زیادی از شهرت جودی شلتون، وامدار حمایت او از بهکارگیری مجدد طلا بهعنوان پشتوانه دلار است.
بااینحال، فدرال رزرو ملزم به ایجاد ثبات در قیمتها است. اگر فدرال رزرو نتواند میزان پول در گردش را در واکنش به شرایط اقتصادی تغییر دهد، نمیتواند قیمت دلار را تثبیت کند.
«قیمت» یک دلار چقدر است؟ با اینکه دلار از سال ۱۹۷۱ دیگر پشتوانه طلا ندارد، برخی افراد مایل هستند قیمت دلار را نسبت به طلا بسنجند که احتمالا از حسرتی در مورد رابطه گذشته طلا و دلار ناشی میشود. از نظر آنها، قیمت دلار ثابت نیست و فدرال رزرو در حال نابودی این ارز است.
با وجود ساعتها بحث من با طرفداران سرسخت طلا، آنها فکر میکنند افزایش بهای دلاری طلا طی یک قرن گذشته بهمعنای بیارزششدن دلار است. من همچنین بحثهای مشابهی با افرادی دارم که گمان میکنند رشد چشمگیر بازارهای سهام، اوراق قرضه، املاک و مستغلات و همچنین بیت کوین، بهمعنای رشد بیشازحد نرخ تورم دلار است. بااینحال، با توجه به اینکه دلار هیچ پشتوانهای ندارد، افزایش قیمت داراییها هیچ نکته ویژهای در مورد قیمت دلار بیان نمیکند.
برای کسبوکارها و افراد عادی در ایالات متحده، قیمت دلار مساوی با قدرت خرید آن است. قدرت خرید دلار در داخل خاک آمریکا، میزان خدمات و کالاهای آمریکایی است که شهروندان این کشور میتوانند با دلار به دست آورند. نرخ تغییر قدرت خرید دلار تحتعنوان «نرخ تورم» شناخته میشود.
اگر افراد طلا یا ارزهای دیگر را نسبت به ارزی مشخص ترجیح بدهند، قدرت خرید آن ارز به صفر کاهش مییابد. این پدیده که تحتعنوان «اَبَرتورم» (hyperinflation) شناخته میشود، هیچگاه برای دلار ایالات متحده اتفاق نیفتاده است.
برای افراد در کشورهای مختلف، قیمت دلار برابر با نرخ ارز دلار در مقابل با ارز آن کشور است. نرخ ارز، مقداری از ارز یک کشور است که یک دلار آمریکا میتواند آن را بخرد. این مسئله نهتنها میزان خدمات و کالاهایی را که شهروندان آمریکایی میتوانند در کشورهای دیگر خریداری کنند ارزیابی میکند، بلکه میزان خدمات و کالاهای آمریکایی را که شهروندان کشورهای مختلف میتوانند با ارز خود خریداری کنند، تعیین میکند. بنابراین، میتوان نرخ ارز را مساوی با قدرت خرید دلار ایالات متحده در خارج از خاک این کشور دانست.
کاهش نرخ ارز به این معناست که یک دلار توانایی کمتری برای خرید کالاها و خدمات داشته باشد. بنابراین، افت نرخ ارز، معادل خارجی نرخ تورم داخلی است.
سقوط نرخ ارز قدرت خرید خارجی ارز را از بین میبرد، درست همانطور که ابرتورم میتواند قدرت خرید داخلی آن را از بین ببرد. در واقع، این دو اغلب باهم مشاهده میشوند. اگر کشوری مقادیر بسیار زیادی بدهی در قالب ارزهای خارجی داشته باشد، افت نرخ ارز میتواند باعث شود که آن کشور نتواند از عهده پرداخت بدهی خود برآید.
علاوهبراین، اگر کشوری وابسته به واردات باشد، افت ناگهانی نرخ ارز میتواند باعث ناتوانی آن کشور از پرداخت هزینه کالاها و خدمات وارداتی شود. اغلب اوقات، واکنش دولت به چنین بحرانی چاپ مقادیر زیادی از ارز ملی به امید مبادله آن با ارز خارجی موردنیاز است. این امر میتواند افت نرخ ارز را سرعت بخشیده و به ابرتورم داخلی دامن بزند.
در گذشته، بانکهای مرکزی و دولتها نرخ ارز را بااهمیتترین قیمت در نظر میگرفتند. آنها تصور میکردند که باید راه خود را در جهان با صادرات کالاها و خدمات به سایر کشورها پیدا کنند و میدانستند که کنترل نرخ ارز میتواند برای صادرات به آنها کمک کند. علاوهبراین، به گمان آنها اگر کشوری اجازه بدهد نرخ ارز آن در برابر سایر ارزها نوسان داشته باشد، شاهد افت نرخ ارزی خواهد بود که به ابرتورم منجر میشود. بنابراین، بانکهای مرکزی و دولتها برای ارزهای خود پشتوانهای از طلا یا سایر داراییها قرار میدادند. حتی در برخی موارد، واحدهای ارز پشتوانه یکدیگر میشدند.
بااینحال، حتی مدتها پس از ملغیشدن استاندارد طلا، «ترس از نوسان ارز» سیاستهای پولی کشورها را تعیین میکرد. درواقع، این سیاستها هنوز هم در کشورهای درحالتوسعه در حال اجرا هستند. تا دهه ۸۰ میلادی، فدرال رزرو با کمک سایر بانکهای مرکزی نرخ ارز دلار را به شکلی مؤثر و فعال مدیریت میکرد.
توافقنامه لوور (Louvre Accord) در سال ۱۹۸۷ در پاریس امضا شد. هدف این توافقنامه، ثبات بازارهای بینالمللی ارز و توقف روند نزولی دلار ایالات متحده در آن زمان بود. بااینحال، توافقنامه لوور در سال ۱۹۸۹ به شکست انجامید و پس از آن، فدرال رزرو سیاست مدیریت قدرت خرید داخلی دلار را بهجای مدیریت نرخ ارز در پیش گرفت. همراه با اکثر بانکهای مرکزی برجسته، سیاستهای جدید ایالات متحده، هدفِ تورم قیمت برای مصرفکننده را سالیانه ۲ درصد قرار داد و از کنترل نوسانات نرخ ارز دست کشید.
از آن زمان، فدرال رزرو تورم را با تنظیم نرخ بهرهای مدیریت میکرد که از بانکها برای وامگرفتن دلار میگرفت. وامهای بانکی قدرت خرید ایجاد میکنند. افزایش هزینه استقراض بانکها آنها را تشویق میکند تا بهره بیشتری برای وامهایی که به افراد و کسبوکارها میدهند، در نظر بگیرند. این امر تقاضای افراد و نهادها را برای وامگرفتن کاهش داده و درنتیجه وامدهی بانکها را کمتر میکند. با کاهش وامدهی بانکها، نرخ افزایش قدرت خرید نیز کاهش مییابد. به عبارت دیگر، وام بانکی کمتر بهمعنای تورم قیمت کمتر برای مصرفکننده است.
البته، بانکهای ایالات متحده بههنگام وامدهی دلار چاپ میکنند. بااینحال، فدرال رزرو مستقیما میزان دلارهای چاپشده را کنترل نمیکند. علاوهبراین، این نهاد برای چاپ پول خود نیز محدودیتی قائل نمیشود. فدرال رزرو در پاسخ به تقاضای بانکها ذخایری ایجاد میکند و در پاسخ به سیگنالها از سوی بازار، نقدینگی را در بازارهای مالی فراهم میکند. برخلاف تصور عموم، این امر نه بهقصد نابسامانی نرخ تورم، بلکه برای حفظ نرخ تورم در محدوده هدف فدرال رزرو، یعنی ۲ درصد، انجام میشود.
سیاست پولی بیت کوین یا فدرال رزرو؛ کدام بهتر است؟
برای درک بهتر این مسئله که چرا فدرال رزرو نمیتواند دستورالعمل ثبات قیمتهای خود را مستقیما با کنترل میزان دلار در گردش اجرایی کند، بهتر است نگاهی به رفتار بیت کوین بیندازیم. الگوریتمهای بیت کوین میزان این ارز دیجیتال را کنترل میکنند و نه قیمتاش را. میزان بیت کوین در گردش با نرخی ثابت رشد میکند و در نهایت به ۲۱ میلیون واحد میرسد. البته، زمانی که تمامِ این ۲۱ میلیون واحد عرضه شده باشد، احتمالا هیچکدام از افرادی که اکنون روی کره زمین زندگی میکنند، زنده نخواهند بود!
نتیجهٔ کنترل تعداد واحدهای بیت کوین بهجای قیمت، بیثباتی و نوسانات در قیمت آن است. قیمت بیت کوین با کاهش و افزایش تقاضا، نوسانات شدیدی را تجربه میکند، درحالیکه این امر برای تعداد بیت کوینهای در گردش صادق نیست. نوسانات بازار اهمیت خاصی برای بیت کوین ندارد؛ زیرا تقریبا هیچکس خرید هفتگی خود را با بیت کوین انجام نمیدهد یا تمام پسانداز زندگیاش را بهشکل بیت کوین ذخیره نمیکند. بااینحال، معیشت میلیونها نفر به دلار وابسته است و اگر نوسانات قیمتی که اغلب در نمودارهای بیت کوین دیده میشود برای دلار اتفاق بیفتد، وضعیت فاجعهبار خواهد شد.
همانطور که در سپتامبر سال گذشته (شهریور ۹۸) و مارس سال جاری (اسفند ۹۸) شاهد بودیم، تقاضای بینالمللی برای دلار در زمان بحران بیاندازه زیاد میشود. بنابراین، فدرال رزرو تلاش میکند تا قیمت دلار را ثابت نگه دارد و برای پاسخ به این تقاضا، چارهای جز چاپ مقادیر زیاد دلار ندارد. البته، اگر سیاست این نهاد کنترل نرخ ارز بود، باز هم این اتفاق رخ میداد. کمبود دلار در سرتاسر جهان باعث افزایش نرخ ارز دلار میشود.
اگر فدرال رزرو نوعی الگوریتم به کار میگرفت که نرخ تولید پول را ثابت نگه میداشت یا دلار را به طلا یا سایر داراییها پیوند میداد، مجددا بیثباتی به وجود میآمد. این بیثباتی هم در بهای خارجی دلار و هم در قدرت خرید داخلی آن مشهود بود، آن هم نه در طول روندی صعودی بلکه در طول روندی نزولی. درواقع، افت نرخ ارز و ابرتورم خطراتی جدی نیستند. ما از دهه ۳۰ میلادی به خاطر داریم که هرگاه منع قانونی یا استاندارد طلا، مانع از این شده است که فدرال رزرو برای کاهش تأثیرات منفی بحران اقتصادی پول چاپ کند، ترکیدگی بدهی (debt deflation) و رکود شدید اقتصادی به وجود آمده است. ترکیدگی بدهی مفهومی متضاد با تورم و مرتبط با تأثیر بدهی بر قیمت کالاها و خدمات است. در این شرایط، وامگیرندگان با کاهش بهای اموال روبهرو میشوند که میتواند پیامدهایی منفی برای اقتصاد داشته باشد.
بهعقیده فرانسس کوپولا، نویسنده این مقاله، ایالات متحده بهتر است از چنین شرایطی برحذر باشد.
میخواستم وارد خرید بیت کوئین بشم و ندنستم ایا بعدش ازمن میخرن یانه