اگر انیشتین بیت کوین را میدید!
در هر دورانی از تاریخ، کسانی زیستهاند که بهوضوح با انسانهای همدوره خود متفاوت بودهاند. این انسانها هرکدام در زمینهها و عرصههای مختلف فعالیت کردهاند؛ اما نقطه اشتراک همه آنها این بوده است که توانستهاند وضعیت مردم و جهان را بهبود بخشند و اثرهای شگرفی از خود بهجا بگذارند؛ بهطوریکه زندگی تمام مردم جهان بهنحوی مرهون فعالیتهای آنها باشد.
بهعنوان مثال، ساتوشی ناکاموتو، خالق ناشناس بیت کوین، یکی از همین افراد است که اگرچه ترجیح داده است هویتش فاش نشود، تغییر بزرگ و انکارناپذیری در جهان رقم زده است. شاید بسیاری از افراد نام او را نشنیده باشند؛ اما با اختراع جذاب و جنجالی او، یعنی بیت کوین، آشنایی دارند.
یکی دیگر از شخصیتهای برجسته کل تاریخ جهان انیشتین است. میتوان با قطعیت ادعا کرد که کمتر کسی پیدا میشود در عصر مدرن زندگی کند و نام انیشتین را نشنیده باشد. یکی از سؤالهای احتمالی دوستداران ارزهای دیجیتال این است: «اگر انیشتین زنده بود و بیت کوین را میدید، احتمالاً چه نظری درباره آن داشت و درباره جنبههای مختلف آن چگونه فکر میکرد؟»
در این مطلب که بهکمک مقالهای از وبسایت بیت کوین مگزین به رشته تحریر درآمده است، سعی کردهایم از زبان نویسنده مقاله به این پرسش جالب پاسخ بدهیم. پس با ما همراه باشید تا ببینیم اگر انیشتین امروز زنده بود، درباره بیت کوین چگونه میاندیشید.
ازلحاظ ترمودینامیک
بیایید با این نقلقول از انیشتین مستقیماً بهسراغ بحثمان برویم:
ترمودینامیک کلاسیک، تنها نظریه فیزیکی درباره جهان است که بهنظر من هیچگاه از بین نخواهد رفت.
پیش از هرچیزی، باید اشاره کنم که من فیزیکدان نیستم؛ بنابراین، لطفاً برای اشتباهات احتمالی به من خُرده نگیرید. همه میدانیم که قانون اول ترمودینامیک میگوید انرژی نه ساخته و نه نابود میشود؛ بلکه از حالتی به حالت دیگر درمیآید؛ یعنی همان پایستگی انرژی. براساس قانون دوم ترمودینامیک نیز، در هربار تغییر حالت، مقداری از این انرژی بلااستفاده میشود یا هدر میرود. این وضعیت بهمرورزمان موجب افزایش بینظمی خواهد شد.
مایکل سیلور (Michael Saylor) بهتفصیل درباره این موضوع صحبت کرده است. از دیدگاه او، بیت کوین سیستم پولی محافظهکار و اولین سیستم پولی است که به قوانین ترمودینامیک پایبندی دارد. بیت کوین سیستم بستهای است که کمترین میزان اتلاف انرژی را در الگوریتم اثبات کار خود دارد. یک واحد بیت کوین هرچقدر هم در طول زمان و مکان منتقل شود، بازهم یک بیت کوین است.
تورم درونی این سیستم، یعنی پاداشهای استخراج در آن و کارمزد تراکنشهایش ممکن است در ابتدا نوعی «اتلاف» محسوب شوند؛ اما این سازوکارها برای تداوم کارکرد درست و بدون خلل این شبکه ضروری هستند. نباید فراموش کنیم که حتی پایبندترین سیستم به قوانین ترمودینامیک هم اندکی هدررفت را بهدنبال خواهد داشت. حتی سیستم اثبات سهام هم نمیتواند عملکردی مشابه اثبات کار با همین میزان از یکپارچگی و بینیازی به واسطهها را ارائه کند و به نظرم انیشتین اگر زنده بود، سیستم اثبات کار بیت کوین را تحسین میکرد.
ازلحاظ تئوری
انیشتین میگوید:
همهچیز باید در حد امکان ساده باشد؛ اما نه بیشازحد ساده.
باید به این موضوع توجه کنید که اینترنت مملو از نقلقولهایی است که به غلط به انیشتین نسبت داده میشوند؛ مثلاً «تعریف دیوانگی این است که کار یکسانی را بارها و بارها انجام بدهی و انتظار داشته باشی نتایج متفاوتی بگیری». من در این مقاله سعی کردهام از این تکنیک پرهیز کنم. نقلقول بالا بخشی از نقلقول طولانیتری است که از یکی از سخنرانیهای انیشتین در سال ۱۹۳۳ برداشت شده است. البته کلمات انیشتین دقیقاً نقلقول نشدهاند؛ اما مقصود نظر او حفظ شده است.
بیت کوین هم به این قانون ساده پایبند است؛ چطور؟ وایتپیپر بیت کوین، فقط ۹ صفحه است. ساتوشی ناکاموتو در اولین خط از وایتپیپر بیت کوین نوشته است:
نسخه کاملاً همتابههمتای پول الکترونیک میتواند امکان پرداخت مستقیم از شخصی به شخص دیگر بدون عبور از فیلتر نهاد مالی را فراهم کند.
خودِ این جمله بهتنهایی پیام را میرساند. ناکاموتو این جمله را مثل جملههای شکسپیر طوری نوشته است که اگر هر کلمه از آن را حذف کنیم، معنای کل جمله دگرگون خواهد شد. حتی کد بلاک چین بیت کوین هم چندان پیچیده نیست و نسخه اصلی بیت کوین فقط با ۹هزار خط کد نوشته شده است. این را مقایسه کنید با شبکههای مشابهی که از لایههای متعدد کد استفاده میکنند.
ممکن است با خود فکر کنید درباره دنیای آلت کوینها، ایردراپ، کشت سود، پرداختهای اتمی، گس، اثبات سهام و سهامگذاری چه؟ انیشتین درباره این مفاهیم چه فکری میکرد؟ شاید این حرف من کمی بحثبرانگیز باشد؛ اما فکر نمیکنم که این دستاوردهای جدید میتوانستند بهاندازه بیت کوین نظر انیشتین را جلب کنند و از این آزمون سربلند خارج شوند.
ازلحاظ نوآوری
انیشتین میگوید:
من ماهها و سالها فکر میکنم. از هر ۱۰۰ بار، ۹۹ بار به نتیجه اشتباه میرسم و تنها یک بار به نتیجه درست دست پیدا میکنم.
اغلب این تصور اشتباه وجود دارد که آلت کوینها با ارتقای طراحی بیت کوین و حفظ برتری آن در دنیای ارزهای دیجیتال، به آن نوآوری میبخشند؛ اما وقتی ماهیت توزیعشده و غیرمتمرکز بیت کوین و مدل امنیتی آن را درک کنید و بفهمید که نمیتوان بدون ضایعکردن عناصر متمایزکننده بیت کوین آن را بهبود بخشید، تصورات مربوط به ارتقا و بهبود بیت کوین از ذهنتان پاک خواهد شد. همانطورکه ویجای بویاپاتی (Vijay Boyapati) در کتاب جدید خود با عنوان «روند صعودی بیت کوین» (The Bullish Case for Bitcoin) گفته است، برخی بهاشتباه بهجای تأکید بر ویژگیهای پولی بیت کوین، بر ویژگیهای فنی آن تمرکز میکنند.
برای برقراری ارتباط بین این جمله انیشتین و بیت کوین، تنها کافی است به خود یادآوری کنید که بیت کوین پس از سالها آزمونوخطا و ترکیب مفاهیمی چون رمزنگاری کلید عمومی و حریم خصوصی و اثبات کار بهوجود آمده است. درواقع، بسیاری از این مفاهیم بهصورت مستقل پیش از بیت کوین وجود داشتند؛ اما موفق نشده بودند به ارز دیجیتال یکپارچه و جهانشمول ختم شوند. بنابراین، میتوانیم نتیجهگیری کنیم که بیت کوین همان یک بار از صدمینباری است که درست از آب درآمده و به نتیجه مطلوب رسیده است.
ازلحاظ دانش و آموزش
مسئله مهم این است که دست از سؤالکردن نکشید. کنجکاوی هم دلایل وجودی خود را دارد.
در همین زمینه، نقلقول دیگری هم وجود دارد که میگوید:
آموزش دقیقاً همان چیزی است که اگر شخصی هرآنچه در مدرسه فراگرفته است، فراموش کند، در ذهنش باقی میماند.
نقلقول دوم اغلب به انیشتین نسبت داده میشود؛ اما این جمله درحقیقت پیش از انیشتین هم وجود داشته است و او در نوشتههایش به آن اشاره میکند. ازآنجاکه خود انیشتین هم منبع اصلی این نقلقول را نمیدانسته، آن را در قالب ضربالمثلی کلی یا نوعی بذلهگویی بهکار برده است.
اگر بدانید چند نفر از طرفداران بیت کوین با این نقلقول موافق هستند، شوکه میشوید. درک کامل بیت کوین ذهن پرسشگر و کسب دانش در جنبههای مختلف را میطلبد. این دقیقاً با نقلقول بالا مبنیبر سؤالکردن و کنجکاوی مطابقت دارد.
ازلحاظ حقیقت و آگاهیبخشی
اطاعت کورکورانه از قدرتمندان بزرگترین دشمن حقیقت است.
انیشتین جمله بالا را در نامهای در اوایل دهه ۱۹۲۰ بیان کرده است. طرفداران بیت کوین باتوجهبه دشمنی دولتها و بانکهای مرکزی با این ارز دیجیتال، اغلب به قدرتمندان و سیاستمداران به دیده شک مینگرند و مهمتر اینکه بیت کوین اساساً برای حذف تمرکزگرایی روی کار آمده است و برای انجام فعالیتهایش به هیچ قدرت و مسئولی متکی نیست. نکته جالب این است که دنیای غرب بهطورکلی ایده اقتصاد با برنامهریزی مرکزی را منسوخ کرده است؛ اما همچنان (حتی بیشتر از قبل) بر پول متمرکز پافشاری میکند.
در یکی دیگر از نقلقولهای انیشتین میخوانیم:
راز ابدی جهان درکپذیربودن آن است.
این نقلقول بهنوعی ایدههای نسیم نیکلاس طالب (Nassim Nicholas Taleb) بهویژه در کتاب «فریبخورده تصادف» (Fooled by Randomness) را به یاد ما میآورد. وی در این کتاب مینویسد: «مردم درباره شناخت خود از سیستمهای پیچیده اغراق میکنند.» انیشتین فیزیکدان بود و طبیعتاً این نقلقول را نیز باید از دیدگاه فیزیکدان در نظر گرفت؛ اما فکر میکنم که میتوان کاربرد گستردهتری برایش قائل شد. انیشتین در این نقلقول به پیچیدگی جهان و زندگی اشاره میکند.
ازلحاظ صلحطلبی
صلح را نمیتوان بهزور حفظ کرد؛ بلکه تنها با درک و شناخت میتوان به آن دست یافت. شما نمیتوانید یک ملت را بهزور مطیع خود کنید؛ مگر اینکه تمام مردان و زنان و کودکانش را از صحنه روزگار محو کنید. اگر قصد ندارید چنین کاری انجام دهید؛ پس باید راهی پیدا کنید تا بدون توسل به سلاح، اختلافها و نزاعها را حل کنید. قدرت افسارگسیخته اتم باعث تغییر همهچیز، غیر از طرزتفکر ما شده و همین مسئله نیز باعث شده است که بهسمت فاجعهای بیمانند حرکت کنیم.
خط اول نقلقول بالا اغلب بهتنهایی در موقعیتهای مختلف استفاده میشود؛ اما درک معنای کامل آن بدون خواندن ادامه نقلقول ممکن نیست. انیشتین جملات بالا را در سخنرانیای در سال ۱۹۳۰ گفته است. این جمله نوعی پیشگویی تکاندهنده را در خود جای داده است. در مدت ۱۵ سال، آنقدر تجهیزات جنگی و نظامی زیاد شد که ملتها میتوانستند یکدیگر را بهکل از صحنه جهان محو کنند. نقلقول زیر مربوط به سال ۱۹۴۶ و در ادامه همین موضوع است:
خیلیها درباره پیام اخیر من مبنیبر اینکه «برای نجات بشر و حرکت بهسمت سطوح عالیتر به نوع جدیدی از تفکر نیاز است» پرسوجو کردهاند. در فرایندهای تکاملی، یک گونه برای بقا باید با شرایط جدید سازگاری پیدا کند. امروز بمب اتم ماهیت جهان را دگرگون کرده است و گونه بشر خود را در سکونتگاه جدیدی مییابد که باید تفکرش را با آن سازگار کند. در پرتو این دانش جدید، وجود یک قدرت و یک دولت مقتدر جهانی نهتنها برای وحدت جهانی، بلکه برای بقای انسان ضروری است. در دورههای قبل، حیات و فرهنگ یک ملت میتوانست با رشد تسلیحات نظامی حفظ و نگهداری شود. امروزه، باید این رقابت تسلیحاتی را کنار بگذاریم و به همکاری روی بیاوریم. این مسئله باید به ملاحظهای مهم در تمام تعاملات بینالمللی ما تبدیل شود؛ وگرنه با فاجعه مواجه خواهیم شد. تفکرها و روشهای گذشته نتوانستند مانع بروز جنگ جهانی شوند؛ پس تفکر آینده باید مانع جنگ شود.
فکر میکنم متن بالا بسیار به این نقلقولِ منسوب به انیشتین نزدیک باشد: «ما نمیتوانیم با همان تفکری که به ایجاد مشکلات منجر شده است، آنها را حل کنیم». در اینجا، افکار مشابهی با افکار جیسون لووری (Jason Lowery)، از مقامهای وزارت دفاع ایالات متحده آمریکا و مسئول تحقیق درباره بیت کوین را مشاهده میکنیم.
لووری در توییتهای خود و… همواره اظهار کرده است که با وجود بیت کوین، در حال حاضر با نوعی کالای دیجیتال ترکیبی مواجه هستیم که در حال ازبینبردن برتری داراییهای فیزیکی است. این در حالی است که قدرتهای نظامی از این داراییهای فیزیکی محافظت و بر سر آنها مبارزه میکنند. شایان ذکر است این بدان معنا نیست که داراییهای فیزیکی هیچ ارزشی ندارند؛ بلکه مقصود این است که ارزششان در حال افول است.
اگر از بیت کوین بهدرستی محافظت شود، سرقت آن یا حمله به آن در مقایسه با هر دارایی دیگری دشوارتر خواهد بود؛ خواه مهاجم فرد یا شرکت یا دولت باشد. این امر درنهایت ممکن است به ایجاد جامعهای صلحطلبتر منجر شود. در صورتی که همه جهان به درکی درست از حقوق مالکیت دیجیتالی برسند که بیت کوین به همه مردم جهان و بدون هیچ تفاوتی ارائه میکند، توافقی در این زمینه حاصل میشود که جنگ و نزاع را کاهش میدهد.
بُعد جالب دیگر نقلقول بالا که میتواند به بیت کوین ارتباط پیدا کند، ضرورت وجود یک قدرت واحد جهانی است. در جهان کنونی ما، بزرگترین مانع ایجاد این قدرت جهانی مشکل اعتماد است. بیت کوین در عملیاتهای خود نیاز به وجود واسطه را از بین برده است؛ بنابراین، میتواند بهعنوان پولی برای همه مردم دنیا بهکار گرفته شود و نگرانی مدنظر انیشتین را هم رفع کند.
جمعبندی
مطلبی که مطالعه کردید، دیدگاههای یکی از اعضای جامعه بیت کوین است که اعتقاد دارد اگر انیشتین زنده بود، احتمالاً بیتکوینری واقعی میشد! او دیدگاه خود را از جنبههای گوناگون بررسی و دلایلش برای اثبات این ادعا را بیان کرده است.
خلاصه دیدگاههای مایکل سیلور این است که بیت کوین بهعنوان یک ارز دیجیتال، هم ازنظر ترمودینامیک، هم ازنظر تئوری، هم ازنظر دانش و آگاهی و هم ازنظر صلحطلبی با عقاید انیشتین همسوست. البته اینکه این عقاید تا چه حد دفاعکردنی هستند، مسئلهای است که شما بهعنوان مخاطب پس از مطالعه این مطلب، میتوانید به آن پی ببرید.
تمدنهای جدید هیچوقت به عقب بر نمی گردند چون تمدنهای بوجود اومده فرآیندی از تمدنهای ماقبل خود هستند،هر چقدر با خودمون کلنجار بریم و مردد باشیم باید این واقعیت رو قبول کنیم که ارز دیجیتال یکی از ابزارهای تمدن جدید ماست و فقط لازمه تا شناخت بیشتری نسبت بهش پیدا کنیم و آرامش بیشتری رو در زندگی خودمون با اون تجربه کنیم.