۵ درسی که از نادیدهگرفتن بیت کوین آموختم
شما چه سالی با بیت کوین آشنا شدید؟ آیا درست همان زمانی که نام بیت کوین را شنیدید، جرئت و شجاعت سرمایهگذاری روی این دارایی دیجیتال را داشتید؟ شاید یکی از افسوسهای بسیاری از ما این باشد که اگرچه بارها نام بیت کوین به گوشمان خورد، فرصت خرید طلای دیجیتال با قیمت ارزان را از دست دادیم!
در این یادداشت، قرار است داستان یکی از افرادی را بشنویم که خیلی زود با بیت کوین آشنا شد و خیلی دیر به فکر سرمایهگذاری روی آن افتاد.
کنستانتین ربین (Konstantin Rabin)، یکی از متخصصان کارکشته اقتصاد و کسبوکار و مدیرعامل و بنیانگذار شرکت فینتک «فایننس میکرز» (Finance Makers)، ماجرای آشنایی خود با بیت کوین را با قلمی روان در مطلبی جذاب و خواندنی در «بیتکوینمگزین» تعریف میکند و نکاتی که از این تجربه آموخته، با خوانندگانش بهاشتراک میگذارد. ادامه متن را از زبان کنستانتین ربین میخوانید.
من، کنستانتین ربین، آنقدر خوشاقبال بودم که بیش از یک دهه پیش و زمانیکه کمتر کسی بیت کوین را میشناخت، با آن آشنا شدم؛ اما متأسفانه بهاندازهای احمق بودم که این موقعیت را غنیمت نشمردم و فرصت سرمایهگذاری زودهنگام از دستم رفت!
درادامه، برایتان تعریف میکنم که چگونه سه مرتبه پیش از اینکه هودلر (HODLer) شوم، به فکر سرمایهگذاری روی بیت کوین افتادم؛ ولی منصرف شدم. داستان من درسهای مهمی دارد و میتواند به افرادی کمک کند که هنوز به بیت کوین به دیده تردید مینگرند.
آشنایی با بیت کوین
اولین کار تماموقتم را سال ۲۰۱۱ در یکی از کارگزاریهای آنلاین شروع کردم؛ پس عجیب نبود که تعدادی از همکارانم خوره ترید و معاملهگری باشند و با شوروهیجان هرآنچه به سرمایهگذاری و فناوری و پیشرفت در دنیای مالی مربوط باشد، دنبال کنند. خیلی طول نکشید تا با دوستی به نام ادگار در محل کارم آشنا شدم. علایق و سلایق ادگار شبیه من بود. برای مثال، هردو عاشق بازی و البته معتادِ سیگار بودیم.
ما در بخشهای متفاوتی از شرکت کار میکردیم و بهندرت بهواسطه کار با یکدیگر در تعامل بودیم؛ اما هیچ فرصتی را برای قدمزدن و سیگارکشیدن باهم از دست نمیدادیم. درکنار این گفتوگوهای دوستانه که با استشمام هوای تازه و البته دود نیکوتین همراه بود، درباره زندگی و دنیا و هرچیز دیگری صحبت میکردیم.
یکی از روزهای سال ۲۰۱۲ و زمانیکه میخواستم ازطریق پیام اسکایپ ادگار را به یکی از این سیگارکشیدنهای دونفره دعوت کنم، وضعیت (Status) اسکایپ او توجهم را جلب کرد. او عبارتی شبیه به این را نوشته بود: 1BvBMSEYstWetqTFn5Au4m4GFg7xJaNVN2. این عبارت نامفهوم بیشتر شبیه این بود که گربهای روی صفحهکلید ادگار راه برود!
وقتی باهم صحبت میکردیم، از او پرسیدم: «این عبارت کار گربه بود یا حسابت هک شده؟» او هردو احتمال را رد کرد و بعد با توضیحی طولانی و پیچیده درباره بیت کوین و بلاک چین، گفت که این آدرس حساب بیت کوین اوست. ادگار همهچیز را درباره بیت کوین به من توضیح داد. او با چنان شورواشتیاقی از بیت کوین سخن میگفت که من از همان ابتدا به موضوع علاقهمند شدم.
بیشتر بخوانید: بهترین کتابها برای شروع یادگیری بیت کوین و ارزهای دیجیتال
زمانیکه بیت کوین ۱۰ دلار بود، سرمایهگذاری نکردم!
ازآنجاکه کارم به سرمایهگذاری در بازارهای مالی مربوط میشد، بهخوبی با کلاهبرداریهای آنلاین و محصولات مشکوک و جعلی مثل طلای الکترونیک آشنا بودم. حداقل در نگاه اول، همه شبیه بههم بودند. بااینحال، هرچه ادگار بیشتر درباره بیت کوین برایم توضیح میداد، بیشتر مطمئن میشدم که این ماجرا بیش از کلاهبرداریای معمولی است و حداقل میتوانم به دیدِ شرطبندی به آن نگاه کنم.
در آن زمان، من مشکل بزرگی داشتم. سال ۲۰۱۲ ازنظر مالی بدترین سال زندگیام بود. اگرچه تا آن موقع فقط حدود ۳.۷میلیون آدرس بیت کوین [درمقایسهبا ۱میلیارد آدرس کنونی] وجود داشت، مطمئن بودم که پول اضافی برای خطرپذیری ندارم. باید ریسک سرمایهگذاری روی فناوری اثباتنشدهای را میپذیرفتم که نوید «ایجاد انقلاب» در سیستم مالی را میداد.
آن زمان بهقدری تنگدست بودم که آخر ماه وقتی برای خرید به خواروبارفروشی میرفتم، باید بین خرید موادغذایی یا یک پاکت سیگار، یکی را انتخاب میکردم. بنابراین، در زمانیکه خوردن گوشت برایم امری تجملاتی تلقی میشد، ریسک خرید توکنهای دیجیتال به امید رشد آنها در آینده نمیتوانست منطقی باشد. باید این را هم اضافه کنم که قیمت بیت کوین در آن زمان کمتر از ۱۰ دلار بود!
تردید برای سرمایهگذاری روی بیت کوین
از سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۵، با جانودل کار کردم و توانستم به کارمندی باتجربه تبدیل شوم. سال ۲۰۱۵، در یکی از استارتاپهای برجسته فینتک در اروپا مشغول کار بودم و اکثر همکارانم درزمینه توسعه نرمافزار متخصص و حرفهای بودند.
کار ما بازیابی و ارزیابی اطلاعات مالی و بانکی افراد بدون کسب مجوز از بانکها بود. حتی پرچم دزد دریایی هم در دفتر کارمان نصب کرده بودیم! با این اوصاف، کاملاً طبیعی بود که بسیاری از همکارانم از طرفداران دوآتشه بیت کوین و تمام موضوعات مربوط به آن باشند.
ازآنجاکه در حرفهام پیشرفت چشمگیری کرده بودم، دستمزد بسیار بیشتری میگرفتم و علاوهبر موادغذایی و سیگار، میتوانستم مقداری پول هم برای روز مبادا کنار بگذارم. علاوهبراین، میدانستم که نگهداری پول در بانک راهحل مناسبی برای پسانداز نیست و ازآنجاکه برنامهای برای خرجکردن پول اضافهام نداشتم، به فکر سرمایهگذاری افتادم.
بیشتر بخوانید: ۱۲ افسانه درباره بیت کوین که نباید باور کنید
همکارانم هرازگاهی درباره بیت کوین صحبت میکردند؛ اما هنوزهم برای سرمایهگذاری روی این دارایی دیجیتال مردد بودم. در آن زمان، بیت کوین حدود ۲۵۰ دلار ارزش داشت و بهتازگی از بیشترین رکورد خود، یعنی ۱,۰۰۰ دلار، سقوط کرده بود.
میخواستم روی دارایی باثباتی سرمایهگذاری کنم!
ازآنجاکه به دانش و هوش مالیام بیشازحد اعتماد داشتم، بیت کوین را ارزیابی کردم. درنهایت، به این نتیجه رسیدم که تا وقتی طرفداران بیت کوین فقط افراد معدودی از خورههای فناوری باشند، این ارز دیجیتال احتمالاً هرگز نمیتواند دوباره اوضاع بهتری پیدا کند و قیمتش رو به کاهش خواهد بود.
در آن زمان، حتی نمودارهای سلطه بیت کوین را هم زیرنظر گرفته و شاهد بودم که با وجود سقوط آزاد قیمت، هنوز سلطه چشمگیری بر بازار ارزهای دیجیتال دارد. از این تحلیلها نتیجه گرفتم که بیت کوین، تنها ارز دیجیتالی است که توانسته رشد کند و بدون داشتن رقیب قدرتمند، هرگز نمیتواند دستاورد خاصی داشته باشد.
هوش سرمایهگذاریام به من میگفت که باید پساندازم را روی گزینه باثباتتری سرمایهگذاری کنم. ازآنجاکه طلا پس از بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸ پیوسته در حال رشد بود، من هم درنهایت ۷,۵۰۰ دلار شمش طلا خریدم تا روی باثباتترین دارایی ممکن سرمایهگذاری کرده باشم.
پذیرفتهنشدن بیت کوین
بازهم سه سال جلوتر میرویم و به سال ۲۰۱۸ میرسیم؛ زمانیکه همه در جنون ارزهای دیجیتال گرفتار شده بودند. علاوهبر بیت کوین، داراییهای دیجیتال دیگری نیز ظهور کرده بودند و تبوتاب عرضه اولیه کوین (ICO) در بازار شدت گرفته بود. فقط در سه ماه اول سال ۲۰۱۸، حدود ۶.۸۸میلیارد دلار ازطریق رویدادهای عرضه اولیه کوین جمعآوری شده بود.
بیشتر بخوانید: چرا بیت کوین ارزش دارد؟
همه، حتی پدرهاومادرها، هم از بیت کوین و ارزهای دیجیتال صحبت میکردند. اگر برای کوتاهکردن مو به آرایشگاه میرفتید، مجبور بودید با آرایشگر درباره بیت کوین صحبت کنید و اگر وارد حساب کاربری فیسبوکتان میشدید، امکان نداشت با صفحه یا گروهی مرتبط با ارزهای دیجیتال روبهرو نشوید.
دراینمیان، حتی والدینم به من زنگ زدند و پرسیدند که آیا بیت کوین دارم یا خیر. بعد پیشنهاد کردند که مقداری بیت کوین بخرم؛ زیرا شنیدهاند که احتمال دارد قیمتش بیشتر شود.
بیت کوینهایم را نقد کردم!
در آن زمان، کار بازاریابی محتوا را بهصورت فریلنس هم انجام میدادم و اگر طرف مقابلم تیم توسعهای بود که رویداد عرضه اولیه کوین برگزار میکرد، ترجیح میداد حقالزحمه کار را با بیت کوین و ارزهای دیجیتال بپردازد. من حتی استیبل کوینهایی مانند تتر هم دریافت کردم. آن زمان، استیبل کوینها تازه وارد میدان شده بودند و کمتر کسی تراکنشهایش را با آنها انجام میداد.
بیشتر بخوانید: بهترین کیف پول های بیت کوین در سال ۲۰۲۳
در زمانیکه قیمت هر بیت کوین بین ۴,۰۰۰ تا ۱۳,۰۰۰ دلار در نوسان بود، بخش زیادی از درآمدم را با بیت کوین دریافت میکردم. بدینترتیب، برای اولینبار یک بیت کوین بهدست آوردم؛ اما ازآنجاکه تحتتأثیر هیاهوی کل فضای کریپتو بودم و نوسانهای روزانه بیت کوین هم بسیار زیاد بود، تصمیم گرفتم پولم را در قالب بیت کوین نگهداری نکنم. ازاینرو، بهمحض اینکه کسی برایم بیت کوین واریز میکرد، بهسرعت آن را به پول فیات تبدیل میکردم تا سرمایهام را محفوظ و ایمن نگه دارم.
فصل پایانی: پذیرش بیت کوین
اواسط سال ۲۰۱۸ ازنظر کاری برایم نقطه عطفی محسوب میشد. کارمندیِ تماموقتم برای دیگران را رها کردم و روی راهاندازی شرکت خودم متمرکز شدم. بخت با من یار بود و از فروش یکی از پروژههایم مبلغ کلانی بهدست آوردم؛ اتفاقی که سرمایه اولیه شروع سرمایهگذاری جدیدم را فراهم کرد. همانطورکه کسبوکارم رشد میکرد، صفرهای حسابم اجازه میداد شبها آسوده بخوابم!
بیشتر بخوانید: مشکلات و ریسکهای بیت کوین و ارزهای دیجیتال برای پذیرش گسترده
زندگی خوب سپری میشد. زمین و املاک داشتم و بیش از آنکه بتوانم خرج کنم، پول درمیآوردم. هر فرصتِ کاریای که از عهدهاش برمیآمدم، در دست داشتم و اوضاع کاملاً بر وفق مراد بود؛ اما روزی به خودم تلنگر زدم که اصلاً چرا باید بیت کوینهایم را نقد کنم؟
مقدار زیادی ارز فیات در بانک داشتم و روی چیزهای دیگری در بازارهای مالی مختلف سرمایهگذاری کرده بودم. داشتن ۱۰,۰۰۰ دلار اضافه تفاوت خاصی در سطح رفاهم ایجاد نمیکرد. درنهایت، به این نتیجه رسیدم که بیت کوین نداشتن ممکن است باعث شود دوباره بیپول شوم. ارزهای فیات پیوسته کمارزشتر میشوند و من هم به سیاستهای اقتصادی دولت اعتمادی ندارم.
با نگاه به گذشته خودم دریافتم که بسیاری از افراد مورداعتمادم طرفدار بیت کوین بودند. من دیدگاههای بسیاری از هواداران بیت کوین را بیشتر از افرادی قبول داشتم که با ارزهای فیات سروکار دارند. با درنظرگرفتن این موضوع، تا جایی که بضاعت مالیام اجازه میداد، شروع به جمعآوری و نگهداری بیت کوین کردم. منطق ساده من این بود: اگر پولی را در قالب بیت کوین دریافت میکنم، بدون نقدکردن آن را نگه میدارم.
درسهایی که از این ماجرا آموختم
از دست خودم عصبانی نیستم که چرا زودتر روی بیت کوین سرمایهگذاری نکردم. با وجود رکود اخیر بازارهای ارز دیجیتال و زمستان کریپتویی درکنار اتفاقهای جنجالی مانند سقوط صرافی FTX، همچنان به کل فضای ارزهای دیجیتال بسیار خوشبینم؛ اما از ماجرایی که با بیت کوین سپری کردم، درسهایی آموختهام که درادامه مایلم با شما بهاشتراک بگذارم.
بیشتر بخوانید: سرمایهگذاری بیت کوین در سال ۲۰۲۲؛ هرآنچه باید بدانید
درس اول: سرمایه شما هرگز آنقدر اندک نیست که نتوانید از پسِ سرمایهگذاری روی بیت کوین بربیایید
در اولین روزهای آشنایی با بیت کوین، فکر میکردم کاش حداقل هزار دلار برای سرمایهگذاری داشتم؛ اما فکرم اشتباه بود و فقط فرصت را از دست دادم. اگر فرصتی پیدا کردید، سعی کنید از آن استفاده کنید.
نباید تصور کنید که باید تمام پساندازتان را سرمایهگذاری کنید یا اگر سرمایهتان اندک است، نباید افسوس بخورید. تعهد به خرید ماهانه بیت کوین حتی با کسر کوچکی از درآمدتان چندان دشوار نیست. بیشک من هم در سال ۲۰۱۲ میتوانستم بهنحوی ۵۰ دلار پسانداز کنم تا ۵ بیت کوین بخرم؛ ولی فکر میکردم ۵۰ دلار برای سرمایهگذاری خیلی مبلغ اندکی است.
درس دوم: آسایش کوتاه امروز را فدای رفاه مالی فردا کنید
برای نوشتن این داستان، باید دقیقتر به خاطراتم نگاه میکردم. دراینبین، متوجه شدم که در اوایل سال ۲۰۱۲ مبلغ ۱۰۰ دلار برای رزرو یک شب هتل در سفری تفریحی با نامزدم خرج کرده بودم. وقتی در مضیقه مالی هستید، چنین هزینهای برای رزرو یک شب هتل چندان منطقی بهنظر نمیرسد؛ ولی این واکاوی در گذشته درس بزرگی برایم داشت.
قطعاً میتوانستم بهجای سفر روی بیت کوین سرمایهگذاری کنم یا خیلی ساده میتوانستم هتل ارزانتری کرایه کنم و بقیه پول را برای خرید بیتکوین کنار بگذارم. احساس بدِ مرور خاطرات گذشته فایدهای ندارد؛ اما بهیاد بسپارید که گاهی اگر آسایش کوتاهمدت امروز را قربانی کنید، ممکن است چند سال بعد به رفاه مالی برسید.
درس سوم: تمام تخممرغهایتان را در یک سبد نگذارید
در سال ۲۰۱۵، مسئله مهمِ ایجاد تعادل در سبد سرمایهگذاریام را کاملاً نادیده گرفتم. در آن زمان، پول زیادی برای سرمایهگذاری و تمایل کمی به خرید بیت کوین داشتم؛ اما نمیدانم چطور تصمیم گرفتم تمام پولم را فقط روی یک کالا (طلا) سرمایهگذاری کنم. اگر در آن زمان، حتی ۲۰درصد از سرمایهام را وارد بازار بیت کوین میکردم، سود فعلیام بازهم بسیار بیشتر بود.
درس چهارم: بهدنبال قیمتهای قبلی نباشید
یکی از دلایلی که باعث شد بهجای بیت کوین روی طلا سرمایهگذاری کنم، این بود که احساس میکردم دارم طلا را «ارزان» میخرم. این مسئله را درباره بیت کوین هم بررسی کردم؛ اما به این نتیجه رسیدم که اگر روی بیت کوین سرمایهگذاری کنم، آن را «گران» میخرم؛ زیرا درمقایسهبا سه سال قبل از آن، ۲۵ برابر شده بود!
اکنون که به گذشته نگاه میکنم، به این نتیجه میرسم که قیمتِ حالا قیمت حالاست و معیار انتخاب گزینه سرمایهگذاری نباید مقایسه قیمت فعلی با قیمتهای گذشته باشد. سرمایهگذاری امروز را فقط به این دلیل که درمقایسهبا سه سال پیش گرانتر بهنظر میرسد، از دست ندهید.
بیشتر بخوانید: دلیل افزایش قیمت بیت کوین چیست؟
درس پنجم: به بخشی از اکوسیستم تبدیل شوید
پذیرش و نگهداری بیت کوین (ازلحاظ ذهنی) بسیار سادهتر از پرداخت پول فیات و خرید بیت کوین است. اگر خدمات یا کالایی ارائه میدهید، به مشتریان خود اجازه دهید بیت کوین پرداخت کنند؛ فقط اشتباه من را مرتکب نشوید و بهمحض دریافت بیت کوین، آن را به پول نقد تبدیل نکنید!
حداقل کسری از موجودی بیت کوین خود را دستنخورده نگه دارید و فعلاً آن را فراموش کنید. این مسئله میتواند نرخ پذیرش بیت کوین را افزایش دهد و در طولانیمدت، به نفع شما و کل جامعه برترین ارز دیجیتال جهان خواهد بود.
شاید من هم خاطراتم در باره پذیرش بیتکوین و ارزهای دیج را بنویسم.
نمیدونم "ارزدیجیتال" منتشر میکنه یا نه