آن روی سکه؛ مزیت بینظیر بیت کوین که همگان فراموش کردهاند
روند صعودی اخیر قیمت ارزهای دیجیتال بار دیگر شور و هیجان را به بازار و اصحاب رسانه برگردانده است. آیا دوباره بیت کوین کار همیشگی خودش را آغاز میکند؟ آیا در مرز یک جهش بزرگ قرار داریم؟ اینها سوالاتی هستند که با هر صعود پادشاه ارزهای دیجیتال در سر ما شکل میگیرد.
تیترها و گزارشهای جذاب نظر مخاطبین را به سوی خود جلب میکند. شور و اشتیاق فراگیر آنها را درباره این موضوع درک میکنم اما شیفتگی آنها درباره نوسان قیمتها و رشدهای پیشرو، از مسئله مهمتری غافل شده است.
در حالی که روی سود ناشی از رشد سرمایه اتفاق نظر داریم، مزیت دیگری در ابعاد گستردهتر متوجه ماست. افزایش قیمت ارزهای دیجیتال، به یگانگی کلاس داراییها منجر میشود.
برای جلوگیری از پیچیده شدن مباحث، در این مقاله بر روی بیت کوین تمرکز خواهیم کرد؛ اما استدلالهای مشابهی برای سایر ارزهای دیجیتال بر اساس مشخصه آنها میتوان به کار برد.
عرضه و تقاضا
ابتدا بیایید بیت کوین را با سایر کالاها مقایسه کنیم.
کمابیش در تمامی موارد، افزایش قیمت بر روی عرضه آن تاثیر میگذارد. زمانی که قیمت طلا یا نفت افزایش مییابد، برای استخراج هرچه بیشتر آنها از دل زمین نیز انگیزهی بیشتری به وجود میآید. معادن یا چاههای نفتی که قبلاً سودده تلقی نمیشدند، با افزایش قیمتها دوباره وارد چرخه میشوند.
از نظر منطقی نیز کارفرمایان فرصت را غنمیت شمرده و به دنبال افزایش حداکثری سود از فرصت به وجود آمده میروند. در نتیجه عرضه نیز افزایش مییابد.
هرچند با افزایش عرضه، عموماً تقاضا با کاهش بودجه مصرفی روبرو میشود و کمتر از قبل میشود. در این صورت مصرفکنندگان به دنبال کالاهای جایگزین خواهند رفت تا سرمایه خود را به آنها تخصیص دهند. با کم شدن تقاضا، قیمتها نیز کاهش مییابند که به کم شدن انگیزه برای تولید منجر میشود، در نتیجه عرضه نیز کاهش خواهد یافت. این روند تکراری به همین صورت ادامه پیدا میکند.
مقایسهی بیت کوین با ارزهای رایج تحرکات مشابهی را آشکار میکند. افزایش تقاضا برای یک ارز نسبت به دیگری، کالاهایی که با آن ارز معرفی شدهاند را در مقایسه با کالاهای جایگزین، گرانقیمتتر میکند.
اما در بیت کوین، قیمت بر روی عرضه هیچ تاثیری نمیگذارد. در نقطه مقابل آن، افزایش تقاضا به افزایش قیمت منجر میشود. این روند «سازوکار اصلاحی» ندارد که با افزایش عرضه به کاهش تقاضا و تجدید نظر در تخصیص سرمایه بیانجامد.
تاوان منصفانه
با این اوصاف تمامی بازارهای مالی به سازوکارهای خود اصلاحکننده نیاز دارند. یکی از آنها برای بیت کوین، کارمزد تراکنشهای آن است. در صورتی که تقاضای شدیدی برای بیت کوین ایجاد شود، ماینرها نیز از این فرصت استفاده میکنند و کارمزد را برای پردازش تراکنشها تا حد ممکن بالا میبرند. این عامل میتواند دربرابر افزایش حجم تراکنشها بایستد و آن را کاهش دهد.
این نکته نمایانگر دومین فاکتور متمایز کننده بیت کوین و روش نبوغآمیز طرح انگیزشی آن است. با افزایش قیمتها، امنیت شبکه نیز بیشتر از قبل میشود.
استخراجکنندگان با پردازش مجموعهای از تراکنش که در قالب یک بلاک جا گرفته، در ازای فعالیتی که انجام دادهاند بیت کوین پاداش میگیرند. همانطور که قیمت بیت کوین افزایش مییابد، ارزش پاداشی که ماینرها کسب میکنند نیز بیشتر و بیشتر میشود. استخراجکنندگان بیشتری جذب درآمدی میشوند که از طریق پاداش بلاکها و کارمزد تراکنشها عایدشان میشود.
استخراجکنندگان بیشتر به معنی نگهداری بهتر از یک شبکه توزیعشده خواهد بود که مقاومت یک ارز دیجیتال را دربرابر عوامل منفی بهبود میبخشد.
خود این عاملی برای افزایش اعتماد و تقاضا در شبکه خواهد بود که به روند صعودی قیمتها و امنیت هرچه بیشتر شبکه کمک میکند.
یک افزایش قیمت ابدی؟
اما اینها بدان معنا نیست که قیمتها تا ابد افزایش خواهند یافت.
عوامل خارجی نظیر قانونگذاری، پیدایش گزینههای جایگزین یا حتی شرایط اقتصاد کلان میتواند تاثیر شدیدی بر روی تقاضا بگذارد.
عوامل داخلی مانند فورکها و مشاجرات درباره نحوه حاکمیت شبکه نیز تاثیر منفی بر روی قیمت میگذارند.
اما با چشمپوشی از این عوامل، یکی از قابلیتهای اعجابانگیز بیت کوین که نادیده گرفته شده، آن است که مانند بسیاری از داراییهای دیگر سازوکار خود اصلاحکننده ندارد. نه تنها افزایش قیمت به متعادلسازی دوباره عرضهوتقاضا منجر نمیگردد، بلکه موجب افزایش قدرت شبکه و بروز تقاضای بیشتر میشود.
اما در واقع نمیتوان از عوامل دیگر چشمپوشی کرد. احساسات بخش بزرگی از بازار را تشکیل میدهند و نمیتوان نقش آنها را نادیده گرفت؛ به خصوص زمانی که روشهای ارزشگذاری بیت کوین هنوز به وجود نیامده باشد. همانطور که در سال ۲۰۱۷ – ۲۰۱۸ شاهد بودیم، احساساتی که بازار را از جو زمین خارج ساخته بود، در عرض چند روز دوباره آن را به زمین کوبید.
در واقع سازوکار خود اصلاحکننده بیت کوین در یک عبارت خلاصه میشود: بیوفا بودن بازار.
با وجود قابلیت نقدشوندگی نسبتاً پایین و شفافیت کم، معاملهگران و سرمایهگذاران از قاعده معروفی پیروی میکنند: اگر قرار است ترس و هراسی به وجود آید، نفر اول باشید.
روندی ملایم
همانطور که قلههای نوک تیز و صخرههای بُرنده در طول زمان دچار فرسایش میشوند، روند قیمت بیت کوین نیز با گذشت زمان آرام و آرامتر خواهد شد.
زمستان ارزهای دیجیتال تنها برای ایجاد زیرساختهای بازار و موجودی قدرتمند (و قانونگذاری شده) از آن نبود، بلکه به آموزش سرمایهگذاران نهادی نیز اختصاص داشت که بدون شک در آینده استراتژیهای معاملهگری پیچیده خود را وارد بازار خواهند کرد.
در حالیکه بسیاری از موسسات تنها با دیدگاههای صعودی وارد معامله خواهند شد، دیگر نالهی کسانی را که «به سوی ماه!» را فریاد میزنند نخواهیم شنید. زمانی خواهد رسید که استراتژی آنها سودهایشان را حفظ خواهد کرد و از یک اصلاح قریبالوقوع خبر خواهد داد.
اما وجود پیچیدگی در بازار، زمینه را برای هر نوع اصلاحی آماده خواهد کرد. همچنین با افزایش حجم معاملات، بهبود زیرساختها و توسعه تکنیکهای ارزشگذاری، نوسان ارزهای دیجیتال و البته گرایش بازیگران بزرگ بازار به حرکات ناگهانی ملایمتر از قبل دنبال خواهد شد.
با در نظر گرفتن این شرایط در آینده، نقش مشخصههای فاندامنتال ارزهای دیجیتال بر روی تصمیمات سرمایهگذاران بیشتر و بیشتر خواهد شد.
بیت کوین و دار و دستهاش به ما نشان خواهند داد که به راستی نوع جدیدی از داراییها هستند.
عالی