بازار ارزهای دیجیتال را عمیق تر درک کنید
آماده شوید تا سفری کوتاه به سال ۲۰۱۱ داشته باشیم.
کلمه بیت کوین با هکرها و خورههای تکنولوژی اجین شده بود. افرادی که بحثشان سر این مسئله بود که باید با بیت کوین، این پول جدید و جادویی اینترنتی، پیتزای قارچ سفارش دهند یا پپرونی!
آن زمان هیچ کس نمیدانست که بیت کوین از کجا میآید و به کدام سمت در حال حرکت است. اما آن زمان هم بیت کوین به دو منظور مورداستفاده قرار میگرفت: پرداخت پول پیتزا و پرداخت پول مواد مخدر!
حالا به سال ۲۰۱۸ برمیگردیم.
ارزش کل بازار ارزهای دیجیتالی به بیش از ۴۰۰ میلیارد دلار رسیده است. بگذارید دوباره این عدد را بخوانیم، ۴۰۰ میلیارد دلار که البته دو ماه بیش به مرز ۸۰۰ هم رسیده بود.
بیت کوین صنعتی کاملاً جدید را متولد کرد که در آن تمام رهبران و بازارهای بزرگ اقتصادی را کنار زد؛ آنها را مجبور به تماشا کرد تا از این تکنولوژی جدید درس بگیرند و رویکردهای خود را برای ورود به این بازار زیبا و اغوا کننده از نو بنویسند.
در حال حاضر هزاران هزار تیم و استارت آپ در حال عرضه توکن های خود هستند که برخی از آنها توسط تیمهای بسیار خوبی پشتیبانی میشوند و در تلاشاند تا با تکنولوژیهای خود دنیا را بیت به بیت، بلاک به بلاک، به سمت بهبودی روانه کنند.
صرافیهای ارزها دیجیتالی، جایی که میتوانید بیت کوین و دیگر ارزهای دیجیتالی را مبادلهکنید و از نوسانات قیمتی آن برای پول درآوردن بهرهبرداری نمایید. با این حال، هرکسی که یک ساعت برای برسی این بازار وقت صرف کرده باشد می تواند بگوید که چنین نوساناتی درعینحال بسیار مرعوبکننده و ترسناکاند. نوساناتی که در یک بازار سنتی هیچ گاه دیده نمیشوند.
نوسان ۱۰ درصدی در قیمت یک کالا، خدمات چیزی نیست که شما هر روز بتوانید در بازارهای سنتی ببینید. اما ۱۰ درصد تغییر روزانه در بازار ارزهای دیجیتالی که تازه در اول راه هستند، یک چیز کاملا طبیعی ست.
تاجران ارزهای دیجیتالی به دیدن نوسانهای پنجاه درصدی در قیمت، آن هم در یک روز عادت دارند و این تغییر را بهنوعی یک رفتار عادی برای این بازار میدانند.
فردی با ضریب هوشی متوسط این بازار را یک بازار پر نوسان به حساب می آورد و از همینرو بیشتر مردم از ورود به چنین بازاری امتناع میکنند. به بدترین اتفاقی که ممکن است بیافتد فکر میکنند و تمام تلاش خود را میکنند تا خود را درگیر آن نبیند که روزی در یک بازاری با تغییراتی به این گستردگی دستوپا بزنند.
باوجوداین، چنین تغییرات قیمتیای در یک بازار، گوش امثال من و خیلی از از افراد دیگر میجنباند، چرا که ما بوی فرصت به مشاممان میخورد. این تغییرات و ریسکها بودند که سرمایه مرا از هزار دلار به بیستونه هزار دلار رساندند؛ آنهم در چند ماه.
تجار و افراد ریسکپذیر، به دنبال فرصتها هستند و از همه بیشتر به دنبال پول!
به طور کلی، مردم نسبت به تمام چیزهایی که با آن آشنا نیستند یا هنوز خود را اثبات نکردهاند، بدبین هستند. تنها عده کمی از مردم هستند که باور دارند میتوانند دنیا را تغییر دهند. مگر میشود که یک هنرمند بدون مخاطبان تیزبین خود بهجایی برسد؟ هنرمند بدون آنها هیچچیز نیست.
هر سکهای دو رو دارد، حقیقتی که در مورد سکههای مجازی نیز صدق میکند. تأثیراتی که گاه نگاه به بازارش را مثبت میکند و گاه منفی.
مثبت ازاینجهت که مردم همیشه دوست دارند تا در مورد چیزهایی که بر روی آن سرمایهگذاری کردهاند، با تعریف یاد کنند و بگویند: «پولاتو بذار همونجایی که دلت میگه.» جملهای که در حامیان ابتدایی بیت کوین زیاد از آن استفاده کردند.
منفی نیز از این بابت که بازار ارزهای دیجیتالی پر نوسان است و همه اینها طرحهای پانزی ای هستند که هیچ کس در آن سود نخواهد برد. با وجود اینکه در مورد نوسانات بازار با آنها موافقم، اما هیچ نشانهای از پانزی بودن این صنعت وجود ندارد. شاید در این میان سیبهای گندیدهای دیده شوند؛ ارزهایی مانند بیت کانکت که پانزی بودنشان ثابتشده، اما پیدا کردن چنین مواردی در بازار، مانند پیدا کردن سوزن در یک انبار کاه بسیار بزرگ است.
همچنین بخوانید: چرا بیت کوین با طرح پانزی کاملا در تضاد است؟
بیایید قبل از اینکه عزم خود را برای دور ماندن از فرصتی بزرگ جزم کنیم، به نکتهای اساسی و مهم دقت کنیم:
هر چیزی که در یک بازار آزاد که هیچگونه قانون گذاریای در آن وجود ندارد مبادله شود، قطعاً با نوسانات بسیاری مواجه است.
به عنوان مثال بیایید به بازار بدون قانون گذاری طلا در سال ۱۹۶۹ نگاهی بی اندازیم:
نقطهچین قرمز، درصد تغییرات قیمت طلا در بازههایی را نشان میدهد که بازار آن هیچ گونه قانون گذاریای را قبول نمیکرد و به عبارتی یک بازار آزاد بود. در مقایسه با نوسانات قیمت بیت کوین که در سمت راست نمودار نمایش داده شده است، شباهتهای ساختاری بسیاری را میتوان دید، با این تفاوت که درصدها در آن بزرگتر شدهاند.
در حالی که چنین بازاری به میزان تقریباً نامحدودی عامل ایجاد میکند که ممکن است هرکدام بهنوبه خود باعث افزایش یا کاهشهای شدید در قیمت شوند، انتخاب عامل اصلیای که باعث ایجاد چنین نوسانهایی است، بسیار دشوار خواهد بود. دادههای اقتصادی، رویدادهای سیاسی-جغرافیایی، تمایلات بازار و هزاران هزار عامل دیگر را میتوان به عنوان بازیگران این صحنه نام برد.
مسلماً چنین نوساناتی در بازار نمایانگر وجود چیزهای منفی نیستند.
هر بازار قدرتمندی در مراحل اولیه تولد خود با نوسانات بسیار گستردهای رو به رو خواهد شد.
طلا، سهام، انرژی، همهچیز اینگونه بودهاند.
بیت کوین پتانسیل تطابق با نوسانات ارزهای اصلی دارای پشتوانه را داراست.
بیت کوین، سال گذشته در مقایسه با ارزهای دارای پشتوانه عملکرد بدی را از خود به نمایش نگذاشت. به طور میانگین، میزان بازدهی روزانه این ارز مثبت بوده، با این حال نوسانات آن در مقایسه با تمامی آنها بالاتر بوده است، اما تقریباً هشت درصد سقوط ارزش پوند در مقایسه با سقوط ۱۵ درصدی بیت کوین، تفاوت چندانی ندارد. جدول زیر آمارهای ارزهای مختلف را در مقایسه با دلار آمریکا را در سال ۲۰۱۷ نشان میدهد.
انحراف زیاد در درک ذخیره ارزش و روش انتقال ارزش بیت کوین
یکی از مشکلاتی که باعث به وجود این نوسان میشود، تفاوت در فهم ارزش ذاتی ارزهای دیجیتالی به عنوان یک روش انتقال ارزش و یک مفهوم در ذخیره ارزش است.
ذخیره ارزش عملکردی است که در آن، کالا یا دارایی در آینده، به وسیله یک سری از پیش بینیها، مورداستفاده قرار میگیرند. این عملکردها شامل پس انداز و تبادل با کالاها یا خدمات نیز میشود.
روش انتقال ارزش نیز را میتوان این گونه تعریف کرد که هر شیء یا مفهومی که به منظور انتقال دارایی از صورتی به شکل یک کالا، بین طرفین معامله شود.
بیثباتی بیت کوین در حال حاضر به نوعی باعث ابهاماتی در ارزش ذخیره آن میشود، اما تا حدود زیادی نوید یک ارزش انتقال بدون استهلاک را میدهد. در عین حال که این دو عامل در قیمت فعلی بیت کوین در مقابل دلار آمریکا با تفاوتهای زیادی همراهاند، اما میتوانیم ببینیم که بیت کوین نیز مانند دیگر ارزهای دارای پشتوانه، با نشر اخبار مختلف تحت تأثیر قرار میگیرد.
اما
در تمام این وضعیتها یک چیز ثابت است. در هر حرکت بازار، چه منفی و چه مثبت، پای یک تفاوت بسیار زیاد بین عرضه و تقاضا وجود دارد.
به عبارت سادهتر، عرضه، میزان کل واحدهای ارز دیجیتال بازار یا افرادی هستند که تمایل به فروش ارزهای خود دارند، افرادی نیز که میخواهند آن را خریداری کنند، تقاضا را تشکیل میدهند. با ایجاد تفاوت میان این دو گروه، قیمت در بازار نیز تغییر میکند.
هر چه مقدار این اختلاف بیشتر شود، تغییر و حرکت بازار نیز بالاتر خواهد رفت.
بازار ارزهای دیجیتال و داستان ماهیگیر
یک ماهیگیر با نام «چائو»، یک ماهی قزلآلای باله زرد کمیاب را صید میکند و در بازار شهر از لذیذ بودن این غذا برای مردم صحبت میکند. به سرعت هتلهای پنج ستاره شهر، رستوران «میشلین» و ستارههای گروه «وانابی»، شروع به پیشنهاد قیمتهای بالا برای این صید میکنند. در نهایت این قزل آلا هفتاد درصد بیشتر از قزلآلای معمولی به فروش میرود.
در این میان چه اتفاقی افتاده بود؟ آیا گوشت ماهی بهتر بود؟ ایا ماهی تا مریخ را شنا کرده و برگشته بود؟ آیا پوستش پر از الماس بود؟
نه من جواب این سؤالها را میدانستم و نه خریداران آن. تنها اطلاعاتی که وجود داشت، کمیاب بودن ماهی، ارزش ذهنی آن (ارزشی که یک کالا در ذهن خریداران خود دارد) و احتیاجاتی بود که در نهایت موجب تعیین قیمت برای آن ماهی شد، بودند.
روز بعد این اتفاق دوباره تکرار شد، قیمتها حتی تا بالای صد و سه درصد بیشتر نیز رفتند.
بعد از چند روز، ماهیگیران دیگر به مشاهده ارزش این نوع خاص از ماهی و سودهایی که به همراه آنها میآید، پرداختند. آنها به اتفاق تصمیم گرفتند تا روز بعد قایق چائو را تعقیب کنند تا بتوانند این ماهی خوش خوراک و پر سود را صید نمایند.
روز بعد، ماهیگیران مخفیانه چائو را تا نقطهای که او ماهی را میگرفت، تعقیب کردند. در کمال تعجب دیدند که او تا هنگامی که یک ماهی قزلآلای بزرگ بگیرد به این کار ادامه میدهد و سپس رنگ بالههای آن را زرد میکند!
خب حالا الماسها کجای کار بودند؟ در مغز شما.
ارزش ذهنی یک ماهی یا یک سکه است که تعیین میکند تحرکات بازار برای آن روز خاص به چه میزان باشد. اگر یک خریدار فکر میکند که یک سکه خاص را در دست دارد، آن را تا زمانی که به ارزشی بالاتر برسد، نگاه خواهد داشت. اگرچه عوامل مختلفی میتوانند افراد را به فروش ترغیب کنند که این کار در نهایت موجب ایجاد نوعی تأثیر موجی بر روی بازار آن سکه خواهد شد و در این میان موج گستردهای از فروشندگان به وجود خواهد آمد و در نتیجه آن بازار سقوط میکند.
در موردی مشابه، افزایش قیمت یک ارز دیجیتال نیز به طبع به وجود آمدن تمایلات بیشتر به منظور خرید آن ارز خواهد بود و این میزان بیشتر از میزان فروش است.
در مورد ارزهای دیجیتالی، این چرخه عرضه و تقاضا تا حدی ادامه مییابد که در نهایت نوعی تعادل حاصل شود.
از طرف دیگر، صحبت ما در مورد صرافیهایی است که در سطح جهانی مبادله میکنند و از همین رو ما در حال دستوپنجه نرم کردن با تغییر قیمتهایی هستیم که در دقیقه و ثانیه رخ میدهند. اینجاست که سرمایهگذاران در هر لحظه و مدام تصمیم میگیرند که قیمت بازار چه میزان باشد.
وضعیت مشابه نیز زمانی رخ میدهد که بازار کل با تغییر روبهرو شود: وقتیکه نسبت خریداران به فروشندگان بیشتر از نسبت فروشندگان به خریداران باشد، انتقال ارزش شرکتها نیز به همراه بازار کل بالا و پایین خواهد شد.
بهطورکلی، خود بازار تنها یک کلکسیونی از کوینهاست.
بازار ارزهای دیجیتالی پیچیده است، سیستمی وابسته از سرمایه گذاران بزرگ و کوچک که در مورد طیف گستردهای از سرمایه گذاریها، به صورت ناهماهنگ تصمیمگیری میکنند. در این میان کلمه بازار چیزی نیست که وجود خارجی داشته باشد. تنها اصطلاحی است که برای ارزش ذخیرهای یک ارز دیجیتال به کار میرود که پشتوانه آن تنها یک تکنولوژی است.
شاخصهای بازاری که در طیفهای وسیع مورد قبولاند.
بررسی دلایل
خواندن مطالبی که پیشتر بیان کردیم شاید جرقه یک سؤال را در ذهن شما ایجاد کرده باشد: چه چیزی باعث ایجاد خریداران بیشتر نسبت به فروشندگان میشود؟
اطمینان به ثبات در سرمایه گذاریهای آینده نقشی اساسی را در بالا یا پایین رفتن یک بازار ایفا میکند. سرمایه گذاران رغبت بیشتری به خرید کالایی نشان میدهند که از بالا رفتن قیمت آن در آینده اطمینان دارند. کالایی که در آینده آنها به یک لامبورگینی برساند!
درعینحال اگر دلیلی وجود داشته باشد که اثبات کند یک کوین در آینده عملکرد بدی را از خود بر جای خواهد گذاشت، رغبت سرمایه گذاران بیشتر به سمت فروش خواهد رفت.
این دلایل شامل گزینههای زیر میشوند:
- نگرانیهای قانونی در مورد یک ارز
- سیاستهای دولتی و مالی
- تغییرات تکنولوژیکی
- دادههای عملکردی که توسط دولت یا شرکتهای منتشر میشوند
- هک شدن کیف پولها و صرافیها
به عنوان مثال بزرگترین کاهش یک روزه در تاریخ بیت کوین در هفت فوریه ۲۰۱۴ رخ داد. زمانی که بازار یک شبه چهل و نه درصد از ارزش خود را از دست داد.
منظور من هم چیزی جز هک شدن Mt.Gox نبود. پس از ارائه چندین ساله خدمات توسط این صرافی و جلب اعتماد سرمایه گذاران، شرکتها و تاجران، صرافی اقدام به توقف عملیاتهای برداشت از حسابها نمود. کمی بعد آنها به طور رسمی اعلام کردند که یک هک گسترده در سیستمهای آنها رخ داده است.
هفت فوریه، این صرافی تمامی عملیاتهای برداشت را متوقف کرد و اعلام نمود که هکرها چیزی در حدود ۸۵۰,۰۰۰ بیت کوین را به سرقت بردهاند. با وجود اینکه مقصر ایجاد چنین اتفاقی قطعاً صرافی و نحوه نظارت بر حسابها از جانب آنها بوده است اما، بدون شک این مسئله باعث ایجاد رویکردهایی منفی در بازار بیت کوین و کاهش قیمت آن در سالهای بعدی شد.
درست به مانند دیگر کالاهای ناشناس، ارزهای دیجیتالی نیز دچار بیثباتی در قیمت خود هستند. بعدی از چندین بعد آنها که شاید برای افرادی دیگر یک فرصت بسیار بزرگ به حساب بی آید، درحالیکه بقیه سعی میکنند تا حدالامکان از آنها دور بمانند.
صد البته بسیار مهم است که به حرف افرادی که در یوتیوب، اینستاگرام یا توییتر فعالیت میکنند پولهای خود را سرمایهگذاری نکنیم.
به نظر میرسد که این افراد منافعی در این پروژهها داشته باشند؛ افرادی که بیشتر از «ترون» و «بیت کانکت» حرف میزنند تا در مورد فناوریهای جدید این حوزه !
با فهم بهتر بازار و بالا بردن اطلاعات خود میتوانیم سرمایه گذاریهای هوشمندانهتری را در انجام دهیم. اینجاست که شانس پول در آوردن درست زمانی که بازار در مراحل ابتدایی خود است، بالا میرود.
ارزهای دیجیتالی تا مدتها به عنوان یک کالای ناشناخته باقی خواهند ماند. به عبارت سادهتر آنها نمایندگانی مانند بازار سهام ندارند که به معرفی آنها بپردازد و آنها را مورد برسی قرار دهد.
بیشتر اوراق قرضه یا سهامها را میتوان از طریق ابزاری مورد برسی و آنالیز قرار داد. سهامها دارای نرخهای سودند و اوراق قرضه نیز درصدهای بازدهی دارند. درحالیکه هیچکدام از ارزهای دیجیتالی چنین سازوکارهایی ندارند.
سرمایهگذاری در ارزهای درست، تکنولوژیهای درست و در تیمهای درست، نقش بسیار مهمی را در بازدهیهایی که در آیندهای دور به شما برخواهند گردانند، دارند.
از همین رو شرکتهای اندکی به ارزشهای میلیاردی میرسند و عدهای نیز از دور خارج میشوند و عدهای نیز با وجود امیدواریهای زیاد کارشان خاتمه پیدا میکند یا در آینده توسط یک شرکت بزرگتر تصاحب میشوند.
درست به مانند هر سهامی، از ارزهای دیجیتالی نیز نمیتوان انتظار داشت که تا ابد سود باشند.
چه قد جالب نوشتی