ویتالیکی که من میشناسم؛ مصاحبه با پدر ویتالیک بوترین – قسمت اول
دیمیتری بوترین (Dmitry Buterin)، میلیونری خودساخته و پدرِ میلیاردری است که ارز دیجیتال اتریوم را بنیان گذاشته است؛ دارایی دیجیتالی که بهسمت تریلیوندلاریشدن میتازد.
دیمیتری بوترین متولد سال ۱۹۷۲ در اتحاد جماهیر شوروی، کارآفرین و سرمایهگذاری شناختهشده با ایدههایی رادیکال و فلسفی است. او درباره همهچیز، از صنعت نرمافزار گرفته تا مسائل معنوی، عقاید سیاسی و البته شیوه تربیت فرزندان، دیدگاههای متفاوتی دارد. دیمیتری که سالهاست با خانوادهاش به کانادا مهاجرت کرده، علاقه و تمایل به ایجاد شبکهای غیرمتمرکز مانند اتریوم را یکی از نتایج زندگی زیر فشار و سرکوب رژیم شوروی میداند.
ویتالیک (که اکنون ۲۷ ساله است) وایت پیپر اتریوم را هنگامی که فقط ۱۹ سال داشت منتشر کرد؛ بلاک چین شگفتانگیزی که با معرفی مفهوم قراردادهای هوشمند و اپلیکیشنهای غیرمتمرکز دنیای فناوری دیجیتال را دگرگون کرد. اتر (ETH)، دارایی بومی این شبکه، دومین ارز دیجیتال برتر بازار است که در حال حاضر در آستانه رسیدن به ارزش بازار ۳۹۰ میلیارد دلاری قرار دارد.
در این مطلب که با کمک مصاحبهای با پدر ویتالیک بوترین از وبسایت کوین تلگراف نوشته شده است، نگاه متفاوتی به زندگی ویتالیک خواهیم داشت و جهان را از زاویه دید پدرش، دیمیتری بوترین میبینیم. مطلبی که در ادامه میخوانید، بخش اول مصاحبه با دیمیتری بوترین است.
دیمیتری، پدر ویتالیک
در وصف دیمیتری همین کافی است که بگوییم هنگامی که او در دهه ۷۰ میلادی دوران کودکیاش را در شهر گروزنی (Grozny) چِچن در اتحاد جماهیر شوروی سابق میگذراند، در ذهنش هم نمیگنجید که قرار است بنیانگذار چند کسبوکار چند میلیون دلاری شود و بهاندازهای پول جمع کند که در دهه ۴۰ زندگیاش به بازنشستگی برسد.
او که سالهاست ساکن تورنتو است، با لهجهای که هنوز تا حدی روسی است، میگوید:
اصلاً فکرش را نمیکردم؛ چون در اتحاد جماهیر شوروی، وقتی بازنشسته میشوی، تقریباً پایت لب گور است! همه کموبیش به یک اندازه فقیر هستند و در بهترین حالت فقط میتوانی جان سالم به در ببری.
دیمیتری با حساب کاربری BlockGeekDima@ در توییتر و با ۴۱,۴۰۰ فالوئری که دارد، از چهرههای شناختهشده در توییتر ارزهای دیجیتال به شمار میرود. او در حساب توییتری خود، نگاهی بازیگوش و در عین حال متفکرانه به تعصبها و جدالهای تنگنظرانه این فضا دارد.
نقش دیمیتری در این داستان فقط به «پدر ویتالیک بودن» ختم نمیشود؛ بلکه او بود که پسرش را با بیت کوین آشنا کرد و دنبالهای از اتفاقات را به راه انداخت که به خلق دومین ارز دیجیتال برتر و ارزشمند بازار ختم شد.
ازدواج دیمیتری با مایا (همسر دومش) هم به جدایی انجامید و آنها در حال حاضر بهصورت مشترک حضانت دو دخترشان، میشای ۱۳ ساله و کاتیای ۱۰ ساله را بر عهده دارند. با توجه به اینکه اولین فرزند دیمیتری یک اَبَرنابغه بود، بزرگکردن بچههای عادیتر باید تجربه متفاوتی برای او باشد. دیمیتری میگوید:
وقتی ویتالیک به دنیا آمد، من ۲۱ ساله بودم، هنوز در دانشگاه درس میخواندم و تماموقت کار میکردم و اتحاد جماهیر شوروی در حال فروپاشی بود. اکنون بسیار پختهتر شدهام، محیط اینجا فرق دارد؛ بچهها فرق دارند و همهچیز متفاوت است. من در شرایطِ آن زمان، بهترینِ خودم بودم؛ اما بله، میتوانم بگویم اکنون نسبت به ۲۱ سالگیام پدری بسیار متفاوت هستم.
علیرغم بزرگشدن در نظامی کمونیستی، بوترین با موفقترین سرمایهگذاریاش در شرکت خدمات نرمافزاری وایلد اپریکات (Wild Apricot) به یکی از برجستهترین سرمایهدارهای حال حاضر تبدیل شد. علاوه بر این، او همبنیانگذار «بلاکگیکس» (BlockGeeks)، منبع معروف آموزش بلاک چین و یکی از اعضای مشتاق جامعه ارزهای دیجیتال هم به شمار میرود.
دیمیتری در حساب توییتری خود هر از گاهی تصاویری از زندگی شخصیاش منتشر میکند. او در توییتی در ۱۲ مه ۲۰۲۱ (۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۰)، تصویری از نوزادی ویتالیک منتشر کرد و نوشت:
این نیمهتریلیونر، اینگونه کارش را شروع کرد. بچه سالم و سرحالی است و احتمالاً در آینده یک تریلیونر و فراتر از آن خواهد بود.
سازندهای که سازنده ساخت!
دیمیتری علاقه خود به فناوری را به ویتالیک منتقل کرد و کمک کرد تا اولین گام را بهسمت ارزهای دیجیتال بردارد. با این حال، دیمیتری دوست ندارد موفقیت پسرش به او نسبت داده شود. او در این مورد میگوید:
مردم خیلی اوقات به من میگویند: «حتماً خیلی به ویتالیک افتخار میکنی!» و قطعاً من افتخار میکنم؛ اما هر انسانی ماحصل عوامل بسیاری مانند انسانهای اطرافش، ژنتیک و محیط زندگیاش است. و من هم یکی از آن عوامل [در زندگی ویتالیک] هستم، اینطور نیست؟ اما اینکه چرا «من» اینگونه هستم [و چنین شخصیتی دارم] تحتتأثیر میلیونها عامل دیگر است. پس، برای اینکه ویتالیک اتریوم را ابداع کند، همهچیز در جهان باید به همان شکلی میبود که باعث شد این اتفاق بیفتد. نگاه اساسی من به زندگی اینگونه است.
این روزها، دیمیتری اغلب با یک دیدگاه فلسفی به سادهترین پرسشها پاسخ میدهد. او توضیح میدهد:
اگر توییتر مرا ببینی، دیگر از اینکه بسیاری از پاسخهای من کاملاً فلسفی هستند، تعجب نخواهی کرد؛ چراکه این روزها، ماهیت تفکر من درباره جهان اینگونه است.
دیمیتری علاقه غیرقابل وصفی به کتاب دارد. او در دوران کودکی کتابهای زیادی مطالعه کرده بود و اطلاعات بسیار وسیعی را از این مطالعات به دست آورده بود. این ویژگی بهلطف والدینش در او شکل گرفت که در زمان و مکانی که کتاب یک وسیله لوکس و غیرضروری محسوب میشد، کتابخانه بزرگی در خانه دستوپا کرده بودند.
دیمیتری به موضوعات مختلف بسیاری علاقه و اشتیاق شدید دارد، از علم الکترونیک گرفته تا رایانش، آیندهپژوهی، مکتب لیبرالیسم و امنیت سایبری. او در این مورد توضیح میدهد:
برای مدتی مجذوب کارآفرینی، روانشناسی و توسعه فردی بودم و بعد درگیر معنویت شدم که اصطلاحی گسترده است و میتواند برای افراد مختلف معانی بسیار متفاوتی داشته باشد. طی ۱۰، ۱۵ سال گذشته این موضوعات موردعلاقهام بودهاند. [معنویت برای من] در حقیقت تلاشی برای پاسخدادن به مهمترین پرسشهاست. تو چه هستی؟ من چه هستم؟ انسانبودن چیست؟ آگاهی و شادی چه معنایی دارد؟ عشق چیست؟ خدا چیست؟
دیمیتری مدتی در دهه ۴۰ زندگی سراغ مواد روانگردان LSD رفت و الگوی خودش را هم روانشناس مشهوری بهنام تیموتی لیری (Timothy Leary) میدانست که در دانشگاه هاروارد روی این مواد تحقیق میکرد. با این حال، او ادعا میکند که پیش از مصرف این مواد، یک سال در حال تحقیق و مطالعه روی آنها بود.
دنیای کامپیوتری
دیمیتری بوترین متولد سال ۱۹۷۲، در اوایل نوجوانی به الکترونیک و بعداً به سایبرنتیک (Cybernetics) علاقه نشان داد. سایبرنتیک یک شاخه علمی گسترده و میانرشتهای است که سیستمهای ارتباطی را در ماشینها و در موجودات زنده بررسی میکند.
در دهه ۸۰ میلادی، اتحاد جماهیر شوروی دیرتر از بسیاری کشورهای دیگر اولین کامپیوترهای شخصی را به کار گرفت. تا سال ۱۹۸۹، فقط ۲۰۰,۰۰۰ رایانه در کل کشور وجود داشت؛ بنابراین بوترین مجبور بود به آنچه داشت، بسنده کند. او درباره اولین تجربهاش با رایانه اینطور میگوید:
وسیلهای که من آن را اولین رایانهام مینامم، در واقع یک ماشینحساب بود که ۱۰۰ بایت حافظه داشت و هر بار که آن را خاموش میکردی، حافظهاش پاک میشد. هر بار باید آن را روشن میکردی و کل برنامه و دادهها را در حافظهاش تایپ میکردی، بعد میتوانستی آن را اجرا کنی، و همین هم برایم جذاب بود. به همین خاطر، شروع به سروکلهزدن با آن کردم و اصول برنامهنویسی را یاد گرفتم.
در حدود ۱۵ سالگی، او اولین فرصت خود را برای کار با پایانهای (Terminal) به دست آورد که به یک رایانه بسیار بزرگ به ابعاد چندین اتاقِ یک ساختمان متصل بود. دیمیتری در رابطه با این رایانه میگوید:
این رایانه بسیار محدود بود؛ اما باز هم تخیلم را درگیر میکرد. بهمحض اینکه دیدمش، متوجه شدم این همان کاری است که میخواهم انجام دهم.
یکی از همسایههای قدیمی دیمیتری به نام ویتالی هم مانند او به علم الکترونیک علاقه داشت و توانست در این مسیر راهنماییاش کند. دیمیتری درباره همسایهاش میگوید:
من کاملاً تازهکار بودم؛ او راه و چاه را نشانم داد و بابت تأثیری که بر من داشت از او بسیار سپاسگزارم.
با اینکه نام ویتالیک مستقیماً از نام ویتالی گرفته نشده، اما بوترین اعتراف میکند که احتمالاً تأثیر ویتالی بر زندگیش در انتخاب نام ویتالیک نقش داشته است. او توضیح میدهد:
وقتی به گزینهها و نامهای مختلف فکر میکردیم، نام ویتالیک برایم بسیار آشنا و دلنشین بود و ناتالیا هم قبولش داشت. پس [میتوانم بگویم ویتالی] قطعاً تأثیرگذار بوده است.
بوترین در ۱۷ سالگی به مسکو نقل مکان کرد تا در دانشکده مهندسی الکترونیک مسکو در رشته علوم رایانه تحصیل کند. اولین رگههای روحیه کارآفرینی در همان زمان در او دیده میشد. او و دوستانش سفرهای طولانی با قطار و اتوبوس به چِکسلواکی (جمهوری چک فعلی) داشتند تا سوغاتیهای روسی به محلیها بفروشند. هزینه آن زمان زندگی او فقط حدود ۱۰ دلار در ماه بود و این مسافرتها برای مدتزمان زیادی به هزینه تحصیلش کمک میکرد. او از سفرهایش اینگونه یاد میکند:
در این سفرها چند صد دلار درآمد کسب میکردیم که میتوانستیم کل سال با آن زندگی کنیم.
بوترین در سفرهای خود با سبک زندگی بقیه مردم جهان آشنا میشد. او در جمهوری چک فروشگاههایی با هزاران کالای مصرفی میدید و آنها را با فروشگاههای روسی مقایسه میکرد که در مجموع ۵۰ تا ۱۰۰ محصول ارائه میدادند. او توضیح میدهد:
به هر فروشگاهی که میرفتم، فقط مبهوت کالاهای مختلف و بستهبندیهای رنگارنگ میشدم. واقعاً برایم حیرتانگیز بود که این چیزها موجود و در دسترس هستند.
در سال ۱۹۹۰، او با یک دانشجوی علوم رایانه به نام ناتالیا آملین (Natalia Ameline) از دانشگاه ملی تحقیقات فناوری الکترونیک آشنا شد. ناتالیا اهل شهر کولومنا (Kolomna) در نزدیکی مسکو بود و ویتالیک در آنجا و در سال ۱۹۹۴ به دنیا آمد. دیمیتری درباره تولد ویتالیک میگوید:
تولد ویتالیک ناخواسته بود و بنا به چندین دلیل استرس زیادی به همراه داشت. ما هنوز دانشجو بودیم و برای یک لقمه نان مجبور بودیم تماموقت کار کنیم. شوروی هم در حال فروپاشی بود. نرخ تورم صدها یا هزارها درصد در سال بود و زنجیره تأمین هم بهکلی از کار افتاده بود.
تقارن عجیب و جالبی است که دنیای کریپتو با هدف رفع سلطهگری متمرکز، تورم کمرشکن و مشکلات پیرامون زنجیره تأمین ایجاد شده است؛ مشکلاتی که در نهایت به نابودی اتحاد جماهیر شوروی منجر شد.
دیمیتری در همان سالی که ویتالیک به دنیا آمد، در شرکت مشاوره کسبوکار آرتور اندرسن (Arthur Andersen Business Consulting) بهعنوان مشاور سیستمهای کامپیوتری کاری پیدا کرد و توانست چند بار در سال به خارج از روسیه سفر کند. در سال ۱۹۹۷، او اولین کسبوکار خود را به نام «کلمبوس راشا» (Columbus Russia) راهاندازی کرد که نماینده فروش و مشاوره نرمافزارهای مالی بود.
دیمیتری بوترین میگوید:
نبودِ فرهنگ کارآفرینی در آن مقطع زمانی و مکانی در واقع راهاندازی یک کسبوکار را آسانتر میکرد؛ چراکه محیط کاملاً باز و انتظارات و سطح توقع پایین بود. قانون خاصی وجود نداشت و فرصتهای هیجانانگیز و جالبی پیش پایت بودند.
مهاجرت به کانادا
در آن زمان بوترین از ناتالیا جدا و با مایا همسر دومش آشنا شده بود. دیمیتری، مایا و ویتالیک با هم برای شروع یک زندگی جدید به کانادا مهاجرت کردند و ناتالیا هم که مدتی بعد فرصتی پیدا کرد تا تحصیلاتش در رشته اقتصاد را در دانشگاهی در شهر ادمونتون کانادا تکمیل کند، به آنها پیوست. دیمیتری هدف این مهاجرت را اینگونه توضیح میدهد:
قصد داشتیم ببینیم زندگی خارج از روسیه چطور است و از این هرجومرج و بلاتکلیفی فرار کنیم… من وضعیت بهتری داشتم و مادرش هم به دانشگاه رفت تا در خوابگاهی در ادمونتون زندگی کند. این راهحل قرار بود موقت باشد؛ اما به وضعیتی دائمی تبدیل شد. و برای همه ما بهترین نتیجه را داشت؛ چراکه [ناتالیا] سعی میکرد زندگی خود را بسازد و من هم واقعاً فرصت مراقبت از ویتالیک را غنیمت شمردم.
او در ۲۵ دسامبر ۲۰۲۰ (۵ دی ۹۹) در حساب توییترش عکسی قدیمی از خودش و مایا منتشر کرد و نوشت:
۲۱ سال پیش در چنین روزی از روسیه به تورنتوی کانادا نقلمکان کردیم.
دیمیتری از فرصتهایی که در کانادا برایش پیش میآمد، استقبال میکرد و تلاش داشت خودش هم فرصتهای جدیدی خلق کند. او همان سالی که مهاجرت کرد، استارتآپ سلامت روان پَوِراینساید (Powerinside) را بنیان گذاشت و در سال ۲۰۰۱، گروهی از توسعهدهندگان وباپلیکیشنی به نام بوناسورس (Bonasource) را دور هم جمع کرد که بعدها زمینهساز ایجاد موفقترین سرمایهگذاری او، یعنی شرکت وایلد اپریکات شد.
این شرکت ارائهدهنده نرمافزارهای مبتنی بر وب بود و به سازمانهای غیرانتفاعی کمک میکرد تا نیازهای فناوری اطلاعات خود را مانند وبسایتها، پایگاههای داده و ثبت رویدادها مدیریت کنند.
دیمیتری بوترین بیش از یک دهه از زندگیاش را به این پروژه اختصاص داد و زمانی که شرکت بزرگ آمریکایی خدمات نرمافزار پرسونیفای (Personify) آن را در سال ۲۰۱۷ خرید، دیمیتری توانست با درآمد حاصل از فروش سهام خود بازنشسته شود.
شرکت وایلد اپریکات ۱۰,۰۰۰ مشتری ثابت داشت و به ۱۰,۰۰۰ مشتری دیگر خدمات رایگان ارائه میکرد. بوترین در توصیف سرمایهداری بیان میکند:
به نظر من، اساس سرمایهداری نوعدوستی است. حداقل برای من اینطور است؛ چراکه اگر بخواهید کسبوکارتان موفق شود، باید مشکلات خاصی را برای افرادی خاص حل کنید و این کار را هم خوب انجام بدهید. هر کسبوکاری وقتی بهدرستی ساخته شود، واقعاً منافعی را برای مشتریان، سهامداران و همچنین کارکنانش به ارمغان خواهد آورد.
اتریوم
هنگامی که رویداد عرضه اولیه سکه (ICO) اتریوم برگزار شد، دیمیتری بیشتر مشغول کار روی وایلد اپریکات و بزرگکردن دو دخترش بود و فرصت سرمایهگذاری روی این عرضه اولیه را نداشت. البته او توضیح میدهد:
راستش را بخواهید پول خیلی کمی هم داشتم.
اما او خیلی زود متوجه شد که ابداع پسرش در حال شکوفاشدن است و البته سودجوهای بسیاری هم سعی کردند از این نام خانوادگی معروف استفاده کنند. بوترین میگوید در زمان رونق ICOها در سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷، پروژههای متعددی سعی کردند از او بهعنوان مشاور استفاده کنند. او اضافه میکند:
من وایت پیپرهایشان را میخواندم و [به سازندهها] میگفتم این مزخرف محض است و هیچ ارزشی ندارد! کل حَرفتان این است که میخواهید از این فرصت استفاده کنید و پولی به جیب بزنید. اینطور نیست؟ خوشحالم که در هیچکدام از آن پروژههای مزخرف شرکت نکردم.
او حتی زمانی که تب ICOها بالا گرفته بود، در یادداشتی در وبسایت خود نوشت:
* لطفاً برای دسترسی به ویتالیک به من پیام ندهید! من نمیتوانم کاری برایتان بکنم.
* من متخصص فناوری بلاک چین نیستم.
* من در ایجاد اتریوم هیچ نقشی نداشتم و تمام افتخار و اعتبار آن مختص ویتالیک و همکارانش است.
* خیلی بعید است که وارد رویداد عرضه اولیه سکه شما بشوم.
با این وجود، طی این سالها او هرروز بیشتر بهسمت دنیای کریپتو کشیده میشود و از شرکت در کنفرانسها، مشاورهدادن و سرمایهگذاری در فضای ارزهای دیجیتال بیشتر لذت میبرد. این علاقه باعث شد دیمیتری در نهایت، پلتفرم آموزشی بلاکچین بلاکگیکس (Blockgeeks) را در سال ۲۰۱۶ تأسیس کند.
او میگوید:
من در رابطه با همهچیز بسیار کنجکاو هستم و خیلی زود پس از ابداع اتریوم حس کردم که این اختراع بهزودی تبدیل به یک انقلاب فناوری بزرگ خواهد شد. وقتی با چنین چیزهایی روبهرو میشوم، سعی میکنم بیشتر درباره آنها بیاموزم. به چند موضوع خیلی علاقهمند شدهام و چیزهای زیادی مثل روانشناسی، معنویت، هوش مصنوعی، داروهای روانگردان و بلاک چین یاد گرفتم. این مسائل واقعاً برایم جالب بودهاند. به نظر من، اتریوم فقط یک فناوری بسیار قدرتمند نیست، بلکه ایده و فلسفهای فراگیر است که قدرت، احساس و آیندهنگری را با هم دربرمیگیرد.
اگرچه دیمیتری در طول مصاحبهها متفکر و جدی است، اما در توییتر رویِ شوخطبعی از خود نشان میدهد. او توضیح میدهد:
یکی از توانمندیهای قدرتمند وجود من توانایی مسخرهبودن است! این موضوع درباره ویتالیک هم صادق است. ما همیشه با جوکهای مسخره و احمقانهمان میخندیم. من مسخرهبودنم را آزادانه در توییتر نشان میدهم و نگران نیستم که بقیه درباره من بگویند که «این پسر دیوانه است!» من هم میگویم خب، بله دیوانه هستم. چهکسی دیوانه نیست؟!
منتظر بخش دوم این مصاحبه جالب و جذاب باشید!
آفرین.
واقعا چه کسی دیوانه نیس ؟؟
ای والله.