حرص و طمع؛ مشکلی که با بیت کوین داریم !
قیمت بیت کوین پیوسته در حال تغییر بوده و در میان بحثهای موجود درباره دستکاری قیمت و اینکه چگونه معاملات آتی بیت کوین قیمت آن را تحت تاثیر قرار داده است، جزئیات مهمی وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرند.
این مطلب از یک مقاله انگلیسی ترجمه شده و نظر شخصی نویسنده متن اصلی در آن بیان شده است.
شاید بیت کوین طلای دیجیتال غیرمتمرکزی باشد که ذخیره سازی ارزش را برعهده دارد. اما دارندگان بیت کوین به شدت متمرکز هستند. طبق یکی از گزارشات جنجالی، حدود ۴۰ درصد بازار بیت کوین در اختیار کمتر از ۲۰۰۰ نفر قرار دار.
شاید علاقه به ارزهای دیجیتال و بلاک چین یک رویداد جهانی باشد، اما اکثر افراد میانسال هیچگونه ارز دیجیتالی ندارند. با اینکه ممکن است در وب سایتهای ردیت و فیسبوک گروههای بیت کوینی وجود داشته باشد که عموماً یا طرفداران سرسختی پشت آن هستند و یا یک جنبش نظیر طرفداران هادلینگ (HODL). با همه اینها، چگونه میتوان در اینترنتی که بر پایه تبلیغات و الگوریتمهای زرق و برق دار بنا شده، چنین جریان بزرگی را جدی گرفت؟
یک نظر سنجی جدید از gallup نشان میدهد که تنها ۲ درصد از سرمایه گذاران آمریکایی دارای بیت کوین (BTC) هستند، اما ۲۶ درصد آن را تحسین می کنند! این بدان معنی است که بسیاری از سهامداران وال استریت و افرادی که پول واقعی در اختیار دارند، در وضعیت شک و تردید قرار دارند.
در حالیکه توکنهای اوراق بهادار هوشمند در حال افزایش هستند و معاملات بیت کوین قطعاً تاثیر بسزایی بر قیمت بیت کوین دارند، اقلیت بسیار کوچکی از افراد وجود دارند که تقریباً بیشترین سود را از افزایش قیمت بیت کوین، اتریوم و سایر آلتکوینها بهدست آوردهاند.
پس برخلاف تصور عدهای از مردم، ICOها و صرافیهای ارز دیجیتال در واقع به افزایش تمرکز زدایی کمکی نمیکنند.
نابرابری ثروت و ارزهای دیجیتال، همانند یک داستان ناگفته است
در دنیای آنلاین کارتلهای ارز دیجیتال، نهنگ ها، نقشههای پامپ و دامپ و دستکاری گسترده در بازار از جمله کلاهبرداری، هک و جرائم سایبری و ناپدید شدن ICOها، برایتان جای تعجبی وجود دارد که چرا ارزهای دیجیتال در هند و چین ممنوع شدهاند؟
ساتوشی ناکاموتو مرد جالبی است. اما بدون توجه به سقف خریدی که یک سرمایهگذار آلت کوین میتواند داشته باشد، امروزه بسیاری از جوامع ارزهای دیجیتال، نابرابری ثروت را انعکاس میدهند. در واقع آنها صرفاً طرحهای مشابه را با استفاده از آگهیهای جدید و ایدئولوژی غلط تکرار میکنند. در اینجا عرضه و تقاضا رو به انحطاط گذاشته و به سرمایه داری مردگان تبدیل شده است. تا حدودی قبول، ولی بیایید وانمود نکنیم که غیر از این است!
بر اساس نظر سنجی موسسه Wells Fargo، تنها ۲ درصد از امریکاییها خرید و نگهداری بیت کوین را امتحان کردهاند.
شاید ناراحت کننده باشد اما مشخصاً اگر پول نداشته باشید، نمیتوانید در شرایط امروز سرمایهداری و دموکراسی که میتوانند توسط عوامل خارجی نقض شوند، کسب درآمد کنید. بیت کوین یک نماد است اما نهنگهای قدرتمند، بهجای محصولات واقعی، جیبهای ما را خالی میکنند و در مورد ICOها، حتی اگر SEC ارزهای دیجیتال را به عنوان اوراق بهادار قبول نکند، بسیاری از این پروژهها، خود به خود و به راحتی، بهدلیل طمعشان به فساد کشیده خواهند شد.
هرکسی که برای بخت و اقبال شخصی خود در بیت کوین و اتریوم سرمایهگذاری کرده است، نمیتواند در عقاید خود نسبت به این ارزها، محکم و استوار باشد. میتواند؟
پس از دیدگاه اخلاقی، میتوان گفت که نهنگها، در حال خراب کردن تصویر جامعه ارزهای دیجیتال هستند. علاوه بر تکنولوژی ساخت یک ارز دیجیتال، مسائل مربوط به حکمرانی و مالکیت مهماند. این چیزی است که ما در سال ۲۰۱۸ در حال یادگیری آن هستیم. لایههایی برای مالکیت جمعی ما در مورد بلاک چین وجود دارد که هنوز به آنها پی نبردهایم.
با تنها ۲۱ میلیون بیت کوینی که وجود خواهد داشت، حس و حال یک طرح پانزی یا هرمی به شما دست میدهد. درست است؟ میگویید که با توجه به این واقعیت، چگونه میتوانم حرفهای مایک نووگراتز (در مورد بیت کوین) و یا جوزف لوبین (در مورد اتریوم) را جدی بگیرم؟ البته نهنگها خواهان بازگشت سود سرمایه گذاری خود هستند. اما چه اندازه در عمل به حرف خود پیش خواهند رفت و چه کارهایی برای عملی ساختن حرفهایشان انجام خواهند داد؟ مهم نیست اگر من این افراد را دوست داشته باشم یا نه. واقعیت این است که آنها نهنگهای دنیای ارزهای دیجیتال هستند. یعنی آنها نمیتوانند منابع واقع گرایانهای باشند یا در بهترین حالت، آنها انحصار طلبهای ارزهای دیجیتال از انواع مختلفند که با خودکامگی قابل ملاحظهای در این فضا مشغول فعالیت هستند.
به گفته کمیسیون بورس و اوراق بهادار ایالات متحده، احتمال دارد که اکثر ICOها به عنوان اوراق بهادار طبقه بندی شوند که در این صورت، یا باید مطابق قوانین عمل کنند و یا اینکه بهای نافرمانی خود را بپردازند. این مسئله میتواند به صورت موردی تاثیر بدی بر روی سرمایهگذاران ارزهای دیجیتال داشته باشد.
در حال حاضر احتمالاً آلتکوینها هنوز هم برای یک سرمایه گذار کوتاه مدت عادی ریسک بسیار زیادی را به همراه دارند. این وضعیت، تا زمانی که بیشتر در مورد چگونگی تنظیم قوانین بدانیم، صادق است. بغیر از EOS و تلگرام، روند ICOها در سال ۲۰۱۸، با کاهش مواجه بوده است. تا جایی که حتی ممنوعیت فیسبوک در مورد تبلیغات ارزهای دیجیتال، با تغییر موضع مدیران آن، جای خود را به یک فرایند آزمایشی داده است: فیسبوک با یک بخش بلاک چینی در حال بررسی گزینههای موجود برای ساخت و راه اندازی بلاک چین خودش است! که این سناریوی خوبی برای یک بازی عادلانه نیست.
بیشتر بخوانید: فیسبوک تیمی را برای بررسی بلاک چین تشکیل میدهد
چطور میتوان زمانیکه یک ارز دیجیتال مثل بیت کوین متعلق به نهنگهاست، آن را جدی گرفت؟ انگیزه من به عنوان یک میانسال، برای اهمیت دادن به آن، چه میتواند باشد؟ مهم نیست که فناوری پشت آن چقدر عالی باشد، اقتصاد خرد این جامعه بازی داده شده است. چطور میتوانید در حالیکه مالکیت و حکمرانی یک ارز دیجیتال از اصول تمرکز زدایی، برابری و پست کاپیتالیسم پیروی نمیکند به آن اعتماد کنید؟
بیشتر بخوانید: چرا ارزهای دیجیتال و تمرکز زدایی اجتناب ناپذیر هستند؟
مهم نیست که بیعدالتی در ثروت چه لباس مبدلی بر تن داشته باشد، من خودم اعتقادی به آن ندارم. با توجه به اینکه اکثر ارزهای دیجیتال به نهنگها تعلق دارند، این برای بسیاری از شهروندان جهان که اهمیتی نمیدهند بیت کوین ارزش هزار دلاری، ۸هزار دلاری، یا صد هزار دلاری داشته باشد یک طنز تلخ است. ارزهای دیجیتال همانطور که امروز وجود دارند، نه تنها انگیزه کلاهبرداری و جرایم سایبری مانند هک صرافیهای دیجیتال و فیشینگ را فراهم میسازند، بلکه حرص و طمع پول را در روان انسان مانند بیماری واگیرداری پخش می کنند که اگر مراقبش نباشید، میتواند شما را بسوزاند.
نتایج بدست آمده از نظرسنجی Wells Fargo/Gallup که در تاریخ ۲۷ جولای ۲۰۱۸ منتشر شده است، نشان میدهد که تنها ۲ درصد از سرمایه گذاران آمریکایی، صاحب بیت کوین هستند، این مسئله به این معناست که کمیاب بودن مصنوعی که بیت کوین ایجاد می کند، نمونه ای از تبلیغات ناسالم و جذابیتهای توهم گونهای است که بیشتر توسط حرص و طمع هدایت میشوند تا توسط تمرکز زدایی. این مساله برای آینده ارزهای دیجیتال مشکلاتی بهوجود خواهد آوردی.
بیشتر بخوانید: چرا تمرکززدایی حائز اهمیت است؟
سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال اساساٌ باعث میشود که ثروتمندان از طریق دیگری ثروتمند بشوند. مگر اینکه این مورد را در نظر بگیرید که سرمایه گذاری شما، به بهبود وضعیت این سیاره کمک خواهد کرد. ولی با توجه به میزان کلاه برداری در ICOها، و معاملات مشکوک در فضای ارزهای دیجیتال، بدون شک باید پشتکار مستمری داشته باشید تا ارزش توکن هایتان از دست نروند. متاسفانه ما در حال حاضر، در دنیایی از اطلاعات و راهنمایی های نادرست زندگی میکنیم که ارزهای دیجیتال، باعث بزرگنمایی آن میشوند. تاکنون ارزهای دیجیتال بهجای ارائه راه حلهای مفید برای مشکلات در قلب سرمایه داری و پول، به عنوان یک شرور عمل کردهاند.
عالی بود
امیدوارم در آینده مقاله های بیشتری از شما بخونم