چرا بیت کوین ضد تورمی نیست؟
دوستداران بیت کوین تورم را قبول ندارند. تورم به نظر این افراد نوعی مالیات پنهان و پسرونده است که آهستهآهسته ثروت افراد معمولی جامعه را به سمت کسانی سوق میدهد که از ارتباطات سیاسی بهتری برخوردارند.
منتقدان بیت کوین هم در جواب میگویند درست است که اقتصاد تورمی ناامیدکننده است، اما جایگزین آن، یعنی اقتصاد راکد بدون تورم، بسیار بدتر از آن خواهد بود.
در این مقاله که کانر براون آن را نوشته: 1. تعریفی بنیادی از مفهوم تورم منفی به شما ارائه خواهیم داد، ۲. به نگرانیهای منتقدان درزمینهی سقوط قیمتها میپردازیم و ۳. در پایان به شما نشان میدهیم که چگونه نظام عرضهی پولی بیت کوین میتواند در برابر مارپیچهای تورم منفی قد علم کند.
بخش اول: بیت کوین عرضهی پولی نسبتا پایداری دارد
در آغاز بهتر است به این بپردازیم که اصولاً اصطلاح تورم منفی به چه پدیدهای اطلاق میشود. تورم منفی در زبان مردم عادی جامعه مترادف با کاهش قیمتهاست، اما تعریف رسمی آن کاهش عرضهی پول یا جایگزینهای آن (مثل سهام، اوراق قرضه و …) است. وجه تمایز مهمی بین این دو تعریف وجود دارد. تورم منفی بهتنهایی به معنای کاهش قیمتها نیست، بلکه پدیدهایست پولی که گاهی باعث کاهش قیمتها میشود.
از این منظر نمیتوان بیت کوین را قطعاً یک دارایی ضد تورم در نظر گرفت. موجودی بیت کوین نهتنها کاهش پیدا نمیکند، بلکه تا حدود سال ۲۱۴۰ که پاداش بلاک صفر شود، افزایش خواهد یافت. در این زمان است که بیت کوین به سقف ثابت ۲۱ میلیونی خواهد رسید.
میتوانید در عکس زیر نمودار نرخ عرضهی بیت کوین را مشاهده کنید که با نرخ تورم نسبتاً بالایی آغازشده و به آرامی با رسیدن به سقف ۲۱ میلیون کوینی خود به ثبات میرسد.
پروتکل بیت کوین در طولانیمدت نه تورمزا و نه ضد تورم است. این پروتکل طوری برنامهریزیشده است که کاهندهی تورم باشد و بتواند در یک پایهی پولی ثابت و بدون ایجاد تغییر در موجودی، به بالاترین میزان تعیینشدهی خود برسد.
ممکن است برخی اینگونه استدلال کنند که علیرغم پایهی ثابت پیشبینیشده برای آن، کوینهای گمشده باعث ایجاد تورم منفی خواهند شد. زیرا بههرحال آنها کوینهای فعالی بودند که از موجودی جاری (شبکه) حذف شدهاند.
اما این موضوع نباید برای ما نگرانکننده باشد. چراکه بهمرور با حرفهایتر شدن کاربران و کاربری آسانتر کیفهای پول، تعداد کوینهای گمشده کاهش خواهد یافت. به همین دلیل است که بیشترین تعداد کوینهای گمشده مربوط به سالهای اولیهی بیت کوین است و تعداد آنها با گذشت زمان از این هم کمتر خواهد شد. پس با نزدیکتر شدن نرخ عرضهی بیت کوین به صفر، نرخ کاهش عرضهی ناشی از کوینهای گمشده هم صفر خواهد شد و این دو نرخ یکدیگر را خنثی خواهند کرد.
استدلال بعدی این است که شاید نرخ عرضهی بیت کوین ثابت باشد اما جمعیت کرهی زمین در حال افزایش است. به همین دلیل، برخورداری از سیاست عرضهی ثابت پولی همراه با افزایش تعداد افرادی که دنبال مقدار ثابتی از این سفره (بیت کوین)اند، فشار برای ایجاد تورم منفی را افزایش خواهد داد.
این ادعا هم چندان موثق نیست. همانطور که میدانیم، امروزه افزایش شهرنشینی و برخورداری مردم از آموزشهای مدرن باعث شده است در بسیاری از جوامع و فرهنگها، نرخ رشد جمعیت کاهش پیدا کند. این روند نزولی در آینده و با صنعتی شدن مناطق پرجمعیت کرهی زمین ادامه خواهد داشت.
در عکس بالا، میتوانید آخرین نرخ رشد تقریبی جمعیت جهان را ببینید که سازمان ملل آن را ارائه داده است. طبق این محاسبات، نرخ رشد جمعیت در سال ۲۱۰۰ میلادی، به تعادل خواهد رسید. میتوان گفت تقارن این رویداد، همسطح شدن نرخ رشد جمعیت در سطح جهان با نزدیک شدن نرخ عرضهی بیت کوین به صفر، بسیار ایدهآل خواهد بود. بهترین تقارن ممکن!
بیت کوین در معنای رسمی این اصطلاح، ضد تورم نیست. منحنی افزایش موجودی آن بهگونهایست که میتواند کوینهای ازدسترفته و رشد جمعیت جهان را در قرن آینده پوشش دهد. بیت کوین با برخورداری از پایهی پولی ثابت، هیچگونه فشار ذاتی برای حرکت به سمت قیمتهای بالاتر و پایینتر احساس نخواهد کرد، بلکه به مثابه پایهی خالصی عمل خواهد کرد که در آن قیمتها فقط براساس سیگنالهای فعالان بازار نوسان خواهند داشت.
شاید این راه شستهرفتهای برای نشان دادن ضد تورمی نبودن بیت کوین به نظر برسد اما هنوز هم نمیتواند پاسخ معمای اصلی منتقدان و نگرانی آنها را درباره کاهش قیمتها بدهد. پس بهتر است حالا که مفهوم پایهی پولی ثابت بیت کوین را درک کردیم، معما را حل کنیم.
بخش دوم: پاسخ به نگرانی منتقدان دربارهی افت قیمتها
منظور اصلی منتقدان از نگرانی دربارهی ضد تورمی بودن بیت کوین، نگرانی دربارهی افول قیمتهاست. معمولاً منتقدان سه نگرانی اصلی دربارهی قیمتهای ضد تورمی تحت استاندارد (پولی) بیت کوین دارند:
- رنجش کارگران از افول دستمزد بیت کوینی آنها.
- سنگینتر شدن بار بدهیهای واقعی ناشی از وامهای فرعی بیت کوین.
- رشد نیافتن (قیمت) بیت کوین به سبب پساندازکنندگانی که به جای سرمایه گذاری، آن را احتکار میکنند.
اجازه بدهید قبل از پرداختن به این موارد خاص، کمی به مفهوم اولیهی چگونگی کارکرد قیمتها بپردازیم.
اصول ابتدایی قیمت: سقوط قیمتها امری کاملا طبیعی است
یک قلم کالای خاص، مثل یک مسواک را در بازاری رقابتی تصور کنید. حالا فرض را بر این بگذارید که تولید این مسواک خاص کمی آسانتر از بقیه باشد. شاید ماشینهای تولیدکنندهی آن کمی بهتر از بقیه عمل میکنند یا مواد اولیهی آن کارایی بهتری دارند. به نظر شما اگر میزان تقاضای مشتریان ما تغییر نکند، قیمت آن چه تغییری خواهد کرد؟ قیمت کاهش پیدا خواهد کرد!
البته این اتفاق نباید غافلگیرتان کند. در یک بازار آزاد، با افزایش بهرهوری صنعتی و همچنین جنگ رقبا برای جذب مشتریان از طریق کاهش هر چه بیشتر قیمتها، قیمت محصولات قطعاً نزولی خواهد بود. این روندی است که هزاران سال عمر دارد. روندی که در آن نوع بشر با استفاده از نبوغش سعی میکند نیازها و خواستههای همنوعانش را برآورده کند.
البته تصور نکنید قیمتها همواره کاهش خواهند یافت. بسیاری از اتفاقات مثل مختلشدن روند تولید یا افزایش تقاضا ممکن است موجب افزایش قیمت شوند. منظور من این است که با نگرشی طولانیمدت و با تلاش بیشتر افراد برای بهرهوری بیشتر، اقلامی که زمانی تولید آنها گران و دشوار بود، حالا آسانتر و با هزینهی کمتری تولید میشوند. این کاهش قیمتها امری کاملاً طبیعی و قابللمس است.
علیرغم این تفاصیل، دهههاست قیمت اجناس برای مصرفکنندگان در حال افزایش و کیفیت آن در حال کاهش است. این بدان دلیل است که افزایش بهرهوری نیاز به پایهی پولی ثابت دارد که از طریق قیمتها احساس شود. پول، واحدیست که این روند را اندازهگیری میکند. در یک نظام سنجش پولی با یک پایهی ثابت (مثل بیت کوین)، افزایش تولید منجر به کاهش قیمتها خواهد شد؛ اما بازی کردن بیشازحد با چماق سنجش پولی (مثل اتفاقی که در مورد دستگاههای چاپ افتاد) باعث میشود علیرغم افزایش شدید تولید، قیمتها سالبهسال افزایش پیدا کنند.
بهتر است حالا و پس از درک این مفاهیم، به موارد خاصی بپردازیم که منتقدان دربارهی آنها اظهار نگرانی میکنند.
مورد اول: کاهش اسمی دستمزدها
منتقدان نگراناند که کاهش قیمت برای مصرفکنندگان تحت نظام (پولی) بیت کوین روی دستمزد کارگران سرریز شده و باعث رنجش و تضعیف روحیهی آنها شود. ظاهراً منتقدان فراموش کردهاند که دستمزدها نشاندهندهی چه هستند: وقت انسان! طبیعی است که پیشرفتهای فناوری، تولید یک مسواک در هر روز را آسانتر خواهد کرد؛ اما زمان بشر مبحثی کاملاً متفاوت است. زمان انسان واقعاً کمیاب و غیر قابل تعویض است. در حالی که ممکن است کاری به صورت خودکار انجام شود، پیشرفتهای تکنولوژی نقشهای جدیدی ایجاد میکند. مشاغل محدود نیستند. به همین دلیل است که باوجود احتمال سقوط قیمت مسواک در یک نظام با پایهی پولی ثابت، هیچ دلیلی نیست که فکر کنیم این روند در مورد زمان بشر هم صدق میکند.
بهتر است به دادههایی که در این زمینه در دسترس است نگاهی بیندازیم. عکس زیر نمودار قیمتها را در آمریکا بعد از قرن هجدهم نشان میدهد.
همانطور که میبینید، در این دورهی زمانی، قیمتها در حال سقوط بودند. فکر میکنید در این دوره چه بر سر دستمزدها آمد؟ افزایش پیدا کردند. ادارهی آمارهای کارگری خاطرنشان میکند که:
(در آن زمان) روند حرکتی کلی دستمزدهای پولی صعودی و روند حرکتی هزینهی زندگی نزولی بود. واگرایی در تحرکات قیمتی دستمزدها و قیمت اقلام خرد موجب افزایش هنگفتی در میزان واقعی دستمزدها شد.
این افزایش هنگفت علیرغم ده برابر شدن نیروی کار و همچنین جنگ بیرحمانهی داخلی آمریکا رخ داد. جنگی که اقتصاد را نابود کرد و صدها و بلکه هزاران نفر را به کشتن داد.
شاید شما بخواهید استدلال کنید که قیمتها به این دلیل سقوط کردند که آمریکا در آن زمان ملت جوانی داشت و اولینبار بود که به مرحلهی توسعه رسیده بود. اما فراموش نکنید که این روند امروز هم در بخش فناوری این کشور قابلمشاهده است. قیمت تجهیزات الکترونیکی دهههاست که سقوط میکند، اما شرکتها هنوز هم از پس پرداخت دستمزدهای کارکنانشان برمیآیند. همانطور که میبینید این امکان وجود دارد که علیرغم سقوط طبیعی قیمتها به دلیل افزایش تولید، هزینهی نیروی کار در یک سطح باقی بماند یا حتی بالاتر برود.
اما اگر نگرانی منتقدان به وقوع بپیوندد و دستمزدهای اسمی کاهش پیدا کند، بازهم چیزی که اهمیت دارد قدرت خرید است. اگر کارگران علیرغم برخورداری از قدرت خرید بیشتر و کالاهای باکیفیتتر، بازهم ناراضی باشند، باید مثل کودکانی با آنها برخورد کرد که قادر به حل ابتداییترین مسائل ریاضی هم نیستند.
در مقابل، پول تورمزا ارزشش را سالبهسال از دست میدهد و طبقهی متوسط را بدون ابزار ذخیرهی ارزش مطمئن رها میکند؛ در حالی که طبقهی ثروتمند روزبهروز سود بیشتری از داراییهای مالی خود خواهد برد. این وضعیت مخصوصاً وقتی دردناکتر میشود که با پدیدهی «دستمزدهای چسبنده» [قیمت یا دستمزدی که در مقابل تغییر مقاومت دارد] ادغام شود. نمودار زیر نشاندهندهی یک انفصال کامل در نرخ بهرهوری و دستمزد ساعتی کارگران است که کاملاً با (زمان) کنار گذاشته شدن پول واقعی و خالص (از سوی دولت) جور درمیآید.
برای مشاهدهی نمودارهای بیشمار دیگری مثل این عکس میتوانید به این سایت مراجعه کنید.
روندی که در بالا نشان داده شده، منجر به پیامدهای قابل پیشبینی دشواری خواهد شد. پیامدهایی مثل افزایش سطح مداوم و جدی نابرابری اقتصادی، عوامفریبی و شورشهای اجتماعی! اگر منتقدان واقعاً برای کارگران نگراناند، باید از بیت کوین دفاع کنند و آن را به مثابه فناوریای بدانند که از شهروندان طبقهی متوسط در برابر آب رفتن بیسروصدای پساندازهایشان پشتیبانی میکند.
مورد دوم: سنگینتر شدن بار بدهیهای واقعی
منتقدان ادعا میکنند با افزایش قیمت بیت کوین، بار بدهیهای واقعی ناشی از وامهای فرعی بیت کوین هم افزایش خواهد یافت. آنها نگراناند که این اتفاق موجب تولید بدهکارانی خواهد شد که قادر به بازپرداخت وام خود نیستند و به کل وامدادن غیرممکن خواهد شد. این برداشت از نظر من بسیار خام است. چون فرض را بر این میگذارد که قیمت بیت کوین همیشه افزایش خواهد یافت.
بهتر است روند تکامل بیت کوین را در جایگاه پول ارزیابی کنیم. هیچگاه پول برتری به شکل کامل به دنیا تحویل داده نمیشود و تکامل پول محتاج گذشت زمان است. در مراحل اولیه، بیت کوین برای بالا رفتن از پلهی ارزهای ذخیرهی جهانی، به آرامی ارزش ابزارهای ذخیرهی ارزش سنتی را به خود جذب خواهد کرد. اولین مرحله از کشف قیمت ممکن است دههها طول بکشد. در این مدت، میزان نقدینگی و ارزش بازار بیت کوین به دلیل ویژگیهای پولی برتر آن نسبت به سایر داراییهای سنتی، افزایش خواهد یافت.
بیت کوین بعد از پیروزی در این رقابت پولی است که به نظام استاندارد و قابلاطمینان برای محاسبه (حسابداری) و تبادل ارزش، مبدل خواهد شد. در همان مراحل پایانی است که بیت کوین به یک واحد محاسبهی پولی قابلاطمینان تبدیل میشود و در مقابل اموال دیگر به ثبات خواهد رسید.
این نگرانیها دربارهی قیمت بدهیها بر اساس بیت کوین، جدول زمانی تکامل بیت کوین را درست در نظر نمیگیرد. بدهیها بههیچوجه نباید در این مراحل اولیه با بیت کوین قیمتگذاری شوند. خبر خوب این است که تاکنون هیچکس چنین پیشنهادی نداده است؛ اما در آینده، با پذیرش گستردهی بیت کوین، وقتی ارزش آن آرامآرام به ثبات برسد، قیمتگذاری بدهیها بر پایهی بیت کوین کار آسانی خواهد بود و ارزش واقعی آنها ثابت باقی خواهد ماند. چون این دارایی در آن زمان به بلوغ رسیده و تبدیل به یک واحد محاسبهی پولی قابلاطمینان شده است.
مورد سوم: توقف رشد به دلیل کاهش سرمایه گذاری یا خرجکردن (بیت کوین)
آخرین نگرانی منتقدان این است که بیت کوین باعث رکود اقتصادی خواهد شد. زیرا مردم به جای سرمایهگذاری در کسبوکارها، ترجیح میدهند این پول در حال رشد را احتکار (ذخیره) کنند. این نگرانی هم نمونهی دیگری از کجفهمی آنان از خط سیر تکاملی بیت کوین است. همانطور که در بالا اشاره شد، بعد از پایان مرحلهی کشف قیمت، بیت کوین آرامآرام ثباتش را در برابر دیگر داراییها به دست خواهد آورد. در این زمان است که بیت کوین در جایگاه امر ثابت ارزش جهانی برای انتقال ارزشها و تصمیمگیری در زمینهی سرمایهگذاری، کار خواهد کرد. در این مراحل آخر هم سرمایهگذاران تمایلشان را به سرمایهگذاری در بیت کوین برای کسب سود برگشتی آن از دست نخواهند داد، آنهم در موقعیتی که این کار تقریباً هیچ خطری ندارد.
درواقع، این تغییر باعث میشود سرمایهگذاریهای بهتری انجام شود. با افرایش تورم، افراد بسیار ثروتمند و نهادهای مالی مجبور میشوند برای محافظت از خود در برابر زوال ناشی از تورم، پولشان را به سرمایه گذاریهای سوداگرانه تزریق کنند. با تبدیل بیت کوین به ابزار ذخیرهای که امکان دستکاری در آن وجود ندارد، دیگر کسی به دنبال یک دارایی بدون تورم نخواهد گشت و این امنیت باعث میشود سرمایهگذاران بتوانند تصمیمهای دقیقتر و محاسبهشدهتری بگیرند.
دربارهی خرج کردن هنگام کاهش قیمتها چه باید گفت؟ آیا مردم در این زمان هزینهی کمتری میکنند و باعث کاهش رشد (قیمت) میشوند؟ برای پاسخدادن به این سؤال بهتر است نگاهی به تحقیقهای انجامشده در این باره بپردازیم. در این مورد حتی نهادی مثل فدرال رزرو هم اینگونه نتیجهگیری میکند:
نکتهی قابلتوجه این است که تقریباً در نود درصد موارد، قیمتهای ضد تورمی به رکود ختم نشدهاند. در یک بررسی گسترده از نظر تاریخی، بعد از رکود بزرگ دههی سیام میلادی، باید گفت که پیوند موجود بین قیمتهای ضد تورمی و رکود اقتصادی به معنای واقعی کلمه ناپدیدشده است.
این نتیجهگیری از دیدگاه شهودی هم منطقی به نظر میرسد. کاهش قیمتها به این معنی نیست که مردم دیگر پولشان را خرج نخواهند کرد. مردم هنوز هم نیازهایی دارند که برای برآورده کردن آنها باید پول خرج کنند. این حتی در مورد کالاهای غیراساسی هم صدق میکند. صنایع فناوری هم طی دهههای اخیر روند عمیق ضد تورمی در قیمتها را تجربه کردهاند، اما مصرفکنندگان هنوز هم برای خرید دستگاههای جدید صف میکشند.
درواقع، ما در زمان کاهش قیمتها باید شاهد خرید بیشتر مردم باشیم، زیرا افزایش قدرت خرید به آنها این احساس را میدهد که ثروتمندتر از قبل شدهاند. مردم از کاهش قیمتها بسیار خوشحال میشوند. دیدن برچسب حراج روی بیشتر کالاهای محبوب، بیدلیل نیست.
بخش سوم: بیت کوین از تورم منفی نظاممند جلوگیری میکند
مارپیچ تورم منفی که کابوس اقتصاددانان بسیاری است، در یک نظام پولیِ براساس بیت کوین، عمومیت و شدت کمتری خواهد داشت. به یاد داشته باشید که پول نظامی محاسبهایست که شرکتکنندگان بازار از آن برای بیان قیمتها استفاده میکنند. نظامی که در آن بتوان پول را از طریق چاپ اسکناس بدون پشتوانه به دست بانکهای مرکزی دستکاری کرد، نسبت نقدینگی موردنیاز (برای بانکها) را تغییر داد و نرخ سود را راحت بالا و پایین برد، نظام محاسباتی بههمریختهایست.
نظام عرضهی پول تورمزا با خلق یک سری سیگنال مصنوعی برای بازار و دستکاری قیمت اعتبار (خطوط اعتباری)، منجر به سرمایهگذاریهایی میشود که بدهی زیادی برای شما به همراه دارد و دچار سوءمدیریت است. زیرا قیمت درستی در زمان محاسبهی ریسک، در نظر گرفته نشده است. در چنین وضعیتی، مردم بیش از مصرفشان تولید میکنند و ممکن است بازار مازاد هم باوجود این مداخلات، مدت بیشتری ادامه پیدا کند.
خط سیاه نمایانگر بدهی و خط خاکستری نمایانگر تولید است. بر گرفته از کتاب ری دالیو به نام ماشین اقتصاد چگونه به کار میافتد.
متأسفانه هر چه بالا میرود ناگزیر پایین خواهد آمد. تحریک مصنوعی اقتصاد باعث سرمایه گذاریهای نامناسب و تشکیل حباب خواهد شد که ترکیدن آن نوسانهای بسیار مخربتر و مشخصتری را به دنبال خواهد داشت.
چند نمونهی جالب:
- در دههی بیستم میلادی، با ایجاد نرخ سود بانکی پایین مصنوعی و زیادهروی در عرضهی اوراق قرضهی خارجی غوغایی برپا شد. این مداخلهی نابههنگام به خلق اعتبارهای ناپایداری انجامید که سرانجام در زمان رکود بزرگ (دههی سیام) به اوج خود رسید.
- ژاپن هم در دههی نود و هنگامیکه سیاست پولی توسعهگرانه و طولانیمدت آنها پس از افزایش جزئی قیمت داراییها باعث سقوط تدریجی بازار شد، چنین تجربهای را از سر گذراند. قیمت سهام طی چند سال کوتاه تا ۶۳ درصد افت کرد و ارزش بسیاری از بازارهای املاک به نصف رسید. ادامهی این مداخلات به دههها رشد کند اقتصادی و ازکارافتادن بسیاری از شرکتها انجامید.
- بحران بزرگ مالی سال ۲۰۰۸ هم یک بحران ناشی از تورم منفی بود که در آن تخریب شدید قدرت نقد شوندگی (داراییها) باعث انجماد کامل بازارهای اوراق قرضه و سازوکارهای قیمتگذاری شد. این وضعیت با کاربرد سیاستهای پولی آسان و کاهش مصنوعی نرخ سود بانکی و همچنین سرشکن شدن سپردههای استقراضی یورو/ دلاری، تشدید شد.
یک تورم منفی واقعاً هراسانگیز، یعنی شکستن حبابهایی در بازار که از اعتمادبهنفس های بیدلیل به وجود آمده است، هنگامی بدتر خواهد شد که نهادهای بزرگ مالی این اجازه را داشته باشند که ارز رسمی را مطابق میل خود دستکاری کنند. تمایلات کوتهنگرانهی مقامات انتخابی باعث میشود بانکها و سیاستمداران، سیاستهای عرضهی پولی توسعه گرانهای وضع کنند که علیرغم نتایج مصیبتبارشان در درازمدت، نیازهای کوتهنگرانهی آنها را برآورده میکند.
به قول ری دالیو (Ray Dalio) در کتاب مطالعات موردی دربارهی بحران بدهیهای بزرگ:
در بسیاری از موارد، سیاستهای پولی بهجای کنترل حباب به متورمتر شدن آن کمک کرده است. این مورد بهطور خاص درزمانی صدق میکند که نرخ تورم و رشد هر دو خوب و سود سرمایهگذاریها عالی باشد. در این مواقع، بانکهای مرکزی با تمرکز روی تورم و رشد، معمولاً کنترل مناسب پول (نقدینگی) را جدی نمیگیرند. این همان اتفاقیست که در اواخر دههی هشتاد در ژاپن و در اواخر دههی بیستم و میان سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۹ در اکثر نقاط دنیا افتاد.
اگر هنوز هم باورتان نمی شود، توییت ترامپ را با دقت بخوانید:
وضیت اقتصاد ما بسیار عالی است. فدرال رزرو راحت میتواند رکورد بزند! سؤال همه این است که چرا ما باید نسبت به آلمان و بعضی کشورهای دیگر، نرخ بهره بیشتری داشته باشیم؟ برای یکبار هم که شده زود وارد عمل شوید و نه بعد از همه. اجازه بدهید آمریکا پیروزی بزرگی داشته باشد. نه فقط یک پیروزی معمولی!
چیزی که وضعیت را از این هم بدتر میکند این است که عرضهی پول تورمزا کار ترمیم اقتصاد بعد از سقوط را بسیار مشکلتر میکند. علیرغم اینکه این سقوطها را نهادهای مالی مهندسی میکنند، معمولاً اولین کار مقامات، نجات این نهادها و شرکتها از ورشکستگی است؛ یعنی ارائهی کمکهای کوتاهمدت از سوی دولت و انتظار پیامدهای مصیبتبار بعدی در آینده از سوی ما. در نتیجه این شرکتهای زامبیوار با سوءمدیریتهای مزمنشان میتوانند باز هم در این اقتصاد بیمار به زندگی خود ادامه دهند.
میپرسید آیا بیت کوین میتواند به این چرخههای اعتبار پایان دهد؟ نه کاملاً؛ اما با داشتن بنیان پولی پایدار میتوان از ایجاد حبابهای اعتباری مصنوعی به دست مقامات دولتی و پیامدهای منفی تورمی آنها جلوگیری کرد. بیت کوین میتواند به جای نوسانهای شدید، نوسان چرخههای اعتباری را به نرخهای طبیعی آنها محدود کند و تبدیل به زیرساخت اقتصادی محکمی شود که در آن میزان تولید و مصرف باهم سازگاری دارند.
سخن آخر
نظام عرضهی بیت کوین ضد تورمی عمل نمیکند. این نظام عرضهی پولی طوری برنامهریزی شده است که ثابت میماند. با جمع شدن دنیا زیر پرچم نظام پولی بیت کوین، این پایهی پولی جدید با سیگنالهای اقتصادی که به عالیترین شکل ممکن ارسال میشوند، رشد سالم و پایداری را به ارمغان خواهد آورد که تا قبل از آن بههیچوجه مشاهده نشده است. البته اثر جانبی این روند سقوط طبیعی قیمتها به دلیل ایجاد بهرهوری بیشتر بشر است. با این حال میتوان از این طریق از گرفتارشدن در مارپیچهای ضد تورمی ترسناک ناشی از تزریقات مصنوعی پولی، اجتناب کرد.
جناب آریان فر
انتخاب مطالب و ترجمه های شما فوق العاده است. بدون تردید یکی از بهترین مطالب علمی که از ابتدای سایت ارز دیجیتال تا الان در این سایت منتشر شده همین مطلب بالا هست. هرکسی که خوندن این مطلب یا بهتر بگم مقاله علمی مستدل و مستند رو به خاطر طولانی بودنش از دست داده واقعا ضرر بزرگی کرده. ارزش این مقاله رو فقط کسانی که ارزش کارها و پژوهش های علمی دقیق رو میدونن درک میکنند.
بسیار ممنون از شما جناب آریان فر به خاطر ارائه کارهای بسیار پخته و با ارزش. بازهم کارهای مشابه رو لطفا انجام بدید و هرگز کیفیت رو فدای کمیت نکنید.