ماجرای شکایت از ریپل؛ پرونده اوراق بهادار بودن XRP به کجا رسید؟
روز دوشنبه هفته گذشته در تاریخ ۴ نوامبر آخرین جلسهی طرح دعوی دادگاه طولانی و مورد بحث ریپل برگزار شد.
به نقل از کوین دسک، شاکی این پرونده، «بردلی سوستاک» (Bradley Sostack) نیز تا پایان آن روز مهلت داشت تا پاسخ خود نسبت به درخواست ۲۰ سپتامبر این استارتآپ (XRP) برای بستن پروندهی مورد نظر را ارسال کند. با فرض این که طرح دعوی کاملاً رد نشود، این پرونده که اکنون پیرامون وضعیت عملکرد شرکت باز شده، ممکن است تا سال آینده با بررسی و اکتشاف نحوهی فعالیتها پیش برود.
مطلب مهمی که از مرکز این مشاجره استنتاج میشود به این شکل است که در صورت صحت استدلال شاکی این پرونده، اگر ارز دیجیتال XRP که شرکت ریپل متناوباً آنها را برای تهیهی بودجهی عملیاتی خود به فروش میرساند نوعی اوراق بهادار شناخته شود، باید تحت قوانین مالی آمریکا به ثبت برسد و در این صورت احتمالا ریپل تحت فشار سازمانهای دولتی قرار خواهد گرفت.
با این وجود احتمالا این دادخواست نمیتواند این موضوع را به پیش ببرد. خانم «ربکا رتیگ» (Rebecca Rettig) یکی از مشاوران حقوقی شرکت فیشربرویلز در این باره توضیح میدهد:
به نظر نمیرسد که حداقل از طریق روند فعلی، به زودی بتوان XRP را بهعنوان اوراق بهادار شناسایی کرد.
در صورتی که تاکنون اطلاعی از این موضوع نداشتهاید، لازم به ذکر است که ریپل در آخرین اقدام خود با تشریح این موضوع که مهلت قانونی شکایت پس از فروش XRPها توسط ریپل تمام شده و سوستاک برای اظهار طرح دعوی خود بسیار دیر اقدام کرده و همچنین ایشان نمیتواند به طور واضح اثبات کند که XRP های خود را از طریق فروش داخلی ریپل خریداری کرده است یا خیر، تقریباً پروندهی این شکایت را باید بست و با موفقیت از آن بیرون آمد.
بنابراین احتمالاً این شرکت هرگز با مشکلی که به آن اشاره شد حداقل با موفقیتی که در این پرونده حاصل شده است مواجه نخواهد شد.
«استفان پالی» (Stephen Palley)، یکی از شرکای شرکت حقوقی (Anderson kill) نیز در رابطه با عملکرد محکم و قابل قبول مدافعان حقوقی ریپل میگوید:
وکلای مدافع این شرکت تا به این لحظه با اجرای مهارتهای تاکنیکال خود در زمینه حقوقی، کارشان را بسیار خوب انجام دادهاند. با این حال، اگرچه احتمال پیروزی آنها در این پرونده بالا است اما درصورت برد نیز موارد بسیاری وجود دارند که احتمال وقوع آنها میرود.
در ادامه اما مشاور عمومی ریپل به درخواست ما برای اظهار نظر نسبت به این مقاله پاسخ نداد.
انکار بدون جزئیات
در واقع ریپل در حرکت خود، تنها با یک توضیح کوتاه و بدون تشریح مفصل دلایل مختلف، از امکان شناخت XRP به عنوان اوراق بهادار جلوگیری کرد.
یکی از وکلای مستقر در فلوریدا، «پاول گودفری» (Paul Godfrey) در این باره گفته است که ریپل در جلسه معارفه خود در مواجه با ادعای شاکیان پرونده مبنی بر اینکه XRP در واقع نوعی اوراق بهادار است تا یک ارز، هم بیانیه خود را ارائه کرده و هم به جمع بندی قانونی دست یافته است.
گودفری، با اشاره به این نکته که شخصاً در دادگاه فدرال برای دادخواهی حضور نداشته است اما ریپل توانسته بدون نیاز به بحث در این مورد به جمع بندی قانونی خود نسبت به مساله شناخت XRP به عنوان اوراق بهادار دست پیدا کند گفت:
ریپل از هیچ استدلالی برای اثبات انکار ادعای شاکیان استفاده نکرد و تنها با اشاره به موارد اصلی به موفقیت رسید.
خانم رتیگ نیز در این باره گفت، توضیح مفصل برای اثبات XRP به عنوان ارز میتوانست یک استراتژی با ریسک بالا باشد و حداقل تلاش برای بیان این نکته در دادگاه، به یک تحلیل کاملاً واقع گرایانه نیاز دارد.
تمرکز ریپل بر پایه دفاعیات حقوقی مستقیم به این شرکت امکان داد تا از جدل در رابطه با این موضوع جلوگیری کند.
اگر دلایل قابل قبولی برای اثبات ادعای خود داشته باشید، واقعاً چرا باید تلاش کنید تا از روشهایی مثل تحلیل واقع گرایانه استفاده کنید؟
همچنین، براساس اظهارات ریپل، با توجه به این که XRP یک ارز است بنابراین لزوماً نیازی به نگهداری از آن مانند اوراق بهادار نیست.
با این حال، پالی در این مورد توضیح میدهد که براساس قوانین اوراق بهادار، برخی موارد میتوانند هم یک ارز بوده و هم نوعی اوراق بهادار یا قرارداد سرمایه گذاری باشند:
اساساً تنها به این خاطر که XRP میتواند یک چیز باشد به این معنا نیست که نمیتوان آن را به عنوان چیز دیگری شناخت. به عنوان مثال میتوان به این منظور XRP را به عنوان ارز شناخت و برای هدفی دیگر از آن به عنوان اوراق بهادار استفاده کرد. بنابراین استفاده از آن در یک چارچوب نمیتواند سبب مستثنی شدن کاربرد آن در موارد دیگر شود.
او به نبرد حقوقی بین کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا و شرکت (Kik intensive) و ارز دیجیتال وابسته به آن یعنی Kin اشاره کرد و گفت در این نبرد حقوقی، شرکت Kik در دادگاه اظهار داشت که kin تنها یک ارز بوده و به همین دلیل نمیتواند اوراق بهادار نیز باشد، در نتیجه SEC نیز با این اظهار نظر مخالفت کرد.
تاکتیکهای دفاعی
براساس گفتههای رتیگ، استفاده ریپل از قانون تسویه که به عنوان اساسنامه سلب ادعا نیز شناخته میشود برای اثبات دیر کرد شاکیان در ارسال دادخواست مطالبات بسیار جالب توجه بوده که در موارد دیگر نیز با موفقیت مورد استفاده قرار گرفته است.
قانون تسویه درواقع به مهلت زمان معینی پس از آغاز فروش اطلاق میشود که در این دوره به گروههای مختلف فرصت داده میشود تا در صورت مشاهده ارتکاب جرم، پرونده تشکیل دهند. به نقل از نیویورک تایمز و به گفته استاد حقوق پیترهنینگ، این اساسنامه با قانون گذر زمان تفاوت دارد زیرا مورد دوم تنها زمانی آغاز میشود که قربانی از سوء رفتار آگاه شود.
رتیگ در ادامه در این باره بیشتر توضیح می دهد که:
استفاده از استدلال قانون تسویه قبلاً نیز چندین بار در مواردی مانند مطالبات مربوط به اوراق بهادار تحت حمایت وام (اوراق تضمینی) نیز که شش یا هفت سال گذشته مطرح شده بود با موفقیت استفاده شده است که نشان میدهد متهمان میتوانند در دفاعیات خود از این روش استفاده کنند.
به علاوه، استفاده ریپل از موارد ذکر شده در پرونده شکایت مربوط به ماه آگوست نیز سبب تقویت اقدامات این شرکت شد.
وقتی که شاکی پرونده اولین شکایت نامه اصلاح شده خود را ارائه داد، به دلیل استناد بسیار زیاد او به مواردی مانند وبسایتها و رسانههای اجتماعی بحثهای جالب و زیادی در رابطه با این موضوع شکل گرفت. در حقیقت این اقدام یک تاکتیک جالب برای پیشبرد قویتر شکایت بود.
در مقابل نیز ریپل با استفاده مجدد از همین شیوه تلاش کرد تا حقایق بیشتری را در رابطه با خود نشان دهد. خانم رتیگ در این باره میگوید:
معمولاً متهمین تنها میتوانند از حقایق گفته شده در خود شکایت یا واقعیتهای موجود در مراجع مربوطه برای دفاع از خود در مقابل ادعاهای شاکی و رد حکم دادگاه استفاده کنند. اما در این مورد، اجازه استفاده از منابعی مانند اسناد موجود در وبسایتها و رسانههای اجتماعی نیز در صورتی که متهمین بتوانند با استفاده از آنها، اتهامات شاکی را نقض کنند به آنها داده شد.
به عنوان مثال شاکیان پرونده در ابتدا از صفحه WiKi برای اثبات ادعای خود استفاده کردند و در مقابل نیز ریپل از همان صفحه برای اثبات استدلال خود در قانون تسویه که پیشتر آن را ارائه کرده بود استفاده کرد.
همچنین گودفری در ادامه اضافه کرد که ریپل با استفاده از حقایقی که شاکی ارائه کرده بود به بخشی از شکایت اصلاح شده شاکی ضربهای مهلک وارد کرد. بنابراین ریپل با بستن تمام راههای کمک در مرحله اول نشان داد که نتیجه حرکت خود در قدم دوم، شکست حریف خود در این پرونده خواهد بود.
قدم بعدی
ریپل تقریباً از تاریخ می ۲۰۱۸ در حال رسیدگی به دادخواستهای مختلف در زمینه فروش XRP به عنوان اوراق بهادار ثبت نشده است.
با این حال با توجه به این موضوع که ریپل پیشتر براساس قانون تسویه امکان شکست شاکی را در نظر گرفته است، به نظر نمیرسد این روش چندان استراتژی مناسبی باشد.
از طرف دیگر، شاکی میتواند با تکیه بر مسالهی فروش مداوم توکنهای XRP این موضوع را استدلال کند که براساس یک شرط قانونی، اساسنامهی سلب ادعا در واقع از اولین تاریخ عرضه عمومی اوراق بهادار آغاز میشود.
گودفری نیز در ادامه گفت که احتمالاً فرایندهای نهایی بررسی به شاکیان کمک خواهد کرد که اثبات کنند XRPهای خود را بهطور مستقیم از ریپل خریداری کردهاند:
اگر من یکی از وکلای شاکی بودم، برای جلوگیری از استنباط واقعیتی که در گذشته اتفاق افتاده است و با استفاده از فناوری موجود و تلاش برای کشف یک هدف مناسب میتوانستم به راحتی اثبات کنم که آیا XRPهای خریداری شده توسط شاکی از متهم پرونده بوده است یا خیر.
پالی نیز خاطرنشان کرد:
از آنجا که برخی از ادعاها بر مبنای معاملات ثانویه بازار است، نمیتوان بین شاکی و ریپل با خرید XRPهای سوستاک رابطهی خصوصی و حقوقی برقرار کرد.
گودفری نیز با اشاره به دعوای اخیر کریگ رایت (مدعی خالق بیت کوین) برروی اموال یارا کیلمن خاطر نشان کرد که قاضی دادرسی که ریاست این پرونده را برعهده داشت به تراکنشهای دنبالهدار و قابل اثباتی که بیت کوین ارائه میدهد اشاره کرده است.
XRP و پروتکل Interledger نیز مانند بیت کوین امکان ردیابی هر تراکنشی را ممکن میسازد.
پالی نیز متناوباً به این موضوع اشاره کرد که هر کلاس باید در مقطعی یک گواهی اخذ کند که شامل خلاصهای از گواهیِ اخذ شده نیز میشود.
یک داستان بیپایان
یکی از نگرانیهای موجود برای ریپل در نظر گرفتن این مساله است که حتی در صورت پیروزی در این پرونده نیز همچنان به یک هدف برای سایر پروندههای قضایی باقی خواهد ماند.
شکایت از اکثر شرکتهای فعال در صنعت کریپتو بهدلیل نداشتن ارز بسیار سخت است. اما این موضوع در رابطه با ریپل با توجه به منابع و تجارت XRP که دارد صدق نمیکند.
از منظر اقتصادی در صورت شکایت از ICOها امکان بازگشت پول وجود نخواهد داشت اما در رابطه با رپیل شانس زیادی برای دریافت پول وجود دارد. پالی در این باره بیشتر توضیح میدهد:
مساله جالب توجه آن است که حتی اگر ریپل در این مورد پیروز شود، صرفاً به معنی تمام شدن همه چیز نخواهد بود. مردم نمیتوانند ارتباط بین دادخواست مدنی، اجرای مقررات، موارد کیفر خواست و اقدامات طبقه بندی شده را درک کنند. این یعنی حتی اگر پرونده رد شود، لزوماً به معنی تمام شدن همه چیز نیست.
شرکتهای دخانیات نیز مسئلهی مشابهی در این زمینه دارند که باید در هر پروندهای که علیه آنها مطرح شود، پیروز شوند. اگر آنها یکی از پروندهها را از دست بدهند، طرفهای دیگر میتوانند از این ضرر در دادخواستهای خود استفاده کنند.
همانطور که پالی میگوید، تنها به این دلیل که آنها در این پرونده پیروز شدهاند به این دلیل نیست که دیگر کسی نمیتواند از آنها به دلیل نقص اوراق بهادار شکایت کند.
علاوه بر این، در مرحلهی فعلی دادخواست تنها به ادعای عدم ثبت نام سوستاک در عرضه XRPها توسط ریپل محدود شده است. اما ممکن است در آینده موارد دیگری از قانون اوراق بهادار و یا کلاهبرداری هم مطرح شود.
و تمام این موارد به این معنی نیست که احزاب مختلف میتوانند از ریپل شکایت کرده و برنده شوند، بلکه صرفاً به این معنی است که در صورت نیاز میتوانند شکایت کنند.
همچنین، به نظر میرسد وکلای صنعت بلاک چین، پروندهی سوستاک را به دقت دنبال میکنند و بهنظر نمیرسد این داستان به این زودیها تمام شود.
بهتر بود کسی که این مقاله رو مینویسه ی نتیجه گیری بکنه