پرایوسی کوینها علیه ارزهای دیجیتال دولتی: نبردی برای روح جهان
مقالهای که در ادامه میخوانید، نوشته دنیل جفریز (Daniel Jeffries)، نویسنده مشهور حوزه فناوری است. او در مقاله جدیدش آینده ارزهای دیجیتال دولتی و خطراتی که آنها میتوانند برای حریم خصوصی ایجاد کنند را توصیف کرده است.
مردی سوار قطار میشود و سعی میکند که طبق معمول، هزینه بلیت را با تلفن همراه خود پرداخت کند. پیامی در مقابل چشمانش ظاهر میشود که به او میگوید:
آقای اسمیت با شناسه «x71827731127908»، حساب شما مسدود شده است، لطفاً از قطار پیاده شوید.
مادری برای خرید شیر برای بچهاش وارد سوپرمارکت میشود اما اسکنر عنبیه چشم، او را شناسایی کرده و پیامی به این مضمون به عینک هوشمند او ارسال میکند:
سیستم کنترل ارز امروز فعال است و قسمتی از موجودی شما مسدود شده است. لطفاً میزان خرج کردن را کاهش دهید.
او با استفاده از عینک خود متوجه میشود که موجودی حساب بانکیاش درست است، اما مانده قابل برداشت آن صفر شده و نمیتواند ملزومات موردنیاز بچه و مواد غذایی لازم را خریداری کند.
پدربزرگی به سختی سوار اتومبیل خودرانِ خود میشود اما پیامی با نور هولوگرافی روی پنجره خودرو نقش بسته است:
اتومبیل شما غیرفعال است. شما در تاریخ ۲۶ فوریه در ساعت ۵:۱۵ بعد از ظهر با چند مسافر آلوده به بیماری کووید ۲۶ (COVID-26) همسفر بودهاید. لطفاً برای آغاز دوره داوطلبانه قرنطینه خانگی خود برای مدت ۲۰ روز، به خانه برگردید.
شاید این داستانها به نظر شما مثل داستانهای علمی تخیلی باشند، اما تا تبدیل آنها به یک واقعیت، زمان زیادی باقی نمانده است. همین حالا هم میتوان وجود آنها را حس کرد.
من (نویسنده) در هنگکنگ یک کارت اعتباری مدتدار را در یک فروشگاه با پول نقد شارژ و از آن برای سوارشدن به مترو یا خرید مواد غذایی استفاده کردم. در چین، تعداد زیادی از مردم برای خرید، بهجای پول از تلفنهای همراه هوشمند خود استفاده میکنند و حتی افراد بیخانمان هم کیو آر کد (QR Code) دارند.
شیوع ویروس کرونا در چین فعالیت سیستمهای نظارت دولتیِ چین را بیش از پیش نمایان ساخت. به عنوان مثال، هنگامی که مردی اهل هانگ ژو از سفر کاری خود به خانه بر میگشت، پلیس محلی با او تماس گرفت. آنها خودرو را بهوسیله شماره پلاکش در نزدیکی ونژو ردگیری کرده بودند، شهری که با وجود دور بودنش از مرکز شروع بیماری، ووهان، تعداد موارد ابتلا به ویروس کرونا در آن بسیار زیادی بود. آنها از او درخواست کردند که برای دو هفته از خانه خود خارج نشود.
اما او بعد از گذشت ۱۲ روز حوصلهاش سر رفت و صبح زود از خانه خارج شد. این بار نهتنها پلیس، که رئیس او هم با او تماس گرفت. تصویر او در نزدیکی دریاچه غربی شهر هانگ ژو توسط دوربینهای مداربسته مجهز به فناوری تشخیص چهره ثبت شده بود و مقامات محلی به شرکت محل کار او در این باره هشدار داده بودند.
حتی اگر شما جزو کسانی باشید که در یک کشور دموکراتیک زندگی میکنید، بهتر است خودتان را گول نزنید. هر دولتی با استفاده از هر ابزاری که بتواند بر شهروندان خود نظارت میکند. دولتهای دموکراتیک تنها در پنهان کردن این مسئله بهتر عمل میکنند.
وقتی که در اوایل دهه ۲۰۰۰، دست دولت آمریکا در برنامهای تحت عنوان «آگاهی کامل از اطلاعات» رو شد و کنگره اجرای آن را متوقف کرد، دولت با تغییر نام آن، مجدداً آن را راهاندازی کرد. ریشه تمام ابزارهای آژانس امنیت ملی (NSA) که توسط هکرهای تهدیدات پیشرفته مستمر (Advanced Persistent Treat) لو رفت نیز به همین برنامه آگاهی کامل از اطلاعات برمیگردد.
پیشرفتهای صورت گرفته در فناوری دیجیتال، اینترنت و کمی هم هوش مصنوعی توانسته است بهطور بیسابقهای قدرت دولتها و شرکتها را برای نظارت بر زندگی ما افزایش دهد. ابزارهایی مثل گوگل هوم (Google Home) و الکسا (Alexa) تمام لحظات و گفتگوهای ما را که زمانی خصوصی بودند، ضبط میکنند. دوربینهای تشخیص چهره تمام چهرههای اطراف خود را ثبت میکنند و دوربینهای ثبت شماره پلاک تمام خودروهای در حال گذر از بزرگراهها را علامتگذاری میکنند.
اما در این میان، یک فناوری وجود دارد که بیش از همه پتانسیل این را دارد که کاری کند تا قدرتِ دولتها برای کنترل زندگی ما تقریباً کامل شود و آن فناوری چیزی نیست جز:
ارز دیجیتال دولتی.
چند سال اخیر سالهایی فوقالعاده اما پر فراز و نشیب برای من بودند و در طی این سالها نتوانستهام آنقدر که میخواستم به معامله (ترید) بپردازم و مانند قبل روی حوزه کریپتو تمرکز داشته باشم، که صد البته چیز بدی هم نیست. خیلی وقتها فاصله گرفتن از یک موضوع باعث میشود که چشمانداز و بینش جدیدی به دست بیاید و گاهی اوقات نزدیکی بیش از حد به یک موضوع باعث میشود که تصویر بزرگتر را از دست بدهید. حالا که اوضاع کمی آرام گرفته من هم دوباره میتوانم دوباره چشمم را به آینده نامعلوم بدوزم.
یکی از خصوصیات ارزهای دیجیتال غیرمتمرکز که همیشه بهعنوان یکی از ویژگیهای کم اهمیتِ آنها برایم مطرح بوده است، اما حالا متوجه شدهام که برای بقای ارزهای دیجیتال غیرمتمرکز و متنباز (Open Source) حیاتی است، چیزی نیست جز:
حریم خصوصی.
اشتباه نکنید. من همیشه عاشق ارزهای دیجیتال حریم خصوصی محور مثل مونرو یا زی کش، بودهام. در عین حال، همیشه اعتقاد داشتم که حریم خصوصی برای عامه افراد جامعه چندان اهمیتی ندارد و دلیل خوبی هم برای این اعتقاد خود دارم.
بارها و بارها و در همهجا این جمله را از مردم عادی شنیدهام که «من چیزی برای پنهان کردن ندارم». این یکی از ضعیفترین و در عین حال مرسومترین استدلالها علیه حریم خصوصی است. گلن گرینوالد (Glenn Greenwald)، در سخنرانی مشهور خود در تد تاک (TED Talk)، درباره حریم خصوصی میگوید که اگر شما چیزی برای پنهان کردن ندارید، پس رمز عبور ایمیل خصوصی خود را برای سه ماه به من بدهید تا من تمام چیزهای جالب آن را روی شبکههای اجتماعی به اشتراک بگذارم. هنوز هم چیزی برای پنهان کردن ندارید؟
یکی از مواردی که از چشم بسیاری از مردم پنهان مانده است، این است که حریم خصوصی تنها مخصوص مجرمان نیست. درست است که مجرمان هم به حریم خصوصی و پنهانکاری اهمیت میدهند، اما این در مورد ارتشها، دولتها، مذاهب، سازمانهای مالی و زندگی خصوصی همه افراد عادی جامعه هم صدق میکند.
هیچوقت جلوی پنجره لباس عوض نمیکنید بلکه پرده را میکشید؛ چراکه دوست ندارید کسی بدون لباس شما را تماشا کند. شما دیدگاه و عقایدی دارید که تنها شریک زندگی و دوستان نزدیک شما از آنها باخبر هستند. این یک رفتار بسیار عادی و بهحق است؛ اما این رفتار در زمینهٔ فناوری چندان رعایت نمیشود.
در پیامرسان سیگنال (Signal) تنها ۴ دوست دارم اما ۱,۰۰۰ نفر از دوستان من تنها از نرمافزار پیامرسان فیسبوک استفاده میکنند که شخصاً بههیچوجه از آن استفاده نمیکنم. همسر سابقم حتی اگر من به او میگفتم که حریم خصوصی یک نرمافزار بسیار قویتر است، باز هم نرمافزارهای پیامرسان خود را بر اساس زیبایی استیکرهای آنها انتخاب میکرد.
کسانی که به مسائل امنیتی آشنا هستند، معمولاً از سیگنال یا وایر (Wire) استفاده میکنند، اما بقیه حتی با وجود آگاهی از فشار مقامات دولتی به فیسبوک برای ساختن یک در پشتی (Backdoor) برای پلتفرم خود، باز هم اصرار به استفاده از نرمافزار واتساپ (WhatApp) دارند. انتخاب آنها نه به خاطر ویژگیهای امنیتی یا امکانات زیاد واتساپ، بلکه به خاطر استفاده اکثر مردم از این نرمافزار است. امروزه افراد عادی به حریم خصوصی اهمیتی نمیدهند.
اما به نظر من در آیندهای نهچندان دور این رویکرد بهسرعت تغییر خواهد کرد و این تغییر یک دلیل خواهد داشت: مردم خیلی زود متوجه این مسئله میشوند که دیگر هیچوقت و در هیچکجا حریم خصوصی ندارند و از این واقعیت عذاب خواهند کشید.
چشم سائورون روی شماست
زمانی بود که دولتها، یا ارزهای دیجیتال را مسخره میکردند یا از آن میترسیدند. آنها فکر میکردند که این یک فناوری بدردنخور است که تنها فروشندگان مواد مخدر و مجرمان از آن استفاده میکنند؛ اما حالا، چین با پشتیبانی شرکتهای بزرگ فناوری قصد دارد تا یک ارز دیجیتال ملی به بازار عرضه کند. وقتی رئیسجمهور چین، شی جینپینگ (Xi Jinping)، بر ضرورت استفاده از فناوری بلاک چین و تسریع در استفاده از آن تأکید کرد و گفت که چین باید به یک رهبر جهانی در این حوزه بدل شود، قیمت ارزهای دیجیتال به شدت رشد کرد.
هیچکس نباید از این مسئله خوشحال باشد. قدرتهای متمرکز با عینک آزادی، استقلال و مالکیت فردی به فناوری بلاک چین نگاه نمیکنند. آنها همیشه تنها به دنبال یک چیز هستند:
کنترل.
بلاک چین میتواند یک آینه دوطرفه باشد. همان آینههایی که در اتاق بازجویی نصب میشود. این آینه میتواند ابزاری در جیب شما باشد که در پشت آن دولت قرار دارد که حق نظارت را به خودش میدهد.
شاید در نگاه اول یک دفتر کل ساده به نظر برسد، اما برای آنها راهی است برای بررسی و نظارت بر تک تک تراکنشها. برای آنها راهی است که تنها با فشار یک دکمه، تمام حسابها و سرمایههایتان را مسدود کنند و سلطهشان را به رخ شما بکشند. این دقیقاً همان چیزی که قصد ساختن آن را دارند: زندانی دیجیتالی برای همه نوع بشر.
با اوجگیری و پذیرش ارزهای دیجیتال دولتی در سراسر دنیا، اطلاعات و تحلیلهای حاصل از آنها مانند رودی همیشه جاری به سمت یک چشم ناظرِ واحد جریان خواهد یافت. به تعداد دفعاتی فکر کنید که در طول روز از پول استفاده میکنید و این که این استفادهها چه اطلاعاتی را در مورد شما فاش خواهد کرد. هرجایی که بروید، هر کاری که انجام دهید و هر کسی که میشناسید برای دولت آشکار خواهد شد. از این به بعد هر چیزی که میخرید یک ردپای دیجیتالی از خود بهجا خواهد گذاشت که توسط این چشمهای ناظر پنهان مرتباً زیرورو شده و با اطلاعات دیگران مقایسه میشود.
مقاومت در برابر کسب چنین قدرتی، خارج از توان قدرتهای متمرکز است. این قدرت برای آنها مثل هروئین است. هر چه بیشتر مصرف کنند، بیشتر آن را طلب خواهند کرد.
خیلی طول نخواهد کشید که دولتهای بزرگ دنیا با استانداردهای ارزهای دیجیتالیِ خود برای سلطه بر جهان به رقابت خواهند پرداخت. چین اولین مشت را در این مبارزه پرتاب کرده است، اما مطمئن باشید که آمریکا، نظارهگر این مبارزه نخواهد بود. روسیه و اتحادیه اروپا هم همینطور. حتی کشورهای کوچک هم سعی خواهند کرد با ساخت یک ارز دیجیتالیِ انقلابی و پیشرو شانس خود را برای کسب قدرتی که با توجه به وسعت و اهمیت آنها تنها قبلاً در خواب برای آنها قابل دسترسی بود، امتحان کنند.
زمان عرضاندام ارزهای دیجیتال متنباز و غیرمتمرکز حالا است و نه وقتیکه دولتهای ملی پول دیجیتال خود را به بازار عرضه کردند. کوینهای آزادی (پرایوسی کوینها) تنها در صورتی به بقای خود ادامه خواهند داد که بتوانند از نظر گسترش و پذیرش به پای آنها برسند. پول خصوصی و متنباز نیاز به یک کارکرد و کاربرد قابل قبول دارد که سریعاً آن را از این وضعیت نجات دهد. این اتفاق باید هر چه زودتر به وقوع بپیوندد وگرنه بازنده این نبرد خواهند بود.
دولتها همین حالا هم سعی دارند تا ویژگی ناشناسیِ پولهای خصوصی محور را از بین ببرند و به دنبال غیرقانونی کردن ابزارهای میکسینگ ارزهای دیجیتال و فناوریهای حفظ حریم خصوصی هستند.
بهزودی اسکناس غیرقانونی خواهد شد
پول نقد یا همان اسکناسهای سبز، آخرین روزنه حریم خصوصی در دنیا است و دولتها بارها سعی کردهاند که این روزنه را گامبهگام و میلیمتر به میلیمتر ببندند. پول نقد یک فناوری آنالوگ است و فناوریهای آنالوگ همواره راهگریز فناوریهای دیجیتال محسوب میشوند. زمانی که روی موسیقیها برای حفظ حقوق مادی و معنوی قفلگذاری انجام میشود، شاید شما نتوانید قفل فایلهای صوتی را بشکنید، اما همیشه میتوانید صدای آن را از یک بلندگو پخش کرده و آن را ضبط کنید. فناوری آنالوگ اولین فناوری حریم خصوصی محور دنیای ما بود. در دنیای مدرن نظارهگر امروز، اما، این راههای گریز تحمل نخواهد شد.
ممنوعیت اسکناس ابتدا به کندی و در مرحله بعد، به یکباره اتفاق خواهد افتاد. استرالیا در حال حاضر خریدهای بیش از ۱۰هزار دلار با پول نقد را ممنوع کرده است. هند هم سعی کرد این کار را بکند، اما بعد مجبور شد آن را متوقف کند، چراکه آنها خواستند این کار را خیلی سریع و یکباره انجام دهند و سیستم مالی هند که هنوز برای این کار آماده نبود، دچار شوک شد.
اگر فکر میکنید که این پایان تلاشهای دولتها برای این کار است اشتباه میکنید. دولتهای دیگر از این شکست دولت هند درس خواهند گرفت و دفعه بعدی در انجام آن موفق خواهند شد. آنها ارز دیجیتال دولتی خود را به تدریج و به آهستگی عرضه خواهند کرد و آن را طوری خواهند ساخت که استفاده از آن آسان باشد و آن را به هویت دیجیتال شهروندان گره خواهند زد. در ابتدا استفاده از آن داوطلبانه خواهد بود، اما بعد آن که این ارز بهآرامی به زندگی همه مردم وارد شد استفاده از آن را اجباری خواهند کرد.
سختتر شدن اوضاع و نقطه تحول
این وضعیت مثل یک کابوس ویران شهر است و باید هم از آن وحشت کنید. وحشت زیاد.
اما طبیعت همیشه یک روزنه فرار باقی میگذارد. اگر فشار زیادی روی یک نقطه وارد کنید، کنترل سفت و سخت به شکنندگی منجر میشود. این درجه از کنترل، خلاقیت را در نطفه خفه میکند و باعث فرورپاشی آن سیستم میشود.
بیدلیل نیست که پنج مورد از مرگبارترین جنگهای تاریخ، در چین به وقوع پیوستهاند. روش چین در کنترل کامل مردم طی دههها و قرنهای گذشته معمولاً آنقدر به مردم فشار میآورْد که به اجبار به یک شورش بیرحمانه و خشن ختم میشد. وقتی که دیگر فضایی برای فشار آوردن باقی نمانده باشد، انفجار جامعه تنها راه تخلیه فشارهاست.
هر کنشی واکنشی در پی دارد و انتظار دارم که واکنش صنعت ارزهای دیجیتال به این معضل با انفجاری از پلتفرمهای مبتنی بر حریم خصوصی و ارزهای غیر دولتی، به عنوان یک سیستم اقتصادیِ موازی برای جهان، همراه باشد.
اکثر بخشهای پیشرو در دولت آمریکا هم بر این مسئله واقف هستند اما در برابر رسانهها به آن اعتراف نمیکنند. امپراتوری آمریکا بر پایه یک ارز ناشناس بنا شد. دلار آمریکا و آزادیهای فردی، بنیانهای قانون اساسی آمریکا بودند، حتی اگر این روزها آنها را از یاد برده باشیم.
آژانس پروژههای پژوهشی پیشرفته دفاعی (DARPA)، شاخه وزارت دفاع آمریکا، هم به دنبال ساختن یک پلتفرم حریم خصوصی بر اساس پروتکل رمزنگاری دانایی صفر (Zero Knowledge Proof) است. معمولاً همه ساختههای این آژانس بالاخره از چنگ دولت فرار میکنند و به میان مردم میروند. رئیس فدرال رزرو، بانک مرکزی آمریکا، هم اخیراً تائید کرده است که دفتر کلی که در آن همه پرداختهای دیگران قابلمشاهده باشد، در ایالاتمتحده چندان جذابیتی ندارد.
البته بلوغ و رشد اینگونه پلتفرمها زمان زیادی لازم دارد. جامعه ارزهای دیجیتال باید بر مشکلات مقیاس پذیری و استفاده آسانتر از این فناوری غلبه کند و یک برنامه برتر را بسازد. اما همزمان با تلاش دولتها برای ساخت ارز دیجیتال دولتی، اعضای جامعه ارزهای دیجیتال هم بیکار نخواهند نشست و با کارهایی که گاهی اوقات از هنجارهای جامعه عبور میکند، در خفا، برای پنهان نگاه داشتن خود از چشمان چشم بینای جهان امروز، تلاش خواهند کرد.
بیدلیل نیست که بیشتر توسعهدهندگان عمده پلتفرمهای خصوصی محور به این ویژگی محصولات خود افتخار میکنند. راحتترین راه برای توقف توسعه این پلتفرمها مبارزه با آنها است و حکومتها بهخوبی این راه را بلدند. اما مهم نیست که آنها با چه شدتی با ما مبارزه میکنند، آنها هیچوقت نخواهند توانست این فناوری را سرکوب کنند. اگر بیش از حد به زور متوسل شوند، این فناوری تا زمانی که بتواند مجدداً راه خود را به گستره دنیا پیدا کند، بهطور زیرزمینی به توسعه خود ادامه خواهد داد. در واقع هر چه سختگیری آنها بیشتر باشد، سرعت رشد این فناوری هم سریعتر خواهد بود.
یک ضربالمثل قدیمی چینی میگوید:
چراغت را پنهان کن و در تاریکی تغذیه کن.
هنگامی که کوینهای حریم خصوصی محور آماده شدند، نه تنها برای طرفداران سرسخت ارزهای دیجیتال و حفظ حریم خصوصی، بلکه برای مردم عادی هم جذابیت خواهند داشت.
همه این وقایع نه تنها به خاطر خواست اعضای جامعه کریپتو، بلکه به خاطر مردم عادی به سرعت به وقوع خواهند پیوست؛ مردمی که روزی در دنیایی بیدار میشوند که در آن پول نقد غیرقانونی اعلام شده است و دولت میتواند بهطور خودکار موجودی پول یک فرد عادی را صفر کند. آن هم تنها به خاطر هوش مصنوعی که آنها در پشت سیستم کار گذاشتهاند. همینجاست که انفجار جرقه میخورد.
البته این انفجار بهاحتمالزیاد یک شورش فیزیکی خشن و خونبار نخواهد بود، بلکه بهصورت یک کودتای بدون جنگ و خونریزی به وقوع خواهد پیوست. یک کودتای مجازی که توانایی ارزهای دیجیتال دولتی برای تسلط بر زندگی روزانه مردم را از آنها سلب خواهد کرد. شروع این کودتا بسیار بیسروصدا و هنگامی اتفاق خواهد افتاد که مردم عادی از شرایط به ستوه آمده باشند و دفعات مسدود شدن پولهای آنها از حد گذشته باشد.
برای مثال خانوادهای را تصور کنید که به دلیل سیاستهای کنترل ارزی نمیتواند برای بچهاش پوشک تهیه کند یا پیرزنی که به دلیل ایجاد اشکال در سیستمهای نظارتی هوش مصنوعی و مشغول بودن خطوط پشتیبانی نمیتواند سوار اتوبوس شود یا پدری که به همین دلیل نتوانسته به سر کار برود و شغلش را از دست داده است.
موتور این کودتا هنگامی روشن خواهد شد که رهبران دینی، در صومعهها، رو به محراب کرده و از پیروانی سخن بگویند که دیگر نمیتوانند نان برای اهدا به مردم، خریداری کنند. آنها از مادری سخن خواهند گفت که فرزندش به خاطر اشکال در سیستم حملونقل نتوانسته است برای خرید دارو به داروخانه برود. آنها از مرکزی مذهبی سخن خواهند گفت که حسابش به دلیل فعال شدن هشدار تروریسم از سوی یک الگوریتم به مدت یک ماه مسدود شده است.
شاید این ارزهای دیجیتال حریم خصوصی محور بتوانند راهی برای دور زدن کانالهای رسمی پیدا کنند که مسدود کردن آن امکانپذیر نیست. مثل راهی که نرمافزارهای به اشتراکگذاری همتا به همتا درست زیر چشمان همیشه بیدار صنعت موسیقی درست کردند و توانستند پیش از آنکه آنها متوجه این موضوع شوند، مدل کسبوکار آنها را برای همیشه عوض کنند.
شاید نرمافزاری که مردم بهطور پنهانی دستبهدست میکنند، ناگهان پا بگیرد و میلیونها کاربر را در طول تنها یک سال به سوی خود جذب کند؛ نرمافزاری که بهجای اینترنت از بلوتوث و از شبکه پیازی (Onion Network) برای اتصال استفاده میکند. نرمافزاری که به مردم این امکان را میدهد که برای یکدیگر پول ارسال کنند و به هم قرض بدهند. اگر راهی برای مسدود کردن آن نباشد و مردم به آن نیاز داشته باشند آن را به دست خواهند آورد و وقتی که حریم خصوصی به خواسته اصلی مردم تبدیل شود، همه بهطور طبیعی به استفاده از این نرمافزار روی میآورند.
تاریخ نشان داده است که هنگامی که مردم به چیزی نیاز داشته باشند، علیرغم تمام هزینههای هدر رفتهی دولت برای تغییر این خوی انسانی، سرانجام پیروز خواهند شد. جنگ دولت با مواد مخدر کارآمد بود اما فقط در افزایش استفاده از این مواد و هدر دادن تریلیونها دلار از پول مردم. این جنگ حتی ذرهای هم روی تمایل مردم به استفاده از مواد مخدر تأثیری نداشت و حالا بعد از گذشت سی سال، شیوه برخورد آنها عوض شده و در بسیاری از ایالات آمریکا، مصرف ماریجوانا قانونی و بسیار مرسوم شده است.
شاید هم لازم باشد که یک فاجعه مثل یک جنگ جهانی دیگر و کشته شدن میلیونها نفر اتفاق بیفتد تا مردم از خواب بیدار شوند. چنین فاجعهای تأثیری عظیم بر وجدان مردم باقی خواهد گذاشت. شاید در آن زمان مردم متوجه شوند که تمام آزادیهای آنها لگدمال شده است و نیاز آنها به آزادی از نیاز به آفتاب و اکسیژن هم بیشتر شود. مشکل اینجا است که نسلی که این فجایع را تجربه کرده است، بهتدریج خواهد مرد و نسل بعدی که تنها صلح را به خاطر دارد، زندانی را که پیرامون آنها در حال احداث است را شناسایی نخواهد کرد.
این همان اتفاقی است که حالا در حال وقوع است. مردم حافظه فرهنگی و تاریخی پدران خود را از زندگی در دنیایی بدون حریم خصوصی و سختیهای آن را از دست دادهاند. اکثر مردمانی که جنگ جهانی را تجربه کردهاند یا مردهاند یا در آینده نزدیک خواهند مرد. امروزه بسیاری از ما تجربه زندگی در چنین دنیایی را نداریم.
اما به نظر من احتیاجی به یک انقلاب واقعی پر سروصدا نیست و یک انقلاب خاموش میتواند برای به هدف رساندن آن کافی باشد. این نبرد یک نبرد مجازی خواهد بود. نبرد طرفداران حفظ حریم خصوصی علیه طرفداران گسترش سیستمهای نظارتی.
فشاری که عرضه ارزهای دیجیتال دولتی بر مردم وارد خواهد کرد میتواند خردکننده باشد و هیچ شیر اطمینانی برای کم کردن این فشار در دسترس نیست. البته تا زمانی که ما این شیر اطمینان را اختراع کنیم.
یادتان باشد که هرگاه آونگ ساعت بیشازحد به یک طرف رانده شد، تنها چیزی رخ میدهد و آن بازگشت آونگ به جهت مخالف است.
مقاله زیبا و تاثیر گذاری بود ، جدا از بحث اقتصاد و تکنولوژی که روح و لطافت درش نیست این مقاله به زیبایی نشون میده که چطور تکنولوژی میتونه تبدیل به ابزاری بشه برای دستیابی به خواسته های والای انسانی از جمله آزادی و حریم خصوصی