مفهوم غیرمتمرکزسازی از دیدگاه مدیر بایننس
چانگپنگ ژائو، مدیر بایننس و چهره شناخته شده دنیای ارزهای دیجیتال در این مقاله به توضیح متمرکزسازی و غیرمتمرکزسازی پرداخته است.
مقایسه متمرکزسازی با غیرمتمرکزسازی از مباحث قدیمی اکوسیستم ارزهای دیجیتال است که اغلب درباره آن از من سوال میشود. در این مقاله به بیان دیدگاهم در این باره خواهم پرداخت.
برخی مسائل مانند امنیت، سهولت استفاده و آزادی نسبت به مبحث متمرکزسازی یا غیرمتمرکزسازی اهمیت بیشتری دارند.
ما باید از اینکه پول ما در جای امنی قرار دارد و به یکباره آن را از دست نخواهیم داد، نسبتاً مطمئن باشیم. با داشتن درجه بالایی از آزادی میتوانیم این پول را هرطور که مایل هستیم، خرج کنیم. سهولت استفاده نیز بیانگر آن است که حین مصرف پول نیاز به انجام کار زیادی نباشد. مثلا دیگر مجبور نیستیم چندساعت یا چند روز را در بانکها برای استفاده از پولهای پس از پرداخت مالیات، سپری کنیم.
برخی چهرههای شاخص دنیای ارز دیجیتال عقیده دارند که غیرمتمرکزسازی هدف غایی است، در حالی که به نظر من غیرمتمرکزسازی ابزاری برای افزایش آزادی و امنیت (دستکم کنترل شخصی) ماست در حالی که سهولت استفاده را قربانی نکرده باشیم.
خیل زیادی از مردم به غیرمتمرکزسازی به دیده مطلق مینگرند؛ شما یا غیرمتمرکز هستید و یا نیستید. اما به نظرم در واقعیت یک طیف تدریجی از متمرکز بودن به سوی غیرمتمرکز بودن کشیده شده است. بیشتر اوقات طرح بهتر سوال به این شکل است که ما (صرافیها و جوامع) باید حالا و در آینده تا چه اندازه غیرمتمرکز باشیم؟ اگر تمرکززدایی صرفا آزادی را افزایش داده اما امنیت و سهولت استفاده را کاهش دهد، در مجموع منفی خواهد شد و شاید ارزشش را نداشته باشد که اجرایش کنید.
با این وجود من از طرفداران بزرگ غیرمتمرکزسازی هستم. به نظرم در دنیای کنونی، «قدرت» با قرار گرفتن در دست عدهای تمرکز زیادی پیدا کرده است و نیاز به توزیع هرچه بیشتر آن دیده میشود. اما به جای اینکه پاسخ این چالش را با مطلقپنداری درباره تمرکززدایی بدهیم، اجرای غیرمتمرکزسازی در گامهای زمانی کوتاهمدت طی گذشت زمان از بسیاری جهات میتواند موثرتر و عملیتر باشد.
در ادامه سه مورد ذکر شده را بررسی میکنیم.
امنیت
امنیت واژهای گسترده است. این کلمه در شرایط مختلف، معانی متفاوتی به خود میگیرد. در قالب موضوع این مطلب، من به امنیت به عنوان وضعیتی ایمن و خالی از خطرات امنیتی یا زیانهای شخصی اشاره میکنم. کنترل کردن نیز میتواند بخشی از امنیت تلقی شود، اما آن را در مبحث آزادی مطرح خواهم کرد.
آیا بیت کوین امنیت بیشتری نسبت به بانکها داراست؟ پروتکل بیت کوین به خودی خود امن است؛ چرا که بر اساس ریاضیات است و سازوکارهای رمزگذاری بیت کوین هنوز شکسته نشده است. شبکه بیت کوین به طور قابل قبولی خوب عمل کرده است (به جای اینکه بگوییم از تمام ظرفیت خود استفاده کرده است) و امروزه راهی برای تعطیل کردن شبکه بیت کوین توسط هر شخص، سازمان یا حتی دولتی وجود ندارد.
آیا کیف پول بیت کوین شما امن است؟ این به مدیریت شخص شما برمیگردد. شما باید قادر باشید تکه کوچکی از اطلاعات، رشتهها و کلید خصوصی را از دست هکرها، آسیبپذیری و یا گم کردن به دست خودتان در امان نگهدارید. متاسفانه واقعیت این است که بسیاری از مردم به خودی خود قادر به انجام صحیح موارد مذکور نیستند.
برای اینکه به طور نسبی از دست هکرها در امان باشید، نیاز دارید که از دستگاه یا کامپیوتری که هرگز به اینترنت متصل نمیشود، هرگز فایلی را دانلود نمیکند و تنها به صورت فیزیکی برای شما قابل دسترسی است، استفاده کنید.
برای اینکه داراییهای خود را از دست ندهید، باید فایلهای پشتیبان از دادههای خود تهیه کنید که تنها توسط شما قابل دسترسی باشد. شما میتوانید کلیدهای خصوصی را به صورت فیزیکی بر روی یک یا چندتکه کاغذ نگهداری کنید. سپس باید مطمئن شوید که کاغذ در برابر سیل و آتشسوزی مقاوم است و در عین حال فرد دیگری نمیتواند محتویات آن را بخواند.
شما میتوانید آن را بر روی فلشهای رمزگذاری شده نگه دارید. علاوه بر استفاده از شیوه رمزگذاری صحیح باید اطمینان حاصل کنید که کپیهای چندگانه از آن در چندین مکان دیگر برای مصون ماندن از دزدی، سیل، زلزله و غیره وجود دارد. زاویه دیگری که باید در نظر بگیریم، در صورت ناتوان شدن شما شاید بخواهید که عزیزانتان به سرمایه شما دسترسی داشته باشند. در این صورت با راهاندازی کلید مرد مرده (Deadman’s Switch) یا چیزی مشابه، به آنها این امکان را خواهید داد.
با تمامی این اوصاف و در نظر گرفتن ابزارهایی که در حال حاضر داریم، به باور من اکثریت مردم قادر به نگهداری امن ارزهای دیجیتال نیستند. آیا ارزهای دیجیتال خودشان از امنیت بیشتری برخوردارند؟ سوال خوبی است!
بسیاری از مردم ترجیح میدهند ارزهای دیجیتالشان را بر روی صرافیها یا سرویسهای نگهداری متمرکز ذخیره کنند. یک صرافی ارز دیجیتال خوب به طور شدید بر روی زیرساختهای امنیتی که یک شخص عادی حتی نمیتواند تصورش را کند، سرمایهگذاری میکند. اما جنبه منفیاش آن است که شما باید به یک طرف سوم و قابلیتش برای محافظت از سرمایههای شما به صورت ایمن، اعتماد کنید؛ در حالی که سطح معینی از آزادی و سهولت استفاده را برای شما فراهم میکند.
هر چند اطلاعات کیف پول اشخاص زیادی در طول روز هک میشود، اما این هک صرافیهاست که به سرتیتر اخبار راه مییابد و دلیلش نیز سرمایه و تحت تاثیر قرار دادن افراد بیشتری است. همچنین پس از کسب اعتبار کافی، خطر ناپدید شدن صرافیها با سرمایههای شما نیز وجود دارد که تحت عنوان Exit-Scam شناخته میشود.
و در انتها نیز الزامات شناسایی مشتری (KYC) و ضد پولشویی (AML)، پرسش درباره منشأ سرمایه و غیره نیز وجود دارد. این سیاستهای استاندارد سهولت استفاده را برای کاربران کاهش میدهد. اگر خودتان کلیدهای خصوصی را نگهداری کنید، دیگر نیازی نیست با این موارد سر و کله بزنید. اینها در واقع بدهبستانهای (Trade-off) نگهداری ارزهای دیجیتال هستند.
شاید این دیدگاه محبوبی نباشد و من به خاطر آن سرزنش شوم، اما حقیقت آن است که اکثریت مردم امروزه ارزهای دیجیتال خود را بر روی سرویسهای نگهداری متمرکز و مورداعتماد ذخیره میکنند که احتمالاً روشی سادهتر و امنتر از نگهداری ارزهای دیجیتال به دست خودشان است. سطح آزادی در این موارد کاهش مییابد اما اگر خردمندانه انتخاب کنید، برخی حق انتخابها درجه بالایی از آزادی را برایتان به ارمغان خواهد داشت. با توسعه هرچه بیشتر ابزارها، در طول زمان افراد بیشتری را مییابم که ارزهای دیجیتالشان را خودشان به طریق امن و آسانی نگهداری کنند.
بایننس نیز یک کیف پول غیرمتمرکز امن به نام کیف پول تراست برای نگهداری امن ارزهای دیجیتال ارائه کرده است. ما هر دو گزینه را برای مشتریان عرضه کردهایم.
سهولت استفاده
امن بودن به طور مطلق یک امر ضروری است اما افزایش امنیت اغلب با کاهش سهولت همراه است. اگر قرار باشد یونیکس، ریاضی و الگوریتمهای رمزگذاری را برای درک چگونگی مدیریت امن ارزهای دیجیتال فرا گیرید، شاید احساس کنید که ارزشش را ندارد.
امروزه، حتی یک آدرس بیت کوین نیز برای بسیاری از مردم ترسناک و پیچیده به نظر میرسد. چرا آن را در قالبی کوتاه و معنادار برای مردم عرضه نکنیم تا آن را همانند آدرسهای ایمیل یا توییتر درک کنند؟ بسیاری از مردم هنگام کار کردن با کاوشگرهای بلاک چین و مشاهده اعداد و حروف عجیبوغریب در ورودی و خروجی تراکنشها دچار سردرگمی میشوند. به این هم اشاره نکنیم که اگر آنها قصد استفاده از صرافیهای غیرمتمرکز را داشته باشند، ابتدا باید از لحاظ فنی و دانش یک متخصص و خبره باشند.
بار دیگر، بازار در حال حاضر حرف خودش را زده است. صرافیهای متمرکز در حال حاضر با دارا بودن حجم بالای معاملات و نقدینگی بیشتر از نوع غیرمتمرکز خود، از محبوبیت بیشتری برخوردارند.
صرافی متمرکز بایننس که یکی از بزرگترینهای حوزه خودش است، در توسعه صرافی غیرمتمرکز بایننس که بر روی بایننس چین اجرا خواهد شد، در حال فعالیت است. باز با این حال ما هر دو گزینه را برای مشتریها ارائه کردهایم.
آزادی
درجههای مختلفی از آزادی وجود دارد. در دنیای امروز اگر کارت اعتباری را برای پرداخت شام در منطقه زندگیتان استفاده کنید، بیشتر اوقات این کار جواب میدهد. اگر به کشور دیگری بروید و قصد استفاده از کارت اعتباریتان را داشته باشید، احتمالش وجود دارد که بانک شما در آن کشور حمایت نشده و تراکنش شما مورددار تشخیص داده شود و به خاطر امنیت شما مسدود گردد.
حال اگر بخواهید ۱ میلیون دلار برای سرمایهگذاری در پروژهای خارج از کشورتان انتقال دهید، باید کاغذبازیهای بسیاری انجام داده و به سوالات متعددی پاسخ دهید. در واقع چند روز برای انجام این تراکنش باید زمان صرف کنید، حتی اگر این پول مالیاتش را نیز داده باشد. گاهی اوقات به سادگی از انجام تراکنش منع میشوید و قادر به ادامه و تکمیل آن نیستید. این را نمیتوان آزادی تعبیر کرد.
با بلاک چین شما به درجه بالاتری از آزادی میرسید. شما قادر خواهید بود هر مبلغی را به هر کسی در سرتاسر جهان به صورت نسبتاً سریع انتقال دهید. در حالی که این چشیدن مزه این آزادی لذتبخش است، شماری از کلاهبرداریها، هکرها و غیره نیز در این فضا حضور دارند. در این بخش باید امنیت را مورد توجه قرار داد. اگر بتوانیم سطح آزادی را بدون قربانی کردن امنیت افزایش دهیم، این فوقالعاده خواهد بود.
درجههای مختلف غیرمتمرکزسازی
حال بیایید به درجات مختلف غیرمتمرکزسازی نگاهی بیاندازیم.
بیت کوین احتمالاً در حال حاضر، غیرمتمرکزترین ارز دیجیتال حاضر است. کسی سازنده آن را نمیشناسند و همین سازنده به ندرت بر روی مسائل مختلف نظر داده است. تیم اصلی توسعهدهنده به صورت غیرمتمرکز اداره میشود و کسی کنترل آن را در اختیار ندارد. مجادلات متعدد و بیهودهای درباره فورکهای بیت کوین و زدن برچسب «بیت کوین واقعی» بر روی آنها وجود داشته است. هر کسی میتواند یک نود بیت کوین را اجرا کند. شبکه نیز توسط تعداد زیادی از ماینرها به حیات خود ادامه میدهد. اما معمولا تعدادی از استخرهای استخراج بزرگ تاثیر بیشتری نسبت به بقیه در این فرایند دارند. توسعه بیت کوین با روند آهستهتری دنبال میشود اما خوشبختانه با وجود تمامی اختلافات و هرجومرجها، هیچکس نمیتواند شبکه بیت کوین را تعطیل کند. بیت کوین با اطمینان بسیار بالا و امنیتی زیاد بدون توجه به تمام این مسائل به مسیرش ادامه میدهد.
اتریوم نیز در حال حاضر نسبتاً غیرمتمرکز است، اما میزان آن قطعاً کمتر از بیت کوین است. تعدادی چهره تاثیرگذار تلاش میکنند تا خلاف این واقعیت را به جامعه بقبولانند. ویتالیک به طور حتم موسس اتریوم محسوب میشود. افراد هنگام گرفتن تصمیمهای حساس و دشوار به او خواهند نگریست. اما جامعه همیشه از تصمیم او پیروی نکرده است. به همین دلیل نیز شاهد حضور اتریوم کلاسیک (ETC) بودهایم. از نقطه نظر شکلگیری اتریوم کلاسیک، میتوان فهمید که غیرمتمرکز بودن به تنهایی ضمانتدهنده همیشگی امنیت نیست.
دیگر شبکههای بلاک چینی اغلب تمرکز بالایی دارند. در صورتی که کاربران کلیدهای خصوصیشان را خودشان نگهداری کنند، بایننس چین نیز غیرمتمرکز میشود. دیگر نیاز نخواهد بود تا آنها سرمایهشان را برای ترید کردن در پلتفرمهای طرف سوم نگهداری کنند. هر چند، به عنوان یک بلاک چین جدید، تیم اصلی تاثیر بیشتری بر روی جهتهای راهبردی مسیر رشد و توسعه آن خواهند داشت. ما باور داریم که این برای یک زنجیره جوان چیز خوبی است و امکان تصمیمگیری سریعتر با بهرهوری بالاتری را فراهم میکند.
در یک دنیای غیرمتمرکز، به نظرم باید گزینههای مختلفی جهت انتخاب کردن وجود داشته باشد. شاید در زمانهای مختلف، گزینههای متفاوت ارجحیت پیدا کنند. بازار این را انتخاب خواهد کرد. برای توسعهدهندگان در یک دنیای غیرمتمرکز، آنها باید بر روی مفید بودن خدمات و محصولاتشان تمرکز کنند و از اینکه دیگران مشغول چه کاری هستند، گلهمند و شاکی نشوند. به هر حال آزادی شامل این نیز میشود.
جنبه فلسفی و روانشناسی
خب، کدام یک از این شاخصها بهتر و حیاتیتر است؟
در پایان چند خط از جملات آغازین یک رمان چینی به نام سه پادشاهی چشمانداز خوبی در این باره ارائه میدهد:
درباره مسائل مهمی که زیر عرش الهی اتفاق میافتد، هر چیزی که متحد باشد از هم جدا خواهد شد و هر چیزی که جدا از هم بوده باشد، متحد میشود.
در یک دنیای غیرمتمرکز یا دستکم بر اساس درسی که تاریخ به ما داده، شاهد هرجومرج بیشتری خواهیم بود. همانند حیوانات، ما نیز تمایل به تشکیل گروههای اجتماعی داریم. طبیعت انسانها این است که رهبرانی را انتخاب کرده و دنبالهرو آنان شوند. زمانی که گروههای ما بزرگتر و یا با هم ادغام میشود، ما متمرکزتر از قبل میشویم. معمولاً در نسلهای اولیهای که تمرکز صورت گرفته، رهبران را به دیده قهرمانان بااخلاق و از خود گذشتهای میبینیم که به دنبال محافظت از مردم هستند. زندگی کردن به خاطر مردم امر پسندیدهای است. پس از گذشت چند نسل، وارثین و جانشینانی که توسط رایگیری و یا خون در رگهایشان به تخت پادشاهی یا قدرت دست یافتهاند، ناخلف و نالایق از آب درمیآیند و شهوت پول و قدرت آنها را کور میکند. نمیتوان آنها را سرزنش کرد، این به طبیعت انسانی ما برمیگردد. آنها علاقه کمتری برای کمک به مردم دارند و بیشتر به فکر منافع شخصی و سودهای خودشان هستند. در نتیجه مردم در رنج و عذاب به سر میبرند و خواستار تمرکززدایی بیشتری میشوند. در نهایت یک انقلاب اتفاق میافتد و این چرخه بار دیگر خودش را تکرار میکند.
امروزه دنیای ما با وجود برخی دولتها که قدرت بیش از اندازهای در اختیار دارند، در سمت متمرکزتر قرار گرفته است. آنها هر چیزی که فکرش را بکنید، کنترل میکنند؛ از حرفهایی که میتوانید بزنید گرفته تا نحوه خرج کردن پولهایتان. این دلیل تقاضا برای تمرکززدایی هرچه بیشتر از سوی مردم است و به همین دلیل نیز ارزهای دیجیتال محبوبیت یافتهاند.
بیایید با همدیگر آزادی پول را افزایش دهیم و در عین حال امنیت و سهولت استفاده از آن را به حد مطلوب برسانیم.
البته برای بایننس چین نیز آماده باشید!
متاسفیم که این مطلب نتوانسته نظر شما را جلب کند. لطفا با نظرات و پیشنهادات خود، ما را در بهبود همیشگی سایت یاری دهید.