نه، فناوری بلاک چین حلکننده تمام مشکلات نیست!
فناوری دفترکل توزیعشده پتانسیل حل طیف وسیعی از مشکلات اقتصادی و اجتماعی را دارد؛ اما راهکارِ بخشی از مشکلات، بلاک چین نیست و باید با روشهای دیگری این مشکلات را حل کنیم. پاول دی هاویلند، در مقالهای برای وبسایت کوین تلگراف، به بررسی این موضوع و ارتباط آن با اعتراضات ضدنژادپرستی در آمریکا پرداخته است. برای خواندن این مقاله، با ارزدیجیتال همراه باشید.
در جریان اعتراضات ضد بیعدالتی نژادی که بعد از مرگ جورج فلوید شکل گرفت، نوشتهای در دست یکی از معترضان بود که روی آن عبارت «بیت کوین ما را نجات خواهد داد» نوشته شده بود. این موضوع باعث بهت جامعه ارزهای دیجیتال شده است.
جسیکا هیوزمن (Jessica Huseman)، گزارشگر وبسایت خبری «ProPublica» در توییتی با انتقاد شدید از این معترض گفت:
۹۰ درصد از افرادی که در اعتراضات شرکت داشتند، جلوی پلیسها ایستادگی کردند و علیرغم وجود زدوخوردهای بسیار در صحنه حاضر بودند، از سفیدپوستها بودند. مردم اینجا هستند تا به بیعدالتی و تبعیض اعتراض کنند؛ اما افرادی هستند که میخواهند از این هرجومرج بهنفع خود استفاده کنند.
تبلیغ برای بیت کوین هرچند که منطقی و معقول است، در چنین شرایطی بسیار نامناسب بود و تلاشی برای تحمیل بیت کوین در یک فضای کاملا غیرکریپتویی و بسیار بزرگتر بود.
جامعه ارزهای دیجیتال به سمتوسوی درستی حرکت میکند
اعتراضات در ایالات متحده علیه تبعیض نژادی که پس از قتل غمانگیز جورج فلوید بهدست پلیس رخ داد، با حمایت گسترده جامعه ارزهای دیجیتال، هم در فضای مجازی و هم در خیابانها همراه شد.
صنعتی که حول ارزهای دیجیتال رشد یافته است، ریشههای عمیقی در عدالت اقتصادی، آزادی مدنی و سیاستهای ضدمرکزیت دارد. همچنین این صنعت، یک اکوسیستم متنوع از بازیگرانی همچون توسعهدهندگان، دانشمندان، دانشگاهیان، روزنامهنگاران و اهالی کسبوکار از سراسر جهان است. کریپتو این پتانسیل را دارد که یک تلاش واقعاً چندجانبه، متنوع و چندرشتهای باشد.
مهمتر از این، بزرگان حوزه ارزهای دیجیتال حمایت خود را از آرمانهایی که پشت شعار «زندگی سیاهپوستان مهم است» وجود دارد، اعلام کردهاند؛ چراکه ظلم و خشونت نسبت به یک گروه در بین ما، یک بیحرمتی نسبت به همه ماست یا حداقل باید اینگونه باشد. این موضوع، سخنان مشهوری را که مارتین نیمولر (Martin Niemoeller) بعد از هولوکاست به زبان آورد، تداعی میکند:
اول سراغ کمونیستها آمدند، سکوت کردم چون کمونیست نبودم.
بعد سراغ سوسیالیستها آمدند، سکوت کردم زیرا سوسیالیست نبودم.
بعد سراغ یهودیها آمدند، سکوت کردم چون یهودی نبودم.
سراغ خودم که آمدند، دیگر کسی نبود تا به اعتراض برآید.
مارتین نیمولر یک کشیش ضدنازی بود که در زمان آلمان نازی در برابر هیتلر مقاومت کرد.
فناوری بلاک چین نوید شرایط بهتری را به افرادی میدهد که به حاشیه رانده شدهاند، از خدمات بانکی بیبهرهاند و بهویژه در بخش مالی تحت تبعیض نهادینهشده قرار دارند.
اما همانطور که اکنون زمان آن نرسیده که بیت کوین را بهعنوان ناجی انسان از شرایط کنونی بنامیم، زمان آن هم نرسیده است که بلاک چین را نوشدارویی برای همه بیماریهای جامعه قلمداد کنیم.
بلاک چین راهکاری برای مبارزه با تبعیض نژادی نیست
فناوری بلاک چین موارد استفاده زیادی دارد. برخی از این موارد درحالحاضر به کار گرفته شدهاند؛ اما برخی دیگر بهطور کامل توسعه نیافتهاند. نوآوری فناوری دفترکل توزیعشده میتواند در بخشهای مختلفی از زندگی ما، از فناوریهای مالی گرفته تا زنجیرههای تأمین، انتخابات و مدیریت هویت افراد، باعث افزایش کارایی شود.
اما بلاک چین نمیتواند قرنها بیعدالتی اجتماعی را جبران کند، نمیتواند نگرش انسانی را تغییر دهد و نمیتواند همه درگیریها و چالشها را برطرف کند. بلاک چین میتواند برای انجام این کارها به بشریت کمک کند؛ اما اراده لازم برای ایجاد چنین تغییراتی باید منشأ انسانی داشته باشد.
اکنون زمان آن نیست که بلاک چین را راهحلی برای مقابله با نژادپرستیِ سیستمی که به اعتراضها و آشوبهای اخیر در آمریکا منجر شده است بدانیم. همچنین زمان مناسبی برای آن نیست که سعی کنیم داستان بلاک چین را وارد مسئلهای کنیم که به ذات انسانیت مربوط است.
تحمیل راهکارهای مبتنی بر بلاک چین روی سوابق حوادث خشونتآمیزی که مأمور سابق پلیس مینیاپولیس، درک شووین (Derek Chauvin)، در طول دوران خدمتش در آن نقش داشته است، مانع قتل جورج فلوید نشده است. تاریخچه سوابق شووین بهخوبی ثبت و مستند شده بود.
دفترکل توزیعشده نویدبخش آینده درخشانی است، اما زمانش هنوز فرا نرسیده است
جنبش بلاک چین هنوز بهطور کامل به بلوغ نرسیده است. ازآنجاکه برای درستکردن اشتباهات گذشته و بازآفرینی دنیای عادلانهتر، منصفانهتر و با خشونت کمتر تلاش میکنیم، شکی نیست که این جریان یاریرسان ما خواهد بود.
با پیشرفت بهسمت آیندهای که فناوری بلاک چین میتواند برای ساخت آن به ما کمک کند، میتوانیم آزادی مالی و حاکمیت بر اطلاعات هویتی خود را به دست آوریم؛ چیزی که سیستمها و مؤسسات سنتی در آن ناکام بودهاند.
با اینکه بلاک چین ممکن است عامل موردنیاز برای ایجاد تغییرات باشد، بااینحال اصلیترین عامل و محرک برای تغییر، خودِ جامعه خواهد بود. سیاستگذاران ممکن است مجبور شوند پیامدهای برآمده از تغییرناپذیری دفترکل توزیعشده را در نظر بگیرند. اما دفترکل توزیعشده در تصمیم سیاستگذاران نقشی نخواهد داشت، این مؤلفههای انسانی است که به این تصمیمات جهت خواهد داد.
بلاک چین میتواند سوابق خشونت پلیس را ثبت کند؛ اما نمیتواند مانع آن شود. بلاک چین میتواند رأی شما را ثبت کند؛ اما نمیتواند بهجای شما رأی دهد.
خانواده فلوید در قبال قتل هولناکی که جرقهای برای اعتراضات بود، سزاوار پاسخی بهتر از «فناوری به داد بشر خواهد رسید» هستند. از این گذشته، همه ما مسئول اتفاقات تاریخ نوع بشر هستیم.
همه ما در جامعه بلاک چین، طرفدار تواناییهای بالقوه دفترکل توزیعشده برای حل بسیاری از مشکلات اقتصادی و اجتماعی هستیم؛ اما بلاک چین نمیتواند هر مشکلی را حل کند. بلاک چین نمیتواند ما را از دست خودمان نجات دهد، فقط خودِ ما هستیم که میتوانیم این کار را انجام دهیم.
خیلی خوب بود مقاله تشکر