آیا بازار ارزهای دیجیتال دستکاری شده است؟
به وسیله قابلیت ناشناس ماندن در بازار ارزهای دیجیتال، دستکاری بازار اتفاقی دور از تصور نیست. وقتی که برآورد درستی از خریداران و فروشندگان نباشد، درها به روی مشکلاتی مانند دستکاریهای بازار و وجود نهنگها، باز میشوند.
هنگامی که وزارت دادگستری آمریکا تحقیقاتش را برای معاملات غیرقانونی در اواخر ماه می سال ۲۰۱۸ میلادی شروع کرد، باعث توجه همگان شد. قطعا شاهد کلاهبرداریهای قدیمی که در بازار بورس نیویورک انجام میشد، در بازار ارزهای دیجیتال نیز خواهیم بود. یادمان نرود که این افراد هر تراکنشی که در آمریکا اتفاق بیافتد را پیگیری قضایی میکنند.
هنگامی که قیمت بیت کوین نوسان شدیدی دارد و نشانی از ثبات در آن دیده نمیشود، اغراق نیست که کل بازار ارزهای دیجیتال محلی عجیب برای انجام برنامههای پامپ و دامپ باشد. وزارت دادگستری اخیرا با همکاری SEC و CFTC در حال بررسی دستکاری قیمت بیت کوین از طریق تجارت شستشو (Wash trading) و اسپوفینگ میباشد.
از آنجایی که قیمت بسیاری از ارزهای دیجیتال چیزی توافقی است و به داراییهای واقعی بستگی ندارد، میتوان برداشت کرد که این ارزها خطرناک هستند. اگرچه این موضوع باعث نشده است تا میلیونها نفر از خرید این ارزها اجتناب کنند. گفتنی است که ورود قراردادهای آتی بیت کوین نیز سبب تغییراتی در قیمت این ارز دیجیتال از دسامبر ۲۰۱۷ شد، بطوری که ۷۰ درصد ارزش قیمتی خود را پس از گذشت ۷ ماه از دست داده است.
دستکاری بازار قطعا چیز جدیدی نیست. نهنگها و شیادان و بازیگران بازار از قدیم بودهاند. از زمانی که بازارهای مالی وجود داشتند، این افراد نیز در آنها حضور داشتند. چند دهه قبل برادران هانت با هدف به حاشیه راندن بازار نقره با خرید انبوه در صدد دستکاری بازار بودند (که بطور کامل موفق نشدند) در اواخر قرن ۱۹ میلادی عدهای تلاش کردند که قیمت سهام راهآهن را در بورس نیویورک کنترل کنند.
ارزهای دیجیتال بستر فوقالعادهای برای خلاقان این عرصه فراهم میکند ولی همین خصیصه منجر به دستکاریهای شایع و وسیع در سطح بازار و بالا آمدن ۱,۸۰۰ آلت کوین شده که در بیشتر آنها نشانی از حیات دیده نمیشود.
این همان دلیلی است که دولتها و بانکها و برخی شخصیتهای اقتصادی هنگام صحبت بین بلاک چین و ارزهای دیجیتال تفاوت قائل میشوند و به نوعی همین دلیل نیز سبب محبوبیت بیت کوین ده ساله شده است. حقیقت جالبی است که دوستداران بیتکوین و منتقدان آن به خاطر همین ویژگیاش آن را دوست دارند یا به آن میتازند.
نمیتوان واقعیت را انکار کرد که بسیاری از ICOها برای کلاهبرداری ساخته شدهاند ولی برخی استارتاپ ها نیز وجود دارند که با استفاده از ICO، برای رفع نیاز و موارد استفاده واقعی به وجود آمدهاند.
استفاده از سرمایه جذب شده در جهت رسیدن به اهداف تعریف شده چیزی نیست که برخی استارتاپها از انجام دادن آن خوششان بیاید.
سرقتهای صورت گرفته از صرافیها و وضع قوانین در برخی کشورها نظیر کرهجنوبی و هند و چین، و … همه و همه پارامترهای متغیری هستند که قیمت بیت کوین از آنها متاثر میشود. علاوه بر اینها طراحی خود بیت کوین و محدود بودن آن به ۲۱ میلیون عدد نیز تاثیرگذار خواهد بود.
خبرهای قبلی حاکی از همکاری دادستان فدرال با سیافتیسی (CFTC) – که از نهادهای قانونگذار در حوزه مالی آمریکاست و بر تجارتهای مرتبط با بیت کوین نظارت میکند – است. همانطور که SEC نیز قبلا اعلام کرده، اتریوم را نمیتوان امن دانست و با این حساب این گفته تقریبا شامل تمام ICOها نیز خواهد شد.
تصور اینکه تاکتیکهای کلاهسیاه و کلاهخاکستری که در معاملات استفاده از آنها ممنوع شده است، در بازار و معاملات ارزهای دیجیتال پایهریزی نشده و از آن استفاده نشده باشد، کمی دشوار به نظر میرسد. بدون قانونگذاری و شفافیت کافی در این حوزه، معامله ارزهای دیجیتال برای دولتها (مانند چین و هند) شاید جلوه مجرمانهی خود را حفظ کند. ولی به این معنی نیست که این مکانها برای فعالیتهای استارتآپی حول بلاک چین و حتی استخراج ارزهای دیجیتال و امثال آن مناسب نیستند.
با پیشتازی برخی کشورها مانند کرهجنوبی و مالت در وضع قانون ارزهای دیجیتال، بقیه کشورها نیز آرامآرام باید به این موضوع فکر کنند و درباره آن تصمیم بگیرند.
در همین حال بعضی کشورهای دیگر مانند آمریکا منع تبلیغات ارزهای دیجیتال و بازرسیها را همچنان ادامه میدهد. کشوری مانند ژاپن نیز با قانونگذاری و نظارت بر صرافیهای بزرگ این کشور، سعی در جلوگیری از پولشویی در این حوزه دارد ولی سرقتهای رخ داده از صرافیها، کلاهبرداریها و دستکاریهای قیمت از تعادل بین قانونگذاری، ناشناس بودن و شفافیت جلوگیری میکند.
وقتی شما به تاریخ پردردسر و اعتبار برخی پروژههایی که سرمایه عظیمی در ICOها جمعآوری کردند، نگاه میکنید، (مانند EOS و Tezos) باید از رهبری چنین پروژهای که رقیب اتریوم و نئو محسوب میشود، که خود این رقبا نیز جامعهای بزرگتر و فعالتر هستند و برخی همکاریهای قانونی نیز با شرکتهای معتبر داشتهاند، تعجب کنید. اگر شرکتهای خصوصی نظیر Black.One یا Dynamic Ledger Solutions کلیدهای خصوصی پروژههایی نظیر EOS یا Tezos را نگه دارند آیا این با رویای غیرمتمرکز بودن آنها در تضاد نخواهد بود؟
پس با این حساب در مورد اعتبار ارزهای دیجیتال مختلف جای سوال باقی خواهد ماند و هنگامی که وایت پیپر این پروژهها را کنار هم بگذاریم، عقل سلیم از عدم بقای بسیاری از آنها در بلند مدت خواهد گفت.
در این روزها که ICOها میآیند و میروند و برخی از آنها هم تحت پیگرد قانونی قرار میگیرند، این بیت کوین و نگهدارندگان آن خواهند بود که باقی میمانند. بیتوجه به فراز و نشیبهای بیت کوین، آینده بلاک چین و قراردادهای هوشمند منتظر اجازه کسی نخواهد بود. همانطور که هزاران مورد استفاده برای آن در هر ماه پیدا میشود و برنامههای غیرمتمرکز جدیدی در حال ساخته شدن است.
برای هر صد نفر که به دنبال سودبردن از ارزهای دیجیتال هستند، شاید یک نفر باشد که درباره تکامل بلاک چین برای ساخت دنیایی بهتر اهمیت دهد.
تاکتیک کلاه سیاه و خاکستری چیه؟