درک عمیق بیت کوین به عنوان کلاس دارایی و ابزار سرمایهگذاری
لوئیس لیو (Louis Liu)، فعال مطرح بلاک چین، در مقالهای که در وبسایت مدیوم منتشر شده است، به درک بهتر افراد نسبت به بیت کوین، این کلاس دارایی جدید کمک میکند. وی در مقالهاش بر اساس گفتگوهایی که با مدیران استارتاپها و صندوقهای سرمایهگذاری ارزهای دیجیتال در طی دو سال گذشته داشته، بیت کوین را از سه جنبه مورد بررسی قرار میدهد.
- منحصر به فرد بودنِ بیت کوین
- ارزش اجتماعیِ بیت کوین
- ارزش سرمایهگذاریِ بیت کوین
منحصر به فرد مثل بیت کوین
اولین گام برای فهم بیت کوین دانستن تفاوت بیت کوین با بقیه چیزهاست. دقیقا بیت کوین چه چیزی را تغییر داده است؟
فناوریهای بکار رفته در بیت کوین مانند کلید خصوصی، کلید عمومی، رمزنگاری، دفترکل توزیعشده، پایگاه داده عمومی، اثبات کار، توکنها و …، همه فناوریهایی هستند که از سالها قبل وجود داشته است.
تنها کاری که بیت کوین انجام داد این بود که همه این فناوریها با روشی هوشمندانه و نبوغ آمیز با هم ترکیب و اولین پلتفرم «خودمختاریِ کامپیوتری» را ساخت. پلتفرمی که حساب پول و ارز را از حاکمیت جدا میکند. پیش از این پادشاهان، ملکهها و حکومتهای ملی یا فدرال نشاندهنده حاکمیت بودند و نقطه مشترک همهشان، حق آنها در خصوص ضرب سکه یا چاپ پول است. با ظهور بلاک چین بیت کوین، برای اولین بار در تاریخ بشر، این قدرت توسط یک پلتفرم کامپیوتری عرضه شد: سکهای بر پایه بیتهای رایانهای که بیت کوین نام داشت.
بیت کوین، یک قدرت غیرمتمرکز
غیرمتمرکز بودن قدرت در بیت کوین یکی از ویژگیهای ذاتی آن است و به این معناست که بیت کوین برای اثبات اصالت تراکنشها به هیچ گروه یا نهاد دیگری محتاج نیست. در عوض نودها و ماینرها دو عامل اساسی حفظ این حاکمیتِ غیرمتمرکز به شمار میروند.
میزان تمرکززدایی بلاک چین بیت کوین را میتوان از تعداد نودهای آن متوجه شد. به هر کامپیوتری که به شبکه بیت کوین متصل شود و بلاک چین آن را دریافت کند، نود گفته میشود. نودها بخشهای مهمی برای تولید، دریافت و انتقال پیامها باهدف انتشار تراکنشهای جاری در بلاک چین بیت کوین هستند. نودها به تراکنشهای بیت کوین اجازه میدهند که به صورت همتا به همتا و بدون نیاز به یک نهاد یا گروه ثالث منتقل شوند. در زمان بهروزرسانی نرمافزار بیت کوین (فورک)، هر نود برای پذیرفتن یا نپذیرفتن آن مختار است. بیت کوین از نظر تعداد نودها همچنان با چیزی در حدود ده هزار نود، یکی از بزرگترین بلاک چین های موجود است. تعداد نودهای بیت کوین به نسبت نزدیکترین رقیبش، اتریوم، ۲۰ درصد بیشتر است.
امنیت بلاک چین بیت کوین و اصالت تراکنشهای روی زنجیره آن توسط ماینرها محافظت و تائید میشود. ماینرها باید با تأمین قدرت پردازشی موردنیاز، بلاکها را در قابی به عنوان بلاک چین قرار میدهند. زنجیرهی بیت کوین هم بهعنوان پاداش مقداری بیت کوین به آنها اختصاص میدهد. اگر پاداش بیت کوین از بلاک چین حذف شود ماینرها انگیزه خود را برای محافظت از آن از دست داده و در نتیجه امنیت و قدرت مستقل آن از بین خواهد رفت. امروزه استخراج روزانه بیت کوین بیش از ۷ گیگاوات، معادل مصرف روزانه کشور سوئیس، برق مصرف میکند. توان محاسباتی بیت کوین در مقایسه با سال ۲۰۱۷ رکورد جدیدی را ثبت کرده و به ۱۰۰ کوینتیلیون هش در ثانیه رسیده است.
بالاتر بودن توان محاسباتی به این معناست که افراد بیشتری در حال سرمایهگذاری روی استخراج بیت کوین هستند؛ از طرف دیگر هر چه تعداد آنها بیشتر شود، بلاک چین بیت کوین هم در مقابل امنتر خواهد شد. خیلیها توان مصرفی بیت کوین را برای محیط زیست مضر میدانند اما این بیش از اندازه اغراق آمیز است و نمیتوان بر آن تکیه کرد. طبق دادههای کوین شیرز (Coinshares)، نزدیک به ۷۴٫۱ درصد توان مورد نیاز بیت کوین از طریق منابع انرژی تجدید پذیر تأمین میشود. جالب است بدانید که ۶۰ درصد برق مورد نیاز بیت کوین نیز از چین میآید.
ارزش بیت کوین وابستگی مستقیمی به توان پردازشی مورد نیاز آن دارد. ماینرها برای استخراج بیت کوین باید میزان مشخصی برق هزینه کنند. اگر بیت کوین برای استخراج نیازی به مصرف برق نداشته باشد، امنیت آن بهطور کلی از بین خواهد رفت و شبکه آن بهسادگی مورد حمله قرار خواهد گرفت. از بین رفتن قدرت محاسباتیِ بیت کوین باعث خواهد شد که دیگر یک قدرت مستقل کامپیوتری نباشد؛ در این صورت ارزش خود را از دست خواهد داد.
اگر فرد یا افرادی قصد تخریب بیت کوین را داشته باشند، نه تنها برای خرید دستگاههای استخراج، بلکه برای تأمین توان الکتریکی مورد نیاز آنها نیز متحمل هزینه خواهند شد. آنها برای غلبه بر رقم کنونیِ توان محاسباتی بیت کوین باید توان الکتریکی معادل مصرف یک روز کشور سوئیس را تأمین کنند. مشخص است که با افزایش روز افزون توان محاسباتی بیت کوین، نابود کردن آن هم تبدیل به کار بسیار دشوارتری خواهد شد.
بیت کوین تاکنون بارها توسط هکرهای زیادی مورد حمله قرارگرفته است که هیچکدام از آنها موفقیتآمیز نبوده است و این امنیت بالای بیت کوین را به اثبات میرساند. البته میتوان انتظار داشت که در آینده سازمانها و کشورهای زیادی به دلیل خطری که از جانب بیت کوین متوجه قدرت آنها میشود، آن را مورد تهاجم قرار دهند. در این صورت تنها زمان است که میتواند قدرت مستقل و امنیت بیت کوین را در آینده ثابت کند.
افسانه بلاک چین
فناوریهای ارزشمند مبتنی بر بلاک چین باید دارای دو ویژگی مهم باشند. اول این که ارزش فناوری بلاک چین در غیرمتمرکز بودن آن نهفته است؛ یعنی هیچ فرد یا نهادی نباید این توانایی را داشته باشد که به آسانی تراکنشهای جاری در بلاک چین یا زیرساختهای آن را تغییر دهد. اگر به آسانی بتوان دادههای موجود در یک بلاک چین را تغییر داد، آن زنجیره دیگر یک سیستم غیرمتمرکز نخواهد بود و کاربرد اصلی خود را از دست خواهد داد. تمرکززدایی هدف اصلی و نهایی فناوری بلاک چین است. این ویژگی حداقل در مورد بیت کوین تحقق یافته است، چراکه توانسته پولی غیرمتمرکز برای مردم ایجاد نماید. تنها نوآوریای که در دل بلاک چین میتوان یافت، ایجاد یک حاکمیت غیرمتمرکز در دنیایی مجازی است.
علاوه بر اینها باید در نظر داشت که ثبات، استقلال و کمیابی یک نظام پولی بر ارزش بلاک چین تأثیر خواهد گذاشت. اگر یک ارز را بر روی بلاک چین پیادهسازی کنیم، با از بین رفتن ارزش آن ارز، بلاک چین هم معنای خود را از دست خواهد داد. سیاست پولی و شیوه عرضه بیت کوین در طی ده سال گذشته هیچ گاه به اشتباه عمل نکرده است. چیزی که بیت کوین را ارزشمند میکند شیوه عرضه پایدار و قابل پیشبینی و مقدار محدود آن است. بسیاری از فناوریهای بلاک چین و ارزهای دیجیتال موجود در بازار از هیچکدام از خصوصیات ذکرشده برخوردار نیستند. در حال حاضر تنها بیت کوین است که دو ویژگی را به شکل قابل قبولی ارائه میدهد و برخورداری از هرکدام از آنها بدون وجود دیگری قابل قبول نیست.
بیت کوین و نه بلاک چین
خیلی از مردم هنوز بیت کوین را درست درک نمیکنند و معتقدند که بلاک چین قدرتمندتر از بیت کوین بوده و نوآوری بیشتری نسبت به آن دارد. بلاک چین آن تحولی نیست که قرار است جهان را تغییر دهد، بلکه شعاری است که توسط سرمایهگذاران و استارتاپها و برای برآورده کردن اهداف تبلیغاتی و بازاریابی آنها خلق شده است. خیلی از شرکتها توانستهاند صدها میلیون دلار از سرمایهگذارانی که هیچ چیز از بلاک چین نمیدانند، پول بگیرند. عبارت «بیت کوین، بلاک چین نیست» کاملاً برای تصحیح بازار بههمریخته و بیسواد امروز، مناسب است. نوآوریِ متحولکننده و واقعی، ارز بیت کوین و پلتفرم بلاک چین آن است و نه مفهومی با نام بلاک چین.
ارزشهای اقتصادی-اجتماعی بیت کوین
آیا اصلا بیت کوین ارزشی غیرمادی دارد؟ پاسخ به این سوال سالهاست ذهن بسیاری از متخصصین امر را به خود مشغول کرده است.
مقایسه بیت کوین، دلار و طلا
از آنجایی که بیت کوین یک شرکت نیست و نمیتوان از عرضه سهام آن سود کسب کرد، پس از هیچ ارزش ذاتی برخوردار نیست. میتوان بیت کوین را یک ارز دانست و در این صورت بیت کوین هم مثل بیشتر ارزها هیچ ارزش ذاتی نخواهد داشت. طلا، دلار و ارزهای ملی تنها به دلیل خاطر سیاستهای پولیِ دولت پشتیبانشان است که مورد استفاده قرار میگیرند. بزرگترین چالش پیش روی بیت کوین این است که چگونه به یک شناخت گسترده اجتماعی دست پیدا کند. چالشی که فائق آمدن بر آن بسیار سخت و نفسگیر است اما این مسئله نباید مانع تلاشمان شود.
تاکنون امکان تبادل ارزش و تسویهحسابهای جهانی توسط بیت کوین میسر شده است. بیت کوین همان منطقی را دنبال میکند که طلا در طی ۲,۰۰۰ سال و دلار در ۷۰ سال گذشته را به عنوان ارزهایی جهانی مطرح کرده است. بیت کوین بهعنوان یک ارز کمیابتر، شفافتر و همتا به همتا حتی از طلا و دلار هم بهتر است. بیت کوین به این دلیل کمیاب است که کد تعبیه شده در آن حداکثر تعداد واحدهای قابل عرضه را ۲۱ میلیون تعیین کرده است و تغییر این تعداد احتیاج به اجماع ۵۱ درصد از اعضای شبکه دارد؛ به عبارت دیگر چند فرد [خاص] از چنین قدرتی برخوردار نیستند.
بیشتر بخوانید: مقایسه بیت کوین و طلا از نظر ارزش برای سرمایهگذاری
نکته مهم بعدی این است اشخاص ثالث نمیتوانند برای آن قانون وضع کنند. هیچکس نمیتواند یک تراکنش جاری در شبکه را تغییر داده و یا از استفاده دیگران از آن جلوگیری کند. این ویژگی توانست سطحی از آزادی را به اقتصاد جهان هدیه کند که قبلاً سابقه نداشت و از این لحاظ تنها با آزادی اطلاعاتی که اینترنت به دنیا عرضه کرد، قابل مقایسه است.
طلا یک دارایی ارزشمند با هزاران سال قدمت است که اکثر مردم ارزش آن را قبول دارند و دلیل برتری آن بر بیت کوین نیز همین مسئله است. ما نمیتوانیم بیت کوین را ازنظر قدمت یا اعتبار با طلا مقایسه کنیم. برتریِ دلار هم در این است که دلار یک ارز جهانی است و اثر شبکهای آن بههیچوجه با بیت کوین قابل مقایسه نیست. این برتریها ویژگیهایی است که بیت کوین نمیتواند در کوتاهمدت جای آنها را پر کند اما شاید روزی ما توانستیم ارزش بیت کوین را بهعنوان ارزی که نمیتوان آن را از خارج کنترل یا به طور دلخواه تولید کرد، درک کنیم.
بیت کوین بهعنوان یک ارز واسط
بیت کوین حتی در صورت موفقیت هم جایگزین هیچکدام از ارزهای ملی نخواهد شد، اما میتواند بالاتر از ارزهای ملی قرار گرفته و تبدیل به یک ارز واسط، یک سیستم تسویهحساب پولی بیطرف و یک استاندارد [تعیین] ارزش جدید شود. همانطور که در حال حاضر هم چند سیستم اندازهگیری جهانی مثل مایل برای مسافت و کیلوگرم برای وزن را در اختیار داریم. این مقیاسها هیچگاه به دلایل سیاسی تغییر نخواهند کرد اما در اقتصاد بعد از کنار گذاشتن استاندارد طلا (پول با پشتوانهی طلا) هیچ استاندارد جدیدی برای سنجش ارزش پول جای آن را نگرفته است. شاید امروزه ارز جهانی بر پایه دلار آمریکا ارزشگذاری شود اما این ارز هم به دلایلی مثل آسیبپذیری آن در برابر اعمالنفوذهای سیاسی و سیاستهای پولی و افت ارزش آن در دراز مدت، به هیچ وجه مقیاس خوبی نیست. چیزی که ما در دنیای پر از پولهای اضافهی خود به آن نیاز داریم یک استاندارد ارزش پولی غیرسیاسی است.
بیت کوین هم در همین راستا این توانایی بالقوه را دارد که به یک استاندارد تسویهحساب غیرسیاسیِ بینالمللی بدل شود. در حال حاضر تنها بانکها میتوانند در شبکههای تسویهحساب منطقهای یا بینالمللی (سوئیفت، Fedwire ،ACH ،CHAPS ،VISI و مسترکارت) مشارکت کنند. افراد، سازمانها و دولتها هم تنها از طریق این بانکها میتوانند در این شبکهها فعالیت داشت باشند. استفاده از این شبکهها برای انتقال پول به خارج میتواند چندین روز طول بکشد؛ پروسهای بسیار مبهم و پرهزینه که امکان اعمال نفوذ سیاسی نیز در آن وجود دارد.
در عوض یک پلتفرم باز را تصور کنید که در آن افراد، کسبوکارها و دولتها بتوانند تسویهحسابهای خود را به صورت همتا به همتا و بیست و چهار ساعته انجام دهند. پلتفرمی بسیار کمهزینه و شفاف که فارغ از محدودیتهایی مثل زمان، مکان، مبلغ و ایدئولوژیهای سیاسی عمل میکند. این چیزیست که میتواند پول را متحول کند. روندی درست به مانند اینرنت که جریان انتشار اطلاعات را منقلب کرد.
در دنیای بیت کوین، همه ارزها بر پایه بیت کوین و ساتوشی (کوچکترین واحد اندازهگیری بیت کوین) ارزشگذاری خواهند شد. اگر پدربزرگتان از شما پرسید که هر دلار چند بیت کوین میارزد شما به عنوان مثال میتوانید بگویید حدود ۷,۲۰۰ ساتوشی (نسبت به قیمت روز بیت کوین). نفت حدود ۱۹,۰۰۰ ساتوشی، تولید ناخالص ملی آمریکا ۵ میلیون بیت کوین و ذخیره ملی تایوان ۱۰۰,۰۰۰ بیت کوین است. از این ارزشگذاری بر پایه بیت کوین میتوان در بسیاری از مبادلات ارزشِ مبتنی بر پول استفاده کرد.
اگر بنیان مالی آینده بر پایه بیت کوین بنا شود، دنیای آینده با دنیایی که ما امروز میشناسیم بسیار متفاوت خواهد بود. اگر قیمت یک ارز به طور مداوم کاهش پیدا کند مردم تمایل بیشتری به خرج کردن آن خواهند داشت چرا که اگر آن را خرج نکنند ارزش کمتری نسبت به روز قبل خواهد داشت.
سازمانهای مالیِ امروز برای اطمینان از حفظ ارزش داراییهای مشتریان خود آنها را به سرمایهگذاری تشویق میکنند، چرا که سرمایهگذاری در داراییهای غیر نقدی تنها راه مبارزه با تورم است. این سازمانها آنقدر بزرگ و پرنفوذ هستند که نمیتوانند سیاستهای پولی ملی پشت پرده را نادیده بگیرند.
اگر نظام پولی بر پایه یک پول غیر تورمی بنا شده باشد، عادتهای مصرفی مردم آن کشور هم تغییر خواهد یافت. در این صورت آنها به جای خرج کردن ترجیح میدهند پول خود را ذخیره کنند. برعکس، در صورتی که سرمایهها سنتیتر شوند، شیوهی سرمایهگذاری مردم در آینده هم محتاطانهتر خواهد شد. بیت کوین بهعنوان یک ارز کمیاب در عصر تورم سرمایهها میتواند به ابزاری برای مبارزه با تورم تبدیل شود.
ارزش سرمایهگذاریِ بیت کوین
بیت کوین یک پروتکل متنباز است. برخلاف تاریخچه یک شرکت (مثل آمازون که بازار خردهفروشی را دگرگون کرد و اپل که جایگزین نوکیا شد)، در تاریخچه یک پروتکل هیچ رونق، نوآوری، رقابت یا تحولی در نظر گرفته نمیشود. بعد از پیادهسازی یک پروتکل، تغییر دادن آن کار بسیار دشواری خواهد بود. برای مثال ما امروز از پروتکل اینترنت برای انتقال داده روی اینترنت استفاده میکنیم. کمپانی سیسکو سعی کرد در دهه ۹۰ از پروتکل دیگری استفاده کند اما در نهایت این پروتکل IP بود که تبدیل به بهترین انتخاب ما شد.
امروزه ما تنها از این پروتکل استفاده میکنیم و اگرچه تلاشهایی برای خلق یک پروتکل بهتر انجامشده است اما هیچ یک از ما تاکنون اسم آنها را هم نشنیدهایم. هنگامیکه یک پروتکل جای پای خود را محکم کرد و اثر شبکهای خاص خود را پیاده ساخت، جایگزین کردن آن با یک پروتکل جدید به هیچ وجه کار آسانی نخواهد بود. پروتکل بیت کوین فعلاً استاندارد اصلی اینترنتِ پول است و هیچ پروتکل دیگری نتوانسته سهم خود از بازار را به سطحی برساند که بتواند جای آن را بگیرد.
همه چیز از آن برنده است
منطق نهفته در این جمله در یک دنیای غیرمتمرکز مصداق بارزتری خواهد داشت. در حال حاضر هم فناوریها و کاربردهای بلاک چینی جالب زیادی توسط استارتاپها در حال پس دادن امتحان خود هستند اما آنها حتی در صورت موفقیت هم به احتمال زیاد نخواهند توانست جایگزین بیت کوین شوند. بیش از ۲,۰۰۰ ارز دیجیتال در بازار وجود دارند که اکثر آنها فاقد توسعهدهندگان باکیفیت، جامعهی کاربری بزرگ یا فعالیت قابل توجهی در بازار هستند و کار بسیاری از آنها را باید از همین حالا تمامشده دانست.
بیت کوین برخلاف آنها طی دهه اخیر عملکرد بسیار خوبی داشته است. این شبکه چیزی در حدود ۶۰ میلیون نفر کاربر دارد و تعداد آنها در هرماه بهطور متوسط ۱ میلیون نفر افزایش مییابد. شبکه بیت کوین هرروز میلیاردها دلار تراکنش را پردازش میکند. مجموع تعداد کاربران دیگر ارزهای دیجیتال کمتر از ۵ میلیون نفر و میزان تراکنشهای پردازششده روزانه توسط شبکههای آنها تنها ۱ درصد بیت کوین است. با این حساب میتوان گفت که نزدیک به ۹۲ درصد از کارمزدهای تراکنشهای جاری مربوط به بیت کوین است.
حالا که بیت کوین به مقداری از اثر شبکهای موردنیاز خود دستیافته است، تلاش برای جایگزین کردن آن از نظر اقتصادی مؤثر نخواهد بود زیرا برای جایگزین کردن بلاک چین بیت کوین باید مقادیر زیادی سرمایه، برق، استعداد و سختافزار هزینه شود؛ اما در مقابل، بنا کردن یک ساختار جدید بر پایههای بیت کوین بسیار مقرون به صرفه است.
برای مثال، میتوان بهسرعت و هزینه تراکنشهای بیت کوین اشاره کرد که همواره از سوی شرکتهای حوزه پرداخت مورد انتقاد قرار گرفته است. بلاک چین بیت کوین تنها قادر به پردازش ۳۰۰۰ تراکنش در هر ۱۰ دقیقه است. کاربران برای ثبت شدن تراکنش در بلاک چین آن باید ۱۰ دقیقه و برای برگشتناپذیر شدن آن یک ساعت منتظر بمانند و در پایان برای انجام این کار کارمزدی معادل نیم دلار یا بیشتر به ماینرها پرداخت میشود.
ظهور شبکه لایتنینگ توانست مشکلات سرعت پایین تراکنشها و هزینه بالای آنها را حل کند. شبکه لایتنینگ یک شبکه لایه دو غیرمتمرکز است که روی بیت کوین پیادهسازی شده است. این شبکه با بهکارگیری امنیت نهفته در بیت کوین میتواند از هزاران تراکنش در هر ثانیه پشتیبانی کرده و کارمزد تراکنشها را به یک ساتوشی تقلیل دهد. راهحل لایه دو دیگر یعنی RSK یا Rootstock بیت کوین را قادر میسازد تا از مزایای قراردادهای هوشمند اتریوم، بدون فدا کردن خصوصیات امنیتی آن، بهرهمند شود. لیکوئید (Liquid) هم یکی از زنجیرههای جانبی بیت کوین است که میتواند قراردادهای هوشمند صادر کند. زنجیرهای که تتر (Tether) نیز بر روی آن فعالیت میکند.
تا زمانی که به امنیت و قدرت بیت کوین خدشهای وارد نشود میتوان انتظار داشت که فناوریهای لایه دو دیگری هم به بیت کوین منتقل شده و شرکتهای بیشتری خود را در پیادهسازی اکوسیستم آن دخیل کنند. رشد هر چه بیشتر اکولوژی بیت کوین میتواند ارزش و کاربردپذیری آن را افزایش دهد.
روند و قیمت تاریخی بیت کوین
حباب عرضه اولیه سکه (ICO) در سال ۲۰۱۷ درست مشابه حباب اینترنت در سال ۲۰۰۰ بود. در هر دو مورد چشمانداز و ارزش فنی کوتاهمدت آنها بسیار بیشتر از ارزش واقعیشان مورد توجه قرار گرفته بود و کاهش قیمت، نتیجهی طبیعیِ بدبینی موقت سرمایهگذاران نسبت به آنها بود. نکته جالب در مورد بیت کوین این است که برخلاف حباب دات کام، این ارز از سال ۲۰۱۰ سه بار سقوط قیمتهایی با میانگین کاهش ۷۹ درصد را تجربه کرده است و هر بار پس از سقوط، موج جدیدی از افزایش قیمت را در پیش گرفته است.
بازار نزولی سال ۲۰۱۷ هم مانند دو مورد قبلی تنها یک اصلاح قیمت دورهای در بازار بود که تأثیری بر منحنی حرکتی بلندمدت بیت کوین نداشت. ثبت کف قیمتی ۳,۲۰۰ دلار و اوج گرفتن مجدد آن تا ۱۰,۰۰۰ دلار در سال ۲۰۱۹ بهترین علامت برای خروج از بازار نزولی است. در می سال ۲۰۲۰ (تاریخ تقریبی) میزان خروجی بیت کوین برای سومین بار نصف خواهد شد. این به این معنی است که بیت کوین تولیدشده به ازای هر بلاک از ۱۲٫۵ به ۶٫۲۵ کاهش خواهد یافت. اگر اثر هر رویداد هاوینگ را بر قیمت در نظر بگیریم (بهطور میانگین ۵,۴۳۹ درصد) میتوان اینطور نتیجهگیری کرد که سال ۲۰۱۹ زمان خوبی برای خرید بیت کوین بود.
ابعاد بازار بیت کوین
ارزش بازار بیت کوین در حال حاضر در حدود ۲۰۰ میلیارد دلار است؛ یعنی تنها ۰٫۰۹ درصد حجم بازار طلا و ارزهای فیات! اما اگر بیت کوین بتواند تبدیل به یک استاندارد ارزش و یک شبکه تسویهحساب بینالمللی شود ارزش آن بسیار بالاتر از طلا و ارزهای فیات خواهد شد. حجم کلی بازار طلا حدود ۸ تریلیون دلار است. با اتکا بر همین نکات، چنانچه ارزش بازار بیت کوین به طلا برسد، ارزش هر بیت کوین ۳۰۰ هزار دلار خواهد بود. حال اگر ما در محاسبه خود بیت کوین را با میزان محدود پول در گردش دنیا (۴۰ تریلیون دلار در حال حاضر) مقایسه کنیم ارزش آن ۲ میلیون دلار خواهد بود. این مسئله را باید در نظر داشت که عرضه بیت کوین محدود، اما تعداد بیت کوینها در رقم ۲۱ واحد محدود شده است.
ارزش بیت کوین بهعنوان طلای دیجیتال و یک دارایی مستقل
بیت کوین بهعنوان طلای دیجیتال و یک دارایی مستقل میتواند به شکل سرپناهی در برابر ریسکهای مالی دنیای ما عمل کند. در دنیای متلاطم امروز، خطرات جغرافیایی-سیاسی مثل جنگ تجاری آمریکا و چین، اعتراضات خونین هنگ کنگ و مانند آنها قیمت بیت کوین را افزایش خواهد داد. داراییهای سنتی مثل بازار سهام، اوراق قرضه و املاک جنبههای مثبت چندانی در وضعیت کنونی بازار ندارند. سرمایهگذاران، این روزها بهسختی میتوانند داراییای را پیدا کنند که ضمن برخورداری از ریسکهای نامتقارن (ریسک یک افزایش قیمت ناگهانی) و سود مناسب، قیمت پایینی داشته باشد. از نظر معیار ریسک به سود، بیت کوین در میان تمام داراییهای عمده بازار دارای بالاترین میزان نسبت شارپ (Sharpe Ratio) است.
نتیجهگیری
بیت کوین در بحبوحه بحرانهای مالی سال ۲۰۰۸ زاده شد. ساتوشی ناکاموتو در پیغامی که در یکی از بلاکهای بیت کوین قرار داده بود مینویسد:
صدراعظم در آستانه یک کمک مالی دیگر برای بانکها.
تایمز؛ سوم ژوئن ۲۰۰۹،
ناکاموتو به نوعی بیت کوین را، راه نجاتی برای سیستمهای فعلی میداند. ده سال از آن زمان میگذرد و مشکلات اجتماعی و خطرات مالی آن دوره هنوز به قوت خود باقیمانده است. اخیراً هم با شروع دور جدید بحرانهای اقتصادی، قیمت بیت کوین واکنش خوبی از خود نشان داد.
این فناوری شاید تنها امید نوع بشر برای فرار از سیاستهای پولی بیملاحظه بانکهای مرکزی و خلق بی حدوحصر اعتبارات مالی توسط دولتها باشد. در صورت موفقیت بیت کوین، سرمایهگذاران اولیهای که دانش و درک خود از این فناوری را توسعه دادند، بر دیگران برتری خواهند داشت. درک صحیح آنها از دنیای دیجیتالی آینده میتواند جامعه امروز ما را به جلو براند. بیت کوین اختراعی است که میتواند با قدرت و ابتکاری بسیار بالاتر از یک گل لاله جهان را متحول کند. بیت کوین با ارائه یک نظام پولی باز، شفاف، محدودشده، همتا به همتا و غیرمتمرکز، راهحل جایگزین جدیدی را به جامعه ما هدیه میدهد.
بسیار خوب بود.
عالی نوشته شده و عالی
هم ترجمه شده.
زنده باد