من از ارزهای دیجیتالی متنفر نیستم، اما …
مطالبی که در زیر آمده است، ترجمه ای از مقاله جیسون کلوکینس (Jason Calacanis)، کارآفرین و سرمایه گذار بزرگ در بیش از ۱۵۰ کمپانی بزرگ است. وب سایت ارز دیجیتال صحت مطالب مندرج در این مقاله را تایید یا رد نمی کند.
یکی از دوستان نزدیکم، از من پرسید: «اگر اینطور باشد که می گویی، پس ۹۰ درصد از پروژههای ارزهای دیجیتالی، کلاهبرداری و ناکارآمدند، با گفتن این موضوع به مردم چی گیرت میاد؟»
برای جوابش، کمی فکر کردم.
چرا در توییتر، پادکستم و CNBC به مردم عادی در مورد سرمایهگذاری در بازارهای ارزهای دیجیتالی که پر از بیقانونی، هویتهای نامشخص، کلاهبرداری های ساده، هکهای بسیار و افراد نادرست، هشدار میدادم؟
در جوابش گفتم: «برای محافظت از مردم در قبال از دست پول هاشون؟»
رابطه من و ارزهای دیجیتالی با برسی ریزبهریز بیت کوین و پروژههای مشابه از همان روزهای ابتدایی، بسیار پیچیده است.
شش سال پیش با نوشتن مقالهای بانام «خطرناکترین پروژههایی که تابهحال دیدهایم» سعی کردم تا چهرهای از سرمایهگذاری در محیط بیت کوین را به بسیاری نشان دهم.
اگر بیپرده بخواهم صحبت کنم باید بگویم، باوجود اینکه من در ارزهای دیجیتالی سرمایهگذاری نمیکنم، اما اطلاعات زیادی از آنها با سرمایهگذاری در استارت آپ هایی نظیر «اوبر»، «ابرا» و «تالا» در اختیاردارم.
پنج نکته اصلی در این میان وجود دارد که قصد در میان گذاشتن آنها، با شما را دارم.
برای بسیاری سرانجام بدی خواهند داشت
نام بردن تمام ریسکها و خطرات در این فضا، ده مقاله برای من زمان برد، اما اگر بخواهم بخشهای مهمی از آن را که حتی افراد صاحب منصب در ارزهای دیجیتالی نیز با آنها مخالف نیستند، اشارهکنم، از دزدیده شدن میلیاردها دلار از این ارزها شروع خواهم کرد. بسیاری از ICO ها با ایدههایی وحشتناک توسط افرادی اداره میشوند که هیچگونه سابقهای در به سرانجام رساندن پروژههای شان نداشتهاند که «بیت کانکت» یکی از نمونههای بارز این قبیل کارهاست. یا هم که میتوانید بهسادگی به چت رومهای پامپ اند دامپ مراجعه کنید که بسیاری بدون در نظر گرفتن بازاریابیهای لازم اقدام به خرید و فروش سکههای دیجیتالی میکنند.
در این میان، ممکن است بسیاری از پروژهها با شکست روبهرو شوند، اما بسیاری از این پولها نیز سرانجام بهدست پروژههایی باکیفیت بالاتر میرسند که در بلندمدت موفق خواهند بود؛ که صد البته هیچ جای تضمینی نیست.
در واقع بعید نیست که بیت کوین به سمت صفر میل کند!
همچنین بخوانید: آیا بیت کوین نابودشدنی است؟ / بررسی ۷ سناریو
ICOها بهشدت ازلحاظ اقتصادی ضعیفاند
ICO ها را میتوان نقطه تاریک بازار ارزهای دیجیتالی نامگذاری کرد. بسیاری از آنها تیمهایی دارند که خود را ثابت نکردهاند که البته بدان معنی نیست که درنهایت شرکتهایی موفق را دستوپا نخواهند کرد، اما میتوان گفت که سرمایهگذاری در چنین تیمهایی ریسک بزرگی است.
وقتیکه به یک ICO نگاه میکنید، در نظر داشته باشید که ریسکهایی با درجه اهمیت متفاوت و بالا، بهصورت بههمپیوسته در میان قرار دارند.
بیشتر ICOها دارای این ریسکهای مشترک هستند:
تیمهایی آزمایش نشده. برخی از آنها استاد دور زدن و کلاهبرداری اند و تعدادی از آنها نیز کاملاً ناآشنا با این علوم
از آنجاییکه بودجه بیشازاندازه، اتفاق بسیار خطرناکی است، پروژههای ردهبالا، پولهایی بسیار بیشتر از حد مجاز را دریافت میکنند.
تعداد بسیاری از آنها، ایدههایی مشتق و بد دارند که تنها مهر ارزهای دیجیتال بر روی آنها زدهشده. اوبر با توکن و توییتر غیرمتمرکز از جمله این ایدهها هستند.
شما سهام این شرکتها را خریداری نمیکنید، تنها توکن هایی را میخرید که برخی از آنها در آینده بهدست شما خواهند رسید. SAFT را میتوان از مشهودترین نمونههای اینگونه توکن ها دانست.
ما در اینجا از پنجاه سال آئین نامههای قانونی و سیستمهای قانونگذاری آزمایششده بهره میبریم.
ما با بنیانگذاران این کسبوکارها بهکرات دیدار میکنیم که کاملاً با ریختن بیت کوین در جیب آنها در تضاد است.
من نمیگویم که هیچگاه در زمینه توکن ها سرمایهگذاری نخواهم کرد، اما برایم کاملاً روشن است که توکن ها عمدتاً نه یک همکاری از نوع کیک استارتری اند، نه یک کمک، هدیه یا حتی یک نوع کلاهبرداری.
در این میان تنها ۱۰ درصد شانس اجرای کاملاً یک پروژه وجود دارد و فراتر از آن، به همین میزان شانس موفقیت را میتوان از دیدگاه یک سرمایهگذار، برای آنها متصور شد. از این میزان نیز تنها ده الی بیست درصد آنها رنگ موفقیت را به خود خواهند دید.
تمام اینها، مدارکی دال بر این حقیقتاند که ۹۸ درصد این گونه پروژهها به از دست دادن پول و سرمایه منجر میشوند. این یعنی باید پنجاه برابر پولی که در یکی از پنجاه خرید توکن های خود صرف کردهاید، ایجاد کنید تا بتوانید پول از دست رفته را جبران نمایید.
همچنین بخوانید: انواع کلاهبرداری در حوزه ارزهای دیجیتال؛ چگونه قربانی نشویم؟ + ویدیو
بیت کوین خود ممکن است به صفر میل کند
کسانی که بیت کوین را نگه میدارند شاید این ادعا را کاملاً بیاساس تصور کنند، اما بارها و بارها دیدهام که در مراحل اولیه چنین پروژههایی، ممکن است تعدادی که انتظار رشد از آنها میرفت، با نابودی مواجه شوند و دهمین بخش از فهرست آنها ممکن است با موفقیتهایی عجیب روبهرو گردد.
بسیاری از ماقبل از ظهور گوگل در سال ۱۹۹۸، از «اسک جیوز»، «لایکاس» و «لوک اسمارت» استفاده میکردیم. از طرفی قبل از ظهور فیسبوک در سال ۲۰۰۴، «سیکس دگریز»، «فرندستر» و «مای اسپیس» جای آن را برای ما پر میکردند.
بیت کوین در حال حاضر با چالش بسیار بزرگ در مورد سرعت انجام تراکنشها، کارمزدهای بالا و تحمیل آئیننامهها مواجه است؛ که مشکل آخر میتواند باعث شود تا کار بیت کوین یک سره گردد.
چیزی که بیشتر از همه در مورد آن اطمینان دارم، این است که بیت کوین درست بهمانند دیگر تکنولوژیهایی که درگذشته وجود داشتهاند، از رده خارج خواهد شد و جای خود را به فناوریهایی بهمراتب بهتر خواهند داد. این فناوری ها میتوانند یک فورک برای بیت کوین یا محصولی کاملاً جدید باشد.
باگذشت بر اطلاعات مصرفکنندگان نیز اضافه خواهد شد که این یعنی آنها محصولات بهتر را سریعتر خواهند شناخت. نقلمکان از «هاتمیل» به «جیمیل»، «به لک بری» به «آیفون» و دایل آپ به اینترنتهای پرسرعت همه و همه از یک جنس هستند.
کاربران دقیقاً رفتاری را با بیت کوین خواهند کرد که با بلک بریهای خود کردند، بدون هیچگونه وفاداریای و این آینده بیت کوین خواهد بود چراکه بیت کوین چیزی جز پیشبینی و گمانهزنی نیست. تنها تفاوت در اینجا این خواهد بود که این نقلمکان هیچگونه هزینه را در بر نخواهد داشت و نیازی نیست برای خرید آیفون، بلک بری خود را بفروشید.
هجوم کاربران به سمت بیت کوین را میتوان طی روزها و ساعتها دید؛ اما نمونههای مشابه در مورد RIM و AOL چندین سال به طول انجامید.
در میان ممکن است سروکله آمازونها و گوگلهای ارزهای دیجیتالی پیدا شود
حدس من این است که در آینده شاهد، «نتفلیکس»، گوگل و آمازونهایی در بازار ارزهای دیجیتالی خواهیم بود. وقتی هم که زمانش فرا برسد، پنجرهای ده ساله برای خرید سهام و سود بردن وجود خواهد داشت.
اگر هم که عاشقانه به دنبال ارزهای دیجیتالی هستید، نصیحتهای من به شما این خواهند بود:
پنجاه درصد زمان خود را صرف یادگیری کنید.
بیشتر از پنج درصد از سرمایه خود را در یک سبد سرمایهگذاری نکنید.
آماده از دست دادن، تمام سرمایههایی که بر روی یک سبد گذاشتهاید، باشید.
اگر به موفقیت بسیاری رسیدید، چیزی در حدود پنجاه برابر سرمایه اصلی، مقداری از آنها را بهعنوان «بیمه حماقت» بفروشید.
مورد آخر، مهمترین بخش صحبتهای من بود. مجبورم که با بعضی از دوستان خودم همدردی کنم. چرا که آنها در اوایل آغاز بهکار بیت کوین، اقدام به خرید کرده بودند و حالا از لحاظ ارزهای دیجیتالی بسیار ثروتمندند اما پولندارند!
اگر نود درصد ثروت شما بهصورت ارزهای دیجیتالی است، پس ضرر کردهاید مگر اینکه کنترلی بر آنها داشته باشید. برای مثال اگر شما «جف بزوس» بودید، مقادیر بالایی از سهام آمازون را در اختیار داشتید و این مشکل بزرگی نبود چراکه شما میتوانستید تمام شرکت را کنترل نمایید.
بنیانگذاران کسبوکارها، مراقب ICOها باشید
اگر شما پول افراد را در قبال توکن هایی گرفته باشید که آنها فکر میکنند روزی بهکارشان خواهد آمد، به یاد داشته باشید که نزدیک به نود و نه درصد آنها، بر عقیده بودند که این توکن ها بهنوعی حاشیه امنیتشان است.
اگر مردم برای پول درآوردن این توکن ها خریدهاند، پس دیگر کاراییای به این عنوان نخواهند داشت، حتی اگر بهصورت کتبی نوشته و پای آن را امضا کرده باشند.
چرا؟ به این خاطر که چندین درصد از سیستمهای قانونی ما طرف سرمایهگذاران خرد را خواهند گرفت. به همین دلیل شما به دادگاه اظهار خواهید شد و از شما پرسیده خواهد شد که چرا برای فروش توکن هایی که جنبه امنیتی نداشتهاند، در سرتاسر دنیا شمارش معکوس گذاشتهاید.
حتی اگر پیروز هم شوید، این پیروزی بسیار وحشتناک خواهد بود. تنها کافی است، از افرادی که بابت حباب دات کام مورد پیگرد قانونی گرفتهاند سؤال کنید. شاید پاک کردن نام و شهرتشان، باوجود بیگناهی، یک دهه برایشان وقت برده باشد. بقیه آنها نیز تا آخر عمر باید به دنبال این کار باشند.
مخلص کلام
من از ارزهای دیجیتالی متنفر نیستم، اما از دیدن افرادی که به این واسطه گول میخورند چرا.
این بازار در حال حاضر توسط FOMO اداره میشود که یعنی برای درصد عظیمی از مردم در خطر هستند.
برای سرمایهگذاری در این صنعت کاملاً آزادی هستید، اما بیشتر از آن مراقب باشید.
سلام.یک سوال؟ چرا صرافی های بزرگ برای تریدرهای حرفه ای حساب مجازی ایجاد نمیکنند.مثلا برای ارزهای دپو شده یک بالانس مجازی در یک بازه زمانی ایجاد بشه بدون اینکه واقعا تراکنش انجام بشه میزان سود وزیان از این بالانس برداشت یا اضافه بشه بعد از اتمام زمان ایجاد شده یا اتمام موجودی بالانس به صورت واقعی تغییرات روی موجودی ارز اعمال بشه. اینجوری تراکنش خیلی سریع در نتیجه فی تراکنش فقط در انتها محاسبه میشه .کارمزد صرافی هم میتونه بسیار کم بشه.البته این نظر شخصی ولی شاید در اینده نزدیک مانند بعضی از بازارهای بورس اجرایی بشه.