چگونه بلاکچِین باعث تغییر شکل رسانه های دیجیتال می شود؟
بلاکچِین ها همچنان که در حال تکامل می باشند و صنایع متعددی که بطور فزاینده ظاهر می گردند را تحت تاثیر خود قرار می دهند. همانطور که اینترنت در طول زمان ابعاد مختلفی را تحت تاثیر قرار داده ما نیز انتظار داریم بلاکچِین نیز بر جنبه های متعدد زندگی ما به طرق مختلف تاثیر گذارد و رسانه های دیجیتال جزء اولین مولفه هایی خواهند بود که تحت تاثیر واقع می شوند، چرا که واقعا بدان نیاز دارند.با این حال خیلی ساده انگارانه خواهد بود اگر تصور کنیم همه شبکه های غیر متمرکز طی مسیر تکاملی یکسان، ظهور خواهند یافت زیرا برخی “از همان ابتدا” آغاز می شوند و برخی دیگر به نسبت از یکی از سرویس های موجود سر بر می آورند.
ساخت یک پلتفرم محاسباتی توزیعی به مهندسین در ایجاد برنامه های کاربردی غیرمتمرکز (اتریوم) کمک می کند. ساخت این برنامه های کاربردی اصولا متفاوت از ساخت اکوسیستم یک رسانه دیجیتال غیرمتمرکز که توسط کاربران غیر متخصص به کار برده می شوند، می باشد. من بر این باورم که آنها از راه های مختلف به وجود می آیند.
رسانه های دیجیتال(Digital media) بر پایه تولید محتوا و تعاملات انسانی قرار دارند و تاثیرات شبکه لازمه پیشرفت آن می باشد. شمار قابل توجهی از افراد برای مشارکت لازم است تا یک شبکه رسانه ای دیجیتال موفق به وجود آید که از اهمیتی بیش از سایر شبکه های غیرمتمرکز برخوردار باشد.
یک شبکه رسانه ای جهت رقابت نیازمند موارد ذیل می باشد:
- ارائه چیزی قابل فهم و کاملا جدید برای کاربران که کپی کردن آن برای حاکمان بزرگ به سادگی امکانپذیر نباشد.
- استفاده اکثر افراد از آن جهت دسترسی به پلتفرم های اصلی با سهولت همراه باشد.
اینها چالش های دشواری جهت فائق آمدن محسوب می شوند. در حالیکه تمرکز زدایی و توکن سازی(tokenization) گزاره های دارای ارزش متمایزی را فراهم می نمایند،
بطور مفهومی و به لحاظ مالی ما ممکن است هنوز برای یک اکوسیستم رسانه ای غیر متمرکزِ صِرف که سهولت استفاده را فراهم می آورد، آمادگی لازم را نداشته باشیم.
من بر این باورم که یک شبکه رسانه ای غیرمتمرکز(Decentralized Media Network) از اجتماع موجود سر برمی آورد و توسط یک سازمان مجربِ محصول محور و کاملا متعهد به ایده ایجاد یک شبکه باز که در کنترل دراز مدت توسط گروه های کوچک (در خصوص، طرح محصول، مدیریت و سود مالی) نمی باشد، آغاز می گردد.
این در “دره سیلیکون” یک خصیصه و رفتار رایج محسوب نمی شود اما چیزی است که از طریق قدرت بلاکچِین به جلو خواهد رفت و ایده توانمندی می تواند باشد.
در اینجا می توان به چندین ویژگی در خصوص ساخت چنین شبکه های رسانه ای دیجیتال غیرمتمرکز بلاکچِین محور اشاره نمود:
سودمندی مالی قابل ملاحظه برای کاربران، بخصوص کاربران قدیمی
انتقاد از چشم انداز امروز، به خصوص در زمانه ای که برخی شبکه های رسانه ای انحصاری(و اغلب حاکمیتی) را به وجود می آورند که به عنوان مانعی در رقابت های سالم استفاده می شود. مدلهای تجاری مبتنی بر ارزهای رمزگذاری شده اغلب برای مشارکت کنندگان در همه شبکه ها دربردارنده سود مالی می باشد. یک مدل مبتنی بر ارزهای رمزگذاری شده انگیزه ای قوی برای کاربران قدیمی جهت مشارکت حتی پیش از آنکه شبکه به تعداد بیشمار کاربر دست یابد، ایجاد می کند.
این راهی جدید و امید بخش برای غلبه بر مشکل “علت و معلول” در مدلهای قدیمی که شبکه تنها پس از دست یابی به تعداد زیادی کاربر قادر بود افراد را به مشارکت ترغیب کند، می باشد (جهت اطلاعات بیشتر در این خصوص به مقالات کریس دیکسون(Chris Dixon) رجوع شود).
گروه توانمندی از تولید کنندگان محتوا و کاربران متعهد
با وجودیکه شرکت های توزیع توکن فرصت ایجاد چنین گروهی را فراهم می آورند، بسیاری افرادی که این توکن ها را از این شرکت ها خریداری می کنند جزء کاربران استانداردی که شبکه های رسانه ایِ دیجیتال را مدیریت می کنند، نمی باشند.
قرار دادن توکن در اختیار تولید کنندگان محتوا و سایر اعضا کلیدی گروه سود همه سهامداران شبکه را تضمین می کند و آنها را از وجود یک اکوسیستم ثابت نگهدارنده توکن که وابستگی کمتری به فعالیتهای سوداگرانه دارد، مطمئن می سازد.
استفاده معمولی از توکن
توکن سازی رسانه های دیجیتال لازم است به گونه ای صورت گیرد که هیچ مولفه پیچیده ای به آن اضافه نشود و جهت استفاده بطور معمول باشد. این امر موجب می گردد اقتصاد دیجیتال فعلی با کُنش های معاملاتی اندکِ رایج به گزینه مطلوبی جهت توکن سازی بدل شود.
عدم نیاز کاربران به اطلاعات تخصصی در خصوص بلاکچِین ها یا ارزهای رمزگذاری شده
طراحی سیستمی که شکاف میان بلاکچِین ها و این جریان اصلی را پر می کند، جهت دستیابی به موفقیت امری ضروری تلقی می گردد.
در این خصوص می توان به Coinbase اشاره کرد، که مثالی کلاسیک از این دست می باشد. ارائه محصولی که به سهولت(user friendly) قابل استفاده باشد در دنیای ارزهای رمزگذاری شده امروز به مسئله چالش برانگیزی بدل شده است. با این حال این امر با وجود یک سازمان بزرگ، محصول محور و مجرب که متشکل از اجتماع جهانی ارتقا دهندگان باشد، امکانپذیر است.
به همین دلیل است که امید بسیاری به پروژه هایی نظیر فایل کوین(Filecoin)، بلاک استک(Blockstack)، پروپس(PROPS) وجود دارد.
تمرکز بر مزایای تمرکززدایی
تمرکززداییِ مولفه های رسانه های دیجیتال که بتواند به خوبیِ برنامه های کاربردی متمرکز کار کند، مستلزم تلاش طولانی مدت جهت توسعه لایه های زیر بنایی آن می باشد.
به نمونه هایی از این چالش قابل ملاحظه می توان به کار در محیط های Android / iOS و اجرای درخواست ها مبنی بر ویدئو استریمینگ، پرداخت کوچک درون برنامه ای با حجم بالا و پیام رسانی فوری در مقیاس کوتاه اشاره داشت.
تغییر شکل رسانه های دیجیتال مستلزم بکارگیری عملی و تدریجی عوامل دخیل در تمرکز زدایی می باشد. این رویکرد استفاده از برنامه های کاربردی بازار و دسترسی به همه دستگاه ها با اقتصاد رسانه های دیجیتال غیرمتمرکز را آسان می سازد. بدین ترتیب می توان از برنامه های کاربردی سیار که به شدت تحت کنترل می باشند و مشارکت کاربران را امکانپذیر می سازند، بهره برداری نمود.
تجربه جدید کاربر و ویژگی های فوق العاده
همچنانکه قدرت فیسبوک، یوتیوب و اینستاگرام رو به فزونی است، ایجاد یک بِرند جدید لازمه گسترش رسانه های دیجیتال محسوب می شود. پیامها و استوری های محو شونده در اسنپ چت، فیلمهای ویدئویی زنده با تراکنش های کوچک در یونو و لب خوانی در میوزیکالی از جمله این ویژگی ها می باشند و من بر این باورم نوآوری های آتی در زمینه ویدئو خواهد بود.
چرا که دستگاه هایی که ما در اختیار داریم شکل غالب رسانه ای ویدوئو محسوب می شود و شکل های پیشرفته تری همچون “واقعیت مجازی” و “واقعیت افزوده”(AR/VR) هنوز چندان آمادگی لازم پذیرش از سوی افراد جامعه را ندارند.(هنوز)
شما درباره آینده رسانه های دیجیتال چه فکر میکنید؟ آیا تغییرات انقلابی بلاکچین با سرعتی فراتر از کاربردهای دیگر این این عرصه را درمینوردد؟ چه اندازه پیشرفت در این عرصه به آزادی شفافیت و سرعت کمک خواهد کرد؟ ما را از نظرات خود آگاه کنید
سپاس فراوان ???