آیا نسبت به آینده بیت کوین بدبین یا از آن متنفر هستید؟ این مقاله را بخوانید !
در اواخر سال ۲۰۱۷ مردم به طور ناگهانی و سریع با بیت کوین آشنا شدند، که بیشتر به دلیل سفتهبازی کوتاه مدت تازه واردانی بود که هیچ شناختی درباره اینکه بیت کوین واقعا چیست و چهکار میکند نداشتند، و فقط امیدوار بودند تا روند افزایش قیمت آن ادامهدار باشد تا بتوانند بهآسانی و بهسرعت به پول برسند.
توجه: این مقاله به افراد ناآشنا با فناوری ارزهای دیجیتال یک توضیح غیر فنی در رابطه با تواناییهای بیت کوین ارائه میدهد. همچنین بهمنظور کوتاهتر شدن کلام، برخی از جزییات فنی و هشدارها از آن حذف گردیده است. هدف این مقاله ارائه توصیه به سرمایهگذاران نیست.
در برههای از زمان جستجوی جهانی گوگل برای بیت کوین از جستجوی کلمه ترامپ پیشی گرفت، که این دست آورد بزرگی بهحساب میآید.
برخلاف وجود این موج عظیم از علاقه نسبت به بیت کوین، میتوان ادعا کرد که هنوز نظر بسیاری از افراد نسبت به بیت کوین یا کاملاً منفی، یا نسبتاً منفی یا بیتفاوتی محض است.
چنین شک و تردیدی قابلدرک است. در نگاه اول، به نظر میرسد که بیت کوین هم یکی دیگر از اسباببازیهای خورهی تکنولوژی است و از همان صنعتی آمده که پیشتر«نوآوریهای» نه چندان خوبی مانند Google Glass، Yo، Soylent و Juicero را معرفی کرده است.
درواقع، بسیاری از مشتاقترین طرفداران بیت کوین میگویند که آنها نیز در ابتدا دچار شک و تردید بودند و تصور اینکه چیزی شبیه بیت کوین بتواند روزیبخش مهمی از اقتصاد جهانی بشود وهم و خیال به نظر میرسید.
اما نادیده انگاشتن بیت کوین روزبهروز سختتر میشود. بیت کوین که مدام با حباب اقتصادی گل لاله مقایسه میشود و با نام «عروسکهای بینی بیبی دیجیتالی» مورد تمسخر قرار میگیرد حدود ده سال است که پابرجاست و از صدها آگهی ترحیم زودهنگام جان سالم به در برده، متعلق به دهها میلیون نفر بوده و ارزش سرمایه آن در بازار (market capitalization) حدود ۲۰۰ میلیارد دلار است. اگر بیت کوین یک شرکت بود (که نیست)، امروز یکی از ۳۰ شرکت بزرگ دنیا میبود.
دلیل اصلی ترقی بیت کوین سفتهبازی و طمع مرتبط با قیمت بود، اما این فناوری بسیار پیچیدهتر از یک تعریف قیمتی ساده است.
آنچه تازهواردان ممکن است ندانند این است که تکنولوژی بیت کوین پایه و اساس نوعی سیستم مالی کاملاً جدید است که بخش قابلتوجهی از مفروضات درازمدت ما درباره اینکه پول چیست و چگونه میتواند در آینده تغییر کند را به چالش میکشد.
البته با خواندن اخبار هیچوقت از این موضوع آگاه نمیشوید. هر چه بیشتر با جزییات بیت کوین و چگونگی عملکرد آن آشنا شوید، بیشتر متوجه میشوید که درواقع اکثر روزنامهنگاران آگاهی بسیار کمی از بیت کوین دارند. بهجز چند مورد استثنا، اغلب داستانهایی که در رسانههای جمعی در مورد بیت کوین بیان میشوند بهطور شرمآوری بیاعتبار هستند. تعداد فراوانی از این داستانها با تحقیق بسیارکم بیان میشوند و به نظر میرسد باقی تنها به بیان بخشی از حقیقت و استفاده از اطلاعات نادرست علاقهمندند تا بتوانند مباحث جنجالی تولید کنند (و تعداد کلیک و درآمد سایتهای خبری را افزایش بدهند).
چه به دلیل فریبکاری باشد یا به دلیل غفلت، نتیجه نهایی تمام این گزارشات بیکیفیت در مورد بیت کوین این است که اغلب تازهواردان هرگز از تمام چیزهای جدید و هیجانانگیزی که توسط فناوری هسته بیت کوین ممکن میشود، آگاه نخواهند شد.
اولین دلیل خوب بودن بیت کوین چیست؟
امروزه، اگر کسی بخواهد به یک دوست یا یکی از اعضای خانواده خود در یک کشور دیگر پول واریز کند، انتقال وجه الکترونیکی بینالمللی از طریق شبکه پرداخت بینبانکی (سوئیفت) ممکن است از ۲ تا ۱۰ روز زمان ببرد و هزینه کل متوسط آن تا ۵۰ دلار باشد. باور کنید یا نه، ارسال وجه الکترونیکی بینالمللی پول ممکن است آهستهتر و هزینهبر تر از ارسال همان مبلغ پول با بستهبندی فیزیکی و بهصورت نقدی است.
همچنین، اگر فرد پرداختکننده یا دریافتکننده حساب بانکی نداشته باشد – هنوز در سطح دنیا بیش از ۲ میلیارد نفر فرد بزرگسال وجود دارد که حساب بانکی ندارند – در این صورت ناچار به استفاده از شرکتی مانند Western Union خواهند بود که برای ارسال ۱۰۰۰ دلار مبلغی معادل ۹۵ دلار دریافت میکند. بدتر اینکه، معمولاً بیشتر افرادی ناگزیر به پرداخت این مبالغ گزاف میشوند که در طبقه کاری پایینتری قرارگرفتهاند، حساب بانکی ندارند و ناچارند درآمد خود را برای اعضای خانوادهشان در خارج از کشور بفرستند.
برای اولین بار در تاریخ هر فردی که دسترسی به اینترنت داشته باشد میتواند با استفاده از بیت کوین برای هرکس در هر کجای دنیا (حتی سیاره مریخ!) با هزینه پایین یا بهصورت رایگان، خیلی سریع و امن هر مبلغ پولی را واریز کند.
این موضوع تنها یک فرضیه نیست. اتفاقی است که هرروز در شبکه بیت کوین روی میدهد.
بیشترین مقدار تراکنش بیت کوین در تاریخ در ۱۶ نوامبر سال ۲۰۱۱ اتفاق افتاد که مبلغی بیش از ۵۰۰٬۰۰۰ بیت کوین بود. این مبلغ در آن زمان ارزشی معادل یک میلیون دلار داشت، در حالی که امروزه تقریباً برابر ۵ میلیارد دلار ارزش دارد. این تراکنش بلافاصله و بدون هیچ هزینهای انتقال یافت و به انجام رسید و هیچ دولت یا بنگاهی (حتی اگر میخواست هم) نمیتوانست این تراکنش را متوقف کند یا هزینه آن را افزایش دهد.
چرا بیت کوین متفاوت است؟
مهمترین ویژگی بیت کوین بهطور حتم مقاومت در برابر محدودسازی است، یعنی هیچ شرکت یا نهادی بهتنهایی نمیتواند بیت کوین را کنترل کند.
بیت کوین میتواند در برابر محدودسازی مقاوم باشد زیرا تراکنشهای آن را یک بانک یا شرکت کارت اعتباری انجام نمیدهد. بلکه، این تراکنشها توسط گروههای مستقل استخراج بیت کوین صورت میگیرند که در سرتاسر دنیا گسترده شدهاند و مدام برای اول شدن در انجام تراکنشهای شما با یکدیگر رقابت دارند.
کمپانیهایی مانند VISA، بنک آو امریکا، و پی پال شرکتهای متمرکزی هستند که دفاتر مرکزی آنها در آمریکا واقعشده، بنابراین میتوان آنها را تحتفشار قرارداد، از آنها شکایت کرد، به دادگاه احضارشان کرد و یا حتی اگر دولت آمریکا بخواهد، بهاجبار تعطیلشان کرد.
ولی، بیت کوین بهصورت یک شبکه جهانی غیرمتمرکز متشکل از ماینرهای مستقل فعالیت میکند، و هر چه یک چیز غیرمتمرکزتر باشد، کنترل یا تعطیلی آن توسط یک فرد یا گروه دشوارتر میشود.
بهعنوان مثال، اگر دولت چین موفق بشود تمام کمپانیهای استخراج بیت کوین در چین را از فردا تعطیل کند، مادامیکه تعداد ماینرهایی که خارج از چین قرار دارند و مایل به انجام تراکنش شما باشند، هنوز هم میتوان تراکنش بیت کوین انجام داد.
استخراج ارز دیجیتال ( ماینینگ) چیست؟ و چگونه سبب مقاومت بیت کوین در برابر محدودسازی می شود؟
استخراجکنندگان بیت کوین از سرخوش قلبی تراکنشهای شما را انجام نمیدهند. بلکه، انجام این تراکنشها برای آنها تنها وسیلهای برای رسیدن به هدف است، هدفی که ماینرها دنبال آن هستند پاداش استخراجی معادل ۱۲٫۵ بیت کوین است (به ارزش ۱۲۵٬۰۰۰ دلار آمریکا با قیمتهای فوریه ۲۰۱۸) که به ازای هر بلاک جدید که به بلاک چین افزوده میشود بهدست میآید.
بلاک چین گزارش دائما موثق از هر تراکنش بیت کوینی است که تاکنون اتفاق افتاده است. در هرلحظه بیش از ۱۰٬۰۰۰ کامپیوتر بهصورت داوطلبانه و برای امنیت و مقاومسازی بیشتر در برابر محدودسازی، کُپی عینی بلاک چین را نگهداری میکنند. هر «بلاک» در بلاک چین درواقع مجموعهای از تراکنشهاست (سایز بلاک بیت کوین حداکثر 1MB است)، و بهطور متوسط در هر ده دقیقه یک بلاک تراکنش جدید (به همراه پاداش ۱۲٫۵ بیت کوینی) استخراجشده و به بلاک چین افزوده میشود.
میتوان استخراج هر بلاک را مانند یک مسابقه بختآزمایی (لاتاری) در نظر گرفت. پاداش استخراج ۱۲.۵ بیت کوینی به ازای هر بلاک جدید «بردی کلان» محسوب میشود، و هر چه یک استخراجکننده در اجرای تراکنشهای شبکه بیت کوین از توان محاسباتی و برق بیشتری استفاده کند، شانس بیشتری برای برنده شدن پاداش استخراج بلاک جدید خواهد داشت. فرایند استفاده از توان محاسباتی و برق بهمنظور انجام تراکنش و امن کردن شبکه بخشی از یک سیستم به نام «اثبات انجام کار» است.
قیمت بالارونده بیت کوین طی سالها استخراجکنندههای بیشتر و بیشتری را به خود جذب کرده است، که متعاقباً سبب میشود شبکه بیت کوین بیشازپیش غیرمتمرکز شود. وقتی تعداد گروههای مستقل استخراج افزایش یابد و به لحاظ جغرافیایی پراکندهتر شود، تعطیلی تمام آنها برای دولت دشوارتر و گرانتر میشود. درنتیجه بلاک چین بیت کوین تاکنون هرگز هک نشده است.
موردپژوهی ویکیلیکس در رابطه با مقاومت در برابر محدودسازی
سازمان بهشدت بحثبرانگیز ویکیلیکس یک موردپژوهشی عالی برای بررسی مقاومت بیت کوین در برابر محدودسازی دارد.
حامیان ویکیلیکس معتقدند که اگر افراد ضعیف، دارای قدرت فاش کردن شواهد مربوط به رفتارهای غیراخلاقی بهصورت ناشناس باشند، در این صورت مؤسسات قدرتمند دارای احساس مسئولیت بیشتری خواهند بود.
در این بین، منتقدان ویکیلیکس معتقدند که این کار امنیت ملی و روابط بینالمللی را تهدید میکند، و معمولاً اینکه کدام کشور مورد هدف این افشاگریها قرار گیرد (مثلاً آمریکا) یا نه (مثلاً روسیه) ناعادلانه انتخاب میشود.
در نتیجهی این اختلافنظر، در سال ۲۰۱۰ چندین کمپانی پرداختکننده بزرگ جهان ازجمله ویزا (VISA)، مستر کارت (MasterCard)، بانک آمریکا (Bank of America)، پی پال (PayPal)، و وسترن یونیون (Western Union) ترتیبی دادند که مردم نتوانند از شبکههای پرداخت آنها به Wikileaks کمک کنند.
این قضیه ضربه محکمی به ویکیلیکس که یک سازمان غیرانتفاعی است و برای پابرجا ماندن به کمکهای مردمی نیاز دارد وارد کرد. چنین انسداد مالیای هیچ پایه و اساس قانونیای نداشت و ویکیلیکس بههیچعنوان به هیچگونه جرمی متهم یا محکوم نشده بود. به نظر میرسد این انسداد کاملاً دل بخواه و مستبدانه بود. اما همین کمپانیها هرگز لازم ندیدند که کمکهای مردمی به گروههای ستیزهجو مانند کو کلاکس کلن (KKK) را مسدود کنند. حتی منتقدان ویکیلیکس علیرغم میل باطنی خود بهناچار پذیرفتند که این انسداد مالی الگوی خطرناکی برای آزادی پولی بهجا میگذارد.
هرچند، با کمک از بیت کوین که هیچ شرکت یا دولتی نی تواند آن را مسدود کند، ویکیلیکس در سال ۲۰۱۱ موفق به دریافت کمکهای بیت کوین شد که کمکی به پوشش هزینهی فعالیتهایش بود. این امر یک پیروزی برای آزادی بیان محسوب میشد، و ضربهای بود به دولتها و شرکتهای بزرگی که دوست دارند بر چگونگی خرج کردن پول شهروندان نظارت و کنترل داشته باشند.
ممکن است ویکیلیکس اهمیتی برای شما نداشته باشد یا حتی از آن خوشتان نیاید. اما مطمئناً یک سازمان غیرانتفاعی که موردعلاقه شما بوده و درگذشته به آن کمک مالی کردهاید را میشناسید. شاید سازمان موردعلاقه شما انجمن ملی سلاح آمریکا (National Rifle Association)، جان سیاهپوستان مهم است (Black Lives Matter)، حامیان ازدواج همجنسگرایان (Freedom to Marry)، فرزند آوری برنامهریزی شده (Planned Parenthood)، یا علمشناسی (Scientology) باشد. هر چه باشد، چه احساسی خواهید داشت اگر روزی دولت یا بانکی از آرمانهای آنها خوششان نیاید و شما و دیگران را از کمک به آن سازمان بازداشته و سبب ورشکستگی آن شوند؟
ورشکستگی همان خطری است که ممکن است روی دهد، و بااینکه محدودسازی دولت همواره یک تهدید محسوب میشود، بیت کوین محدودسازی مالی از سوی دولتها را بیشازپیش دشوار میسازد.
بیت کوین چگونه می تواند به افراد فقیر و بدون حساب بانکی کمک کند؟
اگر شما فردی از طبقه اجتماعی متوسط یا بالا باشید که در کشوری پیشرفته زندگی میکند، داشتن حساب بانکی را امری بدیهی میدانید. هرکسی را که میشناسید احتمالاً چندین حساب بانکی دارد، درنتیجه قادر خواهید بود از کارتهای اعتباری استفاده کنید، خریدوفروش سهام انجام دهید، وام بگیرید و از اپلیکیشن های پرداخت مانند ونمو (Venmo)، اسکوئر کَش (Square Cash)، و پی پال (PayPal) استفاده کنید.
اگرچه ۲ میلیارد فرد بزرگسال در سرتاسر جهان هستند که هنوز هیچگونه حساب بانکی ندارند و حتی یک حساب ساده جاری یا پس اندازه نیز ندارند. این افراد برای انجام تراکنشهای مالی روزانه خود بهجای حساب بانکی به پول نقد وابستهاند، که علاوه بر اینکه کار دشواری است در هرلحظه این احتمال نیز وجود دارد تمام پسانداز فرد به سرقت برود.
دلایل بسیار زیادی وجود دارد که توجیه کند چرا افراد از بانک استفاده نمیکنند. ممکن است به این دلیل باشد که آنها بهطور کلی به بانک اعتماد ندارند؛ یا به این دلیل که نمیخواهند کارمزد اضافه برداشت یا حداقل ماندهحساب را پرداخت کنند؛ یا به دلایل بسیار دیگر.
بانکها نیز بهنوبه خود انگیزه بسیار کمی برای ارائه خدمات به افراد بدون حساب بانکی دارند. برای بانکها بسیار بهصرفهتر است که به افرادی «کم ریسک تر» دارای ثروتی باارزش خالص بالاتر که در مناطق شهری با تراکم بالا زندگی میکنند، خدمات خود را ارائه دهد. بنابراین افراد فقیر؛ افرادی که در مناطق روستایی زندگی میکنند؛ و افرادی که به دلیل اشتباهاتی که درگذشته مرتکب شدهاند مشمول شرایط داشتن حساب بانکی نمیشوند از لیست افرادی که از خدمات بانکی بهره میبرند، خارج خواهند شد.
این موضوع تعجببرانگیز نیست و امیدی به تغییر آن در آینده نیز وجود ندارد. یک محدودیت بنیادی در سیستم مالی موجود وجود دارد که تضمین میکند که خدمات بانکی هرگز برای تمام افراد جامعه نخواهد بود – بلکه تنها برای قشری خاص میباشد.
بیشتر بخوانید: راهنمای یک مرد فقیر برای ماهر شدن در کسب سود از دنیای کریپتو
اولین موفقیت: شرکت ام-پسای کنیا
در این رابطه، یکی از بزرگترین نوآوریها درزمینهٔ پول و «استفاده افراد بدون حساب بانکی از خدمات بانکی» از کشوری سرمنشأ گرفته است که بسیاری انتظارش را نداشتند: از کنیا. علیرغم داشتن سرانه تولید ناخالص داخلیای (۱٬۵۰۰ دلار) معادل تنها یک چهلم سرانه تولید ناخالص داخلی آمریکا، کنیا به موفقیتی دستیافته است که پیش از آن هیچ کشوری به آن نرسیده بود – کنیا درزمینهٔ پرداخت با استفاده از تلفن همراه و بدون نیاز به بانک پیشگام شده و در سطح جهانی پیشقدم میباشد.
در کنیا یک سیستم خدماترسانی به نام ام-پسا (M-Pesa) وجود دارد که بزرگترین شرکت ارائهدهنده خدمات مخابراتی کشور آن را اداره میکند و با استفاده از این خدمات هر فردی قادر است بهحساب تلفن همراه خود پول واریز کند و سپس آن پول را از طریق اس ام اس به هر شخص دیگری در همان شبکه موبایل واریز کند بدون اینکه حتی مجبور به برقراری تعامل با بانک شود.
از سال ۲۰۰۷ که این سیستم خدماترسانی وارد بازار شد، ام-پسا در سرتاسر کنیا حاضر است و بیش از دو سوم افراد بزرگسال در کنیا از این سرویس استفاده میکنند.
همچنین برای جمعیت محروم جامعه بسیار سودمند است. درصد افراد بدون حساب بانکی که از ام-پسا استفاده میکنند از ۲۱ درصد در سال ۲۰۰۸ به ۷۵ درصد در سال ۲۰۱۱ افزایش یافت، در حالی که تعداد حسابهای بانکی در همین دوره تغییر چندانی نداشته است. دست رسی به سیستم ارائه خدمات مالی از طریق تلفن همراه مانند ام-پسا ۱۹۴٬۰۰۰ خانواده کنیایی را از فقر مطلق خارج کرد، خانوادههای دارای سرپرست خانم بسیار بیشتر از خانوادههای دارای سرپرست آقا از این خدمات استفاده کردند و مطالعات دیگر افزایش ۵-۳۰ درصد درآمد برای خانوادههای کنیایی که از ام-پسا استفاده کردند را نشان میدهند. این جریان در شمول مالی و نوآوری یک موفقیت بزرگ به شمار میآمد، و پیشتر امید بسیار زیادی وجود داشت که موفقیت کنیا بهسرعت در کشورهای دیگر تکرار شده و به سایر جمعیت بدون حساب بانکی در جهان سرایت کند.
اما این اتفاق روی نداد و سیستم ارائه خدمات مالی از طریق تلفن همراه در خارج از کنیا نتوانست به همان محبوبیت دست یابد. در نگاهی به گذشته درمیابیم که کنیا دارای ترکیب عالی حمایت دولت، تقاضای مصرفکننده مهارشده و توانایی اجرای ماهرانه طرح بود که تکرار آن در کشورهای دیگر دشوار بود.
بااینکه ام-پسا ثابت کرده که میتواند در دسترس میلیونها نفر که بانک نتوانسته (یا نخواسته) به آنها خدمات ارائه دهد، قرار بگیرد و به آنها سود برساند، متأسفانه سیستمهای ارائه خدمات پولی موبایلی مانند ام-پسا نیز درگیر همان محدودیتها و موانعی هستند که بانک با آنها درگیر و به دنبال تغییر آنها است:
• نگرانیهای مربوط به سود: ام-پسا توسط شرکت انتفاعی مخابراتی Vodafone اداره میشود، یعنی برای کسب درآمد باید هزینه ارائه خدمات خود را دریافت کنند و تنها در صورتی فعالیت خود را گسترش داده و به حوزههای جدید ورود میکنند که برای آنها سودآور باشد.
• محدودیتهای جغرافیایی: کاربران ام-پسا تنها میتوانند به سایر افراد عضو شبکه ام-پسا و در کشور خود پول واریز کنند.
• موانع زیرساختی: سرویسهایی مانند ام-پسا بایستی در هر کشوری که میخواهند فعالیت کنند زیرساختهای جدیدی بنا کنند، تأییدیههای قانونی از سوی دولت دریافت کنند، شبکهای از «نمایندگان» محلی برای مدیریت واریزها و دریافتها تشکیل دهند، و غیره.
اما بیت کوین هیچیک از محدودیتهای ام-پسا (یا بانک) را ندارد:
• نگرانی سود ندارد: بیت کوین یک شرکت نیست. هدف کسب درآمد سه ماهانه ندارد، و سهامداری ندارد که آن را تحتفشار قرار دهد تا برای بهبود حاشیه سود، هزینهها را بالا ببرد.
• هیچ محدودیت جغرافیایی وجود ندارد: بیت کوین ماهیتاً جهانی است، مثل اینترنت و مثل ایمیل. روش ارسال بیت کوین به ژاپن، یا آلمان یا آمریکا دقیقاً یکی است.
• هیچ مانع زیرساختی وجود ندارد: بیت کوین را میتوان با استفاده از هر دستگاه متصل به اینترنتی ارسال یا دریافت کرد، بنابراین زیرساخت جهانی آن از قبل ساختهشده و به هیچ دولت، بانک یا شرکت مخابراتی نیاز ندارد.
آنچه ام-پسا آغاز کرده است را بیت کوین به سرانجام میرساند:
بیت کوین میتوانست همان کاری که ویکیپدیا در رابطه با دانشنامهها (دایره المعارف) و دستیابی به دانش و اطلاعات انجام داده است را در رابطه با پول و شمول مالی انجام دهد.
تقریباً حدود ۲٬۰۰۰ سال بود که دانشنامهها تنها بهصورت چاپشده در دسترس بودند. معروفترین آنها دانشنامه بریتانیکا بود، که نسخه چاپی کامل ۳۲ جلدی آن مبلغ هنگفت ۱٬۴۰۰ دلار ارزش دارد.
چاپ نسخه ۱٬۴۰۰ دلاری دانشنامه بریتانیکا در سال ۲۰۱۰ متوقف شد.
سپس، در اوایل دهه ۱۹۹۰، یعنی هنگامیکه استفاده از کامپیوترهای خانگی عادیتر شد، دانشنامهها بر روی سی دی رام نیز در دسترس بودند. موفقترین این دانشنامهها، دانشنامه انکارتا محصول شرکت مایکروسافت بود، این دانشنامه با هزینه ۹۹ دلار در سال ۱۹۹۳ روانه بازار شد.
تغییر از نسخه چاپی به دیجیتالی سبب شد اطلاعات موجود در دانشنامهها بیش از ۱۰ برابر (۱۴۰۰ دلار در مقابل ۹۹ دلار) در دسترس تر باشد. دیگر افراد متوسط جامعه نیز استطاعت خرید دانشنامهها را داشتند.
دانشنامهی انکارتای شرکت مایکروسافت (encarta) در سال ۲۰۰۹ متوقف شد.
بالاخره در سال ۲۰۱۰ ویکیپدیا، با ایدهای که در آن زمان مضحک به نظر میرسید، ظهور کرد و همهچیز را تغییر داد: برخلاف یک شرکت انتفاعی مثل دانشنامه برتانیکا که اساساً صدها ویراستار تماموقت استخدام میکند، ویکیپدیا یک شرکت غیرانتفاعی است که به جامعه غیرمتمرکزی از میلیونها داوطلب مشتاق در سراسر جهان برای ویرایش مجانی محتوایش وابسته است.
امروزه ویکیپدیا پنجمین وبسایت محبوب جهان است و فقط بعد از گوگل، یوتوب، فیسبوک و بایدو قرارگرفته است. در فاصله تنها چندین دهه هزینه دسترسی به دانش و اطلاعات جهان از ۱٬۴۰۰ دلار به کاملاً رایگان تغییر یافت که در سرتاسر جهان و برای هر کس که دسترسی به اینترنت داشته باشد، قابلاستفاده است.
فرقی نمیکند که مهندس نرمافزار در کالیفرنیا باشید با گوشی آیفون X هزار دلاری یا فردی از طبقه کارگر در هند با گوشی هوشمند اندروید ۴۰ دلاری، درهرصورت اولین جایی که هر فرد برای یادگیری موضوعات جدید به آن مراجعه میکند ویکیپدیا است.
در این مثال استعاری، اگر بانک را دانشنامه بریتانیکا (کم دسترس ترین) و ام-پسا را دانشنامه دیجیتالی انکارتا (در دسترس تر) در نظر بگیریم، بیت کوین ویکیپدیا خواهد بود (باقابلیت دسترسی در سرتاسر جهان). همان کاری که ویکیپدیا در رابطه بادانش و اطلاعات کرد، بیت کوین نیز یک چشمانداز اساساً متفاوت در مورد چگونگی کارکرد پول ارائه میدهد، و انجام کارهایی در این سیستم امکانپذیر میشود که در سیستم قبل بههیچعنوان ممکن نبودند.
تجسم کنید که یک طلاساز در مغولستان بتواند یک گردن بند دستساز را مستقیماً یه یک هیپستر در سانفرانسیسکو بفروشد؛ یک معلم در غنا بتواند مستقیماً اشتراک روزنامه نیویورکتایمز را برای کلاس خود خریداری کند؛ یا یک فرد ثروتمند ژاپنی بتواند مستقیماً در پروژه بعدی یک فیلمساز مستقل آرژانتینی که شانس موفقیت بالایی هم دارد سرمایهگذاری کند.
تمامی این موارد به کمک بیت کوین امکانپذیر هستند (و در حال حاضر روی میدهند) – فقط کافی است شروع استفاده از آن را برای همگان سادهتر و آسانتر کرد.
بیت کوین هنوز به شکل نهایی خود نرسیده است
بیت کوین هنوز یک کودک است که تازگی ۱۰ سالش شده!
امروزه میتوان بیت کوین را با اینترنت در اواسط دهه ۹۰، یعنی زمانی که هنوز از وب پورتال AOL برای چک کردن ایمیلهای خود و از مودمهای دیال آپ با صدای نوستالژیکشان استفاده میکردیم مقایسه کرد که به معنای واقعی کلمه ۱۰۰۰ برابر آهستهتر از سرعت اینترنتهای پهن باند امروزی بود. در آن زمان تصور انجام کارهایی از قبیل تماشای مستقیم ویدئوهای نامحدود بر روی گوشی تلفن همراه بهصورت رایگان (یعنی یوتوب) غیرقابل درک بود.
احتمالاً بیت کوین حالا که کُنش گری (اکتیویسم) و سیستم سیاسی ما شکستخورده است، میتواند به موفقیت دست یابد. این موفقیت از طریق اعتراض به مدیران طماع و به زندان انداختن آنها حاصل نمیشود بلکه از طریق از کار انداختن تدریجی صنعت آنها بهدست میآید و بانکهای بزرگ کمکم دارند متوجه این موضوع میشوند.
خوشبینان گمان میکنند که بیت کوین درنهایت تبدیل به ارز جهانی میشود –«پول بدون قانون» و بدون مرز. از سوی دیگر بدبینان بیت کوین معتقدند همان مؤسسات قدرتمندی که امروزه سیستم مالی جهان را کنترل میکند بهراحتی در ایدههای بیت کوین شریک میشوند، و نتیجه نهایی این است که همان گروهها در قدرت باقی میمانند، تنها با استفاده از ابزاری دیگر.
عقیده شخصی من چیزی بین دو عقیده ذکرشده در بالاست. من انتظار ندارم که بیت کوین به این زودیها تمام دنیا را در دست بگیرد، اما اینکه بیت کوین خدمات بیشتری، فراتر ازآنچه بانکها مایل به ارائه بودند، به مردم (به ویژه افراد محروم از خدمات بانکی) ارائه میدهد را دوست دارم.
تغییر گسترده زمانبر است، و چیزهای کمی در این دنیا وجود دارد که تغییر آنها از تغییر سیستم مالی جهان دشوارتر باشد. حتی شرکت تجارت الکترونیک آمازون که بیش از ۲۳ سال سابقه دارد و یکی از مهمترین شرکتهای جهان است، تنها ۴ درصد خردهفروشی آمریکا را تشکیل میدهد.
شیوه استفاده از پول در ۱۰ و ۲۰ سال آینده احتمالاً با آنچه امروزه صورت میگیرد کاملاً متفاوت است، و احمقانه است اگر فکر کنیم که همان بانکهای بزرگ و شرکتهای اعطای وام و تسهیلاتی که بحران مالی وحشتناک سال 2008 را در جهان به وجود آورند قرار است این تغییرات را به وجود آورند.
به دنبال بحران سال ۲۰۰۸، مردم خیابان والاستریت را اشغال کردند و وزارت دادگستری ایالاتمتحده آمریکا (با بی میلی) پیگرد قانونی بنگاههای مالی و مدیران را آغاز کرد، اما چیزی تغییر نکرد. تعداد بسیارکمی از مدیران در والاستریت به جرم کمک به ایجاد بحران به زندان فرستاده شدند.
اما بعد از مدتهای طولانی برای اولین بار است که از اینکه همهچیز میتواند بهسوی بهتر شدن تغییر کند هیجان زدهام. من معتقدم، باوجود تمام سختیهایی که بیت کوین با آنها مواجه است، بزرگترین کمک بیت کوین به جامعه تاکنون این بوده که به ما کمک کرده آیندهای متفاوت و بهتر را ببینیم و بفهمیم که چنین آیندهای ازآنچه گمان میکردیم بسیار به ما نزدیکتر است.
تنها پرسشی که وجود دارد این است که چنین آیندهای از راه میرسد؟
در همین حال که شما در حال خواندن این مقاله هستید بسیاری از باهوشترین توسعهدهندگان، کارآفرینان و دانشمندان علوم کامپیوتر بهسختی مشغول کارند تا به بیت کوین کمک کنند که اگر ممکن است حتی شده یک روز زودتر پتانسیلهای خود را عملی کنند.
شما هم میتوانید یکی از آن افراد باشید.
بسیار مطلب کامل آموزنده و زیبایی بود
سپاس