مروری بر مدلهای حاکمیت در پروتکلهای بلاک چین
به دست آوردن حق حاکمیت یا Government right، یکی از بزرگترین چالشهایی است که باید برای اطمینان از پذیرش گستردهی پروتکلهای غیرمتمرکز بلاک چین بر آن غلبه شود. این امر از حیث حیاتی بودن مدلهای مدیریتی خوب در تطبیقپذیری پروتکلهای بلاک چینی نسبت به محیطهای متغیر و همچنین توانایی آنها برای حفظ اعتبار تصمیماتی که درون اکوسیستمشان گرفته میشود، حائز اهمیت است. حاکمیت (Governance)، نحوهی تصمیمگیری، نحوهی اعتبارسنجی تصمیمات و حقوق شرکتکنندگان در اکوسیستم را توصیف میکند. در بسیاری از موارد، پروتکلهای بلاک چینی تنها با استفاده از این روش قادر به بروزرسانی هستند. پیش از تجزیهوتحلیل مدلهای مختلف حاکمیت، لازم است که ابتدا نگاهی به اهداف مدلهای موجود در یک اکوسیستم و سپس به اجزای مدلهای خاص و عوامل شبکهای درون اکوسیستم بیاندازیم.
حاکمیت یا مدیریت بلاک چین، سه هدف مهم را در یک اکوسیستم دنبال میکند:
۱- رفع اشکال و آسیبپذیری
۲- ارتقای فناوری بنیادی
۳- جبران خسارت ناشی از حملات
مدلهای حاکمیت معمولاً شامل دو جزء حیاتی هستند:
۱- قوانین پروتکل (در کد خلاصه میشوند)
۲- محرکهای شبکه (اقتصاد)
به طور کلی سه عامل درونشبکهای در یک اکوسیستم وجود دارد:
۱- ماینرها: شبکه را پیش میبرند.
۲- کاربران: از شبکه استفاده میکنند.
۳- توسعهدهندگان: شبکه را بهروزرسانی میکنند.
بهطور خلاصه، هدف مدل حاکمیت در یک پروتکل، تعیین اصلاح کننده کد است. بر اساس روش مدیریت دموکراتیک غربی، کاربران باید در تعیین مسیر آیندهی اکوسیستمهای بلاک چینی نقش بیشتری داشته باشند. بدین ترتیب، اکثر مدلها تلاش میکنند تا به عواملی که بیشترین نفع را از شبکه میبرند بیشترین میزان قدرت را بدهند. همچنین بخوانید: چرا بلاک چین با دموکراسی در تضاد است؟ تاکنون دو نوع مدیریت در بلاک چین شناسایی شده است: ۱- مدیریت برون زنجیرهای: باید توافق گستردهتری برای اعمال تغییرات در پروتکلها مانند اتریوم به دست بیاید. اگر توافق نشود، هارد فورک اتفاق میافتد. ۲- مدیریت درون زنجیرهای: قدرت رأیدهی بر اساس مقدار توکنی که یک عامل دارد، سنجیده میشود.
مدیریت برون زنجیرهای
بیت کوین (Bitcoin)
مدل حاکمیت شبکهی بیت کوین، بر روی دستیابی به توافق میان شرکتکنندگان شبکه، بهویژه آنهایی که یک فول نود را اداره میکنند، متمرکز است. توسعهدهندگان میتوانند بهروزرسانیها را از طریق BIP (پیشنهادهای بهبود بیت کوین) تنظیم کنند و این موضوع خارج از زنجیره اتفاق میافتد. ماینرها میتوانند زنجیره ایجاد کنند و درنتیجه، بهنوعی، در حوزهی مدیریت درون زنجیرهای شرکت کنند. توسعهدهندگان پیشنهادهایی برای بهبود ارائه میدهند و ماینرها میتوانند تصمیم بگیرند که این پیشنهادها را پیادهسازی کنند یا خیر. همهی آنها تمایل دارند در اکوسیستم بیت کوین سهم داشته باشند و برای تلاش در جهت حفظ آن انگیزه دارند. از جمله ریسکهای چنین توافقی این است که توسعه دهندگان تا حدی به تقلب متمایل خواهند شد. بسیاری از توسعهدهندگان برخلاف ماینرها، سهم خیلی بزرگی در اکوسیستم بیت کوین نگه نمیدارند؛ بنابراین کمتر احتمال دارد که در صورت وقوع یک حمله یا یک سهلانگاری پیشپاافتاده، شکست بخورند. همچنین، اغلب از شبکه خارج میشوند و پروتکلهای خود را ایجاد میکنند، که این عمل منجر به چندپاره شدن اکوسیستم و ایجاد جایگزینهای متعدد برای بیت کوین میشود.
اتریوم (Ethereum)
اتریوم در مدل حاکمیت شبکهی خود، جنبههای زیادی از بیت کوین را به نمایش میگذارد. توسعهدهندگان میتوانند از طریق EIP (پیشنهاد ارتقای اتریوم) بهروزرسانیهای خود را فراهم کنند. این فرآیند ساده به توسعهدهندگان اجازه میدهد که ایدههایی جهت بهبود کد ارائه کنند. توسعهدهندگان میتوانند این موضوع را در نظر بگیرند و پیشنهادهای خود را ثبت کنند. در نهایت، جامعه (فول نودها) میتواند آن را نصب کرده و شروع به استفاده از آن کند. بااینحال، توسعهدهندگان بهمنظور عملی کردن پیشنهادات خود باید اطمینان حاصل کنند که روی موضوع موردنظر توافق وجود دارد. این توافق شامل متقاعد کردن ماینرها و اعضای انجمن میشود؛ یعنی بپذیرند که این بهروزرسانی به نفع آنها خواهد بود. رسانه نیز عامل قدرتمندی در اکوسیستم است. وبسایتهای خبری تأثیرگذاری مانند کوین دسک میتوانند بهصورت غیرمستقیم با شکلدهی احساسات جامعه، در نظام حاکمیت نقش داشته باشند. بنیاد اتریوم عامل پیشبرندهی دیگری است که بر مدیریت اتریوم تأثیر میگذارد. این بنیاد واسط مهمی در این فرایند است زیرا پروتکل را ارتقاء میدهد، چشمانداز ارائه میدهد و مخازن نرمافزار را مدیریت میکند. بااینحال، سیستمهای مدیریتی برون زنجیرهای بیشتر به شرایطی تمایل دارند که در آن بعضی از مردم بهتر با هم در ارتباط هستند و قدرت بیشتری نسبت به دیگران دارند. برخی از منتقدان مدل مدیریت اتریوم ادعا میکنند که اتریوم، بنیاد قدرتمندی دارد؛ زیرا سازمان دهندهی درخواستهای منظم برای توسعهدهندگان است و میتواند تصمیم بگیرد که چه کسی عضو شود. یکی از مزایای مدل مدیریت اتریوم نسبت به بیت کوین، سختی کمتر آن است. اعمال مدیریت، بیشتر به هماهنگ کردن دستهجمعی تغییر و متقاعد کردن مردم برای همنظر شدن با خودتان مربوط میشود. برخی از خطرات اصلی شناسایی شده، اعتماد بیش از حد به ویتالیک بوترین، بنیانگذار اتریوم، برای تعیین مسیر آیندهی اکوسیستم است. با این حال، ویتالیک ادعا میکند که برای پیدا کردن راهحلهایی که به او اجازه میدهند نقش کمرنگتری را ایفا کند، سخت تلاش میکند.
مدیریت درون زنجیرهای
مدیریت درون زنجیرهای نوعی مدل مدیریت است که در آن فرایند مدیریت در پروتکل پیاده شده و بهروزرسانیهای پروتکل از طریق قراردادهای هوشمند انجام میشوند. حتی اگر اپراتورهای فول نود هیچ کاری انجام ندهند، بهصورت خودکار ارتقا خواهند یافت. این موضوع در مقایسه با مدلهای مدیریت درون زنجیرهای، اثر بازدارندهای روی فول نودها خواهد داشت. همچنین، خطر دچار شدن به coinvoting را در پی خواهد داشت. این خطر شامل روند رأیگیری است که در آن یک سکه برابر با یک رأی است و باعث میشود که نهنگها قدرت بسیار زیادی به دست بیاورند. بسیاری از کارشناسان معتقدند که مدیریت درون زنجیرهای، سبب استحکام میشود و برای پیروی از خواستههای افراد جامعه بهاندازهی کافی پویا نیست. یکی از انتقادهای اصلی این است که همچنان نوشتن یک قرارداد هوشمندی که بین همه این گرو گذاران هماهنگی ایجاد کند، بسیار دشوار است. همچنین، مدلهای مدیریت درون زنجیرهای، اهمیت توافق عمومی را بهطور کامل نمیشناسند. بیشتر بخوانید : نهنگهای بازار چگونه سرمایهها را میبلعند ؟ برخی از محبوبترین پروژههایی که برای اجرای مدل مدیریت درون زنجیرهای تلاش میکنند شامل موارد زیر هستند:
دش (Dash)
دش یک بلاک چین مبتنی بر بیت کوین است که بر روی پردازش لحظهای و امن پرداختها تمرکز دارد. مستر نودهای دش بهعنوان فول نود در بیت کوین عمل میکنند و در ازای دریافت ۴۵ درصد از پاداش کل بلاکها، تراکنشها را پردازش میکنند. با نگاهی به مدل مدیریت دش، میتوان گفت که این مدیریت نوعی dDAO یا سازمان خودگردان غیرمتمرکز نمایندگیشده است. این بدین معناست که عوامل، حق رأی دادن به پروژههای عمومی را به مستر نودها محول میکند. مستر نودها عواملی هستند که میتوانند با قرار دادن چند وثیقه، علاقه خود به سیستم را اثبات کنند. مستر نودها در اکوسیستم دش در ازای قفلکردن ۱۰۰۰ دش و میزبانی نود خدمترسان (service node)، حق رأی دریافت میکنند. یک مستر نود برابر با یک رأی است. عملیات دش در دنبالهای از چرخههای رأیگیری اجرا میشود و یک بار برای تعداد مشخصی از بلاکها اتفاق میافتد (تقریباً یک بار در هر ۳۰ روز). هر عضوی از جامعه که مایل به ارائهی بهروزرسانی محصول باشد، میتواند هزینهی پیشنهاد را پرداخت کند و این پیشنهاد در بلاک چین هش خواهد شد. پس از آن، مستر نودها ۳۰ روز برای رأی دادن به پیشنهاد زمان دارند. اگر این پیشنهاد، ۱۰ درصد بیشتر از رأی منفی، رأی مثبت به دست بیاورد، تایید خواهد شد. در حال حاضر حدود ۵۰۰۰ مسترنود در اکوسیستم دش وجود دارد.
مِیکر دائو (Maker Dao)
میکر دائو یک ارزدیجیتال باثبات وثیقه گذاری شده و رمزنگاریشده است که از طریق پلتفرم قرارداد هوشمند روی اتریوم ساخته شده و با استفاده از سیستم وثیقه-بدهی-موقعیت یا CDP، از ارزش Dai (ارز دیجیتال باثبات بومی خود) حمایت میکند و سبب تثبیت آن میشود. حاکمیت شبکه میکر دائو از طریق توکن میکرکوین (MKR) اتفاق میافتد. فعالیت این توکن (درست مثل سایر توکنهایی که در اکوسیستم میکر قرار دارند)، در بستر بلاک چین اتریوم صورت میگیرد. توکنهای MKR بر قراردادهای هوشمند اکوسیستم میکر، حق حاکمیت دارند. دارندگان این توکن میتوانند یک پیشنهاد فعال را انتخاب کنند. – منظور از پیشنهاد فعال یا active proposal، قرارداد هوشمندی است که اجازهی ویرایش پلتفرم maker را داشته باشد. این پیشنهاد میتواند به دو شکل مشاهده شود : ۱- قراردادهای پیشنهاد یکبار مصرف (پس از تأیید تنها یک بار می توانند اجرا بشوند و پس از استفاده خودشان را حذف میکنند و مجددا قابل استفاده نیستند.) ۲- قراردادهای پیشنهادی نمایندگیشده (بهطور مداوم از دسترسی ریشهای یا بنیادی استفاده میکند). قوی سیاه، بزرگترین تهدید برای این اکوسیستم است. راهحل میکر دائو برای چنین موقعیتهایی به شرح زیر است: دارندگان MKR در ازای تنظیم سیستم بهعنوان پاداش امتیاز میگیرند. گاهی اوقات، دارندگان MKR به عنوان آخرین راهکار، نقش خریدار را ایفا میکنند. اگر وثیقهی موجود در سیستم برای پوشش میزان Dai موجود کافی نباشد، به منظور افزایش وثیقهی اضافی، MKR در بازار آزاد ایجاد میشود و به فروش میرسد. این موضوع در دارندگان توکن MKR یک انگیزهی قوی ایجاد میکند تا مسئولیت تنظیم پارامترهای ساخت Dai توسط سیستم CDP را بر عهده بگیرند؛ اگر سیستم با شکست مواجه بشود، این سرمایهی دارندگان MKR است که در معرض خطر قرار میگیرد، نه سرمایه دارندگان Dai.
نتیجهگیری
مدیریت درون زنجیرهای ممکن است از لحاظ فرایندهای تصمیمگیری، پایدارتر، رسمیتر و شفافتر به نظر برسد. با این حال، بسیاری از کارشناسان این زمینه، از جمله ولد زمفیر (Vlad Zamfir)، ادعا میکنند که ریسک آن از پاداشش بیشتر است. بهطورکلی، سیستمهای درون زنجیرهای برای بازی کردن سادهتر هستند، بدین معنی که در آن استفاده از چارچوب نظری بازی آسان است. در مدیریت برون زنجیرهای، یک فول نود برای خودش تصمیم میگیرد که آیا دریافت و اعمال بهروزرسانیها منطقی است یا خیر. حضور نودهای خودگردان، مجموعهای مهم از تست و تعادل را درون اکوسیستم ایجاد میکند. در مدیریت درون زنجیرهای، یک فول نود، از تصمیم فرایند مدیریت پیروی میکند. اگر فرآیند مدیریت درون زنجیرهای انجام نشود، بدین معنی است که بهروزرسانی مضری روی پروتکل اعمال میشود و تمام فول نودها آن را اعمال خواهند کرد و کل شبکه را به خطر میاندازند.
ترجمه برخی جاها خوب نبود و برخی جاها نیاز به توضیح بیشتر بود مانند جایی که گفتید خود سرمایه گذاران mkr ،ارز خود را در بازار میفروشند.
تشکر فراوان.