رهگیری ماهی تن با بلاک چین از فیجی تا بروکلین
مقداری گوشت ماهی تن در بشقاب من است و کمکم از آن میخورم. همین چند دقیقه پیش داشتم فیلمی را میدیدم که نحوهی صید این ماهی در فیجی، مسیری که برای فرآوری آن طی شد و در نهایت برای طبخ یک سوشی بهکار رفت را نشان میداد. مسیر صید تا مصرف ماهی در مناطق مختلف جهان بر روی بلاک چین اتریوم ثبت شده است. همه بخشهای این سفر، از کشتی ماهیگیری تا کارخانهی فرآوری و کامیونی که آن را به بروکلین حمل کرد ثبت شده است. این کار توسط استارتاپی با نام ویانت (Viant) صورت گرفته است. این استارتاپ با هدف اجرای یکی از جذابترین کاربردهای فناوری بلاک چین راهاندازی شده است. تعداد قابلتوجهی از استارتاپها در کنار شرکتهای بزرگی همچون آیبیام و والمارت بر این باورند که این فناوری میتواند تاثیری قابل ملاحظه بر زنجیره تامین موادغذایی در سراسر جهان داشته باشد. بلاک چین درواقع یک زنجیرهی توزیع شده از دادههاست که همه میتوانند آن را مشاهده کنند، ولی امکان تغییر آن به سادگی امکانپذیر نیست. به کلامی دیگر، بلاک چین شکل دیجیتال و امنترِ همان دفتر کلی است که تاجران و اهالی کسبوکار صدها سال است از آن استفاده میکنند. البته این فناوری هنوز در مراحل اولیهی خود قرار دارد. حوزهی بلاک چین هنوز دربردارندهی وعدههای غیرواقعی و کلاهبرداریهایی به شکلهای مختلف است و تردیدهای زیادی دربارهی آن وجود دارد. تلاش برخی طرفداران بلاک چین برای حل برخی مشکلات شاید آنقدرها هم منطقی و ضروری نباشد. اما تردیدی نیست که زنجیره تامین یکی از حوزههایی است که این فناوری میتواند با رهگیری محصولات در سراسر نقاط جهان به بهبود آن کمک کند. نشانههای نویدبخشی را میتوان از گسترش فناوری بلاک چین در حوزهی لجستیک مشاهده کرد. با این حال، موانع جدی نیز در این میان وجود دارد. شاید پیادهسازی کامل این الگو سالها و حتی دههها طول بکشد. وقتی استارتاپ «ویانت» در «نشست اتریال» (Ethereal Summit) به معرفی خود به حاضرین میپرداخت، چندین ایمیل پیاپی را بر روی تلفن همراهم دریافت میکردم. این پیامها از ادارهی پست ایالات متحده ارسال میشد و موقعیت بستهای که قرار بود به دستم برسد را به من اعلام میکرد. همانجا سئوالی در ذهنم شکل گرفت و آن هم این بود که «با توجه به اینکه هم اکنون سامانههایی نظیر رهگیری پست وجود دارد، چه نیازی به بلاک چین هست؟»
یک بارِ انبه
اما بنیانگذار دیگرِ استارتاپ «ویانت» یعنی کیشور اتریا (Kishore Atreya) نظر دیگری دارد. او میگوید نظام کنونی زنجیره تامین بسیار محدود است. فناوری رهگیری در سازمانهایی نظیر ادارهی پست ایالات متحده فقط اطلاعاتی که برای خودشان مهم است را ثبت میکنند. برای نمونه در انتقال یک بستهی پستی، مشتری فقط میتواند سابقهی مربوط به حمل آن را مشاهده کند و هیچ نوع اطلاعاتی دربارهی محصول (نظیر محتویات، منبع، فرآوری و …) در دسترس نیست. دستیابی به اطلاعاتی دربارهی نقطهی تولید لباسی که به تن دارید یا قهوهای که مینوشید ناممکن نیست، ولی دشوار است. برای نمونه، در فرآیند حمل یک کانتینر انبه از هند به هلند، دهها انسان و شرکت یا سازمان حضور دارند. کشاورزان باید انبهها را برداشت کنند، قایقهایی آنها را حمل کند، مقامات رسمی گمرک باید محتوای کانتینرها را تأیید کنند و یک نفر هم باید اطمینان یابد که انبهها خراب نشدهاند. بیشتر این مراحل به صورت غیرخودکار صورت میگیرد و ارتباطات میان هر یک از این مراحل نیز به صورت آنالوگ انجام میشود. کریستیان سلویج (Christiaan Sluijs) مدیر مالی شرکت بلژیکی تی-ماینینگ (T-mining) است که در زمینهی لجستیک مبتنی بر بلاک چین فعالیت دارد. او میگوید: «ذینفعان زیادی در فرآیند زنجیره تامین حضور دارند، بیش از ۳۰ طرف مختلف همگی در حمل یک کانتینر مشارکت دارند و هر یک منتظر دریافت اطلاعات از دیگری است.» او اضافه میکند که بسیاری از شرکتها هنوز هم از کاغذ برای ثبت استاد مهم نظیر گواهی مبدا، فاکتورهای صادر شده و بیمهنامه استفاده میکنند. آیبیام تخمین میزند این روند اداری انجام شده با کاغذ حدود یک پنجم هزینه مجموع حمل محصول را تشکیل میدهد. آقای سلویج میگوید: «کمی احمقانه است، زیرا میتوانیم این اطلاعات را به شکل دیجیتال برای یکدیگر ارسال کنیم.» در اینجاست که فناوری بلاک چین میتواند کاربرد داشته باشد. هدف این است که یک نسخهی دیجیتالی از فرآیند مبتنی بر کاغذ تهیه شود و همه طرفها در زنجیره تامین بتوانند از موقعیت محموله آگاه شوند. این سامانه میتواند روی یک اپلیکیشن تلفنهمراه و یا در قالب سایر فناوریها نظیر کیوآر کد (QR)، دوربین یا حسگرهای متصل به اینترنت جای گیرد. یکی از جذابترین ویژگیهای بلاک چین این است که با استفاده از آن میتوان از «قرارداد هوشمند» نیز بهره گرفت. قرارداد هوشمند یک توافق خودکار است که به محض حصول یک سری شرایط مشخص، اجرایی میشود. برای نمونه، به محض اینکه محمولهی انبه به شهر آمستردام رسید، پرداخت به شرکت ارسالکننده در هند به صورت خودکار صورت میگیرد. از قراردادهای هوشمند میتوان برای مدیریت فرآیندهای حساس و بااهمیت کاغذی استفاده کرد، زیرا به مراتب از امنیت بیشتری نسبت به فایلهای پیدیاف ارسال شده با ایمیل برخوردارند و کسی هم نمیتواند بدون اجازهی دیگران در آن تغییری ایجاد کند.
دروغ دربارهی محموله موز
امید است روزی برسد که همهی فعالان در زنجیره تامین از یک سامانهی واحد دیجیتالی استفاده کنند. فناوری بلاک چین به همراه سایر ابزارها نظیر چیپهای آرافآیدی (RFID) و نیز حسگرهای متصل به اینترنت میتواند برای رهگیری وضعیت محمولهها به صورت آنی به کار رود. برای نمونه، فرض کنید یک حسگر به پایش دمای یک کانتینر موز میپردازد. همه میتوانند این اطلاعات را مشاهده کنند و به این ترتیب اطمینان حاصل میشود که دما طوری نیست که سبب خرابشدن موزها شود. این دادههای دریافتی از حسگر دما وارد بلاک چین میشود و همه میتوانند آن را به صورت آنی مشاهده کنند، ولی کسی نمیتواند آن را تغییر دهد. اگر موزها خراب شوند، به راحتی میتوان زمان خرابشدن و دلیل آن را تعیین کرد. اما اگر کسی بخواهد درباره دمای محموله موز و یا سایر اجزای زنجیره تامین دروغ بگوید چه؟ بلاک چین یک سامانهی غیرمتمرکز است. هیچ شخص یا سازمانی نمیتواند آن را کنترل کند. حتی شرکت سازندهی نرمافزارش نیز کنترلی بر روی آن ندارد. هر نوع تلاش برای تغییر دادهها را میتوان شناسایی کرد. چنین تلاشهایی حتی به صورت بالقوه میتواند سبب از کار افتادن سامانه شود. دقیقا همین غیرمتمرکز بودن است که میتواند روند داستان را تغییر دهد. کریستیان سلویج میگوید یکی از شرکتهای حملونقل کالا از یک سامانهی خاص برای مدیریت ارسال محمولههایش استفاده میکرد. یکی از رقیبان، شرکت تولیدکنندهی این نرمافزار را خرید و بهخاطر تغییرات ایجاد شده، شرکت حملونقل مذکور همه دادههایی را که ذخیره کرده بود از دست داد. اگر از بلاک چین برای این کار استفاده میکردند، هرگز اطلاعاتشان از بین نمیرفت. بااینحال، مشکلات پیچیدهتری نیز ممکن است روی دهد. برای نمونه، فرض کنید یکی از طرفها در زنجیره تامین اعلام میکند که کانتینر دارای بار آوکادوو است، حال آنکه یک کیلوگرم کوکائین نیز در آن جاسازی شده است. امیدهایی وجود دارد که سامانههای مبتنی بر بلاک چین در آینده بتوانند تقلبهای صورتگرفته را شناسایی کنند. برای نمونه، حسگر موجود در کانتینر میتواند به محض باز شدن غیرقانونیِ کانتینر از کار بیفتد. به این ترتیب همه طرفهای ذینفع در زنجیره تامین از این مسئله آگاه میشوند. فناوری بلاک چین میتواند به کاهش انواع تقلب و اشتباهات کمک کند، اما نمیتواند این مشکلات را به طور کامل برطرف سازد. رامش گوپینث (Ramesh Gopinath) معاون واحد راهحلهای بلاک چین شرکت آیبیام است. او که از سال ۲۰۱۴ بر روی این فناوری کار کرده است میگوید: «بلاک چین یک پیشرفت قابلتوجه در زمینهی اعتمادسازی است، اما نوشداروی همه مشکلات نیست. همیشه تراکنشها از سوی انسانها صورت میگیرد و انسان هم همیشه انسان است؛ یعنی ممکن است خطاهایی از او سر بزند!» گوپینث بر این باور است که دو مانع اصلی برای حضور جدی بلاک چین در زنجیرههای تامین وجود دارد و البته هیچ کدام به طور مستقیم به این فناوری ارتباطی ندارد. مانع اول، متقاعدسازی ذینفعان این زنجیره برای استفاده از بلاک چین است. راضی کردن شرکتهای متعددی که در این حوزه فعالیت میکنند دشوار و زمانبر است. مانع دوم به مدیریت چنین سامانهای مربوط میشود. از آنجا که بلاک چین الگویی متمرکز نیست، تصمیمگیری دربارهی اینکه چطور باید مدیریت شود کاری دشوار است. گوپینث میگوید: «چه کسانی میتواند از دادههای موجود روی بلاک چین استفاده کنند؟ چه کسانی اجازهی مشاهدهی این دادهها را دارند؟ چه کسانی میتوانند به تحلیل این دادهها بپردازند؟ چه کسانی حق به اشتراکگذاری این دادهها را دارند؟ همهی اینها سئوالاتی هستند که باید به آنها پاسخ داد تا اکوسیستمِ زنجیره تامین در نهایت به استفاده از بلاک چین متقاعد شود.» به نظر میرسد حل کردن همه این مسائل و تعیین یک ساختار مدیریتی برای چنین سامانهای سالها طول بکشد. گوپینث در ادامه میگوید: «اگر کسی بگوید که میتواند همهی این مشکلات را طی ۶ ماه حل کند به او میخندم، زیرا چنین اتفاقی نخواهد افتاد.» خیلی خوشحالم که خوراک ماهی تن که میخورم از طریق بلاک چین رهگیری شده است. اما با اینکه اکنون میدانم این ماهی چه مسیری را طی کرده تا سر سفرهی خانهی ما بیاید، باز هم مزهاش با ماهیهای دیگر تفاوتی ندارد!
متاسفیم که این مطلب نتوانسته نظر شما را جلب کند. لطفا با نظرات و پیشنهادات خود، ما را در بهبود همیشگی سایت یاری دهید.