آیا رویداد قوی سیاه در ارزهای دیجیتال نسبت به دیگر داراییها بیشتر اتفاق میافتد؟
نسیم نیکلاس طالب ، در کتاب قوی سیاه نوشته است:
اگر از یک اقتصاددان مشهور، کلمهی تعادل و یا توزیع نرمال را شنیدید، با او بحث نکنید، فقط حرفش را نشنیده بگیرید و سر به سرش نگذارید.
نوسان، معمولاً خطر واقعی را نمیسنجد. هنگامی که مردم، کمیت ریسک مالی را میسنجند از مفهومی به نام نوسان استفاده میکنند.
این کلمه فقط یک کلمهی فانتزی برای نوسان یا پراکندگی بازده سهام است و معمولاً، با استفاده از انحراف معیار بازده سهام اندازهگیری میشود (به طور دقیق، بازده لگاریتمی). این معیار نشاندهندهی تغییر روزانهی قیمت سهام است.
برای مثال، اگر میگوییم که نوسان روزانهی بازار سهام ۱ درصد است، برای ۲/۳ روزها، نوسان سهام بین -۱ و ۱ درصد است و در کمتر از ۱ روز از ۲۰ روز، نوسان بیشتر از ۲ درصد خواهد بود.
با این حال، نوسان (انحراف معیار بازده سهام) تنها برای توزیع نرمال، معیار خوبی است. توزیع بازده روزانهی آن شبیه به یک ناقوس است.
اگر بالا و پایین رفتن یک دارایی با استفاده از عوامل مستقل بسیار زیادی تعیین شود، آنگاه با توجه به قضیهی حد مرکزی، توزیع بازده آن به توزیع نرمال همگرا میشود.
توزیع نرمال خصوصیات خوب زیادی دارد.
به طور معمول، اگر پولتان را در قبال رویدادی با سه انحراف معیار (فرضاً، اوراق قرضه قابلتبدیل مرغوب) و یا بر روی زندگیتان در قبال رویدادی با ۶ انحراف معیار (برای مثال مواجه شدن با یک تصادف) شرطبندی کنید، امری خطرناک نخواهد بود.
با این حال، ممکن است متوجه شده باشید که اغلب، بازارها حرکتهای بزرگ و نامطلوبی دارند که فراتر از انتظارات شما هستند و مردم برای این موضوع از لفظ رویداد «قوی سیاه» استفاده میکنند. این لفظ را نسیم نیکولاس طالب در کتاب «قوی سیاه: تأثیر رویدادهایی که وقوعشان را محال مىپنداشتهایم»، بهویژه پس از شوک بحران مالی ۲۰۰۸، مطرح و محبوب ساخت.
این رویدادها بیشتر از آن چه که مردم انتظار دارند، رخ میدهند و واکنش آنها روی بازده سرمایهها تأثیر چشمگیری دارد.
از طرف دیگر میتوان به رویداد قوی سیاه، «رویداد دم بلند» نیز گفت چرا که توزیعهایی که ارزشهای غیرمنتظرهی بزرگی تولید میکنند، معمولاً دمهای بلندتری نسبت به توزیع نرمال دارند.
در بخشهای بعدی، به این رویدادها، رویدادهای دم بلند و یا به طور ساده، رویدادهای پایان (tail events) میگوییم.
علل این رویدادها در دنیای مالی چیست؟ توضیحات محتمل مختلفی وجود دارد اما تقریباً هیچکدام از آنها بیخطر نیستند. به عنوان مثال: عدم تقارن اطلاعات، سوداگری، اهرم بیش از حد، تمرکز بیش از حد داراییها یا دستکاری آشکار بازار، هیچکدام برای سلامتی بلندمدت بازار مالی خوب نیستند.
حالا ببینیم که چگونه میتوان این رویدادهای پایان را شناسایی و نفوذ آنها را در میان کلاس داراییهای مختلف اندازهگیری کنیم.
چگونگی اندازهگیری میزان بلندی دم
به طور خلاصه، از احتمال دو نوع رویداد پایان (ملایم و شدید) برای اندازهگیری درجهی بلندی دم استفاده میکنیم. هرچقدر که بیشتر این دو نوع رویداد را شاهد باشیم، بیشتر، داراییها دستکاری شدهاند.
از تعاریف احتمال داده با پرتی کم (MOP) و احتمال داده با پرتی شدید (EOP) در روشهای گفتهشده در مقالهی «اندازهگیری میزان بلندی دم» نوشتهی پاولینا کالچوا یوردانووا (Pavlina Kalcheva Jordanova)، استفاده میکنیم.
به طور خلاصه، آنها از چارکها و دامنه بین چارکی برای تعریف چندین مرز استفاده میکنند. مقادیری که در چپترین مرز میافتند، دادههای با پرتی شدید در سمت چپ و مقادیری که میان دو مرز چپ قرار میگیرند، دادههای با پرتی کم در سمت چپ هستند.
همان طور که در شکل زیر نشان داده شده است، برای نقاط مقابل، برعکس این موضوع صحت دارد.
به صورت شهودی، این دو نوع دادهی پرت (کم و شدید) به چه معنا هستند؟
به این مثال دقت کنید.
احتمالاً به نوسانات متعادل شاخص S&P که معمولاً در چند ماه، در هر معامله روزانه، کمتر از ۱ درصد است، عادت کردهاید.
یک روز به شرکت MSNBC نگاه میاندازید و یا نرمافزار مالی یاهو را باز میکنید و خواهید دید که افت شدید ۳ درصدی در بازار رخ داده است و کارشناسان سهام و مفسران با نشان دادن ارقام درخشان، نمودارهای پر نوسان و تصاویری از معامله گران بازار بورس نیویورک که وحشتزده دستهای خود را بر سر گذاشتهاند، به بزرگنمایی آن میپردازند.
این سناریو مانند دادهی با پرتی کم است.
اگر، با این حال، در بازار سقوطی ۱۰ درصدی رخ میدهد و نمیتوانید فوراً، ارتباط آن را با سبد سهامتان متوجه شوید. علاوه بر آن، همه، بی هیچ سر و صدایی، خواهد دید که آیا حساب ۴۰۱ هزار دلاریشان به ۲۰۱ هزار دلار تبدیل شده است یا خیر، سپس داده با پرتی شدید خواهیم داشت.
اگر دادههای پرت رویدادهای پایان نمودار قیمت سهام SPY در ۴ سال گذشته را با رنگ سبز (به عنوان دادههای پرت مثبت) و رنگ قرمز (برای دادههای پرت منفی) نشان دهیم، نموداری مانند نمودار زیر به دست خواهد آمد.
اگر با بازار سهام آمریکا آشنایی دارید، احتمالاً میتوانید روزهایی را که با رنگ قرمز نشان داده شدهاند، به یاد بیاورید.
البته که هیچ کس از این شگفتیهای ناخوشایند خوشش نمیآید.
متأسفانه، هنگامی که قیمت یک دارایی تنها با چندین عامل مشخص میشود، مخصوصاً آن دسته از عواملی که برای عموم مردم مبهم هستند و در دست تعداد کمی از آنهاست، میتواند بیشتر مخرب واقع شود.
بنابراین، با اندازهگیری فراوانی این دسته از رویدادها، میتوانیم در مورد این که هر دارایی در ارتباط با ریسک تعقیبی چگونه عمل میکند ایدهی خوبی به دست بیاوریم.
توجه داشته باشید که نوسان بیشتر، لزوماً به معنی ریسک تعقیبی بیشتر نیست زیرا اگر بتوانید اندازهی نوسان را پیشبینی کنید، آنگاه تقریباً هیچ شگفتی ناخوشایندی وجود نخواهد داشت.
برای مثال، امروزه هیچ کس به هیچ عنوان در مورد نوسان ۳ الی ۵ درصدی بیت کوین شکایتی نمیکند اما اگر همین میزان سقوط را در سهام S&P ۵۰۰ تجربه کنند، شروع به ناسزا گفتن میکنند.
این دادههای پرت غیرقابل پیشبینی هستند که بیشتری میزان آسیب را به خودشان اختصاص دادهاند.
اکنون بیایید نگاهی به ریسک تعقیبی داراییهای مختلف، مخصوصاً ارزهای دیجیتال بیندازیم.
نگاهی به ریسک تعقیبی ارزهای دیجیتال
در شکل زیر نوسان، احتمال داده با پرتی کم (MOP) و احتمال داده با پرتی شدید (EOP) را همه با هم روی چندین کلاس دارایی از جمله بازار سهام آمریکا، بازار سهام چین، اوراق درآمد ثابت (اوراق قرضهی دولتی ۲۰ سالهی آمریکا)، داراییهای فیزیکی (طلا و بنگاه سرمایهگذاری در املاک) و ارزهای دیجیتال نشان میدهیم.
اندازهی دایرهها نوسان، و مکان نقاط، ریسک تعقیبی را نشان میدهند (سمت بالا-راست به معنی بیشتر بودن میزان بلندی دم است).
بیایید به تحلیل نکات اصلی این نمودار بپردازیم.
ارزهای دیجیتال در واقع نوسانات زیادی دارند و توزیع آنها دم بلند است. این موضوع با درک ما هماهنگ است.
همانطور که میتوان از نقاط قرمز سمت بالا-راست نمودار نیز مشاهده کرد، ارزهای دیجیتال پذیرفتهشده در میان مردم، مانند بیت کوین (BTC) و ریپل (XRP)، در واقع نسبت به بیشتر داراییهای مرسوم، نوسان، MOP و EOP بیشتری دارند.
برای مثال، برای بیت کوین سقوط چشمگیر ۴ درصدی را میتوان مشاهده کرد.
این رقم، رقم بزرگی است و تقریباً هر ۳ الی ۴ هفته، خبر رویداد تکاندهندهای را از بازار بیت کوین میشنویم مانند افزایش سریع قیمت، فروش ارزان و یکجا، شایعهای اغراقآمیز در خصوص قانونگذاری صندوقهای قابل معامله در بورس (ETF) و یا رسوایی هک کیف پول چندین صرافی و غیره.
با این حال، تمام ارزهای دیجیتال یکسان ساخته نشدهاند. ارزهای دیجیتالی را هم داریم که به طور اعجابانگیزی قابلکنترل هستند.
برخی از ارزهای دیجیتال، نمودارهای ریسک تعقیبی بهتری نسبت به داراییهای مرسوم دارند.
برای مثال، برخی از ارزهای دیجیتال خصوصی مانند مونرو (XMR) و دش (DASH) در واقع دم کوتاهتری نسبت به سرمایههای مرسومی مانند شاخص S&P ۵۰۰ دارند، به جز سهام پر نوسان چین که به طور خندهداری نمودار ریسک تعقیبی آن مشابه ارزهای دیجیتال با ریسک بالاست.
احتمالاً این موضوع به این دلیل است که ارزهای دیجیتال خصوصی بیشتر از آن که احتکار شوند، معامله میشوند.
صحت این موضوع را میتوان با توجه به رتبهی بالاتر این ارزهای دیجیتال در میزان حجم معامله نسبت به ارزش بازاری که در میان کل ارزهای دیجیتال دارند، بهخوبی نشان داد. همچنین، شرکتکنندهی بیشتر در بازار منجر به نقدینگی بیشتر، دستکاری و رویدادهای پایان کمتری میشود.
بدین ترتیب، احتمالاً، در مقایسه با غولهای ارزهای دیجیتال مانند بیت کوین و ریپل، مونرو و دش برای سرمایهگذاران جدیدی که سعی میکنند پای خودشان را به دنیای ارزهای دیجیتال باز کنند، ارزهای دیجیتال ابتدایی مناسبتتری هستند.
حداقل، این اطلاعات آنها را خاطرجمع میسازد و در نتیجه خواب خوبی در شب خواهند داشت.
توجه داشته باشید که این ارزهای خصوصی نوسان بیشتری در قیمت دارند که بدین ترتیب میتوان آنها را با ریسک بالا برای سود بیشتر سرمایهگذاری کرده و یا میان چندین شرکت (یا فعالیت و غیره) پخش کرد. با این حال، هنوز میزان بلندی دم آنها کمتر است و این نوعی رویداد ناخوشایند است که میزان قابلتوجهی از داراییها و یا موقعیت اهرمیتان را به طور کامل نابود میسازد.
به علاوه، بازار ارزهای دیجیتال بهسرعت در حال تکامل یافتن است.
ارزهای دیجیتال در مسیر تکامل
بیت کوین بیش از ۱۰ سال قدمت دارد. اکنون بیش از هزاران صرافی معاملهی بیت کوین را پشتیبانی میکنند. ما در نمودار بالا دو دایره را به بیت کوین اختصاص دادهایم، یکی برای بیت کوین پیش از سال ۲۰۱۵ و دیگری برای بیت کوین پس از سال ۲۰۱۵.
همانطور که در این نمودار نیز نشان داده شده است، در EOP بیت کوین سقوط بزرگی رخ داده است که ادامهی این روند میتواند دلگرمکننده باشد.
میتوان اظهار امیدواری کرد که علیرغم بالا و پایین رفتنهای شدید، ارزهای دیجیتال به زودی به سرمایههای مقبولی در میان مردم تبدیل میشوند.
در آینده، شاهد بیشتر شدن صرافی ارزهای دیجیتال، راههای قانونی در بازارهای ارزهای دیجیتال و حتی ارزهای دیجیتال باثبات پشتیبانی شده توسط نهادها و صندوقهای سرمایهگذاری خواهیم بود. همه چیز برای ایجاد یک اکوسیستم جدید در راه است.
آیا توجیهی برای ریسک تعقیبی ارزهای دیجیتال وجود دارد؟
اجازه ندهید که ریسک بالای ارزهای دیجیتال شما را بترساند.
به بازده سرمایه و بده بستان (Trade-off) آن با ریسک در نمودار بالا نگاهی بیندازید.
در این نمودار، اندازه، نشاندهندهی بازده روزانهی متوسط است. با همین میزان ریسک تعقیبی، سرمایهگذاران حتی با وجود سقوط اخیر ارزهای دیجیتال، چنان که باید، پاداش دریافت میکنند.
اگر ریسک بیشتر به معنای پاداش بیشتر باشد، ریسک لزوماً برای سرمایهگذاران چیز بدی به حساب نمیآید.
ریسکهای تصادفی قابل توجیه هستند. با این حال، این ریسکها و یا ریسکهای نامتقارن هستند که به درستی جبران نمیشوند و حقیقتاً برای سرمایهگذاران زیانآور هستند.
شما برای برخی رویدادهای غیرمنتظرهای که سرمایههایتان را از بین میبرد، بازده نسبتاً ناچیزی دریافت میکنید. طالب چنین گفته است که این سرمایهگذاریها «غیرقابل شکستن» نیستند.
در نمودار بالا، بهاندازهی نقطهی ارز دیجیتال مونرو و S&P نگاه کنید. مکان این دو نقطه روی نمودار یکسان است اما تفاوت عمدهای در اندازه (بازده) آنها وجود دارد.
اتفاقی را که در سال ۲۰۱۸ در بازار سهام آمریکا و در سال ۲۰۱۵ در بازار سهام چین رخ داد، به یاد بیاورید.
بازار تحریفشده، پس از دخالت سرکوبگرانهی دولت، تلفات گستردهای را متحمل شد و این خسارات را مالیاتدهندگان پرداخت کردند.
از طرف دیگر، ارزهای دیجیتال، تا زمانی که از این روند بیم نداشته باشید، بسیار بیشتر از میزانی که مخاطرهآمیز و قانونگذاری نشده هستند، به سرمایهگذاران خودشان سخاوتمندانه پاداش میدهند.
نتیجهگیری
در مقایسه با دیگر داراییهای مرسوم مانند سهام، اوراق قرضه و داراییهای فیزیکی، ارزهای دیجیتال معمولاً نوسان و ریسک تعقیبی بیشتری دارند.
با این حال، برخی از ارزهای دیجیتال (مانند مونرو و دش)، شکل ریسک تعقیبی مشابهی با شاخص سهام آمریکا دارند و به سرمایهگذاران با بازدهای فراتر از چیزی که انتظار میرود، پاداش میدهند و دیگر ابزارهای سرمایهگذاری مرسوم را تحتالشعاع قرار میدهند.
بهعلاوه، در ده سال گذشته، نمودار ریسک تعقیبی بیت کوین کاهشی شده است و به طور بالقوه نشاندهندهی بازاری با رشد بیشتر است.
سلام خانوم عوض پور
نگارش مثل همیشه عالی بود و حتی بهتر از گذشته بود و قسمت نتیجه گیری واقعا کمک کرد تا بتونیم جمع بندی داشته باشم
مرسی واقعا