عصر خودمختاری با ارزهای دیجیتال آغاز شده است !
بسیاری معتقدند که بیت کوین هم مانند حباب گل لاله است. این درست نیست. البته اینکه ارزهای دیجیتال در فضای جنونآمیزی قرار دارند و قیمت آنها از بهرهوریشان جدا شده، کاملا صحیح است؛ ولی این همهی قصه نیست.
بلاک چین و علاوه بر آن ارز دیجیتال، انقلاب تکنولوژیک هستند که تکامل آن روند انقلابهایی نظیر عصر صنعتی و عصر اطلاعات را دنبال میکند. گاهی اوقات خود من هم بلاک چین و بیت کوین را به جای هم به کار میبرم. برای اینکه بلاک چین دنیا را تغییر دهد، نیاز است که بر پایه ارزهای دیجیتال پیادهسازی شود. هردوی اینها به شدت به هم مرتبطند. در این مقاله به بررسی تفاوت بیت کوین (و همچنین دسته داراییهای دیجیتال) و حباب گل لاله میپردازیم و به شما نشان میدهم که ارزهای دیجیتال به عنوان یک فناوری در جوار فناوریهای دیگر، موج بزرگ بعدی از چرخه اقتصادی را به ارمغان خواهد آورد. انقلابهای تکنولوژیک در حال تغییر جهان هستند و اینکه داراییهای دیجیتالی کی و کجای این حرکت قرار دارند را بررسی خواهیم کرد.
همچنین بخوانید: بلاک چین فناوری انقلابی آینده است
بیت کوین اولین و اصلیترین نرم افزار فناوری بلاک چین بود. ایدهای خلاقانه که با ساخت سیستم جهانی، موجب انتقال و ذخیره ارزش اقتصادی شد. بیت کوین این کار را از طریق طراحی خاص خود یعنی غیرمتمرکزسازی، تغییرناپذیری و انگیزهبخش بودن در راههای جدید با اجازه انجام تراکنشهای تجاری بدون نیاز به شخص ثالث (مثل بانکها)، انجام میدهد. علاوه بر این نسل بعدی ارزهای دیجیتال قابلیتهایی نظیر قراردادهای هوشمند (پول با قابلیت برنامهنویسی) ارائه میدهد. این قابلیتهای جدید باعث یک جهش در ارتقای تکنولوژیک با مرکزیت موضوع ساخت ارزش ، ذخیره و انتقال آن بصورت جهانی شده است. بیایید نگاهی به اینکه چگونه انقلابهای تکنولوژیک و چرخه اقتصادی بلندمدت آنها شکل گرفته است، بیاندازیم.
مدل انقلابهای تکنولوژیک
به تازگی خواندن کتاب انقلابهای تکنولوژیک و سرمایه مالی: دینامیک حبابها و عصرهای طلایی، اثر کارلوتا پرز را تمام کردهام. او ۵ جریان اصلی در ۲۰۰ سال اخیر را تعیین کرده و مدل این چرخههای طولانی را توضیح داده است. این کتاب من را درباره انقلابی تکنولوژیک اخیر یعنی اینترنت وادار به تفکر کرد. میخواستم ببینم تجربه من درباره این چرخه، چگونه با محتویات این کتاب متناسب است. این کتاب توضیح زیادی دراین باره به من داد و به من کمک کرد درباره عصر اینترنت در جهات جدیدی فکر کنم. سپس سعی کردم ببینم این توصیفات درباره هوش مصنوعی و ارزهای دیجیتال نیز صدق میکند یا نه؛ به عقیده من که صادق است.
همچنین بخوانید: کاربرد بلاک چین در آینده هوش مصنوعی چیست؟
هر جهش تاریخی دو مرحله دارد که از نظر ذاتی بسیار متفاوت از یکدیگرند: دوره برپاسازی (Installation) و دوره گسترش (Deployment). عموما هر جهش ۴۰ تا ۶۰ سال طول کشیده و هر دوره ۲۰ تا ۳۰ سال به طول میانجامد. هر دوره دو فاز دارد. دوره برپاسازی شامل فازهای فوران (Irruption) و فاز هیجان (Frenzy) است. همچنین دوره گسترش شامل فازهای همافزایی (Synergy) و فاز بلوغ (Maturity) است. دورههای گسترش و برپاسازی توسط یک علامت کلیدی از هم جدا میشوند، چیزی که خانم پرز آن را نقطه عطف میخواند. به همراه چیزهای دیگر، اینجا نقطهای است که درهمشکستن رخ میدهد. از آنجایی که بر روی انقلاب تکنولوژیک جاری تمرکز کردهایم، درباره دوره برپاسازی آن و دوفاز مختلفش و همه چیز آن تا نقطه عطف صحبت خواهیم کرد.
این کتاب مفاهیم انتزاعی و مدلهایی برای درک اینکه چگونه انقلابهای تکنولوژیک در طول زمان بطور مشابه کار میکنند، ارئه میدهد و فازهای مختلف دوره را توصیف میکند و مدلش را با استفاده از انقلابهای پیشین نشان میدهد. ۵ جهش اصلی که در ۲۰۰ سال اخیر رخ داده به این صورت در کتاب آمده است:
- انقلاب صنعتی: سال ۱۷۷۱ تا ۱۸۲۹ میلادی
- عصر بخار و راهآهن: سال ۱۸۲۹ تا ۱۸۷۳ میلادی
- عصر فولاد و الکتریسیته: سال ۱۸۷۵ تا ۱۹۱۸ میلادی
- عصر نفت و تولید انبوه: سال ۱۹۰۸ تا ۱۹۷۴ میلادی
- عصر اطلاعات و ارتباطات: سال ۱۹۷۱ پایان آن هنوز مشخص نیست
- عصر خودمختاری (Autonomization): شروع از سال ۲۰۰۹
توجه شود که مورد آخر یعنی عصر خودمختاری، ادعا و پیشبینی من است و جزئی از کتاب نیست.
جهش ششم – آغاز یک عصر جدید
بر اساس مطالبی که در کتاب بیان شده، به نظرم در عصر جدیدی هستیم (عصر ورود به خودمختاری) بسیاری قبلا درباره عصر اتوماسیون صحبت کردهاند، اما به نظرم توصیفشان کل منظور را نمیرساند. خودمختاری به معنی تبدیل سیستمها و فرآیندها به حالت اتوماتیک، بدون دخالت مداوم و یا گرفتن ورودی از یک اپراتور(انسان) است. خودمختاری بر ایجاد یک عامل یا سیستم خودگردان تمرکز دارد. در ادامه درباره اینکه این تفاوت جزئی چگونه سبب تفاوت بسیار میشود، صحبت خواهیم کرد.
این انقلاب تکنولوژیک جدید در قالب چرخههای کندراتیف (Kondratieff Cycle) یا الگوهای موجی بلندمدت و مدل ارائه شده در کتاب جا میگیرد. برخی هم درباره اینکه ارزهای دیجیتال به تنهایی در حال پیروی از چرخههای کندراتیف هستند، مطالبی نوشتهاند. در ادامه درباره الگوهای موجود در یک چرخه انقلاب تکنولوژیک، برشمردن برخی رویدادها برای هر دوره و فاز و تصویر بزرگتری از همه این اتفاقات صحبت خواهیم کرد.
عصر اتوماسیون – توصیف تاریخ
عده کثیری درباره عصر اتوماسیون مطلب نوشتهاند و درباره آن بسیار صحبت شده است. اگر این را گوگل کنید، میفهمید. این عصر درباره هوش مصنوعی، اینترنت اشیا و روباتهاست. داستانها و مستندات زیادی در چند سال اخیر در این باره تهیه شده است. همچنین سرمایههای قابل معاملهای (ETF) نظیر BOTZ$ و ROBO$ وجود دارند که بر روی هوش مصنوعی و اتوماسیون سرمایهگذاری کردهاند.
اتوماسیون یک روند مهم است، ولی آن روند مهمی که من مدنظر دارم نیست. به نظرم اتوماسیون به تنهایی نمیتواند یک انقلاب تکنولوژیک تلقی شود. تکنولوژی که اتوماسیون برای کامل شدن به آن نیاز دارد بلاک چین است، یعنی ایدهی غیرمتمرکز شدن. روند مهم «خودمختاری» است.
بلاک چین – آخرین قطعه این پازل
در حالی که نقطه نظرات درباره اتوماسیون و ارزهای دیجیتال به حرکت جریان اصلی کمک میکند، به نظرم نویسندگان ساختار مدل و کاربرد آن را کمی از یاد بردهاند. تکنولوژیهای محرک اتوماسیون یعنی هوش مصنوعی و روباتیک به سادگی قابل جاگیری در پارادایم فعلی هستند. هر شرکتی که بر روی این تکنولوژیها سرمایهگذاری کند، پاداش این سرمایهگذاری را درو خواهد کرد. هیچ تغییر پارادایم و یا تغییر دیگری در وضعیت فعلی وجود ندارد.
۳ نوآوری وجود دارد که سبب قدرت بخشیدن به ارزهای دیجیتال شده است. اولین آنها یک مدل دیجیتالی جدید برای نسل جهانی، انتقال و ذخیره ارزش است. دومین مورد قابلیت قراردادهای هوشمند است که اجازه انتقال ارزش بر اساس قواعد تعیین شده و برنامهنویسی شده را میدهد. مورد نهایی غیرمتمرکز سازی است که باعث شده این تکنولوژی از مرزهای سازمانی بگذرد و محدودیتهای سازمانهای متمرکز و قدرتهای مرکزی را بشکند.
تغییر پارادایم در تغییر نحوه اجماع برای تولید کار و مدیریت روابط است. این تغییر از طریق سازمانهای غیرمتمرکز خودگردان (DAO)، قراردادهای هوشمند و مدل مدیریتی جدید اتفاق میافتد. این تغییر سبب جابجایی قدرت و پاداش از سازمانهای متمرکز به افراد میشود. همه اینها در قلمرو ارزهای دیجیتال در حال اتفاق افتادن است. بنابراین آخرین تکنولوژی که برای عصرجدید مورد نیاز است، ارزهای دیجیتال است.
برای جهش تکنولوژیک اخیر، اینترنت مولفه مهمی محسوب میشد اما تمرکز اصلی بر روی آن نبود. در واقع اینترنت یک مکانیزم کامل بود، ولی این انقلاب درباره چیزی بزرگتر از این حرفها صحبت میکرد. این انقلاب عصر اطلاعات بود. با همین حساب جهش تکنولوژیک جدید درباره خودمختاری است. ارز دیجیتال یک مولفه جداییناپذیر و کامل خواهد بود، اما این انقلاب تنها درباره ارزهای دیجیتال نیست. ارزهای دیجیتال تکه آخر پازلی است که تصویر را کامل میکند. تصویر عصر خودمختاری.
عصر خودمختاری – چه چیزهایی ممکن است؟
این عصر جدید سبب تحول عظیمی خواهد شد و جنبههای مختلف تولید کالا و ارائه خدمات توسط سازمانها و کسبوکارها را تغییر خواهد داد. در کل دنیا صنایع، جوامع و دولتها به ساخت عوامل خودمختار برای تولیدکار و ساخت ارزش و انتقال و ذخیره آن، روی خواهند آورد.
این کارها همگی از طریق نرمافزارهایی ساخته و اعمال خواهد شد. (روباتهایی که قراردادهای هوشمند را در پلتفرمهای ارز دیجیتال پیادهسازی میکنند) روباتیک به هر جنبشی در دنیای فیزیکی دست خواهد یافت. اینترنت اشیا با سنسورها و شبکههای مختلف که اطلاعات را گرفته و منتقل میکند، قابل دسترسی خواهد بود. هوش مصنوعی قادر به فراهم کردن قضاوت، تخصص و ارزیابی در یک سیستم بسته خواهد بود. و نهایتا پلتفرمهای غیرمتمرکز ارزهای دیجیتال قادر به ایجاد جریان بین سازمانهای مختلف با قراردادهای هوشمند جهت مدیریت و انجام انتقال و ذخیره ارزشی که از کار تولید شده، خواهند بود.
این انقلاب تعادل بین گروهها و افراد را به حالت عادی برمیگرداند. عوامل خودمختاری که در یک جهان غیرمتمرکز زندگی میکنند، این اجازه را به مردم میدهند که بر روی پروژههایی که علاقه دارند، کار کنند و برای این مشارکت حقوق و یا پاداش دریافت کنند. دریافت توکن به ازای کار انجام شده یا سرمایهگذاری در داراییهای دیجیتالی، اجازه برگشت منافع از گروهها به سمت افراد را میدهد. دیگر واسطههای رانت جویی مانند فیسبوک، اوبر، گوگل یا هر شرکت دیگری که به دنبال مکیدن ارزشهای فردی از اجتماع باشد، وجود نخواهد داشت. سازمانهای مرکزی دیگر همهی منافع را در اختیار نخواهند داشت. قدرت به افراد جامعه برخواهد گشت چرا که آنها قادر به رای دادن در سیستمهای دولتی بدون سیاست خاصی و بدون واسطههای حیلهگری که اراده جمعی را به جای اراده فردی جا میزنند، خواهند بود.
اکنون کجای قصه هستیم ؟
فهمیدن اینکه الان در کجای این چرخه قرار داریم، مهم است. به نظرم بیگ بنگ این انقلاب، اختراع بیت کوین در سال ۲۰۰۹ بود. هوش مصنوعی، اینترنت اشیا و روباتیک همه و همه پیشرفتهای مهم و قابل توجهی در دهه اخیر داشتند. ۹ سال اخیر تنها درباره تکنولوژی بود و توده مردم به صورت گسترده با آن برخورد نداشتند. این سرنخها به ما میگویند که احتمالا در انتهای فاز فوران (Irruption) قرار داریم. علاوه بر این ما شاهد برخی التهابات در بازار ارزهای دیجیتال در سال ۲۰۱۷ بودیم؛ یعنی آغاز فاز هیجان (Frenzy). با این اطلاعات نقطهای که احتمالا در آن قرار داریم را در شکل مشخص کردهام.
فاز فوران – چه اتفاقی افتاد؟
همانطور که نویسنده کتاب، خانم پرز نیز نوشته است، فاز فوران آغاز چرخهای است که تکنولوژی جدید شناخته شده است. تمرکز اصلی بر روی خود تکنولوژی است. این فاز با یک لحظه بیگ بنگ طور با کشف تکنولوژی جدید آغاز میشود. این خبر خوبی است چرا که جهان از اختلاف نظرات اقتصادی و بیکاری ناشی از فرسودگی صنایع قدیمی از جهش تکنولوژیک قبلی رنج میبرد. ظهور تکنولوژی جدید، امکانات جدیدی هم به وجود میآورد و در طول فاز فوران خیالپردازان و متقاضیان آن به اختراعات مختلف و کشف چگونگی کارکرد این تکنولوژی و اینکه چه تاثیری بر جهان خواهد داشت، میپردازند.
فاز هیجان – منتظر چه باشیم؟
فاز هیجان با سرمایهگذاریهای بزرگ آغاز میشود. تمرکز این فاز بر روی سرمایهگذاریهای پرریسک است. فاز هیجان این سرمایهگذاران را از نمایان میکند و در طول این فاز جدایش سرمایه و ارزش از خود محصول مشاهده میشود. با ادامه یافتن این فاز، تضاد و اختلاف بین فقیر و ثروتمند بیشتر خود را نشان میدهد و در نهایت با یک سقوط – که در چرخه هم با نام نقطه عطف (Turning Point) نشان داده شد – این فاز تمام میشود.
طبق گفتههای پرز «نه جنون خرید گل لاله در سال ۱۶۳۶ و نه حباب دریای جنوب در سال ۱۷۲۰» هیچکدام صلاحیت این را ندارند که به عنوان انقلاب تکنولوژیک قلمداد شوند. در حقیقت پدیدههای روانشانختی بسیاری در رابطه با رفتارهای اقتصادی پرخطر وجود دارد، اما هیچکدام آنها مربوط به ادغام و تعریف انقلابهای تکنولوژیک در قالبهای سرمایهداری نیست.
همه حبابها و رفتارهای جنون آمیز به عنوان بخشی از یک انقلاب تکنولوژیک تلقی نمیشوند. حباب گل لاله به هیچ وجه یک انقلاب تکنولوژیک نبود، بلکه تنها حباب و یک رفتارغیرعادی در آن وجود داشت که در پارادایم گفته شده جای میگیرد. تکنولوژی بلاک چین و همچنین ارزهای دیجیتال هم در پارادایم توصیف شده جا میگیرند. بنابراین انتظار داریم که این چرخه بصورتی که گفته شد ادامه پیدا کند و از روند چرخهی انقلابهای پیشین پیروی کند.
نتیجه گیری
همانطور که گفته شد، یک جهش جدید آغاز شده است، یک انقلاب تکنولوژیک. اقدامات در جهت ساخت خودمختاری سرتاسر چرخه تولید خواهد بود. ارزهای دیجیتال نقش اساسی بازی خواهند کرد. من پیشبینی میکنم که بعد از اتمام این جهش، دیگر شاهد سازماندهی جامعه حول نیروی کار و تولید نخواهیم بود. برای تولید راهحلی وجود خواهد داشت. روباتیک پروسه تولید را در جهان فیزیکی، خودکار خواهد کرد؛ در حالیکه سنسورها و دادهها در اینترنت اشیا در گردشند. نرمافزارها از طریق روباتها و ارزهای دیجیتال قادر به ساخت، انتقال و ذخیره ارزش جهانی خواهند بود. هوش مصنوعی قدرت پردازشی و تفکر جهت یادگیری، اجرا، اندازهگیری و اجرای هر جز در بستر سیستمهای غیرمتمرکز خواهد داشت. مدلهای جدید آینده طلایی را به ارمغان خواهند آورد.
در حال حاضر، فرصت بسیار مناسبی است که به عنوان یک سرمایهگذار عمل کنید. به تازگی وارد فاز سرمایهگذاری و احتکار در این انقلاب تکنولوژیک شدهایم که میتواند باعث سودآوری عظیمی شود.همانند راهآهن در قرن ۱۹ و آخرین قسمت از جهش عصر اطلاعات و ارتباطات، در حال آغاز رفتن به قلهای هستیم که میتوانید ثروت زیادی را نهایتا از آن به دست آورید. ارزهای دیجیتال همانند حباب گل لاله نیست چرا که از یک تکنولوژی محرک نشات میگیرد که به دنبال تغییر سازماندهی در سطح جهانی است. اینها یک شبه به دست نمیآید، اما اگر به دقت نگاه کنیم آینده را در قاب تاریخی که خود را تکرار میکند، خواهیم یافت.
متاسفیم که این مطلب نتوانسته نظر شما را جلب کند. لطفا با نظرات و پیشنهادات خود، ما را در بهبود همیشگی سایت یاری دهید.