«ارز دیجیتال» یا «رمزارز»؛ پایانی بر دعوایی ناتمام!
کریپتوکارنسی، ارز دیجیتال، رمزارز، ارزرمز، رمزپول و (حتی) به روایت مجریان اخبار شبانگاهی «رمز دیجیتال»! همه این واژهها و اصطلاحات برای توصیف یک مفهوم مشخص به کار میروند؛ اما اگر گشتی در فضای مجازی بزنید، میبینید هر کدام طرفدارانی دارند که معتقدند استفاده از واژههای دیگر نادرست و نابخشودنی است. اما اجازه دهید این بار کمی از فضای پر از تعصب مجازی فاصله بگیریم و از دیدگاهی علمی، با چاشنی تئوری به این موضوع نگاه کنیم.
ادعا در مورد اینکه چه کلمهای باید به جای کلمه «کریپتوکارنسی» نوشته شود، زیاد است؛ اما در این مطلب قصد داریم بیشتر نگاهی علمی به این موضوع داشته باشیم. اگر شما هم جزو آن دسته افرادی هستید که دوست دارید بدانید «رمزارز» جایگزین «درستتری» برای کلمه انگلیسی کریپتوکارنسی (Cryptocurrency) است یا نه، این یادداشت را از دست ندهید.
پیش از اینکه این مطلب را بخوانید، باید یادآوری کنیم که این بحث یک بحث کاملاً زبانشناختی است و قرار نیست ویژگیهای مختلف ارزهای دیجیتال را شرح دهیم، پس یک راست سر اصل مطلب میرویم.
حوزههای معنایی دارای ترتیبی از بالا به پایین هستند. یعنی یک کلمه ممکن است جزو یک حوزه معنایی گستردهتر باشد؛ در این طبقهبندی، حوزه معنایی گستردهتر فرانام یا سوپراوردینیت (Superordinate) و حوزه معنایی جزئیتر، زیرنام یا هایفونیم (Hyponym) نام دارد. مثلاً کلمه اتوبوس را در نظر بگیرید. کلمه اتوبوس خود یک هایفونیم برای حوزه معنایی «ماشین» به حساب میآید. در اینجا ماشین سوپراوردینیت یا فرانام این حوزه معنایی است.
حوزه معنایی به گروهی از کلمات گفته میشود که به یک موضوع خاص اشاره دارند. مثلا سیب، پرتقال، موز، کیوی و زردآلو، به موضوع میوه باز میگردند و یک حوزه معنایی را تشکیل میدهند.
حال بیایید بحث را بهسمت ارزهای دیجیتال و رمزارزها و ارزهای رمزنگاریشده ببریم؛ همان طور که بالاتر توضیح دادیم، ارزهای دیجیتال خود شامل چندین دسته مختلف میشود. در تصویر زیر بهخوبی این موضوع را برای شما تشریح کردهام.
عبارت ارز دیجیتال (Digital Curreny) خود شامل چندین حوزه معنایی است که هر کدام بهجزئیات دارای ویژگیهای خاصی هستند. در این حوزه معنایی، «ارز دیجیتال» نقش سوپراوردینیت و دستهبندیهای دیگر شامل «رمزارزها»، «ارزهای دیجیتال ملی» و «ارزهای مجازی»، هایفونیمهای این حوزه معنایی هستند.
نکته بسیار پراهمیتی که باید نظر داشت این است که رابطه هایفونیمها و سوپراوردینیت آنها یکطرفه است؛ یعنی اگر یک چیزی «رمزارز» باشد، پس حتماً ارز دیجیتال هم هست، اما اگر یک چیز «ارز دیجیتال» باشد، دیگر نمیتوان گفت که لزوماً یک «رمزارز» هم هست؛ از همین رو، اینکه در برگردان کریپتوکارنسی از سوپراوردینیت آن استفاده شود، یک امر طبیعی و کاملاً پذیرفتهشده است.
برگردیم سر سؤال اصلی؛ آیا به کار بردن «ارز دیجیتال» بهجای «Cryptocurrency» از لحاظ زبانی و ترجمهای اشکال دارد؟ جواب ما یک «نه» قاطع است.
خودِ ساتوشی ناکاموتو، خالق بیت کوین، در همان اولین پستهایی که برای معرفی بیت کوین منتشر کرد، آن را یک «ارز دیجیتال» خواند.
اگر مسئله هایفونیمها و سوپراوردینیتها را هم کنار بگذاریم، همچنان «ارز دیجیتال» قابلقبول است. دادههای تاریخی نشان میدهد که کلماتی که بهتازگی به زبان فارسی اضافه میشوند، مقبولیت چندانی بین فارسیزبانها پیدا نمیکنند یا مقبولیت آن سالها زمان نیاز دارد؛ تنها کافی است نگاهی به کلماتی مثل رایانامه و معادلهای دیگر فارسی بیندازیم که هیچگاه مورد قبول جامعه هدف خود قرار نگرفتند.
کلمه «ارز دیجیتال» بین فارسیزبانان از جایگاه خوبی برخوردار است و آهنگ بهتر آن و آشنایی بیشتر گوش مخاطبان با آن باعث شده است تا طرفداران بیشتری پیدا کند. این محبوبیت در دادههای گوگل ترندز هم بهخوبی قابلمشاهده است.
گیدیون توری، محقق حوزه ترجمه، ترجمه قابلقبول را ترجمهای میداند که در زبان مقصد، پذیرفته شود. بهعقیده توری، اگر ترجمه یک لغت جدید بهگونهای باشد که در فرهنگ و زبان جامعه جایگاه خود را پیدا کند و بهاصطلاح در آن زبان «بنشیند»، قابلقبول خواهد بود.
برخی هم در این میان سنگ «وفاداری» در ترجمه را به سینهشان میزنند. در این مورد باید بگویم که «وفاداری» در ترجمه با آن چیزی که این افراد از آن میدانند فاصله دارد. هیچ کجای علم ترجمه نوشته نشده است که فقط پیداکردن کلمهای همسان مصداق وفاداری است.
برخیها میگویند کریپتوکارنسیها از آنجا که رمزنگاریشده هستند و بخش «کریپتو» را در خودشان دارند، پس باید به رمزنگاریشده بودن آنها اشاره شود. ولی بگذارید نگاهی به تعریف کلمه کریپتوکارنسی در دیکشنری وبستر بیندازیم. شایان ذکر است که برای مقایسه بهتر، از همان کلمه کریپتوکارنسی استفاده میکنیم:
کریپتوکارنسی، اسم: هر شکلی از ارز که ماهیتش به شکل دیجیتالی است، معمولاً عرضهکننده متمرکز یا مقام قانونگذاری ندارد، ولی از یک سیستم غیرمتمرکز برای ثبت سوابق تراکنشها و مدیریت عرضه واحدهای جدید استفاده میکند. این ارزها برای جلوگیری از انجام تراکنشهای جعلی بر قابلیت رمزنگاری تکیه میکنند.
اگر این ایراد به برابرنهادِ «ارز دیجیتال» وارد باشد که اشارهای به «رمزنگاری» در آن نشده است، میتوان این ایراد را به «رمزارز» گرفت که در آن ویژگی «دیجیتالیبودن» ذکر نشده است. صد البته این مسائل هیچ موضوعیتی برای غلط یا درست خواندن دو لغت مذکور ندارند و تنها بهعنوان دلایلی برای واردنبودن مباحث مطرحشده هستند.
بحث دیگری که مخالفان استفاده از «ارز دیجیتال» آن را مطرح میکنند، در ارتباط با طبقهبندی انواع ارزهای دیجیتال است. بهگفته آنها، اگر به کریپتوکارنسی، ارز دیجیتال بگوییم، آنگاه نمیتوان دستهبندیهای جزئیتر آنها را نامگذاری کنیم. ادعایی که باز هم چندان درست نیست. همان طور که در تصویر پایین میبینید، طبقهبندی انواع ارزهای دیجیتال، بدون استفاده از رمزارز هم کاملاً ممکن و بدون مشکل خواهد بود؛ حقیقت این است که ارز دیجیتال به توضیح کمتری نسبت به «رمزارز» نیاز دارد و مخاطب بهتر با آن ارتباط میگیرد.
در جمعبندی صحبتهایم باید بگویم که استفاده از لغت «ارز دیجیتال» بهعنوان برابرنهادی برای «کریپتوکارنسی»، نه از لحاظ ترجمهای و نه از نظر زبانشناختی و حتی زیباییشناختی اشکالی ندارد؛ از همین رو، امیدواریم این مطلب پایانی بر دعوایی باشد که عموماً با تکیه بر مطالب غیرعلمی و سلیقهای مطرح میشود و سرانجامی جز گمراهکردن فعالان و کاربران این حوزه ندارد.
الان رمز ارز چ فرقی باهم دارن مگه