قانونگذاری بیت کوین و ارز دیجیتال؛ خوب یا بد؟
قانونگذاری در فضای ارزهای دیجیتال مسئلهایست که به نظر میرسد هرگز حل نخواهد شد. سوال اصلی این است که اگر برای این حوزه قانون وضع شود، به نفع این صنعت خواهد بود یا به ضرر آن؟ کوین تلگراف در مقالهای که اخیرا منتشر کرده است، پاسخ این سوال را میدهد.
برخی از طرفداران ارز دیجیتال بر عقیدهی خود مبنی بر اینکه قانونگذاری برای صنایع خوب است پافشاری میکنند و معتقدند که این اتفاق زمینه را برای پذیرش عمده ارز دیجیتال بین مصرفکنندگان و مشاغل مهیا و فراهم میکند. در مقابل عدهای بر این باورند که قانونگذاری برای این نوآوری، به پایانی ناخوشایند خواهد انجامید و آن را در نطفه خفه خواهد کرد. این موضوع در تقابل ارزهای دیجیتال در برابر ارزهای فیات که پشتوانه کامل بانکهای مرکزی را دارند، به ضرر ارزهای دیجیتال تمام خواهد شد.
ما شاهد این هستیم که هر دو سناریو در دنیای واقعی به حقیقت میپیوندد. سوئیس به خاطر اینکه کشوری دوستدار و پذیرای ارز دیجیتال است، شهرت و آوازهای به دست آورده است. دو موسسه که به مشتریان ارز دیجیتال خدمات بانکی ارائه میکنند از طرف اداره نظارت بر بازارهای مالی سوئیس مجوز دریافت کردهاند، بدون شک این اتفاق نقطه عطف بزرگی است.
قطعا نگرش مثبت دولت سوئیس نسبت به داراییهای دیجیتال در تصمیم فیسبوک مبنی بر پایهگذاری و ثبت انجمن غیرانتفاعی لیبرا در این کشور بیتاثیر نبود. آمار و ارقام حاکی از این است که صنعت بلاک چین این کشور در حال نفع بردن از این رویکرد مثبت، یعنی “نگرش باز نسبت به ارزهای دیجیتال” است. گزارشی مبنی بر اینکه ارزش ۵۰ شرکت برتر بلاک چینی سوئیس در نیمه اول سال ۲۰۱۹ دو برابر شده و جمعا به رقم ۴۱ میلیارد دلار رسیده مهر تاییدی بر این مدعا است.
در مقابل، روی دیگر سکه را داریم. ایالات متحده نسبت به قانونگذاری ارز دیجیتال بسیار سختگیرانه عمل میکند و از ترس اینکه شاید لیبرا دلار را تضعیف و یا حتی اقتصاد جهانی را تهدید کند، موانعی بر سر راه این پروژه ایجاد میکند. برخی از سیاستمداران در این مورد به شدت ابراز نگرانی کردهاند که ممانعت از پیشرفت چنین نوآوریهایی باعث خواهد شد کشورهای دیگر با مقاصدی بدتر جاپای خود را در این صنعت رو به رشد محکمتر کنند.
کشوری مانند هند را در نظر بگیرید که قوانین سختگیرانهای را نسبت به کسانی که در حوزه ارزهای دیجیتال فعالاند اعمال کرده است، که حتی ممکن است به مجازاتهایی مانند ۱۰ سال زندان منجر شود. چنین موضعگیری شدید و سختگیرانهای، به همراه این واقعیت که کسبوکار ارزهای دیجیتال به طور کامل از خدمات بانکی محروم شده است، منجر به بسته شدن تعدادی از صرافیهای ارز دیجیتال در این کشور شده است.
همچنین هشدارهایی در رابطه با اینکه ممکن است توسعهدهندگان و کارآفرینان باهوش هندی، تواناییها و مهارتهای خود را در کشور دیگری صرف کنند یا به عبارت دیگر فرار مغزها در این کشور رخ بدهد وجود دارد. این بدین معناست که اقتصاد هند میلیاردها دلار درآمد از دست خواهد داد. برای نمک پاشیدن بر روی زخم، دولت تاکید بیشتری بر روی اجرای قانون دارد، در صورتی که این قانون در زمستان ارزهای دیجیتال به پارلمان معرفی نشده بود و این موضوع منجر به طولانی شدن دوره بلاتکلیفی شده است.
با این تفاسیر، جنبههای مثبت و منفی قانونگذاری چیست؟ آیا این امکان برای این صنعت نوپا وجود دارد که بتواند به راحتی در کنار نهادهای مالی مرسوم قرار بگیرد؟ با توجه به این چشماندازی جزئی، که در آن برخی کشورها ارزهای دیجیتال را پذیرفتند و برخی دیگر از آن میگریزند، آیا این فناوری جهانی میشود؟
مزایا و معیاب قانونگذاری ارزهای دیجیتال
طرفداران شناختهشدهی ارز دیجیتال به طرز خارقالعادهای نسبت به تمامی چشماندازهای قانونگذاری ارزهای دیجیتال محتاطانه عمل کردهاند. یکی از بنیانگذاران اپل، استیو وزنیاک (Steve Wozniak) هشدار داده که بیشتر کشورها خواهان اعمال هر چه بیشتر کنترل برای حفظ جریانهای درآمدی هستند.
برخی دیگر نگرانند که این امر ممکن است منجر به تاثیری ناخوشایند در دو ویژگی مثبت ارزهای دیجیتال که سبب محبوبیت آن میشود؛ یعنی ناشناسی و شفافیت شود. این باور وجود دارد که قرار است بیت کوین و ارزهای دیجیتال دیگر کاملا غیرمتمرکز باشند و به طور کل از زیرساختهای اقتصادی که مسبب رکود اقتصادی در سال ۲۰۰۷ بوده، جدا و مجزا باشند. در نتیجه وارد کردن کریپتو به حصار قانون، برخی از آزادیهایی که جذابیت زیادی برای این دارایی به همراه دارد را از بین میبرد.
قانونگذاری استارتاپهای فضای ارز دیجیتال و بلاک چین همچنین میتواند شیوه سرمایهگذاریها را دگرگون کند. عرضه اولیه سکه (ICO) با وجود تمام ایرادات و نقصهایی که دارد، کاربران ارز دیجیتال با هر مقدار سرمایهای را قادر میسازد تا به پروژهای که به آن علاقهمندند کمک کنند. جمعآوری کمکهای مالی آتی به سبک و سیاق و مشابه اوراق بهادار سبب میشود تا این سرمایهگذاران به نفع افرادی با دارایی بالاتر کنار بکشند.
این ریسک وجود دارد که قوانین و چارچوبها در تطبیقِ خود با سرعت سرسامآور صنعت بلاک چین و ارز دیجیتال به مشکل بخورند و سناریو مشابهی مانند آنچه که در مورد گوگل و فیسبوک مشاهده شد که همزمان با آغاز اینترنت به شکوفایی رسیدند، رقم بخورد. در همین راستا، بسیاری از افراد در دنیای ارزهای دیجیتال نگران این هستند که این عرصه در نهایت توسط مقامات و افرادی که هیچ درکی از فناوری زیربنایی آن ندارند قانونگذاری شود.
همه بر این عقیده نیستند که قانونگذاری برای بلاک چین و ارز دیجیتال مصیبتآور و فاجعهبار خواهد بود. با اشاره مجدد به عرضه اولیه سکه، برخی معتقدند که اعمال مقررات سختگیرانه این امکان را فراهم میکند تا حمایتهای حیاتی برای برخی سرمایهگذاران انجام شود، دقیقاً مانند آنچه که در بازار بورس انجام میشود. قانونگذاری همچنین میتواند به منزله مهر تاییدی باشد که بسیاری از موسسات به آن نیاز دارند تا میلیاردها دلار سرمایه را وارد این صنعت کنند و قانونگذاری در این زمینه توسعه داده شود.
تضمینِ این موضوع که استاندارد استارتاپهای کریپتویی در همان سطحی باشد که عرضه عمومی اولیه شرکتها انجام میشود، میتواند کیفیت پروژههای جدید را افرایش دهد. با این حال، این فرآیند بدون هزینه نخواهد بود. عرضه اولیه سکه، عرضه اولیه صرافی و عرضه توکنهای اوراق بهادار غالبا با سرعت و کارایی صورت میپذیرد و مقررات سفت و سخت و اقدامات افشاگرانه از سرعت این امور میکاهد.
همچنین مسئلهای به نام کلاهبرداریهای کریپتویی وجود دارد. این صنعت تقریبا بیش از یک دهه است که به جهانیان معرفی شده و تا به امروز همچنان در تلاش است تا مسئله سرمایهگذاریهای پرخطر و کلاهبردارانه را که سبب وارد شدن خسارتهای میلیون دلاری به سرمایهگذارن آسیبپذیر میشود، از بین ببرد. برخی بر این باورند این واقعیت که این حوادث بسیار زیاد و مکرر اتفاق میافتند، نشان دهنده این است که دنیای ارز دیجیتال برای کسب مشروعیت نیاز به تجربه بیشتر دارد.
از سوی دیگر، برخی میگویند که خودتنظیمی کلید این مشکل است، خودتنطیمی فرصتی است که کسبوکارهای فعال در این حوزه بر عملکرد یکدیگر نظارت داشته باشند و از اینکه همه چیز روبهرها است، اطمینان حاصل کنند.
چه چیزی در انتظار قانونگذاری ارزهای دیجیتال است؟
با وجود نظرات و عقیدههای متفاوت و عدم اطمینان بسیار زیاد در رابطه با اینکه صنعت ارز دیجیتال و بلاک چین در سالهای پیشرو از منظر قانونگذاری در چه نقطهای خواهد ایستاد، زمانی که بحث تعیین و برآورد جو عمومی میشود، ذکاوت و آگاهی مدیرانِ صرافیهای برجسته، بانکهای مرکزی، ارگانهای حکومتی و سرمایهگذاران میتواند بسیار ارزشمند باشد.
کنفرانس مالی کریپتو (Crypto Finance Conference) میگوید هدفش ایجاد بارقههای نور در دل تاریکی است و همانند یک فانوس دریایی در آبهای متلاطم قانونگذاری این صنعت عمل میکند. کارشناسان آماده پاسخگویی به سوالهای شخصی هستند و تعداد زیادی فرصتهای شبکهای فراهم شده است تا شرکتکنندگان بتوانند ارتباطات معناداری را ایجاد کنند و در حیطههایی که علاقه شخصی دارند عمیقتر شوند.
در این کنفرانس که در تفرجگاههای کوههای آلپ سوئیس در سنت موریتز از ۱۵ تا ۱۷ ژانویه (۲۵ تا ۲۷ دی) برگزار شد، چندین جلسه در رابطه با مساله قانونگذاری ارزهای دیجیتال در دستور کار قرار گرفت. رویکرد بانکهای مرکزی نسبت به ارزهای دیجیتال ملی نیز به طور اجمالی بررسی شد. در این جلسات، اکوسیستم سوئیس و چالشهای مرتبط با بانکداری در حوزه بلاک چین و ارزهای دیجیتال مورد توجه قرار گرفتند.
این جلسات با هدف تحلیل دقیقِ آنچه که در جاده پرپیچ و خم به سوی قانونگذاری پیش خواهد آمد برگزار شدند. در مقطعی که صنعت ارزهای دیجیتال در حال ورود به دهه جدید است، کنفرانس مالی کریپتو، در حال تثبیت جایگاه خود به عنوان یکی از اجزای اصلی این صنعت است.
کلا همه کشورهای دنیا نه فقط آمریکا به دنبال درآمد هستند که یکی از آنها مالیات است ولی فعلا راهی برای کنترل در آمد دیجیتال افراد پیدا نکرده اند.