چین و بلاک چین: چگونه اژدها قدرت را از آمریکا پس میگیرد؟
بلاک چین یک قلمرو بکر و مرزی جدید است. مهم است که اول از همه به آنجا برسید، اعمال نفوذ کنید و به بازار تسلط پیدا کنید.
وقتیکه جهان جدید (قاره آمریکا) کشف شد، انگلیس، فرانسه، اسپانیا و پرتغال همگی از این قانون آگاه بودند.
آمریکا پس از جنگ جهانی دوم با طرح نیروی جهانی، و همچنین اخیراً با اینترنت به این نکته پی برد. اما مانند تمام تاریخ، امپراتوری های گذشته لزوماً امپراتوری های آینده نیستند.
اکنون رئیس جمهور شی در مقابل مردم چین ایستاده و به طور استادانه ای سناریوی پیشرفت را به جلو میبرد. به قصد تسلط بر قرن ۲۱ !
او در حال آماده کردن طرحی استراتژیک برای بازسازی نظامی و تسلط اقتصادی بر سه قاره، توسط فناوری جدید مالی و اجتماعی است. این طرح جسورانه جاده ابریشم را دوباره احیا میکند، بلاک چین را تحت کنترل خود در میآورد و وضع ژئوپلیتیک کنونی را دگرگون میکند. پیروز شدن در رقابت بلاک چین و به کارگیری تکنولوژی برای رسیدن به ابتکار «یک کمربند یک جاده» (OBOR) چین را قادر میسازد تا تأثیر جهانی آمریکا را خنثی کند.
چین دوباره بهعنوان پادشاهی میانه به لحاظ تسلط و نفوذ جهانی پدیدار خواهد شد، یعنی زمانی که مرکز جهان بود.
رئیس جمهور شی جین پینگ بلاک چین را یک «پیشرفت سریع» میخواند:
«نسل جدید فناوری اطلاعات که توسط هوش مصنوعی، دادههای کوانتومی، ارتباطات سیار، اینترنت اشیاء و بلاک چین ارائه شده است در کاربردهای وسیع خود بهطور سریع پیشرفت میکند.»
او با دو جبههی فناوری و ژئوپلیتیک پیش میرود.
چین منحصربهفرد است چون میتواند این کار را بدون اینکه ازنظر سیاسی به چالش کشیده شود انجام دهد و همچنین چینیها اکنون به پرداخت با تلفن همراه عادت کردهاند، همان رابط کاربری که تکنولوژی بلاک چین از آن استفاده خواهد کرد.
سیاست دولت چین و رویکرد ترکیبی بخش خصوصی برای پیشبرد منافع این کشور، که همیشه از راهحل چینی در برابر رویکردهای خارجی حمایت میکند، به خوبی مستندسازی شده و انتظار میرود که ادامه پیدا کند.
ژئوپلیتیک
چرا چین میخواهد پروژه راه ابریشم عظیم و مدرن را که از ۶۹ کشور عبور کرده و ۴۰ درصد تولید ناخالص داخلی جهان را متصل میکند به عهده بگیرد؟ برای پی بردن به این مسئله، باید کمی از تاریخ، جغرافیا و همچنین مشکلی که چین اکنون برای خودش تصور میکند اطلاع داشته باشیم. پس با ارز دیجیتال همراه باشید.
تاریخ
راه ابریشم اصلی، برترین مسیر تجاری از اروپا به آسیا از ۲۰۰ سال قبل از میلاد مسیح تا ۱۵۰۰ سال بعد از میلاد مسیح بود.
حدود ۱۷۰۰ سال تجارت از طریق این راه زمینی انجام شد. این جاده بسیار زیباست. اگر شانس این را داشتید که به آنجا بروید حتماً از کشورهای شمالی و شهرهای باستانی آن دیدن کنید.
در قرن ۱۵ یک راه دریایی از اروپا به آسیا پیدا شد. هزینه و خطرات این راه کمتر از راه زمینی بود. رفتهرفته خیلی از تجارتها با کشتیها انجام شد و از اهمیت جاده ابریشم کاسته شد.
جغرافیا
آیا تا به حال با خود فکر کردهاید که چرا سنگاپور و کوالالامپور در چنین جایی واقع شدهاند؟
سنگاپور و کوالالامپور به معنای واقعی کلمه در تقاطع تجارت دریایی بین اروپا، آفریقا و آسیا در ۶۰۰ سال گذشته قرارگرفتهاند.
آنها در دو انتهای تنگه مالاکا واقع شدهاند. این تنگه ۵۰۰ مایل طول دارد و همچنین عرض آن در نازکترین ناحیه به ۱٫۷ مایل میرسد.
من در تنگه مالاکا بودهام. در آنجا آنقدر کشتی تجاری وجود دارد که در بعضی از مواقع شما تقریباً میتوانید از روی عرشه کشتیها یکی پس از دیگری عبور کنید تا از اندونزی به مالزی بروید. بدون اینکه پاهایتان خیس شود، یعنی بیش از ۱۰۰٬۰۰۰ کشتی در روز.
نزدیک به ۱۸ درصد کل نفت تولیدشده در جهان از این تنگه عبور میکند. این شامل ۸۰ درصد از واردات نفت چین میباشد، و ناگفته نماند که چین بزرگترین واردکننده نفت در جهان است. اهمیت تنگه مالاکا برای اقتصاد جهانی و بهخصوص اقتصاد چین و همچنین امنیت ملی این کشور را نمیتوان نادیده گرفت.
کریستوف کلمب به سمت غرب حرکت کرد تا مسیری سر راستتر به آسیا پیدا کند. تنگه مالاکا بهنوعی، جغرافیای سیاسی و امپراتوری های ۶۰۰ سال اخیر را شکل داده است و به این کار را ادامه خواهد داد.
مشکل
آمریکا پیروز آشکار جنگ جهانی دوم بود. چون اقیانوسها این کشور را از میدان جنگ جدا کرده بودند، بنابراین شهرهای آن، تولیداتش، بازارهای سرمایهاش و همچنین زیرساختهایش به خاطر داشتن این برتری جغرافیایی از خرابی مصون ماندند.
این کشور روی این برتری جغرافیایی سرمایهگذاری کرد و در طی ۷۰ سال اخیر نیروی دریاییاش را قویتر ساخت و با کشورهای اطراف چین روابط دوستانه برقرار کرد و پایگاههای نظامی ایجاد کرد.
مشکل اینجاست که چین اکنون محاصره شده و بهواسطه تنگه مالاکا و نفوذ آمریکا گروگان گرفتهشده است.
چین به خوبی میداند که ۸۰ درصد از واردات نفت اش باید از یک تنگه با عرض ۱٫۷ مایل عبور کند و حتی محمولههای گاز طبیعی به چین از پروژههای گازی گورگن استرالیای غربی (Western Australia Gorgon) و ویتستون (Wheatstone) باید از آبهایی عبور کند که عمدتاً تحت کنترل آمریکا و متحدانش است.
اولین قدم رئیسجمهور شی جین پینگ برای کاهش این خطرات این است که به ایجاد پایگاههای نظامی و ناوهای هواپیمابر ادامه دهد.
او باید با این شرایط که آمریکا در طی ۷۰ سال گذشته ایجاد کرده است دست و پنجه نرم کند.
این موضوع، دلیل ساخت جزیره توسط دولت چین در جزایر پاراسل، سد ساحلی اسکاربرو و جزایر اسپرتلی در دریای جنوبی چین بود.
چین همچنین در حال ساخت یک حائل میان بندرهایش در خشکی و متحدان آمریکا در دریای جنوبی چین است تا مسیر حملونقل در تنگه مالاکا و آبهای آزاد را باز نگه دارد.
هیچکدام از این دو، راهحل دائمی نیستند. ابتکار یک کمربند یک جاده راهحل دائمی برای این مشکل است.
تغییر قواعد بازی
اروپا در قرن پانزدهم جاده ابریشم را به لطف مسیر دریایی که از تنگه مالاکا عبور میکرد دور زد، چون این مسیر ارزانتر و کمخطرتر بود و درواقع چیزی که قدیمی شده بود دوباره جدید و نو شد.
چین به همان دلایلی که اروپا به سمت مسیر دریایی رفت، دوباره به سمت مسیر زمینی باز خواهد گشت.
چرا ساخت این همه مسیر اقتصادی ازجمله جادهها، راهآهن، خطوط برق و خطوط لوله برای سی سال آینده ارزانتر و کمخطرتر خواهد بود؟
اگر این ۸۰ درصد از واردات نفت چین توسط کشورهای دیگر متوقف شود، هزینهاش نابودی کلی اقتصاد این کشور و نابودی حزب کمونیست خواهد بود.
این مسئله باعث میشود که سی سال ساختوساز و وام دادن به دیگر کشورها به خاطر جاده ابریشم مانند یک معامله بزرگ جلوه کند.
ساخت جاده و درخواست همکاری متقابل خیلی کمخطرتر از ساخت ناوهای هواپیمابر برای مقابله با نیروی دریایی آمریکا است.
چین قصد دارد قدرت ژئوپلیتیک خود را با اتصال مجدد ۴۰ درصد تولید ناخالص داخلی جهان توسط یک مسیر تجاری زمینی بازیابی کند. و این به معنای برگشتن به ۵۰۰ سال گذشته است.
زندهباد امپراتور
شی جین پینگ در ماه مارس برای بار دوم با ۱۰۰ درصد آرا بهعنوان رئیسجمهور انتخاب شد. این موضوع بعد از برداشتن محدودیت دوره ریاست جمهوری اتفاق افتاد و این به معنای آن است که او میتواند بهطور نامحدود رئیس جمهور شود.
آیا رئیسجمهور شی پس از اینکه دوره ریاست جمهوریاش تمام شد بازنشست میشود؟ ممکن است. خواهیم دید.
بههرحال رئیسجمهور شی و در کل کشور چین، در سیاست و استراتژی بلندمدت یک برتری متمایز نسبت به رهبران غربی دارد.
چینیها برای پیروزی در رقابت بلاک چین متحد هستند و اهداف بلندمدت استراتژیک خود را به خوبی دنبال میکنند. در واقع سیاست چرخه انتخابات حواسشان را از هدفشان پرت نمیکند.
این حقیقت که چین میداند که رقابتی برای برنده شدن وجود دارد نشان میدهد که آنها چقدر از رهبران و قانونگذاران غرب جلوتر هستند.
رئیسجمهور شی مسیر روشنی را برای چین و بانک مرکزیاش ترسیم میکند تا چین در رقابت بلاک چین برنده شود.
چین بزرگترین دارنده حق امتیاز بلاک چین در جهان است چرا که بانک خلق چین در طی ۱۲ ماه اخیر ۴۱ حق امتیاز صادر کرده است.
تلویزیون دولتی چین چندی پیش گفت این کشور انتظار دارد بلاک چین ۱۰ برابر ارزشمندتر از اینترنت شود.
مرکز توسعه فناوری اطلاعات چین (CCID) بهطور رسمی رتبه این کشور را در ارزهای دیجیتال و پروژههای بلاک چین به همراه ۳۳ پروژه برتر از دیدگاه خودشان منتشر میکند. این مرکز زیر نظر یک نهاد دولتی جمهوری خلق چین، یعنی وزارت صنعت و فناوری اطلاعات چین قرار دارد.
حتی حزب کمونیست چین نیز کتابی را با عنوان «بلاک چین- راهنمایی برای مقامات» منتشر کرده است.
نه تنها حزب کمونیست از مقامات دولت انتظار دارد که این کتاب را مطالعه کنند و بلاک چین را درک کنند بلکه یکی از وزرای هیئت دولت نیز در حال کار بر روی استانداردسازی بلاک چین برای توسعه فناوری در کشورش است.
در دولتهای غربی هیچکس چنین کارهایی را انجام نمیدهد و در این مورد شانس آنها برای رسیدن به چین بسیارکم است.
اگر بخواهیم این رقابت را ارزیابی کنیم میبینیم که کل بازار سرمایه کنونی ۵ مورد از بزرگترین سهامهای مبتنی بر اینترنت در ایالاتمتحده آمریکا شامل فیسبوک (۴۷۰ بیلیون دلار)، آمازون (۹۳۴ بیلیون دلار)، اپل (۱٫۰۵ تریلیون دلار)، نت فلیکس (۱۵۷ بیلیون دلار) و گوگل (۸۱۳ بیلیون دلار) است.
این سهامها بهطور کلی FAANG نامیده میشوند که در کل، دارای بازار سرمایهای به ارزش ۳٫۴۰۴ تریلیون دلار آمریکا هستند.
از طرفی وقتیکه تلویزیون دولتی چین میگوید بلاک چین ۱۰ برابر بیشتر از اینترنت ارزش خواهد داشت، نشان میدهد چین بر این باور است که جایزه کشوری که در رقابت بلاک چین پیروز شود و بر این قلمرو جدید تسلط پیدا کند حداقل ۳۴ تریلیون دلار آمریکا خواهد بود.
بنابراین چین به این موضوع واقف است که ارزش بلاک چین خیلی بیشتر از ارزش کل بازار سهام آمریکا (تقریباً ۳۰ تریلیون دلار) است.
یک لحظه صبر کنید.
یک شهردار چینی که شهر شنژن را اداره میکند و کتاب «راهنمای بلاک چین برای مقامات» را نوشته است و همچنین بندر آب عمیقی در سواحل پاکستان ساخته است تا کشتیها مجبور نباشند که از تنگه مالاکا عبور کنند، چگونه قرار است بلاک چین را ارزشمندتر از کل سهام آمریکا کند؟ این موضوع به دو عامل بستگی دارد:
پذیرش و اثر شبکهای
پذیرش
چین در پرداخت همراه تقریباً ۴ تا ۵ سال جلوتر از کشورهای غربی است. همه مردم چین تقریباً از گوشیهایشان برای پرداخت استفاده میکنند و هیچکس از پول نقد یا کارت اعتباری استفاده نمیکند.
و این بیشتر به خاطر این حقیقت است که کارتهای اعتباری هیچگاه محبوب نمیشوند. وقتی در رستوران دین تای فونگ پکن نشستهاید و در حال خوردن بهترین دامپلینگ عمرتان هستید شما فقط باید کیو آر کد (QR code) را اسکن کنید و با موبایلتان پول را پرداخت کنید.
یک ویدیو از والاستریت ژورنال نشان میدهد که پرداخت همراه در چین چقدر آسان و گسترده است.
اگر به مقایسه بپردازیم میبینیم که چین ۹ تریلیون دلار در سال پرداخت همراه انجام میدهد و این در حالی است که در آمریکا تنها ۱۱۲ بیلیون دلار در سال پرداخت موبایل صورت میگیرد.
بنابراین برای چین، هرچه بلاک چینهای بیشتری آنلاین میشوند، رابط کاربری تغییر نمیکند. آنها اکنون به اسکن کردن کیو آر کد (QR code) و پرداخت همراه عادت کردهاند.
اثر شبکهای
رایجترین راه برای ارزشیابی اثر شبکهای از طریق قانون متکالف (Metcalfe) است.
در حقیقت، تحلیلگران والاستریت از قانون متکالف برای ارزشیابی سهامهای FAANG استفاده میکنند.
اساساً قانون متکالف بیان میکند که برای هر شخصی که به یک شبکه اضافه میشود افزایش ارزش توسط آن شخص صورت نمیگیرد بلکه این افزایش ارزش، توسط تعداد تعاملاتی که آن شخص با دیگر افراد موجود در شبکه دارد انجام میشود.
اکنون ما داریم در مورد چین صحبت میکنیم، کشوری که از بلاک چین به همراه ابتکار یک کمربند و یک جاده استفاده میکند و ۶۹ کشور را از طریق کریدورهای اقتصادی متصل میکند که مجموعاً ۴۰ درصد تولید ناخالص داخلی جهان است و سه قاره را درگیر تجارت میکند.
و حتی قبل از اینکه این طرح شروع شود چین ۹ تریلیون دلار در جریان پرداخت همراه دارد.
درحالی که میتوان افزایش نمایی ارزش شبکه را تصور کرد، من فکر نمیکنم که بتوان افزایش نمایی که بلاک چین قرار است داشته باشد را بهدرستی درک کرد. مخصوصاً وقتیکه این مقدار را در تعداد افرادی که در جاده ابریشم همگی از بلاک چین استفاده میکنند، ضرب میکنیم.
فقط کمی بیش از ۳۰۰ درصد افزایش لازم است تا چنین سرمایهای با بازار سهام آمریکا برابر شود و با درنظر گرفتن اینکه بیت کوین بیش از ۸۰٬۰۰۰ درصد بهواسطه اثر شبکهای در ۷ سال اخیر (از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۸) رشد داشته است. من گمان میکنم که ۳۰۰ درصد تا سال ۲۰۴۹ بهراحتی دو برابر خواهد شد.
یک کارآفرین چینی کارخانههایی را در شرق آفریقا احداث میکند که در آنجا برای برندهای معروف، کفش تولید میشود.
هنگام ورود کالا به گمرک بندر آب عمیق گوادر در پاکستان، یعنی نقطه ورود به جاده ابریشم، علاوه بر بررسی اصالت کفشها، پس از بررسی و ارسال کفشها از کارخانهشان در اتیوپی، یک تراشه ان اف سی (NFC) مبتنی بر بلاک چین در کفشها و همچنین نوع دیگری از این تراشه در کانتینر نصب میشود.
این کار کمک میکند تا درآمد سالانه ۴۰۰ بیلیون دلار از طریق جعل کالا از بین برود و همچنین امور گمرکی و حملونقل تسهیل شود.
کیو آر کد روی کانتینر بهمحض ورود اسکن میشود، دادهها رهگیری شده و مالیات واردات بهصورت اتوماتیک اخذ میشود.
سپس کانتینر، روی یک کامیون بار زده میشود و بندر را ترک کرده تا وارد جاده ابریشم شود و در مسیری یا به سمت اروپا و یا به آسیا حرکت میکند.
بهمحض ورود به جاده ابریشم، کامیون از زیر سنسوری عبور میکند که شماره کامیون، تاریخ، زمان، مکان، بیمه و اطلاعات ثبتنام و همچینی اطلاعات کانتینر و راننده را ثبت میکند. همه این اطلاعات در بلاک چین ذخیره میشود که هرگز نمیتوان آنها را دستکاری کرد، تغییر داد و یا نابود کرد.
هر بار که کامیون از کشور جدیدی عبور میکند همین اتفاق تکرار شده و سنسور بلاک چین اطلاعات را ثبت کرده و عوارض بهطور اتوماتیک پرداخت میشود. اگر تراشه ان اف سی (NFC) دستکاری شود، کد کار نمیکند و کامیون برای بازرسی متوقف میشود.
در طول این کریدور اقتصادی، چون راننده برای سوختگیری و غذا خوردن در تسهیلات ساختهشده توسط اتحادیه تجاری چین توقف میکند، همه تراکنشها از طریق امکان پرداخت همراه تعبیهشده در نرمافزارهای بلاک چین چینی انجام میشوند که توسط شرکتهای خصوصی و از طریق همکاری با دولت چین توسعه داده شدهاند.
پادشاهی میانه باز میگردد
اگر چین در رقابت بلاک چین پیروز شود و در پیادهسازی آن در ابتکار یک کمربند و یک جاده موفق باشد، پولی که شرکتهای چینی از جاده ابریشم و از طریق اثر شبکهای کسب خواهند کرد سر به فلک میکشد.
دولت چین با احیای راه ابریشم و دور زدن تنگه مالاکا خطرهای ژئوپلیتیک را کاهش خواهد داد و اگر خطر ایجادشده توسط نیروی دریایی آمریکا و متحدانش کم شود، این عامل موجب بقای سیاسی حزب کمونیست میشود.
افزایش شکوفایی اقتصادی در چین و همچنین تأثیر ژئوپلیتیک در امتداد جاده ابریشم و در سرتاسر جهان در ۵۰۰ سال اخیر بیسابقه خواهد بود.
بیایید دوباره به نظر اصلی رئیسجمهور شی جین پینگ برگردیم:
«نسل جدید فناوری اطلاعات که توسط هوش مصنوعی، دادههای کوانتومی، ارتباطات سیار، اینترنت اشیاء و بلاک چین ارائه شده است در کاربردهای وسیع خود بهطور سریع پیشرفت میکند.»
این موضوع نشان میدهد که او همانطور که در جبهههای ژئوپولیتیکی و تکنولوژیکی پیش میرود، در مورد کاربردهای بلاک چین نیز فکر میکند تا آینده بهتری را برای چین تضمین کند.
دیدن قسمتهایی از جاده ابریشم واقعاً جالب بود. شاید زمانی این فرصت را پیدا کنم تا از نسخه قرن ۲۱ جاده ابریشم دیدن کنم، یعنی زمانی که چین ساعت را به ۵۰۰ سال پیش بر میگرداند.
منبع: Goodaudience
مطالعه قسمت دوم از طریق لینک زیر:
کشوری که با افکار دیکتاتوری پیشرفت کنه زودتر از آن زمانیکه فکرشو بکنه نابود خواهد شد چین فضای امنیتی و بسته ای داره که باعث شده مغزهای متفکرش به محض مجال یافتن از کشور فرار کنند.