سهم واقعی بیت کوین از بازار ارزهای دیجیتال چقدر است؟
برای تجزیهوتحلیل میزان واقعی تسلط بیت کوین بر بازار، باید میزان نقدشوندگی آن را هم درنظر بگیریم. ارزش بازار بر حسب حجم مبادله (Volume-Weighted Cap) معیار جدیدی است که نشان میدهد بیت کوین از اصل پارتو (تسلط بر بیشتر از ۸۰%) در بازار پیروی میکند.
به تازگی در توییتر، به توییتی برخوردم که به نقل از ویتالیک بوترین (خالق مشهور اتریوم) نوشته بود:
ویتالیک بوترین: بیت کوین اولین ارز دیجیتال بود و طبیعتاً ۱۰۰ درصد از سهم بازار را در اختیار داشت. سپس این مقدار به ۹۰ درصد رسید و حالا فقط ۵۵ درصد از سهم بازار را دارد.
به نظرم ویتالیک اصلا به خودش زحمت نداده بود تا این موضوع را دقیق بررسی کند، زیرا میدانستم از هر فرصتی برای نشاندادن نبوغ ریاضیاش استفاده میکند. بهنظر میرسید او این نتیجهگیری را فقط با استناد به معیار «تسلط بازارِ» کوین مارکت کپ داشته است؛ با اینکه این معیار بر اساس «ارزش بازار» محاسبه میشود، بسیاری از افراد فقط آن را در نظر میگیرند و به سایر عوامل توجهی نمیکنند.
در واقع این معیار کاملا بهدردنخور است. ارزش بازار در کوین مارکت کپ برابر است با حاصلضرب «قیمت بازار» در «عرضه در گردش» که درباره آن بحثهای زیادی وجود دارد؛ زیرا به آسانی میتواند با عواملی نظیر حجم مبادله پایین، پیش استخراج بودن و دستکاری اعداد و ارقام مربوط به عرضه تحت تأثیر قرار گیرد.
بلافاصله تصمیم گرفتم بفهمم که آیا سهم بازار شکلی از توزیع پارتو (که با عناوین «قانون افراد اندک اساسی» یا اصل تُنُکی فاکتور (principle of factor sparsity) هم شناخته میشود) است یا خیر. توزیع پارتو خود شکلی از قانون قدرت (Power Law) است و اغلب در سیستمهایی که از تعادل قابلتوجهی برخوردارند، به شکلی طبیعی جریان دارد.
با توجه به اینکه معامله ارز دیجیتال عملاً در بازار آزاد صورت میگیرد (یعنی دارای اثرات جانبی بسیار کمی است)، فرض کردم که این باید یک توزیع پارتو باشد و تصمیم گرفتم درستی آن را آزمایش کنم.
توزیع پارتو
توزیع پارتو با معادله زیر نشان داده میشود:
Y = ۰.۲ ^ (Log (X) / Log ۰.۸))
قابلتوجهترین ویژگی این معادله این است که «۲۰% مالک ۸۰% است و ۸۰% مالکیت ۲۰% را در اختیار دارد». این مقیاس ثابت است؛ اساسا چنین توزیعی بدون توجه به طیف گسترده این مقیاس، یکسان است. همچنین میتوان آن را بهعنوان یک توزیع فراکتال نیز دانست؛ زیرا درست مانند فراکتال در هر سطحی که آن را بزرگنمایی کنید، مشابه هم هستند.
مشکل حجم مبادله
ارزش بازار و حجم مبادله ۱۰۰ سکه برتر بر اساس توزیع پارتوی عمومی به شکل زیر ترسیم شده بود:
جالب اینجاست که این نمودار حسابی (خطی)، دقیقا بر یک توزیع پارتو منطبق نبود و مقیاس خطی مناسبی بهنظر نمیآمد.
با تغییر آن به نمودار لگاریتمی، کاملا مشخص شد که شکلی از توزیع قانون قدرت (Power Law Distribution) در آن وجود داشت:
بااینکه ارزش بازار ضریب تعیین (R۲) بالایی داشت (بهترین برازش) و البته طبیعی هم بهنظر میرسید زیرا سکهها به ترتیب ارزش بازار رتبهبندی میشدند، چیزی که توجه من را به خودش جلب کرده بود ضریب تعیین (R۲) پایین برای حجم مبادلات بود. انتظار داشتم همان توزیعی را داشته باشد که ارزش بازار داشت، اما اینطور نبود.
حجم مبادله پایین در بعضی از سکهها نشاندهنده بازار دروغین و ارزش بازار ساختگی بود. حجم مبادله روزانه بعضی از سکهها کمتر از ۰.۱ درصدِ ارزش بازارشان بود؛ در مقایسه با ۱۰ سکه برتر که همگی حجم مبادلهای بیش از ۳۰% نسبت به ارزش بازارشان داشتند. این یعنی در بیش از دو عامل (ارزش بازار و حجم مبادله) تفاوت وجود داشت.
ارزش بازار برحسب حجم مبادله
بهاینترتیب نتیجه گرفتم که حجم مبادله (میزان نقدشوندگی) هم باید بهعنوان یک معیار در نظر گرفته شود، یعنی باید آنها را در هم ضرب میکردیم تا معیار دیگری شکل بگیرد: «ارزش بازار برحسب حجم مبادله (۲$)». هر چه حجم مبادلات کمتر باشد، امتیاز کلی پایینتر است.
با جمعآوری سوابق، میانگینگیری و سپس نسبتگرفتن از ارزش بازار برحسب حجم مبادله در ۱۲ ماه گذشته روی بیش از ۱۰۰ سکه برتر، نمودار زیر به دست آمد:
ابتدا ارزش ضریب تعیین (R²) بسیار بالاتر بود و منحنی S در نمودار مشاهده میشد. بهنظر میرسید که بیش از نیمی از ۱۰۰ سکه برتر، پیش از آنکه نمودار با شیب سریعی به سمت ۱۰ سکه نهایی سرازیر شود، با قانون قدرت مطابقت داشتند. بدون تحقیق بیشتر در این زمینه، فرض کردم که این باید «اثر صفحه اول» باشد که در آن، سکههایی که در بین ۱۰۰ سکه اول کوین مارکت کپ هستند توجه بیشتری را جلب میکنند و سکههایی که در انتهای صفحه هستند از صفحه اول حذف میشوند و در نتیجه جذابیت خودشان را از دست میدهند.
با حذف سه سکه انتهایی صفحه، ۶۷ سکه اول در مقیاس لگاریتم و با سازگاری با قانون قدرت رسم شدند:
با مرتبکردن ۶۷ سکه برتر بر اساس «ارزش بازار برحسب حجم مبادله» و سپس ترسیم ارزش بازار و حجم مبادله بهسرعت آشکار شد که امتیازات بهترین برازشِ قانون قدرت در مجموع بسیار بالاتر بود.
بههمیندلیل نتیجهگیری کردم که گسترش بازار در واقع توزیع قانون قدرت بود (نه لزوما توزیع پارتو) و بنابراین به عامل نقدشوندگی نیاز داشت.
تسلط ارزش بازار برحسب حجم مبادله
حالا به دلایل اصلی تحقیقم برمیگردم و میخواهم تسلط واقعی بیت کوین را با درنظرگرفتن حجم مبادله تعیین کنم.
ارزش بازار برحسب حجم مبادله در ۱۲ ماه اخیر برای بیت کوین، اتریوم و سایرین (که شامل اتریوم بودند) را ترسیم کردم:
کاملا روشن است که وقتی میزان نقدشوندگی را به حساب میآوریم، بیت کوین ارز غالب است. از نظر سهم، بیت کوین دائما بیش از ۸۰% بازار را در اختیار دارد و روند آن افزایشی است.
در واقع، فقط با درنظرگرفتن ۵ سکه برتر، باز هم مشخص است که بیت کوین (همان ۲۰%) بیش از ۸۵% بازار را در اختیار دارد. در نتیجه، این توزیع پارتو است و در واقع بسیار قویتر است. همین نشان میدهد که نقطه شلینگ یا کانونی (Schelling Point) درباره بیت کوین تا چه اندازه قدرتمند است.
نظر من این است که بیت کوین همچنان به حفظ نقطه کانونیاش ادامه خواهد داد و بر بیش از ۸۰% از بازار تسلط خواهد داشت. «تسلط بر بازارِ» کوین مارکت کپ ناقص است، زیرا عامل نقدشوندگی را درنظر نمیگیرد و ۵۵% گزارششده بهشکل قابلتوجهی دور از حقیقت است.
بنابراین نتیجه میگیریم که ویتالیک با استناد به گزارش ناقص کوین مارکت کپ درباره سهم بیت کوین از بازار، گمراه شد و به خودش زحمت نداده بود بهدقت این موضوع را بررسی کند؛ زیرا همانطور که دیدیم بیت کوین قدرتمندتر از همیشه است.
Aliwe bud .. mmnon ..