مجمع دیوانگان؛ داستان انفجار ۲۰۱۷ و جوانانی که با ارزهای دیجیتال میلیونر شدند
مقاله زیر در اوایل سال ۲۰۱۸ توسط نویسنده خوش قلم نیویورک تایمز، نلی بولز، نوشته شد. هرچند هماکنون بیش از ۱ سال از نگارش این مطلب میگذرد، اما خواندن این مقاله شما را به دوران دیوانهوار افزایش قیمتها و هایپ ارزهای دیجیتال خواهد برد. بولز داستان جوانانی را تعریف میکند که با غنیمت شمردن فرصت طلایی به وجود آمده، خود را به بالاترین نقاط موفقیت که فکرش را میکردند، رساندند.
اخیراً در سانفرانسیسکو، بنیانگذار چیزی به نام ریپل (Ripple)، برای مدت کوتاهی از مارک زاکربرگ (Mark Zuckerberg) هم ثروتمندتر شد.
در روز دیگری، اهداکنندهی ناشناسی، موسسه خیریهی بیت کوین پایناپل فاند (Pineapple Fund) را با ارزشی بالغ بر ۸۶ میلیون دلار، راهاندازی کرد. یک ماشین تسلا با پلاک بلاک چین در شهر دیده شد.
مردم هم برای خرید بیت کوین با کارتهای اعتباریشان هجوم آوردهاند.
پس از آن که شرکت Long Island Iced Tea اعلام کرد که قرار است مبتنی بر بلاک چین شود، سهامش به طور دیوانهواری در یک روز ۵۰۰ درصد افزایش پیدا کرد. در سال ۲۰۱۷، بیت کوین، از ۸۳۰ دلار به ۱۹,۳۰۰ دلار رسید و هم اکنون در نزدیکی قیمت ۱۴ هزار دلار در حال نوسان است. اتر، رقیب اصلی آن، سال ۲۰۱۷ را با قیمتی کمتر از ۱۰ دلار آغاز کرد و در پایان همان سال، به ۷۱۵ دلار رسید. اکنون قیمت اتریوم به بیش از ۱۱۰۰ دلار رسیده است.
ثروتمند شدن یک خبر سرمست کننده است و به دلیل حوادثی که کاملاً تصادفی به نظر میرسد، همه چیز پر تبوتاب شده است. سرمایه گذاران با یادآوری نمونه تاریخی حباب دات کام در اواخر دههی ۱۹۹۰ و زمانی که همه چیز به طور کاذب ارزشمند شده بود، تلاش میکنند تا آمازونها و گوگلها را از Pets.comها و eToyها جداکنند؛ هرچند کار سختی در پیش رو دارند.
جامعه ارزهای دیجیتال حول محور گروه متحدی از دوستان، توسعهدهندگان، لیبرترینها، کاربران ردیت و سایفرپانکها میچرخد که سالهای زیادیست از طریق ملاقاتهای صورت گرفته، تعدادی کنفرانس و گفتگو در انجمنهای اینترنتی همدیگر را پیدا کردهاند.
این افراد به مدت طولانی در اتاقهای گفتگو، بارهای سانفرانسیسکو و بازیهای شبانه سیطره کتان، در خصوص آن که ارزهای دیجیتال چگونه قدرت و ثروت را غیرمتمرکز کرده و نظم جهانی را تغییر میدهند، به صحبت پرداختهاند.
شاید هدف آنها غیرمتمرکزسازی باشد، اما این روزها پول یک موجود بسیار متمرکز است!
صرافی کوین بیس، بیش از ۱۳ میلیون حساب فعال دارد که در آنها ارز دیجیتال نگهداری میشود. دادهها حاکی از آن هستند که، حدود ۹۴ درصد از ثروت حاصل از بیت کوین توسط مردان نگهداری میشود. طبق برآورد عدهای دیگر، ۹۵ درصد از این ثروت، تنها توسط ۴ درصد از مالکین آدرسهای کیف پول نگهداری میشود.
برندههای کمی در اینجا حاضرند، مگر آن که تمام آن چه را که به دست آوردهاند را از دست بدهند. تأثیر این افراد در آینده، بیش از اندازه زیاد خواهد شد. آنها افرادی را که به آنها خندیدند و همچنین، زمان این اتفاقات را به یاد میآورند.
جیمز اسپدیاچی (James Spediacci) و برادرش جولیان، کسی که اتر را با قیمت ۳۰ سنت خریداری کرد، اکنون یکی از محبوبترین کلاب نهنگها را اداره میکند. این کلاب شامل انجمنهای خصوصی خرید و فروش ارز دیجیتال است که در آن، اتحادیههای ارز دیجیتال در چتهای گروهی سازماندهی شدهاند. او به من اسکرینشاتی از پست خود در فیس بوک را نشان داد که مربوط به سال ۲۰۱۴ بود و در آن به همه گفته بود که اتر بخرند. وی به گوشی همراه خود اشاره کرد و گفت:
یک لایک. این پست فقط یک لایک دریافت کرد.
قلعه ارز دیجیتال، دروازه ورود به دنیای عاشقان کریپتو
قلعهی ارز دیجیتال، چه بر روی شنهای سست ساخته شده باشد چه ساخته نشده باشد، هماکنون از زمین سر برآورده است.
یک خانه واقعی به نام کریپتو کسل (Crypto Castle) وجود دارد که پادشاه آن، جرمی گاردنر (Jeremy Gardner)، سرمایهگذار ۲۵ سالهی جوانِ صاحب صندوق پوششی است که برای تازهواردان عرصهی ارزهای دیجیتال به راهنمای تور تبدیل شده است.
اوایل بعد از ظهر یک روز، او برای آن که نیازی به شارژ کردن گوشی خود در شهر ایبیزا واقع در اسپانیا نداشته باشد، در حال شارژ کردن ۶ باتری دیگر بود و در همان حال بطری نوشیدنیاش را باز میکرد:
من یک ICO راهاندازی خواهم کرد. این کاریست که دوست دارم انجام دهم.
او که در حال پوشیدن پیراهن دکمهدار و یک شلوار صورتی است، اشاره میکند:
من به همراه یک سرمایهگذار خطرپذیر و تعداد زیادی شارلاتان وارد این کار شدهایم.
عرضه اولیه سکه این روزها راهی برای پول درآوردن است. هر شرکت، ارز دیجیتال خودش را ایجاد میکند و سرمایهگذاران، در واقع بدون آن که سهامی در شرکت بخرند، میزانی از این کوین جدید را خریداری میکنند.
آقا گاردنر، برای استارتاپ خود، آگر (Augur)، یک ICO راهاندازی و توکن آگر را ایجاد کرد. پس از آن، این توکن را فروخت تا در جهان واقعی هم پولی جمعآوری کند. این توکنها به سرعت به فروش رفت و این یکی از عوامل اساسی است که رشد عظیم آن را رقم زد.
حتی ارزش کل بازار آگر، که استارتاپ پیشبینی بازاری است که مشتریان اندکی هم دارد، از مرز ۱ میلیارد دلار گذشت.
حدود ۸ نفر به طور شبانهروزی در قلعه ارز دیجیتال زندگی میکنند و برخی از مستأجرین آقای گاردنر، با خودشان تنقلاتی مانند تردک Cheez-Its و یک شیشه نوتلا آوردهاند. یکی از اتاق خوابها، یک میلهی ورزشی دارد. آقای گاردنر که روی مبل لم داده و پای خودش را بر روی میز گذاشته، اخیرا یک ICO دیگر راهاندازی کرده است. او میگوید:
شما میتوانید برای هر چیزی ICO راهاندازی کنید.
گاردنر مجلهی دیستریبیوتد Distributed، مجلهای ۱۸۰ صفحهای مختص به ارزهای دیجیتال را که سالی یک بار چاپ میشود را اداره میکند. وی اکنون برای صندوق پوششی خود، آسِم ونچرز (Ausum Ventures)، در حال جمعآوری ۷۵ میلیون دلار است. وی گفت که دوستان نزدیکش برای دور زدن مالیات، به پورتوریکو مهاجرت میکنند. او افزود:
آنها میروند تا یک آتلانتیس در آنجا بسازند، اما برای من خیلی زود است که در این حرفه مشغول چنین چیزی شوم.
او یک دستبند مایان و گردنبندی که شکل یک کلید روی زنجیره بود را پوشیده و میگوید:
این گردنبند را به من دادند و گفتند که ارزش دارایی من افزایش مییابد. از آن زمان تا کنون، ارزش داراییام ۶ برابر شده است.
او برای توضیح صحبتهایش نمودار رسم کرده و توضیح میدهد: «۲۰ درصد برای ایدئولوژی، ۶۰ درصد برای فناوری و ۱۰ درصد برای پول» سپس دور همهی آنها یک دایره میکشد.
یکی از هم اتاقیهای او که روی مبل نشسته بود، بلافاصله از جا پریده و میپرسد که آیا تاکنون در رؤیاهای درخشان استارتاپ خودش سرمایهگذاری کرده است یا خیر. آقای گاردنر که به نظر میرسید تحت تاثیر قرار نگرفته باشد، جواب منفی داد.
یک برنامهی تلویزیونی تمایل دارد تا زندگی او را دنبال کند اما خود او در مورد آن که این کار به زندگیاش چیزی اضافه میکند، شک دارد:
من با مدلهای معروف قرار ملاقات میگذارم نه با برنامه تلویزیونی.
چند هفته پس از اولین ملاقاتمان، از آن جا که بیت کوین در ماه دسامبر با افزایش شدیدی در قیمت همراه شد، به نظر میرسید که آقای گاردنر آشفته شده بود. مردم، دیدار قلعهی ارز دیجیتال را آغاز کرده و بر در آن میکوبیدند و امیدوار بودند که آقای گاردنر بتواند در سرمایهگذاری به آنها کمک کند.
وی اظهار داشت:
هیچ چیز واقعی نیست، این نیز واقعی نیست. من برای کاهش ۹۰ درصدی داراییهای دیجیتال آمادهام. فکر میکنم که حس بهتری خواهم داشت. این اتفاق خیلی احمقانه بوده است.
خانه رویایی
در همان نزدیکی، خانهای به نام کریپتو کرک هاوس (Crypto Crackhouse) وجود دارد. گرنت هامر در آنجا زندگی میکند. راهروهای طولانی به نام پیاده رو بیت کوین و کوچه اتریوم به حمامهای عمومی خانه منتهی میشوند.
آقای هامر و شریک بنیانگذار او، ۴۰ میلیون دلار پول به دست آمده از ارزهای دیجیتال را به صندوق پوششی جدید ۱۰۰ میلیون دلاری خودشان به نام کرومتیک کپیتال، اختصاص دادند. آقای هامر اذعان داشت:
نورونهای مغز من به دلیل تمام نوسانات، سوختهاند. من حتی به این موضوع اهمیت نمیدهم و به آن بیتوجهام. من یک میلیون دلار در یک روز از دست خواهم داد و مشکلی با این موضوع ندارم.
اتاق او ساده است. یک تخت خواب، یک تلویزیون روی میز تقریباً خالی، سه عدد اسپری تمیزکنندهی کیبورد و یک قوطی دستمال.
روی تیشرت او نوشته شده بود «مارمولک وال استریت» و یک مارمولک با کت و شلوار به همراه گردنبندهایی با علامت دلار دور گردنش، روی آن دیده میشود. او با خود یک سکه به همراه داشت که روی آن نوشته شده بود «memento mori» تا به او یادآوری شود که هر روزی میتواند بمیرد. وی این هیجان دیوانهکننده را به عنوان بخشی از آخر الزمان جهانی میداند. هامر میگوید:
تمدن قانونی بدتر عمل میکند و هرچه قدر که شما کمتر اعتماد کنید، ارز دیجیتال بهتر عمل خواهد کرد. این تقریباً مانند تجارت کوتاه نهاییست.
آقای هامر برای صرف یک نوشیدنی، به دیدار جو باترام ۲۷ ساله رفت.
باترام به عنوان یک رزمیکار هنرهای رزمی ترکیبی است که میگوید برای چند صد دلار و برخی اوقات نیز برای چندین هزار دلار برایتان میجنگد. وی در یک استارتاپ، به عنوان مأمور امنیت مشغول به کار بوده است. سرگرمی اصلی او خواندن مجله است و به گفته خودش احساساتش او را به سمت ارزهای دیجیتال کشانده است.
وی گفت که داراییهایش دو رقمی و به میلیون دلار است، اما از بیان جزییاتی جز آن که قصد دارد کارش را رها کند و یک صندوق پوششی راهاندازی کند، خودداری کرد. توهم رایجی در میان ثروتمندان ارزهای دیجیتال وجود دارد که گفته میشود به این خاطر که هیچ بانکی برای محافظت از پول وجود نخواهد داشت، آنها مورد هدف قرار میگیرند و از آنها سرقت خواهد شد، بنابراین بسیاری از این افراد، به طور وسواس گونهای پنهانکارند.
به گفته بسیاری، حتی والدین این جوانان نیز نمیدانند که آنها چقدر درآمد دارند. البته که این باعث میشود آنها خودشان را ثروتمندتر از چیزی که هستند، جا بزنند.
باترام میگوید:
این بیرحمی است. شما یک اشتباه مرتکب میشوید و همه چیز به باد میرود.
آنها درباره خرید لامبورگینی، که این روزها تنها راه قابل قبول برای خرج کردن ثروت بادآورده در جامعه اتریوم است، صحبت میکنند.
خالق اتریوم، در تصاویری که هوادارنش تهیه کردهاند، به عنوان مسیحی دیده میشود که لامبورگینی را به شما هدیه میدهد. آقای باترام میگوید که برای آخر هفته یک لامبورگینی نارنجی رنگ اجاره میکند. او یک گردنبند طلا با علامت B به گردنش آویخته که بیانگر بیت کوین است و دور آن را الماسهایی که خودش درست کرده، پوشانده است. در غیر این صورت باید هادل کنند!
هادل (HODL) یکی از باورهای اصلی در جامعه است که همان تایپ اشتباه اما جاافتاده کلمه هولد (Hold به معنی نگه داشتن) است که اگر احساس FUD (ترس، عدم اطمینان و شک) پیدا کنید، از این کلمه استفاده میشود. طبق این باور اگر نشان دهید که ثروتمند هستید، به این معنی است که به معنای واقعی کلمه، به انقلاب ارزهای دیجیتال، بازسازی کامل سیستم مالی، دولتها و نظم جهانیمان که قیمت اتر را به طور نجومی بالا میبرد، اعتقاد ندارید. آقای هامر در پاسخ به آن که چرا همچنان در اتاقی در خوابگاه زندگی میکند به آرامی گفت:
زمانی که همه احساس ترس، عدم اطمینان و شک دارند، هادل کنید. این تمدن را تغییر خواهد داد. جایی که در آن زندگی میکنم، میتواند ۱۰۰ برابر و یا بیشتر از اندازهی اینجا باشد.
او میداند که این کار عجیبی است، اما میگوید:
اکنون، هنگامی که مردم را در جهان عادی ملاقات میکنم، حوصلهام سر میرود. این فقط سطح متفاوتی از آگاهی است.
لحن صدای باترام حالت غمگینی پیدا میکند:
بعضی اوقات با خودم فکر میکنم که چه اتفاقی میافتد اگر در یکی از گردهماییهای ما، یک بمب منفجر شود.
اما آقای هامر در پاسخ به او میگوید:
یک بمب، تمدن را سالها به عقب خواهد انداخت.
چند روز بعد، آقای هامر در حال کار در آپارتمان شریک بنیانگذار خودش بود.
جیمز فیکل ۲۶ ساله، در یک برج به همراه گربه آبی روسی به نام آقای بیگلورث زندگی میکند. آقای فیکل در جامعه، به آدمی که کاملاً در لحظه زندگی میکند، شناخته میشود و زمانی که اتریوم ۸۰ سنت بود، ۴۰۰ هزار دلار در آن سرمایهگذاری کرد. اکنون، او به یک میلیونر جوان تبدیل شده که والدینش بازنشسته شدهاند و خواهر کوچکترش را برای زندگی، پیش او فرستادهاند.
آقای فیکل در حالی که روی مبل سفید چرمی نشسته و آقای بیگلورث نیز روی بازوهای بسیار نازک او خوابیده، میگوید:
من روی تحصیلات خواهرم نظارت میکنم.
امروز، آقای فیکل مرحله نهایی بازی ارزهای دیجیتال را برای معتقدان واقعیاش تشریح میکند. آقای فیکل میگوید:
این کل جهان است که خودش را دوباره سازماندهی میکند. ما میتوانیم از شر ارتشهایمان رها شویم، زیرا برای اولین بار مردم خواهند گفت که میخواهیم به یک نظم جهانی رأی دهیم. این اینترنت است که در حال بیدار شدن است. این اینترنت است که اسلحهاش را در دست میگیرد. این همان بلاک چین است.
آقای هامر مرد شکاکی است.
تمام آن چه که میدانم این است که قیمت اتر قرار است افزایش پیدا کند.
چند روز بعد، در کافهای که موسیقی جاز در آن نواخته میشد، به سمت مربی شخصی آقای فیکل، آلان چن (Alan Chen) رفتم؛ کسی که هماکنون در حیطهی ارزهای دیجیتال فعال است. آقای فیکل، آقای چن را متقاعد کرده که پساندازهایش را در اتریوم سرمایهگذاری کند. آقای چن میگوید:
من بازنشسته هستم بابا! هفتهی دیگر به لسآنجلس اسبابکشی میکنم. در مارینا دل ری یک پنت هاوس خریدم.
اما فیکل از چیز دیگری صحبت میکند:
نگو من باز نشستهام. قصد دارم وارد تجارت شوم. قصد دارم برای کمک به مربیان شخصی، از بلاک چین استفاده کنم.
کنار او زنی به نام چنته الیاس زاده، ۲۲ ساله، دانشجوی حقوق دانشگاه شهر برکلی کالیفرنیا، ایستاده است. او مؤسس گروه وکلای بلاک چین برکلی است. خانم الیاس زاده با نگاهی سرشار از اطمینان اضافه میکند:
به وضوح مشخص است که این حباب قرار است بترکد و همه به وکیل نیاز پیدا خواهند کرد.
جشن گروه گردهمایی بیت کوین
در جشن گردهمایی بیت کوین هر سال در سانفرانسیسکو برگزار میشود، صدها نفر در یک فضای کاری، زیر نور فلورسنت جمع شدهاند و بیرون در نیز، افرادی در صف ایستاده ورود هستند.
به آنانی که در صف ایستاده بودند گفته شد که دیگر ظرفیت تکمیل است. بسیاری از این افراد لباسهایی با نقشهای بیت کوین و اتریوم ساخت هودلمون (Hodlmoon)، سازندهی ژاکتهای ارزهای دیجیتال مردانه و زنانه، بر تن داشتند.
محتاطترین افراد در این جمع، کسانی هستند که به فناوری نزدیکترند. پیتر وویل، جوان ۳۳ ساله و توسعهدهندهی بیت کوین، در حالی که در جشن پرسه میزد، کولهپشتیاش را در دست نگه داشته است. او یکی از اعضای گروهیست که روی توسعهی فناوری بیت کوین فعالیت میکنند. پیتر میگوید:
این فناوری همچنان برای تکامل به زمان نیاز دارد. القای علاقه، سبب توجه اشتباه میشود. برخی از افراد معتقدند که بیت کوین نمیتواند شکست بخورد و یا این فناوری مشکلات بیشتری را نسبت به آن چه که اکنون حل میکند، حل خواهد کرد. من میگویم که شکست آن یک امر ممکن است و آنطور که دربارهاش صحبت میکنند هم نیست.
او میگوید که همه از او درباره خرید کردن یا نکردن بیت کوین سوال میکنند:
من به آنها میگویم که نظری ندارم. اصلا من چیزی نمیدانم! بسیاری از افراد هستند که شتابزده عمل میکنند، اگر تا اندکی سفتهبازانه به حساب آید با آن مشکلی ندارم.
برایان آرمسترانگ (Brian Armstrong)، مدیر اجرایی صرافی کوین بیس، کسی که شرکتش به پرتال موفقی برای سرمایهگذاران موقتی تبدیل شده، میگوید:
نمیتوانیم این ضمانت را بدهیم که این وبسایت، دقیقاً زمانی که به آن نیاز دارید، در دسترس باشد. هرکسی نیاز دارد که یک نفس عمیق بکشد.
زمانی که سالن مملو از مهمان شد، یک رپر ۲۸ ساله به نام آریا بهمنیار، ملقب به کوینددی (CoinDaddy) در حال آماده شدن برای اجرا بود.
بهمنیار که قبلا در زمینه املاک کار میکرد، پس از آن که به قول خودش به میلیونر ارز دیجیتال تبدیل شده است، به طور تمام وقت با عنوان کوینددی کار میکند.
الآن همه هنرمندان ما از خارج از فضای فرهنگ ارزهای دیجیتال میآیند نه از درون آن، و ما باید این را تغییر دهیم.
او به لباسش که یک کت بلند سفید از جنس پوست مینک آمریکایی غیر اصل و کفشهای پاشنهدار از جنس طلاست، اشاره میکند:
این طلاست. درسته؟ طلاست. اینجا خالی است و قرار است آن را پر کنم.
او گفت که قصد دارد برای آهنگهایی به نام «Lambo Party» و «Cryptomom» که در مورد مادرهایی است که در حساب فرزندانشان سپردهگذاری میکنند، موزیک ویدیویی بسازد.
ماریا لوملی ۵۶ ساله هم، برای پیدا کردن افرادی که بتواند به آنها اعتماد کند، به این جشن آمده است. یک زن خانه دار اهل پاسیفیکای کالیفرنیا گفت که طی چند هفتهی گذشته، پس از آن که در مورد ارزهای دیجیتال در اخبار چیزهایی شنید، ۱۲ هزار دلار سرمایهگذاری کرد.
او که کفشهایی ورزشی و سویشرتی زیپ دار پوشیده است، میگوید:
سینمارک، بهترین صندلیها را در شهر دارد.
او در آن جا به نظافت سالن تئاتر مشغول بود. اکنون نیز نظافت خانهها را بر عهده دارد. به گفته او بانکها، برای دزدیدن طراحی شدهاند. مالیاتها برای حمایت از دولتی هستند که او احساس میکند همان دولت از او حمایت نمیکند:
کارمزد انتقال پول به دخترم و بهرهی وامهایمان و پولی که برای مالیات پرداخت میکنیم صرف جنگها و هر آن چه که آنها میخواهند، میشود.
او که رویدادی درباره بیت کوین در شهر دیده بود، از افراد حاضر در آن جا پرسید که چگونه میتواند با استفاده از گوشی همراهش، بیت کوین بخرد. ماریا هزار دلار در بیت کوین سرمایهگذاری کرد و قیمت بیت کوین افزایش یافت. ۱۰ هزار دلار دیگر نیز در بیت کوین و هزار دلار در لایت کوین سرمایهگذاری کرد. اما هر دو فرزند او، مادرشان را به خاطر این کار سرزنش کردند.
شاید قرار باشد همهی سرمایهام را ببازم یا شاید طبق روال قبلی به نظافت خانهها ادامه دهم. اما چیزی به من میگوید که میتوانم به این نسل اعتماد کنم. غریزهام به من میگوید که این همان آینده است.
او باید جشن را خیلی زود ترک میکرد؛ زیرا به گفتهی خودش، نگهداری ماشینش در پارکینگ مرکز شهر پرهزینه است. ماریا زیپ سویشرتش را بالا کشید و به تنهایی از جشن خارج شد.
با گوگل ترنسلیت ترجمه شده بود؟ خیلی بد ترجمه کردید