آیا بیت کوین واقعا برای کارهای غیر قانونی استفاده می شود ؟
«جیسون وینستین» از شرکای شرکت «استپتو و جانسون»، و قائم مقام سابق دادستان در دادگستری ایالات متحده در مورد جرائم رایانهای است. او همچنین مدیر «بلکچین ایلینس» و از اعضای مشورتی هیئت مدیره های «چیمبر اف دیجیتال کامرس»، «کوین سنتر» و «بیت فیوری» است. در ادامه با ارز دیجیتال همراه باشید.
در ادامه این بحث، وینستین در مورد تصور غلط مردم از اینکه بیت کوین بیشتر به درد خلافکاران میخورد یا پلیس، صحبت خواهد کرد. این موضوع که بیت کوین به صورت ناشناس تبادلات خود را انجام میدهد باعث شده تا مردم فایده بیشتر بیت کوین برای مأمورین قانون را پشت آن مخفی ببینند.
اگر کمی به عقب برگردیم خواهیم دید که بیت کوین تصویر چندان خوبی در میان عموم مردم ندارد. اگر شما به فردی عادی بگویید اولین کلمهای که بعد از شنیدن بیت کوین به ذهنش میرسد را به شما بگوید، به احتمال زیاد جوابهایی که میشنوید، «ناشناس»، «غیرقابل ردیابی» و «ارزی برای خلافکاران» خواهند بود. اما تمام این حرفها تنها تصورهای غلطی در مورد بیت کویناند.
در واقع تکتک آنها غلط هستند.
شاید تنها درک ناصحیح از بیت کوین باعث این طرز تفکر شده باشد، ولی در هر صورت میتواند عواقب به مراتب بدتری را به دنبال داشته باشد. به طوری که موجب تأثیر بر طرز تفکر مجریان قانون، قانونگذاران، مؤسسات قانونی و افراد عادی شود.
از همین رو باید با این تصورها با جدیت تمام رو به رو شویم.
پیچش جدید، مشکل قدیمی
هر دستاورد جدیدی که ارزش همه گیر شدن را داشته باشد، قبل از آن در دنیای تبهکاران همه گیر شده است. اما، مجریان قانون ید طولایی در این قبیل هماهنگ شدنها را دارند. چرا که به این وسیله میتوانند تروریستها و مجرمانی که از تکنولوژیهای جدید برای انجام جرمی قدیمی استفاده میکنند، را تحت تعقیب قرار دهند. آنها این کار را بارها و بارها انجام دادهاند.
از پیجرها گرفته تا تلفنهای یکبار مصرف، تا ایمیلها، چتهای آنلاین، از دستگاههای تلفنهای همراه تا استفاده از پی پال، مجریان قانون بی وقفه باید با تکنولوژیهای جدید خود را آشنا کرده تا از آنها استفاده کنند. تکنولوژیهایی که برای مصارف مفید ساخته شدهاند و مجرمان برای سازمان دهی اعمال مجرمانه خود از آنها استفاده مینمایند.
مثال در این مورد بسیار است ولی شاید هیچکدامشان به اهمیت و بزرگی خود اینترنت نباشند. و شاید هیچ چالشی برای مردان قانون سخت تر از جرائمی نباشد که پای اینترنت در میان است. چرا که در این جرائم به سختی میتوان ردی از نام و نشان پیدا کرد. پر واضح است که مشکلترین قسمت کار در تحقیقات قضایی که در ارتباط با اینترنت است، تعیین نام نشان و نسبت دادن هویت به مجرمین است.
هر روز، مأمورین و بازپرسهای قضایی، باید به دنبال راهی برای ربط دادن شخصیتها و اعداد با انسانهایی واقعی در دنیای واقعی باشند. شخصیتهایی که میتوانند نام کاربری افراد در شبکههای اجتماعی و ایمیلهایشان باشند یا اعداد که شاید آدرس آی پی و مک آدرس هستند. این روند آنجایی سخت میشود که این انسانها از آی پیهای مختلف یا نامهای کاربری متفاوتی بهره میبرند و یا با استفاده از تکنیکهای مخفی سازی مانند پروکسیها و TOR این کار را میسر میسازند.
از طرف دیگر عدم وجود بستری با نام «شناخت مشتری» از جانب ارائه کنندگان شبکههای اجتماعیِ بر پایه وب، این امکان را به مجریان قانون نمیدهد که از صحت اطلاعات وارد شده در صفحهات مجازی افراد اطمینان حاصل نمایند.
با این حال مأمورین و بازپرسها دست به دامن تکنیکهایی میشوند که بتوانند بر این مسئله فائق آیند، که در بیشتر اوقات این تکنیک برسی دادهها از چندین منبع مختلف است. در نهایت با این کار میتوانند سلاحهای خود را به سمت مجرمان هدف گیرند.
بیت کوین جدیدترین پیچش در این مشکل قدیمی است.
اینکه با ظهور اینترنت مجرمان و تروریستها هم شروع به استفاده از آن کردند و در همین حین هیچ کس از اینترنت به عنوان شبکه مجرمان یاد نمیکند، در نوع خود کنایه آمیز است.
و درست برعکس آن، مردم اینترنت را مکانی برای کار، خرید، برقراری روابط اجتماعی، ارتباط، سرگرمی و یادگیری میدانند. اما هر بار که مجرمین اینترنتی مرتکب جرمی میشوند یا حملهای را با سایت یا مرکز خاصی انجام میدهند و دست بر قضا از بیت کوین به عنوان روش معامله استفاده میکنند، همه چیز از چشم بیت کوین دیده میشود. که خود نشان از حجم بد بینیها در مورد بیت کوین را دارد.
در واقع بیت کوین نوعی کاملاً جدید از هویت یابی را در اختیار ما قرار میدهد. نوعی که در آنها حتی بیت کوین برتریهایی را نیز برایمان به همراه میآورد.
پس یعنی بیت کوین ناشناس نیست؟
معمولاً گفته میشود که بیت کوین ناشناس نیست، بلکه دارای اسامی مستعار است.
چیزی که می توان از این جمله دریافت این است که، آدرس یک کاربر در بیت کوین، مانند شماره حساب اوست و همیشه با او خواهد ماند. اگر بتوانید با آن آدرس با آن فرد ارتباط برقرار کنید، در واقع میتوانید تمام تراکنشهایی که فرد در آنها شرکت داشته را پیگیری کنید و هویت وی را تعیین نمایید.
صد البته اگر این فرد از صرافی یا سرویس کیف پول استفاده کند تا به بلاک چین دسترسی یابد، در این صورت آدرس بیت کوین مانند شماره حساب بانکی خواهد بود؛ چرا که صرافی یا سرویس کیف پول گزارشها ارتباط فرد با دیگران را نگه میداد که کاملاً شبیه به ثبت گزارشها حساب یک فرد در یک بانک است.
با این حال نمیتوان کاملاً آنها را عین هم دانست چرا که یک فرد در بیت کوین میتواند به تعداد نامحدود آدرس بیت کوین داشته باشد ولی در مورد حساب بانکی این رقم محدود است.
اما بازهم مأمورین قضایی میتوانند با صدور احضاریه یا هر روند قانونی دیگری به این آدرس ها دسترسی پیدا کنند که این خود، یکی از واسطههایی است که دیدهایم و در ادامه نیز بارها شاهد آن خواهیم بود. تمام اعمالی که چه به وسیله سرویسهای جانبی و چه به وسیله سرویسهای اصلی در بلاک چین انجام شوند، میتواند در صورت صدور احضاریه در اختیار مامورین قضایی قرار گیرد.
حالا اگر فردی بیت کوینها را از طریقی به غیر از مجراهای دارای مجوز دریافت کند چطور؟ اگر افراد از تکنیکهایی مانند تلفیق سرویسها یا بهره گیری از چندین آدرس برای مخفی کردن هویت خود استفاده نمایند چه میشود؟
البته، این چنین افراد ردهایی در هنگام تبادلات بیت کوین با پول یا حتی در هنگام برقراری ارتباط با بلاک چین در هنگام تراکنش بیت کوین از خود برجای خواهند گذاشت.
در این میان تکنیکهایی از پیش تهیه شده و تکنیکهایی که در حال حاضر با سرعت بسیار بالا در حال بهبود هستند دیده میشوند. این تکنیکها کمک میکنند تا کاربران با به حسابهای بیت کوین و تراکنشهایی که انجام دادهاند متصل کنیم. برسی الگوهای تراکنشها به منظور برقراری ارتباط میان چندین آدرس که توسط یک فرد استفاده شده از این قبیل تکنیکها هستند. استخراج اطلاعات از منابع عمومی یا شبکههای اجتماعی و حتی آنالیز آی پیهای استفاده شده برای انجام تراکنش از دیگر نمونههای این روشها هستند.
در مورد تلفیق چندین سرویس باید گفت، افرادی که از این گونه سرویسها استفاده میکنند، در واقع باید دست به دعا بردارند که شاید سرویس مورد نظر به آنها کلک نزند و هیچ گونه گزارشاتی را ضبط نکند تا در صورت درخواست مراجع قضایی، آنها را در اختیارشان قرار دهد. و صد البته، شاید همین بیت کوینی که از این راه به دست میآید از قبل در تیر رس مأمورین قانون قرار گرفته باشد.
همچنین بخوانید : بررسی ضرورت قانون برای بیت کوین
پس ثبات، قابل ردیابی بودن و امکان جستجو در میان آنها از جمله قابلیتهایی هستند که به این وسیله میتوان هویتهای مجازی در شبکه بیت کوین را به افراد واقعی نسبت داد.
مأمورین قانون، امروز، دو سال بعد یا هر زمان دیگری که بتوانند صاحب آدرس را ردیابی کنند، میتوانند تمام تراکنشهایی که آدرس مورد نظر در آن دخیل بوده را نیز ردیابی کنند.
از طرف دیگر، به دلیل اینکه این تکنولوژی بر پایه دسترسی عموم بنا شده، مأمورین قضایی هیچ نگرانیای از تعیین نوع روند پیگیریهای قضایی برای دستیابی دادهها نخواهند داشت. از طرف دیگر به این دلیل که هیچ مرزهای جغرافیایی در میان نیست، مأمورین میتوانند بدون برقراری ارتباط با کشورهای خارجی اطلاعات را بهدست بیاورند. با این اطلاعات بهدست آمده به راحتی میتوان رد بیت کوینها را گرفت و آنها را ردیابی کرد، قابلیتی که هیچ گاه در مورد پول امکان پذیر نیست.
مجریان قانون، همچنان در حال یادگیری موضوعات مرتبط با بیت کوین است. ماجرای محکومیت مأمور سابق اداره مبارزه با مواد مخدر آمریکا، «کارل فورس»، طی پرونده «سیلک رود»، خود نشان از این دارد که با وجود قرار گرفتن در مراحل اولیه، مأمورین چنین ظرفیتهای عظیمی را برای ردگیری بیت پولها با استفاده از بلاک چین توسعه دادهاند.
توانایی مأمورین نیز در این زمینه همگام با توسعه ابزارهای برسی، در حال پیشرفت و بهبود است.
دیگران نیز در حال ایجاد راههایی برای افزایش امنیت در رابطه با اطلاعات افراد در ارتباط با بلاک چین و ارزهای دیجیتالی هستند، از همین رو مأمورین قانون همچنان باید خود را با تکنولوژیها و چالشهای جدید وفق دهند.
در سالهای ابتدایی ظهور اینترنت، مؤسسات امنیتی از شرکتهای اینترنتی برای افزایش سطح آگاهیهای خود از آن بهره گرفتند تا بتوانند به این وسیله، افرادی که از این تکنولوژیها سو استفاده کردهاند را دستگیر کنند. به همین دلیل نگرانی در مورد فضای اینترنت و سو استفادههای احتمالی کمتر شد. در Blockchain Alliance نیز ما به دنبال همین کار هستیم.
هر چه مردم بیشتر با بیت کوین آشنا شوند، میفهمند که بیت کوین بیشتر دوست پلیسهاست تا مجرمان. اگر تصورمان از بیت کوین را لای برگههای کتاب تاریخ فراموش کنیم و با حقایق به جنگ تصورات برویم میتوانیم این تصور غلط در مورد بیت کوین را از ذهنمان پاک کنیم.
این قدمی مهم در راه «واقعی سازی بلاک چین» خواهد بود.
متاسفیم که این مطلب نتوانسته نظر شما را جلب کند. لطفا با نظرات و پیشنهادات خود، ما را در بهبود همیشگی سایت یاری دهید.