۵ دلیل که سرمایهگذاران سازمانی علاقهای به سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال ندارند
سرمایهگذاران بازار ارزهای دیجیتال همیشه بر این باور بودهاند که عامل صعود بزرگ بعدی بیت کوین، سرمایهگذاران سازمانی خواهند بود. اما حالا میدانیم که این برداشت اشتباه است و بر پایه امید واهی بنا شده بود. نشریه کوین تلگراف در مقالهای دلایل عدم تمایل سرمایهگذاران سازمانی به سرمایهگذاری در بیت کوین را بررسی کرده است.
طی دو سال گذشته، رسانههای حوزه ارزهای دیجیتال و طرفداران بیت کوین تأکید زیادی بر لزوم استقبال سرمایهگذاران سازمانی از حوزه ارزهای دیجیتال داشتهاند. باور همگانی این بود که ورود سرمایه سازمانها باعث پذیرش گسترده داراییهای دیجیتال خواهد شد و بهدنبال آن، یک جهش کلی در ارزش بازار ارزهای دیجیتال به وجود خواهد آمد.
با نگاهی به وضعیت امروز، متوجه میشویم که ارزش کلی بازار هنوز به بالاترین رکورد ثبتشدهی آن در اواخر سال ۲۰۱۷، یعنی ۷۵۰ میلیارد دلار نرسیده است.
این بازیابی آهسته قیمت ارزهای دیجیتال، سؤالاتی را در ذهن فعالان این حوزه متبادر میکند. اگر طی این مدت، سرمایههای سازمانی در حال ورود به ارزهای دیجیتال بوده است، پس چرا در طی ۳ سال گذشته شاهد افزایش چشمگیری در قیمت بیت کوین نبودهایم؟
پاسخ یا در وجود یک فشار فروش بسیار زیاد نهفته است که وجود این فشار فروش با توجه به حجم کل بازار که تنها ۲۴۸ میلیارد دلار است، دور از ذهن نیست و یا این که فرضیه افزایش قیمت توسط سرمایههای سازمانی یک فرضیه اشتباه است. در ادامه، ۵ دلیلی را بررسی خواهیم کرد که نشان میدهند سرمایهگذاران سازمانی هنوز وارد بازار ارزهای دیجیتال نشدهاند.
۱-پیچیدگی روند تبدیل ارز فیات به ارز دیجیتال
فرایند سرمایهگذاری در بیت کوین هنوز هم یکی از موانع عمده مدیران صندوقهای مشترک سرمایهگذاری محسوب میشود. بهویژه اگر دیدِ آنها نسبت به ریسکهای سرمایهگذاری در بیت کوین را در نظر بگیریم.
اگر به این فهرست گامهای متعدد لازم را برای خرید بیت کوین در مقایسه با داراییهای سنتی هم اضافه کنیم، میبینیم که فرایند خرید ارز دیجیتال چقدر میتواند برای آنها ناخوشایند باشد. همچنین قوانین داخلی برخی از این صندوقها آنها را از سرمایهگذاری در کالاهای خاصی منع میکند. نقدینگی پایین و حجم کم معاملات در صرافیهای قانونگذاری شده هم یکی دیگر از عوامل منع این صندوقها از سرمایهگذاری در بیت کوین است.
ارز دیجیتال موضوعی نوپا است و استفاده از هر موضوع جدید، مخصوصا اگر مربوط به فناوریهای نو باشد، سخت و پیچیده است. خرید و فروش بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال برای افراد عادی که محدودیت قانونی کمتری دارند، دارای پیچیدگیهایی است. سرمایهگذاران سازمانی علاوه بر این پیچیدگیها، با موضوعات سختگیرانه مربوط به نهادهای قانونگذار نیز دستبهگریبان هستند. مهمترین گام برای ورود به هر عرصه، قدم اول است، سخت بودن قدم اول برای سرمایهگذاران نهادی و فرایند نسبتا پیچیدهی آن، عامل مهمی برای جلوگیری از ورود این مؤسسات و سازمانها به عرصه سرمایهگذاری در بیت کوین است.
۲-صرف حضور سرمایهگذاران سازمانی وقوع یک بازار صعودی را تضمین نمیکند
ورود یا حضور سرمایهگذاران سازمانی در بازار لزوماً بهمعنای افزایش فشار خرید نیست. ورود صندوق رینیسانس تکنالژیز مدالیون (Renaissance Technologies Medallion) به بازار قراردادهای آتی بیت کوین بورس کالای شیکاگو (CME) یک نمونه عالی از این واقعیت است.
به علاوه، باید به این نکته توجه داشت که قراردادهای آتی CME با پول نقد تسویه میشوند و استفاده از آنها لزوماً به معنای معامله کردن بیت کوین نیست و مهمتر از آن، این که یک صندوق همیشه امکان باز کردن پوزیشن شورت (Short) را هم در اختیار دارد. پس سرمایهگذاران باید احتمال ورود ۱۰ میلیارد دلار سرمایه به این حوزه با هدف شرطبندی علیه قیمت بیت کوین را در نظر داشته و نسبت به آن محتاط باشند.
درست است که بازار مشتقات ارزهای دیجیتال در سالهای اخیر رشد چشمگیری داشته است و این مشتقات جزو ابزارهای ایدهآل سرمایهگذاران سازمانی میانرده بازار محسوب میشوند؛ اما استفاده از مشتقات برای یک سرمایهگذار خردهپای معمولی هنوز بسیار پیچیده است.
باز کردن پوزیشنها از طریق قراردادهای آتی ممکن است بسیار گران تمام شود؛ چراکه این پوزیشنها هر دو ماه یکبار منقضی میشوند. بهعلاوه، باید در نظر داشت که سوئیچ کردن به سررسید بعدی بدون هزینه نیست و این میتواند به این معنا باشد که سرمایهگذاران باید خطر معامله با ریسک منفی را در بازارهای نقدی به جان بخرند.
به زبان ساده باید گفت که قراردادهای آتی، برای نگهداری طولانیمدت داراییها طراحی نشدهاند.
۳-کوچک بودن ارزش بازار ارزهای دیجیتال نسبت به بازارهای سنتی
درست است که بیت کوین توانسته است سودهایی نصیب سرمایهگذاران خود کند؛ اما عدم تمایل به خرید کورکورانه ارزهای دیجیتال از سوی یک صنعت ۹۴ تریلیون دلاری دلایل دیگری هم دارد.
هر چند بار نمودار بالا را دیده باشید، باز هم باید اعتراف کنید که نمودار فوقالعادهای است. ارزش ۲۴۸ میلیارد دلاری بازار ارزهای دیجیتال تنها قطرهای از دریای بازار سرمایه محسوب میشود. هم اکنون میزان اسکناسهای در گردش ین ژاپن به ۱ تریلیون دلار میرسد و این رقم شامل سپردهها و اوراق خزانه این ارز نمیشود.
۲۰ مدیریتکننده بزرگ داراییهای دنیا، مجموعاً ۴۲.۳ تریلیون دلار را مدیریت میکنند. سرمایهگذاری ۰.۵ درصد یا ۲۱۱ میلیارد دلار از این داراییها در ارزهای دیجیتال، معادل ۸۴ درصد ارزش این بازار خواهد بود.
با اینکه وقایع چند سال اخیر نشان داده است که رشد بازار ارزهای دیجیتال هیچ حدومرزی نمیشناسد؛ اما باید اذعان کرد که ارزش بازار ارزهای دیجیتال به هیچ وجه در حد و اندازه بازارهای سنتی نیست. شرکت «Grayscale Investments» با مدیریت ۳ میلیارد دلار دارایی، بزرگترین بنگاه معاملاتی عمومی ارزهای دیجیتال برای سرمایهگذاری سازمانی محسوب میشود.
اما این سرمایه قابلتوجه هنوز هم در مقایسه با بزرگترین شرکتهای مدیریت مالی جهان مقدار ناچیزی به حساب میآید.
بانکهاٰ و شرکتهای فعال در حوزه کارتهای اعتباری، بیمه و کارگزاریها، همواره بخش قابلتوجهی از سبد سرمایهگذاری هر شرکت مدیریت دارایی را به خود اختصاص میدهند. شرکتهایی مثل بلکراک (BlackRock)، استیت استریت (State Street)، ونگارد (Vanguard)، فیدلیتی (Fidelity) و ولینگتون (Wellington) همیشه در میان ۲۰ مالک برتر سهامهای مالی رتبهبندی میشوند.
بانکها یکی از بازیگران مطرح این حوزه هستند. بانکهایی مثل HSBC، جی پی مورگان (JP Morgan)، گلدمن ساکس (Goldman Sachs)، دویچه بانک (Deutsche Bank)، بیانپی پاریباس (BNP Paribas)، یوبیاس (UBS) و ولز فارگو (Wells Fargo) همواره جزو بزرگترین صندوقهای سرمایهگذاری مشترک دنیا هستند.
ازآنجاکه این بانکها سرمایهگذاران و توزیعکنندگان خوبی برای این صندوقهای سرمایهگذاری مشترک مستقل هستند، این رابطه عمیقتر از آن است که ما فکر میکنیم. تا زمانی که بازیگران صنعت خدمات مالی بر اوراق بهادار و اوراق قرضه تسلط داشته و وظیفه هماهنگ کردن تخصیص وجوه در این معاملات را بر عهده داشته باشند، این درهمتنیدگی از این هم پیچیدهتر خواهد بود.
در صنعت خدمات مالی سنتی هیچ مدیر صندوق سرمایهگذاری مشترکی فرصت اشتباه و ریسک ندارد و چیزی از این کار عایدش نخواهد شد.
هم اکنون ارزهای دیجیتال به هیچ وجه تهدیدی را متوجه شرکتهایی مثل ویزا، چاب (Chubb) یا چارلز شواب (Charles Schwab) نمیکند. در اینجا عملکرد عالی خدمات مالی غیرمتمرکز و بزرگی تراکنشهای بیت کوین مطرح نیست.
به این ترتیب، سؤالی که سرمایهگذاران باید بپرسند این است که چه چیزی مانع مشارکت سازمانها در صنعت ارزهای دیجیتال است و برای ترغیب آنها برای سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال چه کاری میتوان انجام داد.
۴-مشکل قانونگذاری همچنان پابرجاست
جی کریستوفر جیانکارلو (J. Christopher Giancarlo) رئیس سابق کمیسیون معاملات آتی کالای ایالات متحده (CFTC) در اکتبر سال ۲۰۱۹ (مهرماه ۹۸) تأیید کرد که این نهاد برای سرکوب بازار صعودی فوقالعاده سال ۲۰۱۷ بیت کوین با کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا (SEC) و شورای ملی اقتصاد مشورت کرده است.
این طرح دولتی درست همزمان با لیست شدن قراردادهای آتی بیت کوین توسط گروه بورس و بازرگانی کالای شیکاگو (CME) و بورس اختیار معامله شیکاگو (CBOE) و یک روز پس از ثبت رکورد قیمت ۱۹,۷۰۰ دلاری بیت کوین به اجرا گذاشته شد.
برد شرمن (Brad Sherman)، یکی از اعضای کنگره آمریکا در ماه مه ۲۰۱۹ (مهر ماه ۹۸) از همکارانش خواست ارزهای دیجیتال را ممنوع اعلام کنند. رئیس جمهور دونالد ترامپ هم در یکی از توییتهایش در ماه ژوییه ۲۰۱۹ (تیر ماه ۹۸) نوشت:
من طرفدار بیت کوین و دیگر ارزهای دیجیتال که پول نیستند، ارزش آنها نوسان زیادی دارد و بر هیچ اساسی بنا نشدهاند، نیستم.
اخیرا هم وزیر خزانهداری آمریکا، استیون منوچین هم قول وضع «مقررات مهم تازهای» را برای ارزهای دیجیتال داد.
سناتورهای آمریکایی در اکتبر سال ۲۰۱۹ با ارسال نامهای به سه شرکت پشتیبان پروژه لیبرا، ارز دیجیتال فیسبوک، به آنها در مورد «خطراتی که این پروژه متوجه مصرفکنندگان، نهادهای مالی قانونی و نظام مالی جهانی میکند» هشدار دادند.
شاید هماکنون کسی بیت کوین را بهعنوان رقیبی برای پول فیات ارزیابی نکند؛ اما در صورت دستیابی آن به ارزش بازار ۱ تریلیون دلاری، این اتفاق اجتنابناپذیر خواهد بود.
۵-قابلیت نقد شوندگی و سهولت دسترسی
بکت (BAKKT) محصولی دارد که برای تسهیل عبور از مانع بلند سرمایهگذاری در بیت کوین برای صندوقهای سرمایهگذاری مشترک طراحی شده است. تحویل فیزیکی قراردادهای آتی بیت کوین، امکان خرید از طریق بنگاههای کاملاً قانونی را فراهم میکند که شامل روند حفاظت از داراییها هم میشود.
پلتفرم بکت توسط شرکت اینترکانتیننشال اکسچنج (Intercontinental Exchange)، مالک بازار بورس نیویورک کنترل و مدیریت میشود. مشتریانی که قصد معامله این محصولات را دارند، باید این کار را از طریق کارگزاریهای قانونی مخصوص سهام و قراردادهای آتی انجام دهند.
سرمایهگذاران خردهپا مدتها منتظر راهاندازی بکت بودند؛ زیرا ورود آن را نشانهای برای پذیرش ارزهای دیجیتال از سوی سرمایهگذاران سازمانی میدانستند. پیشبینیهای انجامشده در مورد بالاترین رکورد قیمتی جدید بیت کوین در سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ بسیار متعصبانه و اکثراً اشتباه بودند.
پلتفرمی که قبل از راهاندازی بهعنوان یک راهحل بینقص از آن یاد میشد، تنها موفق به ثبت یک حجم روزانه معمولی شد که تا امروز بهعنوان حجمی پیشپاافتاده و بیاهمیت تلقی میشود. عدم استقبال از بکت چندین دلیل میتواند داشته باشد:
- هم اکنون تنها چند کارگزاری محدود اقدام به ارائه محصولات بکت میکنند.
- قوانین داخلی خیلی از این صندوقها مالکیت سرمایههای فیزیکی مبتنی بر بیت کوین را به رسمیت نمیشناسند.
- تأیید صندوقها توسط بکت نیاز به طی یک روند بوروکراسی اداری اضافی دارد.
- امکان استفاده از بیت کوین فیزیکی در معاملات اهرمی وجود ندارد.
- ساعات کاریِ معاملاتی، محدود به روزهای یکشنبه تا جمعه و ساعات ۶ تا ۸ بعد از ظهر است.
البته شاید بتوان مقررات داخلی صندوق را برای مطابقت با سرمایهگذاری در بیت کوین تغییر داد، اما در حال حاضر انجام چنین کاری برای صندوقهای سرمایهگذاری چندمیلیاردی چندان منطقی به نظر نمیرسد.
تحلیلگران و مدیران سبدهای سرمایهگذاری پیشنهاد افزودن یک کلاس دارایی جدید را به صندوقهای سرمایهگذاری مشترک قدیمی و سنتی، ریسکی بزرگ قلمداد میکنند.
سخن پایانی؛ ارز دیجیتال میتواند و باید بدون نیاز به سازمانها رشد کند
قصد ما از نوشتن این مقاله فراری دادن سرمایهگذاران از بیت کوین و ارزهای دیجیتال نیست. کارشناسان و تحلیلگرانی که هیچ تجربه واقعی در بازار ندارند، مدتهاست که قول به وقوع پیوستن سناریوهای غیرممکن زیادی را دادهاند. اگر ارزش بازار بیت کوین هنوز زیر ۱ تریلیون دلار است، مطمئن باشید که هنوز مهمانی شروع نشده است و شما زود رسیدهاید. البته این نکته لزوماً یک ویژگی مثبت تلقی نمیشود.
این امکان وجود دارد که این کلاس دارایی دارای یک روند رشد همیشگی باشد؛ ولی ورود سرمایهگذاران سازمانی به این بخش قطعاً به طور ناگهانی نخواهد بود و به تدریج و به کندی صورت خواهد گرفت. در حال حاضر باید به این واقعیت اعتراف کرد که صنعت چندین تریلیون دلاری صندوقهای سرمایهگذاری مشترک هنوز هیچ دلیل محکمی برای سرمایهگذاری در چنین طبقه دارایی نوپایی ندارد.
برخلاف باور عمومی، این صندوقهای سرمایهگذاریِ مشترک هستند که به ارزهای دیجیتال نیاز دارند و نه برعکس. بیت کوین پول مردم عادی دنیا است و خرید آن به خودی خود یک سرمایهگذاری محسوب میشود.
مطالب تخصصی و درست و بدون جانبداری مثل این بنویسید یا ترجمه کنید.
تشکر آقای آریان فر